دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

 

قیلَ‏ إِنَّ عَبْدَ الرَّحْمَنِ السُّلَمِیَّ عَلَّمَ‏ وَلَدَ الْحُسَیْنِ‏ الْحَمْدُ. فَلَمَّا قَرَأَهَا عَلَى أَبِیهِ أَعْطَاهُ أَلْفَ دِینَارٍ وَ أَلْفَ حُلَّةٍ وَ حَشَا فَاهُ دُرّاً. فَقِیلَ لَهُ فِی ذَلِکَ. قَالَ: «وَ أَیْنَ یَقَعُ هَذَا مِنْ عَطَائِهِ.» یَعْنِی تَعْلِیمِهِ.

 مناقب‌آل‌أبی‌طالب(لابن‌شهرآشوب)، ج‏۴، ص۶۶

 

نقل شده است که عبدالرحمان سُلَمی سوره حمد را به فرزند امام حسین (علیه‌السلام) آموخت.

وقتی سوره حمد را برای پدرش خواند، امام حسین (علیه‌السلام) هزار دینار (سکه طلا) و هزار دست لباس نو به عبدالرحمان داد و دهانش را پر از مروارید درشت کرد.

به ایشان در این رابطه اعتراض شد.

حضرت فرمودند:

«این‌ها کجا، و چیزی که او (به فرزندم) عطا کرده است کجا؟!»

مقصود حضرت، «تعلیم قرآن» بوده است.

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

حتی اگر این مقدار بخششِ سیدالشهداء (علیه‌السلام) به آن معلم قرآن مبالغه‌آمیز باشد، لااقل فراوانی و شگفت‌آور بودن مبلغ اعطاشده محرز است.

حال در این رابطه چند سؤال از خود بپرسیم:

- آیا قرآن‌آموزیِ فرزندان، در چشمِ پدران و مادرانشان، این‌چنین درخشان هست؟

- معلمان قرآن، نسبت به سایر معلمان، در جامعه چه جایگاهی دارند؟

- ما برای قرآن‌آموزیِ فرزندانمان اهتمام بیشتری داریم، یا برای زبان‌آموزی‌شان یا قبولی‌شان در کنکور یا…؟

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۰۲ ، ۰۸:۳۵
ابوالفضل رهبر

...عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ عَبْدِ الْخَالِقِ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ لِأَبِی جَعْفَرٍ الْأَحْوَلِ وَ أَنَا أَسْمَعُ: «أَتَیْتَ‏ الْبَصْرَةَ؟» فَقَالَ: نَعَمْ. قَالَ: «کَیْفَ رَأَیْتَ مُسَارَعَةَ النَّاسِ إِلَى هَذَا الْأَمْرِ وَ دُخُولَهُمْ فِیهِ؟» قَالَ: وَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَقَلِیلٌ وَ لَقَدْ فَعَلُوا وَ إِنَّ ذَلِکَ لَقَلِیلٌ. فَقَالَ: «عَلَیْکَ بِالْأَحْدَاثِ فَإِنَّهُمْ أَسْرَعُ إِلَى کُلِّ خَیْرٍ.»

 الکافی، ج‏۸، ص۹۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که به ابوجعفر احول فرمودند:

«به بصره رفتی؟»

عرض کرد:

بله.

فرمودند:

«شتاب مردم نسبت به این امر (ولایت اهل‌بیت) و ورودشان به آن (پذیرش مکتب تشیع) را چگونه دیدی؟»

عرض کرد:

به خدا قسم، آن‌ها (شیعیان بصره) کم هستند. فعالیت‌هایی هم انجام داده‌اند، اما واقعاً کم است.

حضرت فرمودند:

«نوجوانان را دریاب؛ چراکه آنان به‌سوی هر کار خیری شتابان‌ترند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۰۲ ، ۰۹:۵۹
ابوالفضل رهبر

 

…قَالَ اَلْمُجَاشِعِیُّ: حَدَّثْنَاهُ اَلرِّضَا عَلِیُّ بْنُ مُوسَى عَنْ أَبِیهِ مُوسَى عَنْ أَبِیهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ (عَلَیْهِمُ اَلسَّلاَمُ) وَ قَالاَ جَمِیعاً عَنْ آبَائِهِمَا عَنْ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ (عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) یَقُولُ:

«الْمَرْءُ عَلَى دِینِ خَلِیلِهِ، فَلْیَنْظُرْ أَحَدُکُمْ مَنْ یُخَالِلُ.»

 الأمالی(للطوسی)، ص۵۱۸

 

از امام رضا، از پدرانشان، از امیرالمؤمنین، از رسول خدا (صلوات‌الله علیهم) نقل شده است:

«انسان، بر دین دوست نزدیکش است. پس هریک از شما مراقب باشد که با چه کسی دوستی نزدیک دارد.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

در زبان عربی، واژگان متعددی برای «دوست» به‌کار می‌رود که با یکدیگر تفاوت‌های ظریفی دارند؛ مانند: صدیق، رفیق، خلیل، صاحب، حبیب، زمیل.

در این حدیث، از واژه «خلیل» استفاده شده است و در مورد مراقبت از معاشرت با چنین دوستی هشدار داده شده است.

«خلیل»؛ یعنی دوستی که به انسان خیلی نزدیک است، از درونِ او خبر دارد و اصطلاحاً جیک‌وپیکش را می‌داند.

فرزندان، به‌ویژه در دوره نوجوانی، با بعضی هم‌سالان خود چنین رابطه‌ای را برقرار می‌کنند؛ با هم درددل می‌کنند، مشورت می‌کنند، رازهایشان را به هم می‌گویند و...

داشتن چنین رابطه‌ای، نیاز نوجوان است و برایش لازم است، اما والدین و مربیان باید مراقب آفت‌های این رابطه باشند.

اگر آن دوست نزدیک، از اعتقادات و روحیات خوبی برخوردار نباشد یا اگر کم و کیفِ این رابطه متعادل نباشد، یقیناً فرزند دچار آسیب خواهد شد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۰۲ ، ۰۷:۳۴
ابوالفضل رهبر

 

یکی از آسیب‌های اعتقادی در تربیت فرزندان، معاشرت آنان با افراد گمراه و منحرفین فکری است. امروزه به‌ویژه با رشد تکنولوژی و گسترش رسانه‌ها، افراد بیش‌ازپیش در معرض افکار و اعتقادات انحرافی قرار دارند.

هرچند والدین و مربیان، پیش از آن‌که فرزندان و متربیانشان در معرض این افکار قرار گیرند، باید آنان را طوری تربیت کنند که در برابر این هجمه‌ها مقاوم باشند، اما نباید از اثر مخرب هم‌نشینی و معاشرت با این افراد نیز غافل بود.

 

 

 

…عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ مَزْیَدٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلاَمُ) وَ ذَکَرَ أَصْحَابَ أَبِی اَلْخَطَّابِ وَ اَلْغُلاَةَ فَقَالَ لِی: «یَا مُفَضَّلُ! لَا تُقَاعِدُوهُمْ‏ وَ لَا تُؤَاکِلُوهُمْ‏ وَ لَا تُشَارِبُوهُمْ وَ لَا تُصَافِحُوهُمْ وَ لَا تُوَارِثُوهُمْ.»

 رجال‌الکشی، ص۲۹۷

 

از مفضل بن مزید نقل شده است:

زمانی که نزد امام صادق (علیه‌السلام) از یاران ابوالخطاب و غلوکنندگان [که از منحرفان اعتقادی محسوب می‌شدند،] سخن به میان آمد،

ایشان به من فرمودند:

«ای مفضل! با آنان هم‌نشین نشوید، هم‌غذا نشوید، با هم چیزی ننوشید، به آن‌ها دست ندهید و برای یکدیگر چیزی به ارث نگذارید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۰۲ ، ۱۲:۱۸
ابوالفضل رهبر

 

…عَنِ اِبْنِ أَبِی لَیْلَى عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«الْزَمُوا مَوَدَّتَنَا أَهْلَ‏ الْبَیْتِ‏ فَإِنَّهُ مَنْ لَقِیَ اللَّهَ وَ هُوَ یَوَدُّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ دَخَلَ الْجَنَّةَ بِشَفَاعَتِنَا وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَا یَنْتَفِعُ عَبْدٌ بِعَمَلِهِ إِلَّا بِمَعْرِفَةِ حَقِّنَا.»

 المحاسن، ج‏۱، ص۶۱

 

از امام حسن مجتبی، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«دوست داشتنِ ما اهل بیت را بر خود واجب بدانید و بر آن استوار باشید؛ زیرا کسی که خداوند را ملاقات کند، درحالی‌که ما را دوست دارد، با شفاعت ما وارد

هشت می‌شود.

قسم به آن‌کس که جانم در دست اوست، هیچ بنده‌ای از عمل خود سود نمی‌برد، مگرآن‌که حق ما را بشناسد.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

یکی از ابعاد مهم تربیت، که باید از جانب والدین و مربیان مورد توجه قرار گیرد، «تربیت اعتقادی» فرزندان و متربیان است.
شناساندنِ شخصیت اهل‌بیت (علیهم‌السلام) و زیبایی‌های رفتار و کلام ایشان به کودکان، موجب ریشه‌دار شدن محبت اهل‌بیت در دل‌های آن‌ها خواهد بود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۰۲ ، ۱۵:۵۰
ابوالفضل رهبر

 

امام صادق (علیه‌السلام) در ضمن حدیث طولانی‌ای که پیرامون حکمت پدیده‌های مختلف عالَم خلقت برای مُفَضَّل بن عُمر املاء کرده‌اند و اکنون با عنوان کتاب توحید مفضل در اختیار ماست، چنین فرموده‌اند:

«…فَکِّرْ یَا مُفَضَّلُ فِی مَقَادِیرِ النَّهَارِ وَ اللَّیْلِ کَیْفَ وَقَعَتْ عَلَى مَا فِیهِ صَلَاحُ هَذَا الْخَلْقِ فَصَارَ مُنْتَهَى کُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا إِذَا امْتَدَّ إِلَى‏ خَمْسَ عَشْرَةَ سَاعَةً لَا یُجَاوِزُ ذَلِکَ أَ فَرَأَیْتَ لَوْ کَانَ النَّهَارُ یَکُونُ مِقْدَارُهُ مِائَةَ سَاعَةٍ أَوْ مِائَتَیْ سَاعَةٍ أَ لَمْ یَکُنْ فِی ذَلِکَ بَوَارُ کُلِّ مَا فِی الْأَرْضِ مِنْ حَیَوَانٍ وَ نَبَاتٍ أَمَّا الْحَیَوَانُ فَکَانَ لَا یَهْدَأُ وَ لَا یَقِرُّ طُولَ هَذِهِ الْمُدَّةِ وَ لَا الْبَهَائِمُ کَانَتْ تُمْسِکُ عَنِ الرَّعْیِ لَوْ دَامَ لَهَا ضَوْءُ النَّهَارِ وَ لَا الْإِنْسَانُ کَانَ یَفْتُرُ عَنِ الْعَمَلِ وَ الْحَرَکَةِ وَ کَانَ ذَلِکَ یَنْهَکُهَا أَجْمَعَ وَ یُؤَدِّیهَا إِلَى التَّلَفِ وَ أَمَّا النَّبَاتُ فَکَانَ یَطُولُ عَلَیْهِ حَرُّ النَّهَارِ وَ وَهْجُ الشَّمْسِ حَتَّى یَجِفَّ وَ یَحْتَرِقَ کَذَلِکَ اللَّیْلُ لَوِ امْتَدَّ مِقْدَارَ هَذِهِ الْمُدَّةِ کَانَ یَعُوقُ أَصْنَافَ الْحَیَوَانِ عَنِ الْحَرَکَةِ وَ التَّصَرُّفِ فِی طَلَبِ الْمَعَاشِ حَتَّى تَمُوتَ جُوعاً وَ تَخْمُدُ الْحَرَارَةُ الطَّبِیعِیَّةُ عَنِ النَّبَاتِ حَتَّى یَعْفَنَ وَ یَفْسُدَ کَالَّذِی تَرَاهُ یَحْدُثُ عَلَى النَّبَاتِ إِذَا کَانَ فِی مَوْضِعٍ لَا تَطْلُعُ عَلَیْهِ الشَّمْس‏…»

 توحیدالمفضل، ص۱۳۷

 

«…ای مفضل! در مورد اندازه روز و شب تفکر کن که چگونه در آن مصلحت این مخلوقات رعایت شده است؛ طول هریک از آن دو (روز یا شب) اگر طولانی شود، پانزده ساعت است و بیش از آن نخواهد بود.

توجه کرده‌ای؟ اگر مقدار روز، صد ساعت یا دویست ساعت بود، آیا تمام حیوانات و گیاهان روی زمین هلاک نمی‌شدند؟

- حیوانات به این دلیل (نابود می‌شدند) که در طول این مدت آرام و قرار نمی‌گرفتند؛ نه چهارپایان در صورتی که روشنایی روز طولانی می‌شد، چریدن را رها می‌کردند و نه انسان از کار و جنب‌وجوش دست می‌کشید. این [فعالیت بیش‌ازحد]، آن‌ها را به‌شدت خسته می‌کند و موجب هلاکتشان می‌شود.

- گیاهان هم به این دلیل (نابود می‌شدند) که گرمای روز و حرارت خورشید، برایشان طولانی می‌شد تا این‌که خشک می‌شدند و آتش می‌گرفتند.

- مقدار شب هم اگر طولانی می‌شد، انواع حیوانات از جنب‌وجوش و تلاش برای امورات زندگی باز می‌ایستادند تا این‌که از گرسنگی می‌مردند

- و گرمای طبیعی گیاهان سرد می‌شد، تا این‌که می‌پوسیدند و فاسد می‌گشتند؛ مثل اتفاقی که دیده‌ای برای گیاهان می‌افتد، وقتی جایی هستند که خورشید بر آن‌ها نمی‌تابد…»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۰۲ ، ۱۴:۴۸
ابوالفضل رهبر

 

«محبت» یکی از نعمت‌های ارزشمند خداوند به بندگانش است. وقتی انسان به چیزی محبت می‌یابد، برای رسیدن به آن یا حفظش یا جلب رضایتش، به تکاپو می‌افتد و خود را به آب و آتش می‌زند. در واقع، موتور محرّکه‌ی انسان در زندگی، همین «محبت» است.

اما اگر این نعمتِ بزرگ و حیاتی، «به‌جا» و «به‌اندازه» به‌کار گرفته نشود، آسیب‌هایی به‌دنبال خواهد داشت.

در حدیث زیر، به یکی از این آسیب‌ها اشاره شده است:

 

 

 

قالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«حُبُّکَ لِلشَّیْ‏ءِ یُعْمِی وَ یُصِمُّ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۴، ص۳۸۰

 

از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«دوست داشتنِ یک چیز، موجب کوری و کری می‌شود.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

پدر و مادر، به‌طور طبیعی، فرزندان خود را بسیار دوست می‌دارند. اگر این محبت در دل آن‌ها نبود، آن‌ها نمی‌توانستند رنجِ مراقبت و حمایت از فرزندشان را تا ده‌ها سال، به جان بخرند.

اما اگر این محبت بیش از حد باشد، آن‌ها نسبت به خصوصیات فرزندشان کور و کر می‌شوند؛ روحیات او را و نقاط قوت و ضعفش را در نمی‌یابند و نمی‌توانند متناسب با روحیات او، برای تقویت قوت‌ها و کاستن از ضعف‌هایش برنامه‌ریزی و اقدام نمایند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۰۲ ، ۱۴:۲۸
ابوالفضل رهبر

 

قالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ:

«مَا مِنْ حَرَکَةٍ إِلَّا وَ أَنْتَ مُحْتَاجٌ فِیهَا إِلَى مَعْرِفَةٍ.»

 تحف‌العقول، ص۱۷۱

 

از امیر مؤمنان (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هیچ حرکتی نیست، مگراین‌که در آن به معرفت (شناخت) نیاز داری.»

 

 

 

…عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ:

«الْعَامِلُ عَلَى غَیْرِ بَصِیرَةٍ کَالسَّائِرِ عَلَى غَیْرِ الطَّرِیقِ لَا یَزِیدُهُ سُرْعَةُ السَّیْرِ إِلَّا بُعْداً.»

 الکافی، ج‏۱، ص۴۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«کسی که بدون بصیرت (آگاهی) کاری را انجام می‌دهد، مانند کسی است که در بی‌راهه حرکت می‌کند؛ هرچه سرعتش بیشتر شود، (از مقصد) بیشتر فاصله می‌گیرد.»

 

 

 

…عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏:

«مَنْ عَمِلَ عَلَى غَیْرِ عِلْمٍ کَانَ مَا یُفْسِدُ أَکْثَرَ مِمَّا یُصْلِحُ.»

 الکافی، ج‏۱، ص۴۴

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«کسی که بدون دانش، کاری را انجام دهد، خراب کردنش بیش از درست کردنش خواهد بود.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

همان‌قدر که انسان پیچیده است، تربیت او نیز کاری پیچیده و دشوار است. برای تربیت انسان، باید پیچیدگی‌های او را شناخت، از چندوچون کار آگاه بود و از راه صحیحش ورود نمود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۰۲ ، ۰۷:۴۹
ابوالفضل رهبر

 

قالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ:

«لَا تُکْثِرَنَّ الْعِتَابَ‏ فَإِنَّهُ یُورِثُ الضَّغِینَةَ یَدْعُو إِلَى الْبَغْضَاءِ.»

 تصنیف‌غررالحکم‌ودررالکلم، ص۴۷۹

 

از امیرالمؤمنین نقل شده است که فرمودند:

«هرگز (دیگران را) زیاد عِتاب[*] نکنید؛

چراکه این‌کار کینه برجای می‌گذارد و (طرف مقابل را) به دشمنی وا می‌دارد.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] عتاب؛ یعنی سرزنش و نکوهشی که با تندی و عصبانیت همراه باشد.

 

 

 

مطلب مرتبط پیشین:

«اگر می‌خواهید گرفتار کودک لج‌باز نشوید،…»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۰۲ ، ۰۸:۴۸
ابوالفضل رهبر

 

یکی از نکاتی که والدین و مربیان باید درباره تنبیه کودکان بدانند، این است که درصورتی می‌توانند آن‌ها را تنبیه کنند که کودک اولاً بداند کارش زشت و مستلزم تنبیه است و ثانیاً بداند میزانِ زشتی و - به‌تبع - شدتِ تنبیه آن کار زشت، چه‌قدر است.

به روایات فقهیِ زیر که از آن‌ها می‌توان نکاتی تربیتی استخراج نمود، توجه بفرمایید:

 

 

 

…عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْقَسْرِیِّ قَالَ: کُنْتُ عَلَى اَلْمَدِینَةِ فَأُتِیتُ بِغُلاَمٍ قَدْ سَرَقَ فَسَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْهُ. فَقَالَ: «سَلْهُ حَیْثُ سَرَقَ کَانَ یَعْلَمُ أَنَّ عَلَیْهِ فِی اَلسَّرِقَةِ عُقُوبَةً فَإِنْ قَالَ نَعَمْ قِیلَ لَهُ أَیُّ شَیْءٍ تِلْکَ اَلْعُقُوبَةُ فَإِنْ لَمْ یَعْلَمْ أَنَّ عَلَیْهِ فِی اَلسَّرِقَةِ قَطْعاً فَخَلِّ عَنْهُ.» قَالَ: فَأَخَذْتُ اَلْغُلاَمَ فَسَأَلْتُهُ وَ قُلْتُ لَهُ أَ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ فِی اَلسَّرِقَةِ عُقُوبَةً؟ قَالَ: نَعَمْ. قُلْتُ: أَیُّ شَیْءٍ هُوَ؟ قَالَ: اَلضَّرْبُ. فَخَلَّیْتُ عَنْهُ.

 الکافی، ج‏۷، ص۲۳۳

 

از محمد بن خالد بن عبدالله قَسری[۱] نقل شده است:

من حاکم مدینه بودم. پسربچه‌ای را نزدم آوردند که دزدی کرده بود. از امام صادق (علیه‌السلام) درباره (حکمِ) او سؤال کردم.

ایشان فرمودند:

«از او بپرس هنگامی که دزدی می‌کرده، آیا می‌دانسته که دزدی کردن مجازات دارد؟ اگر گفت آری، به او بگو مجازاتش چیست؟ اگر نمی‌دانست که مجازت دزدی‌اش قطع دست است، او را رها کن.»

محمد بن خالد گوید:

من آن پسربچه را آوردم و از او پرسش کردم؛ به او گفتم: آیا می‌دانستی که دزدی مجازات دارد؟

گفت: بله.

گفتم: مجازاتش چیست؟

گفت: کتک خوردن.

پس او را رها کردم.

 

 

 

…عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ اَلْحَذَّاءِ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «لَوْ وَجَدْتُ‏ رَجُلًا مِنَ‏ الْعَجَمِ‏ أَقَرَّ بِجُمْلَةِ الْإِسْلَامِ لَمْ یَأْتِهِ شَیْ‏ءٌ مِنَ التَّفْسِیرِ زَنَى أَوْ سَرَقَ أَوْ شَرِبَ الْخَمْرَ لَمْ أُقِمْ عَلَیْهِ الْحَدَّ إِذَا جَهِلَهُ إِلَّا أَنْ تَقُومَ عَلَیْهِ بَیِّنَةٌ أَنَّهُ قَدْ أَقَرَّ بِذَلِکَ وَ عَرَفَهُ.»

 الکافی، ج‏۷، ص۲۴۹

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«اگر مرد غیرعربی[۲] را بیابم که کلیتِ اسلام را پذیرفته باشد، ولی از جزئیات آن چیزی به او نرسیده باشد، اگر زنا، دزدی یا شراب‌خواری کرده باشد، ولی (حکم این کارها را) نداند، دراین‌صورت من بر او حد جاری نخواهم کرد، مگرآن‌که بیّنه‌ای علیه او اقامه شود که خودش (قبلاً) اقرار کرده و به عقوبت این کارها آگاه بوده است.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] پدر محمد بن خالد؛ خالد بن عبدالله، در زمان بنی‌امیه مدتی حاکم مکه و مدتی حاکم عراق بوده است. خالد از هواداران حکومت اموی و از دشمنان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بوده است. او در اواخر دچار اختلافاتی با بنی‌امیه می‌شود و در نهایت به دستور خلیفه عباسی کشته می‌شود. پسرش محمد، بعد از پدر، به خونخواهی از او، با قاتلانش درگیر می‌شود و پس از روی کار آمدن بنی‌عباس، نزد آنان جایگاهی می‌یابد و در نهایت، در زمان منصور دوانیقی، حاکم مدینه می‌گردد.

[۲] غیرعرب؛ از این جهت موضوعیت یافته که آنان معمولاً از غلامان و موالی‌ای بوده‌اند که تازه به سرزمین‌های اسلامی راه یافته و به اسلام گرویده بودند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۰۲ ، ۱۲:۱۴
ابوالفضل رهبر

 

گاهی فرزندان یا متربیان ما کار اشتباهی می‌کنند و بعد، برای توجیه کار بدشان، عذر و بهانه‌ای می‌آورند. در چنین موقعیتی، گاهی والدین یا مربیان متوجه می‌شوند که این عذر، نمی‌تواند آن کار بد را توجیه کند. پس شروع به بگو مگو با آن‌ها می‌نمایند.

دستور اهل‌بیت (علیهم‌السلام) این است که حتی اگر عذر خطاکاران را ناموجه و دروغین هم دانستیم، باید گذشت کنیم و عذرشان را بپذیریم.

ملاحظه بفرمایید...

 

 

 

روَى حَمَّادُ بْنُ عَمْرٍو وَ أَنَسُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ جَمِیعاً عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ قَالَ لَهُ:

«یَا عَلِیُّ مَنْ لَمْ‏ یَقْبَلِ‏ الْعُذْرَ مِنْ مُتَنَصِّلٍ صَادِقاً کَانَ أَوْ کَاذِباً لَمْ یَنَلْ شَفَاعَتِی»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۴، ص۳۵۳

 

از امام صادق، از پدرشان، از جدشان، از امیرالمؤمنین نقل شده است که رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهم) در ضمن توصیه‌های مهمشان به ایشان فرمودند:

«ای علی! هرکس عذرِ شخص دیگری را که می‌خواهد خود را تبرئه کند، نپذیرد - چه راست بگوید و چه دروغ - ، هرگز به شفاعت من نخواهد رسید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۰۲ ، ۰۸:۲۰
ابوالفضل رهبر

 

گاهی ما فرزندان یا متربیان خود را به خاطر کاری تنبیه می‌کنیم، درحالی‌که آن‌ها در واقع مستحق تنبیه نیستند.

به فرموده رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) خداوند از نُه کارِ بدی که از مسلمانان سر زده باشد، می‌گذرد و آن‌ها را به‌خاطرشان مجازات نخواهد کرد.

بنابراین سزاوار است ما نیز در چنین مواردی گذشت کنیم.

 

 

 

...عَنْ حَرِیزِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«رُفِعَ‏ عَنْ‏ أُمَّتِی‏ تِسْعَةٌ الْخَطَأُ وَ النِّسْیَانُ وَ مَا أُکْرِهُوا عَلَیْهِ وَ مَا لَا یُطِیقُونَ وَ مَا لَا یَعْلَمُونَ وَ مَا اضْطُرُّوا إِلَیْهِ وَ الْحَسَدُ وَ الطِّیَرَةُ وَ التَّفَکُّرُ فِی الْوَسْوَسَةِ فِی الْخَلْقِ مَا لَمْ یَنْطِقْ بِشَفَةٍ.»

 التوحید(للصدوق)، ص۳۵۳

 

از امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«نُه چیز [مجازاتشان] از امت من برداشته شده است:

(۱) اشتباه،

(۲) فراموشی،

(۳) کاری که از روی اکراه (به‌زور) انجام شود،

(۴) [ترکِ] کاری که شخص توان انجامش را ندارد،

(۵) [ترکِ] کاری که شخص از آن آگاه نیست،

(۶) کاری که اضطراری است،

(۷) حسادت،

(۸) فال بد زدن

(۹) و تفکر وسوسه‌آمیز در خلقت

[این سه مورد اخیر] به‌شرطی [مجازات ندارد] که [در دل باقی بماند و] بر لب جاری نگردد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۰۲ ، ۱۲:۴۶
ابوالفضل رهبر

 

حفظ احترام و شخصیت متربی، از واجبات کار یک مربی است. یکی از عوامل شکستن حرمت متربی، این است که کار زشت یا اشتباهش نزد دیگران آشکار شود.

به‌همین‌خاطر است که مربی باید تا جایی که ممکن است، از «اصل تغافل» استفاده کند تا پرده حرمت میان او و متربی‌اش دریده نشود.

وای به حال مربی‌ای که نه‌تنها خود را به ندانستن و نفهمیدن نزند، بلکه کار زشت یا اشتباه متربی‌اش را بر سر دست گیرد و برای دیگران هم بیان نماید.

این‌جاست که گویا جای متهم و شاکی عوض می‌شود؛ متهم تبرئه می‌گردد و شاکی مجرم می‌شود...

 

 

 

…عَنِ اَلصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ:

«مَنِ‏ اطَّلَعَ‏ مِنْ‏ مُؤْمِنٍ‏ عَلَى ذَنْبٍ أَوْ سَیِّئَةٍ فَأَفْشَى ذَلِکَ عَلَیْهِ وَ لَمْ یَکْتُمْهَا وَ لَمْ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ لَهُ کَانَ عِنْدَ اللَّهِ کَعَامِلِهَا وَ عَلَیْهِ وِزْرُ ذَلِکَ الَّذِی أَفْشَاهُ عَلَیْهِ وَ کَانَ مَغْفُوراً لِعَامِلِهَا وَ کَانَ عِقَابُهُ مَا أَفْشَى عَلَیْهِ فِی الدُّنْیَا مَسْتُورٌ عَلَیْهِ فِی الْآخِرَةِ ثُمَّ یَجِدُ اللَّهَ أَکْرَمَ مِنْ أَنْ یُثَنِّیَ عَلَیْهِ عِقَاباً فِی الْآخِرَةِ.»

 الإختصاص، ص۳۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هرکس به گناه یا کار بد مؤمنی آگاه شود و آن را برملا سازد، پنهانش ننماید و برای آن شخص از خداوند طلب آمرزش نکند، نزد خداوند مانند همان‌کسی است که آن کار را انجام داده است و گناه همان‌کاری که برملا ساخته است، بر گردنش خواهد بود.

کسی که آن کار را انجام داده، آمرزیده می‌شود و مجازاتش این است که کارش در دنیا برملا شده. کار او در آخرت پنهان خواهد شد و خداوند را بزرگوارتر از این خواهد یافت که مجدداً در آخرت مجازاتش نماید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۰۲ ، ۰۸:۴۹
ابوالفضل رهبر

 

یکی از نگرانی‌های والدینی که خود را نسبت به دنیا و آخرت فرزندشان مسؤول می‌دانند، این است که اگر روزی در کنار فرزندشان نبودند تا او را در امور دنیوی و اخروی «راهنمایی» و «حمایت» کنند، چه سرنوشتی در انتظار فرزندشان خواهد بود؟

برای رفع این نگرانی یک راه‌حل وجود دارد...

 

 

 

قالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ:

«أَحْسِنُوا فِی‏ عَقِبِ‏ غَیْرِکُمْ‏ تُحْفَظُوا فِی عَقِبِکُمْ‏.»

 نهج‌البلاغة، ص۵۲۲

 

از امیر مؤمنان (علیه‌السلام) نقل شده است:

«به بازماندگانِ دیگران نیکی کنید تا از بازماندگانتان محافظت شود.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

این مسأله از مصادیق قانونِ کلیِ «از هر دست بدهی، با همان دست می‌گیری» است.

اگر ما خود را نسبت به فرزندان دیگران مسؤول بدانیم و در نبود بزرگ‌ترهایشان، هوای دنیا و آخرت آن‌ها را داشته باشیم، مطمئناً خداوند به وسیله‌ای فرزندان ما را نیز در غیابمان حفظ خواهد کرد.

 

 

 

مطالب مرتبط پیشین:

- «هشدارهایی هول‌ناک درباره ناموس، که باید جدی گرفت»

- «چاه مکن بهر کسی…!»

- «خود دانی...»

- «اگر دوست دارید فرزندانتان با شما خوب رفتار کنند...»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۰۲ ، ۰۸:۲۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اَلْحَارِثِ اَلْأَعْوَرِ عَنْ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ:

«لَا یَصْلُحُ مِنَ الْکَذِبِ جِدٌّ وَ لَا هَزْلٌ وَ لَا أَنْ یَعِدَ أَحَدُکُمْ صَبِیَّهُ ثُمَّ لَا یَفِیَ لَهُ إِنَ‏ الْکَذِبَ‏ یَهْدِی‏ إِلَى‏ الْفُجُورِ وَ الْفُجُورَ یَهْدِی إِلَى النَّارِ.»

 الأمالی(للصدوق)، ص۴۱۹

 

از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است:

«دروغ گفتن درست نیست؛ چه جدی باشد و چه شوخی و چه این‌که یکی از شما به کودکش وعده‌ای دهد و به آن وفا نکند.

دروغ، (انسان را) به فجور (انحراف زیاد و ناگهانی) هدایت می‌کند و فجور (او را) به آتش هدایت می‌نماید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۰۲ ، ۱۱:۱۶
ابوالفضل رهبر

 

یکی از ارزشمندترین سرمایه‌های والدین و مربیان برای کار تربیتی، این است که فرزند یا متربی‌شان آن‌ها را بزرگ بدانند و به آن‌ها اعتماد داشته باشند.

حال ببینید که پدر، مادر یا یک مربی چه‌طور می‌تواند این سرمایه ارزشمند را به باد دهد و به مربی‌گریِ خود خاتمه دهد!

 

 

 

…عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ ظَرِیفٍ عَنْ أَبِیهِ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ عِیسَى اِبْنُ مَرْیَمَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:

«مَنْ‏ کَثُرَ کَذِبُهُ‏ ذَهَبَ بَهَاؤُهُ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۳۴۱

 

از امام صادق، از حضرت عیسی (علی‌نبیناوآله‌وعلیه‌السلام) نقل شده است:

«کسی که دروغش زیاد شود، ارزش و اعتبارش کم می‌شود.»

 

 

 

قالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ:

«مَنْ‏ عُرِفَ‏ بِالْکَذِبِ‏ قَلَّتِ الثِّقَةُ بِهِ.»

 عیون‌الحکم‌والمواعظ، ص۴۵۸

 

از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است:

«کسی که به دروغ‌گویی معروف شود، اعتماد به او کاهش می‌یابد.»

 

 

 

قالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ:

«الْکَذَّابُ وَ الْمَیِّتُ سَوَاءٌ فَإِنَّ فَضِیلَةَ الْحَیِّ عَلَى الْمَیِّتِ الثِّقَةُ بِهِ فَإِذَا لَمْ یُوثَقْ بِکَلَامِهِ بَطَلَتْ حَیَاتُه‏.»

 غررالحکم‌ودررالکلم، ص۱۲۰

 

از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است:

«دروغ‌گو با مُرده مساوی است؛ چراکه برتریِ زنده بر مرده، این است که قابل اعتماد است. پس هرگاه به سخنش اعتماد نشود، حیاتش باطل خواهد بود.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۰۲ ، ۱۹:۴۱
ابوالفضل رهبر

 

از رسول خدا (صل‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است که در ضمن توصیه‌های ارزشمند خود به ابوذر فرمودند:

«مَثَلُ الَّذِی یَدْعُو بِغَیْرِ عَمَلٍ، کَمَثَلِ الَّذِی یَرْمِی بِغَیْرِ وَتَرٍ.»

 الأمالی(للطوسی)، ص۵۳۴

 

«کسی که (دیگران را به خوبی‌ها) دعوت می‌کند، بدون این‌که خودش (به گفته‌هایش) عمل کند، مانند کسی است که (با کمانی) بدون زِه، تیراندازی می‌کند!»[*]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] آن‌چه ذکر شد، تنها یک فراز از وصیت طولانی‌ای است که ابوالأسود از ابوذر نقل کرده است. در مطلب پیشین به فراز دیگری از این وصیت ارزشمند اشاره شده بود.

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

گاهی حقیقتِ صحبت‌ها و نصیحت‌های ما خطاب به فرزندان و متربیانمان، همین‌قدر خنده‌دار است؛

تیراندازی با کمانی که زِه (چله) ندارد!

ای کاش باور کنیم و عمل نماییم...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۰۲ ، ۰۸:۳۸
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی اَلْأَسْوَدِ قَالَ: قَدِمْتُ اَلرَّبَذَةَ فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِی ذَرٍّ جُنْدَبِ بْنِ جُنَادَةَ فَحَدَّثَنِی أَبُو ذَرٍّ قَالَ: دَخَلْتُ ذَاتَ یَوْمٍ فِی صَدْرِ نَهَارِهِ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی مَسْجِدِهِ فَلَمْ أَرَ فِی اَلْمَسْجِدِ أَحَداً مِنَ اَلنَّاسِ إِلاَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ إِلَى جَانِبِهِ جَالِسٌ، فَاغْتَنَمْتُ خَلْوَةَ اَلْمَسْجِدِ فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اَللَّهِ! بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی، أَوْصِنِی بِوَصِیَّةٍ یَنْفَعُنِی اَللَّهُ بِهَا. فَقَالَ: «…یَا أَبَا ذَرٍّ! یَطَّلِعُ قَوْمٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ إِلَى قَوْمٍ مِنْ أَهْلِ النَّارِ فَیَقُولُونَ: مَا أَدْخَلَکُمُ النَّارَ وَ إِنَّمَا دَخَلْنَا الْجَنَّةَ بِفَضْلِ تَأْدِیبِکُمْ وَ تَعْلِیمِکُمْ! فَیَقُولُونَ: إِنَّا کُنَّا نَأْمُرُکُمْ‏ بِالْخَیْرِ وَ لَا نَفْعَلُهُ…»

 الأمالی(للطوسی)، ص۵۲۷

 

از ابوذر نقل شده است که روزی در مسجدالنبی خدمت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) رسیدم، درحالی‌که هیچ‌کس در مسجد نبود و امیرالمومنین (علیه‌السلام) در کنار السلام نشسته بود. خلوتی مسجد را غنیمت شمردم و به پیامبر عرض کردم:

ای رسول خدا! پدر و مادرم به فدایتان، مرا توصیه‌ای فرمایید که خداوند به واسطه‌اش به من سود رساند.

ایشان فرمودند:

«…ای ابوذر! گروهی از اهل بهشت بر گروهی از اهل جهنم وارد می‌شوند و می‌گویند: چه‌چیز موجب شد وارد آتش شوید، درحالی‌که ما فقط به فضلِ تربیت و تعلیمِ شما بود که به بهشت وارد شدیم؟!

پاسخ می‌دهند: ما شما را به خوبی‌ها دستور می‌دادیم، اما خودمان آن‌ها را انجام نمی‌دادیم…»[*]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] آن‌چه ذکر شد، تنها یک فراز از وصیت طولانی‌ای است که ابوالأسود از ابوذر نقل کرده است.

در مطلب بعد به فرازی دیگر از این وصیت ارزشمند اشاره خواهد شد، ان‌شاءالله.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۰۲ ، ۰۹:۲۳
ابوالفضل رهبر

 

منْ خُطْبَةٍ لَأَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:

«أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی وَ اللَّهِ مَا أَحُثُّکُمْ‏ عَلَى‏ طَاعَةٍ إِلَّا وَ أَسْبِقُکُمْ إِلَیْهَا وَ لَا أَنْهَاکُمْ عَنْ مَعْصِیَةٍ إِلَّا وَ أَتَنَاهَى قَبْلَکُمْ عَنْهَا.»

 نهج‌البلاغة، ص۲۵۰

 

از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است که در خطبه‌ای فرمودند:

«ای مردم! من - به خدا قسم - شما را به طاعتی تشویق نمی‌کنم مگرآن‌که در انجام آن از شما پیشی گرفته باشم و از گناهی باز نمی‌دارم مگرآن‌که پیش از شما، آن را ترک کرده باشم.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۰۲ ، ۱۲:۰۹
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ وَ غَیْرِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«لَا تَغْتَرُّوا بِصَلَاتِهِمْ وَ لَا بِصِیَامِهِمْ فَإِنَّ‏ الرَّجُلَ‏ رُبَّمَا لَهِجَ‏ بِالصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ‏ حَتَّى لَوْ تَرَکَهُ اسْتَوْحَشَ وَ لَکِنِ اخْتَبِرُوهُمْ عِنْدَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۱۰۴

 

از امام صادق، علیه‌السلام، نقل شده‌است، که فرمودند:

«با نمازشان و با روزه‌شان، فریب نخورید!

چراکه انسان گاهی چنان نسبت به نماز و روزه حرص می‌ورزد که اگر آن را ترک کند، وحشت می‌کند.

اما آنان را (اگر خواستید بیازمایید؛) هنگام "راست‌گفتاری" و "ادای امانت" آزمایش کنید.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

در حدیث مشابه دیگری بیان شده است که «به طولانی بودن رکوع و سجود افراد نگاه نکنید...»

این گونه احادیث، هرگز به‌معنای بی‌اهمیت بودن نماز و روزه و عبادت نیست، بلکه مقصود این است که نمازهای طولانی و روزه‌های آن‌چنانی، نمی‌تواند سنجه‌ی ارزش واقعی افراد باشد؛

چراکه این حالات، ممکن است «عادتی کهنه» یا «جوّی گذرا» باشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۰۲ ، ۱۱:۲۱
ابوالفضل رهبر