دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

 

...عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِنَّ فَاطِمَةَ ع مَکَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص خَمْسَةً وَ سَبْعِینَ یَوْماً وَ کَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِیدٌ عَلَى أَبِیهَا وَ کَانَ یَأْتِیهَا جَبْرَئِیلُ ع فَیُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلَى أَبِیهَا وَ یُطَیِّبُ نَفْسَهَا وَ یُخْبِرُهَا عَنْ أَبِیهَا وَ مَکَانِهِ وَ یُخْبِرُهَا بِمَا یَکُونُ بَعْدَهَا فِی ذُرِّیَّتِهَا وَ کَانَ عَلِیٌّ ع یَکْتُبُ ذَلِکَ.»

 الکافی، ج‏۱، ص۴۵۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمود:

«به‌راستی که حضرت فاطمه، هفتاد و پنج روز[1] پس از رسول خدا (صلوت‌الله‌علیهما) (در دنیا) مکث[2] کرد و اندوه سنگینی به‌خاطر پدرش بر او وارد شده بود.

جبرئیل نزدش می‌آمد و صبرش بر (مصیبتِ) پدرش را نیکو می‌شمرد، جانش را آرام می‌کرد، درباره پدرش و مکان او به ایشان خبر می‌داد و حضرت را از آن‌چه بعد از ایشان برای نسلشان رخ خواهد داد، آگاه می‌کرد و این‌ها را حضرت علی (علیه‌السلام) می‌نوشت.»[3]

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] در مورد مدت زندگی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) پس رحلت پدر بزرگوارشان، میان ۷۵ روز و ۹۵ روز تردید است. گویا این تردید به دلیل بی‌نقطه بودنِ نسخه‌ای است که این زمان را ذکر کرده است. توضیح این‌که در زبان عربی اگر هفتاد و پنج (خَمْسَةً وَ سَبْعِینَ) و نود و پنج (خَمْسَةً وَ تِسْعِینَ) بدون نقطه نوشته شوند، شبیه هم خواهند بود.

[2] مکث: «توقف» توأم با «انتظار» (روضه کوتاه)

[3] این نوشته به «مصحف زهرا» مشهور است و نزد امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) می‌باشد. جهت اطلاع بیشتر.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۲۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ قُثَمَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ أَخْبِرْنِی عَنِ الزَّکَاةِ کَیْفَ صَارَتْ مِنْ کُلِّ أَلْفٍ خَمْسَةً وَ عِشْرِینَ لَمْ تَکُنْ أَقَلَّ أَوْ أَکْثَرَ مَا وَجْهُهَا؟ فَقَالَ: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْخَلْقَ کُلَّهُمْ فَعَلِمَ صَغِیرَهُمْ وَ کَبِیرَهُمْ وَ غَنِیَّهُمْ وَ فَقِیرَهُمْ فَجَعَلَ‏ مِنْ‏ کُلِ‏ أَلْفِ‏ إِنْسَانٍ‏ خَمْسَةً وَ عِشْرِینَ مِسْکِیناً وَ لَوْ عَلِمَ أَنَّ ذَلِکَ لَا یَسَعُهُمْ لَزَادَهُمْ لِأَنَّهُ خَالِقُهُمْ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِهِمْ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۵۰۸

 

از قُثَم نقل شده است که گفت:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

فدایتان شوم، مرا در مورد زکات آگاه کنید که چه‌طور (نصابش) بیست‌وپنج از هر هزار (یک‌چهلم) است، نه کمتر و نه بیشتر؟ علتش چیست؟

حضرت فرمودند:

«به‌راستی‌که خداوند (عزّوجلّ) همه مخلوقات را آفرید و کوچک و بزرگشان و غنی و فقیرشان را شناخت

و از هر هزار انسان، بیست‌وپنج نفر[1] را مسکین[2] قرار داد

و اگر می‌دانست این مقدار زکات کفافشان را نمی‌دهد، بر سهمشان می‌افزود؛ چراکه او آفریننده‌شان است و اوست که به آنان آگاه‌تر است.»

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] یعنی یک‌چهلم.

[2] «مسکین»: کسی که از شدت فقر، بی‌چاره و درمانده شده‌باشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۲۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَسَأَلَهُ رَجُلٌ فِی کَمْ تَجِبُ الزَّکَاةُ مِنَ الْمَالِ فَقَالَ لَهُ: «الزَّکَاةَ الظَّاهِرَةَ أَمِ الْبَاطِنَةَ تُرِیدُ؟» فَقَالَ: أُرِیدُهُمَا جَمِیعاً. فَقَالَ: «أَمَّا الظَّاهِرَةُ فَفِی کُلِّ أَلْفٍ خَمْسَةٌ وَ عِشْرُونَ وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَلَا تَسْتَأْثِرْ عَلَى أَخِیکَ بِمَا هُوَ أَحْوَجُ إِلَیْهِ مِنْکَ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۵۰۰

 

مفضّل‌بن‌عمر گوید:

نزد امام صادق (علیه‌السلام) بودم که مردی از ایشان پرسید:

زکات در چه مقدار از مال واجب است؟

حضرت به او فرمودند:

«منظورت زکات ظاهری است یا باطنی؟»

عرض کرد:

هردو را می‌خواهم (بدانم.)

حضرت فرمودند:

«زکات ظاهری، (نصابش) در هر هزار، بیست‌وپنج است (یک‌چهلم)

و زکات باطنی، این است که چیزی را که برادر (ایمانی)ات از تو به آن نیازمندتر است، به خود اختصاص ندهی و از او دریغ نداری.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۱۹
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُبَارَکٍ الْعَقَرْقُوفِیِّ قَالَ: قَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع:

«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَضَعَ الزَّکَاةَ قُوتاً لِلْفُقَرَاءِ وَ تَوْفِیراً لِأَمْوَالِکُمْ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۹۸

 

از امام کاظم (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«به‌راستی‌که خداوند (عزّوجلّ) زکات را (سببِ) «سیر شدنِ فقرا» و «فراوانیِ اموالتان» قرار داده است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۱۷
ابوالفضل رهبر

در این حدیث که پیش‌تر منتشر شده بود، ملاک‌هایی از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است که مشخص می‌کند از میان جمعی که می‌خواهند نماز جماعت بخوانند (وقتی افراد شروع به تعارف کردن می‌کنند) چه کسی باید جلو بایستد و امام جماعت شود.

چنان‌چه ملاحظه می‌فرمایید حضرت فرموده‌اند: مهمان نباید در منزل میزبان بر او مقدم شود و جلو بایستد.

 

دوست طلبه‌ای نقل می‌کرد یک شب آیت‌الله حائری شیرازی مهمان ما بودند.

وقتی موقع نماز شد، هرچه اصرار کردیم، امام‌جماعت نشدند؛ خودم را جلو انداختند و به من اقتدا کردند!

 

توضیح فرزند مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی در مورد تصویر بالا:

«بابا در ترکیه برنامه داشتن، عبا و عمامه رو دادن یک جوان طلبه ترک، بشه پیش‌جماعت، خودشون اقتدا کردن.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۱۲:۲۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏:

«لِیَتَزَیَّنْ أَحَدُکُمْ یَوْمَ الْجُمُعَةِ یَغْتَسِلُ وَ یَتَطَیَّبُ وَ یُسَرِّحُ لِحْیَتَهُ وَ یَلْبَسُ أَنْظَفَ ثِیَابِهِ وَ لْیَتَهَیَّأْ لِلْجُمُعَةِ وَ لْیَکُنْ عَلَیْهِ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ السَّکِینَةُ وَ الْوَقَارُ وَ لْیُحْسِنْ عِبَادَةَ رَبِّهِ وَ لْیَفْعَلِ الْخَیْرَ مَا اسْتَطَاعَ فَإِنَّ اللَّهَ یَطَّلِعُ عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ لِیُضَاعِفَ الْحَسَنَاتِ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۱۷

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«هریک از شما باید در روز جمعه؛

- غسل کند،

- عطر بزند،

- محاسنش را شانه کند،

- پاکیزه‌ترین لباس‌هایش را بپوشد

- و برای (نماز)جمعه آماده شود.

و بر او لازم است که در این روز؛

- آرامش و وقار داشته باشد،

- عبادت پروردگارش را به نیکی انجام دهد

- و هرقدر می‌تواند کار خیر انجام دهد.

چراکه خداوند (در این روز) اهل زمین را وارسی می‌کند، تا کارهای نیکشان را دو برابر گرداند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۱۲:۰۷
ابوالفضل رهبر

 

امام صادق (علیه‌السلام) در ضمن حدیث طولانی‌ای که در چند جلسه، پیرامون آفرینش جهان و شگفتی‌ها و حکمت‌های آن، برای مفضّل‌بن‌عمر املاء کردند و مفضّل نیز آن را در کتابی به نام «التوحید» (معروف به «توحید مفضل») گرد آورده است، فرموده‌اند:

«...فَإِنْ قَالَ قَائِلٌ فَلِمَ صَارَتْ هَذِهِ الْأَرْضُ تُزَلْزَلُ قِیلَ لَهُ إِنَّ الزَّلْزَلَةَ وَ مَا أَشْبَهَهَا مَوْعِظَةٌ وَ تَرْهِیبٌ یُرَهَّبُ بِهَا النَّاسُ لِیَرْعَوُوا وَ یَنْزِعُوا عَنِ الْمَعَاصِی وَ کَذَلِکَ مَا یَنْزِلُ بِهِمْ مِنَ الْبَلَاءِ فِی أَبْدَانِهِمْ وَ أَمْوَالِهِمْ یَجْرِی فِی التَّدْبِیرِ عَلَى مَا فِیهِ صَلَاحُهُمْ وَ اسْتِقَامَتُهُمْ وَ یُدَّخَرُ لَهُمْ إِنْ صَلَحُوا مِنَ الثَّوَابِ وَ الْعِوَضِ فِی الْآخِرَةِ مَا لَا یَعْدِلُهُ شَیْ‏ءٌ مِنْ أُمُورِ الدُّنْیَا وَ رُبَّمَا عُجِّلَ ذَلِکَ فِی الدُّنْیَا إِذَا کَانَ ذَلِکَ فِی الدُّنْیَا صَلَاحاً لِلْعَامَّةِ وَ الْخَاصَّة.»

 توحید المفضل، ص۱۴۴

 

«اگر کسی بگوید:

"چرا این زمین می‌لرزد؟"،

به او گفته می‌شود:

«به‌راستی که زلزله و (بلاهای) شبیه آن، پند و هشداری است که مردم با آن ترسانده می‌شوند تا مراقب باشند و از نافرمانی‌ها دست بکشند.

همچنین بلایی که به بدن‌ها و اموالشان وارد می‌شود، بر اساس این تدبیر[1] جاری می‌شود که صلاح[2] و استقامت[3] آنان در آن است

و به این خاطر است که اگر (در این آزمایش‌ها) سالم به در آمدند، برایشان ثواب و جایگزینی در آخرت ذخیره شود که هیچ چیز از امور دنیا با آن برابری نمی‌کند

و ممکن است وقوع زلزله، هرگاه به صلاح عوام و خواص مردم باشد، در دنیا جلو انداخته شود.[4]»»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

گاهی ما از چیزی بدمان می‌آید درحالی‌که برایمان خوب است و گاهی از چیزی خوشمان می‌آید که برایمان بد است و این خداست که می‌داند و این ماییم که نمی‌دانیم؛

«عَسى‏ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»[5]

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] تدبیر: دیدنِ پشت‌صحنه و عاقبت امور، نه ظاهر آن‌ها.

[2] صلاح: سلامت از فساد و تباهی.

[3] استقامت: همواره در راه بودن، پیمودنِ دائمیِ راه حق.

[4] گویا لرزش زمین اوقات مشخصی دارد که گاهی به‌خاطر مصلحت مردم جلو انداخته می‌شود.

[5] سوره بقره، آیه۲۱۶.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۱۲:۰۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: دَخَلْتُ أَنَا وَ حُمْرَانُ أَوْ أَنَا وَ بُکَیْرٌ عَلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ: إِنَّا نَمُدُّ الْمِطْمَارَ قَالَ: «وَ مَا الْمِطْمَارُ؟» قُلْتُ: التُّرُّ فَمَنْ وَافَقَنَا مِنْ عَلَوِیٍّ أَوْ غَیْرِهِ تَوَلَّیْنَاهُ وَ مَنْ خَالَفَنَا مِنْ عَلَوِیٍّ أَوْ غَیْرِهِ بَرِئْنَا مِنْهُ فَقَالَ لِی: «یَا زُرَارَةُ قَوْلُ اللَّهِ أَصْدَقُ مِنْ قَوْلِکَ فَأَیْنَ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَةً وَ لا یَهْتَدُونَ سَبِیلًا أَیْنَ الْمُرْجَوْنَ‏ لِأَمْرِ اللَّهِ‏ أَیْنَ الَّذِینَ‏ خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً أَیْنَ‏ أَصْحابُ الْأَعْرافِ‏ أَیْنَ‏ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ‏.»

 الکافی، ج‏۲، ص۳۸۲

 

از زراره نقل شده است: من همراه با حُمران یا بُکیر نزد امام باقر (علیه‌السلام) رفتیم و عرض کردیم:

ما با نخ بنّایی[1] اندازه‌گیری می‌کنیم.

حضرت فرمودند:

«این نخ بنایی چیست؟»

عرض کردیم:

شاقولی (که با آن مردم را می‌سنجیم) هرکس با (عقیده‌ی) ما (شیعیان) موافق بود؛ چه علویّ و چه غیرعلوی، او را دوست می‌داریم و هرکس با (عقیده‌ی) ما مخالف بود، از او دوری می‌جوییم.

حضرت به من فرمودند:

«ای زراره! گفته‌ی خداوند از گفته‌ی تو درست‌تر است. پس آن دسته افرادی که خداوند (در قرآن) از آنان نام برده، کجا(ی محاسبه شما) هستند؟!؛

- «مردان و زنان و کودکانی که (توسط دیگران یا محیطشان) ناتوان شده‌اند و هیچ چاره‌ای ندارند و هیچ راهی نمی‌یابند»[2] کجا هستند؟!

- «آن اعرابی‌ها(ی بادیه‌نشین و دور از معارفی) که امرشان به خداوند واگذار شده؛ که عذابشان کند یا توبه‌شان را بپذیرد»[3] کجا هستند؟!

- «آن اعرابی‌هایی که به گناهانشان اعتراف دارند و کار نیک را با کار بد درآمیخته‌اند و امید است خداوند توبه‌شان را بپذیرد»[4] کجا هستند؟!

- «اصحاب اعراف (که در میان بهشت و جهنم، منتظر رحمت خداوند هستند)»[5] کجا هستند؟!

- «کفارِ تازه‌مسلمان و سست‌ایمانی که باید دل‌هایشان را (حتی با پول) پیوند داد»[6] کجا هستند؟!»

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] بنّاها نخی دارند که با آن فاصله‌ها، هم‌ترازی، بلندی و پستی و کجی و راستی را می‌سنجند.

[2] «إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطیعُونَ حیلَةً وَ لا یَهْتَدُونَ سَبیلاً»؛ سوره نساء، آیه۹۸.

[3] «وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ»؛ سوره توبه، آیه۱۰۶.

[4] «وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ»؛ سوره توبه، آیه۱۰۲.

[5] «أَصْحابُ الْأَعْرافِ»؛ سوره اعراف، آیه۴۸.

[6] «الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ»؛ سوره توبه، آیه۶۰.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۵۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِجَبْرَئِیلَ ع: یَا جَبْرَئِیلُ أَیُّ الْبِقَاعِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟ قَالَ: الْمَسَاجِدُ وَ أَحَبُّ أَهْلِهَا إِلَى اللَّهِ أَوَّلُهُمْ دُخُولًا وَ آخِرُهُمْ خُرُوجاً مِنْهَا.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۸۹

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به جبرئیل فرمودند:

«ای جبرئیل! کدام بخش زمین، نزد خداوند محبوب‌تر است؟»

عرض کرد:

«مسجدها. از میان اهل مسجد نیز محبوب‌ترینشان نزد خداوند، کسی است که پیش از همه وارد مسجد می‌شود و پس از همه از آن خارج می‌شود.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۵۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ خَالِهِ شُعَیْبٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:

«مَنْ جَاعَ فَلْیَتَوَضَّأْ وَ لْیُصَلِّ رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ یَقُولُ یَا رَبِّ إِنِّی جَائِعٌ فَأَطْعِمْنِی فَإِنَّهُ یُطْعَمُ مِنْ سَاعَتِهِ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۷۵

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«هرکس گرسنه شد، وضو بگیرد، دو رکعت نماز بخواند، سپس بگوید: «پروردگارا! من گرسنه‌ام، به من غذا بده!»

ساعتی نمی‌گذرد که خداوند به او غذا می‌دهد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۴۸
ابوالفضل رهبر

 

سلام علیکم

احادیث وبلاگ «دستوار» در شبکه های اجتماعی نیز منتشر می‌شوند.

اگر مطالب وبلاگ را می‌پسندید، در کانال‌های «حدیثنا» در شبکه‌های اجتماعی عضو شوید.

موفق باشید.

 

شبکه اجتماعی «تلگرام»:

http://telegram.me/hadithona

 

شبکه اجتماعی «سروش»:

http://sapp.ir/hadithona

 

شبکه اجتماعی «آی‌گپ»:

https://iGap.net/hadisona

 

شبکه اجتماعی «بله»:

https://Bale.ai/invite/#/join/ZGUxY2Q5Nz

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۴۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«لِیَشْرَبْ‏ سَاقِی‏ الْقَوْمِ‏ آخِرَهُمْ

 المحاسن، ج2، ص452

 

امام صادق از پدرانشان از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهم) نقل فرموده‌اند:

«آب دهنده‌ی گروه، باید آخر از همه آب بنوشد.»

 

 

ادب ساقی گری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۶ ، ۱۱:۰۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ ابْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«إِنَّ یَوْمَ الْجُمُعَةِ سَیِّدُ الْأَیَّامِ یُضَاعِفُ اللَّهَ فِیهِ الْحَسَنَاتِ وَ یَمْحُو فِیهِ السَّیِّئَاتِ وَ یَرْفَعُ فِیهِ الدَّرَجَاتِ وَ یَسْتَجِیبُ فِیهِ الدَّعَوَاتِ وَ یَکْشِفُ فِیهِ الْکُرُبَاتِ وَ یَقْضِی فِیهِ الْحَوَائِجَ الْعِظَامَ وَ هُوَ یَوْمُ الْمَزِیدِ لِلَّهِ فِیهِ عُتَقَاءُ وَ طُلَقَاءُ مِنَ النَّارِ. مَا دَعَا بِهِ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ وَ قَدْ عَرَفَ حَقَّهُ وَ حُرْمَتَهُ إِلَّا کَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یَجْعَلَهُ مِنْ عُتَقَائِهِ وَ طُلَقَائِهِ مِنَ النَّارِ فَإِنْ مَاتَ فِی یَوْمِهِ وَ لَیْلَتِهِ مَاتَ شَهِیداً وَ بُعِثَ آمِناً وَ مَا اسْتَخَفَّ أَحَدٌ بِحُرْمَتِهِ وَ ضَیَّعَ حَقَّهُ إِلَّا کَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُصْلِیَهُ نَارَ جَهَنَّمَ إِلَّا أَنْ یَتُوبَ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۱۶

 

از امام رضا از رسول خدا (صلوات‌الله علیهما) نقل شده است:

«به‌راستی که روز جمعه، سرورِ روزها(ی هفته) است؛

خداوند در این روز نیکی‌ها را دو برابر می‌کند، بدی‌ها را پاک می‌کند، درجات را می‌افزاید، دعاها را مستجاب می‌نماید، غم‌ها را برطرف می‌سازد و حاجت‌های بزرگ را برآورده می‌کند.

روز جمعه، روزی است که در آن، نزد خداوند، رهاشدگان و آزادشدگان از آتش (جهنم) فراوان‌اند.

هیچ‌یک از مردم نیست که در حالی که حق و حرمت این روز را می‌داند، برای رهایی از آتش دعا کند، مگراین‌که بر خداوند (عزّوجلّ) واجب است که او را از رهاشدگان و آزادشدگان از آتش قرار دهد. پس اگر در روز جمعه و شب جمعه بمیرد، «شهید» مرده است و (در روز قیامت) با آرامش و امنیت برانگیخته می‌گردد.

و هیچ‌کس نیست که حرمت این روز را کوچک شمارد و حق این روز را ضایع نماید، مگراین‌که بر خداوند (عزّوجلّ) واجب است که او را به آتش جهنم بیفکند، مگراین‌که توبه کند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۶ ، ۱۰:۵۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِنَّ لِلْجُمُعَةِ حَقّاً وَ حُرْمَةً فَإِیَّاکَ أَنْ تُضَیِّعَ أَوْ تُقَصِّرَ فِی شَیْ‏ءٍ مِنْ عِبَادَةِ اللَّهِ وَ التَّقَرُّبِ إِلَیْهِ بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ وَ تَرْکِ الْمَحَارِمِ کُلِّهَا فَإِنَّ اللَّهَ یُضَاعِفُ فِیهِ الْحَسَنَاتِ وَ یَمْحُو فِیهِ السَّیِّئَاتِ وَ یَرْفَعُ فِیهِ الدَّرَجَاتِ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۱۴

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«جمعه، حق و حرمتی دارد.

مبادا آن را ضایع کنی یا (در این روز) کوتاهی کنی در انجام عبادت خداوند و تقرّب جستن به سوی او با عمل نیک و ترک همه کارهای حرام؛

چراکه خداوند در این روز، نیکی‌ها را دوبرابر می‌کند، بدی‌ها را پاک می‌کند و بر درجات می‌افزاید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۶ ، ۱۰:۵۰
ابوالفضل رهبر

 

لابد شنیده‌اید که ساعتی «فکر کردن»، (بنابر نقل‌های مختلف) از یک شب، یک سال یا ده‌ها سال‌ها عبادت بهتر است.

اما این تفکر بهتر است چگونه و در مورد چه موضوعی باشد تا سودمندتر باشد؟

 

...عَنِ الْحَسَنِ الصَّیْقَلِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَمَّا یَرْوِی النَّاسُ «أَنَّ تَفَکُّرَ سَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ قِیَامِ لَیْلَةٍ» قُلْتُ کَیْفَ یَتَفَکَّرُ؟

قالَ: «یَمُرُّ بِالْخَرِبَةِ أَوْ بِالدَّارِ فَیَقُولُ أَیْنَ سَاکِنُوکِ أَیْنَ بَانُوکِ مَا بَالُکِ لَا تَتَکَلَّمِینَ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۵۴

 

حسن صیقل گوید: از امام صادق (علیه‌السلام) درباره روایتی که مردم (از پیامبر) نقل می‌کنند؛ «ساعتی تفکر، از برخواستن یک شب (برای عبادت) بهتر است» سؤال کردم که (انسان باید) چگونه فکر کند؟

حضرت فرمودند:

«از خرابه‌ها یا خانه‌ها گذر کند و بگوید:

ساکنانت کجا هستند؟

سازندگانت کجا هستند؟

تو را چه شده است که سخن نمی‌گویی؟»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۶ ، ۱۰:۴۸
ابوالفضل رهبر

 

همان‌طور که می‌دانید، علاوه بر ۱۷ رکعت نماز واجب، ۳۴ رکعت #نماز_نافله نیز توصیه شده است که روی هم می‌شود ۵۱ رکعت نماز در روز.

اما علت توصیه اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به خواندن این تعداد رکعت نماز در روز چیست؟

 

...عَنِ الْفَضْلِ بْنِ أَبِی قُرَّةَ رَفَعَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سُئِلَ عَنِ الْخَمْسِینَ وَ الْوَاحِدِ رَکْعَةً. فَقَالَ:

«إِنَّ سَاعَاتِ النَّهَارِ اثْنَتَا عَشْرَةَ سَاعَةً وَ سَاعَاتِ اللَّیْلِ اثْنَتَا عَشْرَةَ سَاعَةً وَ مِنْ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ سَاعَةٌ وَ مِنْ غُرُوبِ الشَّمْسِ إِلَى غُرُوبِ الشَّفَقِ غَسَقٌ وَ لِکُلِّ سَاعَةٍ رَکْعَتَانِ وَ لِلْغَسَقِ رَکْعَةٌ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۸۷

 

از امام صادق (علیه‌السلام) درباره ۵۱ رکعت نماز سؤال شد.

حضرت فرمودند:

«ساعت‌های روز؛ ۱۲ ساعت است،

ساعت‌های شب؛ ۱۲ ساعت است،

از طلوع فجر[1] تا طلوع خورشید[2]؛ ۱ ساعت است،

از غروب خورشید تا غروب شفق[3]، زمان تاریک شدن هوا[4] است.

هر ساعت، ۲ رکعت نماز دارد و زمان تاریک شدن هوا نیز ۱ رکعت نماز دارد.»

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] طلوع فجر: هنگام آغاز وقت نماز صبح.

[2] به این فاصله زمانی (از طلوع فجر تا طلوع خورشید)، بین‌الطلوعین گفته می‌شود.

[3] غروب شفق: هنگام آغاز وقت فضیلت نماز عشاء. (شفق، همان «حُمره مغربیه» است.)

[4] به این فاصله زمانی (از غروب خورشید تا غروب شفق)، غَسَق گفته می‌شود.

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] چنان‌چه ملاحظه می‌فرمایید، تقسیم‌بندیِ شرعیِ ساعات شبانه‌روز به این نحو است؛ هر شبانه‌روز به حدود ۲۵ مقطع زمانی (ساعت) تقسیم می‌شود. این مقاطع زمانی در طول شب و روز و در فصل‌های مختلف سال متغیرند؛ چرا که طول شب و روز، در یک شبانه‌روز متغیر است و در طول سال نیز کم و زیاد می‌شود. (جدول و نمودارهای جزئیات این تغییرات، در ادامه ارائه خواهد شد.)

[2] این تقسیم‌بندی در بستر طبیعت و با توجه به گردش خورشید در آسمان، تعریف شده است و التزام به آن، انسان را بیشتر متوجه آیات الهی و موقعیتش در عالم هستی می‌کند.

[3] شاید این برابر نبودن ساعات شرعی، حکمتی داشته باشد؛ مثلاً ممکن است ارزش یا ثمره انجام کارها در ساعات مختلف روز یا در فصول مختلف سال، متفاوت باشد.

[4] این‌که برای هر ساعت از شبانه‌روز، نمازی در نظر گرفته شده است، گویا به این دلیل است که مؤمن همواره به یاد پروردگار باشد و ارتباطش با معبود دائماً برقرار باشد.

[5] ظاهراً مقصود از «ساعت» در روایات، همین مقاطع زمانی است؛ مثلاً وقتی گفته می‌شود: «ساعتی تفکر، برتر از فلان مقدار عبادت است» یا «اگر فلان نماز و دعا را بخوانی، ساعتی نمی‌گذرد که حاجتت برآورده می‌شود» یا...

 

 

جدول و نمودارهای مرتبط:

 

توضیحات جدول و نمودارها:

روز: از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب

شب: از اذان عشاء تا اذان صبح

بین‌الطلوعین: از اذان صبح تا طلوع آفتاب

غَسَق: از غروب آفتاب تا اذان عشاء

ساعت شرعی در روز: طول مدت روز، تقسیم بر ۱۲

ساعت شرعی در شب: طول مدت شب، تقسیم بر ۱۲

 

جدول تغییرات ساعات و اوقات شرعی، در طول سال

جدول تغییرات ساعات و اوقات شرعی، در طول سال

 

 

نمودار تغییر ساعت اوقات شرعی، در طول سال

نمودار تغییر ساعت اوقات شرعی، در طول سال

 

 

نمودار تغییر طول روز و شب، در طول سال

نمودار تغییر طول روز و شب، در طول سال

 

 

نمودار تغییر مدت هر ساعت شرعی در روز و شب، در طول سال

نمودار تغییر مدت هر ساعت شرعی در روز و شب، در طول سال

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۶ ، ۱۰:۴۵
ابوالفضل رهبر

...عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

«جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ ص فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی ذُو عِیَالٍ وَ عَلَیَّ دَیْنٌ وَ قَدِ اشْتَدَّتْ حَالِی فَعَلِّمْنِی دُعَاءً إِذَا دَعَوْتُ بِهِ رَزَقَنِیَ اللَّهُ مَا أَقْضِی بِهِ دَیْنِی وَ أَسْتَعِینُ بِهِ عَلَى عِیَالِی فَقَالَ یَا عَبْدَ اللَّهِ تَوَضَّأْ وَ أَسْبِغْ وُضُوءَکَ ثُمَّ صَلِّ رَکْعَتَیْنِ تُتِمُّ الرُّکُوعَ وَ السُّجُودَ فِیهِمَا ثُمَّ قُلْ یَا مَاجِدُ یَا وَاحِدُ یَا کَرِیمُ أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ یَا مُحَمَّدُ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی أَتَوَجَّهُ بِکَ إِلَى اللَّهِ رَبِّکَ وَ رَبِّ کُلِّ شَیْ‏ءٍ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أَسْأَلُکَ نَفْحَةً مِنْ نَفَحَاتِکَ وَ فَتْحاً یَسِیراً وَ رِزْقاً وَاسِعاً أَلُمُّ بِهِ شَعْثِی وَ أَقْضِی بِهِ دَیْنِی وَ أَسْتَعِینُ بِهِ عَلَى عِیَالِی.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۷۴

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

مردی نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد و عرض کرد:

ای رسول خدا! من عیال‌وار و بدهکارم و در وضعیت سختی هستم. دعایی به من بیاموزید که هرگاه با آن خدا را بخوانم، به من روزی‌ای دهد که (بتوانم) با آن بدهی‌ام را بپردازم و خانواده‌ام را یاری رسانم.

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:

«ای بنده‌ی خدا! وضو بگیر و وضویت را کامل (با دقت و طولانی) انجام بده، سپس دو رکعت نماز بخوان و رکوع و سجده را کامل انجام بده،

سپس بگو:

 

«یَا مَاجِدُ یَا وَاحِدُ یَا کَرِیمُ

ای بزرگوارِ مطلق! ای خدای واحد! ای بلندمرتبه!

 

أتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ

من به‌واسطه محمد، پیامبرت، پیامبر مهربانی، به تو روی کرده‌ام

 

یا مُحَمَّدُ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی أَتَوَجَّهُ بِکَ إِلَى اللَّهِ رَبِّکَ وَ رَبِّ کُلِّ شَیْ‏ءٍ

ای محمد! ای فرستاده‌ی خدا! من به‌واسطه‌ی تو، به خدا، پروردگار تو و پروردگار همه‌چیز روی کرده‌ام

 

أنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ

(خدایا!) بر محمد و اهل بیت او درود فرست

 

و أَسْأَلُکَ نَفْحَةً مِنْ نَفَحَاتِکَ وَ فَتْحاً یَسِیراً وَ رِزْقاً وَاسِعاً

و از تو درخواست می‌کنم؛ نسیمی از نسیم‌های (رحمت)ات، گشایشی اندک و روزی‌ای گسترده

 

ألُمُّ بِهِ شَعْثِی وَ أَقْضِی بِهِ دَیْنِی وَ أَسْتَعِینُ بِهِ عَلَى عِیَالِی.

تا با آن آشفتگی‌هایم را سر و سامان دهم، بدهی‌ام را بپردازم و خانواده‌ام را یاری رسانم.»»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

این حدیث که در منابع اهل‌سنت نیز آمده است، از ادله‌ی ردّ عقیده‌ی وهابی‌هاست که توسل به غیرخدا را شرک می‌دانند. چنان‌چه ملاحظه می‌فرمایید رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) خود دستور داده‌اند آن مرد فقیر دعا کند و در دعایش ایشان را واسطه قرار دهند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۶ ، ۱۰:۱۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «یَا عُمَرُ إِنَّهُ إِذَا کَانَ لَیْلَةُ الْجُمُعَةِ نَزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَلَائِکَةٌ بِعَدَدِ الذَّرِّ فِی أَیْدِیهِمْ أَقْلَامُ الذَّهَبِ وَ قَرَاطِیسُ الْفِضَّةِ لَا تَکْتُبُونَ إِلَى لَیْلَةِ السَّبْتِ إِلَّا الصَّلَاةَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ص فَأَکْثِرْ مِنْهَا.» وَ قَالَ: «یَا عُمَرُ إِنَّ مِنَ السُّنَّةِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ فِی کُلِّ یَوْمِ جُمُعَةٍ أَلْفَ مَرَّةٍ وَ فِی سَائِرِ الْأَیَّامِ مِائَةَ مَرَّةٍ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۱۶

 

عُمَربن‌یزید گوید:

امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمودند:

«ای عمر! به‌راستی که وقتی شب جمعه فرا رسد، فرشتگانی به تعداد ذرّات ریز (مورچگان ریز) از آسمان فرود می‌آیند، درحالی‌که در دستانشان قلم‌هایی از طلا و کاغذهایی از نقره است و تا شب شنبه، چیزی نمی‌نویسند به‌جز «صلوات بر محمد و آل محمد» را. پس زیاد صلوات بفرست.»

همچنین حضرت فرمودند:

«ای عمر! یکی از سنت‌ها این است که در هر روز جمعه، هزار مرتبه بر محمد و اهل‌بیتش صلوات بفرستی و در دیگر روزها، صد مرتبه.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۶ ، ۱۸:۲۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«السَّاعَةُ الَّتِی یُسْتَجَابُ فِیهَا الدُّعَاءُ یَوْمَ الْجُمُعَةِ مَا بَیْنَ فَرَاغِ الْإِمَامِ مِنَ الْخُطْبَةِ إِلَى أَنْ یَسْتَوِیَ النَّاسُ فِی الصُّفُوفِ وَ سَاعَةٌ أُخْرَى مِنْ آخِرِ النَّهَارِ إِلَى غُرُوبِ الشَّمْسِ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۱۴

 
از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«ساعتی که دعا در روز جمعه مستجاب است (عبارت است از):

1) زمانی که امام(جمعه) خطبه‌اش تمام می‌شود تا وقتی که مردم صفوف (نمازجمعه) را مرتب کنند.

2) و ساعتِ دیگر: از انتهای روز تا وقتی که خورشید غروب کند (آخرین لحظات روز جمعه).»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۶ ، ۱۸:۱۴
ابوالفضل رهبر

 

پیش‌تر در مورد علی بن یقطین عرض شد که وی از اصحاب امام صادق و امام کاظم (علیهماالسلام) بود، با تأیید ایشان به وزارت هارون‌الرشید رسیده بود، مذهبش را با تقیه پنهان می‌کرد و از این طریق خدماتی به شیعیان ارائه می‌نمود.

حال جالب است بدانید نخست‌وزیرِ پادشاهی که تقریباً بر نیمی از کره زمین حکومت می‌کرد، چرا از یک شتردار خواست پا روی صورتش بگذارد؟!

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الصُّوفِیِّ قَالَ‏: اسْتَأْذَنَ إِبْرَاهِیمُ الْجَمَّالُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ الْوَزِیرِ فَحَجَبَهُ فَحَجَّ عَلِیُّ بْنُ یَقْطِینٍ فِی تِلْکَ السَّنَّةِ فَاسْتَأْذَنَ بِالْمَدِینَةِ عَلَى مَوْلَانَا مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ فَحَجَبَهُ فَرَآهُ ثَانِیَ یَوْمِهِ فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ یَقْطِینٍ یَا سَیِّدِی مَا ذَنْبِی فَقَالَ: «حَجَبْتُکَ لِأَنَّکَ حَجَبْتَ أَخَاکَ إِبْرَاهِیمَ الْجَمَّالَ وَ قَدْ أَبَى اللَّهُ أَنْ یَشْکُرَ سَعْیَکَ أَوْ یَغْفِرَ لَکَ إِبْرَاهِیمُ الْجَمَّالُ.» فَقُلْتُ: سَیِّدِی وَ مَوْلَایَ مَنْ لِی بِإِبْرَاهِیمَ الْجَمَّالِ فِی هَذَا الْوَقْتِ وَ أَنَا بِالْمَدِینَةِ وَ هُوَ بِالْکُوفَةِ. فَقَالَ: «إِذَا کَانَ اللَّیْلُ فَامْضِ إِلَى الْبَقِیعِ وَحْدَکَ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَعْلَمَ بِکَ أَحَدٌ مِنْ أَصْحَابِکَ وَ غِلْمَانِکَ وَ ارْکَبْ نَجِیباً هُنَاکَ مُسْرَجاً.» قَالَ: فَوَافَى الْبَقِیعَ وَ رَکِبَ النَّجِیبَ وَ لَمْ یَلْبَثْ أَنْ أَنَاخَهُ عَلَى بَابِ إِبْرَاهِیمَ الْجَمَّالِ بِالْکُوفَةِ فَقَرَعَ الْبَابَ وَ قَالَ: أَنَا عَلِیُّ بْنُ یَقْطِینٍ فَقَالَ إِبْرَاهِیمُ الْجَمَّالُ مِنْ دَاخِلِ الدَّارِ وَ مَا یَعْمَلُ عَلِیُّ بْنُ یَقْطِینٍ الْوَزِیرُ بِبَابِی فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ یَقْطِینٍ یَا هَذَا إِنَّ أَمْرِی عَظِیمٌ وَ آلَى عَلَیْهِ أَنْ یَأْذَنَ لَهُ فَلَمَّا دَخَلَ قَالَ یَا إِبْرَاهِیمُ إِنَّ الْمَوْلَى ع أَبَى أَنْ یَقْبَلَنِی أَوْ تَغْفِرَ لِی فَقَالَ: یَغْفِرُ اللَّهُ لَکَ فَآلَى عَلِیُّ بْنُ یَقْطِینٍ عَلَى إِبْرَاهِیمَ الْجَمَّالِ أَنْ یَطَأَ خَدَّهُ فَامْتَنَعَ إِبْرَاهِیمُ مِنْ ذَلِکَ فَآلَى عَلَیْهِ ثَانِیاً فَفَعَلَ فَلَمْ یَزَلْ إِبْرَاهِیمُ یَطَأُ خَدَّهُ وَ عَلِیُّ بْنُ یَقْطِینٍ یَقُولُ: اللَّهُمَّ اشْهَدْ ثُمَّ انْصَرَفَ وَ رَکِبَ النَّجِیبَ وَ أَنَاخَهُ مِنْ لَیْلَتِهِ بِبَابِ الْمَوْلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع بِالْمَدِینَةِ فَأَذِنَ لَهُ وَ دَخَلَ عَلَیْهِ فَقَبِلَهُ.

 عیون‌المعجزات، ص۱۰۱

 

نقل شده است: ابراهیم جمّال(شتردار) از علی‌بن‌یقطین که وزیر (هارون‌الرشید) بود، اجازه خواست که نزدش برود، اما علی‌بن‌یقطین او را راه نداد.

در همان‌سال، علی‌بن‌یقطین به حج رفت و وقتی (پس از انجام حج، برای تجدید بیعت با اهل‌بیت) به مدینه رفت، از امام کاظم (علیه‌السلام) اجازه خواست نزد ایشان برود، اما امام او را راه نداد!

فردای آن روز علی‌بن‌یقطین امام را دید و به ایشان عرض کرد: ای سرور من! گناه من چیست؟

حضرت فرمودند: «تو را راه ندادم، زیرا تو برادرت، ابراهیم جمّال را راه ندادی و خداوند ابا دارد از این‌که سعی تو را در (حج) سپاس گذارد، مگراین‌که ابراهیم جمّال تو را ببخشد.»

علی‌بن‌یقطین گوید: عرض کردم: ای سرور و مولای من! من ابراهیم جمّال را در این وقت از کجا پیدا کنم؟! من در مدینه‌ام و او در کوفه است!

حضرت فرمودند: «هرگاه شب شد، بدون این‌که کسی از یاران و غلامانت بفهمد، تنها به بقیع برو و با مرکب (شترِ) خوب و زین‌شده‌ای که آن‌جا هست، حرکت کن.»

علی‌بن‌یقطین گوید: (وقتی سوار شدم،) چیزی نگذشت که مرکب را جلوی درب خانه‌ی ابراهیم جمّال در کوفه، به زانو نشاندم. درب خانه‌اش را زدم و گفتم: من علی‌بن‌یقطین هستم.

ابراهیم جمّال از داخلِ خانه گفت: علی‌بن‌یقطین وزیر، دربِ خانه‌ی من چه کار دارد؟!

علی‌بن‌یقطین گفت: ای مرد! کار مهمی دارم.
و او را قسم داد که اجازه دهد وارد شود.

وقتی وارد شد، گفت: ای ابراهیم! مولایمان ابا دارد که مرا بپذیرد، مگراین‌که تو مرا ببخشی.

ابراهیم گفت: خداوند تو را ببخشد.

علی‌بن‌یقطین، ابراهیم جمال را قسم داد که پا روی گونه‌اش بگذارد.

ابراهیم از این‌کار خودداری کرد.

بار دوم او را قسم داد.

ابراهیم چنین کرد و وقتی پای ابراهیم روی گونه‌اش بود، علی‌بن‌یقطین گفت: «خدایا! شاهد باش!»

سپس از خانه‌اش خارج شد و سوار بر آن مرکب شد و در همان شب آن را جلوی درب خانه امام کاظم (علیه‌السلام) در مدینه، به زانو نشاند. از حضرت اجازه ورود خواست و وارد شد.

حضرت نیز او را پذیرفتند.

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بیان این حدیث از زبان شیرین مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی و درس عملی‌ زیبایی که به مسلمانان می‌دهند، دیدنی است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۶ ، ۱۸:۱۱
ابوالفضل رهبر