دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

 

از امام رضا (علیه‌السلام) نقل شده‌است:

«صَاحِبُ النِّعْمَةِ یَجِبُ عَلَیْهِ التَّوْسِعَةُ عَنْ عِیَالِهِ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۱۱

«کسی که نعمت دارد (وضعش خوب است)، بر او واجب است که نسبت به عیال (افراد تحت تکفّلش) توسعه دهد (دست‌ودل‌باز باشد.)»

 

 

امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل فرموده‌اند:

«مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ ضَیَّعَ مَنْ یَعُولُ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۱۲

«ملعون است! ملعون است! آن‌که (حقِ) کسی که تحت تکفّلش است را ضایع کند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۳۳
ابوالفضل رهبر

 

یکی از قوانین کلی و غیرقابل‌تغییر عالَم، این است که «از هر دست بدهی، با همان دست می‌گیری» یا به تعبیر روایی: «کَمَا تَدِینُ تُدَانُ».

یکی از شاخه‌های این قانون، «رعایت حرمت ناموس دیگران» است. در زیر به نمونه‌هایی اشاره می‌شود:

 

مفضل بن عمر جُعفی از امام صادق (علیه‌السلام) نقل کرده‌است که فرمودند:

«ای مفضل! آیا می‌دانی چرا گفته‌شده‌است «کسی که زنا کند، با او زنا می‌شود.»؟»

عرض کردم: نه، فدایتان شوم.

حضرت فرمودند:

«در میان بنی‌اسرائیل، زنی زناکار بود و مردی که زیاد نزد او می‌رفت. آخرین باری که مرد نزد او رفت، خداوند بر زبان زن این حرف را جاری کرد که: «بدان که نزد همسرت باز می‌گردی و مردی را با او خواهی‌یافت.»

آن مرد با بدحالی از نزد زن خارج شد و با حالتی که سابقه نداشت به خانه‌اش وارد شد. او همیشه با اجازه وارد می‌شد، اما آن روز بدون اجازه. ناگهان در بسترش مردی را یافت. آن‌گاه هر دو نزاعشان را نزد حضرت موسی (علیه‌السلام) بردند.

جبرئیل بر حضرت موسی نازل شد و گفت: «ای موسی! کسی که زنا کند، روزی با او زنا می‌شود.»

حضرت موسی به آن دو نگریست و فرمود: «عفت پیشه کنید، تا نسبت به زنانتان عفت پیشه شود.»» [عفت: خود داری از امیال و شهوات نفسانی و کارهای زشت]

 

 الکافی، ج‏۵، ص۵۵۳

 

 

نسبت به این مسئله، هنگام «انتخاب همسر» نیز هشدار داده شده‌است؛ چنان‌چه امام کاظم از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل فرموده‌اند:

 

«تَزَوَّجُوا إِلَى آلِ فُلَانٍ فَإِنَّهُمْ عَفُّوا فَعَفَّتْ نِسَاؤُهُمْ وَ لَا تَزَوَّجُوا إِلَى آلِ فُلَانٍ فَإِنَّهُمْ بَغَوْا فَبَغَتْ نِسَاؤُهُمْ وَ قَالَ مَکْتُوبٌ فِی التَّوْرَاةِ ... أَیُّهَا النَّاسُ لَا تَزْنُوا فَتَزْنِیَ نِسَاؤُکُمْ کَمَا تَدِینُ تُدَانُ.»

الکافی، ج‏۵، ص۵۵۴

«از فلان قبیله زن بگیرید؛ زیرا آن‌ها عفت پیشه می‌کنند، پس زنانشان نیز عفت پیشه می‌کنند و از فلان قبیله زن نگیرید؛ زیرا آن‌ها زنا می‌کنند، پس زنانشان نیز زنا می‌کنند.

در تورات نوشته شده‌است: «...ای مردم! زنا نکنید، که زنانتان زنا می‌کنند. از هر دست بدهی، با همان دست می‌گیری.»»

 

 

نکته: باید توجه داشت که زنا، صورت‌های مختلفی دارد؛

زنای چشم (نگاه حرام به نامحرم)
زنای گوش (گوش دادن به صدای حرام نامحرم)
زنای زبان (گفتگوی حرام با نامحرم)
زنای پوست (لمس بدن نامحرم) و...

که اگر خدای ناکرده، به هر صورتی انجام شود، به همان صورت به فرد بازخواهدگشت؛ چنان‌چه از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است:

 

«أَ مَا یَخْشَى الَّذِینَ یَنْظُرُونَ فِی أَدْبَارِ النِّسَاءِ أَنْ یُبْتَلَوْا بِذَلِکَ فِی نِسَائِهِمْ.»

 الکافی، ج‏۵، ص۵۵۳

«آیا کسانی که به پشت زنان نگاه می‌کنند، نمی‌ترسند که در مورد زنان خودشان، همین‌گونه مبتلا شوند.»

 

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کاش هنگام چشم‌چرانی و متلک‌پرانی و شوخی‌های کلامی و دیدن عکس‌ها و کلیپ‌های خصوصی و دست‌اندازی به ناموس دیگری و دیگر حالات این‌چنینی، عاقبت آن را نیز در ذهن مرور نماییم و لااقل به ناموس خود رحم کنیم. نعوذ بالله...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۶ ، ۰۹:۳۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ قَیْسِ بْنِ رُمَّانَةَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَذَکَرْتُ لَهُ بَعْضَ حَالِی. فَقَالَ «یَا جَارِیَةُ هَاتِ ذَلِکَ الْکِیسَ هَذِهِ أَرْبَعُمِائَةِ دِینَارٍ وَصَلَنِی بِهَا أَبُو جَعْفَرٍ فَخُذْهَا وَ تَفَرَّجْ بِهَا.» قَالَ فَقُلْتُ لَا وَ اللَّهِ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا هَذَا دَهْرِی وَ لَکِنْ أَحْبَبْتُ أَنْ تَدْعُوَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لِی. قَالَ فَقَالَ «إِنِّی سَأَفْعَلُ وَ لَکِنْ إِیَّاکَ أَنْ تُخْبِرَ النَّاسَ بِکُلِّ حَالِکَ فَتَهُونَ عَلَیْهِمْ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۲۱

 

مفضل بن قیس گوید:

خدمت امام صادق (علیه‌السلام) رسیدم و بعضی از مسائلم را برای ایشان بازگو کردم.

 

حضرت به کنیزشان فرمودند:

«آن کیسه را بیاور.»

(آن‌گاه به من فرمودند:)

«این، چهارصد دینار(سکه طلا) است که ابوجعفر (منصور دوانیقی) به من هدیه داده‌است. آن را بگیر و اندوهت را با آن برطرف کن.»

 

عرض کردم:

نه به خدا قسم - فدایتان شوم - منظورم این نبود، بلکه دوست دارم در پیش‌گاه خداوند برایم دعا کنید.

 

حضرت فرمودند:

«این کار را خواهم کرد، اما مبادا تمام مسائلت را به مردم بگویی، که نزدشان خوار خواهی شد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۶ ، ۰۶:۳۴
ابوالفضل رهبر

 

قال امیر المؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام):

«إِنْ لَمْ تَکُنْ حَلِیماً فَتَحَلَّمْ فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ إِلَّا أَوْشَکَ أَنْ یَکُونَ مِنْهُم‏.»

 

 نهج‌البلاغة، ص۵۰۶، الحکمة۲۰۷

 

امیرالمؤمنین علی‌بن‌ابی‌طالب (روحی‌له‌الفداء) فرموده‌اند:

«اگر بردبار نیستی، خود را به بردباری وادار، زیرا کم اتفاق می‌افتد کسی خود را شبیه گروهی کند، مگرآن‌که به‌زودی از آن‌ها شود.»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــ

[1] این حکمت نغز را می‌توان در موارد دیگری نیز به کار بست؛ هرگاه قصد داریم یک «صفت» را در خود بپرورانیم و تثبیت کنیم (اصطلاحاً آن را «ملکه نفس» گردانیم)، کافی است «رفتار» کسی که دارای آن صفت هست را انجام دهیم. به این ترتیب کم‌کم آن صفت از مرتبه ظاهر عبور می‌کند و به باطن راه می‌یابد.

[3] سازوکار این فرآیند، این‌گونه است که «صفات نفسانی» و «رفتار ظاهری» رابطه و تأثیری متقابل دارند؛ وقتی صفتی در نفس حاضر باشد، در ظاهر نیز رفتاری متناسب با آن صفت، از انسان صادر می‌شود و بالعکس، وقتی رفتاری از انسان صادر می‌شود، به مرور، صفت متناسب با آن رفتار در نفس راسخ می‌گردد.

[3] دلیل اهمیت «سبک زندگی» نیز همین نکته است؛ سبک زندگی (که عبارت است از «رفتار» و «سلوک» انسان‌ها در زندگی) - چه خوب باشد و چه بد - در مرتبه ظاهر باقی نمی‌ماند و کم‌کم «صفتی» متناسب با آن رفتار در نفس شکل می‌گیرد و به تَبَع، آثار آن صفت نیز جاری می‌گردد.

[4] پیش‌تر نیز در حدیثی با عنوان «سبک زندگی‌مان چگونه نباشد؟»، از امام صادق (علیه‌السلام) ذکر شده‌بود که اگر انسان مانند دشمنان خدا لباس بپوشد، غذا بخورد و رفتار کند، «دشمن خدا» خواهد بود! نعوذ بالله...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۶ ، ۲۳:۱۳
ابوالفضل رهبر

 

ابو حیون، غلام امام رضا (علیه‌السلام) از ایشان نقل کرده‌است:

 

«جبرئیل بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نازل شد و عرض کرد:

ای محمد! پروردگارت به تو سلام می‌رساند و می‌گوید: 

«زنان دوشیزه، مانند میوه‌ی بر درخت هستند. میوه وقتی برسد، برایش دارویی جز چیدنش نیست، وگرنه خورشید آن را فاسد می‌کند و بویش را تغییر می‌دهد. دوشیزگان هم وقتی آن‌چه را که زنان می‌بینند، ببینند،[1] برایشان دارویی جز شوهرکردن نیست، وگرنه از فتنه در امان نخواهند بود.»

سپس رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بر فراز منبر رفتند و برای مردم سخنرانی کردند و آنان را از دستور خداوند آگاه ساختند.

آن‌گاه مردم گفتند:

ای رسول خدا! از میان چه کسانی (برایشان شوهر برگزینیم)؟

حضرت فرمودند:

«از کفوها (همتایانشان).»

گفتند:

مقصود از کفو چیست؟

حضرت فرمودند:

«بعضی از مؤمنین کفو (همانندِ) بعضی دیگر هستند.»[2]

آن‌گاه پیامبر از منبر پایین نیامدند، تا زمانی که «ضُباعه» دخترِ «زبیر بن عبدالمطلب» را به ازدواج «مقداد» در آوردند و فرمودند:

«ای مردم! من دختر عمویم را به ازدواج مقداد در آوردم، فقط برای این‌که ازدواج را (میان شما) آسان گردانم.»»

 

 عیون‌أخبارالرضا، ج‏۱، ص۲۸۹

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــ

[1] مقصود، بالغ شدن و دیدن عادات زنانه است.

[2] پیش‌تر در حدیثی با عنوان «اگر ازدواج دخترانمان را بی‌خود به تأخیر بیندازیم، چه روی خواهد داد؟» به این مسئله اشاره شده بود. در آن حدیث، امام باقر (علیه‌السلام) فرموده‌بودند: «اگر کسی که اخلاق و دینش را می‌پسندید، (برای خواستگاری) نزد شما آمد، (دخترتان را) به ازدواج او در آورید.» و توضیح داده‌شد که هر خانواده‌ای با هر سطحی از تدین و هر نوع تفکری، تیپ خاصی را می‌پسندند و معنای «کفویت» همین است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۶ ، ۲۳:۰۲
ابوالفضل رهبر

 

در روایات، به‌شدت از «درخواست از دیگران» نهی شده‌است، به عنوان نمونه:

 

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به ابوذر فرمودند:

«یَا أَبَا ذَرٍّ إِیَّاکَ وَ السُّؤَالَ فَإِنَّهُ ذُلٌّ حَاضِرٌ وَ فَقْرٌ تَتَعَجَّلُهُ وَ فِیهِ حِسَابٌ طَوِیلٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ.»

«ای ابوذر! از درخواست (از دیگران) بپرهیز، که درخواست کردن، موجب می‌شود: در آن لحظه خوار شوی، بعد دچار فقر شوی، و در روز قیامت، رسیدگی به حسابت طولانی شود.»

 

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۴، ص۳۷۵

 

 

اما این نهی، در سه مورد استثناء شده‌است:

 

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است: 

«عثمان بن عفوان بر درب مسجد نشسته‌بود، که مردی نزد او رفت و درخواست (پول) کرد.

عثمان دستور داد پنج درهم (سکه نقره) به او بدهند.

آن مرد به عثمان گفت: مرا راهنمایی کن (تا پول بیشتری جمع کنم).

عثمان با دستش به گوشه‌ای از مسجد که امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) و عبدالله بن جعفر[1] آن‌جا بودند، اشاره کرد و به او گفت: آن‌طرف، آن جوانان را که می‌بینی...

پس آن مرد نزد ایشان رفت و سلام کرد و از آن‌ها درخواست (پول) کرد.

امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) فرمودند: 

«یَا هَذَا إِنَّ الْمَسْأَلَةَ لَا تَحِلُّ إِلَّا فِی إِحْدَى ثَلَاثٍ دَمٍ مُفْجِعٍ أَوْ دَیْنٍ مُقْرِحٍ أَوْ فَقْرٍ مُدْقِعٍ. فَفِی أَیّهَا تَسأَلُ؟»

«ای مرد! درخواست کردن جایز نیست، مگر در سه مورد:

خون‌بهای مصیبت‌وار،

بدهیِ جان‌کاه،

و فقر زمین‌گیرکننده.[2]

حال، درخواست تو برای کدام‌یک از این‌هاست؟»

آن مرد عرض کرد: در مورد یکی از این سه مورد.

پس امام حسن (علیه‌السلام) دستور دادند پنجاه دینار (سکه طلا) به او بدهند،[3]

امام حسین (علیه‌السلام) نیز دستور دادند چهل و نه دینار به او بدهند،

عبدالله بن جعفر نیز دستور داد چهل و هشت دینار به او بدهند...»[4]

 

 الخصال، ج‏۱، ص۱۳۵

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] همسر حضرت زینب (سلام‌الله علیها).

[2] یعنی فقط در مواردی که حقیقةً انسان مضطر باشد و چاره‌ای نداشته باشد.

[3] جالب است که حضرات دیگر کنکاش نکردند و ریز نشدند. تنها خواستند آگاهی دهند و حجت را تمام کنند.

[4] این ادب نیز زیبا و قابل توجه است که انسان از بزرگ‌تر پیشی نگیرد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۶ ، ۲۲:۵۵
ابوالفضل رهبر

 

مسعدة بن زیاد گوید: نزد امام صادق (علیه‌السلام) بودم که مردی به ایشان عرض کرد:

پدر و مادرم به فدایتان، من وقتی وارد دستشویی خانه‌ام می‌شوم، همسایگانی دارم که کنیزانی دارند که آواز می‌خوانند و عود[1] می‌نوازند. گاهی نشستن (در دستشویی) را طولانی می‌کنم تا به صدایشان گوش دهم.

حضرت فرمودند:
«این کار را نکن.»

آن مرد گفت:
به خدا قسم، من نزد آن‌ها نمی‌روم (و در مجلسشان شرکت نمی‌کنم)، بلکه فقط صدایش را با گوشم می‌شنوم.

امام صادق (علیه‌السلام) به او فرمودند:
«خدا تو را حفظ کند، مگر نشنیده‌ای که خداوند (عزّوجلّ) می‌فرماید:
«إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً»؛ «به‌راستی که گوش و چشم و قلب، همه‌شان مورد سؤال قرار می‌گیرند»؟»[2]

آن مرد گفت:
آری به خدا قسم، گویا این آیه قرآن را تاکنون از هیچ عرب و عجمی نشنیده‌بودم. إن‌شاءالله دیگر این کار را تکرار نمی‌کنم و از خداوند طلب عفو می‌کنم.

امام صادق (علیه‌السلام) به او فرمودند:
«برخیز، غسل کن و هرقدر به دلت افتاد، نماز بخوان،[3] که تو گناهی بزرگ مرتکب می‌شده‌ای و چه بد وضعی داشتی، اگر با این حال می‌مُردی. خداوند را حمد کن (که به اشتباهت پی بردی) و به‌خاطر هرآن‌چه ناخوشایندِ اوست، به درگاهش توبه کن. چراکه خداوند فقط از زشتی‌ها بدش می‌آید. هرکاری اهلی دارد، تو زشتی‌ها را به اهلش واگذار.»[4]

 الکافی، ج‏۶، ص۴۳۲

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــ
[1] عود، بربط یا رود، ساز قدیمی ایرانی و از رده سازهای زهیِ زخمه‌ای است.

[2] سوره إسراء، آیه۳۶.

[3] مقصود این است که آن‌قدر نماز بخواند که احساس کند توبه‌اش پذیرفته شده‌است.

[4] متأسفانه در فرهنگ ما، چیزی که حتی گوش دادن به آن هم، این‌چنین نهی شده‌است، زشتی‌اش تا حد زیادی از بین رفته‌است و با عناوینی زیبا و توجیهاتی فریبنده، بزک شده‌است. نعوذ بالله...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۶ ، ۲۲:۴۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ:

«الْمُرُوَّةُ مُرُوَّتَانِ مُرُوَّةُ الْحَضَرِ وَ مُرُوَّةُ السَّفَرِ فَأَمَّا مُرُوَّةُ الْحَضَرِ فَتِلَاوَةُ الْقُرْآنِ وَ حُضُورُ الْمَسَاجِدِ وَ صُحْبَةُ أَهْلِ الْخَیْرِ وَ النَّظَرُ فِی الْفِقْهِ وَ أَمَّا مُرُوَّةُ السَّفَرِ فَبَذْلُ الزَّادِ وَ الْمِزَاحُ فِی غَیْرِ مَا یُسْخِطُ اللَّهَ وَ قِلَّةُ الْخِلَافِ عَلَى مَنْ تَصْحَبُهُ وَ تَرْکُ الرِّوَایَةِ عَلَیْهِمْ إِذَا أَنْتَ فَارَقْتَهُم‏.»

 الأمالی (للمفید)، ص۴۴ ؛ تحف العقول، ص۳۷۴

 

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«مردانگی، دو گونه است؛ مردانگی در حَضَر[1] و مردانگی در سفر.

مردانگی در حضر، عبارت است از:

- تلاوت قرآن،
- حضور در مساجد،
- هم‌نشینی با نیکوکاران،
- و تأمّل در فقه.[2]

و اما مردانگی در سفر:

- بخشیدن از ره‌توشه،[3]
- شوخی کردن در مورد چیزهایی که موجب نارضایتی خداوند نشود،
- کم مخالفت کردن با هم‌راهان،
- تعریف نکردن عیب‌هایشان برای دیگران، وقتی از آن‌ها جدا شدی.»

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــ

[1] حضَر: حضور در وطن خویش

[2] فقه: فهم حاصل از تأمل و تفکر (در دین)

[3] یعنی خوراکی‌ها و وسایلی که برای سفر برده‌ایم را با هم‌سفرانمان شریک شویم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۶ ، ۲۰:۵۲
ابوالفضل رهبر

 

قَالَ (الإمام موسى بن جعفر علیه السلام):

«لَیْسَ حُسْنُ الْجِوَارِ کَفَّ الْأَذَى وَ لَکِنَّ حُسْنَ‏ الْجِوَارِ الصَّبْرُ عَلَى‏ الْأَذَى‏.»

 تحف العقول، ص۴۰۹

 

امام کاظم (علیه‌السلام) فرمودند:

««همسایگی زیبا»، (تنها) خودداری از آزاررسانی نیست، بلکه «همسایگی زیبا»، صبر بر آزار (همسایه) است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۲۱
ابوالفضل رهبر

 

...سَأَلَ رَجُلٌ الرِّضَا ع عَنِ الزَّوْجِ مِنَ الْحَمَامِ یُفْرِخُ عِنْدَهُ یَتَزَوَّجُ الطَّیْرُ أُمَّهُ وَ ابْنَتَهُ.

قال:َ «لَا بَأْسَ بِمَا کَانَ بَیْنَ الْبَهَائِمِ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۵۴۸‍

 

مردی از امام رضا (علیه‌السلام) درباره یک جفت کبوتر که نزدش جوجه گذاشته‌بودند و (کبوتر نر) با مادر و دخترش جفت‌گیری می‌کرد، سؤال نمود.

حضرت فرمودند: «در آن‌چه میان حیوانات اتفاق می‌افتد، اشکالی نیست.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۱۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«شَکَا رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص الْوَحْشَةَ فَأَمَرَهُ أَنْ یَتَّخِذَ فِی بَیْتِهِ زَوْجَ‏ حَمَامٍ‏.»

 الکافی، ج‏۶، ص۵۴۶

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«مردی نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از «ترس از تنهایی» شکایت کرد. حضرت به او دستور دادند یک جفت کبوتر در خانه نگه دارد.»

 

 

..عَنْ أَبِی سَلَمَةَ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:

«الْحَمَامُ طَیْرٌ مِنْ طُیُورِ الْأَنْبِیَاءِ ع الَّتِی کَانُوا یُمْسِکُونَ فِی بُیُوتِهِمْ وَ لَیْسَ مِنْ بَیْتٍ فِیهِ حَمَامٌ إِلَّا لَمْ تُصِبْ أَهْلَ ذَلِکَ الْبَیْتِ آفَةٌ مِنَ الْجِنِّ إِنَّ سُفَهَاءَ الْجِنِّ یَعْبَثُونَ فِی الْبَیْتِ فَیَعْبَثُونَ بِالْحَمَامِ وَ یَدَعُونَ النَّاسَ.»

قَالَ: فَرَأَیْتُ فِی بُیُوتِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع حَمَاماً لِابْنِهِ إِسْمَاعِیلَ.

 الکافی، ج‏۶، ص۵۴۷

ابو سلمه از امام صادق (علیه‌السلام) نقل کرده‌است:

«کبوتر پرنده‌ای است از پرندگان پیامبران که در خانه‌هایشان نگه می‌داشتند و هیچ خانه‌ای نیست که در آن کبوتر باشد، مگراین‌که آسیبی از جن به اهالی آن خانه نمی‌رسد. به‌راستی که جن‌های کم‌خِرَد در خانه بازی می‌کنند، پس (اگر کبوتر در خانه باشد،) با کبوتر بازی می‌کنند و انسان‌ها را رها می‌کنند.»

راوی گوید: آن‌گاه دیدم در خانه امام صادق (علیه‌السلام) کبوتری بود که برای پسرشان اسماعیل بود.

 

 

...عَنْ عَبْدِ الْکَرِیمِ بْنِ صَالِحٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَرَأَیْتُ عَلَى فِرَاشِهِ ثَلَاثَ حَمَامَاتٍ خُضْرٍ قَدْ ذَرَقْنَ عَلَى الْفِرَاشِ‏ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ هَؤُلَاءِ الْحَمَامُ تَقْذَرُ الْفِرَاشَ.

فَقَالَ: «لَا إِنَّهُ یُسْتَحَبُّ أَنْ تُسْکَنَ فِی الْبَیْتِ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۵۴۸

عبدالکریم‌بن‌صالح گوید: خدمت امام صادق (علیه‌السلام) رسیدم و دیدم روی زیرانداز ایشان سه کبوتر سبزرنگ بودند که بر آن فضله انداخته‌بودند. عرض کردم فدایتان شوم، این کبوترها زیراندازتان را آلوده کرده‌اند.

حضرت فرمودند: «نه، مستحب است که (کبوترها) در خانه سکونت داده‌شوند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۱۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ:

«إِنَّهُ مَا مِنْ سَنَةٍ أَقَلَّ مَطَراً مِنْ سَنَةٍ وَ لَکِنَّ اللَّهَ یَضَعُهُ حَیْثُ یَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا عَمِلَ قَوْمٌ بِالْمَعَاصِی صَرَفَ عَنْهُمْ مَا کَانَ قَدَّرَ لَهُمْ مِنَ الْمَطَرِ فِی تِلْکَ السَّنَةِ إِلَى غَیْرِهِمْ وَ إِلَى الْفَیَافِی وَ الْبِحَارِ وَ الْجِبَالِ...»

 الکافی، ج‏۲، ص۲۷۲

 

ابوحمزه ثمالی از امام باقر (علیه‌السلام) نقل کرده‌است:

«هیچ سالی کم‌باران‌تر از سال دیگر نیست، اما خداوند آن را هرجا که بخواهد فرو می‌فرستد. هرگاه قومی مرتکب معصیت‌هایی شوند، خداوند بارانی که برایشان مقدّر بوده است را از آنان باز می‌دارد و به سوی دیگران و به سوی بیابان‌ها و دریاها و کوه‌ها می‌فرستد...»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۰۶
ابوالفضل رهبر

 

قالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع:

«لَا کَلَامَ وَ الْإِمَامُ یَخْطُبُ وَ لَا الْتِفَاتَ إِلَّا کَمَا یَحِلُّ فِی الصَّلَاةِ وَ إِنَّمَا جُعِلَتِ الْجُمُعَةُ رَکْعَتَیْنِ مِنْ أَجْلِ الْخُطْبَتَیْنِ جُعِلَتَا مَکَانَ الرَّکْعَتَیْنِ الْأَخِیرَتَیْنِ فَهِیَ صَلَاةٌ حَتَّى یَنْزِلَ الْإِمَامُ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۱، ص۴۱۶

 

امیر مؤمنان (علیه‌السلام) فرمودند:

«هنگامی که امام(جمعه) خطبه می‌خواند، نباید حرفی زد و نباید (از قبله) روی برگرداند، مگر همان‌قدر که در نماز جایز است.

نمازجمعه دو رکعت قرار داده‌شده، فقط به خاطر دو خطبه‌ای که به جای دو رکعتِ سوم و چهارم تعیین شده‌است.

پس تا وقتی که امام (بعد از ایراد خطبه) بنشیند، نماز محسوب می‌شود.»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــ

البته ائمه‌جمعه نیز باید مراعات مأمومین را بنمایند و خطبه‌ها را مختصر و مفید بیان کنند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۵ ، ۲۳:۱۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ عَبْدِ الْخَالِقِ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ لِأَبِی جَعْفَرٍ الْأَحْوَلِ وَ أَنَا أَسْمَعُ «أَتَیْتَ الْبَصْرَةَ» فَقَالَ نَعَمْ قَالَ «کَیْفَ رَأَیْتَ مُسَارَعَةَ النَّاسِ إِلَى هَذَا الْأَمْرِ وَ دُخُولَهُمْ فِیهِ» قَالَ وَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَقَلِیلٌ وَ لَقَدْ فَعَلُوا وَ إِنَّ ذَلِکَ لَقَلِیلٌ فَقَالَ «عَلَیْکَ بِالْأَحْدَاثِ فَإِنَّهُمْ أَسْرَعُ إِلَى کُلِّ خَیْرٍ...»

 الکافی، ج‏۸، ص۹۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که به ابوجعفر احول فرمودند: «به بصره رفتی؟»

عرض کرد: بله.

فرمودند: «شتاب مردم نسبت به این امر (ولایت اهل بیت علیهم‌السلام) و ورودشان به آن (پذیرش مکتب تشیع) را چگونه دیدی؟»

عرض کرد: به خدا قسم، آن‌ها (شیعیان بصره) کم هستند. فعالیت‌هایی هم انجام داده‌اند، اما واقعاً کم است.

حضرت فرمودند: «نوجوانان را دریاب، که آنان به سوی هر کار خیری شتابان‌ترند...»

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــ

[1] شهر بصره، در ابتدا پایگاه هواداران عثمان و دشمنان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بود و بعدها کم‌کم ترکیب جمعیتی‌اش تغییر کرد. به گفته جوان شیعه اهل بصره (که سال گذشته به برکت پیاده‌روی اربعین هم‌کلام شدیم)، امروز اکثر غریب‌به‌اتفاق اهالی بصره شیعه هستند.

[2] یاد سخن آن معلم بازنشسته زابلی افتادم که با افسوس می‌گفت: زابل، شهر معلم‌خیزی است و تا پیش از دولت اصلاحات، معلمان شیعه‌ی زابلی در سراسر سیستان و بلوچستان به تدریس مشغول بودند، اما پس از اجرای سیاست ممنوعیت تدریس معلمان در شهرهای دیگر، توسط آن دولت، ورق برگشت و امروز (سال۹۰) حتی بسیاری از نوجوانان شیعه زابلی هم، تحت تعلیم معلمان اهل سنت هستند. (توضیح‌آن‌که زابل محل تمرکز شیعیان در استان سیستان‌وبلوچستان است و ظاهراً با تدبیر دولت‌های پیشین، معلمان استان، عموماً از این شهر انتخاب می‌شده‌اند.)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۵ ، ۲۳:۱۵
ابوالفضل رهبر

 

...صَالِحُ بْنُ عُقْبَةَ قَالَ سَمِعْتُ الْعَبْدَ الصَّالِحَ ع یَقُولُ:

«تُسْتَحَبُّ عَرَامَةُ الصَّبِیِّ فِی صِغَرِهِ لِیَکُونَ حَلِیماً فِی کِبَرِهِ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۵۱

 

از امام کاظم (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«شیطنت و بدخُلقی کودک در دوران خردسالی، پسندیده است؛ چراکه (چنین کودکی) در بزرگ‌سالی بردبار خواهدشد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۵ ، ۲۳:۱۰
ابوالفضل رهبر

 

قالَ النَّبِیُّ ص:

«إِذَا خَرَجَ أَحَدُکُمْ إِلَى سَفَرٍ ثُمَّ قَدِمَ عَلَى أَهْلِهِ فَلْیُهْدِهِمْ وَ لْیُطْرِفْهُمْ وَ لَوْ حِجَارَةً.»

 مکارم الأخلاق، ص۲۶۶

 

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:

«هرگاه یکی از شما به سفری رفت و نزد خانواده‌اش بازگشت، حتماً به آن‌ها هدیه و سوغاتی دهد، هرچند قطعه‌سنگی باشد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۵ ، ۲۳:۰۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یُبْغِضُ شُهْرَةَ اللِّبَاسِ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۴۵

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است:

«خداوند (تبارک‌وتعالی) از شهرت لباس (لباس تابلو پوشیدن) نفرت دارد.»

 

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«کَفَى بِالْمَرْءِ خِزْیاً أَنْ یَلْبَسَ ثَوْباً یَشْهَرُهُ أَوْ یَرْکَبَ دَابَّةً تَشْهَرُهُ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۴۵

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است:

«برای رسوایی انسان، همین بس که لباسی بپوشد یا مرکبی سوار شود که موجب شهرت (انگشت‌نما شدن) او شود.»

 

 

...عَنِ الْحُسَیْنِ ع قَالَ:

«مَنْ لَبِسَ ثَوْباً یَشْهَرُهُ کَسَاهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ثَوْباً مِنَ النَّارِ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۴۵

از امام حسین (علیه‌السلام) نقل شده‌است:

«کسی‌که لباسی بپوشد که او را مشهور (انگشت‌نما) کند، خداوند در روز قیامت لباسی از آتش به او می‌پوشاند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۵ ، ۰۷:۰۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِذَا دُعِیَ أَحَدُکُمْ إِلَى طَعَامٍ فَلَا یَسْتَتْبِعَنَّ وَلَدَهُ فَإِنَّهُ إِنْ فَعَلَ أَکَلَ حَرَاماً وَ دَخَلَ غَاصِباً.»

 الکافی، ج‏۶، ص۲۷۰

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«هرگاه یکی از شما به غذایی دعوت شد، فرزندش را دنبال خود نبرد، که اگر چنین کند، غذایی که (فرزندش) می‌خورد، حرام است و ورودش (به منزل میزبان) غاصبانه است.»

 

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«مَنْ أَکَلَ طَعَاماً لَمْ یُدْعَ إِلَیْهِ فَإِنَّمَا أَکَلَ قِطْعَةً مِنَ النَّارِ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۲۷۰

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«کسی که غذایی بخورد که به آن دعوت نشده، در واقع پاره‌ای آتش خورده‌است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۲۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«الضِّیَافَةُ أَوَّلَ یَوْمٍ وَ الثَّانِیَ وَ الثَّالِثَ وَ مَا بَعْدَ ذَلِکَ فَإِنَّهَا صَدَقَةٌ تُصُدِّقَ بِهَا عَلَیْهِ.» قَالَ ثُمَّ قَالَ ص: «لَا یَنْزِلُ أَحَدُکُمْ عَلَى أَخِیهِ حَتَّى یُوثِمَهُ مَعَهُ» قِیل:َ یَا رَسُولَ اللَّهِ کَیْفَ یُوثِمُهُ؟ قَالَ: «حَتَّى لَا یَکُونَ عِنْدَهُ مَا یُنْفِقُ عَلَیْهِ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۲۸۳

 

امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل فرموده‌اند:

«مهمانی؛ روز اول است و دوم است و سوم. پس از آن، صدقه‌ای است که به مهمان داده می‌شود.»

سپس رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:

«هیچ‌یک از شما در منزل برادر (ایمانی)اش آن‌قدر نماند که او را شرمنده کند.»

گفته شد: ای رسول خدا! چه‌طور او را شرمنده می‌کند؟

حضرت فرمودند:

«آن‌قدر (بماند) که (میزبان) چیزی نداشته‌باشد تا از او پذیرایی کند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۲۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ الْأَصْبَغِ بْن‏ نُبَاتَةَ قَالَ:

قالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع لِلْحَسَنِ ابْنِهِ ع یَا بُنَیَّ «أَ لَا أُعَلِّمُکَ أَرْبَعَ خِصَالٍ تَسْتَغْنِی بِهَا عَنِ الطِّبِّ؟» فَقَالَ «بَلَى یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ.» قَالَ: «لَا تَجْلِسْ عَلَى الطَّعَامِ إِلَّا وَ أَنْتَ جَائِعٌ وَ لَا تَقُمْ عَنِ الطَّعَامِ إِلَّا وَ أَنْتَ تَشْتَهِیهِ وَ جَوِّدِ الْمَضْغَ وَ إِذَا نِمْتَ فَاعْرِضْ نَفْسَکَ عَلَى الْخَلَاءِ فَإِذَا اسْتَعْمَلْتَ هَذَا اسْتَغْنَیْتَ عَنِ الطِّبِّ.»

 الخصال، ج‏۱، ص۲۲۹

 

از اصبغ بن نُباته نقل شده‌است:

امیرالمؤمنین علی‌بن‌ابی‌طالب، به فرزندش امام حسن (علیهم‌السلام) فرمودند:

«فرزندم! آیا چهار نکته به تو یاد ندهم که با آن‌ها از طبابت بی‌نیاز شوی؟»

امام حسن (علیه‌السلام) فرمودند:

«بله، ای امیرالمؤمنین!»

 

حضرت فرمودند:

1- «بر (سفره) غدا منشین، مگراین‌که گرسنه باشی،

2- از (سفره) غذا بلند نشو، مگراین‌که (هنوز) به آن اشتها داشته‌باشی،

3- جویدن غذا را خوب انجام بده،

4- هرگاه خواستی بخوابی، دستشویی برو.

اگر این نکات را به کار بندی، از طبابت بی‌نیاز خواهی شد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۲۰
ابوالفضل رهبر