دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

۲۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۵ ثبت شده است

 

قَالَ (الإمام موسى بن جعفر علیه السلام):

«لَیْسَ حُسْنُ الْجِوَارِ کَفَّ الْأَذَى وَ لَکِنَّ حُسْنَ‏ الْجِوَارِ الصَّبْرُ عَلَى‏ الْأَذَى‏.»

 تحف العقول، ص۴۰۹

 

امام کاظم (علیه‌السلام) فرمودند:

««همسایگی زیبا»، (تنها) خودداری از آزاررسانی نیست، بلکه «همسایگی زیبا»، صبر بر آزار (همسایه) است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۲۱
ابوالفضل رهبر

 

...سَأَلَ رَجُلٌ الرِّضَا ع عَنِ الزَّوْجِ مِنَ الْحَمَامِ یُفْرِخُ عِنْدَهُ یَتَزَوَّجُ الطَّیْرُ أُمَّهُ وَ ابْنَتَهُ.

قال:َ «لَا بَأْسَ بِمَا کَانَ بَیْنَ الْبَهَائِمِ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۵۴۸‍

 

مردی از امام رضا (علیه‌السلام) درباره یک جفت کبوتر که نزدش جوجه گذاشته‌بودند و (کبوتر نر) با مادر و دخترش جفت‌گیری می‌کرد، سؤال نمود.

حضرت فرمودند: «در آن‌چه میان حیوانات اتفاق می‌افتد، اشکالی نیست.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۱۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«شَکَا رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص الْوَحْشَةَ فَأَمَرَهُ أَنْ یَتَّخِذَ فِی بَیْتِهِ زَوْجَ‏ حَمَامٍ‏.»

 الکافی، ج‏۶، ص۵۴۶

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«مردی نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از «ترس از تنهایی» شکایت کرد. حضرت به او دستور دادند یک جفت کبوتر در خانه نگه دارد.»

 

 

..عَنْ أَبِی سَلَمَةَ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:

«الْحَمَامُ طَیْرٌ مِنْ طُیُورِ الْأَنْبِیَاءِ ع الَّتِی کَانُوا یُمْسِکُونَ فِی بُیُوتِهِمْ وَ لَیْسَ مِنْ بَیْتٍ فِیهِ حَمَامٌ إِلَّا لَمْ تُصِبْ أَهْلَ ذَلِکَ الْبَیْتِ آفَةٌ مِنَ الْجِنِّ إِنَّ سُفَهَاءَ الْجِنِّ یَعْبَثُونَ فِی الْبَیْتِ فَیَعْبَثُونَ بِالْحَمَامِ وَ یَدَعُونَ النَّاسَ.»

قَالَ: فَرَأَیْتُ فِی بُیُوتِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع حَمَاماً لِابْنِهِ إِسْمَاعِیلَ.

 الکافی، ج‏۶، ص۵۴۷

ابو سلمه از امام صادق (علیه‌السلام) نقل کرده‌است:

«کبوتر پرنده‌ای است از پرندگان پیامبران که در خانه‌هایشان نگه می‌داشتند و هیچ خانه‌ای نیست که در آن کبوتر باشد، مگراین‌که آسیبی از جن به اهالی آن خانه نمی‌رسد. به‌راستی که جن‌های کم‌خِرَد در خانه بازی می‌کنند، پس (اگر کبوتر در خانه باشد،) با کبوتر بازی می‌کنند و انسان‌ها را رها می‌کنند.»

راوی گوید: آن‌گاه دیدم در خانه امام صادق (علیه‌السلام) کبوتری بود که برای پسرشان اسماعیل بود.

 

 

...عَنْ عَبْدِ الْکَرِیمِ بْنِ صَالِحٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَرَأَیْتُ عَلَى فِرَاشِهِ ثَلَاثَ حَمَامَاتٍ خُضْرٍ قَدْ ذَرَقْنَ عَلَى الْفِرَاشِ‏ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ هَؤُلَاءِ الْحَمَامُ تَقْذَرُ الْفِرَاشَ.

فَقَالَ: «لَا إِنَّهُ یُسْتَحَبُّ أَنْ تُسْکَنَ فِی الْبَیْتِ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۵۴۸

عبدالکریم‌بن‌صالح گوید: خدمت امام صادق (علیه‌السلام) رسیدم و دیدم روی زیرانداز ایشان سه کبوتر سبزرنگ بودند که بر آن فضله انداخته‌بودند. عرض کردم فدایتان شوم، این کبوترها زیراندازتان را آلوده کرده‌اند.

حضرت فرمودند: «نه، مستحب است که (کبوترها) در خانه سکونت داده‌شوند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۱۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ:

«إِنَّهُ مَا مِنْ سَنَةٍ أَقَلَّ مَطَراً مِنْ سَنَةٍ وَ لَکِنَّ اللَّهَ یَضَعُهُ حَیْثُ یَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا عَمِلَ قَوْمٌ بِالْمَعَاصِی صَرَفَ عَنْهُمْ مَا کَانَ قَدَّرَ لَهُمْ مِنَ الْمَطَرِ فِی تِلْکَ السَّنَةِ إِلَى غَیْرِهِمْ وَ إِلَى الْفَیَافِی وَ الْبِحَارِ وَ الْجِبَالِ...»

 الکافی، ج‏۲، ص۲۷۲

 

ابوحمزه ثمالی از امام باقر (علیه‌السلام) نقل کرده‌است:

«هیچ سالی کم‌باران‌تر از سال دیگر نیست، اما خداوند آن را هرجا که بخواهد فرو می‌فرستد. هرگاه قومی مرتکب معصیت‌هایی شوند، خداوند بارانی که برایشان مقدّر بوده است را از آنان باز می‌دارد و به سوی دیگران و به سوی بیابان‌ها و دریاها و کوه‌ها می‌فرستد...»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۰۶
ابوالفضل رهبر

 

قالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع:

«لَا کَلَامَ وَ الْإِمَامُ یَخْطُبُ وَ لَا الْتِفَاتَ إِلَّا کَمَا یَحِلُّ فِی الصَّلَاةِ وَ إِنَّمَا جُعِلَتِ الْجُمُعَةُ رَکْعَتَیْنِ مِنْ أَجْلِ الْخُطْبَتَیْنِ جُعِلَتَا مَکَانَ الرَّکْعَتَیْنِ الْأَخِیرَتَیْنِ فَهِیَ صَلَاةٌ حَتَّى یَنْزِلَ الْإِمَامُ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۱، ص۴۱۶

 

امیر مؤمنان (علیه‌السلام) فرمودند:

«هنگامی که امام(جمعه) خطبه می‌خواند، نباید حرفی زد و نباید (از قبله) روی برگرداند، مگر همان‌قدر که در نماز جایز است.

نمازجمعه دو رکعت قرار داده‌شده، فقط به خاطر دو خطبه‌ای که به جای دو رکعتِ سوم و چهارم تعیین شده‌است.

پس تا وقتی که امام (بعد از ایراد خطبه) بنشیند، نماز محسوب می‌شود.»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــ

البته ائمه‌جمعه نیز باید مراعات مأمومین را بنمایند و خطبه‌ها را مختصر و مفید بیان کنند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۵ ، ۲۳:۱۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ عَبْدِ الْخَالِقِ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ لِأَبِی جَعْفَرٍ الْأَحْوَلِ وَ أَنَا أَسْمَعُ «أَتَیْتَ الْبَصْرَةَ» فَقَالَ نَعَمْ قَالَ «کَیْفَ رَأَیْتَ مُسَارَعَةَ النَّاسِ إِلَى هَذَا الْأَمْرِ وَ دُخُولَهُمْ فِیهِ» قَالَ وَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَقَلِیلٌ وَ لَقَدْ فَعَلُوا وَ إِنَّ ذَلِکَ لَقَلِیلٌ فَقَالَ «عَلَیْکَ بِالْأَحْدَاثِ فَإِنَّهُمْ أَسْرَعُ إِلَى کُلِّ خَیْرٍ...»

 الکافی، ج‏۸، ص۹۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که به ابوجعفر احول فرمودند: «به بصره رفتی؟»

عرض کرد: بله.

فرمودند: «شتاب مردم نسبت به این امر (ولایت اهل بیت علیهم‌السلام) و ورودشان به آن (پذیرش مکتب تشیع) را چگونه دیدی؟»

عرض کرد: به خدا قسم، آن‌ها (شیعیان بصره) کم هستند. فعالیت‌هایی هم انجام داده‌اند، اما واقعاً کم است.

حضرت فرمودند: «نوجوانان را دریاب، که آنان به سوی هر کار خیری شتابان‌ترند...»

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــ

[1] شهر بصره، در ابتدا پایگاه هواداران عثمان و دشمنان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بود و بعدها کم‌کم ترکیب جمعیتی‌اش تغییر کرد. به گفته جوان شیعه اهل بصره (که سال گذشته به برکت پیاده‌روی اربعین هم‌کلام شدیم)، امروز اکثر غریب‌به‌اتفاق اهالی بصره شیعه هستند.

[2] یاد سخن آن معلم بازنشسته زابلی افتادم که با افسوس می‌گفت: زابل، شهر معلم‌خیزی است و تا پیش از دولت اصلاحات، معلمان شیعه‌ی زابلی در سراسر سیستان و بلوچستان به تدریس مشغول بودند، اما پس از اجرای سیاست ممنوعیت تدریس معلمان در شهرهای دیگر، توسط آن دولت، ورق برگشت و امروز (سال۹۰) حتی بسیاری از نوجوانان شیعه زابلی هم، تحت تعلیم معلمان اهل سنت هستند. (توضیح‌آن‌که زابل محل تمرکز شیعیان در استان سیستان‌وبلوچستان است و ظاهراً با تدبیر دولت‌های پیشین، معلمان استان، عموماً از این شهر انتخاب می‌شده‌اند.)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۵ ، ۲۳:۱۵
ابوالفضل رهبر

 

...صَالِحُ بْنُ عُقْبَةَ قَالَ سَمِعْتُ الْعَبْدَ الصَّالِحَ ع یَقُولُ:

«تُسْتَحَبُّ عَرَامَةُ الصَّبِیِّ فِی صِغَرِهِ لِیَکُونَ حَلِیماً فِی کِبَرِهِ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۵۱

 

از امام کاظم (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«شیطنت و بدخُلقی کودک در دوران خردسالی، پسندیده است؛ چراکه (چنین کودکی) در بزرگ‌سالی بردبار خواهدشد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۵ ، ۲۳:۱۰
ابوالفضل رهبر

 

قالَ النَّبِیُّ ص:

«إِذَا خَرَجَ أَحَدُکُمْ إِلَى سَفَرٍ ثُمَّ قَدِمَ عَلَى أَهْلِهِ فَلْیُهْدِهِمْ وَ لْیُطْرِفْهُمْ وَ لَوْ حِجَارَةً.»

 مکارم الأخلاق، ص۲۶۶

 

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:

«هرگاه یکی از شما به سفری رفت و نزد خانواده‌اش بازگشت، حتماً به آن‌ها هدیه و سوغاتی دهد، هرچند قطعه‌سنگی باشد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۵ ، ۲۳:۰۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یُبْغِضُ شُهْرَةَ اللِّبَاسِ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۴۵

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است:

«خداوند (تبارک‌وتعالی) از شهرت لباس (لباس تابلو پوشیدن) نفرت دارد.»

 

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«کَفَى بِالْمَرْءِ خِزْیاً أَنْ یَلْبَسَ ثَوْباً یَشْهَرُهُ أَوْ یَرْکَبَ دَابَّةً تَشْهَرُهُ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۴۵

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است:

«برای رسوایی انسان، همین بس که لباسی بپوشد یا مرکبی سوار شود که موجب شهرت (انگشت‌نما شدن) او شود.»

 

 

...عَنِ الْحُسَیْنِ ع قَالَ:

«مَنْ لَبِسَ ثَوْباً یَشْهَرُهُ کَسَاهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ثَوْباً مِنَ النَّارِ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۴۵

از امام حسین (علیه‌السلام) نقل شده‌است:

«کسی‌که لباسی بپوشد که او را مشهور (انگشت‌نما) کند، خداوند در روز قیامت لباسی از آتش به او می‌پوشاند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۵ ، ۰۷:۰۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِذَا دُعِیَ أَحَدُکُمْ إِلَى طَعَامٍ فَلَا یَسْتَتْبِعَنَّ وَلَدَهُ فَإِنَّهُ إِنْ فَعَلَ أَکَلَ حَرَاماً وَ دَخَلَ غَاصِباً.»

 الکافی، ج‏۶، ص۲۷۰

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«هرگاه یکی از شما به غذایی دعوت شد، فرزندش را دنبال خود نبرد، که اگر چنین کند، غذایی که (فرزندش) می‌خورد، حرام است و ورودش (به منزل میزبان) غاصبانه است.»

 

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«مَنْ أَکَلَ طَعَاماً لَمْ یُدْعَ إِلَیْهِ فَإِنَّمَا أَکَلَ قِطْعَةً مِنَ النَّارِ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۲۷۰

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«کسی که غذایی بخورد که به آن دعوت نشده، در واقع پاره‌ای آتش خورده‌است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۲۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«الضِّیَافَةُ أَوَّلَ یَوْمٍ وَ الثَّانِیَ وَ الثَّالِثَ وَ مَا بَعْدَ ذَلِکَ فَإِنَّهَا صَدَقَةٌ تُصُدِّقَ بِهَا عَلَیْهِ.» قَالَ ثُمَّ قَالَ ص: «لَا یَنْزِلُ أَحَدُکُمْ عَلَى أَخِیهِ حَتَّى یُوثِمَهُ مَعَهُ» قِیل:َ یَا رَسُولَ اللَّهِ کَیْفَ یُوثِمُهُ؟ قَالَ: «حَتَّى لَا یَکُونَ عِنْدَهُ مَا یُنْفِقُ عَلَیْهِ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۲۸۳

 

امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل فرموده‌اند:

«مهمانی؛ روز اول است و دوم است و سوم. پس از آن، صدقه‌ای است که به مهمان داده می‌شود.»

سپس رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:

«هیچ‌یک از شما در منزل برادر (ایمانی)اش آن‌قدر نماند که او را شرمنده کند.»

گفته شد: ای رسول خدا! چه‌طور او را شرمنده می‌کند؟

حضرت فرمودند:

«آن‌قدر (بماند) که (میزبان) چیزی نداشته‌باشد تا از او پذیرایی کند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۲۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ الْأَصْبَغِ بْن‏ نُبَاتَةَ قَالَ:

قالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع لِلْحَسَنِ ابْنِهِ ع یَا بُنَیَّ «أَ لَا أُعَلِّمُکَ أَرْبَعَ خِصَالٍ تَسْتَغْنِی بِهَا عَنِ الطِّبِّ؟» فَقَالَ «بَلَى یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ.» قَالَ: «لَا تَجْلِسْ عَلَى الطَّعَامِ إِلَّا وَ أَنْتَ جَائِعٌ وَ لَا تَقُمْ عَنِ الطَّعَامِ إِلَّا وَ أَنْتَ تَشْتَهِیهِ وَ جَوِّدِ الْمَضْغَ وَ إِذَا نِمْتَ فَاعْرِضْ نَفْسَکَ عَلَى الْخَلَاءِ فَإِذَا اسْتَعْمَلْتَ هَذَا اسْتَغْنَیْتَ عَنِ الطِّبِّ.»

 الخصال، ج‏۱، ص۲۲۹

 

از اصبغ بن نُباته نقل شده‌است:

امیرالمؤمنین علی‌بن‌ابی‌طالب، به فرزندش امام حسن (علیهم‌السلام) فرمودند:

«فرزندم! آیا چهار نکته به تو یاد ندهم که با آن‌ها از طبابت بی‌نیاز شوی؟»

امام حسن (علیه‌السلام) فرمودند:

«بله، ای امیرالمؤمنین!»

 

حضرت فرمودند:

1- «بر (سفره) غدا منشین، مگراین‌که گرسنه باشی،

2- از (سفره) غذا بلند نشو، مگراین‌که (هنوز) به آن اشتها داشته‌باشی،

3- جویدن غذا را خوب انجام بده،

4- هرگاه خواستی بخوابی، دستشویی برو.

اگر این نکات را به کار بندی، از طبابت بی‌نیاز خواهی شد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۲۰
ابوالفضل رهبر

 

...رَوَى عَلِیُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا ع عَنِ الْعِلَّةِ الَّتِی مِنْ أَجْلِهَا لَا تَحِلُّ الْمُطَلَّقَةُ لِلْعِدَّةِ لِزَوْجِهَا حَتَّى تَنْکِحَ زَوْجاً غَیْرَهُ.

فقَالَ «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّمَا أَذِنَ فِی الطَّلَاقِ مَرَّتَیْنِ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ «الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ» یَعْنِی فِی التَّطْلِیقَةِ الثَّالِثَةِ فَلِدُخُولِهِ فِیمَا کَرِهَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ مِنَ الطَّلَاقِ الثَّالِثِ حَرَّمَهَا عَلَیْهِ فَلَا تَحِلُّ لَهُ حَتَّى تَنْکِحَ زَوْجاً غَیْرَهُ لِئَلَّا یُوقِعَ النَّاسُ الِاسْتِخْفَافَ بِالطَّلَاقِ وَ لَا یُضَارُّوا النِّسَاءَ.»

 کتاب‌من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۳، ص۵۰۲

 

از حسن‌بن‌علی‌بن‌فضّال نقل شده‌است که گفت: از امام رضا (علیه‌السلام) پرسیدم: چرا زن سه‌طلاقه[1] برای شوهرش حلال نیست، مگراین‌که با مرد دیگری (مُحلِّل[2]) ازدواج کند؟

حضرت فرمودند: «خداوند (عزّوجلّ) دو بار طلاق دادن را اجازه داده‌است و فرموده‌است: «طلاق دو مرتبه است، (پس از آن) باید به طور شایسته از همسر خود نگاهدارى کند یا با نیکى رهایش سازد.»[3]

مقصود این آیه، طلاق سوم است. اما از آن‌جا که مرد (با طلاق سوم) کاری انجام داده که خداوند بدش می‌آید، آن زن را بر او حرام کرده‌است.

پس (ازدواج با) آن زن، تا وقتی با مرد دیگری (مُحلِّل) ازدواج نکرده است، بر آن مرد حلال نیست،

به این خاطر که مردم طلاق را امری کم‌اهمیت نشمارند و به زنان ضرر نرسانند.»[4]

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــ

[1] در متن روایت، اصطلاح «طلاق عِدّی» آمده‌است که به این معناست: هرگاه مرد همسرش را دو بار طلاق دهد و هربار پیش از پایان زمان «عِدّه»، طلاقش را فسخ کند و به همسرش رجوع کند و برای بار سوم هم او را طلاق دهد، به طلاق آخر «طلاق عِدّی» گفته می‌شود. دراین‌صورت زن بر مرد حرام می‌شود و مرد دیگر نمی‌تواند با او ازدواج کند، مگراین‌که آن زن با مرد دیگری ازدواج کند.

[2] به مردی که پس از سه‌طلاقه شدن زن، با او ازدواج می‌کند و موجب می‌شود زن مجدداً بر شوهر اولش حلال شود، اصطلاحاً «مُحلِّل» گویند.

[3] سوره بقره، آیه۲۲۹.

[4] وقتی مردی همسرش را طلاق دهد و رجوع کند، بعد طلاق دهد و باز رجوع کند و مجدداً برای بار سوم طلاق دهد، آسیب روحی قابل ملاحظه‌ای به همسرش وارد می‌نماید. گویی از اختیارات خود سوءاستفاده کرده‌است و زن را بازیچه امیال خود نموده‌است. اما اگر بداند طلاق سوم مانند طلاق‌های پیشین بازگشت‌پذیر نیست و برایش تنبیهی در نظر گرفته‌شده، احتیاط بیش‌تری خواهد کرد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۱۳
ابوالفضل رهبر

 

شیخ صدوق در «کتاب‌من‌لایحضره‌الفقیه» بیان می‌کند:

«روایات درمورد مکان قبر حضرت فاطمه سرور زنان جهانیان (علیهاالسلام) مختلف‌اند؛

- در بعضی، روایت شده‌است که ایشان در «بقیع» دفن شده‌اند.

- در برخی، روایت شده‌است که «میان قبر و منبر (پیامبر)» دفن شده‌اند...

- در بعضی نیز روایت شده‌است که در «خانه‌شان» دفن شده‌اند...

نزد من، روایات دسته اخیر صحیح هستند...»[1]

 

در همین رابطه، مرحوم صدوق در «عیون أخبار الرضا»[2] و مرحوم کلینی در «الکافی»[3] روایتی را با سندهای صحیحی نقل کرده‌اند:

 

...عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ الْبَزَنْطِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع عَنْ قَبْرِ فَاطِمَةَ ع فَقَالَ:

«دُفِنَتْ فِی بَیْتِهَا فَلَمَّا زَادَتْ بَنُو أُمَیَّةَ فِی الْمَسْجِدِ صَارَتْ فِی الْمَسْجِدِ.»

 

از بزنطی نقل شده‌است که گفت: از امام ابوالحسن علی بن موسی الرضا (علیهماالسلام) درباره قبر حضرت فاطمه (علیهاالسلام) پرسیدم. حضرت فرمودند:

«ایشان در خانه‌شان دفن شدند، اما وقتی بنی‌امیه بر (مساحت) مسجد[4] افزودند، داخل مسجد واقع شد.»

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۷۲.

[2] عیون أخبار الرضا، ج‏۱، ص۳۱۱.

[3] الکافی، ج۱، ص۴۶۱.

[4] مقصود، مسجدالنبی (صلی الله علیه و آله) است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۰۶
ابوالفضل رهبر

 

کتَبَ عَلِیُّ بْنُ أَسْبَاطٍ إِلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی أَمْرِ بَنَاتِهِ وَ أَنَّهُ لَا یَجِدُ أَحَداً مِثْلَهُ.

فکَتَبَ إِلَیْهِ أَبُو جَعْفَرٍ ع: «فَهِمْتُ مَا ذَکَرْتَ مِنْ أَمْرِ بَنَاتِکَ وَ أَنَّکَ لَا تَجِدُ أَحَداً مِثْلَکَ فَلَا تَنْظُرْ فِی ذَلِکَ رَحِمَکَ اللَّهُ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ «إِذَا جَاءَکُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلُقَهُ وَ دِینَهُ فَزَوِّجُوهُ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَةٌ فِی الْأَرْضِ وَ فَسادٌ کَبِیرٌ.»»

 الکافی، ج‏۵، ص۳۴۷

 

علی بن اَسباط دراین‌باره که برای دخترانش هیچ‌کس را که مثل خودش باشد، پیدا نمی‌کند، نامه‌ای به امام باقر (علیه‌السلام) نوشت.

حضرت در پاسخ نوشتند:

«آن‌چه درباره دخترانت ذکر کردی، که هیچ‌کس را مثل خودت (برای آن‌ها) پیدا نمی‌کنی، متوجه شدم. چنین عقیده‌ای نداشته باش ـ خدا رحمتت کند ـ ! که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:

«اگر کسی که اخلاق و دینش را می‌پسندیدید، (برای خواستگاری) نزد شما آمد، (دخترتان را) به ازدواج او در آورید.

اگر چنین نکنید، «فتنه و فسادی بزرگ» در زمین روی خواهد داد.»»

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــ

بدیهی است که هر خانواده‌ای، با هر سطحی از تدین و هر نوع تفکری، تیپ خاصی را می‌پسندند و معنای «کفویّت» همین است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۱۱:۵۹
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الْمَرْأَةِ الْحَسْنَاءِ الْفَاجِرَةِ هَلْ یَجُوزُ لِلرَّجُلِ أَنْ یَتَمَتَّعَ مِنْهَا یَوْماً أَوْ أَکْثَرَ.

فقَالَ: «إِذَا کَانَتْ مَشْهُورَةً بِالزِّنَا فَلَا یَتَمَتَّعْ مِنْهَا وَ لَا یَنْکِحْهَا.»

 الکافی، ج‏۵، ص۴۵۴

محمد بن فُضیل گوید: از امام کاظم (علیه‌السلام) درباره زن زیبای بدکاره سؤال کردم که آیا مرد می‌تواند برای یک روز یا بیشتر او را متعه کند؟

حضرت فرمودند: «اگر مشهور به زنا باشد، با او متعه نکند و ازدواج (دائم) هم ننماید.»

 

 

عنْ أَبِی مَرْیَمَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع‏ أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْمُتْعَةِ.

فقَالَ: «إِنَّ الْمُتْعَةَ الْیَوْمَ لَیْسَ کَمَا کَانَتْ قَبْلَ الْیَوْمِ إِنَّهُنَّ کُنَّ یَوْمَئِذٍ یُؤْمَنَّ وَ الْیَوْمَ لَا یُؤْمَنَّ فَاسْأَلُوا عَنْهُنَّ.»

 الکافی، ج‏۵، ص۴۵۳

ابو مریم انصاری گوید: از امام باقر (علیه‌السلام) درباره متعه (ازدواج موقت) سؤال شد.

حضرت فرمودند: «متعه (ازدواج موقت) در این روزگار، مانند روزگاران پیشین نیست. زنان در آن روزگار مورد اطمینان بودند، اما امروزه مورد اطمینان نیستند. پس در مورد آنان تحقیق کنید.»

 

 

...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَرْأَةِ وَ لَا أَدْرِی مَا حَالُهَا أَ یَتَزَوَّجُهَا الرَّجُلُ مُتْعَةً.

قالَ: «یَتَعَرَّضُ لَهَا فَإِنْ أَجَابَتْهُ إِلَى الْفُجُورِ فَلَا یَفْعَلْ.»

 الکافی، ج‏۵، ص۴۵۴

عبدالله بن ابی‌یعفور گوید: از امام صادق (علیه‌السلام) درباره زنی که وضعیتش معلوم نیست، پرسیدم؛ که آیا یک مرد می‌تواند او را به متعه (ازدواج موقت) در آورد؟

حضرت فرمودند: «مرد به او پیشنهاد (عملی زشت) دهد، اگر آن زن پیشنهاد عمل زشت را پذیرفت، او را متعه نکند.»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــ

از کنار هم قرار دادن احادیث مربوطه، چنین بر می‌آید که این دستورات برای مؤمن است که باید با مؤمن ازدواج کند و الا هرکس با مثل خود ازدواج می‌کند؛ چنان‌چه خداوند می‌فرماید:

«مرد زناکار جز زن زناکار یا زن مشرک را به همسرى نمی‌گیرد و زن زناکار را جز مرد زناکار یا مرد مشرک به همسرى نمی‌گیرد و این کار بر مؤمنان حرام گشته‌است.»؛ سوره نور، آیه۳

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۱۱:۵۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ الْفَتْحِ بْنِ یَزِیدَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الْمُتْعَةِ.

فقَالَ «هِیَ حَلَالٌ مُبَاحٌ مُطْلَقٌ لِمَنْ لَمْ یُغْنِهِ اللَّهُ بِالتَّزْوِیجِ فَلْیَسْتَعْفِفْ بِالْمُتْعَةِ فَإِنِ اسْتَغْنَى عَنْهَا بِالتَّزْوِیجِ فَهِیَ مُبَاحٌ لَهُ إِذَا غَابَ عَنْهَا.»

 الکافی، ج‏۵، ص۴۵۲

فتح بن یزید گوید: از امام کاظم (علیه‌السلام) درباره متعه (ازدواج موقت) پرسیدم.

حضرت فرمودند: «متعه، برای کسی که خداوند او را با ازدواج (دائم) بی‌نیاز نکرده‌است، حلال و مباح و آزاد است، تا با متعه، عفتِ خود را حفظ کند. اما اگر با ازدواج، از متعه بی‌نیاز شده‌باشد، در صورتی برایش مباح است که همسرش از او دور باشد.»

 

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ قَالَ: کَتَبَ أَبُو الْحَسَنِ ع إِلَى بَعْضِ مَوَالِیهِ:

«لَا تُلِحُّوا عَلَى الْمُتْعَةِ إِنَّمَا عَلَیْکُمْ إِقَامَةُ السُّنَّةِ فَلَا تَشْتَغِلُوا بِهَا عَنْ فُرُشِکُمْ وَ حَرَائِرِکُمْ فَیَکْفُرْنَ وَ یَتَبَرَّیْنَ وَ یَدْعِینَ عَلَى الْآمِرِ بِذَلِکَ وَ یَلْعَنُونَا.»

 الکافی، ج‏۵، ص۴۵۳

محمد بن حسن بن شَمّون گوید: امام کاظم (علیه‌السلام) خطاب به بعضی دوست‌دارانشان، در نامه‌ای نوشتند:

«بر متعه (ازدواج موقت) اصرار نورزید! آن‌چه بر شما واجب است، بر پا داشتنِ سنت است.[1] پس با متعه، از همسرانتان غافل نشوید، که (در نتیجه) کفر بورزند و بی‌زاری جویند و کسی را که به متعه امر کرده‌است را نفرین کنند و ما (اهل بیت) را لعن نمایند.»

 

 

...عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ فِی الْمُتْعَةِ:

«دَعُوهَا أَ مَا یَسْتَحْیِی أَحَدُکُمْ أَنْ یُرَى فِی مَوْضِعِ الْعَوْرَةِ فَیُحْمَلَ ذَلِکَ عَلَى صَالِحِی إِخْوَانِهِ وَ أَصْحَابِهِ.»

 الکافی، ج‏۵، ص۴۵۳

مفضل بن عُمر گوید: از امام صادق (علیه‌السلام) شنیدم که درباره متعه (ازدواج موقع) می‌فرمودند:

«آن را رها کنید! آیا حیا نمی‌کنید که در موقعیتی شرم‌آور، دیده شوید و این به دیگر برادران و یاران خوبتان نیز نسبت داده شود؟!»[2]

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] مقصود این است که با یک بار متعه، سنت حفظ می‌شود و نیاز به انجام چندباره‌ی آن نیست؛ چراکه در بعضی احادیث توصیه شده‌است برای احیاءِ سنت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، این کار انجام‌شود، اما گویا برخی زیاده‌روی می‌کرد‌ه‌اند!

[2] از آن‌جاکه اهل سنت این کار را جایز نمی‌دانند، اگر کسی را در این موقعیت ببینند، گمانی ناشایست (ارتباط نامشروع) نسبت به او می‌برند و این، سبب بدنامیِ شیعیان خواهد شد. بنابراین اگر متعه موجب شود خودِ انسان یا هم‌کیشانش در موضع اتهام و بدنامی قرار گیرند، جایز نخواهد بود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۱۱:۴۵
ابوالفضل رهبر

 

مسئله «نبیذ»[1]، یکی از مسائل فقهی اختلافی میان مسلمانان است. اکثر اهل سنت بر اساس برخی روایات نبوی، آن را حلال دانسته‌اند. در روایات شیعه نیز نقل شده‌است که رسول خدا و اهل بیت (علیهم‌السلام)، گاه نبیذ نوشیده‌اند و آن را حلال دانسته‌اند، اما از طرفی، در برخی روایات، اهل بیت خوردنش را حتی از روی تقیه نیز حرام دانسته‌اند![2] علت این اختلاف، در احادیث زیر ذکر شده است:

 

محمد بن سائب کلبی گوید: از امام صادق (علیه‌السلام) در مورد «نبیذ» سؤال کردم.
حضرت فرمودند: «حلال است.»

عرض کردم: ما (در کوفه) وقتی نبیذ می‌اندازیم، در آن عَکَر[3] و چیزهای دیگر می‌ریزیم...
حضرت فرمودند: «اَه اَه! این شراب مست‌کننده‌ی بدبوست.»

عرض کردم: فدایتان شوم، پس منظورتان کدام نبیذ است (که حلال است)؟
فرمودند: «اهل مدینه از طعم بد آب و بدحال شدنشان، نزد پیامبر شکایت کردند. پیامبر به آنان دستور داد نبیذ درست کنند. بنابراین هرکس به خدمت‌کارش سفارش می‌کرد نبیذ درست کند؛ به این نحو که مشتی خرما در مشک کوچکی می‌ریختند و (پس از مدتی) از آن می‌نوشیدند و با همان وضو می‌گرفتند...»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۱۶

 

همچنین در روایتی دیگر، از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که گروهی از اهالی یمن، نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمدند تا دانستنی‌های دینشان را از ایشان بپرسند.

آن‌ها در ضمن سؤالاتشان درباره نبیذ نیز سؤال کردند.

«رسول خدا فرمودند: نبیذ (نزد شما) چیست؟ آن را برایم توصیف کنید.
گفتند: خرما را در ظرفی می‌ریزند و آن را پر از آب می‌کنند و زیرش را روشن می‌کنند تا بپزد، سپس صاف می‌کنند و رویش عَکَر می‌ریزند و می‌جوشانند و...
رسول خدا فرمودند: ای مرد! خیلی طولش دادی. (آن‌چه درست می‌کنید) آیا مست‌کننده است؟
گفتند: بله.
حضرت فرمودند: هر چیز مست‌کننده‌ای حرام است.»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۱۷

 

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] نبیذ، مایعی است که از خیساندن خرما یا کشمش در آب تهیه می‌شود و در برخی شرایط مست‌کننده  می‌گردد.

[2] امام صادق (علیه‌السلام) فرموده‌اند: «لَیْسَ فِی شُرْبِ النَّبِیذِ تَقِیَّةٌ.» (الکافی، ج‏۶، ص۴۱۵) این حدیث نشان می‌دهد که خوردن نبیذ برای اهل سنت حلال بوده است و گاه شیعیان در موقعیتی قرار می‌گرفتند که برای فاشش نشدن مذهب و حفظ جانشان، احساس می‌کردند لازم است از روی تقیه، نبیذ بنوشند.

[3] آن‌چه در ظرف روغن زیتون یا نبیذ، ته‌نشین می‌شود.

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــــــ

چنان‌چه ملاحظه می‌فرمایید، نبیذ در مدینه، برای رهایی از تلخی و آلودگیِ آب تهیه می‌شده و غلظتش در حدی نبوده که آب مضاف شود و نتوان آن وضو گرفت، اما در دیگر مناطق، با آن کاری می‌کردند که مست‌کننده می‌شده. اهل بیت به مخاطبی که حجازی بوده‌است یا می‌دانسته مقصود، نبیذِ مدینه است، می‌گفتند حلال است و به مخاطبی که عراقی بوده‌است یا نبیذ را شرابی مست‌کننده می‌دانسته، می‌گفتند حرام است.

اگر اهل سنت خود را از معارف اهل بیت (علیهم‌السلام) محروم نمی‌کردند، امروز تا این حد، دور از حقیقت، سیر نمی‌کردند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۵ ، ۰۸:۱۹
ابوالفضل رهبر

 

«ابو حنیفه»[1] به «ابو جعفر محمد بن نُعمان، صاحب الطاق»[2] گفت: ای ابو جعفر! نظرت در مورد مُتعه (ازدواج موقت) چیست؟ آیا گمان می‌کنی متعه حلال است؟

مؤمن الطاق گفت: بله.

ابو حنیفه گفت: پس چرا زنان (خانواده) ات را امر نمی‌کنی که به متعه‌ی دیگران در آیند تا برایت کسب درآمد کنند؟!

مؤمن الطاق گفت: همه شغل‌ها چنین نیستند که به آن‌ها میل و رغبتی باشد، هرچند حلال باشند. توانایی مردم متفاوت است، بعضی کارها از توانشان خارج است. اما ای ابو حنیفه! نظرت در مورد «نبیذ»[3] چیست؟ آیا گمان می‌کنی (خوردنش) حلال است؟

ابو حنیفه گفت: بله.

مؤمن الطاق گفت: پس چرا زنان (خانواده) ات را در دکان‌های نبیذفروشی (عرق‌فروشی) نمی‌نشانی تا برایت کسب درآمد کنند؟!

ابو حنیفه گفت: یک ـ یک (مساوی) شدیم، اما ضربه تو کاری‌تر بود!

در ادامه این گفتگو، مؤمن الطاق به دیگر اشکالات و شبهات ابو حنیفه، پاسخ‌های مستدلی می‌دهد.

 الکافی، ج‏۵، ص۴۵۰

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــ

[1] ابوحنیفه، نُعمان بن ثابت (م ۱۵۰ هـ ق) فقیه و متکلم نامدار کوفه و پایه‌گذار «مذهب حنفی»، از مذاهب چهارگانه اهل سنت بوده است. اهل سنت او را «امام اعظم» و «سراج الائمة» لقب داده‌اند.

[2] ابو جعفر، محمد بن علی بن نُعمان (م ۱۶۰ هـ ق) فقیه و متکلم اهل کوفه و از اصحاب امام صادق و امام کاظم (علیهماالسلام) بوده است. دوستان به او «صاحب الطاق» یا «مؤمن الطاق» لقب داده بودند و دشمنانش که از گزند زبان بُرّانش در امان نبودند، او را «شیطان الطاق» می‌نامیدند! امام صادق (علیه‌السلام) او را دوست می‌داشتند و گاه برای مناظره با مخالفان، مأمورش می‌نمودند.

[3] نبیذ، مایعی است که از خیساندن خرما یا کشمش در آب تهیه می‌شود و در برخی شرایط مست‌کننده می‌گردد. اکثر اهل سنت (از جمله ابو حنیفه و پیروانش) بر اساس برخی روایات، خوردنش را (هرچند مست‌کننده باشد) حلال می‌پندارند. إن شاء الله، در مطلب بعد، به ریشه‌ی این گمان باطل (حلال بودن هر نوع نبیذی)، اشاره خواهد شد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۵ ، ۰۸:۰۹
ابوالفضل رهبر

 

زرارة بن اعین نقل می‌کند:

«عبدالله بن عُمیر لیثی» نزد امام باقر (علیه‌السلام) آمد و گفت: نظرت در مورد متعه زنان (ازدواج موقت) چیست؟
حضرت فرمودند: خداوند آن را حلال کرده‌است؛ هم در کتابش[1] و هم بر زبان پیامبرش، بنابراین تا روز قیامت حلال خواهدبود.

گفت: ای ابو جعفر! تو چنین می‌گویی، اما عُمَر آن را حرام کرده و از آن نهی نموده‌است.[2]
حضرت فرمودند: (حکم خدا همان است،) هرچند او چنین‌کاری کرده‌باشد.

گفت: من تو را دعوت می‌کنم به خدا پناه ببری از اینکه چیزی را که عُمر حرام کرده است، حلال کنی.
حضرت فرمودند: پس تو به سخن هم‌نشین‌ات پای‌بند باش، من هم به سخن رسول خدا پای‌بند خواهم بود. من حاضرم با تو ملاعنه[3] کنم که قول حق، همان است که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده‌است و قول باطل، همان است که هم‌نشین تو (عُمر بن خطاب) گفته‌است.

در این هنگام عبدالله بن عمیر رو به حضرت کرد و گفت: آیا خوشحال می‌شوی که زنان و دختران و خواهران و دخترعموهایت چنین کنند؟
امام صادق (علیه‌السلام) وقتی نام زنان و دخترعموهایشان برده شد، از او روی برگرداند.[4]

 الکافی، ج‏۵، ص۴۴۹

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] «...وَ أُحِلَّ لَکُمْ ما وَراءَ ذلِکُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوالِکُمْ مُحْصِنینَ غَیْرَ مُسافِحینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَریضَةً وَ لا جُناحَ عَلَیْکُمْ فیما تَراضَیْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَریضَةِ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلیماً حَکیماً»؛ سوره نساء، آیه۲۴.

[2] شیعه و اهل سنت از عُمر نقل کرده‌اند که گفت: «دو چیز در زمان پیامبر خدا حلال بود، اما من آن‌ها را حرام اعلام می‌کنم و هرکه را انجام دهد، مجازات خواهم‌کرد؛ متعه زنان (ازدواج موقت) و متعه حج (طواف نساء).»

[3] ملاعنه یا مباهله، این است که دو طرفی که ادعا می‌کنند حرفشان حق است، یکدیگر را لعن کنند تا عذاب الهی بر کسی که حرفش باطل است، نازل شود. مردِ عُمری‌مذهب، از ملاعنه سر باز می‌زند و سخن مستدلّ حضرت را با جسارتی زشت پاسخ می‌دهد.

[4] حضرت از کنار این حرف توهین‌آمیز، کریمانه عبور کردند. إن شاء الله، در مطلب بعد، پاسخ این شبهه، از زبان یکی از شاگردان امام صادق (علیه‌السلام) ذکر خواهد شد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۵ ، ۰۸:۰۳
ابوالفضل رهبر