دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۱۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است

 

...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ وَ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سُئِلَ عَنِ الْمُؤْمِنِ یَقْتُلُ الْمُؤْمِنَ مُتَعَمِّداً أَ لَهُ تَوْبَةٌ. فَقَالَ: «إِنْ‏ کَانَ‏ قَتَلَهُ‏ لِإِیمَانِهِ‏ فَلَا تَوْبَةَ لَهُ‏ وَ إِنْ کَانَ قَتَلَهُ لِغَضَبٍ أَوْ لِسَبَبِ شَیْ‏ءٍ مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا فَإِنَّ تَوْبَتَهُ أَنْ یُقَادَ مِنْهُ وَ إِنْ لَمْ یَکُنْ عُلِمَ بِهِ انْطَلَقَ إِلَى أَوْلِیَاءِ الْمَقْتُولِ فَأَقَرَّ عِنْدَهُمْ بِقَتْلِ صَاحِبِهِمْ فَإِنْ عَفَوْا عَنْهُ فَلَمْ یَقْتُلُوهُ أَعْطَاهُمُ الدِّیَةَ وَ أَعْتَقَ نَسَمَةً وَ صَامَ‏ شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ‏ وَ أَطْعَمَ سِتِّینَ مِسْکِیناً تَوْبَةً إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.»

 الکافی، ج‏۷، ص۲۷۶

 

از امام صادق (علیه‌السلام) سؤال شد اگر مؤمنی عمداً مؤمن دیگری را بکشد، آیا توبه دارد؟

حضرت فرمودند:

«اگر به خاطر ایمانش او را بکشد، توبه ندارد،

اما اگر او را از روی خشم یا با انگیزه‌ای دنیایی کشته‌باشد، توبه‌اش این است که قصاص شود،

و اگر او را نمی‌شناسند، خودش نزد اولیاء مقتول برود و نزدشان اعتراف کند که خویشاوند آن‌ها را کشته‌است؛

اگر او را بخشیدند و نکشتند، برای توبه به درگاه خداوند، دیه مقتول را بپردازد و اسیر (برده‌ای) را آزاد کند و دو ماه پشت‌سرهم روزه بگیرد و شصت مِسکین (فقیر زمین‌گیر) را غذا دهد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۵:۴۵
ابوالفضل رهبر

 

...قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:

«یُسْأَلُ الْمَیِّتُ فِی قَبْرِهِ عَنْ خَمْسٍ عَنْ صَلَاتِهِ وَ زَکَاتِهِ وَ حَجِّهِ وَ صِیَامِهِ وَ وَلَایَتِهِ إِیَّانَا أَهْلَ الْبَیْتِ فَتَقُولُ الْوَلَایَةُ مِنْ جَانِبِ الْقَبْرِ لِلْأَرْبَعِ مَا دَخَلَ فِیکُنَّ مِنْ نَقْصٍ فَعَلَیَّ تَمَامُهُ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۲۴۱

 

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«از مُرده، در قبرش، از پنج مسئله سؤال می‌شود؛ از نمازش، زکاتش، حجّش، روزه‌اش و ولایتش نسبت به ما اهل بیت.

آن‌گاه ولایت از گوشه‌ای از قبر، به چهارتای دیگر می‌گوید: هر نقصی در شما باشد، کامل کردنش با من!»

 

این پنج مسئله، به تصریح احادیث، بنیان‌های اصلی اسلام هستند و جالب است بدانید در آن احادیث نیز «ولایت اهل بیت علیهم‌السلام» مهمترین رکن معرفی شده‌است. به عنوان نمونه:

 

...عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

«بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ‏ءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ فَأَخَذَ النَّاسُ بِأَرْبَعٍ وَ تَرَکُوا هَذِهِ یَعْنِی الْوَلَایَةَ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۱۸

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«اسلام بر پنج (پایه) استوار شده‌است؛ نماز، زکات، روزه، حج و ولایت.

هرگز برای چیزی مثل ولایت فریاد (دعوت) بر نیامده‌است، اما مردم آن چهارتا را گرفته‌اند و «ولایت» را رها کرده‌اند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۵:۴۱
ابوالفضل رهبر

 

...قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏:

«لَا یُسْأَلُ‏ فِی‏ الْقَبْرِ إِلَّا مَنْ‏ مَحَضَ‏ الْإِیمَانَ‏ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ الْکُفْرَ مَحْضاً وَ الآخَرُونَ یُلْهَوْنَ عَنْهُمْ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۲۳۵

 

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«در قبر فقط از کسی سؤال می‌شود که ایمانش کاملاً خالص باشد یا کفرش کاملاً خالص باشد و دیگران به حال خود رها می‌شوند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۱:۰۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ زُرَارَةَ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع:‏

«إِذَا قُمْتَ‏ فِی‏ الصَّلَاةِ فَعَلَیْکَ بِالْإِقْبَالِ عَلَى صَلَاتِکَ؛ فَإِنَّمَا یُحْسَبُ لَکَ مِنْهَا مَا أَقْبَلْتَ عَلَیْهِ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۲۹۹

 

زرارة بن اعین از امام باقر (علیه‌السلام) نقل کرده است:

«هرگاه به نماز ایستادی، بر تو واجب است به نمازت توجه داشته باشی؛

زیرا فقط بخشی از آن برایت حساب می‌شود که به آن توجه داشته‌ای.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۰۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع: 

«أ أَلَا لَا خَیْرَ فِی عِلْمٍ لَیْسَ فِیهِ تَفَهُّمٌ أَلَا لَا خَیْرَ فِی قِرَاءَةٍ لَیْسَ فِیهَا تَدَبُّرٌ أَلَا لَا خَیْرَ فِی عِبَادَةٍ لَیْسَ فِیهَا تَفَکُّر»

 الکافی، ج‏۱، ص۳۶

 

امام صادق از امیر مؤمنان (علیهماالسلام) نقل کرده‌اند:

«بدان! در علمی که در آن «تفهّم»[1] نباشد، هیچ خیری نیست.

بدان! در قرآن خواندنی که در آن «تدبّر»[2] نباشد، هیچ خیری نیست.

بدان! در عبادتی که در آن «تفکّر»[3] نباشد، هیچ خیری نیست.»

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] «تفهّم»: فهمِ جرعه‌جرعه و تدریجی.

[2] «تدبّر»: توجه به پشت صحنه و آخر و عاقبت یک چیز.

[3] «تفکّر»: توجه به مقدمات و دلائل، برای فهمیدن مسئله‌ای که نمی‌دانیم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۰۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْعَبَّاسِ بِالْحِیرَةِ فَقَالَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا تَقُولُ فِی الصِّیَامِ الْیَوْمَ فَقُلْتُ ذَاکَ إِلَى الْإِمَامِ إِنْ صُمْتَ صُمْنَا وَ إِنْ أَفْطَرْتَ أَفْطَرْنَا فَقَالَ یَا غُلَامُ عَلَیَّ بِالْمَائِدَةِ فَأَکَلْتُ مَعَهُ وَ أَنَا أَعْلَمُ وَ اللَّهِ أَنَّهُ یَوْمٌ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَکَانَ إِفْطَارِی یَوْماً وَ قَضَاؤُهُ أَیْسَرَ عَلَیَّ مِنْ أَنْ یُضْرَبَ عُنُقِی وَ لَا یُعْبَدَ اللَّهُ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۸۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«نزد ابوالعباس سفّاح[1] در حیره[2] رفتم.

(به من) گفت: ای اباعبدالله![3] نظرت درباره روزه‌ی امروز چیست؟[4]

گفتم: این امر به امام (پیشوای مسلمانان) مربوط است؛ اگر روزه بگیری، من هم روزه می‌گیرم، اگر افطار کنی، من هم افطار می‌کنم!

(به غلامش) گفت: ای غلام! سفره را برایم پهن کن.

پس من هم با او غذا خوردم، درحالی‌که ـ به خدا قسم ـ می‌دانستم که آن روز، یکی از روزهای ماه رمضان است. اما این‌که روزه‌ی یک روز را بخورم و (بعداً) قضایش را به‌جا آورم، برایم آسان‌تر بود از این‌که گردنم زده‌شود و خداوند عبادت نشود.»[5]

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] ابوالعباس عبدالله‌بن‌محمد سفّاح: اولین خلیفه عباسی.

[2] حیره: شهری اطراف کوفه. (لازم به توضیح است که امام صادق (علیه‌السلام) در ابتدای خلافت بنی عباس، که پایتخت خود را کوفه قرار داده‌بودند، حدود دو سال ساکن شهر کوفه شدند و در این مدت به پرورش شاگرد و نشر علوم و معارف پرداختند.)

[3] ابوعبدالله: کنیه امام صادق (علیه‌السلام).

[4] احتمالاً در مورد آن روز تردید بوده‌است که آیا آخرین روز ماه مبارک رمضان است یا اولین روز ماه شوال.

[5] اشاره حضرت به این مسئله است که اگر در آن مقطع کشته می‌شدند، امکان حفظ اسلام ناب و پرورش انسان‌هایی که خداوند را عبادت کنند، نبود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۵۶
ابوالفضل رهبر

 

قالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: 

«إِنَّ الْمُؤْمِنَ یُبْتَلَى بِکُلِّ بَلِیَّةٍ وَ یَمُوتُ بِکُلِّ مِیتَةٍ إِلَّا أَنَّهُ لَا یَقْتُلُ نَفْسَهُ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۱۱۲

 

امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند:

«مؤمن به هر بلایی مبتلا می‌شود و به هرگونه مرگی می‌میرد، اما خودکشی نمی‌کند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۰۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی وَلَّادٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ: 

«مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّداً فَهُوَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِداً فِیهَا.»

 الکافی، ج‏۷، ص۴۵

 

ابو ولّاد حنّاط گوید: از امام صادق (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمود:

«هرکس عمداً خود را بکشد، در آتش جهنم جاودانه است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۰۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ ص:

«کَمَا لَا یَحِلُّ لِغَرِیمِکَ أَنْ یَمْطُلَکَ وَ هُوَ مُوسِرٌ فَکَذَلِکَ لَا یَحِلُّ لَکَ أَنْ تُعْسِرَهُ إِذَا عَلِمْتَ أَنَّهُ مُعْسِرٌ.»

 تهذیب‌الأحکام، ج‏۶، ص۱۹۳

 

امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل کرده‌اند:

«همان‌طور که بده‌کارِ تو، اگر دستش باز باشد، جایز نیست پرداخت بدهی‌اش را به تأخیر بیاندازد،

همان‌طور، تو نیز اگر بدانی دستش تنگ است، جایز نیست او را تحت فشار قرار دهی.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۱۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ «إِنِّی أُحِبُّک»،ِ لَا یَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً.»

 الکافی، ج‏۵، ص۵۶۹

 

امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل کرده‌اند:

«این گفته‌ی مرد به همسرش که: «دوستت دارم»، تا ابد از قلب او بیرون نمی‌رود.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۱۱
ابوالفضل رهبر

 

ابوحمزه ثمالی از امام سجاد (علیه‌السلام) نقل کرده‌است که فرمودند:

 

«مردی با خانواده‌اش به سفری دریایی رفت. کشتی شکست و از میان مسافران، تنها همسر آن مرد نجات یافت. آن زن بر تخته‌ای از تخته‌های کشتی سوار شد تا این‌که به جزیره‌ای از جزیره‌های دریا رسید.

در آن جزیره مردی بود که (دزد دریایی بود و) راه‌زنی می‌کرد و تمام پرده‌های حرمت الهی را دریده بود. از همه جا بی‌خبر، زن را دید که بالای سرش ایستاده.

 

به زن گفت: «انسانی یا جن؟»

زن گفت: «انسان.»

 

با او کلمه‌ای حرف نزد، تا این‌که مانند مردی که بر همسرش می‌نشیند، بر او نشست. وقتی قصد (تجاوز به) زن را نمود، زن مضطرب شد.

 

به زن گفت: «چرا مضطرب شدی؟»

زن گفت: «از او می‌ترسم.» و با دستش به آسمان اشاره کرد.

مرد گفت: «آیا تاکنون چنین‌کاری کرده‌ای؟»

زن گفت: «نه، به عزتش قسم.»

مرد گفت: «تو از او چنین می‌ترسی، درحالی‌که تابه‌حال چنین‌کاری نکرده‌ای و (حال نیز) من تو را مجبور به این کار می‌کنم! به خدا قسم، من به این ترس سزاوارترم و بیش از تو مستحق این ترسم.»

 

آن‌گاه برخواست و چیزی نگفت و نزد خانواده‌اش بازگشت و تمام همّ و غمش توبه و بازگشت (به سوی خداوند) بود.

روزی که در راهی می‌رفت، با راهبی هم‌مسیر شد. آفتاب، سخت بر آن‌ها می‌تابید.

 

راهب به مرد جوان (دزد توبه‌کار) گفت: «از خداوند بخواه تا با ابری بر ما سایه افکند.»

جوان گفت: «نزد پروردگارم کار نیکی از خود سراغ ندارم که جرأت کنم از او چیزی بخواهم.»

راهب گفت: «پس من دعا می‌کنم و تو آمین بگو.»

جوان گفت: «باشد.»

 

راهب شروع به دعا کرد و جوان آمین می‌گفت. چیزی نگذشت که ابری بر آن‌دو سایه انداخت. آن‌ها ساعاتی از روز را زیر آن ابر راه رفتند، تا این‌که مسیر، دو تا شد و جوان خواست از یک طرف برود و راهب از طرفی دیگر. در این‌هنگام، ابر با جوان هم‌راه شد.

 

راهب گفت: «تو از من بهتری. به خاطر تو آن دعا مستجاب شد، نه به خاطر من. داستانت چیست؟»

جوان، ماجرای آن زن را برای راهب تعریف کرد.

راهب گفت: «از آن‌جهت که داخل در «خوف» (ترس از خداوند) شدی، آمرزیده شدی. پس مراقب باش که در آینده چگونه خواهی‌بود.»»

 

 الکافی، ج‏۲، ص۷۰

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۱:۰۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ قَوْمٌ یَعْمَلُونَ بِالْمَعَاصِی وَ یَقُولُونَ نَرْجُو فَلَا یَزَالُونَ کَذَلِکَ حَتَّى یَأْتِیَهُمُ الْمَوْتُ.

فقَالَ: «هَؤُلَاءِ قَوْمٌ یَتَرَجَّحُونَ فِی الْأَمَانِیِّ کَذَبُوا لَیْسُوا بِرَاجِینَ إِنَّ مَنْ رَجَا شَیْئاً طَلَبَهُ وَ مَنْ خَافَ مِنْ شَیْ‏ءٍ هَرَبَ مِنْهُ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۶۸

 

یکی از اصحاب گوید: به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم: 

گروهی هستند که گناه می‌کنند و می‌گویند (به رحمت خداوند) امیدواریم و همواره چنین‌اند تا وقتی مرگ به سراغشان می‌آید.

حضرت فرمودند:

«آن‌ها جماعتی هستند که به آرزوها دل بسته‌اند. دروغ می‌گویند، امیدوار نیستند.

کسی که به چیزی امید دارد، آن را می‌جوید و کسی که از چیزی می‌ترسد، از آن می‌گریزد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۱:۰۴
ابوالفضل رهبر