دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۲۹ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۷ ثبت شده است

آقای «میم» از دوستان طلبه‌ام است.

مدتی است مواضعش نسبت به انقلاب و نظام تغییر کرده و می‌توان گفت رادیکال شده؛

- در انتخابات شرکت نمی‌کند،

- دائم از همه‌کس و همه‌چیز انتقاد می‌کند،

- از ظلم‌ها و خطاها و از تقصیرها و قصورها می‌گوید،

- می‌گوید حکومت آخوندی بهتر از این نمی‌شود، آقایان اشتباه کردند که انقلاب کردند و حالا جرأت ندارند بگویند غلط کردیم،

- می‌گوید وضع روزبه‌روز بدتر خواهد شد و...

 

آن‌شب در مورد مشکلات و ظلم‌ها، حرف‌هایی زده شد و من در این رابطه، بحثی نکردم؛

- نگفتم که تو فقط تاریکی‌ها را می‌بینی، این روشنی‌ها را هم ببین،

- نگفتم که خیلی از نقل‌قول‌ها و خبرهایی که می‌گویی، سانسورشده، یک‌طرفه و با عینک خودت و هم‌فکرانت است،

- نگفتم که تصور کن اگر انقلاب نمی‌شد، با همان فرمانی که داشتیم می‌رفتیم، وضع چه‌طور بود،

نگفتم؛ چون می‌دانستم این‌ها را بارها شنیده و برایش کلیشه‌ای و گوش‌ندادنی شده.

 

فقط گفتم هر حکومتی سر کار باشد، وضع، کم‌وبیش همین است. مشکل، فرهنگی و از متن جامعه است. آن رؤسا و مدیران هم یکی از ما هستند. (آقای «میم» تأیید کرد.)

گفتم به قول آن بزرگ: «ما همه فرعونیم، مصرهایمان کوچک و بزرگ است.» هرکس، هرجا که هست، آن‌قدر که سلطه و نفوذ دارد و آن‌قدر که دستش می‌رسد، ظلم می‌کند؛ راننده، کاسب، کارمند، کارفرما، پدر، مادر، برادرِ بزرگ‌تر و... (آقای «میم» با سر و زبان تأیید کرد.)

 

کات | چند دقیقه بعد...

 

بحث عوض شده بود؛

آقای «میم» از این گفت که برای امتحانات شفاهیِ درس خارج، سر درسی نرفته و با فلان استادِ درسِ خارج که با او آشناست، صحبت کرده و تأییدیه چهارسال را گرفته که در درس او شرکت می‌کرده.

(طلاب مقطع درس خارج، در درس استادی شرکت می‌کنند و آخر سال از آن استاد تأییدیه حضور در آن درس را می‌گیرند، تا بتوانند امتحان شفاهی دهند و از یک مقطع تحصیلی عبور کنند.)

 

کات | چند دقیقه بعد...

 

آقای «میم» گفت خانمم دارد دکترا می‌خواند و من چند مقاله به نام او نوشته‌ام، تا از آزمون جامع دکتری معاف شود.

(دانشجویان مقطع دکترا، پس از گذراندن واحدهای آموزشی، در آزمونی شرکت می‌کنند، تا بتوانند در صورت قبولی، پایان‌نامه بنویسند و مدرک دکترا بگیرند.)

خانم آقای «میم» شاغل است و ارتقاء مدرک، منجر به افزایش حقوقش می‌شود.

 

کات | پایان!

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پانوشت۱: چند ماجرای دیگر هم از این قبیل در ذهنم هست؛ این، ماجرای «ما»ست.

پانوشت۲: غرضم از این یادداشت، مُبرّا دانستن و عقل‌کل جا زدن خودم نبود. من هم فرعونی هستم، در قدوقواره خودم. قصدم این بود که به عمق مشکل هم نگاهی بیاندازیم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۷:۲۴
ابوالفضل رهبر

 

 

پرده اول:

تصویر اول، مربوط است به یکی از کاکتوس‌های خانه‌مان.

مدل رشدش این‌طور است: ابتدا برگی است بیضی‌مانند، ضخیم و متصل به ریشه. بعد بالای آن غده‌ای می‌روید و بزرگ می‌شود و می‌شود یک برگ بیضی‌مانند ضخیم دیگر. همین‌طور رشد می‌کند و بالا می‌رود.

این بیچاره‌ی کج‌وکوله، تا چندوقت‌پیش، توی حیاط، زیر آفتاب و مورد کم‌توجهی بود و گاااااه‌گاااااهی هم پایش آبی ریخته می‌شد و...

تقدیرش اما این بود که برای زینت مجلس، داخل گلدانِ موجهی کاشته شود و روی اُپن آشپزخانه قرار گیرد.

هوای محیط جدید، مطبوع‌تر و گلدان، جلوی چشم و آب‌یاری، فراوان بود.

دیروز دیدم حال و روزش این شده که می‌بینید:

برگ‌های جدیدش؛ دیلاق و لاغر و بی‌رمق و خمیده و رنگ‌پریده و درآستانه‌ی‌شکستن.

 

 

پرده دوم:

تصویر دوم، مربوط به عکس‌العمل دل‌داری‌دهنده‌ی دوهفته‌پیشم است به پست مذمت‌آمیز یکی از دوستان در مورد آن مراسم عمامه‌گذاری عجیب و غریب.

فکر می‌کنم سرنوشت محتومی است برای بسیاری از آقازاده‌ها و پسرحاجی‌ها و بچه‌پولدارها و نوکیسه‌ها و درنازونعمت‌بزرگ‌شده‌ها و تیتیش‌مامانی‌ها.

و قس‌علی‌هولاء؛ شرکت‌های دولتی و نهادهای فربه‌ی فرهنگی و هنرمندان سوگلی و دیگران.

 

 

پرده سوم:

تصویر سوم، مربوط است به بخشی از نامه امیر مؤمنان (علیه‌افضل‌الصلوات) خطاب به عثمان‌بن‌حُنیف، وقتی خبردار شدند که او را که والیِ بصره بوده، به سفره‌ای رنگین و لاکچری دعوت کرده بودند و نیازمندی را راه نمی‌داده‌اند و او نیز این دعوت را اجابت کرده بود.

حضرت پس از توبیخ عثمان و مذمت شکم‌بارگی، چنین مرقوم داشته‌اند:

«وَ کَأَنِّی بِقَائِلِکُمْ یَقُولُ إِذَا کَانَ هَذَا قُوتُ ابْنِ أَبِی طَالِبٍ فَقَدْ قَعَدَ بِهِ الضَّعْفُ عَنْ قِتَالِ الْأَقْرَانِ وَ مُنَازَلَةِ الشُّجْعَانِ أَلَا وَ إِنَّ الشَّجَرَةَ الْبَرِّیَّةَ أَصْلَبُ‏ عُوداً وَ الرَّوَاتِعَ الْخَضِرَةَ أَرَقُّ جُلُوداً وَ النَّابِتَاتِ الْعِذْیَةَ أَقْوَى وَقُوداً وَ أَبْطَأُ خُمُوداً.»

 نهج‌البلاغة، ص۴۱۸

 

«گویا گوینده‌ای از میان شما می‌گوید: ″اگر خوراک پسر ابوطالب این(قدر مختصر) باشد، پس ضعف و ناتوانی باید او را از جنگ با هماوردان و پیکار با پهلوانان، بازدارد!″

آگاه باشید! به‌راستی‌که درخت بیابانی (که آب کمی به آن می‌رسد) چوبش سخت‌تر است و درخت‌های سبز و خرم (که مرتب آب‌یاری می‌شوند) پوستشان نازک‌تر است. گیاهان دشتی (که در طول سال فقط آب باران به آن‌ها می‌رسد) هیزم‌های قوی‌تری هستند و دیرتر خاموش می‌شوند.»

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۷:۱۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِنَّ أَوْلَادَ الْمُسْلِمِینَ مَوْسُومُونَ عِنْدَ اللَّهِ شَافِعٌ وَ مُشَفَّعٌ فَإِذَا بَلَغُوا اثْنَتَیْ عَشْرَةَ سَنَةً کَانَتْ لَهُمُ الْحَسَنَاتُ فَإِذَا بَلَغُوا الْحُلُمَ کُتِبَتْ عَلَیْهِمُ السَّیِّئَاتُ.»

 الکافی، ج۶، ص۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«به‌راستی‌که فرزندان مسلمانان نزد خداوند نشان‌شده‌اند، شفاعت می‌کنند و شفاعت می‌شوند.

پس هرگاه به دوازده‌سالگی برسند، (در ازای کارهای نیک) برایشان حسنه خواهد بود

و هرگاه به سن احتلام (بلوغ جنسی) برسند، (در ازای کارهای بد) بر ایشان سیئه نوشته می‌شود.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۶:۵۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ ع قَالَ:

«إِنَّا نَأْمُرُ صِبْیَانَنَا بِالصَّلَاةِ إِذَا کَانُوا بَنِی خَمْسِ سِنِینَ فَمُرُوا صِبْیَانَکُمْ بِالصَّلَاةِ إِذَا کَانُوا بَنِی سَبْعِ سِنِینَ وَ نَحْنُ نَأْمُرُ صِبْیَانَنَا بِالصَّوْمِ إِذَا کَانُوا بَنِی سَبْعِ سِنِینَ بِمَا أَطَاقُوا مِنْ صِیَامِ الْیَوْمِ إِنْ کَانَ إِلَى نِصْفِ النَّهَارِ أَوْ أَکْثَرَ مِنْ ذَلِکَ أَوْ أَقَلَّ فَإِذَا غَلَبَهُمُ الْعَطَشُ وَ الْغَرَثُ أَفْطَرُوا حَتَّى یَتَعَوَّدُوا الصَّوْمَ وَ یُطِیقُوهُ فَمُرُوا صِبْیَانَکُمْ إِذَا کَانُوا بَنِی تِسْعِ سِنِینَ بِالصَّوْمِ مَا اسْتَطَاعُوا مِنْ صِیَامِ الْیَوْمِ فَإِذَا غَلَبَهُمُ الْعَطَشُ أَفْطَرُوا.»

 الکافی، ج۳، ص۴۰۹

 

از امام صادق از پدرشان (امام باقر علیهماالسلام) نقل شده است:

«ما (اهل بیت) کودکانمان را هرگاه پنچ‌ساله شوند، به نماز امر می‌کنیم.

شما نیز کودکانتان را وقتی هفت‌ساله شدند، به نماز امر کنید.

ما کودکانمان را هرگاه هفت‌ساله شوند، به روزه امر می‌کنیم، به مقداری که طاقت روزه‌ی یک روز را داشته باشند؛ چه به قدرِ نصف روز باشد، یا بیشترِ روز یا کمی از آن و هرگاه تشنگی و گرسنگی بر آنان غالب گشت، روزه‌شان را افطار می‌کنند، تا به این ترتیب به روزه‌گرفتن عادت کنند و طاقتِ روزه را بیابند.

شما نیز کودکانتان را وقتی نُه‌ساله شدند، به روزه امر کنید، به مقداری که طاقت روزه‌ی یک روز را داشته باشند و هرگاه تشنگی بر آنان غالب گشت، روزه‌شان را افطار کنند.»

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۶:۵۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مِسْمَعِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ قَالَ: کُنَّا عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع بِمِنًى وَ بَیْنَ أَیْدِینَا عِنَبٌ نَأْکُلُهُ فَجَاءَ سَائِلٌ فَسَأَلَهُ فَأَمَرَ بِعُنْقُودٍ فَأَعْطَاهُ فَقَالَ السَّائِلُ لَا حَاجَةَ لِی فِی هَذَا إِنْ کَانَ دِرْهَمٌ قَالَ یَسَعُ اللَّهُ عَلَیْکَ فَذَهَبَ ثُمَّ رَجَعَ فَقَالَ رُدُّوا الْعُنْقُودَ فَقَالَ یَسَعُ اللَّهُ لَکَ وَ لَمْ‏ یُعْطِهِ‏ شَیْئاً ثُمَ‏ جَاءَ سَائِلٌ‏ آخَرُ فَأَخَذَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ثَلَاثَ حَبَّاتِ عِنَبٍ فَنَاوَلَهَا إِیَّاهُ فَأَخَذَ السَّائِلُ مِنْ یَدِهِ ثُمَّ قَالَ‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ الَّذِی رَزَقَنِی فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَکَانَکَ فَحَشَا مِلْ‏ءَ کَفَّیْهِ عِنَباً فَنَاوَلَهَا إِیَّاهُ فَأَخَذَهَا السَّائِلُ مِنْ یَدِهِ ثُمَّ قَالَ‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَکَانَکَ یَا غُلَامُ أَیُّ شَیْ‏ءٍ مَعَکَ مِنَ الدَّرَاهِمِ فَإِذَا مَعَهُ نَحْوٌ مِنْ عِشْرِینَ دِرْهَماً فِیمَا حَزَرْنَاهُ‏ أَوْ نَحْوِهَا فَنَاوَلَهَا إِیَّاهُ فَأَخَذَهَا ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ هَذَا مِنْکَ وَحْدَکَ لَا شَرِیکَ لَکَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَکَانَکَ فَخَلَعَ قَمِیصاً کَانَ عَلَیْهِ فَقَالَ الْبَسْ هَذَا فَلَبِسَهُ ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی کَسَانِی وَ سَتَرَنِی یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَوْ قَالَ جَزَاکَ اللَّهُ خَیْراً لَمْ یَدْعُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِلَّا بِذَا ثُمَّ انْصَرَفَ فَذَهَبَ قَالَ فَظَنَنَّا أَنَّهُ لَوْ لَمْ یَدْعُ لَهُ لَمْ یَزَلْ یُعْطِیهِ لِأَنَّهُ کُلَّمَا کَانَ یُعْطِیهِ حَمِدَ اللَّهَ أَعْطَاهُ.

 الکافی، ج‏۴، ص۴۹

 

مِسمَع بن عبدالملک گوید:

در سرزمین مِنا نزد امام صادق (علیه‌السلام) بودیم و جلویمان مقداری انگور بود که آن را می‌خوردیم.

سائلی آمد و از حضرت درخواستِ (کمک) کرد.

حضرت دستور دادند خوشه‌ای انگور به ایشان بدهند. خوشه انگور را به او دادند. 

سائل گفت: من نیازی به این ندارم. اگر درهم (سکه نقره) بود (آن را بدهید.)

حضرت فرمودند: «خداوند به تو وسعتِ (روزی) دهد.»

پس سائل رفت. بعد، برگشت و گفت: همان خوشه انگور را بدهید.

حضرت فرمودند: «خداوند به تو وسعتِ (روزی) دهد.» و چیزی به او ندادند.»

 

مِسمَع گوید:

سپس سائل دیگری آمد.

حضرت سه حبه انگور برداشتند و به سمت او گرفتند.

سائل آن را از دست حضرت گرفت و گفت: حمد مخصوص پروردگار جهان‌هاست؛ کسی که به من روزی داده است.

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «بایست!» آن‌گاه دو دستشان را پر از انگور کردند و به سمت او گرفتند.

سائل انگورها را از دست حضرت گرفت و گفت: حمد مخصوص پروردگار جهان‌هاست.

حضرت فرمودند: «بایست!» (آن‌گاه) به غلامشان خطاب کردند: «چقدر درهم همراهت داری؟»

 

مِسمَع گوید:

حدس می‌زنم نزد او حدود بیست درهم بود.

حضرت سکه‌ها را به سوی او گرفتند.

سائل سکه‌ها را گرفت و گفت: حمد مخصوص خداست. (ای خدا!) این از آنِ توست، هیچ شریکی برای تو نیست.

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «بایست!» آن‌گاه پیراهنی را که بر تن داشتند، در آوردند و فرمودند: «این را بپوش!»

سائل پیراهن را پوشید و گفت: حمد مخصوص خدایی است که مرا لباس داد و پوشانید. خداوند به شما جزای خیر دهد، ای ابوعبدالله!

سائل فقط همین دعا را برای حضرت کرد. سپس برگشت و رفت. (و امام کمک دیگری به او نکردند.)

 

مِسمَع گوید:

گمان ما این بود که اگر سائل برای حضرت دعا نمی‌کردند، ایشان همچنان به او می‌بخشیدند؛

زیرا ایشان هروقت به او چیزی می‌دادند و او خدا را حمد می‌کرد، باز به او می‌بخشیدند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۱:۲۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ جَمِیلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«تَرْکُ الْعَشَاءِ مَهْرَمَةٌ وَ یَنْبَغِی لِلرَّجُلِ إِذَا أَسَنَّ أَلَّا یَبِیتَ إِلَّا وَ جَوْفُهُ مُمْتَلِئٌ مِنَ الطَّعَامِ.»

 الکافی،ج۶، ص۲۸۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«ترک شام، موجب ضعف و فرتوتی است و شایسته است انسان وقتی سالمند شد، شب را صبح نکند، مگراین‌که شکمش از غذا پر باشد.»

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۱:۱۸
ابوالفضل رهبر

 

جالب است همان‌طور که بسیاری از پزشکان دوره ما توصیه می‌کنند که شام را سبک بخورید یا اصلاً نخورید، بعضی پزشکان عصر اهل‌بیت (علیهم‌السلام) نیز چنین نظری داشته‌اند...

 

...عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی عَلِیٍّ اللَّهَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ: «مَا تَقُولُ أَطِبَّاؤُکُمْ فِی عَشَاءِ اللَّیْلِ؟» قُلْتُ: إِنَّهُمْ یَنْهَوْنَّا عَنْهُ قَالَ: «لَکِنِّی آمُرُکُمْ بِهِ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۹

 

علی بن ابی‌علی گوید:

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«پزشکان شما (اهل مدینه) درباره شام شب‌ چه می‌گویند؟»

عرض کردم:

آن‌ها ما را از شام خوردن نهی می‌کنند.

حضرت فرمودند:

«امّا ما شما را به خوردن آن امر می‌کنیم.»

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در روایات متعددی تأکید شده است وعده شام ترک نشود، ولو به‌قدر یک لقمه، علی‌الخصوص افراد مسن و سالخورده.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۱:۱۶
ابوالفضل رهبر

 

امروز، تهِ یکی از کلاس‌ها با این صحنه تکراری مواجه شدم:

 

 

یاد دو سه سال پیش افتادم که روی پنجره نمازخانه اداره‌ای، کاغذی چسبانده بودند و رویش نوشته بودند:

«لطفاً خرده‌کاغذها و زباله‌هایتان را از پنجره بیرون نریزد.»

معلوم بود این کار در آن مکان، مسبوق‌به‌سابقه بوده.

وقتی نگاه کردم، دیدم هیچ سطل‌زباله‌ای در آن نمازخانه نبود.

 
اتفاقاً در کلاسی که امروز این صحنه را دیدم هم سطل‌زباله‌ای نیست. حتی در آن طبقه که حدود سی کلاس دارد هم سطل‌زباله‌ای نیست.

 
[سربسته می‌گویم:]

در سطح خانواده و در سطح جامعه هم اگر امکانی برای برآوردن نیازهای طبیعی افراد نباشد، مسائل عادی به معضلاتی بزرگ تبدیل می‌شوند و بوی گند زباله‌های انباشت‌شده همه‌جا را می‌گیرد.

 

آن‌وقت دیگر کاغذ چسباندن و تذکر دادن و تشر زدن و تصویب قانون و بگیر و ببند، کاری از پیش نمی‌برد.

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پانوشت۱: البته نبودن سطل‌زباله، مجوزی برای آشغال ریختن با وجدانی آسوده نیست و هرکس مسؤول اعمال خویش است. حتی باید گفت که دین‌داری از مقوله «هلو برو تو گلو» نیست، بلکه همه این سختی‌ها و ابتلائات، در پازل خداوند معنا دارند و باید از این موانع عبور کرد.

پانوشت۲: ناامید و ناشکر نیستم و صحنه‌های چشم‌نواز و رایحه‌های دلنشین را هم می‌بینم و حس می‌کنم، اما خطری بزرگ در کمین است و باید کاری کرد...

پانوشت۳: از خودمان و خانواده‌مان شروع کنیم و اگر مدیریت و مسؤولیتی داریم، از نیازهای افراد مجموعه‌مان غافل نباشیم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۲:۵۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ یَاسِرٍ الْخَادِمِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ:

«السَّخِیُّ یَأْکُلُ طَعَامَ النَّاسِ لِیَأْکُلُوا مِنْ طَعَامِهِ وَ الْبَخِیلُ لَا یَأْکُلُ مِنْ طَعَامِ النَّاسِ لِئَلَّا یَأْکُلُوا مِنْ طَعَامِهِ.»

 الکافی، ج۴، ص۴۱

 

یاسر، خادم امام رضا (علیه‌السلام)، از ایشان نقل کرده است:

«سخاوت‌مند غذای مردم را می‌خورد تا آنان نیز از غذای او بخورند

و بخیل از غذای مردم نمی‌خورد تا آنان نیز از غذای او نخورند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۴:۱۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ قَالَ: کَانَ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا ع إِذَا أَکَلَ أُتِیَ بِصَحْفَةٍ فَتُوضَعُ بِقُرْبِ مَائِدَتِهِ فَیَعْمِدُ إِلَی أَطْیَبِ الطَّعَامِ مِمَّا یُؤْتَی بِهِ فَیَأْخُذُ مِنْ کُلِّ شَیْ ءٍ شَیْئاً فَیَضَعُ فِی تِلْکَ الصَّحْفَةِ ثُمَّ یَأْمُرُ بِهَا لِلْمَسَاکِینِ ثُمَّ یَتْلُو هَذِهِ الْآیَةَ: «فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ» ثُمَّ یَقُولُ: «عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ لَیْسَ کُلُّ إِنْسَانٍ یَقْدِرُ عَلَی عِتْقِ رَقَبَةٍ فَجَعَلَ لَهُمُ السَّبِیلَ إِلَی الْجَنَّةِ.»

 الکافی، ج۴، ص۵۲

 

معمر بن خلاد گوید:

امام رضا (علیه‌السلام) وقتی غذا می‌خورد، ظرف بزرگی برایشان می‌آوردند و نزدیک سفره‌شان قرار می‌دادند.

آن‌گاه حضرت خوشمزه‌ترین بخش غذایشان را انتخاب می‌کرد و در آن سینی می‌گذاشت.

سپس دستور می‌داد آن را به مساکین (فقرای بی‌چاره) دهند.

بعد‌ این آیه را تلاوت می‌فرمود:

«فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ»؛[1] «انسان، در گردنه (بزنگاه‌های زندگی) شجاعانه گام ننهاد»[2]

سپس می‌فرمود:

«خداوند (عزّوجلّ) می‌داند که همه انسان‌ها توانایی آزاد کردن برده ندارند (تا به این واسطه بهشتی شوند)، پس برایشان این راه را به‌سوی بهشت قرار داد.»

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] سوره بلد، آیه۱۲.

[2] در ادامه این آیه، بیان شده است که منظور از گردنه(های زندگی که انسان‌ها حاضر نیستند شجاعانه به آن تن دهند) این است که (تصمیم بگیرند) برده‌ای آزاد کنند یا در روزهای سخت زندگی‌شان، به یتیمان اطرافشان یا مسکین‌های به‌خاک‌نشسته غذا دهد و...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۴:۱۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَیْمَنَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ:

«یَا حُسَیْنُ أَنْفِقْ وَ أَیْقِنْ بِالْخَلَفِ مِنَ اللَّهِ فَإِنَّهُ لَمْ یَبْخَلْ عَبْدٌ وَ لَا أَمَةٌ بِنَفَقَةٍ فِیمَا یُرْضِی اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا أَنْفَقَ أَضْعَافَهَا فِیمَا یُسْخِطُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ.»

 الکافی، ج۴، ص۴۳

 

حسین بن اَیمَن گوید:

امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند:

«ای حسین! انفاق کن و به جبران آن از سوی خداوند یقین داشته باش؛

چراکه هیچ بنده‌ی مرد یا زنی نیست که در انفاق در مواردی که خداوند (عزّوجلّ) می‌پسندد، بُخل ورزد،

مگراین‌که چندین برابر آن (مبلغ) را در مواردی که خداوند (عزّوجلّ) بدش می‌آید، مصرف می‌کند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۸:۳۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ ابْنِ أَخِی شِهَابِ بْنِ عَبْدِ رَبِّهِ قَالَ: شَکَوْتُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مَا أَلْقَى مِنَ الْأَوْجَاعِ وَ التُّخَمِ. فَقَالَ لِی: «تَغَدَّ وَ تَعَشَّ وَ لَا تَأْکُلْ بَیْنَهُمَا شَیْئاً فَإِنَّ فِیهِ فَسَادَ الْبَدَنِ أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: «لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیها بُکْرَةً وَ عَشِیًّا.»»

 الکافی، ج‏۶، ص۲۸۸

 

شهاب بن عبدربه گوید:

به امام صادق (علیه‌السلام) از دردها و سوءهاضمه (رودلی) که عارضم می‌شد، شکایت کردم.

حضرت به من فرمود:

«صبحانه و شام بخور و بین این دو چیزی نخور؛

زیرا موجبِ فساد (آسیب به) بدن می‌شود.

مگر نشنیده‌ای که خداوند (عزّوجلّ) می‌فرماید:

«در بهشت روزی‌شان هنگام بامداد و هنگام شامگاه (مهیّا) است.»[1]»[2]

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] سوره مریم، آیه۶۲.

[2] در متن حدیث (طبق آیه قرآن) بهترین زمان میل صبحانه، «بکرة» و بهترین زمان میل شام، «عشیّ» دانسته شده است. «بکرة»، ابتدای صبح است؛ یعنی هنگام طلوع خورشید و «عشیّ»، هنگام اذان عشاء است؛ یعنی هنگام غروب شفق(سرخیِ آسمان پس از غروب خورشید). زمان اذان عشاء، میان ۶۵ تا ۷۵ دقیقه پس از غروب خورشید متغیر است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۸:۲۹
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ ابْنِ أَبِی نَصْرٍ قَالَ: قَرَأْتُ فِی کِتَابِ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا إِلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع:

«یَا أَبَا جَعْفَرٍ بَلَغَنِی أَنَّ الْمَوَالِیَ إِذَا رَکِبْتَ أَخْرَجُوکَ مِنَ الْبَابِ الصَّغِیرِ فَإِنَّمَا ذَلِکَ مِنْ بُخْلٍ مِنْهُمْ لِئَلَّا یَنَالَ مِنْکَ أَحَدٌ خَیْراً وَ أَسْأَلُکَ بِحَقِّی عَلَیْکَ لَا یَکُنْ مَدْخَلُکَ وَ مَخْرَجُکَ إِلَّا مِنَ الْبَابِ الْکَبِیرِ فَإِذَا رَکِبْتَ فَلْیَکُنْ مَعَکَ ذَهَبٌ وَ فِضَّةٌ ثُمَّ لَا یَسْأَلُکَ أَحَدٌ شَیْئاً إِلَّا أَعْطَیْتَهُ وَ مَنْ سَأَلَکَ مِنْ عُمُومَتِکَ أَنْ تَبَرَّهُ فَلَا تُعْطِهِ أَقَلَّ مِنْ خَمْسِینَ دِینَاراً وَ الْکَثِیرُ إِلَیْکَ وَ مَنْ سَأَلَکَ مِنْ عَمَّاتِکَ فَلَا تُعْطِهَا أَقَلَّ مِنْ خَمْسَةٍ وَ عِشْرِینَ دِینَاراً وَ الْکَثِیرُ إِلَیْکَ إِنِّی إِنَّمَا أُرِیدُ بِذَلِکَ أَنْ یَرْفَعَکَ اللَّهُ فَأَنْفِقْ وَ لَا تَخْشَ مِنْ ذِی الْعَرْشِ إِقْتَاراً.»

 الکافی، ج۴، ص۴۳

 

ابن ابی‌نصر بزنطی گوید:

در نامه‌ی امام رضا به امام جواد (علیهماالسلام) خواندم (که نوشته شده بود):

«ای ابو جعفر! به من خبر رسیده که خدمتکاران هرگاه تو را با مرکب جابه‌جا می‌کنند، از درب کوچک (اختصاصی) عبور می‌دهند[*] و این به‌خاطر بُخلِ آن‌هاست؛ تا از تو به کسی خیری نرسد.

از تو می‌خواهم - قسم به حقی که بر گردنت دارم - ورود و خروجت فقط از درب بزرگ (عمومی) باشد

و وقتی سوار بر مرکب عبور می‌کنی، حتماً با خودت (سکه‌های) طلا و نقره همراه داشته باشی و آن‌گاه هرکس از تو چیزی خواست، به او ببخش.

اگر یکی از عموهایت از تو خواست نیکی‌ای به او کنی، کم‌تر از پنجاه دینار (سکه طلا) به او نده و اختیار با خودت است که بیشتر بدهی

و اگر یکی از عمه‌هایت از تو چیزی خواست، کم‌تر از بیست‌وپنج دینار به او نده و اختیار با خودت است که بیشتر بدهی.

قصدم از این توصیه‌ها فقط این است که خداوند (مقامِ) تو را والا گرداند.

پس انفاق کن و از جانب (خداوندِ) صاحب عرش، نگران نباش که (با انفاق) تنگ‌دست شوی.»

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] امام جواد (علیه‌السلام) در آن روزگار حدود شش هفت سال داشته‌اند و چون فرزند ولی‌عهدِ خلیفه‌ی مسلمین بوده‌اند، یکی از آقازاده‌های روزگار خویش محسوب می‌شدند و با احترام ویژه‌ای با ایشان رفتار می‌شده.

به همین خاطر، امام رضا (علیه‌السلام) توصیه‌های لازم را به فرزندشان اعلام داشته‌اند تا در حلقه‌ی اطرافیان بخیل و تشریفات احمقانه محصور نشوند و چهره‌ی مردمی‌شان تقویت گردد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۸:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی سَعِیدٍ الْمُکَارِی عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «أَتَی رَسُولَ اللَّهِ ص وَفْدٌ مِنَ الْیَمَنِ وَ فِیهِمْ رَجُلٌ کَانَ أَعْظَمَهُمْ کَلَاماً وَ أَشَدَّهُمْ اسْتِقْصَاءً فِی مُحَاجَّةِ النَّبِیِّ ص فَغَضِبَ النَّبِیُّ ص حَتَّی الْتَوَی عِرْقُ الْغَضَبِ بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ تَرَبَّدَ وَجْهُهُ وَ أَطْرَقَ إِلَی الْأَرْضِ فَأَتَاهُ جَبْرَئِیلُ ع فَقَالَ: رَبُّکَ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ هَذَا رَجُلٌ سَخِیٌّ یُطْعِمُ الطَّعَامَ فَسَکَنَ عَنِ النَّبِیِّ ص الْغَضَبُ وَ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ لَهُ: «لَوْ لَا أَنَّ جَبْرَئِیلَ أَخْبَرَنِی عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّکَ سَخِیٌّ تُطْعِمُ الطَّعَامَ لَشَرَدْتُ بِکَ وَ جَعَلْتُکَ حَدِیثاً لِمَنْ خَلْفَکَ.» فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ: وَ إِنَّ رَبَّکَ لَیُحِبُّ السَّخَاءَ؟ فَقَالَ: «نَعَمْ.» فَقَالَ: إِنِّی أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّکَ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِی بَعَثَکَ بِالْحَقِّ لَا رَدَدْتُ مِنْ مَالِی أَحَداً.»

 الکافی، ج۴، ص۳۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«گروهی از یمن نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمدند. در میان آنان، مردی بود که در محاجّه (مباحثه و مناظره) با پیامبر، از بقیه درشت‌سخن‌تر و سخت‌بحث‌تر بود.

پس پیامبر آن‌قدر خشمگین شدند که رگ عصبانیتِ میان چشمانشان متورم گشت، چهره‌شان درهم شد، ساکت شدند و به زمین خیره گشتند.

در این هنگام، جبرئیل نزد ایشان آمد و عرض کرد:

«پروردگارت به تو سلام می‌رساند و به تو می‌فرماید: «این مرد سخاوتمند است؛ (به دیگران) غذا می‌دهد (سفره‌اش پهن است).»»

پس خشم پیامبر فرو نشست، سرشان را بلند کردند و به آن مرد فرمودند:

«اگر جبرئیل از جانب خداوند (عزّوجلّ) خبر نیاورده بود که تو سخاوتمندی و (به دیگران) غذا می‌دهی، تو را طرد می‌کردم و (داستان) تو را ماجرایی (عبرت‌انگیز) برای آیندگان قرار می‌دادم.»

آن مرد به پیامبر عرض کرد:

آیا پروردگارت سخاوت را دوست دارد؟

حضرت فرمودند:

«بله.»

پس آن مرد گفت:

شهادت می‌دهم که خدایی جز الله نیست و تو فرستاده‌ی الله هستی.

قسم به خدایی که تو را به‌حق فرستاد، (تاکنون) هیچ‌کس را از اموالم (نااُمید) باز نگردانده‌ام.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۸:۲۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ حَاتِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«رَأَیْتُ الْمَعْرُوفَ لَا یَصْلُحُ إِلَّا بِثَلَاثِ خِصَالٍ تَصْغِیرِهِ وَ تَسْتِیرِهِ وَ تَعْجِیلِهِ فَإِنَّکَ إِذَا صَغَّرْتَهُ عَظَّمْتَهُ عِنْدَ مَنْ تَصْنَعُهُ إِلَیْهِ وَ إِذَا سَتَّرْتَهُ تَمَّمْتَهُ وَ إِذَا عَجَّلْتَهُ هَنَّأْتَهُ وَ إِنْ کَانَ غَیْرُ ذَلِکَ سَخَّفْتَهُ وَ نَکَّدْتَهُ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۳۰

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«به نظرم «کار نیک» سالم نمی‌ماند، مگر با سه ویژگی:

«کوچک شمردن آن»،

«پنهان کردنش»

و «سریع انجام دادنش».

زیرا اگر آن را کوچک شماری، نزد کسی که آن کار نیک را برای او انجام داده‌ای، بزرگش کرده‌ای

و اگر آن را پنهان کنی، به کمالش رسانده‌ای

و اگر آن را سریع انجام دهی، آن را (برای آن شخص) دل‌چسب کرده‌ای.

اما اگر کار نیکت این ویژگی‌ها را نداشته باشد، آن را بی‌ارزش و ناگوارا نموده‌ای.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۸:۱۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَجْلَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ: «أَحْسِنُوا جِوَارَ النِّعَمِ.» قُلْتُ: وَ مَا حُسْنُ جِوَارِ النِّعَمِ؟ قَالَ: «الشُّکْرُ لِمَنْ أَنْعَمَ بِهَا وَ أَدَاءُ حُقُوقِهَا.»

 الکافی، ج۴، ص۳۸

 

محمد بن عَجلان گوید:

شنیدم که امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمودند:

«با نعمت‌ها خوب همسایگی کنید!»

عرض کردم:

خوب همسایگی کردن با نعمت‌ها یعنی چه؟

حضرت فرمودند:

«شکرِ کسی که آن نعمت‌ها را داده

و ادای حقوق آن نعمت‌ها.»[*]

 

 

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَرَفَةَ قَالَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا ع: «یَا ابْنَ عَرَفَةَ! إِنَّ النِّعَمَ کَالْإِبِلِ الْمُعْتَقَلَةِ فِی عَطَنِهَا عَلَی الْقَوْمِ مَا أَحْسَنُوا جِوَارَهَا فَإِذَا أَسَاءُوا مُعَامَلَتَهَا وَ إِنَالَتَهَا نَفَرَتْ عَنْهُمْ.»

 الکافی، ج۴، ص۳۸

 

محمد بن عرفه گوید:

امام رضا (علیه‌السلام) فرمودند:

«ای ابن‌عرفه! به‌راستی که نعمت‌ها تا زمانی که با آن‌ها خوب همسایگی شود، مانند شتری هستند که در همسایگیِ عده‌ای بسته شده است (تا نتوانند حرکت کنند)،

اما هروقت با آن‌ها بد رفتار شود و بد همسایگی شود، از آن عده دور می‌شوند.»

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] نعمت‌هایی که خداوند به ما می‌دهد، حقوقی بر گردن ما دارند و ما در قبال آن‌ها وظایفی داریم؛ وظایفی که در قبال خداوند و اهل‌بیت (علیهم‌السلام)، خودمان، اعضاء و جوارحمان، والدین و خویشاوندانمان و سایر نعمت‌های مادی و معنوی‌مان داریم. حق این نعمت‌ها این است که رفتار صحیحی با آن‌ها داشته باشیم و استفاده بهینه‌ای از آن‌ها بنماییم. امام سجاد (علیه‌السلام) در «رساله حقوق» به بخشی از این حقوق اشاراتی فرموده‌اند.

 

مطلب مرتبط:

اگر می‌خواهید نعمت‌هایی که دارید از دستتان نرود...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۸:۱۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ الْحَسَنِ بْنِ خُنَیْسٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: إِنَّ لِعَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَیَابَةَ دَیْناً عَلَی رَجُلٍ قَدْ مَاتَ وَ قَدْ کَلَّمْنَاهُ أَنْ یُحَلِّلَهُ فَأَبَی. فَقَالَ: «وَیْحَهُ أَ مَا یَعْلَمُ أَنَّ لَهُ بِکُلِّ دِرْهَمٍ عَشَرَةً إِذَا حَلَّلَهُ فَإِذَا لَمْ یُحَلِّلْهُ فَإِنَّمَا لَهُ دِرْهَمٌ بَدَلَ دِرْهَمٍ؟!»

 الکافی، ج۴، ص۳۶

 

حسن بن خُنَیس گوید: به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

عبدالرحمان بن سَیابه بدهی‌ای بر گردن مردی داشته که او مرده است. ما با عبدالرحمان صحبت کردیم تا آن مرد را حلال کند، اما قبول نکرد.

حضرت فرمودند:

«وای بر او! مگر نمی‌داند اگر او را حلال کند، به ازای هر درهم (طلبش)، ده درهم از آنِ او خواهد بود و اگر حلال نکند، به ازای هر درهم، فقط همان یک درهم از آنِ او خواهد بود؟!»[*]

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] اگر حلال نکند؛ همان مقدار طلبش به گردن میت است که ورّاث باید بپردازند یا حسابش به روز قیامت موکول می‌شود، اما اگر حلال کند؛ شاید منظور حضرت این بوده که ده برابرش در دنیا نصیبش می‌شود و شاید منظور این بوده که در روز قیامت ده برابرش را برای او محاسبه می‌کنند.

و اللهُ العالِم

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۸:۱۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ یَحْیَی بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «صَعِدَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمِنْبَرَ ذَاتَ یَوْمٍ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَی عَلَیْهِ وَ صَلَّی عَلَی أَنْبِیَائِهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِمْ ثُمَّ قَالَ: «أَیُّهَا النَّاسُ لِیُبَلِّغِ الشَّاهِدُ مِنْکُمُ الْغَائِبَ أَلَا وَ مَنْ أَنْظَرَ مُعْسِراً کَانَ لَهُ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کُلِّ یَوْمٍ صَدَقَةٌ بِمِثْلِ مَالِهِ حَتَّی یَسْتَوْفِیَهُ.»» ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: ««وَ إِنْ کانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلی مَیْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» أَنَّهُ مُعْسِرٌ فَتَصَدَّقُوا عَلَیْهِ بِمَالِکُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ.»

 الکافی، ج۴، ص۳۵

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«روزی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بالای منبر رفتند و حمد و ثنای خداوند را به جا آوردند و بر پیامبران الهی (صلی‌الله‌علیهم) درود فرستادند.

سپس فرمودند:

«ای مردم! (این سخن را) حاضران باید به غائبان برسانند؛ آگاه باشید:

هرکس به کسی (بدهکاری) که دستش تنگ است، مهلت دهد، نزد خداوند (عزّوجلّ) مانند این است که هرروز به مقدار طلبش صدقه می‌دهد، تا وقتی که طلبش را بازپس گیرد.»»

سپس امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

««و اگر دستش تنگ بود، تا زمانی که دستش باز شود، به او مهلت دهید و اگر طلبتان را صدقه دهید (به او ببخشید)، برایتان بهتر است، اگر بدانید.»[1]

چراکه او تنگدست است، پس اگر با مالتان به او صدقه دهید، برایتان بهتر است.»[2]

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] سوره بقره، آیه۲۸۰.

[2] این، در مورد بدهکاری است که می‌دانیم دستش تنگ است و واقعاً ندارد، و الّا کسی که دارد و نمی‌دهد، تکلیفش روشن است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۸:۰۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الْبَغْدَادِیِّ عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ: «لَعَنَ اللَّهُ قَاطِعِی سُبُلِ الْمَعْرُوفِ.» قِیلَ: وَ مَا قَاطِعُو سُبُلِ الْمَعْرُوفِ؟ قَالَ: «الرَّجُلُ یُصْنَعُ إِلَیْهِ الْمَعْرُوفُ فَیَکْفُرُهُ فَیَمْتَنِعُ صَاحِبُهُ مِنْ أَنْ یَصْنَعَ ذَلِکَ إِلَی غَیْرِهِ.»

 الکافی، ج۴، ص۳۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«خدا لعنت کند کسانی را که راه‌های (انجام) کار نیک را می‌بندند.»

از ایشان سؤال شد:

چه کسانی راه‌های کار نیک را می‌بندند؟

حضرت فرمودند:

«مردی که در حقش کار نیکی انجام می‌شود، اما ناسپاسی می‌کند

و این سبب می‌شود که انجام‌دهنده‌ی کار نیک، آن کار را در حق شخص دیگری انجام ندهد.»

 

 

 

...عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «مَنْ أُتِیَ إِلَیْهِ مَعْرُوفٌ فَلْیُکَافِئْ بِهِ فَإِنْ عَجَزَ فَلْیُثْنِ عَلَیْهِ فَإِنْ لَمْ یَفْعَلْ فَقَدْ کَفَرَ النِّعْمَةَ.»

 الکافی، ج۴، ص۳۳

 

از امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«هرکس در حقش کار نیکی انجام شد، باید آن را جبران کند

و اگر نتوانست (جبران کند)، باید به‌خاطر کاری که در حقش شده، تشکر و قدردانی کند

که اگر این کار را هم نکند، کفران نعمت (ناسپاسی) کرده است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۸:۰۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ الْحَارِثِ الْهَمْدَانِیِّ قَالَ: سَامَرْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ فَقُلْتُ: یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَرَضَتْ لِی حَاجَةٌ. قَالَ: «فَرَأَیْتَنِی لَهَا أَهْلًا؟» قُلْتُ: نَعَمْ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ. قَالَ: «جَزَاکَ اللَّهُ عَنِّی خَیْراً.» ثُمَّ قَامَ إِلَى السِّرَاجِ فَأَغْشَاهَا وَ جَلَسَ ثُمَّ قَالَ: «إِنَّمَا أَغْشَیْتُ السِّرَاجَ لِئَلَّا أَرَى ذُلَّ حَاجَتِکَ فِی وَجْهِکِ فَتَکَلَّمْ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ: «الْحَوَائِجُ أَمَانَةٌ مِنَ اللَّهِ فِی صُدُورِ الْعِبَادِ فَمَنْ کَتَمَهَا کُتِبَتْ لَهُ عِبَادَةٌ وَ مَنْ أَفْشَاهَا کَانَ حَقّاً عَلَى مَنْ سَمِعَهَا أَنْ یَعْنِیَهُ.»»

 الکافی، ج۴، ص۲۴

 

حارث هَمْدانی گوید:

شبی با امیر مؤمنان (صلوات‌الله‌علیه) گفتگویی دوستانه داشتم. به ایشان عرض کردم:

حاجتی برایم پیش آمده.

حضرت فرمودند:

«کاری از دست من بر می‌آید؟»

عرض کردم:

بله، ای امیر مؤمنان!

حضرت فرمودند:

«خداوند از جانب من به تو پاداش دهد.»

سپس برخواستند، سراغ چراغ رفتند، روی آن را پوشاندند و نشستند. آن‌گاه فرمودند:

«چراغ را پوشاندم تا خواریِ نیاز را در چهره‌ات نبینم. حال سخن بگو؛ زیرا از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شنیدم که می‌فرمودند:

«نیازها، امانتی از جانب خدا، در سینه‌ی بندگان هستند؛

پس کسی که نیازش را مخفی بدارد، برایش عبادت نوشته می‌شود

و کسی که آن‌ها را فاش نماید، بر کسی که آن‌ها را می‌شنود، لازم می‌گردد او را یاری رساند.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۸:۰۱
ابوالفضل رهبر