دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سجده» ثبت شده است

 

…عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ وَ غَیْرِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«لَا تَغْتَرُّوا بِصَلَاتِهِمْ وَ لَا بِصِیَامِهِمْ فَإِنَّ‏ الرَّجُلَ‏ رُبَّمَا لَهِجَ‏ بِالصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ‏ حَتَّى لَوْ تَرَکَهُ اسْتَوْحَشَ وَ لَکِنِ اخْتَبِرُوهُمْ عِنْدَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۱۰۴

 

از امام صادق، علیه‌السلام، نقل شده‌است، که فرمودند:

«با نمازشان و با روزه‌شان، فریب نخورید!

چراکه انسان گاهی چنان نسبت به نماز و روزه حرص می‌ورزد که اگر آن را ترک کند، وحشت می‌کند.

اما آنان را (اگر خواستید بیازمایید؛) هنگام "راست‌گفتاری" و "ادای امانت" آزمایش کنید.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

در حدیث مشابه دیگری بیان شده است که «به طولانی بودن رکوع و سجود افراد نگاه نکنید...»

این گونه احادیث، هرگز به‌معنای بی‌اهمیت بودن نماز و روزه و عبادت نیست، بلکه مقصود این است که نمازهای طولانی و روزه‌های آن‌چنانی، نمی‌تواند سنجه‌ی ارزش واقعی افراد باشد؛

چراکه این حالات، ممکن است «عادتی کهنه» یا «جوّی گذرا» باشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۰۲ ، ۱۱:۲۱
ابوالفضل رهبر

 

در مطلب پیشین، به امکان برگزاری نماز جماعت خانوادگی اشاره شد.

خواندن نماز جماعت در خانه، از امور پسندیده‌ای است که هم موجب نورانیت خانه می‌گردد و هم اقامه‌ی نماز را میان اعضای خانواده ترویج می‌کند.

اما پدرهای گرامی که قرار است به عنوان امام‌جماعت برای همسر و فرزندانشان به نماز بایستند، باید حال و توان آنان را نیز مدنظر داشته باشند.

 

 

 

...عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: ...فَقُلْتُ کَیْفَ حَدُّ اَلرُّکُوعِ وَ اَلسُّجُودِ. فَقَالَ: «أَمَّا مَا یُجْزِیکَ مِنَ الرُّکُوعِ فَثَلَاثُ تَسْبِیحَاتٍ تَقُولُ سُبْحَانَ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ ثَلَاثاً وَ مَنْ کَانَ یَقْوَى عَلَى أَنْ یُطَوِّلَ الرُّکُوعَ وَ السُّجُودَ فَلْیُطَوِّلْ مَا اسْتَطَاعَ یَکُونُ ذَلِکَ فِی تَسْبِیحِ اللَّهِ وَ تَحْمِیدِهِ وَ تَمْجِیدِهِ وَ الدُّعَاءِ وَ التَّضَرُّعِ فَإِنَّ أَقْرَبَ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ إِلَى رَبِّهِ وَ هُوَ سَاجِدٌ فَأَمَّا الْإِمَامُ فَإِنَّهُ إِذَا قَامَ بِالنَّاسِ فَلَا یَنْبَغِی أَنْ یُطَوِّلَ بِهِمْ فَإِنَّ فِی النَّاسِ الضَّعِیفَ وَ مَنْ لَهُ الْحَاجَةُ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَانَ إِذَا صَلَّى‏ بِالنَّاسِ‏ خَفَ‏ بِهِمْ‏.»

 تهذیب‌الأحکام، ج‏۲، ص۷۷

 

از سماعة بن مهران نقل شده است:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

مقدار (ذکرِ) رکوع و سجده چگونه است؟

حضرت فرمودند:

«اما آن‌قدری که برای تو در رکوع کافی است، سه تسبیح است؛ سه مرتبه می‌گویی: «سبحان‌الله سبحان‌الله» و هرکس می‌توانست رکوع و سجودش را طولانی نماید، هرچقدر می‌تواند طول دهد؛ خداوند را تسبیح گوید، حمد کند، تمجید نماید، دعا کند و با التماس، حاجتش را بخواهد؛ چراکه نزدیک‌ترین حالت بنده به پروردگارش در حالت سجده‌اش است.

اما امامِ (جماعت)، هرگاه برای مردم به نماز ایستاد، شایسته نیست که (رکوع و سجده‌اش را) برای آنان طولانی گرداند؛ زیرا در میان مردم، کسانی هستند که ناتوان‌اند و کسانی هستند که حاجتی دارند (و باید دنبال کارشان بروند).

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هرگاه برای مردم به نماز می‌ایستادند، بر آنان سبُک می‌گرفتند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۰۲ ، ۱۰:۰۲
ابوالفضل رهبر

 

…أَحَادِیثِ اَللَّیْثِ بْنِ سَعْدٍ: أَنَّ اَلنَّبِیَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ کَانَ یُصَلِّی یَوْماً فِی فِئَةٍ وَ اَلْحُسَیْنُ صَغِیرٌ بِالْقُرْبِ مِنْهُ وَ کَانَ اَلنَّبِیُّ إِذَا سَجَدَ جَاءَ اَلْحُسَیْنُ فَرَکِبَ ظَهْرَهُ ثُمَّ حَرَّکَ رِجْلَیْهِ وَ قَالَ: «حُلْ! حُلْ!» وَ إِذَا أَرَادَ رَسُولُ اَللَّهِ أَنْ یَرْفَعَ رَأْسَهُ أَخَذَهُ فَوَضَعَهُ إِلَى جَانِبِهِ فَإِذَا سَجَدَ عَادَ عَلَى ظَهْرِهِ وَ قَالَ: «حُلْ! حُلْ!» فَلَمْ یَزَلْ یَفْعَلُ ذَلِکَ حَتَّى فَرَغَ اَلنَّبِیُّ مِنْ صَلاَتِهِ فَقَالَ یَهُودِیٌّ: یَا مُحَمَّدُ إِنَّکُمْ لَتَفْعَلُونَ بِالصِّبْیَانِ شَیْئاً مَا نَفْعَلُهُ نَحْنُ. فَقَالَ اَلنَّبِیُّ: «أَمَا لَوْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ لَرَحِمْتُمُ اَلصِّبْیَانَ.» قَالَ: فَإِنِّی أُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ فَأَسْلَمَ لَمَّا رَأَى کَرَمَهُ مِنْ عِظَمِ قَدْرِهِ.

 مناقب‌آل‌أبی‌طالب، ج‏۴، ص۷۲

 

نقل شده است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در میان گروهی نماز می‌خواندند و امام حسین (علیه‌السلام) که کوچک بود، کنار ایشان بود.

وقتی پیامبر به سجده رفتند، امام حسین بر پشت ایشان سوار شد. سپس پاهایش را تکان داد و گفت: «برو! برو!»

وقتی رسول خدا خواستند سر از سجده بردارند، ایشان را گرفتند و کنار خود گذاشتند.

وقتی حضرت دوباره به سجده رفتند، امام حسین دوباره بر پشت پیامبر سوار شد و گفت: «برو! برو!»

این‌کار را ادامه داد تا پیامبر نمازشان تمام شد.

یهودی‌ای (که این صحنه را دیده بود، به پیامبر) عرض کرد:

ای محمد! شما (مسلمانان) با کودکان طوری رفتار می‌کنید که ما (یهودیان) چنین نمی‌کنیم!

پیامبر فرمودند:

«بدان! شما نیز اگر به خدا و فرستاده‌اش ایمان داشتید، با کودکان مهربانی می‌کردید.»

یهودی عرض کرد:

پس من به خدا و فرستاده‌اش ایمان آوردم.

آن یهودی به‌این‌خاطر که دید پیامبر علی‌رغم مرتبه والایشان، چنان بزرگوارانه رفتار می‌کنند، مسلمان شد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۰۱ ، ۰۸:۱۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ إِسْمَاعِیلَ الْبَجَلِیِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِنْ لَمْ یَجِئْکَ الْبُکَاءُ فَتَبَاکَ فَإِنْ خَرَجَ مِنْکَ مِثْلُ رَأْسِ الذُّبَابِ فَبَخْ بَخْ.»

 الکافی، ج۲، ص۴۸۴

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«اگر گریه‌ات نیامد، تباکی کن (خود را به گریه وادار) که اگر به‌قدر سر مگس اشک از (چشم) تو خارج شود، به به (چه خوب!)»

 

 

 

...عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لِأَبِی بَصِیرٍ:

«إِنْ خِفْتَ أَمْراً یَکُونُ أَوْ حَاجَةً تُرِیدُهَا فَابْدَأْ بِاللَّهِ وَ مَجِّدْهُ وَ أَثْنِ عَلَیْهِ کَمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ صَلِّ عَلَى النَّبِیِّ ص وَ سَلْ حَاجَتَکَ وَ تَبَاکَ وَ لَوْ مِثْلَ رَأْسِ الذُّبَابِ إِنَّ أَبِی ع کَانَ یَقُولُ: «إِنَّ أَقْرَبَ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ مِنَ الرَّبِّ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ سَاجِدٌ بَاکٍ.»»

 الکافی، ج۲، ص۴۸۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که به ابوبصیر [از اصحاب ایشان که نابینا بوده است] فرمودند:

«اگر از چیزی ترسیدی یا حاجتی داشتی، با خدا آغاز کن[*]؛

او را - آن‌گونه که شایسته‌اش است - تمجید و ستایش کن، بر پیامبر صلوات بفرست، حاجتت را بخواه و خود را به گریه وادار، حتی به‌قدر سر مگس.

پدرم (امام باقر علیه‌السلام) می‌فرمودند:

«نزدیک‌ترین حالتی که بنده به پروردگار (عزّوجلّ) دارد، حالتی است که او در سجده گریان است.»»

 

 

 

...عَنْ سَعِیدِ بْنِ یَسَارٍ بَیَّاعِ السَّابِرِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: إِنِّی أَتَبَاکَى فِی الدُّعَاءِ وَ لَیْسَ لِی بُکَاءٌ. قَالَ:

«نَعَمْ وَ لَوْ مِثْلَ رَأْسِ الذُّبَابِ.»

 الکافی، ج۲، ص۴۸۳

 

از سعید بن یسار پارچه‌فروش نقل شده است:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

من در دعا تباکی می‌کنم (خود را به گریه وامی‌دارم)، درحالی‌که گریه ندارم.

حضرت فرمودند:

«بله، (اشکال ندارد.) حتی اگر به‌قدر سر مگس باشد.»

 

 

 

...عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: أَکُونُ أَدْعُو فَأَشْتَهِی الْبُکَاءَ وَ لَا یَجِیئُنِی وَ رُبَّمَا ذَکَرْتُ بَعْضَ مَنْ مَاتَ مِنْ أَهْلِی فَأَرِقُّ وَ أَبْکِی فَهَلْ یَجُوزُ ذَلِکَ؟ فَقَالَ:

«نَعَمْ فَتَذَکَّرْهُمْ فَإِذَا رَقَقْتَ فَابْکِ وَ ادْعُ رَبَّکَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى.»

 الکافی، ج۲، ص۴۸۳

 

از اسحاق بن عمار نقل شده است:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

(گاهی) دعا می‌کنم و دوست دارم گریه کنم، اما گریه‌ام نمی‌آید. گاهی به یاد بعضی از اقوامم که مرده است، می‌افتم و دلم نرم می‌شود و گریه می‌کنم. آیا این کار جایز است؟

حضرت فرمودند:

«بله، (ابتدا) از آنان یاد کن و وقتی دلت نرم شد، گریه کن و پروردگارت (تبارک‌وتعالی) را بخوان.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] مقصود این است که پیش از این‌که از دیگری کمک بخواهی، اول خداوند را بخوان.

 

 

مطلب مرتبط:

تأمّلی در معنای «تباکی»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۲:۳۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ التَّسْبِیحِ فِی الرُّکُوعِ وَ السُّجُودِ. فَقَالَ: «یَقُولُ فِی الرُّکُوعِ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَ فِی السُّجُودِ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَى. الْفَرِیضَةُ مِنْ ذَلِکَ تَسْبِیحَةٌ وَاحِدَةٌ وَ السُّنَّةُ ثَلَاثٌ‏ وَ الْفَضْلُ‏ فِی سَبْعٍ.»

 تهذیب‌الأحکام، ج۲، ص۷۶

 

هشام بن سالم گوید:

از امام صادق (علیه‌السلام) درباره ذکر تسبیح در رکوع و سجده سؤال کردم.

حضرت فرمودند:

«(نمازگزار) در رکوع می‌گوید: «سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ» و در سجده می‌گوید: «سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَى». واجبش یک بار تسبیح گفتن است، سنت، سه بار است و فضیلت در هفت بار گفتن است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۹ ، ۰۷:۴۵
ابوالفضل رهبر

 

درست است که از امیر مؤمنان نقل شده است:

«خوش ندارم مردی را ببینم که اثر سجده بر پیشانی‌اش نیست.» [الأصول‌الستةعشر، ص۱۲۳]

اما این اثر باید واقعاً بر اثر عبادت و سجده بسیار باشد نه چیز دیگر!

به روایت زیر توجه کنید...

 

...عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ ع:

«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَبْصَرَ رَجُلًا قَدْ دَبِرَتْ جَبْهَتُهُ فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ ص: «مَنْ یُغَالِبْ عَمَلَ اللَّهِ یَغْلِبْهُ وَ مَنْ یَهْجُرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُشَوِّهْ بِهِ وَ مَنْ یَخْدَعِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَخْدَعْهُ فَهَلَّا تَجَافَیْتَ بِجَبْهَتِکَ عَنِ الْأَرْضِ وَ لِمَ یُبْشَرُ وَجْهُکَ.»»

 الجعفریات، ص۵۱

 

از امام صادق، از پدرشان، از امیر مؤمنان (علیهم‌السلام) نقل شده است:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مردی را دیدند که پیشانی‌اش را با ساییدن (بر زمین) زخم کرده بود.

پیامبر به او فرمودند:

«هرکس با عمل خداوند ستیز کند، خداوند شکستش خواهد داد

و هرکس از خداوند (عزّوجلّ) روی گرداند، خداوند رسوایش خواهد کرد

و هرکس با خداوند (عزّوجلّ) نیرنگ ورزد، خداوند به او نیرنگ می‌زند.

پس چرا صورتت را از زمین فاصله ندادی؟ و چرا پوست صورتت ساییده شده است؟»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۸ ، ۱۱:۴۰
ابوالفضل رهبر

 

سَأَلَ رَجُلٌ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقَالَ لَهُ‏: یَا ابْنَ عَمِّ خَیْرِ خَلْقِ اللَّهِ! مَا مَعْنَى السَّجْدَةِ الْأُولَى؟ فَقَالَ: «تَأْوِیلُهَا اللَّهُمَّ إِنَّکَ مِنْهَا خَلَقْتَنَا یَعْنِی مِنَ الْأَرْضِ وَ تَأْوِیلُ رَفْعِ رَأْسِکَ وَ مِنْهَا أَخْرَجْتَنَا وَ تَأْوِیلُ السَّجْدَةِ الثَّانِیَةِ وَ إِلَیْهَا تُعِیدُنَا وَ رَفْعِ رَأْسِکَ وَ مِنْهَا تُخْرِجُنَا تَارَةً أُخْرَى.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۱، ص۳۱۴

 

مردی از امیر مؤمنان (علیه‌السلام) پرسید:

ای پسرعموی بهترین مخلوقات خداوند! معنای سجده اول چیست؟

حضرت فرمودند:

«تأویلِ[*] سجده اول، این است: خدایا! تو ما را از این – یعنی از زمین – خلق فرموده‌ای.

تاویل این‌که سرت را (از سجده اول) برمی‌داری، این است: خدایا! تو ما را از این خاک خارج نمودی [و به دنیا آوردی.]

تأویل سجده دوم، این است: خدایا تا ما را به زمین باز خواهی گرداند.

و تأویل این‌که سرت را (از سجده دوم) برمی‌داری، این است: خدایا! ما را بار دیگر از آن خارج می‌گردانی.»

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــ

[*] تأویل، یعنی تفسیر و تبیین یک چیز با برگرداندنِ آن به اصلش. در این‌جا یعنی تبیین معنای سجده و این‌که سجده در اصل برای چه تشریع گردیده است.

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــ

ما در طول شبانه‌روز حداقل ۱۷ رکعت نماز می‌خوانیم. اگر در هر شبانه‌روز ۱۷ مرتبه به معنای سجده‌هایمان؛ به مبدأ و معادمان، توجه داشته باشیم، در تنظیم رفتارمان در طول شبانه‌روز بسیار مؤثر خواهد بود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۲۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع یَوْماً: «یَا حَمَّادُ تُحْسِنُ أَنْ تُصَلِّیَ.» قَالَ فَقُلْتُ: یَا سَیِّدِی أَنَا أَحْفَظُ کِتَابَ حَرِیزٍ فِی الصَّلَاةِ. فَقَالَ: «لَا عَلَیْکَ یَا حَمَّادُ قُمْ فَصَلِّ.» قَالَ: فَقُمْتُ بَیْنَ یَدَیْهِ مُتَوَجِّهاً إِلَى الْقِبْلَةِ فَاسْتَفْتَحْتُ الصَّلَاةَ فَرَکَعْتُ وَ سَجَدْتُ. فَقَالَ: «یَا حَمَّادُ لَا تُحْسِنُ أَنْ تُصَلِّیَ مَا أَقْبَحَ بِالرَّجُلِ مِنْکُمْ یَأْتِی عَلَیْهِ سِتُّونَ سَنَةً أَوْ سَبْعُونَ سَنَةً فَلَا یُقِیمُ صَلَاةً وَاحِدَةً بِحُدُودِهَا تَامَّةً.» قَالَ حَمَّادٌ: فَأَصَابَنِی فِی نَفْسِی الذُّلُّ. فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ فَعَلِّمْنِی الصَّلَاةَ. فَقَامَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ مُنْتَصِباً فَأَرْسَلَ یَدَیْهِ جَمِیعاً عَلَى فَخِذَیْهِ قَدْ ضَمَّ أَصَابِعَهُ وَ قَرَّبَ بَیْنَ قَدَمَیْهِ حَتَّى کَانَ بَیْنَهُمَا قَدْرُ ثَلَاثِ أَصَابِعَ مُنْفَرِجَاتٍ وَ اسْتَقْبَلَ بِأَصَابِعِ رِجْلَیْهِ جَمِیعاً الْقِبْلَةَ لَمْ یُحَرِّفْهُمَا عَنِ الْقِبْلَةِ وَ قَالَ بِخُشُوعٍ اللَّهُ أَکْبَرُ. ثُمَّ قَرَأَ الْحَمْدَ بِتَرْتِیلٍ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ثُمَّ صَبَرَ هُنَیَّةً بِقَدْرِ مَا یَتَنَفَّسُ وَ هُوَ قَائِمٌ ثُمَّ رَفَعَ یَدَیْهِ حِیَالَ وَجْهِهِ وَ قَالَ اللَّهُ أَکْبَرُ وَ هُوَ قَائِمٌ. ثُمَّ رَکَعَ وَ مَلَأَ کَفَّیْهِ مِنْ رُکْبَتَیْهِ مُنْفَرِجَاتٍ وَ رَدَّ رُکْبَتَیْهِ إِلَى خَلْفِهِ حَتَّى اسْتَوَى ظَهْرُهُ حَتَّى لَوْ صُبَّ عَلَیْهِ قَطْرَةٌ مِنْ مَاءٍ أَوْ دُهْنٍ لَمْ تَزُلْ لِاسْتِوَاءِ ظَهْرِهِ وَ مَدَّ عُنُقَهُ وَ غَمَّضَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ سَبَّحَ ثَلَاثاً بِتَرْتِیلٍ فَقَالَ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ. ثُمَّ اسْتَوَى قَائِماً فَلَمَّا اسْتَمْکَنَ مِنَ الْقِیَامِ قَالَ سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ ثُمَّ کَبَّرَ وَ هُوَ قَائِمٌ وَ رَفَعَ یَدَیْهِ حِیَالَ وَجْهِهِ. ثُمَّ سَجَدَ وَ بَسَطَ کَفَّیْهِ مَضْمُومَتَیِ الْأَصَابِعِ بَیْنَ یَدَیْ رُکْبَتَیْهِ حِیَالَ وَجْهِهِ فَقَالَ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَى وَ بِحَمْدِهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ لَمْ یَضَعْ شَیْئاً مِنْ جَسَدِهِ عَلَى شَیْ‏ءٍ مِنْهُ وَ سَجَدَ عَلَى ثَمَانِیَةِ أَعْظُمٍ الْکَفَّیْنِ وَ الرُّکْبَتَیْنِ وَ أَنَامِلِ إِبْهَامَیِ الرِّجْلَیْنِ وَ الْجَبْهَةِ وَ الْأَنْفِ (وَ قَالَ: «سَبْعَةٌ مِنْهَا فَرْضٌ یُسْجَدُ عَلَیْهَا وَ هِیَ الَّتِی ذَکَرَهَا اللَّهُ فِی کِتَابِهِ فَقَالَ‏ «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً» وَ هِیَ الْجَبْهَةُ وَ الْکَفَّانِ وَ الرُّکْبَتَانِ وَ الْإِبْهَامَانِ وَ وَضْعُ الْأَنْفِ عَلَى الْأَرْضِ سُنَّةٌ.») ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ السُّجُودِ فَلَمَّا اسْتَوَى جَالِساً قَالَ اللَّهُ أَکْبَرُ ثُمَّ قَعَدَ عَلَى فَخِذِهِ الْأَیْسَرِ وَ قَدْ وَضَعَ ظَاهِرَ قَدَمِهِ الْأَیْمَنِ عَلَى بَطْنِ قَدَمِهِ الْأَیْسَرِ وَ قَالَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ ثُمَّ کَبَّرَ وَ هُوَ جَالِسٌ. وَ سَجَدَ السَّجْدَةَ الثَّانِیَةَ وَ قَالَ کَمَا قَالَ فِی الْأُولَى وَ لَمْ یَضَعْ شَیْئاً مِنْ بَدَنِهِ عَلَى شَیْ‏ءٍ مِنْهُ فِی رُکُوعٍ وَ لَا سُجُودٍ وَ کَانَ مُجَّنِّحاً وَ لَمْ یَضَعْ ذِرَاعَیْهِ عَلَى الْأَرْضِ. فَصَلَّى رَکْعَتَیْنِ عَلَى هَذَا وَ یَدَاهُ مَضْمُومَتَا الْأَصَابِعِ وَ هُوَ جَالِسٌ فِی التَّشَهُّدِ فَلَمَّا فَرَغَ مِنَ التَّشَهُّدِ سَلَّمَ. فَقَالَ: «یَا حَمَّادُ هَکَذَا صَلِّ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۳۱۱

 

از حماد بن عیسی[1] نقل شده است:

روزی امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمودند: «ای حماد! یک نماز خوب و زیبا بخوان!»

حماد گوید: عرض کردم: سرورم! من کتاب «حریز»[2] را که درباره نماز است، حفظ‌ام.

حضرت فرمودند: «اشکالی ندارد، حماد! بلند شو و نماز بخوان.»

حماد گوید: من مقابل حضرت بلند شدم، رو به قبله ایستادم و نمازم را آغاز کردم و رکوع و سجودی انجام دادم.

حضرت فرمودند: «حماد! نماز خوب و زیبایی نخواندی و چه‌قدر زشت است برای یکی از شما (شیعیان) که شصت‌هفتادسال از عمرش گذشته باشد، اما نتواند یک نماز با آدابِ کاملش بخواند.»

حماد گوید: من پیش خودم خیلی خجالت کشیدم و عرض کردم: فدایتان شوم، پس شما نماز خواندن را به من بیاموزید.

 

قیام و تکبیرة‌الإحرام

امام صادق (علیه‌السلام) رو به قبله ایستادند، دستانشان را کاملاً به بدنشان چسباندند و انگشتانشان را هم به هم چسباندند.

پاهایشان را به‌اندازه سه انگشت باز (یک وجب) از هم فاصله دادند و تمام انگشتانِ پاهایشان را رو به قبله قرار دادند، به‌نحوی‌که هیچ‌یک با قبله زاویه نداشتند.

آن‌گاه با تواضع، فرمودند: «الله اکبر».

 

قرائت

سپس حمد و قل‌هوالله‌احد را با ترتیل[3] خواندند. سپس درحالی‌که هنوز ایستاده بودند، به‌اندازه یک نفس کشیدن، صبر کردند (چیزی نگفتند و حرکتی انجام ندادند.)

بعد، دستانشان را تا کنار صورتشان بالا آوردند و درحالی‌که هنوز ایستاده‌بودند، فرمودند: «الله اکبر».

 

رکوع

سپس به رکوع رفتند و زانوهایشان را کاملاً با دو کف دستشان گرفتند، درحالی‌که انگشتانشان کاملاً باز بود.

زانوهایشان را آن‌قدر (با دستانشان) به عقب هُل دادند تا کمرشان کاملاً صاف شد، به‌نحوی‌که اگر قطره‌ای آب یا روغن روی آن ریخته می‌شد، به خاطرِ صاف بودنِ کمرشان، از روی آن نمی‌ریخت.

گردنشان را هم (به سمت جلو) کشیدند.

سپس سه بار با ترتیل فرمودند: «سبحانَ ربّیَ العظیمِ و بحمدِه».

 

قیام پس از رکوع

سپس ایستادند. وقتی قیامشان کامل شد، فرمودند: «سَمِعَ اللهُ لِمَن حَمِدَه» سپس درحالی‌که ایستاده بودند، تکبیر گفتند و دستانشان را تا کنار صورتشان بالا آوردند.

 

سجده اول

سپس به سجده رفتند و دستانشان را درحالی‌که انگشتانشان را به هم چسبانده بودند، روی زمین قرار دادند؛ (دستانشان) در راستای زانوهایشان و کنار صورتشان (قرار داشت.)

بعد، سه مرتبه فرمودند: «سبحانَ ربّیَ الأعلَی و بحمدِه».

هیچ‌یک از اعضای بدنشان به عضو دیگر تکیه نداشت.[4]

و هشت عضو بدنشان روی زمین قرار داشت؛ دو کف دست، دو زانو، دو انگشت شستِ پا، پیشانی و بینی...

 

نشستن بین دو سجده

سپس سر از سجده برداشتند و وقتی کاملاً نشستند، فرمودند: «الله اکبر».

سپس بر رانِ سمتِ چپ نشستند و روی پای راستشان را بر کفِ پای چپشان قرار دادند[5] و فرمودند: «أستغفرالله ربّی و أتوبُ إلیه» سپس درحالی‌که هنوز نشسته بودند، تکبیر گفتند.

 

سجده دوم

به سجده دوم رفتند و همان ذکری که در سجده اول گفته بودند را فرمودند.

هیچ‌یک از اعضای بدنشان بر عضو دیگر تکیه نداشت؛ چه در رکوع و چه در سجده.

بازوانشان هم (در حال سجده) از بدنشان فاصله داشت و ساعد دستانشان را نیز روی زمین قرار نداده بودند.

 

تشهد و سلام

بعد، رکعتِ دوم را نیز به همین نحو خواندند.

وقتی در تشهد نشسته بودند، انگشتانِ دستانشان را به هم چسبانده بودند.

وقتی تشهد را تمام کردند، سلام دادند و فرمودند: «حماد! این‌طور نماز بخوان.»

 

 الکافی، ج‏۳، ص۳۱۱

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] «حماد بن عیسی»؛ از اصحاب بزرگوار امام صادق، امام کاظم، امام رضا و امام جواد (علیهم‌السلام) بوده است.

[2] «حریز بن عبدالله سجستانی(سیستانی)»؛ از اصحاب امام صادق (علیه‌السلام) که احادیث مربوط به نماز را در کتابی جمع‌آوری و تدوین کرده بوده.

[3] «ترتیل»؛ یعنی شمرده‌شمرده خواندن، بیان صحیحِ حروف و وقف در صورت لزوم، نه زیاد تند و نه زیاد کند خواندن، توجه به معانی و تلنگر زدن به دل هنگامِ خواندنِ آیات تذکردهنده.

[4] مثلاً چنین نباشد که دستان به پهلوها تکیه داده شود، یا روی ران‌ها قرار داده شود، یا وزنِ شکم روی ران‌ها انداخته شود یا...

[5] به این حالت نشستن، اصطلاحاً «تورّک» گفته می‌شود.

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــــــ

بانوان گرامی توجه داشته باشند که حالت بدنِ خانم‌ها در نماز، اندکی با آن‌چه ذکر شد، متفاوت است. به موارد زیر دقت فرمایید:

- پاهای بانوان، در حالت قیام، به هم می‌چسبد، به خلاف آقایان که پاهایشان به‌اندازه یک وجب از هم فاصله دارند.

- دست‌های بانوان، در حالت رکوع، بالای زانوها قرار می‌گیرد و بدن به عقب هُل داده نمی‌شود.

- بدن بانوان، در حالت سجده، باید جمع‌وجور باشد؛ بازوان به بدن می‌چسبند، ساعدها روی زمین قرار می‌گیرند و بدن حتی‌الامکان به زمین نزدیک می‌شود.

- بانوان بین دو سجده و در حال تشهد و سلام، نباید به‌نحوی که توصیف شد (تورّک: قرار گرفتنِ رانِ چپ روی زمین و...)، بنشینند؛ بلکه در حالت دوزانو، باید پاهایشان به هم بچسبند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۷ ، ۲۳:۰۵
ابوالفضل رهبر

 ️

همان‌طور که می‌دانید پس از خواندن یا شنیدن چهار آیه از قرآن، واجب است فوراً به سجده رویم؛

آیه۱۵ سوره سجده، آیه۳۷ سوره فصلت، آیه۶۲ سوره نجم و آیه۱۹ سوره علق.

 

هرچند به فتوای مراجع، صِرف انجام سجده کافی است و گفتن ذکر لازم نیست، اما امام صادق (علیه‌السلام) ذکری را توصیه فرموده‌اند:

 

...عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ الْحَذَّاءِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِذَا قَرَأَ أَحَدُکُمُ‏ السَّجْدَةَ مِنَ‏ الْعَزَائِمِ‏ فَلْیَقُلْ فِی سُجُودِهِ: «سَجَدْتُ لَکَ تَعَبُّداً وَ رِقّاً لَا مُسْتَکْبِراً عَنْ عِبَادَتِکَ وَ لَا مُسْتَنْکِفاً وَ لَا مُتَعَظِّماً بَلْ أَنَا عَبْدٌ ذَلِیلٌ خَائِفٌ مُسْتَجِیرٌ.»»

 الکافی، ج۳، ص۳۲۸

 

از ایشان نقل شده است:

«هرگاه یکی از شما آیه سجده‌داری را قرائت کرد، در سجده‌اش بگوید:

«سَجَدْتُ لَکَ تَعَبُّداً وَ رِقّاً، لَا مُسْتَکْبِراً عَنْ عِبَادَتِکَ وَ لَا مُسْتَنْکِفاً وَ لَا مُتَعَظِّماً، بَلْ أَنَا عَبْدٌ ذَلِیلٌ خَائِفٌ مُسْتَجِیرٌ.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۷ ، ۲۳:۳۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ: أَدْنَى مَا یُجْزِئُ الْمَرِیضَ مِنَ التَّسْبِیحِ فِی الرُّکُوعِ وَ السُّجُودِ؟ قَالَ: «تَسْبِیحَةٌ وَاحِدَةٌ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۳۲۹

 

معاویه بن عمار گوید:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

کمترین مقداری که برای (ذکرِ) تسبیحِ رکوع و سجده‌ی مریض کفایت می‌کند، چیست؟

حضرت فرمودند:

«یک تسبیح (سبحان الله)»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۶ ، ۲۰:۰۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی بَکْرٍ الْحَضْرَمِیِّ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: «تَدْرِی أَیُّ شَیْ‏ءٍ حَدُّ الرُّکُوعِ وَ السُّجُودِ؟» قُلْتُ: لَا. قَالَ: «تُسَبِّحُ فِی الرُّکُوعِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ وَ فِی السُّجُودِ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَى وَ بِحَمْدِهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَمَنْ نَقَصَ وَاحِدَةً نَقَصَ ثُلُثَ صَلَاتِهِ وَ مَنْ نَقَصَ ثِنْتَیْنِ نَقَصَ ثُلُثَیْ صَلَاتِهِ وَ مَنْ لَمْ یُسَبِّحْ فَلَا صَلَاةَ لَهُ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۳۲۹

 

ابوبکر حَضرمی گوید:

امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند:

«آیا می‌دانی حدِ رکوع و سجده چیست؟»

عرض کردم:

خیر.

فرمودند:

«در رکوع، سه بار تسبیح می‌گویی؛ «سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ»

و در سجده، سه بار تسبیح می‌گویی؛ «سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَى وَ بِحَمْدِهِ»

پس هرکس یکی (از این سه تسبیح) را کم کند، یک‌سوم نمازش را کم کرده است،

و هرکس دو تا (از این سه تسبیح) را کم کند، دوسوم نمازش را کم کرده است،

و هرکس تسبیح نگوید، نمازی برایش باقی نمی‌ماند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۶ ، ۲۰:۰۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَیَابَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: أَدْعُو وَ أَنَا سَاجِدٌ؟ فَقَالَ: «نَعَمْ فَادْعُ لِلدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ فَإِنَّهُ رَبُّ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۳۲۳

 

عبدالرحمان‌بن‌سَیابه گوید:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

آیا در حالت سجده، (می‌توانم) دعا کنم؟

حضرت فرمودند:

«بله، برای دنیا و آخرت دعا کن؛ چراکه او (خداوند) پروردگار دنیا و آخرت است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۶ ، ۲۰:۰۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (عَلَیْهِمَا السَّلَامُ) قَالَ:

«أَوْحَى اللَّهُ إِلَى مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ): أَ تَدْرِی یَا مُوسَى، لِمَ انْتَجَبْتُکَ مِنْ خَلْقِی، وَ اصْطَفَیْتُکَ لِکَلَامِی فَقَالَ: لَا، یَا رَبِّ، فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ: أَنِّی اطَّلَعْتُ إِلَى الْأَرْضِ فَلَمْ أَجِدْ عَلَیْهَا أَشَدَّ تَوَاضُعاً لِی مِنْکَ، فَخَرَّ مُوسَى سَاجِداً وَ عَفَّرَ خَدَّیْهِ‏ فِی‏ التُّرَابِ‏ تَذَلُّلًا مِنْهُ لِرَبِّهِ (عَزَّ وَ جَلَّ)، فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ: ارْفَعْ رَأْسَکَ یَا مُوسَى، وَ أَمِرَّ یَدَکَ مَوْضِعَ سُجُودِکَ، وَ امْسَحْ بِهَا وَجْهَکَ وَ مَا نَالَتْهُ مِنْ بَدَنِکَ، فَإِنَّهُ أَمَانٌ مِنْ کُلِّ سُقْمٍ وَ دَاءٍ وَ آفَةٍ وَ عَاهَةٍ.»

 الأمالی(للطوسی)، ص۱۶۵

 

از امام جعفر‌بن‌محمدصادق (علیهماالسلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«خداوند به حضرت موسی‌بن‌عمران (علی‌نبیّناوآله‌وعلیه‌السلام) وحی فرمود:

«ای موسی! آیا می‌دانی برای‌چه تو را از میان مخلوقاتم برگزیدم و برای سخن گفتن (با خودم) انتخاب کردم؟»

حضرت موسی عرض کرد:

«پروردگارا! نه (نمی‌دانم).»

خداوند به او وحی فرمود:

«به‌راستی که من به زمین نظر افکندم و بر روی آن، کسی را متواضع‌تر از تو نسبت به خودم نیافتم.»

حضرت موسی به حالت سجده بر زمین افتاد و گونه‌هایش را از روی ذلت نسبت به پروردگارش، بر زمین مالید.

خداوند به او وحی فرمود:

«سرت را بالا بیاور و دستت را بر محل سجده‌ات بکش و با آن صورت و بدنت را مسح کن؛ که این کار موجب در امان بودن از هر بیماری و درد و آسیب و آفتی است.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۶ ، ۰۶:۱۶
ابوالفضل رهبر

 

روِیَ عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیِّ ع أَنَّهُ قَالَ: 

«عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ:
صلَاةُ الْإِحْدَى وَ الْخَمْسِینَ
و زِیَارَةُ الْأَرْبَعِینَ‏
و التَّخَتُّمُ فِی الْیَمِینِ
و تَعْفِیرُ الْجَبِینِ
و الْجَهْرُ بِـ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ.»

 

 المزار (للمفید)، ص۵۳ ؛ تهذیب الاحکام، ج۶، ص۵۲

 

از امام ابو محمد، حسن عسکری (علیهما السلام) روایت شده است که فرمودند:
« مؤمن(شیعه)[1] پنج علامت[2] دارد:
(خواندنِ) پنجاه و یک رکعت نماز (در روز)[3]
زیارت اربعین[4]
به دست راست، انگشتر کردن[5]
پیشانی بر خاک گذاشتن (در سجده نماز)[6]
بلند خواندن «بسم الله الرحمن الرحیم» (در تمام نمازها).[7]»[8]

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] برگرفته از مطالب استاد گرامی، علی شاه‌حسینی، در جلسه «بررسی اعتبار روایات زیارت اربعین»

[1] در بسیاری احادیث، مقصود از «مؤمن»، «شیعه» است. در این روایت نیز با این قرینه که پنج علامت ذکر شده، از اختصاصات شیعیان است، می‌توان گفت علامت‌های «شیعه» مراد است.

[2] «علامة»، نماد و نشانه‌ای است که بر چیزی می‌گذارند تا با آن شناخته شود و محور تجمع باشد؛ مانند عَلَمِ علمدارِ لشکر در میدان جنگ یا پرچمی که کاروان‌های زیارتی دست می‌گیرند تا افراد گم نشوند و حول آن جمع شوند.

[3] مقصود، هفده رکعت نماز فریضه(واجب)، به‌علاوه سی و چهار رکعت نماز نافله است. خواندن نمازهای نافله در کنار نمازهای فریضه، از سنت‌هایی است که تنها میان شیعیان رواج داشته و آن‌قدر به آن تأکید شده است که وقتی اصحاب به اهل بیت می‌گفتند: نمی‌دانیم چه تعداد از نافله‌های‌مان قضا شده، می‌فرمودند: آن‌قدر بخوانید که یقین کنید همه‌شان را خوانده‌اید. (متأسفانه امروزه این سنت میان شیعیان کم‌رنگ شده است، اما بنا بر برخی نقل‌ها، در گذشته، دشمنان شیعیان، برای شناسایی‌شان، به مساجد می‌رفتند و کسانی را که زیاد نماز می‌خواندند، دستگیر می‌کردند.)

[4] برخی گمان کرده‌اند، مقصود از «زیارت اربعین»، خواندن متن زیارت اربعین است، اما در واقع، مقصود، «زیارت قبر شریف امام حسین (علیه السلام) در روز اربعین» است. این حرکت، در طول تاریخ رایج بوده است و بعضی محققان، علت مخالفت خلفای اموی و عباسی با زیارت ایشان و گاه تخریب قبر مطهرشان را ترس از انسجام شیعیان به‌واسطه تجمع در روز اربعین می‌دانند. گزارشات تاریخی این موضوع، در کتب شیعه و اهل سنت موجود است. (به عنوان مثال، قُرطبیِ سنّی‌مذهب (متوفای ۶۷۱ق) در «التذکرة» (ج۲، ص۶۶۸) اشاره می‌کند که شیعیان معتقدند سر مبارک امام حسین (علیه السلام) در این روز به بدن ملحق شده است و زیارت ایشان در این روز را «زیارت اربعین» می‌نامند و...)

[5] سنت بر این بوده است که مسلمانان در دست راست، انگشتر داشته باشند و پیامبر و اهل بیت‌شان (صلوات الله علیهم) نیز همواره به این سنت تأکید داشتند. اما جالب است بدانید زمخشری (عالم بزرگ اهل سنت)، در «ربیع الابرار»، می‌گوید اولین کسی که به خلاف سنت عمل کرد و «انگشتر به دست چپ کردن» را شعار خود قرار داد، معاویه بود. (به نقل از الغدیر، ج۱۰، ص۲۱۰)

[6] همان‌طور که می‌دانید، «سجده بر خاک» نیز از خصوصیات شیعیان است و دیگر مسلمانان، خود را ملزم به رعایت این سنت نمی‌دانند.

[7] متأسفانه مدعیان سنت، به این سنت نیز عمل نمی‌کنند.

[8] امید است که شیعیان مجدداً تمام این نمادها را احیاء کنند و با این علامت‌ها شناخته شوند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۵ ، ۰۰:۴۳
ابوالفضل رهبر

 

 این مطلب پیش تر در قدس آنلاین منتشر شده است.

 

 یکی از اعمال مستحب بعد از نماز، سجده شکر است. چرا بعد از هر نماز، سجده شکر به جای آورده می شود؟ این سجده چگونه باید باشد؟

 

...حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ: «السَّجْدَةُ بَعْدَ الْفَرِیضَةِ شُکْراً لِلَّهِ تَعَالَى ذِکْرُهُ عَلَى مَا وَفَّقَ لَهُ الْعَبْدَ مِنْ أَدَاءِ فَرِیضَتِهِ وَ أَدْنَى مَا یُجْزِی فِیهَا مِنَ الْقَوْلِ أَنْ یُقَالَ شُکْراً لِلَّهِ شُکْراً لِلَّهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ.» قُلْتُ: فَمَا مَعْنَى قَوْلِهِ شُکْراً لِلَّهِ؟ قَالَ: «یَقُولُ هَذِهِ السَّجْدَةُ مِنِّی شُکْراً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى مَا وَفَّقَنِی لَهُ مِنْ خِدْمَتِهِ وَ أَدَاءِ فَرَائِضِهِ وَ الشُّکْرُ مُوجِبٌ لِلزِّیَادَةِ فَإِنْ کَانَ فِی الصَّلَاةِ تَقْصِیرٌ لَمْ یَتِمَّ بِالنَّوَافِلِ تَمَّ بِهَذِهِ السَّجْدَةِ.»[۱]

 

«حسن بن علی بن فَضّال»، از امام ابوالحسن الرضا (علیه السلام) نقل می کند که فرمودند:

«سجده بعد از نمازهای واجب یومیه، برای شکرِ خداوند تعالی است. این یاد خدا، به خاطر توفیقی است که بنده در انجام واجباتش یافته است و حداقل ذکری که در سجده شکر گفته می شود، این است که سه مرتبه گفته شود: «شکراً لله شکراً لله».»

حسن بن علی بن فضّال می گوید: عرض کردم: معنای «شکراً لله» چیست؟

امام رضا (علیه السلام) فرمودند:

«بنده می گوید: این سجده از جانب من، شکری است برای خداوند (عزّ و جلّ)، به این خاطر که مرا موفق ساخت که در خدمتش باشم و واجباتش را انجام دهم. شکر، موجب زیادت است،[۲] پس اگر در نماز، کوتاهی و نقصی صورت گیرد که با نمازهای نافله جبران نشود، با این سجده جبران خواهد شد.»

 

«سلیمان بن حفص مَروَزی» نیز نقل کرده است که امام ابوالحسن[۳] (علیه السلام) در نامه ای خطاب به من نوشتند:

«در سجده شکر، صد مرتبه بگو «شکراً شکراً» و اگر خواستی بگو «عفواً عفواً».»[۴]

 

 

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

[۱] عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج۱، ص۲۸۱.

[۲] چنان چه خداوند (تبارک و تعالی) فرموده است: «لَئنِ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ  وَ لَئنِ کَفَرْتمُ‏ إِنَّ عَذَابىِ لَشَدِیدٌ» ؛ «اگر شکرگزارى کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسى کنید، مجازاتم شدید است!» ؛ سوره ابراهیم، آیه۷، ترجمه آیت الله مکارم شیرازی.

[۳] شیخ صدوق، پس از ذکر این حدیث بیان می کند: از آنجا که «سلیمان بن حفص» هم از اصحاب امام کاظم و هم از اصحاب امام رضا (علیهما السلام) بوده است [و کنیه هر دو امام «ابوالحسن» بوده است،] مشخص نیست مقصودِ سلیمان، کدام امام است.

[۴] ...عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ حَفْصٍ الْمَرْوَزِیِّ قَالَ کَتَبَ إِلَیَّ أَبُو الْحَسَنِ ع «قُلْ فِی سَجْدَةِ الشُّکْرِ مِائَةَ مَرَّةٍ شُکْراً شُکْراً وَ إِنْ شِئْتَ عَفْواً عَفَواً»؛ عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏۱، ص۲۸۰.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۵ ، ۰۷:۲۱
ابوالفضل رهبر