دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گدایی» ثبت شده است

 

...عَنْ مِسْمَعِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ قَالَ: کُنَّا عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع بِمِنًى وَ بَیْنَ أَیْدِینَا عِنَبٌ نَأْکُلُهُ فَجَاءَ سَائِلٌ فَسَأَلَهُ فَأَمَرَ بِعُنْقُودٍ فَأَعْطَاهُ فَقَالَ السَّائِلُ لَا حَاجَةَ لِی فِی هَذَا إِنْ کَانَ دِرْهَمٌ قَالَ یَسَعُ اللَّهُ عَلَیْکَ فَذَهَبَ ثُمَّ رَجَعَ فَقَالَ رُدُّوا الْعُنْقُودَ فَقَالَ یَسَعُ اللَّهُ لَکَ وَ لَمْ‏ یُعْطِهِ‏ شَیْئاً ثُمَ‏ جَاءَ سَائِلٌ‏ آخَرُ فَأَخَذَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ثَلَاثَ حَبَّاتِ عِنَبٍ فَنَاوَلَهَا إِیَّاهُ فَأَخَذَ السَّائِلُ مِنْ یَدِهِ ثُمَّ قَالَ‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ الَّذِی رَزَقَنِی فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَکَانَکَ فَحَشَا مِلْ‏ءَ کَفَّیْهِ عِنَباً فَنَاوَلَهَا إِیَّاهُ فَأَخَذَهَا السَّائِلُ مِنْ یَدِهِ ثُمَّ قَالَ‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَکَانَکَ یَا غُلَامُ أَیُّ شَیْ‏ءٍ مَعَکَ مِنَ الدَّرَاهِمِ فَإِذَا مَعَهُ نَحْوٌ مِنْ عِشْرِینَ دِرْهَماً فِیمَا حَزَرْنَاهُ‏ أَوْ نَحْوِهَا فَنَاوَلَهَا إِیَّاهُ فَأَخَذَهَا ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ هَذَا مِنْکَ وَحْدَکَ لَا شَرِیکَ لَکَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَکَانَکَ فَخَلَعَ قَمِیصاً کَانَ عَلَیْهِ فَقَالَ الْبَسْ هَذَا فَلَبِسَهُ ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی کَسَانِی وَ سَتَرَنِی یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَوْ قَالَ جَزَاکَ اللَّهُ خَیْراً لَمْ یَدْعُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِلَّا بِذَا ثُمَّ انْصَرَفَ فَذَهَبَ قَالَ فَظَنَنَّا أَنَّهُ لَوْ لَمْ یَدْعُ لَهُ لَمْ یَزَلْ یُعْطِیهِ لِأَنَّهُ کُلَّمَا کَانَ یُعْطِیهِ حَمِدَ اللَّهَ أَعْطَاهُ.

 الکافی، ج‏۴، ص۴۹

 

مِسمَع بن عبدالملک گوید:

در سرزمین مِنا نزد امام صادق (علیه‌السلام) بودیم و جلویمان مقداری انگور بود که آن را می‌خوردیم.

سائلی آمد و از حضرت درخواستِ (کمک) کرد.

حضرت دستور دادند خوشه‌ای انگور به ایشان بدهند. خوشه انگور را به او دادند. 

سائل گفت: من نیازی به این ندارم. اگر درهم (سکه نقره) بود (آن را بدهید.)

حضرت فرمودند: «خداوند به تو وسعتِ (روزی) دهد.»

پس سائل رفت. بعد، برگشت و گفت: همان خوشه انگور را بدهید.

حضرت فرمودند: «خداوند به تو وسعتِ (روزی) دهد.» و چیزی به او ندادند.»

 

مِسمَع گوید:

سپس سائل دیگری آمد.

حضرت سه حبه انگور برداشتند و به سمت او گرفتند.

سائل آن را از دست حضرت گرفت و گفت: حمد مخصوص پروردگار جهان‌هاست؛ کسی که به من روزی داده است.

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «بایست!» آن‌گاه دو دستشان را پر از انگور کردند و به سمت او گرفتند.

سائل انگورها را از دست حضرت گرفت و گفت: حمد مخصوص پروردگار جهان‌هاست.

حضرت فرمودند: «بایست!» (آن‌گاه) به غلامشان خطاب کردند: «چقدر درهم همراهت داری؟»

 

مِسمَع گوید:

حدس می‌زنم نزد او حدود بیست درهم بود.

حضرت سکه‌ها را به سوی او گرفتند.

سائل سکه‌ها را گرفت و گفت: حمد مخصوص خداست. (ای خدا!) این از آنِ توست، هیچ شریکی برای تو نیست.

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «بایست!» آن‌گاه پیراهنی را که بر تن داشتند، در آوردند و فرمودند: «این را بپوش!»

سائل پیراهن را پوشید و گفت: حمد مخصوص خدایی است که مرا لباس داد و پوشانید. خداوند به شما جزای خیر دهد، ای ابوعبدالله!

سائل فقط همین دعا را برای حضرت کرد. سپس برگشت و رفت. (و امام کمک دیگری به او نکردند.)

 

مِسمَع گوید:

گمان ما این بود که اگر سائل برای حضرت دعا نمی‌کردند، ایشان همچنان به او می‌بخشیدند؛

زیرا ایشان هروقت به او چیزی می‌دادند و او خدا را حمد می‌کرد، باز به او می‌بخشیدند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۱:۲۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ زِیَادٍ الْقَنْدِیِّ عَمَّنْ ذَکَرَهُ قَالَ:

«إِذَا أَعْطَیْتُمُوهُمْ فَلَقِّنُوهُمُ الدُّعَاءَ فَإِنَّهُ یُسْتَجَابُ الدُّعَاءُ لَهُمْ فِیکُمْ وَ لَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ فِی أَنْفُسِهِمْ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۱۷

 

از امام صادق یا امام کاظم (علیهماالسلام) نقل شده است:

«هرگاه به آنان (کسانی که درخواست کمک کرده‌اند) چیزی بخشیدید، دعایی از زبانشان (در حق خودتان) بگیرید؛

زیرا دعای آنان در حق شما مستجاب است، اما دعایشان در حق خودشان مستجاب نیست.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۹:۴۴
ابوالفضل رهبر

 

همان‌طور که می‌دانید اهل‌بیت تأکید کرده‌اند که درخواستِ هیچ سائل(گدایی) را رد نکنیم.

گاهی پیش می‌آید که در روز چندین نفر جلوی ما را می‌گیرند و درخواست کمک می‌کنند. 

و گاهی وقتی بعضی‌شان را رد می‌کنیم، دچار عذاب وجدان می‌شویم.

آیا باید درخواست همه‌شان را اجابت کنیم؟

 

...عَنِ الْوَلِیدِ بْنِ صَبِیحٍ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَجَاءَهُ سَائِلٌ فَأَعْطَاهُ ثُمَّ جَاءَهُ آخَرُ فَأَعْطَاهُ ثُمَّ جَاءَهُ آخَرُ فَأَعْطَاهُ ثُمَّ جَاءَهُ آخَرُ فَقَالَ: «یَسَعُ اللَّهُ عَلَیْکَ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۱۶

 

ولید بن صَبیح نقل می‌کند:

نزد امام صادق (علیه‌السلام) بودم که...

سائلی نزد ایشان آمد و حضرت به او چیزی بخشیدند.

سپس شخص دیگری آمد و حضرت به او نیز چیزی بخشیدند.

سپس شخص دیگری آمد و حضرت باز به او چیزی بخشیدند.

سپس شخص دیگری آمد و حضرت (این‌بار) به او فرمودند:

«خداوند به تو وسعتِ (روزی) دهد.»

 

 

 

...عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ فِی السُّؤَّالِ: «أَطْعِمُوا ثَلَاثَةً إِنْ شِئْتُمْ أَنْ تَزْدَادُوا فَازْدَادُوا وَ إِلَّا فَقَدْ أَدَّیْتُمْ حَقَّ یَوْمِکُمْ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۱۷

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که درمورد درخواستِ سائل‌ها فرمودند:

«به سه نفر غذا دهید. اگر خواستید، به افراد بیشتری بدهید

و الّا (اگر نخواستید، گناهی بر شما نیست؛ زیرا) شما حقی را که آن روز بر گردنتان بوده، ادا کرده‌اید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۹:۴۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ سَدِیرٍ الصَّیْرَفِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أُطْعِمُ سَائِلًا لَا أَعْرِفُهُ مُسْلِماً؟ فَقَالَ: «نَعَمْ أَعْطِ مَنْ لَا تَعْرِفُهُ بِوَلَایَةٍ وَ لَا عَدَاوَةٍ لِلْحَقِّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» وَ لَا تُطْعِمْ مَنْ نَصَبَ لِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْحَقِّ أَوْ دَعَا إِلَى شَیْ‏ءٍ مِنَ الْبَاطِلِ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۱۳

 

سدیر بن حکیم صَیرَفی گوید:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

آیا به درخواست‌کننده(گدا)ای که نمی‌دانم مسلمان است یا نه، غذا بدهم؟

حضرت فرمودند:

«بله، به کسی که نمی‌دانی ولایت دارد یا با حق دشمنی دارد، کمک کن؛ به‌راستی‌که خداوند (عزّوجلّ) می‌فرماید: «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً»[1]؛ «با مردم زیبا سخن بگویید.»[2]

اما به کسی که (می‌دانی) با حقی دشمنی دارد یا به باطلی دعوت می‌کند، غذا نده.»

 

 

 

...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْفَضْلِ النَّوْفَلِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ السَّائِلِ یَسْأَلُ وَ لَا یُدْرَى مَا هُوَ؟ قَالَ: «أَعْطِ مَنْ وَقَعَتْ لَهُ الرَّحْمَةُ فِی قَلْبِکَ.» وَ قَالَ: «أَعْطِ دُونَ الدِّرْهَمِ.» قُلْتُ: أَکْثَرُ مَا یُعْطَى؟ قَالَ: «أَرْبَعَةُ دَوَانِیقَ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۱۴

فضل بن عبدالله نوفلی گوید:

از امام صادق (علیه‌السلام) سؤال شد:

در مورد درخواست‌کننده(گدا)ای که هویتش مشخص نیست، تکلیف چیست؟

حضرت فرمودند:

«به کسی که دلت نسبت به او به رحم آمد، کمک کن»

و فرمودند:

«کمتر از یک درهم (سکه نقره) کمک کن.»

راوی گوید: عرض کردم:

حداکثر چقدر بدهم؟

فرمودند:

«دوسومِ درهم.[3]»[4]

 

پاورقـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] سوره بقره، آیه۸۳.

[2] شاید ارتباط آیه با فرمایش امام این باشد که: جواب رد دادن به درخواست‌کننده (که جزئی از مردم است)، با «زیبا سخن گفتن» تعارض دارد و یکی از مصادیق زیبا سخن گفتن، این است که به کسی که درخواستی دارد، جواب رد ندهیم، هرچند غریبه‌ای باشد که او را نشناسیم.

[3] اگر هر درهم؛ معادل دو و نیم گرم نقره باشد و هر گرم نقره؛ حدود ۲۳۰۰تومان، حداکثر مقداری که می‌توان به چنین کسی کمک کرد، چیزی کمتر از ۴۰۰۰تومان است.

[4] پس به کسی که او را نمی‌شناسیم، نباید کمکِ زیادی کنیم. از طرفی اگر دلمان به حالش سوخت، نباید او را رد کنیم؛ شاید به این دلیل که به نوعی تکلیف به گردنمان می‌آید یا به این دلیل که اگر به کسی که دلمان به حالش سوخته، کمک نکنیم، کم‌کم سنگ‌دل می‌شویم و باب احسان بسته می‌شود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۹:۳۱
ابوالفضل رهبر

 

در روایات، به‌شدت از «درخواست از دیگران» نهی شده‌است، به عنوان نمونه:

 

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به ابوذر فرمودند:

«یَا أَبَا ذَرٍّ إِیَّاکَ وَ السُّؤَالَ فَإِنَّهُ ذُلٌّ حَاضِرٌ وَ فَقْرٌ تَتَعَجَّلُهُ وَ فِیهِ حِسَابٌ طَوِیلٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ.»

«ای ابوذر! از درخواست (از دیگران) بپرهیز، که درخواست کردن، موجب می‌شود: در آن لحظه خوار شوی، بعد دچار فقر شوی، و در روز قیامت، رسیدگی به حسابت طولانی شود.»

 

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۴، ص۳۷۵

 

 

اما این نهی، در سه مورد استثناء شده‌است:

 

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است: 

«عثمان بن عفوان بر درب مسجد نشسته‌بود، که مردی نزد او رفت و درخواست (پول) کرد.

عثمان دستور داد پنج درهم (سکه نقره) به او بدهند.

آن مرد به عثمان گفت: مرا راهنمایی کن (تا پول بیشتری جمع کنم).

عثمان با دستش به گوشه‌ای از مسجد که امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) و عبدالله بن جعفر[1] آن‌جا بودند، اشاره کرد و به او گفت: آن‌طرف، آن جوانان را که می‌بینی...

پس آن مرد نزد ایشان رفت و سلام کرد و از آن‌ها درخواست (پول) کرد.

امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) فرمودند: 

«یَا هَذَا إِنَّ الْمَسْأَلَةَ لَا تَحِلُّ إِلَّا فِی إِحْدَى ثَلَاثٍ دَمٍ مُفْجِعٍ أَوْ دَیْنٍ مُقْرِحٍ أَوْ فَقْرٍ مُدْقِعٍ. فَفِی أَیّهَا تَسأَلُ؟»

«ای مرد! درخواست کردن جایز نیست، مگر در سه مورد:

خون‌بهای مصیبت‌وار،

بدهیِ جان‌کاه،

و فقر زمین‌گیرکننده.[2]

حال، درخواست تو برای کدام‌یک از این‌هاست؟»

آن مرد عرض کرد: در مورد یکی از این سه مورد.

پس امام حسن (علیه‌السلام) دستور دادند پنجاه دینار (سکه طلا) به او بدهند،[3]

امام حسین (علیه‌السلام) نیز دستور دادند چهل و نه دینار به او بدهند،

عبدالله بن جعفر نیز دستور داد چهل و هشت دینار به او بدهند...»[4]

 

 الخصال، ج‏۱، ص۱۳۵

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] همسر حضرت زینب (سلام‌الله علیها).

[2] یعنی فقط در مواردی که حقیقةً انسان مضطر باشد و چاره‌ای نداشته باشد.

[3] جالب است که حضرات دیگر کنکاش نکردند و ریز نشدند. تنها خواستند آگاهی دهند و حجت را تمام کنند.

[4] این ادب نیز زیبا و قابل توجه است که انسان از بزرگ‌تر پیشی نگیرد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۶ ، ۲۲:۵۵
ابوالفضل رهبر