دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

 

...عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «لَقِیَ عَبَّادٌ الْبَصْرِیُ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ ص فِی طَرِیقِ مَکَّةَ فَقَالَ لَهُ یَا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ تَرَکْتَ الْجِهَادَ وَ صُعُوبَتَهُ وَ أَقْبَلْتَ عَلَى الْحَجِّ وَ لِینَتِهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى‏ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ» فَقَالَ لَهُ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع: «أَتِمَ‏ الْآیَةَ.» فَقَالَ: «التَّائِبُونَ‏ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ» فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع: «إِذَا رَأَیْنَا هَؤُلَاءِ الَّذِینَ هَذِهِ صِفَتُهُمْ فَالْجِهَادُ مَعَهُمْ أَفْضَلُ مِنَ الْحَجِّ.»»

 الکافی، ج‏۵، ص۲۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«عَبّاد بصری[1] در راه مکه امام سجاد (علیه‌السلام) را دید و به ایشان گفت:

ای علی بن الحسین! جهاد و سختی‌هایش را رها کرده‌ای و به حج و راحتی‌هایش روی آورده‌ای؟ خداوند (عزّوجلّ) می‌فرماید:

«به‌راستی‌که خداوند جان و مال مؤمنان را در ازای بهشت از آن‌ها می‌خرد. آن‌ها در راه خدا می‌کشند و کشته می‌شوند. این وعده‌ای حق است بر عهده‌ی خداوند، در تورات و انجیل و قرآن. چه کسی بیش از خداوند به عهدش وفادار است؟ پس شادمان باشید، به‌خاطر معامله‌ای که انجام داده‌اید. این، همان رستگاری بزرگ است.» (توبه:۱۱۱)

امام سجاد (علیه‌السلام) به او فرمودند:

«آیه را کامل کن!»

آن‌گاه (آیه بعد را تلاوت) فرمودند:

«(این مؤمنان) کسانی‌اند که توبه‌کننده و عابد و ستایش‌کننده و حمدکننده و روزه‌گیرنده و رکوع‌کننده و سجده‌کننده و امربه‌معروف‌کننده و نهی‌ازمنکرکننده و محافظت‌کننده از حدود الهی هستند. به این مؤمنان بشارت بده.» (توبه:۱۱۲)

سپس فرمودند:

«هروقت ما افرادی را ببینیم که این ویژگی‌ها را داشته باشند، جهاد به‌همراه این افراد از حج برتر خواهد بود.»[2]»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــ

[1] ظاهراً منظور، عَبّاد بن کثیر بصری است که از صوفیان و عابدان معروف مکه بوده است. لابد او حضرت زین‌العابدین (علیه‌السلام) را در عبادت رقیب خود می‌دیده و می‌خواسته طعنه‌ای به ایشان زده باشد.

[2] کنایه به حاکمان غاصب و کارگزارانِ بی‌صفتِ بنی‌امیه.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۷ ، ۲۲:۲۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی سَعِیدٍ عَقِیصَا قَالَ: لَمَّا صَالَحَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ ع مُعَاوِیَةَ بْنَ أَبِی سُفْیَانَ دَخَلَ عَلَیْهِ النَّاسُ فَلَامَهُ بَعْضُهُمْ عَلَى بَیْعَتِهِ فَقَالَ ع: «وَیْحَکُمْ مَا تَدْرُونَ مَا عَمِلْتُ وَ اللَّهِ الَّذِی عَمِلْتُ خَیْرٌ لِشِیعَتِی مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ أَوْ غَرَبَتْ أَ لَا تَعْلَمُونَ أَنَّنِی إِمَامُکُمْ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ عَلَیْکُمْ وَ أَحَدُ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ بِنَصٍّ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص عَلَیّ؟»َ قَالُوا: بَلَى. قَالَ: «أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّ الْخَضِرَ ع لَمَّا خَرَقَ السَّفِینَةَ وَ أَقَامَ الْجِدَارَ وَ قَتَلَ الْغُلَامَ کَانَ ذَلِکَ سَخَطاً لِمُوسَى بْنِ عِمْرَانَ إِذْ خَفِیَ عَلَیْهِ وَجْهُ الْحِکْمَةِ فِی ذَلِکَ وَ کَانَ ذَلِکَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى ذِکْرُهُ حِکْمَةً وَ صَوَاباً أَ مَا عَلِمْتُمْ‏ أَنَّهُ‏ مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلَّا وَ یَقَعُ‏ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ لِطَاغِیَةِ زَمَانِهِ إِلَّا الْقَائِمُ الَّذِی یُصَلِّی رُوحُ اللَّهِ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ ع خَلْفَهُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُخْفِی وِلَادَتَهُ وَ یُغَیِّبُ شَخْصَهُ لِئَلَّا یَکُونَ لِأَحَدٍ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ إِذَا خَرَجَ ذَلِکَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخِی الْحُسَیْنِ ابْنِ سَیِّدَةِ الْإِمَاءِ یُطِیلُ اللَّهُ عُمُرَهُ فِی غَیْبَتِهِ ثُمَّ یُظْهِرُهُ بِقُدْرَتِهِ فِی صُورَةِ شَابٍّ دُونَ أَرْبَعِینَ سَنَةً ذَلِکَ لِیُعْلَمَ‏ أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ.»

 کمال‌الدین‌وتمام‌النعمة، ج‏۱، ص۳۱۶

 

از ابوسعید عقیصا نقل شده است که گفت:

زمانی که امام حسن بن علی (علیهماالسلام) با معاویه بن ابی‌سفیان (علیهمااللعنة) صلح کردند، مردم نزد حضرت آمدند و ایشان را به‌خاطر بیعتشان (با معاویه) ملامت کردند.

امام حسن (علیه‌السلام) فرمودند:

«وای بر شما! شما آن‌چه من می‌دانم را درک نمی‌کنید. به خدا قسم، کاری که من کردم، برای شیعیانم بهتر است از هرآن‌چه که خورشید بر آن طلوع نموده و غروب کرده.

مگر شما نمی‌دانید که من امام شما هستم و اطاعت من بر شما واجب است؟ مگر نمی‌دانید که من، به فرموده رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، یکی از دو سرور جوانان اهل بهشت هستم؟»

مردم گفتند:

بله.

حضرت فرمودند:

«مگر نمی‌دانید که حضرت خِضر (علیه‌السلام) زمانی که آن کشتی را سوراخ کرد و آن دیوار را از نو ساخت و آن پسربچه را کُشت، این کارهایش موجب خشم موسی بن عمران (علیه‌السلام) شد؟

چراکه حکمت این کارها بر حضرت موسی پوشیده بود، درحالی‌که این کارها نزد خداوند (تعالی‌ذکره) حکمت و حقیقتی داشته‌اند.

مگر نمی‌دانید که هیچ‌یک از ما (اهل‌بیت) نیست،‌ مگراین‌که یبعتِ طاغوتِ زمانه‌اش به گردنش است، به‌جز آن قائمی (عجل‌الله‌تعالی) که عیسی بن مریم (علیهما‌السلام) پشت‌سر او نماز می‌خواند.

به‌همین‌خاطر است که خداوند (عزّوجلّ) ولادتش را مخفی می‌نماید و شخصش را غایب می‌کند تا هیچ بیعتی به گردنش نباشد.

هرگاه آن فرزند نهم از نوادگان برادرم امام حسین (علیه‌السلام) به امامت برسد، خداوند عمرش را در زمان غیبتش طولانی می‌گرداند، سپس با قدرتش او را به شکل جوانی زیرِ چهل‌ساله ظاهر می‌نماید، تا معلوم شود خداوند بر هر کاری تواناست.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۷ ، ۲۲:۲۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ:

«...وَ إِنَّهُ لَعَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ‏ مُتَعَلِّقٌ‏ بِهِ یَقُولُ یَا رَبِّ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی وَ إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى زُوَّارِهِ وَ إِنَّهُ أَعْرَفُ بِهِمْ وَ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ وَ مَا فِی رِحَالِهِمْ مِنْ أَحَدِهِمْ بِوُلْدِهِ وَ إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى مَنْ یَبْکِیهِ فَیَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ یَسْأَلُ أَبَاهُ الِاسْتِغْفَارَ لَهُ وَ یَقُولُ أَیُّهَا الْبَاکِی لَوْ عَلِمْتَ مَا أَعَدَّ اللَّهُ لَکَ لَفَرِحْتَ أَکْثَرَ مِمَّا حَزِنْتَ...»

 کامل‌الزیارات، ص۱۰۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که در ضمن حدیثی طولانی فرموده‌اند:

«...به‌راستی که امام حسین (علیه‌السلام) از جانب راست عرش، به آن معلّق است. می‌فرماید:

«پروردگارا! وعده‌ای که به من داده‌ای را عملی ساز. آن‌گاه به زائرانشان نگاه می‌اندازند.»

ایشان زائرانشان، نام آن‌ها را، نام پدرانشان را و آن‌چه در خورجین‌هایشان است را بهتر از فرزندانشان می‌شناسند.

بعد نگاه می‌کنند به کسی که برای ایشان گریه می‌کند، پس برایش طلب مغفرت می‌کنند و از پدرشان (امیرالمؤمنین علیه‌السلام) نیز می‌خواهند برای او طلب مغفرت کنند.

بعد به او می‌فرمایند:

«ای گریه‌کن! اگر می‌دانستی که خداوند چه پاداشی برایت آماده کرده است، شادی‌ات بیش از حزنت می‌بود...»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۷ ، ۲۲:۲۰
ابوالفضل رهبر

 

یکی از گوشه‌های مغفولِ تاریخ اسلام، سفر مهم و سرنوشت‌سازِ امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به یمن، برای فرمانروایی بر آن منطقه است.

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) پس از آن‌که افرادی را به یمن فرستادند که موفق نبودند، امیرالمؤمنین را برای نزدیک یک سال به میان یمنی‌های تازه‌مسلمان فرستادند.

پیامبر هنگام فرستادن امیرالمؤمنین توصیه مهمی به ایشان کردند و اهل‌بیت (علیهم‌السلام) میوه‌ی عمل ایشان به این توصیه را سال‌ها بعد چیدند. (در پانوشت به آثار این سفر اشاره می‌گردد.)

 

...عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ:

«بَعَثَنِی رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَى الْیَمَنِ وَ قَالَ لِی: «یَا عَلِیُّ لَا تُقَاتِلَنَّ أَحَداً حَتَّى تَدْعُوَهُ وَ ایْمُ اللَّهِ لَأَنْ یَهْدِیَ اللَّهُ عَلَى یَدَیْکَ رَجُلًا خَیْرٌ لَکَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ وَ غَرَبَتْ وَ لَکَ وَلَاؤُهُ یَا عَلِیُّ.»»

 الکافی، ج‏۵، ص۲۸

 

از امام صادق از امیرالمؤمنین (علیهماالسلام) نقل شده است:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مرا به یمن فرستادند و به من فرمودند:

«ای علی! هیچ‌کس را نکش مگراین‌که او را (به اسلام) دعوت کرده باشی.

به خدا قسم، قطعاً چنین است که اگر خداوند یک نفر را با دستان تو هدایت کند، برای تو بهتر است از (داشتنِ) هرآن‌چه که خورشید بر آن طلوع می‌کند و غروب می‌نماید

و ولایتش نیز از آنِ تو خواهد بود.»»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــ

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) چنان در این سفر موفق عمل کردند و چنان بذر محبت خود را در دل مردم یمن کاشتند که سال‌ها بعد همین یمنی‌ها دور ایشان جمع شدند و ایشان را به خلافت رساندند و در حکومت یاری کردند.

مالک اشتر، کمیل بن زیاد و بسیاری از اصحاب بزرگ امیرالمؤمنین یمنی بوده‌اند. علوی‌های ساکن کوفه عمدةً یمنی بوده‌اند. کوفه تا چندین قرن پایگاه شیعه بوده است.

یاران ائمه بعدی، عمدةً یمنی بوده‌اند. کوفه مرکز فقه و حدیث شیعه بوده است. قم، که امروز پایگاه فقه شیعه است، توسط عشری‌های کوفیِ یمنی‌الاصل شیعه شدند و تحدیث و فقاهت توسط مهاجران کوفی به قم وارد شد.

هنوز یمن پایگاه محبین اهل‌بیت است و هنگام ظهور امام زمان (عجل‌الله‌فرجه‌الشریف) بخش مهمی از یاران حضرت یمنی خواهند بود.

همه این‌ها، از ثمراتِ عملِ امیرالمؤمنین به توصیه پیامبر (صلوات‌الله‌علیهما) و تلاش ایشان برای هدایت انسان‌هاست.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۷ ، ۲۲:۱۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ النَّبِیُّ ص:

«مَنِ اغْتَابَ‏ مُؤْمِناً غَازِیاً أَوْ آذَاهُ أَوْ خَلَفَهُ فِی أَهْلِهِ بِسُوءٍ نُصِبَ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَیَسْتَغْرِقُ حَسَنَاتِهِ ثُمَّ یُرْکَسُ فِی النَّارِ إِذَا کَانَ الْغَازِی فِی طَاعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ.»

 الکافی، ج‏۵، ص۸

 

از امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«هرکس غیبتِ مؤمنِ رزمنده‌ای را کند یا اذیتش نماید یا در غیابش با خانواده‌اش بدرفتاری کند، روز قیامت به‌خاطر این کار مجازات می‌شود؛

اگر آن رزمنده مطیعِ خداوند (عزّوجلّ) باشد، کارهای نیکش از بین می‌روند و در آتش افکنده می‌شود.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۷ ، ۲۲:۱۲
ابوالفضل رهبر

 

اگر در موقعیتی قرار گیرید که مجبور باشید یکی از این دو گزینه را انتخاب کنید، «اولویت»تان کدام است؟

- نجات شیعه‌ای که «جان»اش در خطر است
- نجات شیعه‌ای که «دین»اش در خطر است
کدام را انتخاب می‌کنید؟

 

سُئِلَ الْبَاقِرُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ ع: إِنْقَاذُ الْأَسِیرِ الْمُؤْمِنِ مِنْ مُحِبِّینَا مِنْ یَدِ النَّاصِبِ یُرِیدُ أَنْ یُضِلَّهُ بِفَضْلِ لِسَانِهِ وَ بَیَانِهِ أَفْضَلُ، أَمْ إِنْقَاذُ الْأَسِیرِ مِنْ أَیْدِی [أَهْلِ‏] الرُّومِ؟ قَالَ الْبَاقِرُ ع لِلرَّجُلِ: «أَخْبِرْنِی أَنْتَ عَمَّنْ رَأَى رَجُلًا مِنْ خِیَارِ الْمُؤْمِنِینَ یَغْرَقُ وَ عُصْفُورَةٌ تَغْرَقُ لَا یَقْدِرُ عَلَى‏ تَخْلِیصِهِمَا بِأَیِّهِمَا اشْتَغَلَ فَاتَهُ الْآخَرُ أَیُّهُمَا أَفْضَلُ أَنْ یُخَلِّصَهُ؟» قَالَ الرَّجُلُ مِنْ خِیَارِ الْمُؤْمِنِینَ. قَالَ ع: «فَبُعْدُ مَا سَأَلْتَ فِی الْفَضْلِ أَکْثَرُ مِنْ بُعْدِ مَا بَیْنَ هَذَیْنِ، إِنَّ ذَاکَ یُوَفِّرُ عَلَیْهِ دِینَهُ وَ جِنَانَ رَبِّهِ وَ یُنْقِذُهُ مِنَ النِّیرَانِ، وَ هَذَا الْمَظْلُومُ إِلَى الْجِنَانِ یَصِیرُ.»

 التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری، ص۳۴۹

 

از امام باقر (علیه‌السلام) سؤال شد:

آیا آزاد کردنِ اسیری که از محبّین شماست و به دست فردی ناصبی (دشمنِ سرسختِ اهل‌بیت) افتاده که می‌خواهد او را با خوش‌زبانی و کلامش گمراه کند، پرفضیلت‌تر است یا آزاد کردنِ (شیعه‌ی) اسیری که به دستِ رومیان اسیر است (و قصد کشتنش را دارند)؟

امام باقر (علیه‌السلام) به سؤال‌کننده فرمودند:

«تو خودت اگر یکی از بهترین مؤمنین در حال غرق شدن باشد و از طرفی یک گنجشنگ در حال غرق شدن باشد، و نتوانی هردو آن‌ها را نجات دهی، سراغ کدام‌یک می‌روی و دیگری را رها می‌کنی تا بمیرد؟ نجات دادنِ کدام‌یک اولویت دارد؟»

آن مرد عرض کرد:

(معلوم است؛ نجات دادنِ) یکی از بهترین مؤمنین.

حضرت فرمودند:

«فاصله فضیلتِ نجات دادنِ یکی از بهترین مؤمنین و نجات دادن گنجشک، بیشتر است از فاصله فضیلتِ نجات دادنِ شیعه‌ای است که در دست آن ناصبی اسیر است و شیعه‌ای که در دست رومی‌هاست؛ زیرا:

آن (کسی که محبّ ما را از دست ناصبی نجات می‌دهد،) دین او و بهشتش را حفظ می‌کند و او را از آتش جهنم می‌رهاند

و این (مسلمانی که در دست رومیان اسیر است،) مظلومی است که به بهشت منتقل می‌شود.»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــ

شاید اگر به عقل ناقص ما باشد، بگوییم نجات جان اولویت دارد؛ چراکه تا جان در بدن نباشد، نوبت به دین و ایمان نمی‌رسد.

اما اگر توجه داشته باشیم که دنیا فقط یک معبر کوتاه است که باید به سلامت از آن عبور کرد، نظرات و تصمیمات و رفتارهایمان بالکل تغییر کند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۷ ، ۲۲:۰۳
ابوالفضل رهبر

 

ماجرای صفوان جمّال(شتردار) را شاید شنیده باشید؛ یکی از راویان حدیث شیعه و اصحاب امام کاظم (علیه‌السلام) که شغلش کرایه دادن شتر بود.

در روایت زیر به تذکر مهمی که امام کاظم (علیه‌السلام) در مورد نوع تعامل با حاکمان غاصب زمانه به او دادند، اشاره شده است:

  

...حَدَّثَنِی صَفْوَانَ بْنُ مِهْرَانَ الْجَمَّالُ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ (ع) فَقَالَ لِی: «یَا صَفْوَانُ کُلُّ شَیْ‏ءٍ مِنْکَ حَسَنٌ جَمِیلٌ مَا خَلَا شَیْئاً وَاحِداً!» قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ أَیُّ شَیْ‏ءٍ؟ قَالَ: «إِکْرَاؤُکَ جِمَالَکَ مِنْ هَذَا الرَّجُلِ.» یَعْنِی هَارُونَ. قُلْتُ: وَ اللَّهِ مَا أَکْرَیْتُهُ أَشَراً وَ لَا بَطَراً وَ لَا لِصَیْدٍ وَ لَا لِلَّهْوِ وَ لَکِنِّی أُکْرِیهِ لِهَذَا الطَّرِیقِ یَعْنِی طَرِیقَ مَکَّةَ، وَ لَا أَتَوَلَّاهُ بِنَفْسِی وَ لَکِنْ أَنْصِبُ مَعَهُ غِلْمَانِی، فَقَالَ لِی: «یَا صَفْوَانُ أَ یَقَعُ کِرَاؤُکَ‏ عَلَیْهِمْ‏؟» قُلْتُ: نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاکَ. قَالَ: فَقَالَ لِی: «أَ تُحِبُّ بَقَاءَهُمْ حَتَّى یَخْرُجَ کِرَاؤُکَ؟» قُلْتُ نَعَمْ. قَالَ: «فَمَنْ أَحَبَّ بَقَاءَهُمْ فَهُوَ مِنْهُمْ وَ مَنْ کَانَ مِنْهُمْ کَانَ وَرَدَ النَّارَ.» قَالَ صَفْوَانُ: فَذَهَبْتُ وَ بِعْتُ جِمَالِی عَنْ آخِرِهَا، فَبَلَغَ ذَلِکَ إِلَى هَارُونَ، فَدَعَانِی فَقَالَ: لِی یَا صَفْوَانُ بَلَغَنِی أَنَّکَ بِعْتَ جِمَالَکَ. قُلْتُ: نَعَمْ. فَقَالَ: لِمَ؟ قُلْتُ: أَنَا شَیْخٌ کَبِیرٌ وَ أَنَّ الْغِلْمَانَ لَا یَفُونَ بِالْأَعْمَالِ. فَقَالَ: هَیْهَاتَ أَیْهَاتَ إِنِّی لَأَعْلَمُ مَنْ أَشَارَ عَلَیْکَ بِهَذَا أَشَارَ عَلَیْکَ بِهَذَا مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ. قُلْتُ: مَا لِی وَ لِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ؟! فَقَالَ: دَعْ هَذَا عَنْکَ فَوَ اللَّهِ لَوْ لَا حُسْنُ صُحْبَتِکَ لَقَتَلْتُکَ.

 رجال‌الکشی، ص۴۴۱

 

از صفوان بن مهران جمّال نقل شده است:

(روزی) خدمت امام کاظم (علیه‌السلام) رسیدم.

حضرت به من فرمودند: «ای صفوان! همه‌چیزِ تو خوب و زیباست، به‌جز یک‌چیز.»

عرض کردم: فدایتان شوم، چه چیزی؟

حضرت فرمودند: «این‌که شترهایت را به این مرد کرایه می‌دهی.» منظور حضرت هارون‌الرشید بود.

عرض کردم: به خدا قسم، من شترهایم را برای تفریح و لااُبالی‌گری یا برای شکار و خوشگذرانی، به او کرایه نداده‌ام، بلکه برای استفاده در مسیر مکه (حج) به او کرایه داده‌ام. خودم هم به‌دنبال او نمی‌روم، بلکه غلامانم را به همراهش می‌فرستم.

حضرت به من فرمودند: «آیا (وقتی شترهایت را کرایه می‌دهی،) مبلغِ کرایه را به تو بده‌کار می‌شوند؟»

عرض کردم: بله، فدایتان شوم.

فرمودند: «آیا دوست داری که زنده بمانند تا (برگردد و) کرایه‌ات را بپردازند؟»

عرض کردم: بله.

فرمودند: «کسی که دوست داشته باشد آنان زنده بمانند، از آنان است و کسی که از آنان باشد، به آتشِ (جهنم) وارد می‌شود.»

صفوان گوید: من (پس شنیدن این سخن) رفتم و تمام شترهایم را فروختم. این خبر به هارون‌الرشید رسید.

پس مرا خواست و به من گفت: ای صفوان! به من خبر رسیده که تا شترهایت را فروخته‌ای.

گفتم: بله.

هارون گفت: چرا؟

گفتم: من پیرمردی سال‌خورده‌ام و غلامانم نیز کارهایشان را درست انجام نمی‌دهند.

گفت: بعید است، گمان نمی‌کنم (راست بگویی.) من می‌دانم که با اشاره چه کسی این کار را کرده‌ای؛ با اشاره موسی‌بن‌جعفر.

گفتم: مرا با موسی‌بن‌جعفر چه کار؟!

هارون گفت: این اتهام (ارتباط به امام کاظم) را از خود دور کن. به خدا قسم، اگر هم‌نشینِ خوبی (برایم) نبودی، تو را می‌کشتم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۷ ، ۲۱:۵۸
ابوالفضل رهبر

 

روایت است که پیامبران به پشت (رو به آسمان) می‌خوابند، مؤمنین به پهلوی راستشان، منافقین به پهلوی چپشان و شیاطین به رو (دَمَر) می‌خوابند. (الکافی، ج‏۱، ص۵۱۳)

 

دمر خوابیدن، آن‌قدر ناپسند است که از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«مَنْ‏ رَأَیْتُمُوهُ‏ نَائِماً عَلَى‏ وَجْهِهِ فَأَنْبِهُوهُ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۱، ص۵۰۳

 

«هرکس را دیدید که به رو خوابیده، بیدارش کنید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۷ ، ۱۳:۱۲
ابوالفضل رهبر

 

از محمدبن‌مسلم نقل شده است که از امام باقر یا امام صادق (علیهماالسلام) درباره خوابیدنِ بعد از نماز صبح سؤال کرد. حضرت فرمودند:

«إِنَّ الرِّزْقَ یُبْسَطُ تِلْکَ السَّاعَةَ فَأَنَا أَکْرَهُ أَنْ یَنَامَ الرَّجُلُ تِلْکَ السَّاعَةَ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۱، ص۵۰۱

 

«روزی، در همین ساعت گسترده(پخش) می‌شود.

به‌همین‌خاطر است که من خوش ندارم کسی در این ساعت بخوابد.»

 

 

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که درباره این کلام خداوند (عزّوجلّ)؛ «فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً»؛ «سوگند به فرشتگانی که چیزها (روزی‌ها) را تقسیم می‌کنند.» (ذاریات:۴)، فرمودند:

«الْمَلَائِکَةُ تُقَسِّمُ أَرْزَاقَ بَنِی آدَمَ مَا بَیْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ فَمَنْ نَامَ فِیمَا بَیْنَهُمَا نَامَ عَنْ رِزْقِهِ.»

 تهذیب‌الأحکام، ج‏۲، ص۱۳۹

 

«فرشتگان، روزیِ انسان‌ها را بین طلوع فجر و طلوع خورشید تقسیم می‌کنند.

پس کسی که در بین‌الطلوعین خواب بماند، از روزی‌اش خواب مانده (محروم شده است.)»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۷ ، ۱۳:۱۰
ابوالفضل رهبر

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«أَتَى أَعْرَابِیٌّ إِلَى النَّبِیِّ ص فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی‏ کُنْتُ‏ ذَکُوراً وَ إِنِّی صِرْتُ نَسِیّاً فَقَالَ أَ کُنْتَ تَقِیلُ قَالَ نَعَمْ قَالَ وَ تَرَکْتَ ذَاکَ قَالَ نَعَمْ قَالَ عُدْ فَعَادَ فَرَجَعَ إِلَیْهِ ذِهْنُهُ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۱، ص۵۰۳

 

«عرب بادیه‌نشینی نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد و عرض کرد: ای رسول خدا! من حافظه خوبی داشتم، اما فراموش‌کار شده‌ام. 

حضرت فرمودند: آیا قبلاً خواب قیلوله می‌کردی؟ 

عرض کرد: بله، اما قیلوله را ترک کرده‌ام. 

فرمودند: به روال قبلی برگرد.

آن شخص به روال قبلی بازگشت و قوّت حافظه‌اش نیز برگشت.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۷ ، ۲۱:۳۴
ابوالفضل رهبر

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«النَّوْمُ أَوَّلَ النَّهَارِ خُرْقٌ وَ الْقَائِلَةُ نِعْمَةٌ وَ النَّوْمُ‏ بَعْدَ الْعَصْرِ حُمْقٌ وَ النَّوْمُ بَیْنَ الْعِشَاءَیْنِ یَحْرِمُ الرِّزْقَ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۱، ص۵۰۲

 

«خوابیدن در ابتدای روز؛ خُرق[*] است،

خواب قیلوله؛ نعمت است،

خوابیدن بعد از (وقت فضیلتِ نمازِ) عصر؛ حماقت است

و خوابیدن بین (نمازهای) مغرب و عشاء؛ انسان را از رزق محروم می‌کند.»

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] برای این واژه، معانیِ متعددی برشمرده‌اند که بنده به صحتِ هیچ‌یک اطمینان نیافتم؛ حماقت، ضعفِ عقل، فقر، محرومیت و...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۷ ، ۲۱:۳۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع:‏

«کَتَبَ اللَّهُ الْجِهَادَ عَلَى الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ فَجِهَادُ الرَّجُلِ‏ بَذْلُ‏ مَالِهِ‏ وَ نَفْسِهِ‏ حَتَّى یُقْتَلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ جِهَادُ الْمَرْأَةِ أَنْ تَصْبِرَ عَلَى مَا تَرَى مِنْ أَذَى زَوْجِهَا وَ غَیْرَتِهِ.»

 الکافی، ج‏۵، ص۹

 

از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است: 

«خداوند «جهاد» را (هم) برای مردان و (هم) برای زنان واجب نموده است؛

جهاد مرد؛ این است که مال و جانش را ارزانی دارد تا در راه خدا کشته شود

و جهاد زن؛ این است که بر «اذیت»های شوهرش و «غیرتِ» او صبر کند.»

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــــ

ساخت مرد و روحیات او، متناسب با وظایفی است که در دنیا به عهده دارد.

خداوند در قرآن، وظیفه مردان در قبال زنان را چنین بیان فرموده است: «الرِّجالُ‏ قَوَّامُونَ‏ عَلَى النِّساءِ» (نساء:۳۴)

- او برای «تأمین نیازهای خانواده‌اش»، بیرون منزل مشغول کارهای سخت و سروکله زدن با دیگران است و طبیعةً باید «جسمی ستبر» و «روحیه‌ای مستحکم» داشته باشد.

- از طرفی برای «حفظ سلامتِ خانواده‌اش» در برابر آسیب‌هایی که آن‌ها را تهدید می‌کند، باید متّصف به «صفت غیرت» باشد.

بنابراین مردان، بالقوه در معرض این آسیب هست که نتواند برخوردشان را با همسرشان کنترل کنند و رفتار معتدلی با آن‌ها داشته باشند.

به‌همین‌خاطر است که زنان به‌طور معمول، در معرض چنین آزارهایی هستند و امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) صبر بر این آزارها و نیز صبر بر ابراز غیرت مردان را «جهاد زنان» اعلام فرموده‌اند؛

جهادی که هم «واجب» است و هم «پاداش فوق‌العاده‌ای» در پی دارد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۷ ، ۲۱:۴۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ صَفْوَانَ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا ع أَخْبِرْنِی عَنِ الْإِمَامِ مَتَى یَعْلَمُ أَنَّهُ إِمَامٌ حِینَ یَبْلُغُهُ أَنَّ صَاحِبَهُ قَدْ مَضَى أَوْ حِینَ یَمْضِی مِثْلَ أَبِی الْحَسَنِ قُبِضَ بِبَغْدَادَ وَ أَنْتَ هَاهُنَا؟ قَالَ: «یَعْلَمُ ذَلِکَ حِینَ یَمْضِی صَاحِبُهُ.» قُلْتُ: بِأَیِّ شَیْ‏ءٍ؟ قَالَ: «یُلْهِمُهُ اللَّهُ.»

 الکافی، ج‏۱، ص۳۸۱

 

از صفوان بن یحیی نقل شده است که گفت:

به امام رضا (علیه‌السلام) عرض کردم:

مرا آگاه کنید که امام چه زمانی می‌فهمد که او امام است؟ زمانی که به او خبر می‌رسد امام قبلی از دنیا رفته است؟ یا زمانی که او از دنیا رفت؟ مثل وقتی که (پدرتان) امام کاظم (علیه‌السلام) در بغداد از دنیا رفت و شما این‌جا (در مدینه) بودید؟

حضرت فرمودند:

«زمانی که امام قبلی از دنیا برود، متوجه می‌شود.»

عرض کردم:

به چه وسیله‌ای؟

حضرت فرمودند:

«خداوند به او الهام می‌کند.»

 

 

 

...عَنْ هَارُونَ بْنِ الْفَضْلِ قَالَ: رَأَیْتُ أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ فِی الْیَوْمِ الَّذِی تُوُفِّیَ فِیهِ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَقَالَ: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‏ مَضَى أَبُو جَعْفَرٍ ع» فَقِیلَ لَهُ: وَ کَیْفَ عَرَفْتَ؟ قَالَ: «لِأَنَّهُ تَدَاخَلَنِی ذِلَّةٌ لِلَّهِ لَمْ أَکُنْ أَعْرِفُهَا.»

 الکافی، ج‏۱، ص۳۸۱

 

از هارون بن فضل نقل شده است که گفت:

امام هادی (علیه‌السلام) را در روزی که (پدرشان) امام جواد (علیه‌السلام) از دنیا رفت، دیدم.

حضرت فرمودند:

«إنا لله و إنا إلیه راجعون. (پدرم) امام جواد از دنیا رفت.»

به ایشان عرض شد:

چگونه متوجه شدید؟!

حضرت فرمودند:

«زیرا چنان ذلتی در برابر خداوند به من دست داد، که تاکنون آن را در خود ندیده بودم.»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــ

فکر می‌کنید چرا خداوند هنگام انتقال این مسؤولیت سنگین و این مقام والا، «ذلت در برابر پروردگار» را در امام به اوج می‌رساند؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۷ ، ۲۱:۳۴
ابوالفضل رهبر

 

رَوَى إِبْرَاهِیمُ بْنُ هَاشِمٍ أَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ أَبِی عُمَیْرٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ کَانَ رَجُلًا بَزَّازاً فَذَهَبَ مَالُهُ وَ افْتَقَرَ وَ کَانَ لَهُ عَلَى رَجُلٍ عَشَرَةُ آلَافِ دِرْهَمٍ فَبَاعَ دَاراً لَهُ کَانَ یَسْکُنُهَا بِعَشَرَةِ آلَافِ دِرْهَمٍ وَ حَمَلَ الْمَالَ إِلَى بَابِهِ فَخَرَجَ إِلَیْهِ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عُمَیْرٍ فَقَالَ: مَا هَذَا؟ قَالَ: هَذَا مَالُکَ الَّذِی لَکَ عَلَیَّ. قَالَ: وَرِثْتَهُ؟ قَالَ: لَا. قَالَ: وُهِبَ لَکَ؟ قَالَ: لَا. قَالَ: فَقَالَ: فَهُوَ ثَمَنُ ضَیْعَةٍ بِعْتَهَا؟ قَالَ: لَا. قَالَ: فَمَا هُوَ؟ قَالَ: بِعْتُ دَارِیَ الَّتِی أَسْکُنُهَا لِأَقْضِیَ دَیْنِی. فَقَالَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عُمَیْرٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ: حَدَّثَنِی ذَرِیحٌ الْمُحَارِبِیُّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: «لَا یُخْرَجُ‏ الرَّجُلُ‏ عَنْ‏ مَسْقَطِ رَأْسِهِ‏ بِالدَّیْنِ‏» ارْفَعْهَا فَلَا حَاجَةَ لِی فِیهَا وَ اللَّهِ إِنِّی مُحْتَاجٌ فِی وَقْتِی هَذَا إِلَى دِرْهَمٍ وَ مَا یَدْخُلُ مِلْکِی مِنْهَا دِرْهَمٌ.

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۳، ص۱۹۰

 

از ابراهیم بن هاشم نقل شده است:

«محمد بن ابی‌عُمَیر» بزّاز (پارچه‌فروش) بود. اموالش را از دست داد و فقیر شد.

او از مردی ده‌هزار درهم طلب داشت. آن مرد خانه‌اش را که در آن زندگی می‌کرد، ده‌هزار درهم فروخت و پولش را نزد محمد بن ابی‌عمیر آورد.

ابن ابی‌عمیر از خانه بیرون آمد و پرسید: این چیست؟

مرد گفت: این پول خودت است که از من طلب داشتی.

پرسید: آن را به ارث برده‌ای؟

گفت: نه.

 پرسید: کسی به تو بخشیده است؟

گفت: نه.

 پرسید: پس پول زمین کشاورزی‌ات است که فروخته‌ای؟

گفت: نه.

ابن ابی‌عمیر: پس چیست؟

مرد گفت: خانه‌ام را که در آن زندگی می‌کردم، فروختم تا بدهی‌ام را بپردازم.

محمد بن ابی‌عمیر (رضی‌الله‌عنه) گفت: ذَریح مُحاربی از امام صادق (علیه‌السلام) برایم نقل کرده است که حضرت فرمودند:

«نباید کسی به‌خاطر بدهی از زادگاهش بیرون شود.»

این پول را بردار! نیاز من در آن نیست. به خدا سوگند، الآن به یک درهم محتاجم، اما از این پول یک درهم هم برنخواهم داشت.

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــــــ

«محمد بن ابی‌عمیر»؛ از بزرگ‌ترین و معتبرترین فقها و محدثان شیعه بوده که محضر سه امام را درک کرده است؛ امام کاظم، امام رضا و امام جواد (علیهم‌السلام).

بنا به نقل شیخ مفید از این ماجرا، علت تنگ‌دستیِ ابن ابی‌عمیر، حبس هفده‌ساله او (توسط خلیفه عباسی) بوده است. (الإختصاص، ص۸۶) 

همان‌طور که می‌دانید شیعیان، به‌ویژه امامان و بزرگانشان، به شدت تحت فشار خلفای جائر وقت بوده‌اند و به شدت تقیه می‌کرده‌اند.

ابن‌ابی‌عمیر نیز، هم در زمان هارون الرشید و هم در زمان مأمون (البته بعد از شهادت امام رضا علیه‌السلام) دچار زندان و شکنجه شده بود و اموالش به تاراج رفته بود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۷ ، ۲۱:۳۰
ابوالفضل رهبر

 

عَمْرُو بْنُ دِینَارٍ قَالَ: کَانَ یَقُولُ الْحُسَیْنُ ع:

«شَرُّ خِصَالِ‏ الْمُلُوکِ‏ الْجُبْنُ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَ الْقَسْوَةُ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَ الْبُخْلُ عِنْدَ الْإِعْطَاءِ.»

 مناقب آل‌أبی‌طالب (لابن‌شهرآشوب)، ج‏۴، ص۶۵

 

عَمرو بن دینار گوید: امام حسین (علیه‌السلام) می‌فرمودند:

«بدترین خصلت‌های فرمانروایان، عبارت‌اند از:

- ترس از دشمنان،

- سنگ‌دلی نسبت به ضعیفان

- و بخل ورزیدن هنگام دادنِ (امکانات به مردم.)»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۷ ، ۲۱:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

عَمْرُو بْنُ دِینَارٍ قَالَ: دَخَلَ الْحُسَیْنُ ع عَلَى أُسَامَةَ بْنَ زَیْدٍ وَ هُوَ مَرِیضٌ وَ هُوَ یَقُولُ: وَا غَمَّاهْ! فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ ع: «وَ مَا غَمُّکَ یَا أَخِی؟» قَالَ: دَیْنِی وَ هُوَ سِتُّونَ أَلْفَ دِرْهَمٍ. فَقَالَ الْحُسَیْنُ: «هُوَ عَلَیَّ.» قَالَ: إِنِّی أَخْشَى أَنْ أَمُوتَ. فَقَالَ الْحُسَیْنُ: «لَنْ تَمُوتَ حَتَّى أَقْضِیَهَا عَنْکَ.» قَالَ: فَقَضَاهَا قَبْلَ مَوْتِهِ.

 مناقب آل‌أبی‌طالب (لابن‌شهرآشوب)، ج‏۴، ص۶۵

 

از عَمرو بن دینار نقل شده است:

(روزی) امام حسین (علیه‌السلام) بر «اسامة بن زید» که در بستر بیماری بود، وارد شد.

اسامه می‌گفت: وای از این غم!

امام حسین (علیه‌السلام) به او فرمودند: «غمت چیست برادرم؟»

عرض کرد: بدهی‌ای دارم که شصت‌هزار درهم است.

حضرت فرمودند: «بدهی‌ات با من.»

اسامه عرض کرد: می‌ترسم بمیرم (و تا وقتی بدهی‌ام پرداخت شود، در عذاب باشم.)

حضرت فرمودند: «قبل از این‌که بمیری، بدهی‌ات را پرداخت می‌کنم.»

عَمرو بن دینار گوید: امام حسین (علیه‌السلام) قبل از مرگ اسامه، بدهی‌اش را پرداخت کرد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۷ ، ۲۱:۲۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ هَارُونَ بْنِ خَارِجَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِذَا کَانَ‏ النِّصْفُ‏ مِنْ‏ شَعْبَانَ‏ نَادَى مُنَادٍ مِنَ الْأُفُقِ الْأَعْلَى أَلَا زَائِرِی قَبْرِ الْحُسَیْنِ ارْجِعُوا مَغْفُوراً لَکُمْ وَ ثَوَابُکُمْ عَلَى رَبِّکُمْ وَ مُحَمَّدٍ نَبِیِّکُمْ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۵۸۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هرگاه نیمه ماه شعبان فرا رسد، ندادهنده‌ای از جانب افق اعلی، ندا سرمی‌دهد:

«ای زائران مزار حسین! (به خانه‌هایتان) بازگردید، درحالی‌که آمرزیده شده‌اید و پاداشتان بر عهده پروردگارتان و پیامبرتان محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۷ ، ۲۳:۱۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَمِعْتُهُ یَقُولُ: «لِمَوْضِعِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع حُرْمَةٌ مَعْلُومَةٌ مَنْ عَرَفَهَا وَ اسْتَجَارَ بِهَا أُجِیرَ.» قُلْتُ: صِفْ‏ لِی‏ مَوْضِعَهَا. قَالَ: «امْسَحْ مِنْ مَوْضِعِ قَبْرِهِ الْیَوْمَ خَمْسَةً وَ عِشْرِینَ ذِرَاعاً مِنْ قُدَّامِهِ وَ خَمْسَةً وَ عِشْرِینَ ذِرَاعاً عِنْدَ رَأْسِهِ وَ خَمْسَةً وَ عِشْرِینَ ذِرَاعاً مِنْ نَاحِیَةِ رِجْلَیْهِ وَ خَمْسَةً وَ عِشْرِینَ ذِرَاعاً مِنْ خَلْفِهِ وَ مَوْضِعُ قَبْرِهِ مِنْ یَوْمَ دُفِنَ رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ وَ مِنْهُ مِعْرَاجٌ یُعْرَجُ مِنْهُ بِأَعْمَالِ زُوَّارِهِ إِلَى السَّمَاءِ وَ لَیْسَ مِنْ مَلَکٍ وَ لَا نَبِیٍّ فِی السَّمَاوَاتِ إِلَّا وَ هُمْ یَسْأَلُونَ اللَّهَ أَنْ یَأْذَنَ لَهُمْ فِی زِیَارَةِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع فَفَوْجٌ یَنْزِلُ وَ فَوْجٌ یَعْرُجُ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۵۸۸

 

از اسحاق بن عمّار نقل شده است:

از امام صادق (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمودند:

«برای مکان قبر امام حسین (علیه‌السلام) حرمتِ مشخصی هست که اگر کسی این حرمت را بشناسد و به قبر ایشان پناه ببرد، پناه داده می‌شود.»

اسحاق گوید: عرض کردم:

این مکان را برای من توصیف فرمایید.

حضرت فرمودند:

«امروز از محل قبر ایشان، (این چهار جهت را) اندازه بگیر: بیست و پنج ذِراع (حدود ده‌دوازده متر) از ناحیه مقابل قبر (سمت قبله)، بیست و پنج ذراع از ناحیه بالای سر مبارک، بیست و پنج ذراع از ناحیه پایین پا و بیست و پنج ذراع از ناحیه پشت قبر.

مزار ایشان از روزی که دفن شده‌اند، باغی است از باغ‌های بهشت و معراجی است که اعمال زائرانش از آن‌جا به آسمان صعود می‌کند.

هیچ فرشته‌ای و هیچ پیامبری در آسمان‌ها نیست، مگر‌آن‌که از خداوند درخواست می‌کنند که به آن‌ها اجازه دهد به زیارت مزار امام حسین (علیه‌السلام) روند.

پس (همواره) دسته‌ی عظیمی (بر مزار ایشان) فرود می‌آیند و دسته عظیمی (از فرشتگان و پیامبران، پس از زیارت) به آسمان می‌روند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۷ ، ۲۰:۰۱
ابوالفضل رهبر

 

مُوسَى بْنُ سَیَّارٍ قَالَ: کُنْتُ مَعَ الرِّضَا ع وَ قَدْ أَشْرَفَ عَلَى حِیطَانِ طُوسٍ وَ سَمِعْتُ وَاعِیَةً فَاتَّبَعْتُهَا فَإِذَا نَحْنُ بِجَنَازَةٍ فَلَمَّا بَصُرْتُ بِهَا رَأَیْتُ سَیِّدِی وَ قَدْ ثَنَى رِجْلَهُ عَنْ فَرَسِهِ ثُمَّ أَقْبَلَ نَحْوَ الْجَنَازَةِ فَرَفَعَهَا ثُمَّ أَقْبَلَ یَلُوذُ بِهَا کَمَا تَلُوذُ السَّخْلَةُ بِأُمِهَّا ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَیَّ وَ قَالَ: «یَا مُوسَى بْنَ سَیَّارٍ مَنْ شَیَّعَ جَنَازَةَ وَلِیٍّ مِنْ أَوْلِیَائِنَا خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ لَا ذَنْبَ عَلَیْهِ.» حَتَّى إِذَا وُضِعَ الرَّجُلُ عَلَى شَفِیرِ قَبْرِهِ رَأَیْتُ سَیِّدِی قَدْ أَقْبَلَ فَأَفْرَجَ النَّاسُ عَنِ الْجَنَازَةِ حَتَّى بَدَا لَهُ الْمَیِّتُ فَوَضَعَ یَدَهُ عَلَى صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ: «یَا فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ أَبْشِرْ بِالْجَنَّةِ فَلَا خَوْفَ عَلَیْکَ بَعْدَ هَذِهِ السَّاعَةِ.» فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ هَلْ تَعْرِفُ الرَّجُلِ فَوَ اللَّهِ؟ إِنَّهَا بُقْعَةٌ لَمْ تَطَأْهَا قَبْلَ یَوْمِکَ هَذَا! فَقَالَ لِی: «یَا مُوسَى بْنَ سَیَّارٍ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّا مَعَاشِرَ الْأَئِمَّةِ تُعْرَضُ عَلَیْنَا أَعْمَالُ شِیعَتِنَا صَبَاحاً وَ مَسَاءً فَمَا کَانَ مِنَ التَّقْصِیرِ فِی أَعْمَالِهِمْ سَأَلْنَا اللَّهَ تَعَالَى الصَّفْحَ لِصَاحِبِهِ وَ مَا کَانَ مِنَ الْعُلُوِّ سَأَلْنَا اللَّهَ الشُّکْرَ لِصَاحِبِهِ.»

 مناقب آل‌أبی‌طالب (لابن‌شهرآشوب)، ج‏۴، ص۳۴۱

 

از موسی‌بن‌سیّار نقل شده است:

من همراه امام رضا (علیه‌السلام) بودم که ایشان به حومه طوس وارد شدند. صدای شیون و زاری‌ای شنیدم. صدا را دنبال کردم تا به جنازه‌ای رسیدیم.

وقتی چشمم به جنازه افتاد، دیدم که آقایم (امام رضا علیه‌السلام) از اسب پیاده شدند. سپس به سوی جنازه رفتند، آن را بلند کردند و مثل برّه‌ای که به مادرش می‌چسبد، آن را به خود چسباندند.

سپس رو به من کردند و فرمودند:

«ای موسی‌بن‌سیّار! کسی که جنازه یکی از یارانِ ما را تشییع کند، از گناهانش جدا می‌شود؛ مثل روزی که از مادرش او را زاییده، گناهانی به گردنش نخواهد بود.»

(جنازه را تشییع کردیم) تا این‌که آن مرد را کنار قبرش گذاشتند. دیدم مولایم (امام رضا علیه‌السلام) جلو رفتند و مردم را که دور میّت جمع بودند، کنار زدند. دستشان را بر سینه او گذاشتند.

سپس (به میت) فرمودند:

«ای فلانی پسر فلانی! بهشت را به تو مژده می‌دهم. پس، از این ساعت به بعد، ترسی نخواهی داشت.»

موسی‌بن‌سیّار گوید: عرض کردم:

فدایتان شوم، مگر این مرد را می‌شناسید؟ به خدا قسم، شما تا امروز به این منطقه قدم نگذاشته بودید!

حضرت بن من فرمودند:

«ای موسی‌بن‌سیّار! مگر نمی‌دانی که همه ما امامان، اعمال شیعیانمان، هنگام طلوع آفتاب و غروب آن، بر ما عرضه می‌شود.

اگر کوتاهی‌ای در اعمالشان باشد، از خداوندِ بلندمرتبه می‌خواهیم از گناهان صاحبش درگذرد و اگر نیکی‌ای در آن باشد، از خداوند می‌خواهیم شاکرِ صاحبش باشد.»[*]

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــ

[*] پیش‌تر یادداشتی درباره این‌که خداوند چگونه شاکرِ نیکیِ بنده‌اش است، نوشته بودم که علاقه‌مندان را به مطالعه آن دعوت می‌کنم.

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــ

حواسمان باشد که امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) تک‌تک شیعیانشان را به‌خوبی می‌شناسند.

اول روز، اعمال شب گذشته و آخر روز، اعمال همان روزشان به حضرت عرضه می‌شود.

درست است که امام نسبت به شیعیانشان شدیداً مهربان‌اند، اما حیای گربه کجاست؟!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۷ ، ۱۹:۵۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ یَزِیدَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ ع یَقُولُ:

«یَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ ابْنِی مُوسَى اسْمُهُ اسْمُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع فَیُدْفَنُ فِی أَرْضِ طُوسَ وَ هِیَ بِخُرَاسَانَ یُقْتَلُ فِیهَا بِالسَّمِّ فَیُدْفَنُ فِیهَا غَرِیباً مَنْ زَارَهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَجْرَ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ»

 الأمالی(للصدوق)، ص۱۱۸

 

از حسین‌بن‌یزید از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«از میان فرزندانِ پسرم موسى (علیه‌السلام)، مردى (از مدینه) خارج می‌شود که هم‌نام امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است. در سرزمین طوس که در خراسان است، دفن می‌شود. در آن‌جا با زهر کشته می‌شود و درحالی‌که غریب است، دفن می‌شود.

هرکس او را زیارت کند، درحالی‌که حقش (حقانیتِ امامتش) را می‌شناسد، خداوند (عزّوجلّ) پاداش کسی که پیش از فتحِ (مکه؛ یعنی پیش از قدرت گرفتن اسلام، برای پیروزی اسلام) انفاق کرده باشد و جنگیده باشد را به او می‌دهد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۷ ، ۱۳:۳۸
ابوالفضل رهبر