دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۷ مطلب در شهریور ۱۳۹۶ ثبت شده است

 

...عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ، قَالَ: کنَّا عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیهِ السَّلَامُ) إِذْ دَخَلَ عَلَیهِ سَدِیرٌ الصَّیرَفِی، فَسَلَّمَ وَ جَلَسَ، فَقَالَ لَهُ: «یا سَدِیرُ، مَا کثُرَ مَالُ رَجُلٍ قَطُّ إِلَّا عَظُمَتِ الْحُجَّةُ لِلَّهِ (تَعَالَی) عَلَیهِ، فَإِنْ قَدَرْتُمْ أَنْ تَدْفَعُوهَا عَنْ أَنْفُسِکمْ فَافْعَلُوا.» فَقَالَ لَهُ: یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، بِمَا ذَا؟ قَالَ: «بِقَضَاءِ حَوَائِجِ إِخْوَانِکمْ مِنْ أَمْوَالِکمْ.»

 الأمالی(للطوسی)، ص۳۰۲

 

داود بن سِرحان گوید:

نزد امام صادق (علیه‌السلام) بودیم که سَدیر صَیرفیّ[1] بر ایشان وارد شد، سلام کرد و نشست.

حضرت فرمودند:

«ای سدیر! هرگز مال کسی زیاد نگشته، مگراین‌که حجت خداوند بر او عظیم‌تر شده‌است.[2] پس اگر توانستید این حجت را از خود دور کنید، چنین کنید.»

سدیر گفت:

ای فرزند رسول خدا! با چه چیز؟

حضرت فرمودند:

«با برآوردن نیازهای برادرانتان، از اموالتان.»

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] سدیر از شیعیان اهل کوفه بوده و چنان‌چه از لقبش (صیرفی) پیداست، شغل او صرّافی بوده‌است. صاحبان این شغل، از ثروت‌مندان زمانه خود بوده‌اند.

[2] «اتمام حجت» به این معناست که طرف مقابل، هرکاری برای آگاه‌سازی و هدایت ما لازم بوده‌است را انجام داده و هیچ عذر و بهانه‌ای برای کوتاهی ما باقی نگذاشته‌است. این‌که حجت خداوند بر ما عظمت یابد نیز به این معناست که اتمام حجت او نسبت به ما سخت‌تر شود و راه بر ما بسته‌تر گردد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۶ ، ۰۶:۳۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا ع یقُولُ:

«لَا یجْتَمِعُ الْمَالُ إِلَّا بِخِصَالٍ خَمْسٍ بِبُخْلٍ شَدِیدٍ وَ أَمَلٍ طَوِیلٍ وَ حِرْصٍ غَالِبٍ وَ قَطِیعَةِ الرَّحِمِ وَ إِیثَارِ الدُّنْیا عَلَی الْآخِرَةِ.»

 عیون‌أخبارالرضا، ج۱، ص۲۷۶

 

محمدبن‌اسماعیل گوید شنیدم که امام رضا (علیه‌السلام) می‌فرمودند:

«مال(ثروت) جمع نمی‌شود، مگر با پنج چیز:

1. بخل شدید،

2. آرزوی دراز،

3. حرصی که غالب شده باشد،

4. قطع رَحِم (رسیدگی نکردن به خویشان)،

5. ترجیح دنیا بر آخرت.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۶ ، ۰۶:۳۴
ابوالفضل رهبر

 

...قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:

«إِنَّمَا أَعْطَاکمُ اللَّهُ هَذِهِ الْفُضُولَ مِنَ الْأَمْوَالِ لِتُوَجِّهُوهَا حَیثُ وَجَّهَهَا اللَّهُ وَ لَمْ یعْطِکمُوهَا لِتَکنِزُوهَا.»

 الکافی، ج۴، ص۳۲

 

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«خداوند «اموال ‌زیادی» را تنها به این دلیل به شما عطا فرموده که آن را در جایی به کار گیرید که خداوند نظر دارد و هرگز آن را به شما نداده تا ذخیره‌اش کنید.»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] مالی که از بیش از مصرف و نیاز ماست، اگر در مسیر درست به جریان نیفتد، می‌گندد و می‌گنداند.

[2] شاید بتوان با این دسته احادیث، «پس‌انداز» کردن مال را مردود دانست و در عوض، «به جریان انداختن» آن در فعالیت‌های اقتصادی یا امور خیریه (مانند وقف، قرض‌الحسنه، کمک به محرومان و...) را توصیه نمود. (نیاز به تحقیق و تأمل بیش‌تر)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۶ ، ۰۶:۳۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (عَلَیْهِمَا السَّلَامُ) قَالَ:

«أَوْحَى اللَّهُ إِلَى مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ): أَ تَدْرِی یَا مُوسَى، لِمَ انْتَجَبْتُکَ مِنْ خَلْقِی، وَ اصْطَفَیْتُکَ لِکَلَامِی فَقَالَ: لَا، یَا رَبِّ، فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ: أَنِّی اطَّلَعْتُ إِلَى الْأَرْضِ فَلَمْ أَجِدْ عَلَیْهَا أَشَدَّ تَوَاضُعاً لِی مِنْکَ، فَخَرَّ مُوسَى سَاجِداً وَ عَفَّرَ خَدَّیْهِ‏ فِی‏ التُّرَابِ‏ تَذَلُّلًا مِنْهُ لِرَبِّهِ (عَزَّ وَ جَلَّ)، فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ: ارْفَعْ رَأْسَکَ یَا مُوسَى، وَ أَمِرَّ یَدَکَ مَوْضِعَ سُجُودِکَ، وَ امْسَحْ بِهَا وَجْهَکَ وَ مَا نَالَتْهُ مِنْ بَدَنِکَ، فَإِنَّهُ أَمَانٌ مِنْ کُلِّ سُقْمٍ وَ دَاءٍ وَ آفَةٍ وَ عَاهَةٍ.»

 الأمالی(للطوسی)، ص۱۶۵

 

از امام جعفر‌بن‌محمدصادق (علیهماالسلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«خداوند به حضرت موسی‌بن‌عمران (علی‌نبیّناوآله‌وعلیه‌السلام) وحی فرمود:

«ای موسی! آیا می‌دانی برای‌چه تو را از میان مخلوقاتم برگزیدم و برای سخن گفتن (با خودم) انتخاب کردم؟»

حضرت موسی عرض کرد:

«پروردگارا! نه (نمی‌دانم).»

خداوند به او وحی فرمود:

«به‌راستی که من به زمین نظر افکندم و بر روی آن، کسی را متواضع‌تر از تو نسبت به خودم نیافتم.»

حضرت موسی به حالت سجده بر زمین افتاد و گونه‌هایش را از روی ذلت نسبت به پروردگارش، بر زمین مالید.

خداوند به او وحی فرمود:

«سرت را بالا بیاور و دستت را بر محل سجده‌ات بکش و با آن صورت و بدنت را مسح کن؛ که این کار موجب در امان بودن از هر بیماری و درد و آسیب و آفتی است.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۶ ، ۰۶:۱۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«مَنْ عَرَضَ لِأَخِیهِ الْمُسْلِمِ الْمُتَکَلِّمِ فِی حَدِیثِهِ فَکَأَنَّمَا خَدَشَ وَجْهَهُ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۶۶۰

 

امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل فرموده‌اند:

«هرکس در میان سخن برادر مسلمانش بپرد (و حرفش را قطع کند)، مانند این است که صورتش را (با ناخن) بخراشد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۶ ، ۰۶:۱۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: لَمَّا خَرَجَ أَبُو جَعْفَرٍ ع مِنَ الْمَدِینَةِ إِلَى بَغْدَادَ فِی الدَّفْعَةِ الْأُولَى مِنْ خَرْجَتَیْهِ قُلْتُ لَهُ عِنْدَ خُرُوجِهِ: جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکَ فِی هَذَا الْوَجْهِ فَإِلَى مَنِ الْأَمْرُ بَعْدَکَ فَکَرَّ بِوَجْهِهِ إِلَیَّ ضَاحِکاً وَ قَالَ: «لَیْسَ الْغَیْبَةُ حَیْثُ ظَنَنْتَ فِی هَذِهِ السَّنَةِ» فَلَمَّا أُخْرِجَ بِهِ الثَّانِیَةَ إِلَى الْمُعْتَصِمِ صِرْتُ إِلَیْهِ فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ أَنْتَ خَارِجٌ فَإِلَى مَنْ هَذَا الْأَمْرُ مِنْ بَعْدِکَ فَبَکَى حَتَّى اخْضَلَّتْ لِحْیَتُهُ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَیَّ فَقَالَ «عِنْدَ هَذِهِ یُخَافُ عَلَیَّ الْأَمْرُ مِنْ بَعْدِی إِلَى ابْنِی عَلِیٍّ.»

 الکافی، ج‏۱، ص۳۲۳

 

اسماعیل‌بن‌مهران گوید:

هنگامی که امام جواد (علیه‌السلام) برای بار اول از دو بار خروجشان، از مدینه به بغداد خارج شدند، موقع عزیمتشان به ایشان عرض کردم:

فدایتان شوم، از این راه که می‌روید، برایتان نگرانم. پس از شما امر (امامت) با چه کسی است؟

در حالی که می‌خندیدند، به من رو کردند و فرمودند:

«غیبت من در این سال، آن‌طور که گمان‌کرده‌ای نیست.»

 

اما وقتی برای بار دوم به سوی معتصم (فرزند هارون‌الرشید و برادر مأمون لعنة‌الله‌علیهم) ره‌سپار شدند، نزدشان رفتم و عرض کردم:

فدایتان شوم، شما (از شهر) خارج می‌شوید. پس از شما امر (امامت) با چه کسی است؟

حضرت آن‌قدر گریستند که محاسنشان تر شد. سپس به من رو کردند و فرمودند:

«بایسته است که برای سفر امسالم، نگرانی باشد. امر (امامت) پس از من، با پسرم علی (امام علی‌بن‌محمد هادی علیهماالسلام) است.»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ضمن تسلیت شهادت حضرت جوادالائمه (علیهم‌السلام)، عرض می‌کنم که شایسته است در ایام ولادت یا شهادت اهل‌بیت، کمی با زندگانی آن بزرگواران آشنا شویم. (صفحه مربوط به امام جواد در ویکی‌شیعه)

همچنین از شما دعوت می‌نمایم بخش‌های ناشنیده تاریخ اسلام را از زبان شیرین استاد ارجمند حجت‌الاسلام امیر غنوی بشنوید. (تاریخ اسلام؛ بخش مربوط به امام جواد علیه‌السلام) (کانال نگاهی دوباره)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۶ ، ۰۵:۳۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِذَا کَانَ الْقَوْمُ ثَلَاثَةً فَلَا یَتَنَاجَى مِنْهُمُ اثْنَانِ دُونَ صَاحِبِهِمَا فَإِنَّ فِی ذَلِکَ مَا یَحْزُنُهُ وَ یُؤْذِیهِ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۶۶۰

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«هرگاه گروهی سه نفر بودند، نباید دو نفر از آن‌ها بدون (دخالت دادن) هم‌نشینشان، یواشکی صحبت کنند؛

چراکه این کار موجب ناراحتی و آزار او می‌شود.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۶ ، ۰۵:۲۶
ابوالفضل رهبر