دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۹۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام رضا» ثبت شده است

 

...عَنِ الرَّیَّانِ بْنِ شَبِیبٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا ع فِی أَوَّلِ یَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ فَقَالَ: «یَا ابْنَ شَبِیبٍ أَ صَائِمٌ أَنْتَ؟» قُلْتُ: لَا. فَقَالَ: «إِنَّ هَذَا الْیَوْمَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی دَعَا فِیهِ زَکَرِیَّا ع رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ «رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ» فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَ أَمَرَ الْمَلَائِکَةَ فَنَادَتْ زَکَرِیَّا وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیى‏ فَمَنْ صَامَ هَذَا الْیَوْمَ ثُمَّ دَعَا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ کَمَا اسْتَجَابَ اللَّهُ لِزَکَرِیَّا.» ثُمَّ قَالَ: «یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِی کَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ یُحَرِّمُونَ فِیهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَ لَا حُرْمَةَ نَبِیِّهَا لَقَدْ قَتَلُوا فِی هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّیَّتَهُ‏ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِکَ أَبَداً یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ ثَمَانِیَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِی الْأَرْضِ شَبِیهُونَ وَ لَقَدْ بَکَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ لِقَتْلِهِ وَ لَقَدْ نَزَلَ إِلَى الْأَرْضِ مِنَ الْمَلَائِکَةِ أَرْبَعَةُ آلَافٍ لِنَصْرِهِ فَلَمْ یُؤْذَنْ لَهُمْ فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ إِلَى أَنْ یَقُومَ الْقَائِمُ ع فَیَکُونُونَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ یَا لَثَارَاتِ الْحُسَیْنِ ع یَا ابْنَ شَبِیبٍ لَقَدْ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع أَنَّهُ لَمَّا قُتِلَ جَدِّیَ الْحُسَیْنُ ص أَمْطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً أَحْمَرَ یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ بَکَیْتَ عَلَى الْحُسَیْنِ حَتَّى تَصِیرَ دُمُوعُکَ عَلَى خَدَّیْکَ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِیراً کَانَ أَوْ کَبِیراً قَلِیلًا کَانَ أَوْ کَثِیراً یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا ذَنْبَ عَلَیْکَ فَزُرِ الْحُسَیْنَ ع یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَسْکُنَ الْغُرَفَ الْمَبْنِیَّةَ فِی الْجَنَّةِ مَعَ النَّبِیِّ ص فَالْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَیْنِ یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ یَکُونَ لَکَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع فَقُلْ مَتَى ذَکَرْتَهُ‏ یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَکُونَ مَعَنَا فِی الدَّرَجَاتِ الْعُلَى مِنَ الْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَیْکَ بِوَلَایَتِنَا فَلَوْ أَنَّ رَجُلًا أَحَبَّ حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَعَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ.»

 عیون‌أخبارالرضا، ج‏۱، ص۲۹۹

 

از ریّان بن شَبیب نقل شده است:

در اولین روز محرم نزد امام رضا (علیه‌السلام) رفتم.

حضرت فرمودند:

«ای پسر شبیب! روزه‌ای؟»

عرض کردم:

خیر.

فرمودند:

«امروز روزی است که زکریّا پروردگارش (عزّوجلّ) را خواند و عرض کرد: «رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ»[آل‌عمران:۳۸]؛ «پروردگارا! به من نسلی پاک عطا فرما. تو شنونده دعاها هستی.»

آن‌گاه خداوند دعایش را مستجاب فرمود و به فرشتگان دستور داد تا هنگامی که زکریا در محراب به نماز ایستاده بود، به او بگویند: خداوند تو را به (فرزندی به نامِ) یحیی بشارت می‌دهد.

پس هرکس این روز (اول محرم) را روزه بگیرد، سپس خداوند را بخواند، خداوند دعایش را مستجاب می‌فرماید، همان‌طور که دعای زکریا را مستجاب فرمود.»

امام رضا (علیه‌السلام) سپس فرمود:

«ای پسر شبیب! به‌راستی‌که محرم، ماهی است که اهل جاهلیت ظلم و جنگ را در آن ممنوع کرده بودند. اما این امت حرمت این ماه را و حرمت پیامبرشان را نشناختند؛ در همین ماه، خاندان او را کشتند، ناموسش را به اسارت بردند و اموالش را غارت کردند. خداوند این کارشان را هرگز نیامرزد.

ای پسر شبیب! هرگاه از چیزی گریان شدی، برای امام حسین (علیه‌السلام) گریه کن؛ چراکه او ذبح شد، همان‌طور که یک گوسفند ذبح می‌شود و همراه او هجده مرد از خانواده‌اش را نیز به قتل رساندند؛ کسانی که بر روی زمین نظیری نداشتند. آسمان‌های هفت‌گانه و زمین‌ها برای کشته شدن او گریستند و چهارهزار فرشته برای یاریِ او به زمین فرود آمدند، اما به آن‌ها اجازه داده نشد. پس آن‌ها ژولیده و غبارآلود، نزد مزار امام حسین (علیه‌السلام) هستند، تا زمانی که حضرت قائم (عجل‌الله‌فرجه) قیام نماید، که در آن زمان از یاوران او خواهند بود و شعارشان «یا لثارات الحسین» (ای خون‌خواهان حسین!) خواهد بود.

ای پسر شبیب! پدرم از پدرش از جدش (امام سجاد علیهم‌السلام) برای من نقل کرده است که زمانی که جدّم امام حسین (علیه‌السلام) کشته شد، آسمان، خون و خاک سرخ بارش کرد.

ای پسر شبیب! اگر بر امام حسین (علیه‌السلام) گریه کنی و اشک‌هایت بر گونه‌هایت جاری شود، خداوند همه گناهانت را می‌آمرزد؛ کوچک باشد یا بزرگ، کم باشد یا زیاد.

ای پسر شبیب! اگر دوست داری که خداوند را در حالی ملاقات کنی که گناهی به گردنت نیست، پس امام حسین (علیه‌السلام) را زیارت کن.

ای پسر شبیب! اگر دوست داری که در بهترین اتاق‌هایی که در بهشت بنا شده‌اند، همراه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) باشی، پس قاتلان امام حسین (علیه‌السلام) را لعنت کن.

ای پسر شبیب! اگر دوست داری که ثوابی مثل ثوابِ کسی که همراه امام حسین (علیه‌السلام) به شهادت رسیده است داشته باشی، پس هرگاه که یادت افتاد، بگو: «یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً»؛ «ای کاش من هم همراه آنان بودم تا به پیروزی عظیم دست یابم.»

ای پسر شبیب! اگر دوست داری که در درجات والای بهشت، همراه ما (اهل‌بیت) باشی، برای غمِ ما غمگین باش و برای شادیِ ما شادمان باش و باید ولایت (پشتیبانی و تبعیت از) ما را داشته باشی.

زیرا اگر کسی سنگی را هم دوست داشته باشد، خداوند (عزّوجلّ) او را در روز قیامت با آن سنگ محشور می‌نماید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۰۰ ، ۰۸:۳۰
ابوالفضل رهبر

 

حدَّثَنَا إِسْمَاعِیلُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ رَزِینٍ اِبْنُ أَخِی دِعْبِلِ بْنِ عَلِیٍّ اَلْخُزَاعِیِّ عَنْ أَبِیهِ قَالَ حَدَّثَنَا اَلْإِمَامُ أَبُو اَلْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی اَلْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ:

«إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ تَلاَ هَذِهِ اَلْآیَةَ «لاٰ یَسْتَوِی أَصْحٰابُ اَلنّٰارِ وَ أَصْحٰابُ اَلْجَنَّةِ أَصْحٰابُ اَلْجَنَّةِ هُمُ اَلْفٰائِزُونَ» فَقَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: أَصْحَابُ اَلْجَنَّةِ مَنْ أَطَاعَنِی وَ سَلَّمَ لِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ بَعْدِی وَ أَقَرَّ بِوَلاَیَتِهِ وَ أَصْحَابُ اَلنَّارِ مَنْ سَخِطَ اَلْوَلاَیَةَ وَ نَقَضَ اَلْعَهْدَ وَ قَاتَلَهُ بَعْدِی.»

 عیون‌أخبارالرضا، ج۱، ص۲۸۰

 

از امام رضا، از پدرشان امام کاظم، از پدرشان امام صادق، از پدرشان امام باقر، از پدرشان امام سجاد، از پدرشان امام حسین، از پدرشان امیرالمؤمنین (صلوات‌الله‌علیهم) نقل شده است:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) این آیه را تلاوت فرمودند:

«لاٰ یَسْتَوِی أَصْحٰابُ اَلنّٰارِ وَ أَصْحٰابُ اَلْجَنَّةِ أَصْحٰابُ اَلْجَنَّةِ هُمُ اَلْفٰائِزُونَ»[حشر:۲۰]؛

«اهل آتش و اهل بهشت برابر نیستند؛ این، اهل بهشت هستند که رستگارند.»

بعد فرمودند:

«اهل بهشت، کسی است که از من اطاعت کند، بعد از من تسلیم علی‌بن‌ابی‌طالب باشد و به ولایت او اقرار داشته باشد

و اهل جهنم کسی است که از ولایتِ [علی] خشمگین باشد، پیمانش را [با او] بشکند و بعد از من با او بجنگد.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۰۰ ، ۰۷:۵۳
ابوالفضل رهبر

 

...حَدَّثَنَا اَلْهَیْثَمُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ اَلرُّمَّانِیُّ قَالَ: سَأَلْتُ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقُلْتُ لَهُ: یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ أَخْبِرْنِی عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ لِمَ لَمْ یُجَاهِدْ أَعْدَاءَهُ خَمْساً وَ عِشْرِینَ سَنَةً بَعْدَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ جَاهَدَ فِی أَیَّامِ وِلاَیَتِهِ؟ فَقَالَ: «لِأَنَّهُ اِقْتَدَى بِرَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی تَرْکِهِ جِهَادَ اَلْمُشْرِکِینَ بِمَکَّةَ بَعْدَ اَلنُّبُوَّةِ ثَلاَثَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ بِالْمَدِینَةِ تِسْعَةَ عَشَرَ شَهْراً وَ ذَلِکَ لِقِلَّةِ أَعْوَانِهِ عَلَیْهِمْ وَ کَذَلِکَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ تَرَکَ مُجَاهَدَةَ أَعْدَائِهِ لِقِلَّةِ أَعْوَانِهِ عَلَیْهِمْ فَلَمَّا لَمْ تَبْطُلْ نُبُوَّةُ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مَعَ تَرْکِهِ اَلْجِهَادَ ثَلاَثَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ تِسْعَةَ عَشَرَ شَهْراً فَکَذَلِکَ لَمْ تَبْطُلْ إِمَامَةُ عَلِیٍّ مَعَ تَرْکِهِ اَلْجِهَادَ خَمْساً وَ عِشْرِینَ سَنَةً إِذَا کَانَتِ اَلْعِلَّةُ اَلْمَانِعَةُ لَهُمَا وَاحِدَةً.»

 عیون‌أخبارالرضا، ج۲، ص۸۱

 

از هیثم بن عبدالله نقل شده است:

از امام علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) سؤال کردم:

ای فرزند رسول خدا! به من درباره علی بن ابی‌طالب (علیهماالسلام) خبر دهید که چرا ایشان بعد از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بیست و پنج سال با دشمنانشان نجنگیدند و بعدها در دوران ولایت (حکومتِ) خود جنگیدند؟

حضرت فرمودند:

«امیرالمؤمنین به رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) اقتدا کردند؛ در این‌که پیامبر بعد از نبوت، سیزده سال در مکه و نوزده ماه در مدینه، جهاد با مشرکان را ترک کردند و این، به‌خاطر کم بودنِ یاورانی بود که ایشان را علیه مشرکان یاری کنند.

همین‌طور، حضرت علی (علیه‌السلام) نیز جهاد با دشمنانشان را، به‌خاطر کم بودن یاورانی که ایشان را علیه آنان یاری کنند، ترک کردند.

پس وقتی نبوت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با ترک جهاد به‌مدت ده سال و نوزده ماه، باطل نشد، همان‌طور، امامت حضرت علی (علیه‌السلام) نیز با ترک جهاد به‌مدت بیست و پنج سال باطل نشده است؛ زیرا علتی که مانع (از جهاد) در هر دو مورد شد، یکی بود.»

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] چنان‌که در این حدیث و احادیث مشابه دیگر ملاحظه می‌فرمایید، علت عدم قیام ائمه (علیهم‌السلام)، شمارِ کمِ یارانِ آماده و پای‌کار بوده است. (در مطالب آتی، دو نمونه از این احادیث ذکر خواهد شد، ان‌شاءالله.)

[۲] امروز نیز علت عدم قیام حضرت قائم (عجل‌الله‌فرجه‌الشریف) همین است. خوب است کلاهمان را کمی بالاتر بگذاریم و پیرامون کوتاهی‌های خود و سهمی که در محرومیت بشریت از درک محضر امام عصر (علیه‌السلام) داریم، به تفکر بنشینیم.

[۳] مناسب است که همین‌جا به ضرورت نیروسازی و به ارزش نقش‌های شریف فرزندپروری، مربی‌گری و هدایت‌گری تأکید و تأمل مجددی داشته باشیم. گویا تنها مسیر ایجاد زمینه‌های ظهور و به سعادت رسیدن جامعه، همین مسیر است.

[۴] توجه به این نکته ضروری است که اگر هدف و انگیزه‌مان از تربیت فرزند و متربی، تربیت شیعه‌ای حقیقی و یاوری راستین برای حضرت بقیة الله الاعظم (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) باشد، رویکرد و شیوه تربیتمان نیز باید متناسب با این هدف تنظیم گردد.

[۵] بیان کامل‌تری از آن‌چه ذکر شد را در سخنان عالمانه و هوشمندانه‌ی استاد حجت‌الاسلام محمدتقی هادی‌زاده که در جمع مربیان و متصدیان تربیتی ایراد شده است، نیوش کنید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۰۰ ، ۰۸:۴۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ یَاسِرٍ الْخَادِمِ وَ نَادِرٍ جَمِیعاً قَالا قَالَ لَنَا أَبُو الْحَسَنِ ع: «إِنْ قُمْتُ عَلَى رُءُوسِکُمْ وَ أَنْتُمْ تَأْکُلُونَ فَلَا تَقُومُوا حَتَّى تَفْرُغُوا.» وَ لَرُبَّمَا دَعَا بَعْضَنَا فَیُقَالُ لَهُ هُمْ یَأْکُلُونَ فَیَقُولُ: «دَعْهُمْ حَتَّى یَفْرُغُوا.»

 الکافی، ج۶، ص۲۹۸

 

از یاسرِ خادم و نادر (خدمت‌کاران امام رضا علیه‌السلام) نقل شده است:

امام رضا (علیه‌السلام) به ما فرمودند:

«اگر من کاری از شما خواستم و شما مشغول خوردنِ بودید، تا وقتی (از خوردن) فارغ نشده‌اید، (از جایتان) برنخیزید.»

گاهی ایشان یکی از ما (خدمت‌کاران) را صدا می‌زدند و به ایشان گفته می‌شد: دارند غذا می‌خورند. آن‌گاه می‌فرمودند:

«رهایشان کنید تا (از خوردن) فارغ شوند.»

 

 

 

...عَنْ نَادِرٍ الْخَادِمِ قَالَ: کَانَ أَبُو الْحَسَنِ ع إِذَا أَکَلَ أَحَدُنَا لَا یَسْتَخْدِمُهُ حَتَّى یَفْرُغَ مِنْ طَعَامِهِ.

 الکافی، ج۶، ص۲۹۸

 

از نادر خادم نقل شده است:

هرگاه یکی از ما (خدمت‌کاران) در حال خوردن بود، امام رضا (علیه‌السلام) تا وقتی از غذایش فارغ نشود، او را برای کار نمی‌خواستند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۰۰ ، ۰۴:۴۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ:

«إِذَا أَکَلْتَ شَیْئاً فَاسْتَلْقِ عَلَى قَفَاکَ وَ ضَعْ رِجْلَکَ الْیُمْنَى عَلَى الْیُسْرَى.»

 الکافی، ج۶، ص۲۹۹

 

از امام رضا علیه‌السلام نقل شده است:

«هرگاه چیزی خوردی، بر پشت خود دراز بکش و پای راستت را روی پای چپت بگذار.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۰۰ ، ۱۳:۳۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ یَاسِرٍ الْخَادِمِ قَالَ: أَکَلَ الْغِلْمَانُ یَوْماً فَاکِهَةً وَ لَمْ یَسْتَقْصُوا أَکْلَهَا وَ رَمَوْا بِهَا فَقَالَ لَهُمْ أَبُو الْحَسَنِ ع: «سُبْحَانَ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمُ اسْتَغْنَیْتُمْ فَإِنَّ أُنَاساً لَمْ یَسْتَغْنُوا أَطْعِمُوهُ مَنْ یَحْتَاجُ إِلَیْهِ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۹۷

 

از یاسر خادم (خدمت‌کار امام رضا علیه‌السلام) نقل شده است:

(روزی) پسربچه‌ها میوه‌ای خوردند و بدون این‌که خوردنش را کامل کنند، آن را دور انداختند.

امام رضا (علیه‌السلام) به آن‌ها فرمودند:

«سبحان الله! اگر شما بی‌نیاز هستید، کسانی هستند که بی‌نیاز نیستند؛ میوه را به کسی بخورانید که به آن نیاز دارد.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۰۰ ، ۰۷:۵۰
ابوالفضل رهبر

 

پیش‌تر راجع به فتنه وقف و شبهاتی که سران واقفه در خصوص پذیرش امامت امام رضا (علیه‌السلام) برای شیعیان ایجاد کرده بودند، اشاره شده بود.

پیش‌بینی و پیش‌گیری‌های پدرشان، امام کاظم (علیه‌السلام) در این خصوص جالب توجه است...

 

 

...عَنِ ابْنِ سِنَانٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى ع مِنْ قَبْلِ أَنْ یَقْدَمَ الْعِرَاقَ بِسَنَةٍ وَ عَلِیٌّ ابْنُهُ جَالِسٌ بَیْنَ یَدَیْهِ فَنَظَرَ إِلَیَّ فَقَالَ: «یَا مُحَمَّدُ أَمَا إِنَّهُ سَیَکُونُ فِی هَذِهِ السَّنَةِ حَرَکَةٌ فَلَا تَجْزَعْ لِذَلِکَ.» قَالَ: قُلْتُ: وَ مَا یَکُونُ جُعِلْتُ فِدَاکَ؟ فَقَدْ أَقْلَقَنِی مَا ذَکَرْتَ. فَقَالَ: «أَصِیرُ إِلَى الطَّاغِیَةِ أَمَا إِنَّهُ لَا یَبْدَأُنِی مِنْهُ سُوءٌ وَ مِنَ الَّذِی یَکُونُ بَعْدَهُ.» قَالَ: قُلْتُ: وَ مَا یَکُونُ جُعِلْتُ فِدَاکَ؟ قَالَ: «یُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِینَ وَ یَفْعَلُ اللَّهُ ما یَشاءُ» قَالَ: قُلْتُ: وَ مَا ذَاکَ جُعِلْتُ فِدَاکَ؟ قَالَ: «مَنْ ظَلَمَ ابْنِی هَذَا حَقَّهُ وَ جَحَدَ إِمَامَتَهُ مِنْ بَعْدِی کَانَ کَمَنْ ظَلَمَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ حَقَّهُ وَ جَحَدَهُ إِمَامَتَهُ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص.» قَالَ: قُلْتُ: وَ اللَّهِ لَئِنْ مَدَّ اللَّهُ لِی فِی الْعُمُرِ لَأُسَلِّمَنَّ لَهُ حَقَّهُ وَ لَأُقِرَّنَّ لَهُ بِإِمَامَتِهِ. قَالَ: «صَدَقْتَ یَا مُحَمَّدُ یَمُدُّ اللَّهُ فِی عُمُرِکَ وَ تُسَلِّمُ لَهُ حَقَّهُ وَ تُقِرُّ لَهُ بِإِمَامَتِهِ وَ إِمَامَةِ مَنْ یَکُونُ مِنْ بَعْدِهِ.» قَالَ: قُلْتُ: وَ مَنْ ذَاکَ؟ قَالَ: «مُحَمَّدٌ ابْنُهُ.» قَالَ: قُلْتُ: لَهُ الرِّضَا وَ التَّسْلِیمُ.

 الکافی، ج۱، ص۳۱۹

 

از محمد بن سنان نقل شده است:

یک سال پیش از آن‌که امام کاظم علیه‌السلام (با اجبار خلیفه عباسی) به عراق بیایند، خدمت ایشان رسیدم. فرزندشان علی (امام رضا علیه‌السلام) نیز کنارشان نشسته بود.

امام کاظم (علیه‌السلام) به من نگاه کردند و فرمودند:

«ای محمد! بدان که امسال حرکتی (سفری) رخ می‌دهد. بابت آن بی‌صبری نکن.»

عرض کردم:

آن حرکت چیست، فدایتان شوم؟ سخنتان مرا نگران کرد.

حضرت فرمودند:

«به‌سوی آن طاغوت (مهدی عباسی) منتقل می‌شوم اما از جانب او و خلیفه بعد از او (هادی عباسی) به من آسیبی نمی‌رسد.»[*]

عرض کردم:

چه اتفاقی می‌افتد، فدایتان شوم؟

امام کاظم (علیه‌السلام) فرمودند:

«یُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِینَ وَ یَفْعَلُ اللَّهُ ما یَشاءُ»[ابراهیم:۲۷]؛ «خداوند ظالمان را گمراه می‌کند و خداوند هرچه بخواهد انجام می‌دهد.»

عرض کردم:

این (ظلم) چیست، فدایتان شوم؟

حضرت فرمودند:

«هرکس در حق این پسرم ظلم کند و امامتش را پس از من انکار کند، مانند کسی است که در حق علی‌بن‌ابی‌طالب ظلم کرده است و امامت ایشان پس از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) را انکار کرده است.»

عرض کردم:

به خدا قسم، اگر خداوند عمر مرا طولانی گرداند [که امامت امام رضا علیه‌السلام را درک کنم]، حتماً حقش را تسلیم او می‌کنم و به امامتش اقرار می‌نمایم.

امام کاظم (علیه‌السلام) فرمودند:

«راست گفتی، ای محمد! خداوند عمرت را طولانی می‌گرداند و تو حق فرزندم را به او تسلیم می‌کنی و به امامت او و امامت کسی که بعد از او (امام) است، اقرار می نمایی.»

عرض کردم:

او کیست؟

حضرت فرمودند:

«محمد، پسرش (امام جواد علیه‌السلام)»

عرض کردم:

رضایت و تسلیم (من) برای او باد.


 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] همان‌طور که می‌دانید، امام کاظم (علیه‌السلام) به دستور هارون‌الرشید، فرزند هادی عباسی، به شهادت رسیدند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۹ ، ۱۴:۲۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ جَمِیلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«تَرْکُ الْعَشَاءِ مَهْرَمَةٌ وَ یَنْبَغِی لِلرَّجُلِ إِذَا أَسَنَّ أَلَّا یَبِیتَ إِلَّا وَ جَوْفُهُ مُمْتَلِئٌ مِنَ الطَّعَامِ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«ترک وعده شام، موجب پیری است و برای انسان شایسته است که وقتی مسنّ شد، نخوابد، مگراین‌که شکمش از غذا پر باشد.»

 

 

 

...عَنْ سَعِیدِ بْنِ جَنَاحٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ:

«إِذَا اکْتَهَلَ الرَّجُلُ فَلَا یَدَعُ أَنْ یَأْکُلَ بِاللَّیْلِ شَیْئاً فَإِنَّهُ أَهْدَى لِلنَّوْمِ وَ أَطْیَبُ لِلنَّکْهَةِ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۸

 

از امام رضا (علیه‌السلام) نقل شده است:

«وقتی انسان به سن کهولت (سی‌سالگی) رسید، خوردن چیزی در شب را ترک نکند؛ زیرا این کار، خواب را آرام و دهان را خوش‌بو می‌کند.»

 

 

 

...عَنِ الْوَلِیدِ بْنِ صَبِیحٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ:

«لَا خَیْرَ لِمَنْ دَخَلَ فِی السِّنِّ أَنْ یَبِیتَ خَفِیفاً بَلْ یَبِیتُ مُمْتَلِیاً خَیْرٌ لَهُ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«خیری نیست در کسی که پا در سن گذاشته و سبک می‌خوابد. بلکه اگر با شکم پر بخوابد، برایش بهتر است.»

 

 

 

...عَنْ ذَرِیحٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«الشَّیْخُ لَا یَدَعُ الْعَشَاءَ وَ لَوْ بِلُقْمَةٍ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام‌) نقل شده است:

«شیخ (کسی که چهل سال را رد کرده است)، شام را ترک نکند، ولو با یک لقمه.»

 

 

 

...عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ لَیْلَةً وَ هُوَ یَتَعَشَّى فَقَالَ: «یَا مُفَضَّلُ اُدْنُ فَکُلْ.» قُلْتُ: تَعَشَّیْتُ. فَقَالَ: «اُدْنُ فَکُلْ فَإِنَّهُ یُسْتَحَبُّ لِلرَّجُلِ إِذَا اِکْتَهَلَ أَلاَّ یَبِیتَ إِلاَّ وَ فِی جَوْفِهِ طَعَامٌ حَدِیثٌ.» فَدَنَوْتُ فَأَکَلْتُ.

 المحاسن، ج۲، ص۴۲۲

 

از مفضل بن عمر نقل شده است:

خدمت امام صادق (علیه‌السلام) رسیدم، درحالی‌که ایشان شام می‌خوردند.

فرمودند:

«ای مفضل! بنشین و بخور!»

عرض کردم:

شام خورده‌ام.

فرمودند:

«بنشین و بخور! زیرا مستحب است که انسان وقتی به کهولت (سی‌سالگی) رسید، نخوابد، مگراین‌که در شکم غدایی تازه باشد.»

پس نشستم و (شام) خوردم.

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

ترجمه «کهولت» به «سی‌سالگی» و «شیخوخت» به «چهل‌سالگی»، بر اساس روایتی است که از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده؛

«إِذَا زَادَ اَلرَّجُلُ عَلَى اَلثَّلاَثِینَ فَهُوَ کَهْلٌ وَ إِذَا زَادَ عَلَى اَلْأَرْبَعِینَ فَهُوَ شَیْخٌ.»

 تحف‌العقول، ج۱، ص۳۷۰

«وقتی انسان سی‌سالگی را پشت‌سر بگذارد، کَهل است و اگر چهل‌سالگی را رد کند، شیخ است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۹ ، ۰۸:۴۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«أَصْلُ خَرَابِ الْبَدَنِ تَرْکُ الْعَشَاءِ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«ریشه تخریب بدن، ترک کردن شام است.»

 

 

 

...عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْجَعْفَرِیِّ قَالَ: کَانَ أَبُو الْحَسَنِ ع لَا یَدَعُ الْعَشَاءَ وَ لَوْ بِکَعْکَةٍ وَ کَانَ یَقُولُ ع: «إِنَّهُ قُوَّةٌ لِلْجِسْمِ.» وَ قَالَ: وَ لَا أَعْلَمُهُ إِلَّا قَالَ: «وَ صَالِحٌ لِلْجِمَاعِ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۸

 

از سلیمان بن جعفر جعفری نقل شده است:

امام کاظم (علیه‌السلام) هیچ‌گاه شام را ترک نمی‌کردند، ولو با نان خشک.

ایشان می‌فرمودند:

«به‌راستی که شام خوردن موجب قوت گرفتن جسم می‌شود.»

و یادم نمی‌رود که فرمودند:

«و برای نزدیکی خوب است.»

 

 

 

...عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ:

«مَنْ تَرَکَ الْعَشَاءَ لَیْلَةَ السَّبْتِ وَ لَیْلَةَ الْأَحَدِ مُتَوَالِیَتَیْنِ ذَهَبَتْ عَنْهُ قُوَّتُهُ فَلَمْ تَرْجِعْ إِلَیْهِ أَرْبَعِینَ یَوْماً.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«کسی که شام را در شب شنبه و شب یکشنبه، پشت‌سرهم ترک کند، قوّتش از بین می‌رود و چهل روز به او برنمی‌گردد.»

 

 

 

...عَنِ الْحَجَّالِ عَنْ ثَعْلَبَةَ عَنْ رَجُلٍ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«طَعَامُ اللَّیْلِ أَنْفَعُ مِنْ طَعَامِ النَّهَارِ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«غذای شب از غذای روز (ناهار) سودمندتر است.»

 

 

 

...عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ بَعْضِ الْأَهْوَازِیِّینَ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ قَالَ:

«إِنَّ فِی الْجَسَدِ عِرْقاً یُقَالُ لَهُ الْعَشَاءُ فَإِنْ تَرَکَ الرَّجُلُ الْعَشَاءَ لَمْ یَزَلْ یَدْعُو عَلَیْهِ ذَلِکَ الْعِرْقُ إِلَى أَنْ یُصْبِحَ یَقُولُ أَجَاعَکَ اللَّهُ کَمَا أَجَعْتَنِی وَ أَظْمَأَکَ اللَّهُ کَمَا أَظْمَأْتَنِی فَلَا یَدَعَنَّ أَحَدُکُمُ الْعَشَاءَ وَ لَوْ بِلُقْمَةٍ مِنْ خُبْزٍ أَوْ شَرْبَةٍ مِنْ مَاءٍ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۹

 

از امام رضا (علیه‌السلام) نقل شده است:

«به‌راستی که در بدن رگی است که به آن عَشاء (شام) گفته می‌شود و اگر انسان شام را ترک کند، آن رگ او را تا صبح پیوسته نفرین می‌کند؛ می‌گوید:

"خدا تو را گرسنه کند همان‌طور که مرا گرسنه کردی و تشنه‌ات کند همان‌طور که مرا تشنه کردی."

پس هیچ‌یک از شما شام را ترک نکند، ولو با لقمه‌ای نان یا جرعه‌ای آب.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

مطالب مرتبط:

نظر مخالف امام صادق با برخی اطباء قدیم و جدید!

ناهار ممنوع؛ فقط صبحانه و شام

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۹ ، ۰۷:۵۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ اَلْجَعْفَرِیِّ عَنْ أَبِی اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلَى اَلْإِنَاثِ أَرْأَفُ مِنْهُ عَلَى اَلذُّکُورِ وَ مَا مِنْ رَجُلٍ یُدْخِلُ فَرْحَةً عَلَى اِمْرَأَةٍ بَیْنَهُ وَ بَیْنَهَا حُرْمَةٌ إِلاَّ فَرَّحَهُ اَللَّهُ تَعَالَى یَوْمَ اَلْقِیَامَةِ.»

 الکافی، ج۶، ص۶

 

از امام رضا از رسول خدا (صلوات‌الله علیهما) نقل شده است:

«به‌راستی که خداوند (تبارک‌وتعالی) نسبت به زنان از مردان دل‌سوزتر است.

هیچ مردی نیست که شادی‌ای بر دلِ زنی که از محارم اوست، وارد کند، مگراین‌که خداوند (تعالی) در روز قیامت او را شاد گرداند.»

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

در متن حدیث از ماده «فرح» استفاده شده است. «فَرَح» و «سُرور» هردو به‌معنای شادی هستند، با این تفاوت که «فرح» شامل شادیِ کوتاه و زودگذر نیز می‌شود، اما «سرور» شادی ریشه‌ای و بادوام.

عنوان «ادخال سرور در دل مؤمنان» که در روایات متعدد به آن تأکید شده است، معنای خاصی دارد و شامل شاد کردن مؤمنان از طریق رفع مشکلات آن‌هاست؛ مثل رفع گرسنگی، برطرف کردنِ اندوه یا پرداخت بدهی برادران ایمانی.

این‌که در این حدیث از ماده «فرح» استفاده شده، نه از «سرر»، شاید به این معناست که شادی در روز قیامت، پاداشی است برای آقایانی که حتی با یک سخن زیبا، یک هدیه کوچک یا یک شوخی، مادر، خواهر، همسر، دختر یا سایر محارم خود را شاد کنند، ولو این شادی کوتاه و گذرا باشد.

 

مطلب مرتبط پیشین:

«ادخال سرور به چه معناست؟»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۹ ، ۰۹:۳۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ: «مَا لَکُمْ تَسُوءُونَ رَسُولَ اللَّهِ ص؟» فَقَالَ رَجُلٌ: کَیْفَ نَسُوؤُهُ؟ فَقَالَ: «أَ مَا تَعْلَمُونَ أَنَّ أَعْمَالَکُمْ تُعْرَضُ عَلَیْهِ فَإِذَا رَأَى فِیهَا مَعْصِیَةً سَاءَهُ ذَلِکَ فَلَا تَسُوءُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ سُرُّوهُ.»

 الکافی، ج۱، ص۲۱۹

 

سماعة بن مهران گوید:

از امام صادق (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمودند:

«شما را چه شده است که به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بد می‌کنید؟»

مردی عرض کرد:

«چگونه به ایشان بد می‌کنیم؟»

حضرت فرمودند:

«مگر نمی‌دانید که اعمال شما به ایشان عرضه می‌شود؛ آن‌گاه اگر در اعمال شما معصیت ببینند، ایشان را آزرده می‌سازد؟ پس رسول خدا را ناراحت نکنید، ایشان را شاد کنید.»

 

 

جالب است بدانید که این مسأله، مستند قرآنی دارد و در روایات متعدد به آن اشاره شده است.

ملاحظه بفرمایید...

 

 

...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبَانٍ الزَّیَّاتِ وَ کَانَ مَکِیناً عِنْدَ الرِّضَا ع قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا ع: ادْعُ اللَّهَ لِی وَ لِأَهْلِ بَیْتِی. فَقَالَ: «أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَکُمْ لَتُعْرَضُ‏ عَلَیَ‏ فِی‏ کُلِ‏ یَوْمٍ‏ وَ لَیْلَةٍ.» قَالَ: فَاسْتَعْظَمْتُ ذَلِکَ. فَقَالَ لِی: «أَ مَا تَقْرَأُ کِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ»» قَالَ: «هُوَ وَ اللَّهِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع.»

 الکافی، ج۱، ص۲۱۹

 

عبدالله‌بن‌ابانِ زیتون‌فروش، که نزد امام رضا (علیه‌السلام) دارای شأن و مرتبه بود، گوید:

به امام رضا (علیه‌السلام) عرض کردم:

برای من و خانواده‌ام نزد خداوند دعا کنید.

حضرت فرمودند:

«مگر دعا نمی‌کنم؟! به خدا قسم، اعمالتان در هر روز و شب بر من عرضه می‌شود.»

عبدالله بن ابان گوید: این سخن را بزرگ (و نشدنی) شمردم.

آن‌گاه حضرت به من فرمودند:

«مگر کتاب خداوند (عزّوجلّ) را نخوانده‌ای: «اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» [توبه:۱۰۵]؛ «عمل کنید؛ که خداوند و رسولش و مؤمنان، به‌زودی عمل شما را خواهند دید.»»

(بعد) فرمودند:

«او - به خدا قسم - علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) است.»

 

 

ذکر نام مولی‌الموحدین امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام)، به‌عنوان اولین مصداق «مؤمنان»ی است که اعمال بر آنان عرضه می‌گردد و الا سایر ائمه (علیهم‌السلام) نیز از مصادیق این عنوان هستند.

ملاحظه بفرمایید...

 

 

...عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ شُعَیْبٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ»‏ قَالَ: «هُمُ الْأَئِمَّةُ.»

 الکافی، ج۱، ص۲۱۹

 

یعقوب بن شعیب گوید:

از امام صادق (علیه‌السلام) در مورد این سخن خداوند (عزّوجلّ) سؤال کردم:

«اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» [توبه:۱۰۵]؛ «عمل کنید؛ که خداوند و رسولش و مؤمنان، به‌زودی عمل شما را خواهند دید.»

حضرت فرمودند:

«آن‌ها، ائمه هستند.»

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

فکرش را بکنید… بسیار تکان‌دهنده است؛ این‌که در کمتر از یک شبانه‌روز اعمال ما به رسول خدا و اهل‌بیت (صلوات‌الله‌علیهم) عرضه می‌شود. از اعمال زشت ما ناراحت و از اعمال زیبایمان شادمان می‌شوند. حتی بدون این‌که بخواهیم، برایمان دعا می‌کنند.

به خودم می‌گویم: کمی شرم و حیا هم بد نیست!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۹ ، ۰۷:۴۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ رَزِینٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «لَمَّا ضُرِبَ اَلْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ بِالسَّیْفِ فَسَقَطَ رَأْسُهُ ثُمَّ اُبْتُدِرَ لِیُقْطَعَ رَأْسُهُ نَادَى مُنَادٍ مِنْ بُطْنَانِ اَلْعَرْشِ: «أَلاَ أَیَّتُهَا اَلْأُمَّةُ اَلْمُتَحَیِّرَةُ اَلضَّالَّةُ بَعْدَ نَبِیِّهَا لاَ وَفَّقَکُمُ اَللَّهُ لِأَضْحًى وَ لاَ لِفِطْرٍ.» قَالَ: ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «فَلاَ جَرَمَ وَ اَللَّهِ مَا وُفِّقُوا وَ لاَ یُوَفَّقُونَ حَتَّى یَثْأَرَ ثَائِرُ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ.»

 الکافی، ج۴، ص۱۷۰

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«زمانی که امام حسین (علیه‌السلام) با شمشیر ضربه خورد و (افتاد و) سرش به زمین خورد و بعد به او هجوم آوردند تا سرش را جدا کنند، ندادهنده‌ای از میانه عرش ندا سر داد:

«آگاه باشید، ای امتی که بعد از پیامبرتان سرگردان و گمراه شدید! خداوند شما را به [درک حقیقت] هیچ عید قربان و هیچ عید فطری موفق نخواهد داشت.»»

راوی گوید: سپس امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«پس ناگزیر  به خدا قسم – آنان [به این فیض] موفق نشدند و موفق نخواهند شد، تا زمانی که خون‌خواه امام حسین (علیهماالسلام) به انتقام خونش قیام کند.»

 

برای روشن شدن مقصود از مخاطبان این ندا، به روایتی از امام جواد (علیه‌السلام) توجه بفرمایید...

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ الرَّازِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا تَقُولُ فِی الصَّوْمِ فَإِنَّهُ قَدْ رُوِیَ أَنَّهُمْ لَا یُوَفَّقُونَ لِصَوْمٍ. فَقَالَ: «أَمَا إِنَّهُ قَدْ أُجِیبَتْ دَعْوَةُ الْمَلَکِ فِیهِمْ.» قَالَ: فَقُلْتُ: وَ کَیْفَ ذَلِکَ جُعِلْتُ فِدَاکَ؟ قَالَ: «إِنَّ النَّاسَ لَمَّا قَتَلُوا الْحُسَیْنَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ أَمَرَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى مَلَکاً یُنَادِی أَیَّتُهَا الْأُمَّةُ الظَّالِمَةُ الْقَاتِلَةُ عِتْرَةَ نَبِیِّهَا لَا وَفَّقَکُمُ اللَّهُ لِصَوْمٍ وَ لَا لِفِطْرٍ.»

 الکافی، ج۴، ص۱۶۹

 

محمدبن‌اسماعیل‌رازی گوید: به امام جواد (علیه‌السلام) عرض کردم: فدایتان شوم، در این مورد چه می‌فرمایید؛ که (از شما اهل‌بیت) روایت شده است که آنان (اهل سنت) موفق به [درک حقیقت] هیچ روزه‌ای نمی‌شوند.

ایشان فرمودند: «بدان! به‌راستی که دعای آن فرشته در مورد آنان اجابت شده است.»

عرض کردم: چه‌گونه دعایی بوده است، فدایتان شوم؟

امام جواد (علیه‌السلام) فرمودند: «زمانی که مردم امام حسین (صلوات‌الله‌علیه) را به قتل رساندند، خداوند (تبارک و تعالی) به فرشته‌ای دستور داد که ندا سر دهد (اعلام کند که:)

«ای امت ظالمی که قاتلِ عترت (فرزندانِ) پیامبرتان هستید! خداوند شما را موفق نخواهد داشت به [درک حقیقت] هیچ روزه‌ای و هیچ (عید) فطری.»»

پانوشتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] این ندای شوم، دامان تمام مسلمانان منحرفی را گرفته و خواهد گرفت که مستقیماً یا غیرمستقیم سبب قتل سیدالشهدا (علیه‌السلام) شدند یا بعدها آمدند و به کار پیشینیان خود رضایت داشتند. آنان هستند که از این توفیق محروم‌اند.

ممکن است سؤال شود فهم محرومیت مسببین شهادت سیدالشهدا واضح است، اما آیندگانشان دیگر چرا از این فیض محروم خواهند بود؟ و مگر خداوند نفرموده است: «وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى» [انعام:۱۴۴]؛ «هیچ گنه‌کارى، گناه دیگرى را متحمل نمی‌شود.»

در پاسخ باید مطلبی را که پیش‌تر با عنوان «چرا امام زمان نسل قاتلان امام حسین را به خاطر کار پدرانشان مجازات می‌کند؟!» منتشر شده بود را یادآوری نمایم.

امام رضا (علیه‌السلام) در پاسخ به این پرسش اباصلت، فرمودند:

«کسانی که از نسل قاتلان امام حسین (علیه السلام) هستند، از کارهای پدرانشان راضی هستند و به آن افتخار می‌کنند.

هرکس از کاری راضی باشد، مانند کسی است که آن را انجام داده باشد. حتی اگر مردی در شرق عالم کشته شود و مردی در غرب عالم به کشته شدن او راضی باشد، کسی که راضی است، نزد خداوند (عزّ و جلّ)، با قاتل شریک است.

حضرت قائم (علیه السلام) نیز وقتی قیام کند، آنان را به خاطر رضایتشان (از کشته شدن امام حسین توسط پدرانشان) خواهد کشت.»

[۲] در مورد معنای این عبارت که «آنان موفق به روزه نمی‌شوند»، برخی از شارحان گفته‌اند مقصود این است که اهل‌سنت چون احکام صحیح روزه را نمی‌دانند، موفق به گرفتن روزه صحیح نمی‌شوند و در مورد «موفق نشدن به عید فطر» نیز چنین توضیح داده‌اند که آنان همواره در مشاهده هلال شوال و تشخیص زمان عید فطر در خطا هستند.

این احتمالات ضعیف به نظر می‌رسند و گویا معنای این «عدم توفیق» فراتر از این لایه‌های ظاهری است. و الله العالم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۹ ، ۰۸:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ الرَّیَّانِ بْنِ شَبِیبٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا ع فِی أَوَّلِ یَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ فَقَالَ: «یَا ابْنَ شَبِیبٍ أَ صَائِمٌ أَنْتَ؟» قُلْتُ: لَا. فَقَالَ: «إِنَّ هَذَا الْیَوْمَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی دَعَا فِیهِ زَکَرِیَّا ع رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ «رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ» فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَ أَمَرَ الْمَلَائِکَةَ فَنَادَتْ زَکَرِیَّا وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیى‏ فَمَنْ صَامَ هَذَا الْیَوْمَ ثُمَّ دَعَا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ کَمَا اسْتَجَابَ اللَّهُ لِزَکَرِیَّا.» ثُمَّ قَالَ: «یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِی کَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ یُحَرِّمُونَ فِیهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَ لَا حُرْمَةَ نَبِیِّهَا لَقَدْ قَتَلُوا فِی هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّیَّتَهُ‏ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِکَ أَبَداً یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ ثَمَانِیَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِی الْأَرْضِ شَبِیهُونَ وَ لَقَدْ بَکَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ لِقَتْلِهِ وَ لَقَدْ نَزَلَ إِلَى الْأَرْضِ مِنَ الْمَلَائِکَةِ أَرْبَعَةُ آلَافٍ لِنَصْرِهِ فَلَمْ یُؤْذَنْ لَهُمْ فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ إِلَى أَنْ یَقُومَ الْقَائِمُ ع فَیَکُونُونَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ یَا لَثَارَاتِ الْحُسَیْنِ ع یَا ابْنَ شَبِیبٍ لَقَدْ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع أَنَّهُ لَمَّا قُتِلَ جَدِّیَ الْحُسَیْنُ ص أَمْطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً أَحْمَرَ یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ بَکَیْتَ عَلَى الْحُسَیْنِ حَتَّى تَصِیرَ دُمُوعُکَ عَلَى خَدَّیْکَ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِیراً کَانَ أَوْ کَبِیراً قَلِیلًا کَانَ أَوْ کَثِیراً یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا ذَنْبَ عَلَیْکَ فَزُرِ الْحُسَیْنَ ع یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَسْکُنَ الْغُرَفَ الْمَبْنِیَّةَ فِی الْجَنَّةِ مَعَ النَّبِیِّ ص فَالْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَیْنِ یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ یَکُونَ لَکَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع فَقُلْ مَتَى ذَکَرْتَهُ‏ یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَکُونَ مَعَنَا فِی الدَّرَجَاتِ الْعُلَى مِنَ الْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَیْکَ بِوَلَایَتِنَا فَلَوْ أَنَّ رَجُلًا أَحَبَّ حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَعَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ.»

 عیون‌أخبارالرضا، ج‏۱، ص۲۹۹

 

از ریّان بن شَبیب نقل شده است:

در اولین روز محرم نزد امام رضا (علیه‌السلام) رفتم.

حضرت فرمودند:

«ای پسر شبیب! روزه‌ای؟»

عرض کردم:

خیر.

فرمودند:

«امروز روزی است که زکریّا پروردگارش (عزّوجلّ) را خواند و عرض کرد: «رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ»؛ «پروردگارا! به من نسلی پاک عطا فرما. تو شنونده دعاها هستی.» (آل‌عمران:۳۸)

آن‌گاه خداوند دعایش را مستجاب فرمود و به فرشتگان دستور داد تا هنگامی که زکریا در محراب به نماز ایستاده بود، به او بگویند: خداوند تو را به (فرزندی به نامِ) یحیی بشارت می‌دهد.

پس هرکس این روز (اول محرم) را روزه بگیرد، سپس خداوند را بخواند، خداوند دعایش را مستجاب می‌فرماید، همان‌طور که دعای زکریا را مستجاب فرمود.»

امام رضا (علیه‌السلام) سپس فرمود:

«ای پسر شبیب! به‌راستی‌که محرم، ماهی است که اهل جاهلیت ظلم و جنگ را در آن ممنوع کرده بودند. اما این امت حرمت این ماه را و حرمت پیامبرشان را نشناختند؛ در همین ماه، خاندان او را کشتند، ناموسش را به اسارت بردند و اموالش را غارت کردند. خداوند این کارشان را هرگز نیامرزد.

ای پسر شبیب! هرگاه از چیزی گریان شدی، برای امام حسین (علیه‌السلام) گریه کن؛ چراکه او ذبح شد، همان‌طور که یک گوسفند ذبح می‌شود و همراه او هجده مرد از خانواده‌اش را نیز به قتل رساندند؛ کسانی که بر روی زمین نظیری نداشتند.

آسمان‌های هفت‌گانه و زمین‌ها برای کشته شدن او گریستند و چهارهزار فرشته برای یاریِ او به زمین فرود آمدند، اما به آن‌ها اجازه داده نشد. پس آن‌ها ژولیده و غبارآلود، نزد مزار امام حسین (علیه‌السلام) هستند، تا زمانی که حضرت قائم (عجل‌الله‌فرجه) قیام نماید، که در آن زمان از یاوران او خواهند بود و شعارشان «یا لثارات الحسین» خواهد بود.

ای پسر شبیب! پدر از جدش و او نیز از جدش، برای من نقل کرده است که زمانی که جدّم امام حسین (علیه‌السلام) کشته شد، آسمان، خون و خاک سرخ بارید.

ای پسر شبیب! اگر بر امام حسین (علیه‌السلام) گریه کنی و اشک‌هایت بر گونه‌هایت جاری شود، خداوند همه گناهانت را می‌آمرزد؛ کوچک باشد یا بزرگ، کم باشد یا زیاد.

ای پسر شبیب! اگر دوست داری که خداوند را در حالی ملاقات کنی که گناهی به گردنت نیست، پس امام حسین (علیه‌السلام) را زیارت کن.

ای پسر شبیب! اگر دوست داری که در بهترین اتاق‌هایی که در بهشت بنا شده‌اند، همراه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) باشی، پس قاتلان امام حسین (علیه‌السلام) را لعنت کن.

ای پسر شبیب! اگر دوست داری که ثوابی مثل ثوابِ کسی که همراه امام حسین (علیه‌السلام) به شهادت رسیده است داشته باشی، پس هرگاه که یادت افتاد، بگو: «یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً»؛ «ای کاش من هم همراه آنان بودم تا به پیروزی عظیم دست یابم.»

ای پسر شبیب! اگر دوست داری که در درجات والای بهشت، همراه ما (اهل‌بیت) باشی، برای غمِ ما غمگین باش و برای شادیِ ما شادمان باش و باید ولایت (پشتیبانی و تبعیت از) ما را داشته باشی.

چراکه اگر کسی سنگی را هم دوست داشته باشد، خداوند (عزّوجلّ) او را در روز قیامت با آن سنگ محشور می‌نماید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۸ ، ۱۱:۴۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ بَکْرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْجَعْفَرِیِ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع یَقُولُ: «مَا لِی رَأَیْتُکَ عِنْدَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ یَعْقُوبَ.» فَقَالَ: إِنَّهُ خَالِی. فَقَالَ: «إِنَّهُ یَقُولُ فِی اللَّهِ قَوْلًا عَظِیماً یَصِفُ اللَّهَ وَ لَا یُوصَفُ فَإِمَّا جَلَسْتَ مَعَهُ وَ تَرَکْتَنَا وَ إِمَّا جَلَسْتَ مَعَنَا وَ تَرَکْتَهُ.» فَقُلْتُ: هُوَ یَقُولُ مَا شَاءَ أَیُّ شَیْءٍ عَلَیَّ مِنْهُ إِذَا لَمْ أَقُلْ مَا یَقُولُ؟ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع: «أَ مَا تَخَافُ أَنْ تَنْزِلَ بِهِ نَقِمَةٌ فَتُصِیبَکُمْ جَمِیعاً؟ أَ مَا عَلِمْتَ بِالَّذِی کَانَ مِنْ أَصْحَابِ مُوسَى ع وَ کَانَ أَبُوهُ مِنْ أَصْحَابِ فِرْعَوْنَ فَلَمَّا لَحِقَتْ خَیْلُ فِرْعَوْنَ مُوسَى تَخَلَّفَ عَنْهُ لِیَعِظَ أَبَاهُ فَیُلْحِقَهُ بِمُوسَى فَمَضَى أَبُوهُ وَ هُوَ یُرَاغِمُهُ حَتَّى بَلَغَا طَرَفاً مِنَ الْبَحْرِ فَغَرِقَا جَمِیعاً فَأَتَى مُوسَى ع الْخَبَرُ فَقَالَ: هُوَ فِی رَحْمَةِ اللَّهِ وَ لَکِنَّ النَّقِمَةَ إِذَا نَزَلَتْ لَمْ یَکُنْ لَهَا عَمَّنْ قَارَبَ الْمُذْنِبَ دِفَاعٌ.»

 الکافی، ج۲، ص۳۷۴

 

از بَکر بن محمد نقل شده است:

شنیدم که امام رضا (علیه‌السلام) به شخصی به نام جعفری می‌فرمودند: «چرا تو را نزد عبدالرحمان بن یعقوب می‌بینم؟»

جعفری عرض کرد: او دایی‌ام است.

حضرت فرمودند: «او در مورد خداوند سخن درشتی می‌گوید؛ خداوند را [به‌عنوان چیزی که جسم است،] توصیف می‌کند، درحالی‌که خداوند به وصف نمی‌آید. یا با او نشست و برخواست کن [و ما را رها کن] یا با ما مجالست کن و او را رها کن.»

جعفری عرض کرد: او هر چه می‌خواهد بگوید. از او چه ضرری به من می‌رسد، اگر من به اعتقادات او معتقد نباشم؟

حضرت فرمودند: «آیا نمی‌ترسی که عذابی نازل شود و همه شما (اطرافیان عبدالرحمان) را دچار کند؟ مگر نمی‌دانی آن‌کس که از اصحاب حضرت موسی (علی‌نبیناوآله‌وعلیه‌السلام) بود و پدرش از اصحاب فرعون بود و وقتی اسب‌سوارانِ فرعون به حضرت موسی رسیدند، از او سرپیچی کرد تا پدرش را نصیحت کند تا او را به حضرت موسی ملحق کند. پدرش رفت و او با پدرش ستیزه می‌کرد. تا این‌که به کنار دریا (رود نیل) رسیدند و هردو غرق شدند. خبر به حضرت موسی رسید. فرمود: او در رحمتِ خداوند است، اما عذاب وقتی نازل می‌شود نمی‌شود از کسی که در کنار گناه‌کار است، دفاع کرد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۸ ، ۰۰:۳۴
ابوالفضل رهبر

 

در مطلب پیشین عرض شد که سران فتنه واقفه، این شبهه را در میان شیعیان رواج دادند که امام کاظم (علیه‌السلام) از دنیا نرفته‌اند، بلکه غیبت نموده‌اند و مهدی منتظر هم‌ایشان هستند و بعد از ایشان امامی نیست.

عرض شد که این شبهه، در میان شیعیان، بسیار فراگیر شده بود و بسیاری از شیعیان راستین را نیز درگیر نموده بود.

روایت زیر، به این موضوع اشاره دارد...

 

...عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ أَبِی جَرِیرٍ الْقُمِّیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ ع: جُعِلْتُ فِدَاکَ قَدْ عَرَفْتَ انْقِطَاعِی إِلَى أَبِیکَ ثُمَّ إِلَیْکَ ثُمَّ حَلَفْتُ لَهُ وَ حَقِّ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ حَقِّ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ حَتَّى انْتَهَیْتُ إِلَیْهِ بِأَنَّهُ لَا یَخْرُجُ مِنِّی مَا تُخْبِرُنِی بِهِ إِلَى أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ أَبِیهِ أَ حَیٌّ هُوَ أَوْ مَیِّتٌ فَقَالَ: «قَدْ وَ اللَّهِ مَاتَ.» فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ شِیعَتَکَ یَرْوُونَ أَنَّ فِیهِ سُنَّةَ أَرْبَعَةِ أَنْبِیَاءَ. قَالَ: «قَدْ وَ اللَّهِ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ هَلَکَ.» قُلْتُ: هَلَاکَ غَیْبَةٍ أَوْ هَلَاکَ مَوْتٍ؟ قَالَ: «هَلَاکَ مَوْتٍ.» فَقُلْتُ: لَعَلَّکَ مِنِّی فِی تَقِیَّةٍ. فَقَالَ: «سُبْحَانَ اللَّهِ.» قُلْتُ: فَأَوْصَى إِلَیْکَ؟ قَالَ: «نَعَمْ.» قُلْتُ: فَأَشْرَکَ مَعَکَ فِیهَا أَحَداً؟ قَالَ: «لَا.» قُلْتُ: فَعَلَیْکَ مِنْ إِخْوَتِکَ إِمَامٌ؟ قَالَ: «لَا.» قُلْتُ: فَأَنْتَ الْإِمَامُ؟ قَالَ: «نَعَمْ.»

 الکافی، ج‏۱، ص۳۸۰

 

از ابوجَریر (زکریابن‌ادریس) نقل شده است:

به امام رضا (علیه‌السلام) عرض کردم: فدایتان شوم، شما می‌دانید که من دلباخته‌ی پدرتان و بعد دلباخته‌ی شما بوده‌ام.

سپس نزد ایشان قسم یاد کردم به حق رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و حق تک‌تکِ ائمه تا رسیدم به حق ایشان، به این‌که هر خبری به من دهید، نزد احدی از مردم بازگو نخواهم کرد.

آن‌گاه از ایشان درباره پدرشان سؤال کردم که آیا زنده هستند یا وفات کرده‌اند؟

امام رضا (علیه‌السلام) فرمودند: «به خدا قسم، قطعاً وفات کرده‌اند.»

عرض کردم: فدایتان شوم، شیعیانتان روایت می‌کنند که سنتِ چهار تن از پیامبران در ایشان بوده است.[1]

حضرت فرمودند: «قسم به خداوند که خدایی جز او نیست، پدرم قطعاً از بین رفته است.»

عرض کردم: از بین رفتنشان، از نوع غیبت است یا از نوع مرگ؟

فرمودند: «از نوع مرگ.»

عرض کردم: شاید شما دارید از روی تقیه به من چنین می‌گویید!

فرمودند: «سبحان الله!»

عرض کردم: پدرتان به شما وصیت کردند؟

فرمودند: «بله.»

عرض کردم: آیا در کنار شما شخص دیگری را نیز وصی قرار داده‌اند؟[2]

فرمودند: «خیر.»

عرض کردم: آیا از میان برادرانتان، کسی امام شما هست؟

فرمودند: «خیر.»

عرض کردم: پس شما امام‌اید؟

فرمودند: «بله.»

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــ

[1] ظاهراً اشاره دارد به روایتی از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) که در آن بیان شده است: حضرت قائم (عجل‌الله‌فرجه) سنتی از نوح را دارد (طول عمر) و سنتی از ابراهیم (پنهان بودنِ ولادت و کناره‌گیری از مردم) و سنتی از موسی (خوف و غیبت) و سنتی از عیسی (اختلاف مردم درباره‌شان) و سنتی از ایوب (گشایش پس از ابتلاء) و سنتی از حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) (قیام با شمشیر). (کمال‌الدین‌وتمام‌النعمة، ج‏۲، ص۵۷۷) ظاهراً واقفه چنین جا انداخته بودند که ایشان دارای چهار سنت از سنت‌های مذکور هستند، پس مهدی منتظر هم‌ایشان‌اند.

[2] این مسأله سابقه داشته است. پیش‌تر در مطلبی با عنوان «چرا امام صادق قاتلِ خود را وصیِ خود اعلام کرد؟!» به این موضوع اشاره شد که: از آن‌جا که منصور دوانیقی قصد داشت پس از شهادت امام صادق (علیه‌السلام) وصی و جانشین ایشان را نیز بلافاصله به قتل برساند، امام پنج نفر را وصیِ خود اعلام کردند: منصور دوانیقی (خلیفه عباسی)، محمد بن سلیمان (حاکم مدینه)، عبدالله افطح (فرزند بزرگشان)، حمیده (همسر بزرگوارشان) و امام موسی کاظم (علیه‌السلام) را. امام صادق به‌این‌ترتیب توانستند خطر را از امام کاظم (علیهماالسلام) دور کنند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۸ ، ۱۱:۰۰
ابوالفضل رهبر

 

پیش‌تر در مطلبی با عنوان «سران فتنه، در عصر امام رضا چه کسانی بودند و چه انگیزه‌ای داشتند؟»، ذکر شد که پس از شهادت امام کاظم (علیه‌السلام)، برخی از وکلای حضرت، برای تصاحب اموالی که دستشان بود، با سوءاستفاده از آموزه‌های مهدویت، مدعی شدند امام کاظم به شهادت نرسیده، بلکه ایشان همان مهدی موعود است که غایب گشته. آنان انحرافی بزرگ و در جریان تشیع ایجاد نمودند، فرقه‌ای به‌نام «واقفه» تأسیس کردند و برای اثبات ادعایشان شبهاتی میان شیعیان منتشر کردند که پیش‌تر به مواردی اشاره شد.

اولین شبهه‌ای که مطرح کردند، شهید نشدنِ امام بود. آنان گفتند: که در روایات هست که: «امام را (وقتی از دنیا می‌رود،) کسی غسل نمی‌دهد، مگر امامِ (بعدی).» با توجه به این روایت، اگر امام کاظم (علیه‌السلام) از دنیا رفته باشد، امام بعدی باید او را غسل می‌داده، درحالی‌که امام کاظم (علیه‌السلام) در بغداد بوده و علی‌بن‌موسی در مدینه. پس علی‌بن‌موسی او را غسل نداده. پس امام کاظم از دنیا نرفته. پس علی‌بن‌موسی امامِ بعدی نیست.

حال به حدیث زیر توجه کنید...

 

...عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ الْحَلَّالِ أَوْ غَیْرِهِ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ: إِنَّهُمْ یُحَاجُّونَّا یَقُولُونَ إِنَ‏ الْإِمَامَ‏ لَا یُغَسِّلُهُ‏ إِلَّا الْإِمَامُ‏. قَالَ: فَقَالَ: «مَا یُدْرِیهِمْ مَنْ غَسَّلَهُ؟ فَمَا قُلْتَ لَهُمْ؟» قَالَ: فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ قُلْتُ لَهُمْ: إِنْ قَالَ مَوْلَایَ إِنَّهُ غَسَّلَهُ تَحْتَ عَرْشِ رَبِّی فَقَدْ صَدَقَ وَ إِنْ قَالَ غَسَّلَهُ فِی تُخُومِ الْأَرْضِ فَقَدْ صَدَقَ. قَالَ: «لَا هَکَذَا.» قَالَ: فَقُلْتُ: فَمَا أَقُولُ لَهُمْ؟ قَالَ: «قُلْ لَهُمْ إِنِّی غَسَّلْتُهُ.» فَقُلْتُ: أَقُولُ لَهُمْ إِنَّکَ غَسَّلْتَهُ؟! فَقَالَ: «نَعَمْ.»

 الکافی، ج‏۱، ص۳۸۴

 

از احمد بن عُمر حلّال نقل شده است:

به امام رضا (علیه‌السلام) عرض کردم: آنان (پیروان فرقه واقفه) با ما (شیعیانِ شما) بحث و محاجّه می‌کنند و می‌گویند: امام را (وقتی از دنیا می‌رود،) کسی غسل نمی‌دهد، مگر امامِ (بعدی).

حضرت فرمودند: «آنان چه‌می‌دانند چه کسی پدرم را غسل داده؟ تو (در پاسخ) به آنان چه گفتی؟»

عرض کردم: فدایتان شوم، به آنان گفتم اگر مولایم (امام رضا علیه‌السلام) بگوید پدرش را زیر عرش پروردگارش غسل داده است، حتماً راست می‌گوید و اگر بگوید او را در اعماق زمین غسل داده است، حتماً راست می‌گوید.

امام رضا (علیه‌السلام) فرمودند: «این‌طور نگو.»

عرض کردم: پس به آنان چه بگویم؟

حضرت فرمودند: «به آنان بگو که منِ (امام رضا) ایشان را غسل داده‌ام.»

عرض کردم: بگویم شما ایشان را [در بغداد] غسل داده‌اید؟!

فرمودند: «بله.»

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــــ

سران فتنه واقفه، توانسته بودند شبهه غیبت امام کاظم (علیه‌السلام) را به‌شدت میان شیعیان رواج دهند، تاجایی‌که بعضی شیعیانی که امام رضا (علیه‌السلام) را قبول داشتند نیز تصریح ایشان به شهادت پدرشان را باور نمی‌کردند.

در مطلب بعد، حدیثی در این رابطه نقل می‌گردد، إن شاء الله.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۸ ، ۱۰:۵۲
ابوالفضل رهبر

 

سُئِلَ [عَنْ الرِّضَا] ع عَنْ حَدِّ التَّوَکُّلِ؟ فَقَالَ ع: «أَنْ لَا تَخَافَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ.»

 تحف‌العقول، ص۴۴۵

 

از امام رضا (علیه السلام) در مورد مرز (تعریفِ) «توکل» سؤال شد.

حضرت فرمودند: «این‌که از هیچ‌کس نترسی، جز از خداوند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۸ ، ۱۳:۱۳
ابوالفضل رهبر

 

در مطلب پیشین به شبهه فرزنددار نشدنِ امام رضا (علیه‌السلام) و رفع آن با ولادت امام جواد (علیه‌السلام) اشاره شد. همچنین ذکر شد که ولادت امام جواد، پایان ماجرا نبود؛ چراکه سران واقفه مدعی شدند این کودک، فرزند امام رضا نیست!

علت جا افتادنِ این شبهه، این بود که مادر امام جواد (بانو خیزران سلام‌الله‌علیها) کنیزی قبطی[1] بوده‌اند و پوستی تیره داشته‌اند و در نتیجه امام جواد نیز به خلاف پدرشان (علیهماالسلام) پوستی تیره داشته‌اند.

حال به روایت زیر توجه کنید...

 

...عَنْ زَکَرِیَّا بْنِ یَحْیَى بْنِ النُّعْمَانِ الصَّیْرَفِیِّ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ جَعْفَرٍ یُحَدِّثُ الْحَسَنَ بْنَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فَقَالَ: وَ اللَّهِ لَقَدْ نَصَرَ اللَّهُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع. فَقَالَ لَهُ الْحَسَنُ: إِی وَ اللَّهِ جُعِلْتُ فِدَاکَ لَقَدْ بَغَى عَلَیْهِ إِخْوَتُهُ. فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ جَعْفَرٍ: إِی وَ اللَّهِ وَ نَحْنُ عُمُومَتُهُ بَغَیْنَا عَلَیْهِ. فَقَالَ لَهُ الْحَسَنُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ کَیْفَ صَنَعْتُمْ فَإِنِّی لَمْ أَحْضُرْکُمْ. قَالَ: قَالَ لَهُ إِخْوَتُهُ وَ نَحْنُ أَیْضاً: مَا کَانَ‏ فِینَا إِمَامٌ‏ قَطُّ حَائِلَ‏ اللَّوْنِ‏. فَقَالَ لَهُمُ الرِّضَا ع: «هُوَ ابْنِی.» قَالُوا: فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَدْ قَضَى بِالْقَافَةِ فَبَیْنَنَا وَ بَیْنَکَ الْقَافَةُ. قَالَ: «ابْعَثُوا أَنْتُمْ إِلَیْهِمْ فَأَمَّا أَنَا فَلَا وَ لَا تُعْلِمُوهُمْ لِمَا دَعَوْتُمُوهُمْ وَ لْتَکُونُوا فِی بُیُوتِکُمْ.» فَلَمَّا جَاءُوا أَقْعَدُونَا فِی الْبُسْتَانِ وَ اصْطَفَّ عُمُومَتُهُ وَ إِخْوَتُهُ وَ أَخَوَاتُهُ وَ أَخَذُوا الرِّضَا ع وَ أَلْبَسُوهُ جُبَّةَ صُوفٍ وَ قَلَنْسُوَةً مِنْهَا وَ وَضَعُوا عَلَى عُنُقِهِ مِسْحَاةً وَ قَالُوا لَهُ ادْخُلِ الْبُسْتَانَ کَأَنَّکَ تَعْمَلُ فِیهِ. ثُمَّ جَاءُوا بِأَبِی جَعْفَرٍ ع فَقَالُوا أَلْحِقُوا هَذَا الْغُلَامَ بِأَبِیهِ فَقَالُوا لَیْسَ لَهُ هَاهُنَا أَبٌ وَ لَکِنَّ هَذَا عَمُّ أَبِیهِ وَ هَذَا عَمُّ أَبِیهِ وَ هَذَا عَمُّهُ وَ هَذِهِ عَمَّتُهُ وَ إِنْ یَکُنْ لَهُ هَاهُنَا أَبٌ فَهُوَ صَاحِبُ الْبُسْتَانِ فَإِنَّ قَدَمَیْهِ وَ قَدَمَیْهِ وَاحِدَةٌ فَلَمَّا رَجَعَ أَبُو الْحَسَنِ ع قَالُوا هَذَا أَبُوهُ. قَالَ عَلِیُّ بْنُ جَعْفَر:ٍ فَقُمْتُ فَمَصَصْتُ رِیقَ أَبِی جَعْفَرٍ ع ثُمَّ قُلْتُ لَهُ: أَشْهَدُ أَنَّکَ إِمَامِی عِنْدَ اللَّهِ...

 الکافی، ج‏۱، ص۳۲۲

 

از زکریا بن یحیی نقل شده است:

علی‌بن‌جعفر (فرزند امام صادق و عموی امام رضا علیهم‌السلام) به حسن‌بن‌حسین‌بن‌علی‌بن‌حسین (نوه امام سجاد علیه‌السلام) گفت: به خدا قسم، به‌راستی که خداوند امام رضا (علیه‌السلام) را یاری فرمود.

حسن‌بن‌حسین گفت: بله، به خدا قسم. فدایت شوم، برادرانش ظلم بزرگی به او کردند.

علی‌بن‌جعفر گفت: بله، به خدا قسم. ما عموهایش نیز به او ظلم بزرگی کردیم.

حسن‌بن‌حسین گفت: فدایت شوم، شما چه کردید؟ من (آن‌زمان) نزد شما نبودم (و از کار شما اطلاع ندارم.)

علی‌بن‌جعفر گفت: برادرانش - و همچنین ما (عموهایش) - به او گفتند: تابه‌حال در میان ما امامی نبوده که رنگش دگرگون [یعنی: به‌خلاف پدرش سیاه‌چرده] باشد!

امام رضا (علیه‌السلام) به آنان فرمود: «او پسرم است.»

آنان گفتند: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بر اساس سخن قیافه‌شناس[2] حکم کرده‌اند. میان ما و تو نیز قیافه‌شناس باید حکم کند [تا معلوم شود چه کسی راست می‌گوید.]

امام رضا (علیه‌السلام) فرمود: «شما خودتان دنبال قیافه‌شناس‌ها بفرستید. من نمی‌فرستم [تا مبادا بعدها شبهه تبانی مطرح شود.] به آن‌ها اطلاع هم ندهید که برای چه کاری دعوتشان کرده‌اید و همه در خانه‌هایتان باشید.»

وقتی قیافه‌شناس‌ها آمدند، (پیش از ورودشان) ما را در باغ نشاندند و عموها و برادران و خواهران در یک صف قرار گرفتند. امام رضا را نیز (از جمع) جدا کردند، لباس و کلاه پشمینی [مخصوص باغبانان] بر او پوشاندند، یک بیل بر شانه‌اش گذاشتند و به او گفتند: وارد باغ شو، مانند کسی که در باغ کار می‌کند.

سپس (بعد از ورود قیافه‌شناسان) امام جواد (علیه‌السلام)[3] را آوردند و به قیافه‌شناس‌ها گفتند: این پسربچه را به پدرش برسانید.

قیافه‌شناس‌ها گفتند: پدر او این‌جا نیست، اما این‌شخص عموی پدرش است، این‌شخص عموی پدرش است، این‌شخص عمویش است، این‌شخص عمه‌اش است. پدرش در میان شما نیست، اما پاهای باغبان این باغ، مانند پاهای این پسربچه است.

وقتی امام رضا رویشان را برگرداندند، قیافه‌شناس‌ها گفتند: این‌شخص پدرش است.

علی‌بن‌جعفر گوید: من برخواستم، دهان امام جواد (علیه‌السلام) را بوسیدم و به او گفتم: شهادت می‌دهم که تو نزد خداوند امام من هستی...

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــ

[1] قبط: منطقه‌ای در مصر.

[2] قیافه‌شناس: کسی که با مقایسه اندام و شکل ظاهری افراد، می‌فهمد آنان چه نسبتی با هم دارند.

[3] امام جواد در آن ایام، ۲ساله بوده‌اند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۴۱
ابوالفضل رهبر

 

پیش‌تر در مطلبی با عنوان «سران فتنه در عصر امام رضا (علیه‌السلام) چه کسانی بودند و چه انگیزه‌ای داشتند؟» ذکر شد که پس از شهادت امام کاظم (علیه‌السلام)، برخی از وکلای حضرت، برای تصاحب اموالی که دستشان بود، با سوءاستفاده از آموزه‌های مهدویت، مدعی شدند امام کاظم به شهادت نرسیده، بلکه ایشان همان مهدی موعود است که غایب گشته.

آنان انحرافی بزرگ در تشیع ایجاد نمودند و فرقه‌ای به‌نام «واقفه» تأسیس کردند. آنان امامت امام رضا را منکر بودند و برای اثبات ادعای خود، دلایلی ذکر می‌کردند. یکی از شبهاتی که آنان برای اثبات ادعایشان در میان شیعیان منتشر می‌کردند، این بود که: اگر علی‌بن‌موسی امامِ بعدی است، پس چرا فرزندی ندارد؟ چون هر امامی باید پسری داشته باشد تا پس از او امامت به پسرش منتقل شود، درحالی‌که علی‌بن‌موسی در چهل‌پنجاه‌سالگی هنوز فرزندی ندارد.

حال، پس از این مقدمه، به روایت زیر توجه کنید...

 

...عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ بَشَّارٍ قَالَ: کَتَبَ ابْنُ قِیَامَا إِلَى أَبِی الْحَسَنِ ع کِتَاباً یَقُولُ فِیهِ: کَیْفَ‏ تَکُونُ‏ إِمَاماً وَ لَیْسَ‏ لَکَ‏ وَلَدٌ؟ فَأَجَابَهُ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا ع شِبْهَ الْمُغْضَبِ: «وَ مَا عَلَّمَکَ أَنَّهُ لَا یَکُونُ لِی وَلَدٌ وَ اللَّهِ لَا تَمْضِی الْأَیَّامُ وَ اللَّیَالِی حَتَّى یَرْزُقَنِیَ اللَّهُ وَلَداً ذَکَراً یَفْرُقُ بِهِ بَیْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ.»

 الکافی، ج‏۱، ص۳۲۰

 

از حسین بن بشّار نقل شده است:

ابن‌قیاما واسطی (از سران فرقه واقفه) نامه‌ای به امام رضا (علیه‌السلام) نوشت و در آن گفت:

تو چطور امامی هستی که فرزندی نداری؟!

امام رضا (علیه‌السلام) – با حالی شبیه حالِ عصبانیت – پاسخ دادند:

«تو از کجا می‌دانی که من فرزندی نخواهم داشت؟! به خدا قسم، چند روز و شب (بیشتر) نخواهد گذشت که خداوند فرزند پسری روزی‌ام می‌فرماید و با [ولادتِ] او حق و باطل را جدا می‌گرداند.»

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــ

امام رضا و یارانشان پس از شهادت امام کاظم (علیهماالسلام، در سال ۱۸۳هجری) تا سال‌ها با فرقه واقفه درگیر بودند. ایشان در سال ۱۹۵هجری، در ۴۷سالگی صاحب فرزندی شدند و شبهه فرزند نداشتنشان تاحدودی برطرف شد.

اما این پایان ماجرا نبود. دشمنان ایشان، پس از ولادت امام جواد (علیه‌السلام) شبهه زشت و زننده‌ی دیگری مطرح کردند؛ مدعی شدند امام جواد، به‌خاطر تفاوت ظاهری‌شان با امام رضا (علیهماالسلام)، فرزند ایشان نیست. متأسفانه این شبهه برای نزدیکان امام رضا (علیه‌السلام) نیز مطرح بود.

در مطلب بعد، روایتی در این خصوص نقل خواهد شد، إن شاء الله.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۲۹
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَنَا وَ حُسَیْنُ بْنُ ثُوَیْرِ بْنِ أَبِی فَاخِتَةَ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّا کُنَّا فِی سَعَةٍ مِنَ الرِّزْقِ وَ غَضَارَةٍ مِنَ الْعَیْشِ فَتَغَیَّرَتِ الْحَالُ بَعْضَ التَّغْیِیرِ فَادْعُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یَرُدَّ ذَلِکَ إِلَیْنَا فَقَالَ: «أَیَّ شَیْ‏ءٍ تُرِیدُونَ تَکُونُونَ‏ مُلُوکاً أَ یَسُرُّکَ أَنْ تَکُونَ مِثْلَ طَاهِرٍ وَ هَرْثَمَةَ وَ إِنَّکَ عَلَى خِلَافِ مَا أَنْتَ عَلَیْهِ؟» قُلْتُ: لَا وَ اللَّهِ مَا یَسُرُّنِی أَنَّ لِیَ الدُّنْیَا بِمَا فِیهَا ذَهَباً وَ فِضَّةً وَ إِنِّی عَلَى خِلَافِ مَا أَنَا عَلَیْهِ؟ قَالَ: فَقَالَ: «فَمَنْ أَیْسَرَ مِنْکُمْ فَلْیَشْکُرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ» وَ قَالَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى: «اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُکْراً وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ» وَ أَحْسِنُوا الظَّنَّ بِاللَّهِ فَإِنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع کَانَ یَقُولُ: «مَنْ حَسُنَ ظَنُّهُ بِاللَّهِ کَانَ اللَّهُ عِنْدَ ظَنِّهِ بِهِ وَ مَنْ رَضِیَ بِالْقَلِیلِ مِنَ الرِّزْقِ قَبِلَ اللَّهُ مِنْهُ الْیَسِیرَ مِنَ الْعَمَلِ وَ مَنْ رَضِیَ بِالْیَسِیرِ مِنَ الْحَلَالِ خَفَّتْ مَئُونَتُهُ وَ تَنَعَّمَ أَهْلُهُ وَ بَصَّرَهُ اللَّهُ دَاءَ الدُّنْیَا وَ دَوَاءَهَا وَ أَخْرَجَهُ مِنْهَا سَالِماً إِلَى دَارِ السَّلَامِ.»»

 الکافی، ج‏۸، ص۳۴۶

 

از احمدبن‌عمر نقل شده است: من و حسین‌بن‌ثُوَیر خدمت امام رضا (علیه‌السلام) رسیدیم.

به ایشان عرض کردم:

ما (پیش‌تر) روزی‌مان زیاد بود و در رفاه زندگی می‌کردیم. اما (بعدها) وضعمان تغییر کرد. پس از خداوند (عزّوجلّ) بخواهید ما را به وضع سابقمان بازگرداند.

حضرت فرمودند:

«چه می‌خواهید؟ می‌خواهید فرمانروا باشید؟ آیا خوش‌حال خواهید بود از این‌که مثل طاهر و هرثمه [فرماندهان خلافت عباسی] باشید، اما اعتقادتان خلاف اعتقادی که من دارم باشد؟»

عرض کردم:

نه، به خدا قسم. خوشحال نمی‌شوم از این‌که دنیا و تمام طلاها و نقره‌هایش برای من باشد، اما اعتقادم خلاف اعتقادی که اکنون دارم (تشیع) باشد.

آن‌گاه حضرت فرمودند:

«پس هریک از شما (شیعیان) که دستش باز است، خداوند را شکر کند، که خداوند (عزّوجلّ) می‌فرماید: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ»؛ «اگر شکرگزار باشید، حتماً بر شما می‌افزایم.» [ابراهیم:۷] و می‌فرماید: «اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُکْراً وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ»؛ «اى خاندان داود! از روی شکرگزاری [به فرامین الهی] عمل کنید و اندکی از بندگان من ‏شکرگزارند.» [سبأ:۱۳]

به خداوند حسن‌ظن داشته باشید؛ که [پدربزرگم] امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمودند:

«هرکس به خداوند حسن‌ظن داشته باشد، خداوند مطابق گمانِ نیکش با او رفتار می‌کند و هرکس که به روزیِ اندکِ خداوند راضی باشد، خداوند نیز عملِ اندکِ او را می‌پذیرد و هرکس به مال حلالِ اندک راضی باشد، هزینه‌هایش اندک می‌گردد، خانواده‌اش متنعم می‌شوند، خداوند او را با درد دنیا و داروی آن آشنا می‌سازد و او را از دنیا به‌سلامت به‌سوی دیار امن (بهشت) خارج می‌گرداند.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۷ ، ۲۱:۵۶
ابوالفضل رهبر