دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «برادر دینی» ثبت شده است

...عَنْ مُعَلَّی بْنِ خُنَیْسٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا حَقُّ الْمُسْلِمِ عَلَی الْمُسْلِمِ؟ قَالَ: «لَهُ سَبْعُ حُقُوقٍ وَاجِبَاتٍ مَا مِنْهُنَّ حَقٌّ إِلَّا وَ هُوَ عَلَیْهِ وَاجِبٌ إِنْ ضَیَّعَ مِنْهَا شَیْئاً خَرَجَ مِنْ وِلَایَةِ اللَّهِ وَ طَاعَتِهِ وَ لَمْ یَکُنْ لِلَّهِ فِیهِ مِنْ نَصِیبٍ.» قُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ مَا هِیَ؟ قَالَ: «یَا مُعَلَّی إِنِّی عَلَیْکَ شَفِیقٌ أَخَافُ أَنْ تُضَیِّعَ وَ لَا تَحْفَظَ وَ تَعْلَمَ وَ لَا تَعْمَلَ.» قَالَ: قُلْتُ لَهُ: لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ. قَالَ: «أَیْسَرُ حَقٍّ مِنْهَا أَنْ تُحِبَّ لَهُ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِکَ وَ تَکْرَهَ لَهُ مَا تَکْرَهُ لِنَفْسِکَ وَ الْحَقُّ الثَّانِی أَنْ تَجْتَنِبَ سَخَطَهُ وَ تَتَّبِعَ مَرْضَاتَهُ وَ تُطِیعَ أَمْرَهُ وَ الْحَقُّ الثَّالِثُ أَنْ تُعِینَهُ بِنَفْسِکَ وَ مَالِکَ وَ لِسَانِکَ وَ یَدِکَ وَ رِجْلِکَ وَ الْحَقُّ الرَّابِعُ أَنْ تَکُونَ عَیْنَهُ وَ دَلِیلَهُ وَ مِرْآتَهُ وَ الْحَقُّ الْخَامِسُ أَنْ لَا تَشْبَعَ وَ یَجُوعُ وَ لَا تَرْوَی وَ یَظْمَأُ وَ لَا تَلْبَسَ وَ یَعْرَی وَ الْحَقُّ السَّادِسُ أَنْ یَکُونَ لَکَ خَادِمٌ وَ لَیْسَ لِأَخِیکَ خَادِمٌ فَوَاجِبٌ أَنْ تَبْعَثَ خَادِمَکَ فَیَغْسِلَ ثِیَابَهُ وَ یَصْنَعَ طَعَامَهُ وَ یَمْهَدَ فِرَاشَهُ وَ الْحَقُّ السَّابِعُ أَنْ تُبِرَّ قَسَمَهُ وَ تُجِیبَ دَعْوَتَهُ وَ تَعُودَ مَرِیضَهُ وَ تَشْهَدَ جَنَازَتَهُ وَ إِذَا عَلِمْتَ أَنَّ لَهُ حَاجَةً تُبَادِرُهُ إِلَی قَضَائِهَا وَ لَا تُلْجِئُهُ أَنْ یَسْأَلَکَهَا وَ لَکِنْ تُبَادِرُهُ مُبَادَرَةً فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِکَ وَصَلْتَ وَلَایَتَکَ بِوَلَایَتِهِ وَ وَلَایَتَهُ بِوَلَایَتِکَ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۱۶۹

 

از معلی بن خُنیس نقل شده است که گفت:
به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:
«حق مسلمان بر مسلمان» چیست؟

حضرت فرمودند: 
«برای مسلمان هفت حقِ واجب است؛ حقوقی که آن‌چنان واجب‌اند که اگر مقداری از آن را ضایع کند، از ولایت و طاعتِ خداوند خارج می‌گردد، و برایش بهره‌ای نخواهد بود.»

معلّی بن خُنیس گوید عرض کردم: 
فدای‌تان شوم، آن حقوق چیست؟

حضرت فرمودند:
«ای معلّی! من دلسوزِ تو هستم. می‌ترسم (آن حقوق را) ضایع نمایی، و مراعات ننمایی، و (مطلبِ مسئولیت‌آوری را) بدانی و عمل نکنی.»

معلّی گوید عرض کردم: 
«لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ‏»؛ هیچ نیرویی جز (نیروی) خداوند نیست.

حضرت فرمودند: 
«۱- راحت‌ترین حق از آن حقوق، این است که آن‌چه برای خودت دوست می‌داری، برای او نیز دوست بداری، و آن‌چه برای خودت نمی‌پسندی، برای او نیز نپسندی.

۲- و حق دوم، این است که از (موجباتِ) نارضایتی او پرهیز کنی و به دنبال رضایتش باشی و دستورش را اطاعت کنی.

۳- و حق سوم، این‌که او را با جان و مال و زبان و دست و پایت یاری نمایی.

۴- و حق چهارم، این‌که چشم، راهنما و آینه‌اش باشی.

۵- و حق پنجم، این‌که سیر نشوی و سیرآب نگردی و لباس نپوشی، درحالی‌که او گرسنه و تشنه و بی‌لباس است.

۶- و حق ششم، این‌که اگر خدمت‌کاری داشتی و برادرت خدمت‌کار نداشت، واجب است خدمت‌کارت را بفرستی تا لباسش را بشوید و غذایش را درست کند و رخت‌خوابش را پهن نماید.

۷- و حق هفتم، آن است که سوگندش را بپذیری، و دعوتش را اجابت نمایی، و در بیماری‌اش به عیادتش روی، و بر جنازه‌اش حاضر شوی، و هرگاه فهمیدی نیازی دارد، به رفع آن، پیش‌دستی کنی و مجبورش نکنی که آن را از تو بخواهد، بلکه باید به‌سرعت پیش‌دستی کنی.

پس هرگاه چنین کردی، ولایت خود را به ولایت او، و ولایت او را به ولایت خود، پیوند داده‌ای.»



پانوشتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یک: به این ترتیب (با توجه به جمله آخر امام)، یک «شبکه‌ی ولایی منسجم» میان مسلمین شکل می‌گیرد.
دو: حقوق مذکور، حقوق «مسلمین» به گردن هم‌دیگر است، نه حقوق «شیعیان» و نه فقط «مؤمنین».

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۴ ، ۰۸:۰۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ:

قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ الرَّجُلُ‏ مِنْ‏ إِخْوَانِی‏ یَبْلُغُنِی‏ عَنْهُ‏ الشَّیْ‏ءُ الَّذِی أَکْرَهُهُ ،

فَأَسْأَلُهُ عَنْ ذَلِکَ فَیُنْکِرُ ذَلِکَ وَ قَدْ أَخْبَرَنِی عَنْهُ قَوْمٌ ثِقَاتٌ ،

فَقَالَ لِی:

«یَا مُحَمَّدُ کَذِّبْ سَمْعَکَ وَ بَصَرَکَ عَنْ أَخِیکَ ،

فَإِنْ شَهِدَ عِنْدَکَ خَمْسُونَ قَسَامَةً وَ قَالَ لَکَ قَوْلًا ،

فَصَدِّقْهُ وَ کَذِّبْهُمْ ،

لَا تُذِیعَنَّ عَلَیْهِ‏ شَیْئاً تَشِینُهُ‏ بِهِ وَ تَهْدِمُ بِهِ مُرُوءَتَهُ.»

 الکافی، ج‏۸، ص۱۴۷

 

از محمّد بن فضیل نقل شده است:

به امام کاظم (علیه‌السلام) عرض کردم:

فدایت شوم! درباره یکى از برادرانم چیزى شنیده‌ام که برایم ناخوشایند است.

از خودش در این‌باره پرسیدم. او انکار کرد، در حالى که این خبر را گروهى مورد اطمینان به من داده‌اند.

امام کاظم (علیه‌السلام) فرمود:

«اى محمّد! شنیده‌ها و دیده‌هایت را درباره برادرت نادرست و دروغ بشمار.

اگر پنجاه نفر نزد تو [بر کارى از برادرت‏] سوگند خوردند و برادرت سخنى بر خلاف آنان گفت،

[حتی در این صورت هم] سخن برادرت را راست بشمار و حرف آنان (آن پنجاه نفر) را دروغ بدان.

سخنى درباره او پخش مکن که او را سرافکنده و بى‌آبرو سازى و حیثیّتش را به باد دهى.»

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۳ ، ۰۷:۲۰
ابوالفضل رهبر

 

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ وَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالا:

«أَقْرَبُ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ إِلَى الْکُفْرِ؛

أَنْ یُوَاخِیَ الرَّجُلَ عَلَى الدِّینِ،

فَیُحْصِیَ عَلَیْهِ عَثَرَاتِهِ وَ زَلَّاتِهِ،

لِیُعَنِّفَهُ بِهَا یَوْماً مَا.»

 الکافی، ج‏۲، ص۳۵۴

 

از امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) نقل شده است که فرمودند:

«نزدیک‌ترین وضعى که بنده به کفر دارد؛

این است که با کسی برادر دینى باشد،

و لغزش‌ها و خطاهاى او را شماره کند،

تا روزى با آن‌ها او را سرزنش نماید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۳ ، ۰۸:۳۷
ابوالفضل رهبر