دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زناشویی» ثبت شده است

 

رُوِیَ أَنَّ أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ لِرَجُلٍ مِنْ بَنِی سَعْدٍ: «أَ لاَ أُحَدِّثُکَ عَنِّی وَ عَنْ فَاطِمَةَ اَلزَّهْرَاءِ أَنَّهَا کَانَتْ عِنْدِی فَاسْتَقَتْ بِالْقِرْبَةِ حَتَّى أَثَّرَ فِی صَدْرِهَا وَ طَحَنَتْ بِالرَّحَى حَتَّى مَجِلَتْ یَدَاهَا وَ کَسَحَتِ اَلْبَیْتَ حَتَّى اِغْبَرَّتْ ثِیَابُهَا وَ أَوْقَدَتْ تَحْتَ اَلْقِدْرِ حَتَّى دَکِنَتْ ثِیَابُهَا فَأَصَابَهَا مِنْ ذَلِکَ ضُرٌّ شَدِیدٌ. فَقُلْتُ لَهَا: «لَوْ أَتَیْتِ أَبَاکِ فَسَأَلْتِهِ خَادِماً یَکْفِیکِ حَرَّ مَا أَنْتِ فِیهِ مِنْ هَذَا اَلْعَمَلِ.» فَأَتَتِ اَلنَّبِیَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَوَجَدَتْ عِنْدَهُ حُدَّاثاً فَاسْتَحْیَتْ فَانْصَرَفَتْ فَعَلِمَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنَّهَا قَدْ جَاءَتْ لِحَاجَةٍ فَغَدَا عَلَیْنَا وَ نَحْنُ فِی لِحَافِنَا فَقَالَ «اَلسَّلاَمُ عَلَیْکُمْ» فَسَکَتْنَا وَ اِسْتَحْیَیْنَا لِمَکَانِنَا ثُمَّ قَالَ «اَلسَّلاَمُ عَلَیْکُمْ» فَسَکَتْنَا ثُمَّ قَالَ «اَلسَّلاَمُ عَلَیْکُمْ» فَخَشِینَا إِنْ لَمْ نَرُدَّ عَلَیْهِ أَنْ یَنْصَرِفَ وَ قَدْ کَانَ یَفْعَلُ ذَلِکَ فَیُسَلِّمُ ثَلاَثاً فَإِنْ أُذِنَ لَهُ وَ إِلاَّ اِنْصَرَفَ فَقُلْنَا «وَ عَلَیْکَ اَلسَّلاَمُ یَا رَسُولَ اَللَّهِ اُدْخُلْ» فَدَخَلَ وَ جَلَسَ عِنْدَ رُءُوسِنَا ثُمَّ قَالَ «یَا فَاطِمَةُ مَا کَانَتْ حَاجَتُکِ أَمْسِ عِنْدَ مُحَمَّدٍ؟» فَخَشِیتُ إِنْ لَمْ نُجِبْهُ أَنْ یَقُومَ فَأَخْرَجْتُ رَأْسِی فَقُلْتُ: «أَنَا وَ اَللَّهِ أُخْبِرُکَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ إِنَّهَا اِسْتَقَتْ بِالْقِرْبَةِ حَتَّى أَثَّرَ فِی صَدْرِهَا وَ جَرَتْ بِالرَّحَى حَتَّى مَجِلَتْ یَدَاهَا وَ کَسَحَتِ اَلْبَیْتَ حَتَّى اِغْبَرَّتْ ثِیَابُهَا وَ أَوْقَدَتْ تَحْتَ اَلْقِدْرِ حَتَّى دَکِنَتْ ثِیَابُهَا فَقُلْتُ لَهَا: لَوْ أَتَیْتِ أَبَاکِ فَسَأَلْتِهِ خَادِماً یَکْفِیکِ حَرَّ مَا أَنْتِ فِیهِ مِنْ هَذَا اَلْعَمَلِ.» قَالَ: «أَ فَلاَ أُعَلِّمُکُمَا مَا هُوَ خَیْرٌ لَکُمَا مِنَ اَلْخَادِمِ إِذَا أَخَذْتُمَا مَنَامَکُمَا فَکَبِّرَا أَرْبَعاً وَ ثَلاَثِینَ تَکْبِیرَةً وَ سَبِّحَا ثَلاَثاً وَ ثَلاَثِینَ تَسْبِیحَةً وَ اِحْمَدَا ثَلاَثاً وَ ثَلاَثِینَ تَحْمِیدَةً» فَأَخْرَجَتْ فَاطِمَةُ عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ رَأْسَهَا وَ قَالَتْ: «رَضِیتُ عَنِ اَللَّهِ وَ عَنْ رَسُولِهِ رَضِیتُ عَنِ اَللَّهِ وَ عَنْ رَسُولِهِ.»»

 من‌لا‌یحضره‌الفقیه، ج۱، ص۳۲۰

 

روایت شده است که امیر مؤمنان (علیه‌السلام) به مردی از [قبیله‌ی] بنی‌سعد فرمودند:

«آیا از خودم و از فاطمه زهرا نگویم که او نزد من (در خانه‌ی من) بود و با مَشک [از چاه] آب برمی‌داشت [و به خانه می‌آورد] آن‌قدر که اثر آن [بندِ مشک] بر سینه‌اش به جای می‌ماند و با آسیاب گندم آرد می‌کرد آن‌قدر که دستانش تاول می‌زد و خانه را تمیز می‌کرد آن‌قدر که لباس‌هایش خاک‌آلود می‌گشت و زیر دیگ غذا آتش درست می‌کرد آن‌قدر که لباس‌هایش چرک می‌شد و به خاطر این (زحمت‌ها) آسیب سختی دیده بود.

به او گفتم: «کاش نزد پدرت می‌رفتی از او خدمت‌کاری درخواست می‌کردی تا قدری از مشقتی که به‌خاطر این کارها داری را بکاهد.»

پس نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) رفت. دید کسانی نزد ایشان هستند که سخن می‌گویند. پس خجالت کشید و بازگشت. پیامبر فهمیدند که او برای حاجتی آمده است. فردا صبح زود نزد ما آمدند و ما زیر لحافمان بودیم.

فرمودند: «السلام علیکم»

ما سکوت کردیم و به‌خاطر موقعیتمان خجالت کشیدیم [چیزی بگوییم.]

بعد فرمودند: «السلام علیکم»

ما سکوت کردیم.

بعد فرمودند: «السلام علیکم»

ما ترسیدیم که اگر جواب ایشان را ندهیم، بازگردند؛ چون ایشان چنین می‌کردند که سه بار سلام می‌کردند. اگر به ایشان اجازه (ورود) داده می‌شد، (وارد می‌شدند) و الا بازمی‌گشتند. پس گفتیم: «و علیک السلام ای رسول خدا! بفرمایید داخل!»

ایشان وارد شدند و کنار سرمان نشستند. بعد فرمودند: «ای فاطمه! دیروز چه حاجتی نزد محمد داشتی؟»

من ترسیدم که اگر جواب ایشان را ندهیم، برخیزند (و بروند.) پس عرض کردم: «من – به خدا قسم – به شما خبر می‌دهم، ای رسول خدا! فاطمه با مَشک [از چاه] آب برمی‌دارد آن‌قدر که اثر آن بر سینه‌اش به جای مانده و با آسیاب گندم آرد می‌کند آن‌قدر که دستانش تاول می‌زند و خانه را تمیز می‌کند آن‌قدر که لباس‌هایش خاک‌آلود می‌گردد و زیر دیگ غذا آتش درست می‌کند آن‌قدر که لباس‌هایش چرک می‌شود پس به او گفتم: کاش نزد پدرت می‌رفتی از او خدمت‌کاری درخواست می‌کردی تا قدری از مشقتی که به‌خاطر این کارها داری را بکاهد.»

پیامبر فرمودند: «آیا به شما چیزی یاد ندهم که برای شما از خدمت‌کار بهتر باشد؟ هرگاه به به رختخوابتان رفتید، سی و چهار بار تکبیر (الله اکبر) و سی و سه بار تسبیح (سبحان الله) و سی و سه مرتبه حمد (الحمد لله) بگویید.»

پس فاطمه (علیهاالسلام) سرش را بیرون آورد و عرض کرد: «راضی شدم از خدا و از رسولش. راضی شدم از خدا و از رسولش.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۹ ، ۱۳:۳۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«أَصْلُ خَرَابِ الْبَدَنِ تَرْکُ الْعَشَاءِ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«ریشه تخریب بدن، ترک کردن شام است.»

 

 

 

...عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْجَعْفَرِیِّ قَالَ: کَانَ أَبُو الْحَسَنِ ع لَا یَدَعُ الْعَشَاءَ وَ لَوْ بِکَعْکَةٍ وَ کَانَ یَقُولُ ع: «إِنَّهُ قُوَّةٌ لِلْجِسْمِ.» وَ قَالَ: وَ لَا أَعْلَمُهُ إِلَّا قَالَ: «وَ صَالِحٌ لِلْجِمَاعِ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۸

 

از سلیمان بن جعفر جعفری نقل شده است:

امام کاظم (علیه‌السلام) هیچ‌گاه شام را ترک نمی‌کردند، ولو با نان خشک.

ایشان می‌فرمودند:

«به‌راستی که شام خوردن موجب قوت گرفتن جسم می‌شود.»

و یادم نمی‌رود که فرمودند:

«و برای نزدیکی خوب است.»

 

 

 

...عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ:

«مَنْ تَرَکَ الْعَشَاءَ لَیْلَةَ السَّبْتِ وَ لَیْلَةَ الْأَحَدِ مُتَوَالِیَتَیْنِ ذَهَبَتْ عَنْهُ قُوَّتُهُ فَلَمْ تَرْجِعْ إِلَیْهِ أَرْبَعِینَ یَوْماً.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«کسی که شام را در شب شنبه و شب یکشنبه، پشت‌سرهم ترک کند، قوّتش از بین می‌رود و چهل روز به او برنمی‌گردد.»

 

 

 

...عَنِ الْحَجَّالِ عَنْ ثَعْلَبَةَ عَنْ رَجُلٍ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«طَعَامُ اللَّیْلِ أَنْفَعُ مِنْ طَعَامِ النَّهَارِ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«غذای شب از غذای روز (ناهار) سودمندتر است.»

 

 

 

...عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ بَعْضِ الْأَهْوَازِیِّینَ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ قَالَ:

«إِنَّ فِی الْجَسَدِ عِرْقاً یُقَالُ لَهُ الْعَشَاءُ فَإِنْ تَرَکَ الرَّجُلُ الْعَشَاءَ لَمْ یَزَلْ یَدْعُو عَلَیْهِ ذَلِکَ الْعِرْقُ إِلَى أَنْ یُصْبِحَ یَقُولُ أَجَاعَکَ اللَّهُ کَمَا أَجَعْتَنِی وَ أَظْمَأَکَ اللَّهُ کَمَا أَظْمَأْتَنِی فَلَا یَدَعَنَّ أَحَدُکُمُ الْعَشَاءَ وَ لَوْ بِلُقْمَةٍ مِنْ خُبْزٍ أَوْ شَرْبَةٍ مِنْ مَاءٍ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۹

 

از امام رضا (علیه‌السلام) نقل شده است:

«به‌راستی که در بدن رگی است که به آن عَشاء (شام) گفته می‌شود و اگر انسان شام را ترک کند، آن رگ او را تا صبح پیوسته نفرین می‌کند؛ می‌گوید:

"خدا تو را گرسنه کند همان‌طور که مرا گرسنه کردی و تشنه‌ات کند همان‌طور که مرا تشنه کردی."

پس هیچ‌یک از شما شام را ترک نکند، ولو با لقمه‌ای نان یا جرعه‌ای آب.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

مطالب مرتبط:

نظر مخالف امام صادق با برخی اطباء قدیم و جدید!

ناهار ممنوع؛ فقط صبحانه و شام

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۹ ، ۰۷:۵۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «جَاءَتِ امْرَأَةُ عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ إِلَى النَّبِیِّ ص فَقَالَتْ: یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ عُثْمَانَ یَصُومُ النَّهَارَ وَ یَقُومُ اللَّیْلَ فَخَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص مُغْضَباً یَحْمِلُ نَعْلَیْهِ حَتَّى جَاءَ إِلَى عُثْمَانَ فَوَجَدَهُ یُصَلِّی فَانْصَرَفَ عُثْمَانُ حِینَ رَأَى رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ لَهُ: «یَا عُثْمَانُ لَمْ یُرْسِلْنِی اللَّهُ تَعَالَى بِالرَّهْبَانِیَّةِ وَ لَکِنْ بَعَثَنِی بِالْحَنِیفِیَّةِ السَّهْلَةِ السَّمْحَةِ أَصُومُ وَ أُصَلِّی وَ أَلْمِسُ أَهْلِی فَمَنْ أَحَبَّ فِطْرَتِی فَلْیَسْتَنَّ بِسُنَّتِی وَ مِنْ‏ سُنَّتِیَ‏ النِّکَاحُ‏.»»

 الکافی، ج۵، ص۴۹۴

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«همسر عثمان بن مظعون[*] نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد و [به شکایت] عرض کرد:

ای رسول خدا! عثمان روزها روزه می‌گیرد و شب‌ها (به نماز) برمی‌خیزد.

پس رسول خدا درحالی‌که خشمگین بودند، نعلین خود را به دست گرفتند و [از مسجد] خارج شدند تا به عثمان رسیدند و او را در حال نماز یافتند.

عثمان وقتی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را [در آن حالت] دید، نمازش را تمام کرد.

پیامبر به او فرمودند:

«ای عثمان! خداوند (تعالی) مرا با (دعوت به) رهبانیت (ترک دنیا و لذت‌های آن) نفرستاده است، بلکه مرا با دین حنیف (بر اساس فطرت) که آسان‌گیر و روادار است، مبعوث نموده. من روزه می‌گیرم، نماز می‌خوانم و با همسرم همبستر می شوم.

پس کسی که فطرت (سرشتِ) مرا دوست دارد، باید به سنت من اقتدا کند و از جمله سنت‌های من زناشویی است.»»

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] عثمان بن مظعون، از اولین مسلمانان و بزرگ‌ترین اصحاب پیامبر بود. وی از عابدترین اصحاب بود؛ روزها روزه می‌گرفت و شب‌ها به عبادت می‌پرداخت. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) او را برادر خود می‌خواندند و یکی از فرزندانشان را به یاد او «عثمان» نام گذاشتند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۹ ، ۱۰:۴۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الْجُعْفِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص دَخَلَ بَیْتَ أُمِّ سَلَمَةَ فَشَمَّ رِیحاً طَیِّبَةً. فَقَالَ: «أَتَتْکُمُ‏ الْحَوْلَاءُ؟» فَقَالَتْ‏: هُوَ ذَا هِیَ‏ تَشْکُو زَوْجَهَا. فَخَرَجَتْ عَلَیْهِ الْحَوْلَاءُ فَقَالَتْ: بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی إِنَّ زَوْجِی عَنِّی مُعْرِضٌ. فَقَالَ: «زِیدِیهِ یَا حَوْلَاءُ.» قَالَتْ: مَا أَتْرُکُ شَیْئاً طَیِّباً مِمَّا أَتَطَیَّبُ لَهُ بِهِ وَ هُوَ عَنِّی مُعْرِضٌ. فَقَالَ: «أَمَا لَوْ یَدْرِی مَا لَهُ بِإِقْبَالِهِ عَلَیْکِ.» قَالَتْ: وَ مَا لَهُ بِإِقْبَالِهِ عَلَیَّ؟ فَقَالَ: «أَمَا إِنَّهُ إِذَا أَقْبَلَ اکْتَنَفَهُ مَلَکَانِ فَکَانَ کَالشَّاهِرِ سَیْفَهُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَإِذَا هُوَ جَامَعَ تَحَاتُّ عَنْهُ الذُّنُوبُ کَمَا یَتَحَاتُّ وَرَقُ الشَّجَرِ فَإِذَا هُوَ اغْتَسَلَ انْسَلَخَ مِنَ الذُّنُوبِ.»»

 الکافی، ج۵، ص۴۹۶

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) وارد خانه‌ی [همسرشان] ام‌سلمه شدند و بوی خوشی به مشامشان رسید.

[به ام‌سلمه] فرمودند:

«آیا حولاء[*] نزدت آمده؟

ام‌سلمه عرض کرد:

این، بوی اوست. از شوهرش شکایت دارد.

پس حولاء بیرون آمد و نزد پیامبر آمد و عرض کرد:

پدر و مادرم به فدایتان! شوهرم از من روی می‌گرداند.

پیامبر فرمودند:

«ای حولاء! برای او [با محبت یا عطر و آرایش و…] بیشتر مایه بگذار.»

حولاء عرض کرد:

چیزی از عطریاتی که برایش استفاده می‌کنم، کم نمی‌گذارم.

حضرت فرمودند:

«اگر می‌دانست با روی آوردن به تو، چه پاداشی دارد،...»

حولاء عرض کرد:

با روی آوردن به من، چه پاداشی دارد؟

پیامبر فرمودند:

«وقتی [برای زناشویی، به تو] روی می‌آورد، دو فرشته او را در بر می‌گیرند و [ارزش کارش] مانند [ارزش کارِ] کسی است که در راه خدا شمشیر کشیده است.

وقتی زناشویی می‌کند گناهان، مانند فرو ریختنِ برگ درخت، از او فرو می‌ریزند و وقتی غسل می‌کند، از گناهان جدا می‌شود.»»

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] لقب زنی به نام زینب که عطر می‌ساخته و می‌فروخته.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۹ ، ۰۸:۳۹
ابوالفضل رهبر

 

خداوند، بنا به مصالحی، انسان را چنین خلق کرده است که نسبت به جنس مخالف تمایل دارد و گاهی به‌خاطر اوصاف و ویژگی‌های خاصی که در بعضی از آن‌ها می‌بیند، این کشش بیشتر است؛ انسان مکثی می‌کند، دلش تکانی می‌خورد و به فکر فرو می‌رود... این، «طبیعی» است.

اما فرق انسان رشدیافته‌ای که پایش را از طبیعتش فراتر نهاده و نگاهش را به افق‌های دورتری دوخته است، با انسانِ فرومانده در طبیعت خویش، این است که او اسیر طبیعت نمی‌شود؛ بر آن مسلط می‌شود و شرایط را مدیریت می‌کند.

 

ما در طول روز و شب، در فضاهای حقیقی و مجازی؛ در خیابان‌ها و بازارها و پارک‌ها، در کانال‌های تلویزیونی و سایت‌های اینترنتی و شبکه‌های مجازی، در این سنگ محک قرار می‌گیریم؛

آیا می‌توانیم شرایط را مدیریت کنیم؟ آیا می‌توانیم رشدیافتگی و عبور از طبیعت را تمرین کنیم؟

 

بله، راهکار پیش‌گیرانه، مدیریت نگاه و فرو انداختن چشم از نامحرم است، اما گاهی شرایط چنین رقم می‌خورد که نگاهمان به کسی می‌افتد و مکثی و لرزشی و فکری و...

تمام انسان‌ها در معرض این آزمون هستند و این موقعیت می‌تواند سکویی برای پرش آن‌ها یا مانعی در راه رشدشان باشد.

 

جالب است بدانید که حتی پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز از این امتحان مستثنا نبوده‌اند و مانند سایر انسان‌ها در چنین شرایطی قرار گرفته‌اند.

رفتار ایشان در چنین موقعیتی، نمونه و الگویی است برای رهروان و دوست‌دارانشان.

ملاحظه بفرمایید...

 

 

...عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «رَأَى رَسُولُ اللَّهِ ص امْرَأَةً فَأَعْجَبَتْهُ فَدَخَلَ عَلَى أُمِّ سَلَمَةَ وَ کَانَ یَوْمُهَا فَأَصَابَ مِنْهَا وَ خَرَجَ إِلَى النَّاسِ وَ رَأْسُهُ یَقْطُرُ فَقَالَ: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا النَّظَرُ مِنَ الشَّیْطَانِ فَمَنْ وَجَدَ مِنْ ذَلِکَ شَیْئاً فَلْیَأْتِ أَهْلَهُ.»»

 الکافی، ج۵، ص۴۹۴

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) زنی را دیدند که ایشان را به شگفتی انداخت. پس نزد [همسرشان] ام‌سلمه که آن‌روز نوبت او بود، رفتند و با او همبستر شدند.

(بعد) درحالی‌که از سرشان آبِ (غسل) می‌چکید، نزد مردم آمدند و فرمودند:

«ای مردم! نگاه [به نامحرم]، از شیطان است. پس هرکس به آن دچار شد، نزد همسرش رود.»»

 

 

توصیه ایشان به کسانی که از نعمتِ داشتن همسر محروم‌اند نیز قابل توجه است...

 

 

...عَنْ مِسْمَعٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «إِذَا نَظَرَ أَحَدُکُمْ إِلَى الْمَرْأَةِ الْحَسْنَاءِ فَلْیَأْتِ أَهْلَهُ فَإِنَّ الَّذِی مَعَهَا مِثْلُ الَّذِی مَعَ تِلْکَ.» فَقَامَ رَجُلٌ فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ أَهْلٌ فَمَا یَصْنَعُ؟ قَالَ: «فَلْیَرْفَعْ نَظَرَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ لْیُرَاقِبْهُ وَ لْیَسْأَلْهُ مِنْ فَضْلِهِ.»»

 الکافی، ج۵، ص۴۹۴

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:

«هرگاه یکی از شما به زنی زیبا نگاه کرد، نزد همسرش بود؛ چراکه آن‌چه نزد همسرش هست، مانند چیزی است نزد آن زن است.»

مردی بلند شد و عرض کرد:

ای رسول خدا! اگر همسری نداشت، چه کند؟

حضرت فرمودند:

«پس نگاهش را به آسمان بلند کند و مراقب خداوند باشد (از او بترسد) و از خداوند، از فضلش درخواستِ (همسری) کند.»»

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

مطلب مرتبط: «به آسمان نگاه کن…»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۹ ، ۰۷:۵۷
ابوالفضل رهبر