دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۲۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صدقه» ثبت شده است

 

عقیقه، برای هر نوزادی که متولد می‌شود، واجب (یا مستحب مؤکّد) است. (الکافی، ج۶، ص۲۴) در روایات تأکید شده است که در روز قیامت هرکس در گروی عقیقه‌ی خویش است. (من‌لایحضره‌الفقیه، ج۳، ص۴۸۴)

حال به احادیثی در این رابطه توجه بفرمایید…

 

 

 

…عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَارِدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْعَقِیقَةِ فَقَالَ: «شَاةٌ أَوْ بَقَرَةٌ أَوْ بَدَنَةٌ ثُمَّ یُسَمِّی وَ یَحْلِقُ رَأْسَ الْمَوْلُودِ یَوْمَ السَّابِعِ وَ یَتَصَدَّقُ بِوَزْنِ شَعْرِهِ ذَهَباً أَوْ فِضَّةً فَإِنْ کَانَ ذَکَراً عَقَّ عَنْهُ ذَکَراً وَ إِنْ کَانَ أُنْثَى عَقَّ عَنْهَا أُنْثَى.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۳، ص۴۸۵

 

از محمد بن مارِد نقل شده است:

از امام صادق (علیه‌السلام) درباره عقیقه سؤال کردم.

حضرت در پاسخ فرمودند:

«عقیقه، یا گوسفند است، یا گاو است و یا شتر.

در روز هفتم، سر نوزاد تراشیده می‌شود و به وزن موهایش طلا یا نقره صدقه داده می‌شود.

اگر نوزاد، پسر بود، حیوانی نر از جانب او عقیقه می‌شود و اگر دختر بود، حیوانی ماده.»

 

 

 

به‌هرحال برای هر نوزادی باید عقیقه انجام شود و اگر کسی از جانب او، عقیقه نکرد، وقتی بزرگ شد، خودش باید برای خود عقیقه کند...

 

 

 

…عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع‏: إِنِّی وَ اللَّهِ مَا أَدْرِی کَانَ أَبِی عَقَّ عَنِّی أَمْ لَا؟ قَالَ: فَأَمَرَنِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَعَقَقْتُ‏ عَنْ‏ نَفْسِی‏ وَ أَنَا شَیْخٌ.

 الکافی، ج‏۶، ص۲۵

 

از عمر بن یزید نقل شده است:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم: من - به خدا قسم – نمی‌دانم پدرم از جانب من عقیقه کرده است یا نه؟

حضرت به من دستور دادند که از جانب خودم عقیقه کنم، درحالی‌که من (در آن زمان) پیرمرد بودم.

 

 

 

برای عقیقه حتماً باید قربانی انجام شود و صورت دیگرش پذیرفته نیست.

 

 

 

…عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَجَاءَهُ رَسُولُ عَمِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِیٍّ فَقَالَ لَهُ یَقُولُ لَکَ عَمُّکَ إِنَّا طَلَبْنَا الْعَقِیقَةَ فَلَمْ نَجِدْهَا فَمَا تَرَى نَتَصَدَّقُ بِثَمَنِهَا؟ فَقَالَ: «لَا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ إِطْعَامَ الطَّعَامِ وَ إِرَاقَةَ الدِّمَاءِ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۲۵

 

از عبدالله بن بُکَیر نقل شده است:

من نزد امام صادق (علیه‌السلام) بودم که فرستاده‌ی عمویشان؛ عبدالله بن علی (فرزند امام سجاد علیه‌السلام) نزد ایشان آمد و عرض کرد:

عمویتان می‌گوید: ما می‌خواهیم عقیقه کنیم، اما (حیوانی) پیدا نکرده‌ایم. نظرتان چیست که قیمتش را صدقه دهیم؟

حضرت فرمودند:

«خیر، خداوند غذا دادن (به دیگران) و خون ریختن (قربانی کردن) را دوست دارد.»

 

 

 

البته افرادی که دستشان تنگ است، نباید نگران باشند.

 

 

 

...رَوَى عَمَّارٌ السَّابَاطِیُّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «الْعَقِیقَةُ لَازِمَةٌ لِمَنْ‏ کَانَ‏ غَنِیّاً وَ مَنْ کَانَ فَقِیراً إِذَا أَیْسَرَ فَعَلَ فَإِنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَى ذَلِکَ فَلَیْسَ عَلَیْهِ شَیْ‏ءٌ...»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۳، ص۴۸۵

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«عقیقه برای کسی که توانگر است، لازم است.

کسی که فقیر است، هرگاه دستش باز شد، عقیقه کند

و اگر [تا آخر عمر] توانش را نداشت، چیزی به گردنش نیست...»

 

 

 

عقیقه، احکام خاص دیگری نیز دارد که در جای خود، به تفصیل بیان شده است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۰۲ ، ۱۰:۱۷
ابوالفضل رهبر

 

...عنِ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ قَالَ:

«لَأَنْ یُؤَدِّبَ أَحَدُکُمْ‏ وَلَدَهُ‏ خَیْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ یَتَصَدَّقَ بِنِصْفِ صَاعٍ کُلَّ یَوْمٍ.»

 مکارم‌الأخلاق، ص۲۲۲

 

از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«اگر یکی از شما فرزندش را تأدیب[۱] کند، برایش بهتر است از این‌که در هر روز به‌اندازه نصف صاع[۲] صدقه بدهد.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] تأدیب، یعنی به شخصی چیزی بیاموزیم و بعد، از او بخواهیم آن را در عمل نیز به کار بندد. یعنی آن‌چه برای سعادت فرزندمان لازم است را ابتدا به صورت تئوری به او آموزش دهیم، سپس او را واداریم تا در عمل نیز آموخته‌اش را به کار گیرد.

[۲] هر صاع، معادل حدود سه کیلوگرم غذاست.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۰۱ ، ۱۰:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ یَحْیَى بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلْحَسَنِ بْنِ اَلْحَسَنِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «صَعِدَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلْمِنْبَرَ ذَاتَ یَوْمٍ فَحَمِدَ اَللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیْهِ وَ صَلَّى عَلَى أَنْبِیَائِهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِمْ ثُمَّ قَالَ: «أَیُّهَا اَلنَّاسُ لِیُبَلِّغِ اَلشَّاهِدُ مِنْکُمُ اَلْغَائِبَ أَلاَ وَ مَنْ أَنْظَرَ مُعْسِراً کَانَ لَهُ عَلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کُلِّ یَوْمٍ صَدَقَةٌ بِمِثْلِ مَالِهِ حَتَّى یَسْتَوْفِیَهُ.»» ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: ««وَ إِنْ کٰانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلىٰ مَیْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» أَنَّهُ مُعْسِرٌ فَتَصَدَّقُوا عَلَیْهِ بِمَالِکُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ.»

 الکافی، ج۴، ص۳۵

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«روزی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بالای منبر رفتند، خداوند را حمد کردند و ستایش نمودند و بر پیامبرانش صلوات گفتند.

بعد فرمودند:

«ای مردم! کسانی که شاهدِ (سخنان من) هستند، (این سخن را) باید به غایبان برسانند؛

آگاه باشید هرکس به تنگ‌دستی مهلت دهد، بر عهده‌ی خداوند (عزّوجلّ) است که: تا زمانی که مالش را به او پس دهد، در هر روز، به‌مقدار مالش، صدقه محسوب کند.»»[*]

آن‌گاه امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

««وَ إِنْ کٰانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلىٰ مَیْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» [بقره:۲۸۰]

«اگر دستش تنگ بود، تا زمانی که دستش باز شود، به او مهلت دهید و اگر (آن مال) را به او صدقه دهید، برایتان بهتر است، اگر بدانید.»

کسی که دستش تنگ است، مالتان را به او صدقه دهید؛ که این برایتان بهتر است.»

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] برای تقریب به ذهن، این‌طور فرض کنیم که دوستمان پنج میلیون تومان، یک‌ماهه، از ما قرض گرفته است.

بر اساس فرمایش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، تا روزی که این مبلغ را به ما بازگرداند، روزی یک صدقه پنج میلیونی برایمان محاسبه می‌شود.

یعنی اگر پس از یک ماه، پنج میلیون را برگرداند، گویا ما در این مدت صدوپنجاه میلیون تومان صدقه داده‌اید! ضمن این‌که پولمان هم برگشته است.

این‌مقدار صدقه برای مایی که معمولاً در هر ماه، مبلغ ناچیزی صدقه می‌دهیم، باورنکردنی است و ثواب بزرگی محسوب می‌شود.

با این نگاه، مهلت دادن به بدهکار، نه‌تنها برایمان سخت نیست، بلکه شیرین نیز خواهد بود.

حال اگر بدهکار تنگدست باشد و توان پرداخت بدهی‌اش را نداشته باشد، اگر از پولمان بگذریم، یک صدقه‌ی جاریه و یک پاداش بزرگ برای آخرتمان فراهم کرده‌ایم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۰۰ ، ۰۷:۴۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ فُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:

«مَا مِنْ مُؤْمِنٍ أَقْرَضَ مُؤْمِناً یَلْتَمِسُ بِهِ وَجْهَ اَللَّهِ إِلاَّ حَسَبَ اَللَّهُ لَهُ أَجْرَهُ بِحِسَابِ اَلصَّدَقَةِ حَتَّى یَرْجِعَ إِلَیْهِ مَالُهُ.»

 الکافی، ج۴، ص۳۴

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هیچ مؤمنی نیست که برای کسب رضای خداوند، به مؤمنی (دیگر) مالی قرض دهد، مگراین‌که خداوند تا زمانی که مالش به او برگردد، آن را به‌عنوان صدقه (زکات) برایش محسوب می‌کند.»

 

 

 

...عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ اَلسِّنْدِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«قَرْضُ اَلْمُؤْمِنِ غَنِیمَةٌ وَ تَعْجِیلُ خَیْرٍ إِنْ أَیْسَرَ أَدَّاهُ وَ إِنْ مَاتَ اُحْتُسِبَ مِنَ اَلزَّکَاةِ.»

 الکافی، ج۴، ص۳۴

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«قرض دادن به مؤمن، غنیمت[۱] و شتاب گرفتن در خوبی‌هاست؛

اگر (آن مؤمن) دستش باز شود، بدهی‌اش را می‌پردازد

و اگر [پیش از پرداخت بدهی‌اش] بمیرد، (مالِ قرض‌داده‌شده، برای طلبکار) از زکات محسوب می‌گردد.»[۲]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] غنیمت، ثروتی است که بدون رنج به‌دست آید.

[۲] مقصود این است که خداوند چنین برای او لحاظ می‌کند که گویا آن مال را به‌عنوان زکات پرداخته و چنین ثوابی برایش محاسبه می‌کند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۰۰ ، ۱۳:۴۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ، قَالَ: کُنَّا عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) إِذْ دَخَلَ عَلَیْهِ سَدِیرٌ الصَّیْرَفِیُّ، فَسَلَّمَ وَ جَلَسَ، فَقَالَ لَهُ: «یَا سَدِیرُ، مَا کَثُرَ مَالُ‏ رَجُلٍ‏ قَطُّ إِلَّا عَظُمَتِ الْحُجَّةُ لِلَّهِ (تَعَالَى) عَلَیْهِ، فَإِنْ قَدَرْتُمْ أَنْ تَدْفَعُوهَا عَنْ أَنْفُسِکُمْ فَافْعَلُوا.» فَقَالَ لَهُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، بِمَا ذَا؟ قَالَ: «بِقَضَاءِ حَوَائِجِ إِخْوَانِکُمْ مِنْ أَمْوَالِکُمْ.» ثُمَّ قَالَ: «تَلَقَّوُا النِّعَمَ - یَا سَدِیرُ - بِحُسْنِ مُجَاوَرَتِهَا، وَ اشْکُرُوا مَنْ أَنْعَمَ عَلَیْکُمْ، وَ أَنْعِمُوا عَلَى مَنْ شَکَرَکُمْ، فَإِنَّکُمْ إِذَا کُنْتُمْ کَذَلِکَ اسْتَوْجَبْتُمْ مِنَ اللَّهِ (تَعَالَى) الزِّیَادَةَ، وَ مِنْ إِخْوَانِکُمُ الْمُنَاصَحَةَ.» ثُمَّ تَلَا: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ»

 الأمالی(للطوسی)، ص۳۰۲

 

از داود بن سِرحان نقل شده است:

نزد امام صادق (علیه‌السلام) بودیم که سَدیر صَیرَفی[1] بر حضرت وارد شد. سلام کرد و نشست.

حضرت به او فرمودند:

«ای سَدیر! هیچ‌گاه اموال مردی زیاد نشده، مگراین‌که حجت خداوند (تعالی) بر او بزرگ و شدید گشته است.[2] پس هرگاه توانستید این حجت را از خود دور کنید، چنین کنید.»

سدیر به حضرت عرض کرد:

این فرزند رسول خدا! با چه وسیله‌ای (این حجت را از خود دور سازیم)؟

حضرت فرمودند:

«نیاز برادرانتان را با [بخشی از] اموالتان رفع کنید.»

سپس فرمودند:

«ای سدیر! نعمت‌ها را با حُسن همجواری با آن‌ها به‌طور کامل دریافت کنید،[3]

از کسی که به شما نعمت داده، سپاس‌گذار (شاکر) باشید

و به کسی که سپاس‌گذار شماست، نعمت دهید؛

چراکه اگر چنین باشید، از جانب خداوند مستوجب فراوانی می‌شوید و از جانب برادرانتان مستوجب خیرخواهی خواهید شد.»

سپس امام این آیه را تلاوت فرمودند:

«لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ»[4]؛ «حتماً اگر سپاس‌گذار باشید، بر شما خواهیم افزود.»

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــ

[1] سدیر، صرّافی داشته و وضع مالی‌اش خوب بوده است.

[2] یعنی خداوند حجت را بر او تمام کرده و جای عذر و بهانه‌ای باقی نگذاشته است.

[3] یعنی نعمتی که به شما داده شده، بخشی از یک نعمت بزرگ‌تر است؛ اگر از همین نعمت کم، به نیکویی بهره برید، باقیِ آن نیز به شما داده خواهد شد. [چنین است که صدقه دادن و کمک به نیازمندان، مال را افزایش می‌دهد. گاهی خداوند متعال گوشه‌ای از نعمتی بزرگ را به ما عطا می‌فرماید و ما گمان می‌کنیم همه‌اش همین است. همان را محکم می‌گیریم تا تمام نشود. غافل از این‌که با حُسن‌مجاورت با آن (زیبا مصرف کردن آن؛ رفع حوائجِ برادرانِ ایمانی‌مان) بخش بزرگ‌تر را نیز دریافت خواهیم کرد.]

[4] سوره ابراهیم، آیه۷.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۸ ، ۰۰:۳۰
ابوالفضل رهبر

 

سال‌ها پیش، دوستی داشتم که می‌گفت: من در ماه رمضان وقتی سفر می‌روم، روزه‌ام را می‌گیرم؛ چون روزه نداشتن در شهری که همه روزه‌اند و رستوران‌ها و اغذیه‌فروشی‌ها غذایی طبخ نمی‌کنند، مشکل است.

برای توجیه کار خودش، اجتهاد می‌کرد که "قدیم‌ها مسافرت‌ها طولانی و دشوار بوده و خدا برای این‌که به مردم تخفیف دهد، حکم روزه را از مسافر برداشته بوده. اما الآن که مسافرت‌ها آسان شده، این حکم هم دیگر تغییر کرده."

گویا این‌گونه سرپیچی‌ها و توجیه‌ها مربوط به زمان حاضر نیست و در زمان رسول خدا و اهل‌بیت (صلوات‌الله‌علیهم) نیز مطرح بوده است. ملاحظه فرمایید.

 

 

...عَنْ یَحْیَى بْنِ أَبِی الْعَلَاءِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«إِنَّ رَجُلًا أَتَى النَّبِیَّ ص فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ أَصُومُ شَهْرَ رَمَضَانَ فِی السَّفَرِ؟ فَقَالَ: «لَا» فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّهُ عَلَیَّ یَسِیرٌ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ تَصَدَّقَ عَلَى مَرْضَى أُمَّتِی وَ مُسَافِرِیهَا بِالْإِفْطَارِ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ أَ یُعْجِبُ أَحَدَکُمْ لَوْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ أَنْ تُرَدَّ عَلَیْهِ.»»

 الکافی، ج‏۴، ص۱۲۷

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«مردی نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد و عرض کرد:

ای رسول خدا! در ماه رمضان، در سفر باید روزه بگیرم؟

حضرت فرمودند:

«نه.»

عرض کرد:

ای رسول خدا! روزه گرفتن در سفر، برایم آسان است.

رسول خدا فرمودند:

«به‌راستی‌که خداوند (عزّوجلّ) به بیماران و مسافرانِ امتِ من تصدّق فرموده تا روزه‌شان را در ماه رمضان افطار کنند (بخورند.)

آیا هیچ‌یک از شما خوشش می‌آید از این‌که (به کسی) صدقه‌ای دهد و صدقه‌اش رد شود (پذیرفته نشود؟)»»

 

 

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَکِیمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ:

«لَوْ أَنَّ رَجُلًا مَاتَ صَائِماً فِی السَّفَرِ مَا صَلَّیْتُ عَلَیْهِ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۱۲۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که می‌فرمودند:

«اگر مردی بمیرد درحالی‌که در سفر روزه گرفته است، بر او نماز نخواهم خواند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۴:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عُمَرَ الْیَمَانِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«مَا مِنْ‏ مُؤْمِنٍ‏ یَخْذُلُ‏ أَخَاهُ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَى نُصْرَتِهِ إِلَّا خَذَلَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ.»

 المحاسن، ج‏۱، ص۹۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هیچ مؤمنی نیست که درحالی‌که می‌تواند برادرش را یاری کند، او را رها کند و یاری ننماید، مگرآن‌که خداوند در دنیا و آخرت او را رها می‌کند و یاری نمی‌نماید.»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــ

به‌ویژه در این روزهای سخت و دشوار که آزمایش الهی شدت گرفته، هوای برادران و خواهران ایمانی‌مان را داشته باشیم.

وای به روز بنده‌ای که مالک دنیا و آخرت، او را رها کند و یاری‌اش را از او دریغ دارد؛ چه در دنیا و چه در آخرت.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۷ ، ۲۱:۴۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ ع: «أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ سَمِعَ رَجُلًا یَقُولُ: إِنَّ الشَّحِیحَ أَغْدَرُ مِنَ الظَّالِمِ. فَقَالَ لَهُ: «کَذَبْتَ إِنَ‏ الظَّالِمَ‏ قَدْ یَتُوبُ‏ وَ یَسْتَغْفِرُ وَ یَرُدُّ الظُّلَامَةَ عَلَى أَهْلِهَا وَ الشَّحِیحُ إِذَا شَحَّ مَنَعَ الزَّکَاةَ وَ الصَّدَقَةَ وَ صِلَةَ الرَّحِمِ وَ قِرَى الضَّیْفِ وَ النَّفَقَةَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ أَبْوَابَ الْبِرِّ وَ حَرَامٌ عَلَى الْجَنَّةِ أَنْ یَدْخُلَهَا شَحِیحٌ.»»

 الکافی، ج‏۴، ص۴۴

 

از امام صادق از پدرانشان نقل شده است:

«روزی امیر مؤمنان (صلوات‌الله‌علیهم) شنیدند که مردی می‌گفت:

بخیلِ حریص، نسبت به ظالم رهاشده‌تر است (به اندازه او مورد بازخواست قرار نمی‌گیرد.)

حضرت امیر به او فرمودند:

«دروغ است! به‌راستی که ظالم گاهی به سوی خدا باز می‌گردد و طلب بخشش می‌کند و آن‌چه به ظلم گرفته را به صاحبش بازمی‌گرداند،

اما بخیلِ حریص، هرگاه بخل ورزد، زکات و صدقه و صله رحم و مهمان‌داری و انفاق در راه خدا و کارهای نیک را ترک می‌کند

و بر بهشت حرام است که بخیلِ حریصی به آن وارد شود.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۰۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مِسْمَعِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ قَالَ: کُنَّا عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع بِمِنًى وَ بَیْنَ أَیْدِینَا عِنَبٌ نَأْکُلُهُ فَجَاءَ سَائِلٌ فَسَأَلَهُ فَأَمَرَ بِعُنْقُودٍ فَأَعْطَاهُ فَقَالَ السَّائِلُ لَا حَاجَةَ لِی فِی هَذَا إِنْ کَانَ دِرْهَمٌ قَالَ یَسَعُ اللَّهُ عَلَیْکَ فَذَهَبَ ثُمَّ رَجَعَ فَقَالَ رُدُّوا الْعُنْقُودَ فَقَالَ یَسَعُ اللَّهُ لَکَ وَ لَمْ‏ یُعْطِهِ‏ شَیْئاً ثُمَ‏ جَاءَ سَائِلٌ‏ آخَرُ فَأَخَذَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ثَلَاثَ حَبَّاتِ عِنَبٍ فَنَاوَلَهَا إِیَّاهُ فَأَخَذَ السَّائِلُ مِنْ یَدِهِ ثُمَّ قَالَ‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ الَّذِی رَزَقَنِی فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَکَانَکَ فَحَشَا مِلْ‏ءَ کَفَّیْهِ عِنَباً فَنَاوَلَهَا إِیَّاهُ فَأَخَذَهَا السَّائِلُ مِنْ یَدِهِ ثُمَّ قَالَ‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَکَانَکَ یَا غُلَامُ أَیُّ شَیْ‏ءٍ مَعَکَ مِنَ الدَّرَاهِمِ فَإِذَا مَعَهُ نَحْوٌ مِنْ عِشْرِینَ دِرْهَماً فِیمَا حَزَرْنَاهُ‏ أَوْ نَحْوِهَا فَنَاوَلَهَا إِیَّاهُ فَأَخَذَهَا ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ هَذَا مِنْکَ وَحْدَکَ لَا شَرِیکَ لَکَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَکَانَکَ فَخَلَعَ قَمِیصاً کَانَ عَلَیْهِ فَقَالَ الْبَسْ هَذَا فَلَبِسَهُ ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی کَسَانِی وَ سَتَرَنِی یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَوْ قَالَ جَزَاکَ اللَّهُ خَیْراً لَمْ یَدْعُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِلَّا بِذَا ثُمَّ انْصَرَفَ فَذَهَبَ قَالَ فَظَنَنَّا أَنَّهُ لَوْ لَمْ یَدْعُ لَهُ لَمْ یَزَلْ یُعْطِیهِ لِأَنَّهُ کُلَّمَا کَانَ یُعْطِیهِ حَمِدَ اللَّهَ أَعْطَاهُ.

 الکافی، ج‏۴، ص۴۹

 

مِسمَع بن عبدالملک گوید:

در سرزمین مِنا نزد امام صادق (علیه‌السلام) بودیم و جلویمان مقداری انگور بود که آن را می‌خوردیم.

سائلی آمد و از حضرت درخواستِ (کمک) کرد.

حضرت دستور دادند خوشه‌ای انگور به ایشان بدهند. خوشه انگور را به او دادند. 

سائل گفت: من نیازی به این ندارم. اگر درهم (سکه نقره) بود (آن را بدهید.)

حضرت فرمودند: «خداوند به تو وسعتِ (روزی) دهد.»

پس سائل رفت. بعد، برگشت و گفت: همان خوشه انگور را بدهید.

حضرت فرمودند: «خداوند به تو وسعتِ (روزی) دهد.» و چیزی به او ندادند.»

 

مِسمَع گوید:

سپس سائل دیگری آمد.

حضرت سه حبه انگور برداشتند و به سمت او گرفتند.

سائل آن را از دست حضرت گرفت و گفت: حمد مخصوص پروردگار جهان‌هاست؛ کسی که به من روزی داده است.

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «بایست!» آن‌گاه دو دستشان را پر از انگور کردند و به سمت او گرفتند.

سائل انگورها را از دست حضرت گرفت و گفت: حمد مخصوص پروردگار جهان‌هاست.

حضرت فرمودند: «بایست!» (آن‌گاه) به غلامشان خطاب کردند: «چقدر درهم همراهت داری؟»

 

مِسمَع گوید:

حدس می‌زنم نزد او حدود بیست درهم بود.

حضرت سکه‌ها را به سوی او گرفتند.

سائل سکه‌ها را گرفت و گفت: حمد مخصوص خداست. (ای خدا!) این از آنِ توست، هیچ شریکی برای تو نیست.

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «بایست!» آن‌گاه پیراهنی را که بر تن داشتند، در آوردند و فرمودند: «این را بپوش!»

سائل پیراهن را پوشید و گفت: حمد مخصوص خدایی است که مرا لباس داد و پوشانید. خداوند به شما جزای خیر دهد، ای ابوعبدالله!

سائل فقط همین دعا را برای حضرت کرد. سپس برگشت و رفت. (و امام کمک دیگری به او نکردند.)

 

مِسمَع گوید:

گمان ما این بود که اگر سائل برای حضرت دعا نمی‌کردند، ایشان همچنان به او می‌بخشیدند؛

زیرا ایشان هروقت به او چیزی می‌دادند و او خدا را حمد می‌کرد، باز به او می‌بخشیدند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۱:۲۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ الْیَسَعِ بْنِ حَمْزَةَ قَالَ: کُنْتُ فِی مَجْلِسِ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع أُحَدِّثُهُ وَ قَدِ اجْتَمَعَ إِلَیْهِ خَلْقٌ کَثِیرٌ یَسْأَلُونَهُ عَنِ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ إِذْ دَخَلَ عَلَیْهِ رَجُلٌ طُوَالٌ آدَمُ فَقَالَ: السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! رَجُلٌ مِنْ مُحِبِّیکَ وَ مُحِبِّی آبَائِکَ وَ أَجْدَادِکَ ع مَصْدَرِی مِنَ الْحَجِّ وَ قَدِ افْتَقَدْتُ نَفَقَتِی وَ مَا مَعِی مَا أَبْلُغُ مَرْحَلَةً فَإِنْ رَأَیْتَ أَنْ تُنْهِضَنِی إِلَى بَلَدِی وَ لِلَّهِ عَلَیَّ نِعْمَةٌ فَإِذَا بَلَغْتُ بَلَدِی تَصَدَّقْتُ بِالَّذِی تُوَلِّینِی عَنْکَ فَلَسْتُ مَوْضِعَ صَدَقَةٍ. فَقَالَ لَهُ: «اجْلِسْ رَحِمَکَ اللَّهُ.» وَ أَقْبَلَ عَلَى النَّاسِ یُحَدِّثُهُمْ حَتَّى تَفَرَّقُوا وَ بَقِیَ هُوَ وَ سُلَیْمَانُ الْجَعْفَرِیُّ وَ خَیْثَمَةُ وَ أَنَا. فَقَالَ: «أَ تَأْذَنُونَ لِی فِی الدُّخُولِ؟» فَقَالَ لَهُ سُلَیْمَانُ: قَدَّمَ اللَّهُ أَمْرَکَ. فَقَامَ فَدَخَلَ الْحُجْرَةَ وَ بَقِیَ سَاعَةً ثُمَّ خَرَجَ وَ رَدَّ الْبَابَ وَ أَخْرَجَ یَدَهُ مِنْ أَعْلَى الْبَابِ وَ قَالَ: «أَیْنَ الْخُرَاسَانِیُّ؟» فَقَالَ: هَا أَنَا ذَا. فَقَالَ: «خُذْ هَذِهِ الْمِائَتَیْ دِینَارٍ وَ اسْتَعِنْ بِهَا فِی مَئُونَتِکَ وَ نَفَقَتِکَ وَ تَبَرَّکْ بِهَا وَ لَا تَصَدَّقْ بِهَا عَنِّی وَ اخْرُجْ فَلَا أَرَاکَ وَ لَا تَرَانِی.» ثُمَّ خَرَجَ فَقَالَ لَهُ سُلَیْمَانُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ لَقَدْ أَجْزَلْتَ وَ رَحِمْتَ فَلِمَا ذَا سَتَرْتَ وَجْهَکَ عَنْهُ؟ فَقَالَ: «مَخَافَةَ أَنْ أَرَى ذُلَّ السُّؤَالِ فِی وَجْهِهِ لِقَضَائِی حَاجَتَهُ أَ مَا سَمِعْتَ حَدِیثَ رَسُولِ اللَّهِ ص: «الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ یَعْدِلُ سَبْعِینَ حِجَّةً وَ الْمُذِیعُ بِالسَّیِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِهَا مَغْفُورٌ لَهُ.» أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ الْأُوَلِ: «مَتَى آتِهِ یَوْماً لِأَطْلُبَ حَاجَةً / رَجَعْتُ إِلَى أَهْلِی وَ وَجْهِی بِمَائِهِ‏»»

 الکافی، ج۴، ص۲۳

 

یسع بن حمزه گوید:

در مجلس امام رضا (علیه‌السلام) بودم و با ایشان سخن می‌گفتم. مردم زیادی نیز گِرد حضرت جمع بودند و از ایشان درباره حلال و حرام سؤال می‌کردند.

در این هنگام، مردی بلندقد و گندم‌گون بر ایشان وارد شد و عرض کرد:

سلام بر شما، ای فرزند رسول خدا! من از محبّین شما و پدران و اجدادتان هستم و از حج می‌آیم. خرجی‌ام را گم کرده‌ام و آن‌قدری ندارم که بشود با آن مسافرت کنم (و به شهرم بازگردم.)

اگر شما بپذیرید که مرا به شهرم برسانید، به خدا قسم، این نعمتی است بر من. من نیز هروقت به شهرم رسیدم، از طرف شما به همان مقدار که داده‌اید، صدقه می‌دهم؛ زیرا من (فقیر و) مستحق صدقه نیستم.

حضرت فرمودند:

«بنشین (و منتظر باش)، خدا رحمتت کند.»

آن‌گاه به مردم رو کردند و با آنان صحبت کردند تا این‌که (مجلس تمام شد و مردم) پراکنده شدند و فقط آن مرد ماند و سلیمان جعفری و خیثمه و من. پس حضرت فرمودند:

«اجازه می‌دهید داخلِ (اتاقم) شوم؟»

سلیمان عرض کرد:

خداوند امر شما را مقدم داشته است ( اختیار دارید.)

پس حضرت برخواستند و وارد اتاقشان شدند و مدتی آن‌جا ماندند. آمدند و درب اتاق را بستند و دستشان را از بالای درب بیرون آوردند و فرمودند:

«کجاست آن خراسانی؟»

مرد خراسانی عرض کرد:

بله، من این‌جا هستم.

حضرت فرمودند:

«این دویست دینار (سکه طلا) را بگیر، صرف مخارجت کن و به آن تبرک بجوی. لازم نیست (معادلِ) آن را از طرف من صدقه دهی. حال، بیرون برو تا نه من تو را ببینم و نه تو مرا!»

بعد از این‌که آن مرد رفت، سلیمان به حضرت عرض کرد:

فدایتان شوم، بخششی هنگفت نمودید و محبت کردید، اما چرا روی خود را از او مخفی نمودید؟

حضرت فرمودند:

«از ترس این‌که (مبادا) خوار شدنش به‌خاطر درخواست برای رفع حاجت را در چهره‌اش ببینم.

مگر حدیث رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را نشنیده‌ای که:

«پنهان کردنِ کار نیک، ا هفتاد حج برابر است و کسی که بدی را فاش نماید، تنها و بی یاور می‌شود و کسی که بدی را بپوشاند، مورد مغفرت قرار می‌گیرد.»

و مگر سخن (شعر) پیشینیان را نشنیده‌ای که:

«روزی که از نزدِ (فلان مرد کریم) رفتم و حاجتم را از او درخواست کردم، درحالی نزد خانواده‌ام برگشتم که آبرویم محفوظ بود.»»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

فدای مرامت، ای امام رئوف! ای مٌعین ضعفاء!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۱:۵۹
ابوالفضل رهبر

 

شاید به‌ظاهر عجیب بیاید؛

کسی که فقیر است و چه‌بسا خود، مستحق دریافت صدقه است، با صدقه دادن، به‌ظاهر از دارایی‌هایش کم می‌شود. چه‌طور فقرش رفع می‌گردد؟!

اصلاً چنین‌کسی از کجا بیاورد تا به دیگری صدقه دهد؟!

اما...

 

...عَنْ عَلِیِّ بْنِ سُوَیْدٍ السَّائِیِّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ: أَوْصِنِی. فَقَالَ: «آمُرُکَ بِتَقْوَى اللَّهِ.» ثُمَّ سَکَتَ فَشَکَوْتُ إِلَیْهِ قِلَّةَ ذَاتِ یَدِی وَ قُلْتُ: وَ اللَّهِ لَقَدْ عَرِیتُ حَتَّى بَلَغَ مِنْ عُرْیَتِی أَنَّ أَبَا فُلَانٍ نَزَعَ ثَوْبَیْنِ کَانَا عَلَیْهِ وَ کَسَانِیهِمَا. فَقَالَ: «صُمْ وَ تَصَدَّقْ.» قُلْتُ: أَتَصَدَّقُ مِمَّا وَصَلَنِی بِهِ إِخْوَانِی وَ إِنْ کَانَ قَلِیلًا؟ قَالَ: «تَصَدَّقْ بِمَا رَزَقَکَ اللَّهُ وَ لَوْ آثَرْتَ عَلَى نَفْسِکَ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۱۸

 

علی بن سُوَید گوید:

به امام کاظم (علیه‌السلام) عرض کردم:

توصیه‌ای به من بفرمایید.

حضرت فرمودند:

«تو را به تقوای خداوند امر می‌کنم.»

سپس سکوت کردند. من نیز از دست‌تنگی‌ام به ایشان شکایت کردم و عرض کردم:

به خدا قسم، لباسی نداشتم که بپوشم، تاجایی‌که فلانی دو تا از لباس‌های تنش را درآورد و به من پوشانید.

حضرت فرمودند:

«روزه بگیر و صدقه بده.»

عرض کردم:

 آیا از آن‌چه برادران(ایمانی)ام به من بخشیده‌اند، صدقه دهم، هرچند کم باشد؟

حضرت فرمودند:

«از آن‌چه خداوند به تو روزی فرموده، صدقه بده؛ هرچند (آن‌قدر کم باشد که مجبور شوی آن فقیر را) بر خودت ترجیح دهی.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۹:۵۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ زِیَادٍ الْقَنْدِیِّ عَمَّنْ ذَکَرَهُ قَالَ:

«إِذَا أَعْطَیْتُمُوهُمْ فَلَقِّنُوهُمُ الدُّعَاءَ فَإِنَّهُ یُسْتَجَابُ الدُّعَاءُ لَهُمْ فِیکُمْ وَ لَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ فِی أَنْفُسِهِمْ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۱۷

 

از امام صادق یا امام کاظم (علیهماالسلام) نقل شده است:

«هرگاه به آنان (کسانی که درخواست کمک کرده‌اند) چیزی بخشیدید، دعایی از زبانشان (در حق خودتان) بگیرید؛

زیرا دعای آنان در حق شما مستجاب است، اما دعایشان در حق خودشان مستجاب نیست.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۹:۴۴
ابوالفضل رهبر

 

همان‌طور که می‌دانید اهل‌بیت تأکید کرده‌اند که درخواستِ هیچ سائل(گدایی) را رد نکنیم.

گاهی پیش می‌آید که در روز چندین نفر جلوی ما را می‌گیرند و درخواست کمک می‌کنند. 

و گاهی وقتی بعضی‌شان را رد می‌کنیم، دچار عذاب وجدان می‌شویم.

آیا باید درخواست همه‌شان را اجابت کنیم؟

 

...عَنِ الْوَلِیدِ بْنِ صَبِیحٍ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَجَاءَهُ سَائِلٌ فَأَعْطَاهُ ثُمَّ جَاءَهُ آخَرُ فَأَعْطَاهُ ثُمَّ جَاءَهُ آخَرُ فَأَعْطَاهُ ثُمَّ جَاءَهُ آخَرُ فَقَالَ: «یَسَعُ اللَّهُ عَلَیْکَ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۱۶

 

ولید بن صَبیح نقل می‌کند:

نزد امام صادق (علیه‌السلام) بودم که...

سائلی نزد ایشان آمد و حضرت به او چیزی بخشیدند.

سپس شخص دیگری آمد و حضرت به او نیز چیزی بخشیدند.

سپس شخص دیگری آمد و حضرت باز به او چیزی بخشیدند.

سپس شخص دیگری آمد و حضرت (این‌بار) به او فرمودند:

«خداوند به تو وسعتِ (روزی) دهد.»

 

 

 

...عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ فِی السُّؤَّالِ: «أَطْعِمُوا ثَلَاثَةً إِنْ شِئْتُمْ أَنْ تَزْدَادُوا فَازْدَادُوا وَ إِلَّا فَقَدْ أَدَّیْتُمْ حَقَّ یَوْمِکُمْ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۱۷

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که درمورد درخواستِ سائل‌ها فرمودند:

«به سه نفر غذا دهید. اگر خواستید، به افراد بیشتری بدهید

و الّا (اگر نخواستید، گناهی بر شما نیست؛ زیرا) شما حقی را که آن روز بر گردنتان بوده، ادا کرده‌اید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۹:۴۲
ابوالفضل رهبر

 

آیا چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است؟

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: قَالَ رَجُلٌ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع: إِنَّ لِی ضَیْعَةً بِالْجَبَلِ أَسْتَغِلُّهَا فِی کُلِّ سَنَةٍ ثَلَاثَ آلَافِ دِرْهَمٍ فَأُنْفِقُ عَلَى عِیَالِی مِنْهَا أَلْفَیْ دِرْهَمٍ وَ أَتَصَدَّقُ مِنْهَا بِأَلْفِ دِرْهَمٍ فِی کُلِّ سَنَةٍ. فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: «إِنْ کَانَتِ الْأَلْفَانِ تَکْفِیهِمْ فِی جَمِیعِ مَا یَحْتَاجُونَ إِلَیْهِ لِسَنَتِهِمْ فَقَدْ نَظَرْتَ لِنَفْسِکَ وَ وُفِّقْتَ لِرُشْدِکَ وَ أَجْرَیْتَ نَفْسَکَ فِی حَیَاتِکَ بِمَنْزِلَةِ مَا یُوصِی بِهِ الْحَیُّ عِنْدَ مَوْتِهِ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۱۱

 

محمد بن مسلم نقل کرده است:

مردی به امام باقر (علیه‌السلام) عرض کرد:

من مزرعه‌ای در کوهستان دارم که سالانه (به اندازه‌ی) سه‌هزار درهم از آن محصول برداشت می‌کنم. از این مقدار، دوهزار درهم را خرج اهل و عیالم می‌کنم و هرسال، هزار درهمش را صدقه می‌دهم.

امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند:

«اگر آن دوهزار درهم، برای همه نیازمندی‌های[*] سالانه اهل و عیالت کافی باشد، (با صدقه‌ای که می‌دهی) به خودت یاری رسانده‌ای و برای هدایت خودت توفیق یافته‌ای و آن‌چه را که دیگران هنگام مرگ وصیت می‌کنند [که مثلاً فلان مقدار از دارایی‌هایم را خرج فلان کار خیر کنید]، تو در زمان حیاتت به جا آورده‌ای.»

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] در متن حدیث، از واژه «احتیاج» استفاده شده است. شاید اگر این واژه، درست ترجمه گردد و توضیح داده شود، سؤالات و ابهامات پیرامون این مسأله، برطرف شود؛ این‌که حد و مرز «تأمین احتیاجات شخصی» و «اهتمام به گرفتاری‌های دیگران»، که هردو مورد تأکید اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بوده‌اند، کجاست؟

ابن‌فارس، ریشه‌ی این واژه را «الاضطرار إلى الشى‏ء» می‌داند؛ یعنی: «نیاز ضروری». (معجم‌مقاییس‌اللغة، ج۲، ص۱۱۴)

در دیگر کتب لغویِ دقیق نیز، گوهر معناییِ این واژه «نقصان» (کمبود) دانسته شده است.

بنابراین تأمین احتیاجات ضروریِ خود و خانواده (که نبودشان کمبودی در زندگی محسوب می‌شود) بر اهتمام به گرفتاری‌های دیگران و تأمین احتیاجات برادران ایمانی، اولویت دارد و بعد از تأمین آن احتیاجاتِ ضروری، رسیدگی به امور دیگران در اولویت قرار می‌گیرد.

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سالیانی است بعضی می‌گویند: «چراغی که به خانه رواست، به سوریه حرام است.»

البته این جمله از مصادیق مسأله بالا نیست و در واقع یک مغالطه است. از کسانی که چنین جملاتی می‌گویند، باید پرسید: «اگر این چراغ در سوریه روشن نشود، آیا خانه‌ای می‌ماند که بخواهیم روشنش کنیم؟»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۹:۳۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص: أَیُّ الصَّدَقَةِ أَفْضَلُ؟ قَالَ: عَلَى ذِی الرَّحِمِ الْکَاشِحِ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۱۰

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) سؤال شد:

کدام صدقه بهتر است؟

حضرت فرمودند:

«صدقه به خویشاوندی که (با تو) دشمنیِ پنهانی دارد!»»

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] براساس احادیث، صدقه به خویشاوندان، از صدقه به دیگران؛ هم واجب‌تر است و هم بافضیلت‌تر. تاجایی‌که بیان شده: تا وقتی در میان خویشاوندان نیازمندی هست، صدقه به دیگران معنا ندارد (من‌لایحضره‌الفقیه، ج۲، ص۶۸) و یا گفته شده: صدقه دادن به خویشاوند از صدقه دادن به کسی که درب خانه را زده، اجر بیشتری دارد (ثواب‌الأعمال‌وعقاب‌الأعمال، ص۱۴۲)

[2] صدقه به خویشاوندی که با انسان دشمنیِ پنهانی دارد، به نوعی «یک تیر و چند نشان» است؛ هم نیاز نیازمندی برطرف می‌شود، هم ثواب صدقه را می‌بریم، هم از دشمنی او کاسته می‌شود (شاید هم تبدیل به محبت شود) و هم از آسیب‌های احتمالیِ این دشمنی در امان می‌مانیم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۷ ، ۱۴:۳۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«تَصَدَّقُوا وَ لَوْ بِصَاعٍ مِنْ تَمْرٍ وَ لَوْ بِبَعْضِ صَاعٍ وَ لَوْ بِقَبْضَةٍ وَ لَوْ بِبَعْضِ قَبْضَةٍ وَ لَوْ بِتَمْرَةٍ وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَبِکَلِمَةٍ لَیِّنَةٍ فَإِنَّ أَحَدَکُمْ لَاقٍ اللَّهَ فَقَائِلٌ لَهُ «أَ لَمْ أَفْعَلْ بِکَ؟ أَ لَمْ أَجْعَلْکَ سَمِیعاً بَصِیراً؟ أَ لَمْ أَجْعَلْ لَکَ مَالًا وَ وَلَداً؟» فَیَقُولُ: بَلَى. فَیَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى: «فَانْظُرْ مَا قَدَّمْتَ لِنَفْسِکَ.» قَالَ: فَیَنْظُرُ قُدَّامَهُ وَ خَلْفَهُ وَ عَنْ یَمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ فَلَا یَجِدُ شَیْئاً یَقِی بِهِ وَجْهَهُ مِنَ النَّارِ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۴

 

از امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«صدقه دهید، حتی به‌اندازه یک پیمانه خرما یا کمتر از یک پیمانه، حتی به‌اندازه یک مشت خرما یا کمتر از یک مشت، حتی به‌اندازه یک نصفه خرما.

اگر کسی همین مقدار را هم نداشت، «سخنی مهربانانه» بگوید.

به‌راستی یکی از شما خداوند را ملاقات می‌کند و خداوند به او می‌فرماید:

«آیا من کاری برای تو نکردم؟ آیا من تو را شنوا و بینا ننمودم؟ آیا به تو ثروت و فرزند ندادم؟»

می‌گوید:

بله.

خداوند (تبارک‌وتعالی) می‌فرماید:

«پس ببین چه چیز (از دنیا) برای (آخرتِ) خودت پیش‌فرستاده‌ای!»

نگاه می‌کند به روبه‌رویش، پشت‌سرش، سمت راستش و سمت چپش، اما چیزی پیدا نمی‌کند تا با آن خود را از آتش حفظ کند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۷ ، ۱۴:۲۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ سَالِمِ بْنِ مُکْرَمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «مَرَّ یَهُودِیٌّ بِالنَّبِیِّ ص فَقَالَ: السَّامُ عَلَیْکَ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «عَلَیْکَ» فَقَالَ أَصْحَابُهُ: إِنَّمَا سَلَّمَ عَلَیْکَ بِالْمَوْتِ؛ قَالَ الْمَوْتُ عَلَیْکَ. قَالَ النَّبِیُّ ص: «وَ کَذَلِکَ رَدَدْتُ.» ثُمَّ قَالَ النَّبِیُّ ص: «إِنَّ هَذَا الْیَهُودِیَّ یَعَضُّهُ أَسْوَدُ فِی قَفَاهُ فَیَقْتُلُهُ.»» قالَ: «فَذَهَبَ الْیَهُودِیُّ فَاحْتَطَبَ حَطَباً کَثِیراً فَاحْتَمَلَهُ ثُمَّ لَمْ یَلْبَثْ أَنِ انْصَرَفَ. فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص: «ضَعْهُ.» فَوَضَعَ الْحَطَبَ فَإِذَا أَسْوَدُ فِی جَوْفِ الْحَطَبِ عَاضٌّ عَلَى عُودٍ. فَقَالَ: «یَا یَهُودِیُّ! مَا عَمِلْتَ الْیَوْمَ؟» قَالَ: مَا عَمِلْتُ عَمَلًا إِلَّا حَطَبِی هَذَا احْتَمَلْتُهُ فَجِئْتُ بِهِ وَ کَانَ مَعِی کَعْکَتَانِ فَأَکَلْتُ وَاحِدَةً وَ تَصَدَّقْتُ بِوَاحِدَةٍ عَلَى مِسْکِینٍ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «بِهَا دَفَعَ اللَّهُ عَنْهُ.» وَ قَالَ: «إِنَّ الصَّدَقَةَ تَدْفَعُ مِیتَةَ السَّوْءِ عَنِ الْإِنْسَانِ.»»

 الکافی، ج‏۴، ص۵

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«مردی یهودی از کنار پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) عبور کرد و گفت:

«سام علیک»

رسول خدا فرمودند:

«علیک»

یاران ایشان عرض کردند:

آن یهودی با مرگ به شما سلام کرد و گفت: «مرگ بر تو باد!»

پیامبر فرمودند:

«من نیز مثل خودش جواب دادم.»

سپس فرمودند:

«ماری سیاه این یهودی را از پشت گردن می‌گزد و می‌کشد.»»

امام صادق فرمودند:

«آن یهودی (به صحرا) رفت، مقدار زیادی هیزم جمع کرد، آن‌ها را به دوش کشید و دیری نگذشت که (سالم به شهر) بازگشت.

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به او فرمودند:

«آن را زمین بگذار.»

مرد یهودی هیزم‌ها را زمین گذاشت. ناگهان ماری سیاه از میان هیزم‌ها بیرون آمد، درحالی‌که شاخه‌ای را به دندان گرفته بود.

پیامبر فرمودند:

«ای یهودی! امروز چه کرده‌ای؟»

عرض کرد:

کاری نکرده‌ام، جز این‌که این هیزم‌ها را جمع کردم و بار زدم و آوردم. دو نان همراهم بود؛ یکی را خوردم و یکی را به یک مسکین (فقیر درمانده) صدقه دادم.

رسول خدا فرمودند:

«خداوند به‌خاطر صدقه‌اش (بلاء) را از او دفع کرد.

و فرمودند:

«صدقه دادن، مرگِ بد را از انسان دور می‌کند.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۷ ، ۱۴:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ:

«الصَّدَقَةُ بِالْیَدِ تَقِی مِیتَةَ السَّوْءِ وَ تَدْفَعُ سَبْعِینَ نَوْعاً مِنْ أَنْوَاعِ الْبَلَاءِ وَ تُفَکُّ عَنْ لُحِیِّ سَبْعِینَ شَیْطَاناً کُلُّهُمْ یَأْمُرُهُ أَنْ لَا یَفْعَلَ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«صدقه دادن با دست خود، (انسان را) از مرگ بد حفظ می‌کند، هفتاد نوع از انواع بلاء را دفع می‌کند و از دهان هفتاد شیطان که همگی به او می‌گویند: «این کار را نکن»، رها می‌سازد.»

 

 

 

...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ:

«یُسْتَحَبُّ لِلْمَرِیضِ أَنْ یُعْطِیَ السَّائِلَ بِیَدِهِ وَ یَأْمُرَ السَّائِلَ أَنْ یَدْعُوَ لَهُ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۴

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«برای مریض مستحب است که با دست خودش به فقیری که درخواست کمک دارد، چیزی دهد و به او بگوید برای(سلامتی)اش دعا کند.»

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هرچند کمک به نیازمندان از طریق واسطه (افراد و تشکل‌ها) هم خوب است، اما کمک مستقیم و بدون واسطه، مطلوب‌تر است؛

چنان‌چه امیر مؤمنان و فرزندانشان (علیهم‌السلام)، خود کیسه به دوش می‌گرفتند و درب خانه نیازمندان شهر می‌رفتند، درحالی‌که می‌توانستند گروهی از یاران را مأمور سازند و در پشت‌صحنه آنان را هدایت نمایند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۷ ، ۱۴:۲۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکِینِ».

قالَ: «الْفَقِیرُ الَّذِی لَا یَسْأَلُ النَّاسَ وَ الْمِسْکِینُ أَجْهَدُ مِنْهُ وَ الْبَائِسُ أَجْهَدُهُمْ فَکُلُّ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْکَ فَإِعْلَانُهُ أَفْضَلُ مِنْ إِسْرَارِهِ وَ کُلُّ مَا کَانَ تَطَوُّعاً فَإِسْرَارُهُ أَفْضَلُ مِنْ إِعْلَانِهِ وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا یَحْمِلُ زَکَاةَ مَالِهِ عَلَى عَاتِقِهِ فَقَسَمَهَا عَلَانِیَةً کَانَ ذَلِکَ حَسَناً جَمِیلًا.»

 الکافی، ج‏۳، ص۵۰۱

 

ابوبصیر گوید: از امام صادق (علیه‌السلام) درباره این کلام خداوند سؤال کردم:

«صدقه‌ها (زکات‌ها) مخصوص فقیرها و مسکین‌ها و... است.»[1]

حضرت فرمودند:

«فقیر، کسی است که از مردم درخواست (کمک) نمی‌کند، مِسکین، کسی است که وضعش از فقیر هم بدتر است و بائِس، کسی است که وضعش از هردو این‌ها بدتر است.

هرآن‌چه خداوند (عزّوجلّ) بر تو واجب نموده، آشکار کردنش بهتر از پنهان کردنش است[2]

و هرآن‌چه داوطلبانه است، پنهان کردنش بهتر از آشکار کردنش است[3]

و اگر مردی زکات مالش را که به گردنش است، آشکارا بپردازد، این کار، خوب و زیبا است.»

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] سوره توبه، آیه۶۰.

[2] حتمالاً به این دلیل که بندگیِ خداوند ترویج گردد و سرکشی در برابرش عادی نگردد.

[3] احتمالاً به این دلیل که انسان دچار خودپسندی نشود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۰۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ نَاساً مِنْ هَؤُلَاءِ الْقُصَّاصِ یَقُولُونَ إِذَا حَجَّ رَجُلٌ حِجَّةً ثُمَّ تَصَدَّقَ وَ وَصَلَ کَانَ خَیْراً لَهُ.

فقَالَ: «کَذَبُوا لَوْ فَعَلَ هَذَا النَّاسُ لَعُطِّلَ هَذَا الْبَیْتُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى جَعَلَ هَذَا الْبَیْتَ قِیاماً لِلنَّاسِ.»

 علل‌الشرائع، ج۲، ص۴۵۲

 

عبدالرحمان‌بن‌ابی‌عبدالله گوید: به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم: 

برخی از مردمان داستان‌گو می‌گویند:

اگر انسان یک بار حج انجام دهد، 

سپس (به‌جای رفتنِ دوباره به حج،) صدقه دهد و به نزدیکانش کمک کند، برای او بهتر است.

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«دروغ می‌گویند! 

اگر مردم این کار را بکنند، این خانه تعطیل می‌شود. 

خداوند این خانه را موجبِ استحکامِ (دین) مردم قرار داده‌است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۶ ، ۰۹:۲۸
ابوالفضل رهبر