دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قیام امام زمان» ثبت شده است

 

...عَنْ مُعَاذٍ بَیَّاعِ اَلْأَکْسِیَةِ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «یَا مُعَاذُ أَ ضَعُفْتَ عَنِ اَلتِّجَارَةِ أَوْ زَهِدْتَ فِیهَا؟» قُلْتُ: مَا ضَعُفْتُ عَنْهَا وَ مَا زَهِدْتُ فِیهَا. قَالَ: «فَمَا لَکَ؟» قُلْتُ: کُنَّا نَنْتَظِرُ أَمْراً وَ ذَلِکَ حِینَ قُتِلَ اَلْوَلِیدُ وَ عِنْدِی مَالٌ کَثِیرٌ وَ هُوَ فِی یَدِی وَ لَیْسَ لِأَحَدٍ عَلَیَّ شَیْءٌ وَ لاَ أَرَانِی آکُلُهُ حَتَّى أَمُوتَ. فَقَالَ: «تَتْرُکُهَا فَإِنَّ تَرْکَهَا مَذْهَبَةٌ لِلْعَقْلِ اِسْعَ عَلَى عِیَالِکَ وَ إِیَّاکَ أَنْ یَکُونَ هُمُ اَلسُّعَاةَ عَلَیْکَ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۴۸

 

از معاذ بن کثیر لباس‌فروش نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمودند:

«ای معاذ! آیا در انجام تجارت (کاسبی) ناتوان شده‌ای یا از آن روی‌گردان شده‌ای؟»

عرض کردم:

نه از آن ناتوان شده‌ام و نه از آن روی برگردانده‌ام.

حضرت فرمودند:

«پس تو را چه شده است؟»

عرض کردم:

ما منتظر امری (قیام شما و تشکیل حکومت) بودیم و این، زمانی بود که ولید (بن یزید، خلیفه اموی) کشته شده بود و من اموال فراوانی داشتم و این مال (نقداً) در دستم بود و من به کسی بدهی نداشتم و فکر کردم تا آخر عمر آن را مصرف کنم.

حضرت فرمودند:

«تجارت را رها کرده‌ای؛ حال‌آن‌که ترک تجارت، عقل را از بین می‌برد.

خانواده‌ات را در راحتی (رفاه) قرار ده و بپرهیز از این‌که آنان از تو بدگویی کنند.»

 

 

 

...عَنِ اِبْنِ بُکَیْرٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «اَلتِّجَارَةُ تَزِیدُ فِی اَلْعَقْلِ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۴۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«تجارت (خرید و فروش)، بر عقل می‌افزاید.»

 

 

 

...عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «تَرْکُ اَلتِّجَارَةِ یَنْقُصُ اَلْعَقْلَ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۴۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«ترک تجارت (خرید و فروش)، از عقل می‌کاهد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۰۰ ، ۰۸:۲۹
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ شِهَابِ بْنِ عَبْدِ رَبِّهِ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:

«إِنْ ظَنَنْتَ أَوْ بَلَغَکَ أَنَّ هَذَا اَلْأَمْرَ کَائِنٌ فِی غَدٍ فَلاَ تَدَعَنَّ طَلَبَ اَلرِّزْقِ وَ إِنِ اِسْتَطَعْتَ أَنْ لاَ تَکُونَ کَلاًّ فَافْعَلْ.»

 الکافی، ج۵، ص۷۹

 

از شِهاب بن عبدِربّه نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمودند:

«اگر گمان کردی یا به تو خبر رسید که فردا، این امر (قیام حضرت مهدی عجل‌الله‌فرجه و تشکیل حکومت اسلامی) محقق خواهد شد، هرگز تلاش برای کسب روزی را کنار مگذار!

و اگر توانستی [طوری اقدام کنی که] سربارِ (دیگران) نباشی، چنین کن!»

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] در کتب رجالی، شهاب بن عبدربه را از راویان احادیث امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) و از ثروتمندان کوفه برشمرده‌اند. بنابراین او فردی فقیر و نیازمند نبوده است. تأکید امام صادق به شهاب این است که هرچند بنا باشد همین فردا، قیام رخ دهد و حکومت اسلامی تشکیل شود و نیاز باشد که به خدمت این حکومت در آیی، با این‌که تو فرد متمولی هم هستی، اما با این‌حال - ولو برای یک روز - نباید فعالیت خود را متوقف کنی و دچار بطالت و سکون گردی.

[۲] همچنین این فرمایش امام صادق (علیه‌السلام) تأکیدی است بر ضرورت تلاش برای کسب روزی و جلوگیری از دچار شدن به موقعیتی که انسان توانایی تأمین معاش خود را نداشته باشد و برای گذران زندگی، به دیگران محتاج گردد. بنابراین کسب سرمایه برای روزگاری که انسان - به هر دلیل - از کار افتاد و توانایی کسب درآمد نداشت، ضروری است و دنیاگرایی محسوب نمی‌شود؛ چراکه با آن می‌تواند زندگی آبرومندانه‌ای داشته باشد و سربار دیگران نباشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۰۰ ، ۰۷:۴۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ سَدِیرٍ اَلصَّیْرَفِیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَقُلْتُ لَهُ: وَ اَللَّهِ مَا یَسَعُکَ اَلْقُعُودُ. فَقَالَ: «وَ لِمَ یَا سَدِیرُ؟» قُلْتُ: لِکَثْرَةِ مَوَالِیکَ وَ شِیعَتِکَ وَ أَنْصَارِکَ وَ اَللَّهِ لَوْ کَانَ لِأَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ مَا لَکَ مِنَ اَلشِّیعَةِ وَ اَلْأَنْصَارِ وَ اَلْمَوَالِی مَا طَمِعَ فِیهِ تَیْمٌ وَ لاَ عَدِیٌّ. فَقَالَ: «یَا سَدِیرُ وَ کَمْ عَسَى أَنْ یَکُونُوا؟» قُلْتُ: مِائَةَ أَلْفٍ. قَالَ: «مِائَةَ أَلْفٍ؟» قُلْتُ: نَعَمْ وَ مِائَتَیْ أَلْفٍ. قَالَ: «مِائَتَیْ أَلْفٍ؟» قُلْتُ: نَعَمْ وَ نِصْفَ اَلدُّنْیَا. قَالَ: فَسَکَتَ عَنِّی ثُمَّ قَالَ: «یَخِفُّ عَلَیْکَ أَنْ تَبْلُغَ مَعَنَا إِلَى یَنْبُعَ؟» قُلْتُ: نَعَمْ. فَأَمَرَ بِحِمَارٍ وَ بَغْلٍ أَنْ یُسْرَجَا فَبَادَرْتُ فَرَکِبْتُ اَلْحِمَارَ. فَقَالَ: «یَا سَدِیرُ أَ تَرَى أَنْ تُؤْثِرَنِی بِالْحِمَارِ؟» قُلْتُ: اَلْبَغْلُ أَزْیَنُ وَ أَنْبَلُ. قَالَ: «اَلْحِمَارُ أَرْفَقُ بِی.» فَنَزَلْتُ فَرَکِبَ اَلْحِمَارَ وَ رَکِبْتُ اَلْبَغْلَ فَمَضَیْنَا فَحَانَتِ اَلصَّلاَةُ فَقَالَ: «یَا سَدِیرُ اِنْزِلْ بِنَا نُصَلِّ.» ثُمَّ قَالَ: «هَذِهِ أَرْضٌ سَبِخَةٌ لاَ تَجُوزُ اَلصَّلاَةُ فِیهَا.» فَسِرْنَا حَتَّى صِرْنَا إِلَى أَرْضٍ حَمْرَاءَ وَ نَظَرَ إِلَى غُلاَمٍ یَرْعَى جِدَاءً فَقَالَ: «وَ اَللَّهِ یَا سَدِیرُ لَوْ کَانَ لِی شِیعَةٌ بِعَدَدِ هَذِهِ اَلْجِدَاءِ مَا وَسِعَنِی اَلْقُعُودُ.» وَ نَزَلْنَا وَ صَلَّیْنَا فَلَمَّا فَرَغْنَا مِنَ اَلصَّلاَةِ عَطَفْتُ عَلَى اَلْجِدَاءِ فَعَدَدْتُهَا فَإِذَا هِیَ سَبْعَةَ عَشَرَ.

 الکافی، ج۲، ص۲۴۲

 

از سَدیر بن حُکَیم صَیرفی نقل شده است:

نزد امام صادق (علیه‌السلام) رفتم و به ایشان عرض کردم:

به خدا قسم، نشستن (قیام نکردنِ) شما خیلی طولانی شده است!

حضرت فرمودند:

«چرا، ای سدیر؟»

عرض کردم:

به‌خاطر فراوانیِ دوست‌داران و پیروان و یارانتان (می‌گویم.) به‌خدا قسم، اگر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) پیروان و یاران و دوست‌دارانِ شما را داشتند، نه قبیله تَیم و نه قبیله عَدی[۱]، در [غصب خلافتِ] ایشان طمع نمی‌کردند.

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«ای سدیر! امید است که چه‌قدر باشید؟»

عرض کردم:

صدهزار نفر.

فرمودند:

«صدهزار نفر؟»

عرض کردم:

بله و (حتی) دویست‌هزار نفر.

فرمودند:

«دویست‌هزار نفر؟»

عرض کردم:

بله و (حتی) نیمی از دنیا.

حضرت سکوت کردند و بعد از مدتی فرمودند:

«برایت راحت است که همراه ما به یَنبُع[۲] بیایی؟»

عرض کردم:

بله.

پس حضرت دستور دادند الاغ و قاطری را زین کنند. من پیش‌دستی کردم و سوار الاغ شدم.

حضرت فرمودند:

«ای سَدیر! نظرت چیست که الاغ را به من واگذاری؟»

عرض کردم:

قاطر زیبنده‌تر و آبرومندانه‌تر است.

حضرت فرمودند:

«الاغ با من هم‌راه‌تر است.»

پس پیاده شدم، ایشان سوار الاغ شدند و من بر قاطر سوار گشتم. راه افتادیم تا وقت نماز فرا رسید.

حضرت فرمودند:

«ای سدیر! پیاده شو با هم نماز بخوانیم.»

سپس فرمودند:

«این زمین، شوره‌زار است و نماز در آن جایز نیست.»

پس حرکت کردیم تا به زمینی سرخ (حاصل‌خیز) رسیدیم.

حضرت به پسر نوجوانی که چند ماده‌شتر می‌چرانید، نگاهی انداختند و فرمودند:

«به خدا قسم، ای سدیر! اگر من به تعداد این ماده‌شترها شیعه (پیرو) داشتم، این نشستن (قیام کردن) طولانی نمی‌شد.»

ما پیاده شدیم و نماز خواندیم. وقتی نمازمان تمام شد، رو به شترها کردم و آن‌ها را شمردم. دیدم آن‌ها هفده تا بودند.

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] تیْم و عَدِیّ، دو تیره از قبیله قریش بودند. ابوبکر و قُنفُذ، از تیره‌ی تَیم، و عُمربن‌خطاب از تیره‌ی عَدی بودند.

[۲] شهری در ساحل دریای سرخ و در فاصله‌ی ۲۰۰ کیلومتری از مدینه.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۰۰ ، ۱۲:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

...حَدَّثَنَا اَلْهَیْثَمُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ اَلرُّمَّانِیُّ قَالَ: سَأَلْتُ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقُلْتُ لَهُ: یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ أَخْبِرْنِی عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ لِمَ لَمْ یُجَاهِدْ أَعْدَاءَهُ خَمْساً وَ عِشْرِینَ سَنَةً بَعْدَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ جَاهَدَ فِی أَیَّامِ وِلاَیَتِهِ؟ فَقَالَ: «لِأَنَّهُ اِقْتَدَى بِرَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی تَرْکِهِ جِهَادَ اَلْمُشْرِکِینَ بِمَکَّةَ بَعْدَ اَلنُّبُوَّةِ ثَلاَثَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ بِالْمَدِینَةِ تِسْعَةَ عَشَرَ شَهْراً وَ ذَلِکَ لِقِلَّةِ أَعْوَانِهِ عَلَیْهِمْ وَ کَذَلِکَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ تَرَکَ مُجَاهَدَةَ أَعْدَائِهِ لِقِلَّةِ أَعْوَانِهِ عَلَیْهِمْ فَلَمَّا لَمْ تَبْطُلْ نُبُوَّةُ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مَعَ تَرْکِهِ اَلْجِهَادَ ثَلاَثَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ تِسْعَةَ عَشَرَ شَهْراً فَکَذَلِکَ لَمْ تَبْطُلْ إِمَامَةُ عَلِیٍّ مَعَ تَرْکِهِ اَلْجِهَادَ خَمْساً وَ عِشْرِینَ سَنَةً إِذَا کَانَتِ اَلْعِلَّةُ اَلْمَانِعَةُ لَهُمَا وَاحِدَةً.»

 عیون‌أخبارالرضا، ج۲، ص۸۱

 

از هیثم بن عبدالله نقل شده است:

از امام علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) سؤال کردم:

ای فرزند رسول خدا! به من درباره علی بن ابی‌طالب (علیهماالسلام) خبر دهید که چرا ایشان بعد از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بیست و پنج سال با دشمنانشان نجنگیدند و بعدها در دوران ولایت (حکومتِ) خود جنگیدند؟

حضرت فرمودند:

«امیرالمؤمنین به رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) اقتدا کردند؛ در این‌که پیامبر بعد از نبوت، سیزده سال در مکه و نوزده ماه در مدینه، جهاد با مشرکان را ترک کردند و این، به‌خاطر کم بودنِ یاورانی بود که ایشان را علیه مشرکان یاری کنند.

همین‌طور، حضرت علی (علیه‌السلام) نیز جهاد با دشمنانشان را، به‌خاطر کم بودن یاورانی که ایشان را علیه آنان یاری کنند، ترک کردند.

پس وقتی نبوت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با ترک جهاد به‌مدت ده سال و نوزده ماه، باطل نشد، همان‌طور، امامت حضرت علی (علیه‌السلام) نیز با ترک جهاد به‌مدت بیست و پنج سال باطل نشده است؛ زیرا علتی که مانع (از جهاد) در هر دو مورد شد، یکی بود.»

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] چنان‌که در این حدیث و احادیث مشابه دیگر ملاحظه می‌فرمایید، علت عدم قیام ائمه (علیهم‌السلام)، شمارِ کمِ یارانِ آماده و پای‌کار بوده است. (در مطالب آتی، دو نمونه از این احادیث ذکر خواهد شد، ان‌شاءالله.)

[۲] امروز نیز علت عدم قیام حضرت قائم (عجل‌الله‌فرجه‌الشریف) همین است. خوب است کلاهمان را کمی بالاتر بگذاریم و پیرامون کوتاهی‌های خود و سهمی که در محرومیت بشریت از درک محضر امام عصر (علیه‌السلام) داریم، به تفکر بنشینیم.

[۳] مناسب است که همین‌جا به ضرورت نیروسازی و به ارزش نقش‌های شریف فرزندپروری، مربی‌گری و هدایت‌گری تأکید و تأمل مجددی داشته باشیم. گویا تنها مسیر ایجاد زمینه‌های ظهور و به سعادت رسیدن جامعه، همین مسیر است.

[۴] توجه به این نکته ضروری است که اگر هدف و انگیزه‌مان از تربیت فرزند و متربی، تربیت شیعه‌ای حقیقی و یاوری راستین برای حضرت بقیة الله الاعظم (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) باشد، رویکرد و شیوه تربیتمان نیز باید متناسب با این هدف تنظیم گردد.

[۵] بیان کامل‌تری از آن‌چه ذکر شد را در سخنان عالمانه و هوشمندانه‌ی استاد حجت‌الاسلام محمدتقی هادی‌زاده که در جمع مربیان و متصدیان تربیتی ایراد شده است، نیوش کنید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۰۰ ، ۰۸:۴۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: «یَمْلِکُ اَلْقَائِمُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ تِسْعَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ أَشْهُراً.»

 الغیبة(للنعمانی)، ج۱، ص۳۳۱

 

از عبدالله بن ابی‌یعفور نقل شده است:

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«قائم (علیه‌السلام) نوزده سال و چند ماه [بر زمین] حکومت خواهد کرد.»[۱]

 

 

 

...عَنْ جَابِرٍ اَلْجُعْفِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَقُولُ: «وَ اَللَّهِ لَیَمْلِکَنَّ مِنَّا أَهْلَ اَلْبَیْتِ رَجُلٌ بَعْدَ مَوْتِهِ ثَلاَثَمِائَةِ سَنَةٍ یَزْدَادُ تِسْعاً.» قُلْتُ: مَتَى یَکُونُ ذَلِکَ؟ قَالَ: «بَعْدَ اَلْقَائِمِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ.» قُلْتُ: وَ کَمْ یَقُومُ اَلْقَائِمُ فِی عَالَمِهِ؟ قَالَ: «تِسْعَ عَشْرَةَ سَنَةً ثُمَّ یَخْرُجُ اَلْمُنْتَصِرُ فَیَطْلُبُ بِدَمِ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ دِمَاءِ أَصْحَابِهِ فَیَقْتُلُ وَ یَسْبِی حَتَّى یَخْرُجَ اَلسَّفَّاحُ.»

 الغیبة(للطوسی)، ص۴۷۸

 

از جابر بن یزید جُعفی نقل شده است:

از امام باقر (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمودند:

«به خدا قسم، قطعاً مردی از ما اهل‌بیت، بعد از مرگش، سیصد و نُه سال [بر زمین] مسلط خواهد شد.»[۲]

عرض کردم:

این [حکومت جهانی] چه زمانی خواهد بود؟

حضرت فرمودند:

«بعد از قائم (علیه‌السلام).»

عرض کردم:

و [حکومتِ] حضرت قائم در عالَمِ خود، چه مدت برپا خواهد بود؟

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«نوزده سال. سپس آن دادگر خروج می‌کند و انتقام خون امام حسین (علیه‌السلام) و اصحابش را می‌گیرد. پس می‌کشد و به اسارت می‌گیرد تا زمانی که سفّاح خروج کند.»[۳] [۴]

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] نُعمانی در کتاب الغیبة، این روایت را با سه سند متفاوت ذکر کرده است تا بر اعتبار آن افزوده باشد.

[۲] با توجه به این‌که ایشان بعد از مرگشان حکومت خواهند کرد، مشخص می‌شود که امام باقر در این بخش از حدیث، به رجعت اهل بیت (علیهم‌السلام) اشاره دارند.

[۳] در بعضی نسخه‌ها، در ادامه ذکر شده است که مقصود از سفّاح، امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب (علیهماالسلام) است. بنابراین بخش پایانی این حدیث، اشاره به رجعت ایشان دارد.

[۴] نُعمانی در کتاب الغیبة، روایت جابر را با تفاوت اندکی ذکر کرده است.

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] در خصوص مدت زندگانی امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه)، پس از قیام تا شهادتشان، در منابع روایی شیعی و سنی اعداد متفاوتی ذکر شده است؛ از پنج تا سیصدونُه سال. آن‌چه در این مطلب ذکر شد، روایاتی است که در معتبرترین منابع مرتبط نقل شده است. بر اساس روایات نقل‌شده در کتاب‌های الغیبة (نوشته شیخ طوسی متوفای ۳۸۵ق) و الغیبة (نوشته نعمانی متوفای ۳۶۰ق) این مدت «نوزده سال» خواهد بود.
[۲] اصل وجود دوره «رجعت» که در پاورقی‌ها به آن اشاره شد، با توجه وجود روایاتی که تواتر معنوی دارند، از اعتقاداتِ مسلّم شیعه است. رجعت، دوره‌ای است پس از قیام امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) که در آن ائمه (علیهم‌السلام) یک‌به‌یک به دنیا برمی‌گردند (رجعت می‌کنند) و مؤمنان محض و کافران محض دوران امامتشان نیز حاضر می‌شوند تا بَدان روزگارشان توسط خوبانشان مجازات شوند.

[۳] امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) دو حکومت خواهند داشت؛ یکی، حکومتِ بعد از قیامشان که بر اساس روایات مذکور نوزده سال به طول می‌انجامد و دیگری، حکومت ایشان در دوران رجعت خواهد بود. گویا دعاهای ما مبنی بر این‌که بعد از قیام ایشان زنده شویم و در رکاب ایشان بجنگیم، در دوره رجعتِ ایشان مستجاب خواهد شد؛ زیرا در این دوره است که مؤمنان راستینِ دوران امامت ایشان باز خواهند گشت.

[۴] احتمالاً شما هم از شنیدن عدد «نوزده» برای شمارش سالیان حکومت امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) جا خورده باشید. گویی حسرتی بر دلمان می‌افتد که کاش بعد از قرن‌ها صبر شیعه، مدت طلایی و رویایی حکومت ایشان بسیار طولانی‌تر می‌بود. هرچند تصور دوران عجیب و شورانگیز رجعت از این حسرت می‌کاهد، اما جای تأمل هست که چرا خداوند چنین مقدر فرموده که این دوره فقط نوزده سال باشد؛ دوره‌ای که بخشی از آن به جنگ با مستکبران عالم نیز خواهد گذشت!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۹ ، ۰۸:۲۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ اَلصَّیْرَفِیِّ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَقُولُ: «قَدْ کَانَ لِهَذَا اَلْأَمْرِ وَقْتٌ وَ کَانَ فِی سَنَةِ أَرْبَعِینَ وَ مِائَةٍ فَحَدَّثْتُمْ بِهِ وَ أَذَعْتُمُوهُ فَأَخَّرَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ.»

 الغیبة(للنعمانی)، ج۱، ص۲۹۲

 

از اسحاق بن عمار صیرفی نقل شده است:

از امام صادق (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمودند:

«به‌راستی برای این امر[۱] وقتِ [معین‌شده]ای بود و آن در سال ۱۴۰ بود.[۲]

اما شما [اصحاب] درباره آن سخن گفتید و آن را فاش نمودید، پس خداوند (عزّوجلّ) آن را به تأخیر انداخت.»

 

 

اما اصحاب از کجا می‌دانستند که قیام در زمان امامت امام صادق (علیه‌السلام) اتفاق خواهد افتاد؟

به روایت زیر توجه کنید...

 

 

...عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ اَلْجُعْفِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: سُئِلَ عَنِ اَلْقَائِمِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَضَرَبَ بِیَدِهِ عَلَى أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ: «هَذَا وَ اَللَّهِ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ.» قَالَ عَنْبَسَةُ فَلَمَّا قُبِضَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَأَخْبَرْتُهُ بِذَلِکَ فَقَالَ: «صَدَقَ جَابِرٌ.» ثُمَّ قَالَ: «لَعَلَّکُمْ تَرَوْنَ أَنْ لَیْسَ کُلُّ إِمَامٍ هُوَ اَلْقَائِمَ بَعْدَ اَلْإِمَامِ اَلَّذِی کَانَ قَبْلَهُ.»

 الکافی، ج۱، ص۳۰۷

 

از حسن بن محبوب نقل شده است:

جابر بن یزید جُعفی روایت کرد:

از امام باقر درباره حضرت قائم سؤال شد.

حضرت با دستشان بر [شانه‌ی فرزندشان] امام صادق (علیهم‌السلام) زدند و فرمودند:

«به خدا قسم، این [فرزندم]، قائم آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است.»

حسن بن محبوب گوید:

[بعدها] عنبسة بن بِجاد گفت:

وقتی امام باقر وفات کردند، نزد امام صادق (علیهماالسلام) رفتم و روایتی که جابر بن یزید نقل کرده بود را به ایشان اطلاع دادم.

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«جابر راست گفته است.»

سپس فرمودند:

«شاید شما فکر می‌کنید چنین نیست که هر امامی قائم است، بعد از امامی که پیش از او بوده است.»

 

 

همچنین در روایات اشاره شده است که پس از قیام و شهادت امام صادق (علیه‌السلام)، برای امام بعدی گشایش حاصل می‌شود.

به روایات زیر توجه کنید...

 

 

...حَدَّثَنِی سَعِیدٌ اَلْمَکِّیُّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ کَانَتْ لَهُ مَنْزِلَةٌ مِنْهُ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ: «یَا سَعِیدُ اَلْأَئِمَّةُ اِثْنَا عَشَرَ إِذَا مَضَى سِتَّةٌ فَتَحَ اَللَّهُ عَلَى اَلسَّابِعِ وَ یَمْلِکُ مِنَّا أَهْلَ اَلْبَیْتِ خَمْسَةٌ وَ تَطْلُعُ اَلشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا عَلَى یَدِ اَلسَّادِسِ.»

 الغیبة(للطوسی)، ج۱، ص۵۳

 

از سعید مکّی - که نزد امام صادق (علیه‌السلام) منزلتی داشت - نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«ای سعید! امامان، دوازده نفر هستند؛ وقتی شش نفرشان از دنیا رفتند، خداوند برای نفر هفتم گشایش ایجاد می‌کند

و پنج نفر از ما اهل بیت، مالک [صاحب حکومت جهانی] می‌شوند و خورشید به دست ششمین نفر، از غربش طلوع می‌کند.»

 

 

 

...عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ: «عَلَى رَأْسِ اَلسَّابِعِ مِنَّا اَلْفَرَجُ.»

 الغیبة(للطوسی)، ج۱، ص۵۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«فَرَج (گشایش)، بر سرِ هفتمین نفر از ما (اهل بیت) است.»

 

 

 

...حَدَّثَنِی اَلْإِصْطَخْرِیُّ أَنَّهُ سَمِعَ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَقُولُ: «کَأَنِّی بِابْنِ حَمِیدَةَ عَلَى أَعْوَادِهَا قَدْ دَانَتْ لَهُ شَرْقُ اَلْأَرْضِ وَ غَرْبُهَا.»

 الغیبة(للطوسی)، ج۱، ص۵۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«گویی بر شاخه‌ها (نسلِ) پسر حمیده[۳] می‌بینم که شرق و غرب زمین در برابرش خاضع و مطیع می‌گردند.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] مقصود، قیام امام و تحقق نظام ولایی است.

[۲] توجه داشته باشید که امام صادق (علیه‌السلام) متولد سال ۸۳ هجری قمری بوده‌اند، در سال ۱۱۴ به امامت رسیده‌اند و در سال ۱۴۸ به شهادت رسیده‌اند.

[۳] حمیده، نام همسر امام صادق و مادر امام کاظم (علیهماالسلام) است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۹ ، ۰۷:۵۷
ابوالفضل رهبر