دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

 

...عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ بَشَّارٍ قَالَ حَدَّثَنِی شَیْخٌ مِنْ أَهْلِ قَطِیعَةِ الرَّبِیعِ مِنَ الْعَامَّةِ بِبَغْدَادَ مِمَّنْ کَانَ یُنْقَلُ عَنْهُ قَالَ: قَالَ لِی: قَدْ رَأَیْتُ بَعْضَ مَنْ یَقُولُونَ بِفَضْلِهِ مِنْ أَهْلِ هَذَا الْبَیْتِ فَمَا رَأَیْتُ مِثْلَهُ قَطُّ فِی فَضْلِهِ وَ نُسُکِهِ فَقُلْتُ لَهُ مَنْ وَ کَیْفَ رَأَیْتَهُ قَالَ جُمِعْنَا أَیَّامَ السِّنْدِیِّ بْنِ شَاهَکَ ثَمَانِینَ رَجُلًا مِنَ الْوُجُوهِ الْمَنْسُوبِینَ إِلَى الْخَیْرِ فَأُدْخِلْنَا عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع فَقَالَ لَنَا السِّنْدِیُّ: یَا هَؤُلَاءِ انْظُرُوا إِلَى هَذَا الرَّجُلِ هَلْ حَدَثَ بِهِ حَدَثٌ فَإِنَّ النَّاسَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُ قَدْ فُعِلَ بِهِ وَ یُکْثِرُونَ فِی ذَلِکَ وَ هَذَا مَنْزِلُهُ وَ فِرَاشُهُ مُوَسَّعٌ عَلَیْهِ غَیْرُ مُضَیَّقٍ وَ لَمْ یُرِدْ بِهِ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ سُوءاً وَ إِنَّمَا یَنْتَظِرُ بِهِ أَنْ یَقْدَمَ فَیُنَاظِرَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ هَذَا هُوَ صَحِیحٌ مُوَسَّعٌ عَلَیْهِ فِی جَمِیعِ أُمُورِهِ فَسَلُوهُ. قَالَ: وَ نَحْنُ لَیْسَ لَنَا هَمٌّ إِلَّا النَّظَرُ إِلَى الرَّجُلِ وَ إِلَى فَضْلِهِ وَ سَمْتِهِ فَقَالَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع: «أَمَّا مَا ذَکَرَ مِنَ التَّوْسِعَةِ وَ مَا أَشْبَهَهَا فَهُوَ عَلَى مَا ذَکَرَ غَیْرَ أَنِّی أُخْبِرُکُمْ أَیُّهَا النَّفَرُ أَنِّی قَدْ سُقِیتُ السَّمَّ فِی سَبْعِ تَمَرَاتٍ وَ أَنَا غَداً أَخْضَرُّ وَ بَعْدَ غَدٍ أَمُوتُ.» قَالَ: فَنَظَرْتُ إِلَى السِّنْدِیِّ بْنِ شَاهَکَ یَضْطَرِبُ وَ یَرْتَعِدُ مِثْلَ السَّعَفَةِ.

 الکافی، ج‏۱، ص۲۵۸

 

از یکی از مشایخ اهل‌سنت بغداد که راوی حدیث بوده است، نقل شده است:

در ایام (وزارتِ) سِندی بن شاهک، ما - هشتاد نفر از چهره‌های خوش‌نام - را جمع کردند و نزد موسی‌بن‌جعفر (علیهماالسلام) بردند.

سندی به ما گفت: آقایان! به این مرد نگاه کنید! آیا دچار آسیب و بیماری‌ای شده است؟ چراکه مردم گمان می‌کنند بلایی سرش آمده است و در این، رابطه بزرگ‌نمایی می‌کنند. درحالی‌که این منزل و بستر اوست. او در آسایش است و در تنگنا نیست. امیرالمؤمنین (هارون‌الرشید) هیچ بدی‌ای به او نمی‌کند. (موسی‌بن‌جعفر) فقط منتظر است که امیرالمؤمنین (هارون‌الرشید) از سفر بازگردد تا با ایشان دیدار کند. این مرد سالم است و از هر جهت در آسایش است. پس (می‌توانید) از خودش بپرسید.

راوی گوید:

ما فقط دوست داشتیم به آن مرد (امام کاظم علیه‌السلام) و به فضایل و چهره نورانی‌اش نگاه کنیم.

آن‌گاه موسی‌بن‌جعفر (علیهماالسلام) فرمود:

«آن‌چه درباره آسایش و این‌چیزها گفت، همان‌طور است، جز این‌که من به شما خبر می‌دهم که من با هفت خرمای سمی، مسموم شده‌ام و فردا رنگم دگرگون می‌شود و پس‌فردا از دنیا خواهم رفت.»

راوی گوید:

نگاهم به سِندی بن شاهک افتاد که پریشان بود و مانند شاخه خرما می‌لرزید.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی