دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۲۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بدهی» ثبت شده است

 

محَمَّدُ بْنُ یَحْیَى رَفَعَهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ لَهُ رَجُلٌ إِنَّ لِی عَلَى بَعْضِ اَلْحَسَنِیِّینَ مَالاً وَ قَدْ أَعْیَانِی أَخْذُهُ وَ قَدْ جَرَى بَیْنِی وَ بَیْنَهُ کَلاَمٌ وَ لاَ آمَنُ أَنْ یَجْرِیَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ فِی ذَلِکَ مَا أَغْتَمُّ لَهُ. فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «لَیْسَ هَذَا طَرِیقَ اَلتَّقَاضِی وَ لَکِنْ إِذَا أَتَیْتَهُ أَطِلِ اَلْجُلُوسَ وَ اِلْزَمِ اَلسُّکُوتَ.» قَالَ اَلرَّجُلُ: فَمَا فَعَلْتُ ذَلِکَ إِلاَّ یَسِیراً حَتَّى أَخَذْتُ مَالِی.

 الکافی، ج۵، ص۱۰۱

 

نقل شده است مردی به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کرد:

من نزد یکی از نوادگان امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) مالی (طلب) دارم، اما نمی‌توانم آن را از او پس بگیرم. بینمان درگیری لفظی‌ای هم رخ داده و اطمینان ندارم که بدون ناراحتی مسأله‌مان حل شود.

امام صادق (علیه‌السلام) به او فرمودند:

«این، شیوه تقاضا کردنِ (طلب) نیست، بلکه وقتی نزد او رفتی، مدت طولانی بنشین و سکوت اختیار کن.»

آن مرد گوید:

مدت کوتاهی این کار را کردم و مالم را پس گرفتم.

 

 

 

...عَنْ خَضِرِ بْنِ عَمْرٍو اَلنَّخَعِیِّ قَالَ قَالَ أَحَدُهُمَا عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ فِی اَلرَّجُلِ یَکُونُ لَهُ عَلَى رَجُلٍ مَالٌ فَیَجْحَدُهُ قَالَ: «إِنِ اِسْتَحْلَفَهُ فَلَیْسَ لَهُ أَنْ یَأْخُذَ مِنْهُ بَعْدَ اَلْیَمِینِ شَیْئاً وَ إِنْ تَرَکَهُ وَ لَمْ یَسْتَحْلِفْهُ فَهُوَ عَلَى حَقِّهِ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۰۱

 

از امام باقر یا امام صادق (علیهماالسلام) نقل شده است که در مورد مردی که مالی به کسی داده و او انکار می‌کند، فرمودند:

«اگر او (بدهکار) را قسم دهد، بعد از آن‌که قسم خورد [که من از تو پولی نگرفته‌ام]، دیگر نمی‌تواند چیزی از او بگیرد، اما اگر او را رها کند و قسمش ندهد، حقش محفوظ خواهد بود.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

از فرمایشات مذکور می‌توان چنین آموخت که طلب‌کار برای گرفتن طلبش باید رعایت اخلاق و آدابی را بنماید؛

نباید بی‌تابی کند و به پر و پای بدهکار بپیچد، باید با طمأنیه پیش برود و کار را به بن‌بست نکشاند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۰۰ ، ۱۰:۲۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ یَحْیَى بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلْحَسَنِ بْنِ اَلْحَسَنِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «صَعِدَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلْمِنْبَرَ ذَاتَ یَوْمٍ فَحَمِدَ اَللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیْهِ وَ صَلَّى عَلَى أَنْبِیَائِهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِمْ ثُمَّ قَالَ: «أَیُّهَا اَلنَّاسُ لِیُبَلِّغِ اَلشَّاهِدُ مِنْکُمُ اَلْغَائِبَ أَلاَ وَ مَنْ أَنْظَرَ مُعْسِراً کَانَ لَهُ عَلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کُلِّ یَوْمٍ صَدَقَةٌ بِمِثْلِ مَالِهِ حَتَّى یَسْتَوْفِیَهُ.»» ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: ««وَ إِنْ کٰانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلىٰ مَیْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» أَنَّهُ مُعْسِرٌ فَتَصَدَّقُوا عَلَیْهِ بِمَالِکُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ.»

 الکافی، ج۴، ص۳۵

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«روزی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بالای منبر رفتند، خداوند را حمد کردند و ستایش نمودند و بر پیامبرانش صلوات گفتند.

بعد فرمودند:

«ای مردم! کسانی که شاهدِ (سخنان من) هستند، (این سخن را) باید به غایبان برسانند؛

آگاه باشید هرکس به تنگ‌دستی مهلت دهد، بر عهده‌ی خداوند (عزّوجلّ) است که: تا زمانی که مالش را به او پس دهد، در هر روز، به‌مقدار مالش، صدقه محسوب کند.»»[*]

آن‌گاه امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

««وَ إِنْ کٰانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلىٰ مَیْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» [بقره:۲۸۰]

«اگر دستش تنگ بود، تا زمانی که دستش باز شود، به او مهلت دهید و اگر (آن مال) را به او صدقه دهید، برایتان بهتر است، اگر بدانید.»

کسی که دستش تنگ است، مالتان را به او صدقه دهید؛ که این برایتان بهتر است.»

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] برای تقریب به ذهن، این‌طور فرض کنیم که دوستمان پنج میلیون تومان، یک‌ماهه، از ما قرض گرفته است.

بر اساس فرمایش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، تا روزی که این مبلغ را به ما بازگرداند، روزی یک صدقه پنج میلیونی برایمان محاسبه می‌شود.

یعنی اگر پس از یک ماه، پنج میلیون را برگرداند، گویا ما در این مدت صدوپنجاه میلیون تومان صدقه داده‌اید! ضمن این‌که پولمان هم برگشته است.

این‌مقدار صدقه برای مایی که معمولاً در هر ماه، مبلغ ناچیزی صدقه می‌دهیم، باورنکردنی است و ثواب بزرگی محسوب می‌شود.

با این نگاه، مهلت دادن به بدهکار، نه‌تنها برایمان سخت نیست، بلکه شیرین نیز خواهد بود.

حال اگر بدهکار تنگدست باشد و توان پرداخت بدهی‌اش را نداشته باشد، اگر از پولمان بگذریم، یک صدقه‌ی جاریه و یک پاداش بزرگ برای آخرتمان فراهم کرده‌ایم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۰۰ ، ۰۷:۴۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ فُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:

«مَا مِنْ مُؤْمِنٍ أَقْرَضَ مُؤْمِناً یَلْتَمِسُ بِهِ وَجْهَ اَللَّهِ إِلاَّ حَسَبَ اَللَّهُ لَهُ أَجْرَهُ بِحِسَابِ اَلصَّدَقَةِ حَتَّى یَرْجِعَ إِلَیْهِ مَالُهُ.»

 الکافی، ج۴، ص۳۴

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هیچ مؤمنی نیست که برای کسب رضای خداوند، به مؤمنی (دیگر) مالی قرض دهد، مگراین‌که خداوند تا زمانی که مالش به او برگردد، آن را به‌عنوان صدقه (زکات) برایش محسوب می‌کند.»

 

 

 

...عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ اَلسِّنْدِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«قَرْضُ اَلْمُؤْمِنِ غَنِیمَةٌ وَ تَعْجِیلُ خَیْرٍ إِنْ أَیْسَرَ أَدَّاهُ وَ إِنْ مَاتَ اُحْتُسِبَ مِنَ اَلزَّکَاةِ.»

 الکافی، ج۴، ص۳۴

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«قرض دادن به مؤمن، غنیمت[۱] و شتاب گرفتن در خوبی‌هاست؛

اگر (آن مؤمن) دستش باز شود، بدهی‌اش را می‌پردازد

و اگر [پیش از پرداخت بدهی‌اش] بمیرد، (مالِ قرض‌داده‌شده، برای طلبکار) از زکات محسوب می‌گردد.»[۲]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] غنیمت، ثروتی است که بدون رنج به‌دست آید.

[۲] مقصود این است که خداوند چنین برای او لحاظ می‌کند که گویا آن مال را به‌عنوان زکات پرداخته و چنین ثوابی برایش محاسبه می‌کند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۰۰ ، ۱۳:۴۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ: دَخَلَ رَجُلٌ عَلَى أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَشَکَا إِلَیْهِ رَجُلاً مِنْ أَصْحَابِهِ فَلَمْ یَلْبَثْ أَنْ جَاءَ اَلْمَشْکُوُّ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «مَا لِفُلاَنٍ یَشْکُوکَ؟» فَقَالَ لَهُ: یَشْکُونِی أَنِّی اِسْتَقْضَیْتُ مِنْهُ حَقِّی. قَالَ: فَجَلَسَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ مُغْضَباً ثُمَّ قَالَ: «کَأَنَّکَ إِذَا اِسْتَقْضَیْتَ حَقَّکَ لَمْ تُسِئْ أَ رَأَیْتَ مَا حَکَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کِتَابِهِ : «یَخٰافُونَ سُوءَ اَلْحِسٰابِ» أَ تَرَى أَنَّهُمْ خَافُوا اَللَّهَ أَنْ یَجُورَ عَلَیْهِمْ لاَ وَ اَللَّهِ مَا خَافُوا إِلاَّ اَلاِسْتِقْضَاءَ فَسَمَّاهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سُوءَ اَلْحِسَابِ فَمَنِ اِسْتَقْضَى بِهِ فَقَدْ أَسَاءَ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۰۰

 

از حمّاد بن عثمان نقل شده است:

مردی نزد امام صادق (علیه‌السلام) آمد و شکایت یکی از اصحابشان را به ایشان کرد. طولی نکشید که کسی که از او شکایت شده بود نیز آمد.

امام صادق (علیه‌السلام) به او فرمودند:

«چه شده است که فلانی از تو شکایت دارد؟»

به امام عرض کرد:

شکایتش از من این است که حقم (پولی که به او قرض داده‌ام) را از او مطالبه کرده‌ام.

حضرت با حالت خشم نشستند و بعد فرمودند:

«گمان کرده‌ای اگر حقت را از او مطالبه کنی، بد نکرده‌ای؟ آیا حکایت خداوند (عزّوجلّ) در کتابش را دیده‌ای که:

«یَخٰافُونَ سُوءَ اَلْحِسٰابِ»[رعد:۲۱]؛ «(صاحبان خرد) از بدیِ محاسبه می‌ترسند.»[*]

آیا به نظرت آن‌ها (صاحبان خرد) از این می‌ترسند که خداوند [هنگام محاسبه‌ی اعمالشان] به آن‌ها ظلم کند؟

نه، به خدا قسم. تنها از این می‌ترسند که طلبشان را [به شکل بدی، از بدهکارش] مطالبه کنند که خداوند این را «سوء الحساب» (بد حساب کردن) نامیده است.

پس کسی که بدهی‌اش را (به شکل بدی) مطالبه کند، قطعاً بد کرده است.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] این عبارت، بخشی از آیات ۱۹ الی ۲۲ سوره رعد است:

«أَفَمَن یَعۡلَمُ أَنَّمَآ أُنزِلَ إِلَیۡکَ مِن رَّبِّکَ ٱلۡحَقُّ کَمَنۡ هُوَ أَعۡمَىٰٓ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ * ٱلَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ وَلَا یَنقُضُونَ ٱلۡمِیثَٰقَ * وَٱلَّذِینَ یَصِلُونَ مَآ أَمَرَ ٱللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ وَیَخَافُونَ سُوٓءَ ٱلۡحِسَابِ * وَٱلَّذِینَ صَبَرُواْ ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ رَبِّهِمۡ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِیَةٗ وَیَدۡرَءُونَ بِٱلۡحَسَنَةِ ٱلسَّیِّئَةَ أُوْلَـٰٓئِکَ لَهُمۡ عُقۡبَى ٱلدَّارِ»

«آیا کسى که مى‌داند آن‌چه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده حق است، مانند کسى است که [از نظر باطن] نابیناست؟! فقط خردمندان [بینادل] متذکّرِ [حق] مى‌شوند * همان کسانى که به عهد خدا [که همانا قرآن است] وفا مى‌کنند و پیمان را نمى‌شکنند * و آن‌چه را خدا به پیوند آن فرمان داده پیوند، مى‌دهند و از [عظمت و جلال] پروردگارشان همواره در هراسند و از حساب سخت و دشوار بیم دارند * و براى به دست آوردن خشنودى پروردگارشان [در برابر گناهان و انجام وظایف و حوادث] شکیبایى ورزیدند، و نماز را بر پا داشتند، و بخشى از آن‌چه را روزى آنان کردیم در نهان و آشکار انفاق نمودند، و همواره با نیکىِ [عبادت] زشتى و پلیدى [گناه] را دفع مى‌کنند [و با خوبى‌هاى خود نسبت به مردم، بدى‌هاى آنان را نسبت به خود برطرف مى‌نمایند]، اینان‌اند که فرجام نیک آن سراى، ویژۀ آنان است.» (ترجمه شیخ حسین انصاریان)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۰۰ ، ۱۰:۱۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَبْدِ اَلْغَفَّارِ اَلْجَازِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ مَاتَ وَ عَلَیْهِ دَیْنٌ. قَالَ: «إِنْ کَانَ أُتِیَ عَلَى یَدَیْهِ مِنْ غَیْرِ فَسَادٍ لَمْ یُؤَاخِذْهُ اَللَّهُ [عَلَیْهِ] إِذَا عَلِمَ بِنِیَّتِهِ [اَلْأَدَاءَ] إِلاَّ مَنْ کَانَ لاَ یُرِیدُ أَنْ یُؤَدِّیَ عَنْ أَمَانَتِهِ فَهُوَ بِمَنْزِلَةِ اَلسَّارِقِ وَ کَذَلِکَ اَلزَّکَاةُ أَیْضاً وَ کَذَلِکَ مَنِ اِسْتَحَلَّ أَنْ یَذْهَبَ بِمُهُورِ اَلنِّسَاءِ.»

 الکافی، ج۵، ص۹۹

 

از عبدالغفار جازی نقل شده است:

از امام صادق (علیه‌السلام) در مورد مردی سؤال کردم که مرده است و بدهی‌ای به گردنش است [آیا خداوند او را عقوبت خواهد کرد؟]

حضرت فرمودند:

«اگر آن پول را در راه باطلی مصرف نکرده باشد، خداوند بداند که قصد پرداختش را داشته است، او را مؤاخذه نخواهد کرد،

مگر کسی که قصد نداشته باشد امانتش را ادا کند؛ که او به منزله‌ی سارق است.

همین‌طور کسی که زکات به گردنش است و نیز کسی که نپرداختن مهریه زنان را حلال بشمارد.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۰۰ ، ۰۹:۱۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی ثُمَامَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ اَلثَّانِی عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أَلْزَمَ مَکَّةَ أَوِ اَلْمَدِینَةَ وَ عَلَیَّ دَیْنٌ فَمَا تَقُولُ؟ فَقَالَ: «اِرْجِعْ فَأَدِّهِ إِلَى مُؤَدَّى دَیْنِکَ وَ اُنْظُرْ أَنْ تَلْقَى اَللَّهَ تَعَالَى وَ لَیْسَ عَلَیْکَ دَیْنٌ إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ لاَ یَخُونُ.»

 الکافی، ج۵، ص۹۴

 

از ابوثُمامه نقل شده است:

به امام جواد (علیه‌السلام) عرض کردم:

من قصد دارم مدتی در مکه یا مدینه بمانم، اما بدهی‌ای به گردنم است. شما چه می‌فرمایید؟

حضرت فرمودند:

«(به شهرت) برگرد و بدهی‌ات را به طلب‌کار بپرداز

و چنان تدبیر کن که خداوند (تعالی) را در حالی ملاقات کنی که بدهی‌ای به گردنت نباشد؛

به‌راستی که مؤمن خیانت نمی‌کند.»

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

همان‌طور که مشخص است، ابوثمانه پس از انجام اعمال حج و زیارت رسول خدا، بر سر دوراهی گیر کرده بوده که مدتی در این دو شهر مقیم شود یا به شهرش برگردد تا بدهی‌اش که مدتش سر رسیده بوده را صاف کند.

امام به او تذکر می‌دهند که پس ندادن بدهی، نوعی خیانت (در امانت) است، هرچند به بهانه اقامت در شهرهای زیارتی باشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۰۰ ، ۰۸:۵۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ رِبَاطٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ:

«مَنْ کَانَ عَلَیْهِ دَیْنٌ فَیَنْوِی قَضَاءَهُ کَانَ مَعَهُ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَافِظَانِ یُعِینَانِهِ عَلَى اَلْأَدَاءِ عَنْ أَمَانَتِهِ فَإِنْ قَصُرَتْ نِیَّتُهُ عَنِ اَلْأَدَاءِ قَصُرَا عَنْهُ مِنَ اَلْمَعُونَةِ بِقَدْرِ مَا قَصُرَ مِنْ نِیَّتِهِ.»

 الکافی، ج۵، ص۹۵

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«کسی که بدهی‌ای به گردنش است و قصد پرداخت آن را دارد، از جانب خداوند (عزّوجلّ) دو (فرشته‌ی) محافظ همراهش خواهند بود که او را یاری می‌کنند تا امانتش را ادا نماید.

اما اگر از نیتش (پرداخت بدهی) کوتاه بیاید، آن‌دو نیز به همان اندازه‌ای که او کوتاهی کرده، در یاری‌اش کوتاهی می‌کنند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۰۰ ، ۰۹:۵۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اَلْعَبَّاسِ بْنِ عِیسَى قَالَ: ضَاقَ عَلَى عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ ضِیقَةٌ فَأَتَى مَوْلًى لَهُ فَقَالَ لَهُ: «أَقْرِضْنِی عَشَرَةَ آلاَفِ دِرْهَمٍ إِلَى مَیْسَرَةٍ.» فَقَالَ: لاَ لِأَنَّهُ لَیْسَ عِنْدِی وَ لَکِنْ أُرِیدُ وَثِیقَةً. قَالَ: فَشَقَّ لَهُ مِنْ رِدَائِهِ هُدْبَةً فَقَالَ لَهُ: «هَذِهِ اَلْوَثِیقَةُ.» قَالَ: فَکَأَنَّ مَوْلاَهُ کَرِهَ ذَلِکَ فَغَضِبَ وَ قَالَ: «أَنَا أَوْلَى بِالْوَفَاءِ أَمْ حَاجِبُ بْنُ زُرَارَةَ؟» فَقَالَ: أَنْتَ أَوْلَى بِذَلِکَ مِنْهُ. فَقَالَ: «فَکَیْفَ صَارَ حَاجِبٌ یَرْهَنُ قَوْساً وَ إِنَّمَا هِیَ خَشَبَةٌ عَلَى مِائَةِ حَمَالَةٍ وَ هُوَ کَافِرٌ فَیَفِی وَ أَنَا لاَ أَفِی بِهُدْبَةِ رِدَائِی؟» قَالَ: فَأَخَذَهَا اَلرَّجُلُ مِنْهُ وَ أَعْطَاهُ اَلدَّرَاهِمَ وَ جَعَلَ اَلْهُدْبَةَ فِی حُقٍّ فَسَهَّلَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ اَلْمَالَ فَحَمَلَهُ إِلَى اَلرَّجُلِ ثُمَّ قَالَ لَهُ: «قَدْ أَحْضَرْتُ مَالَکَ فَهَاتِ وَثِیقَتِی.» فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ ضَیَّعْتُهَا. فَقَالَ: «إِذَنْ لاَ تَأْخُذَ مَالَکَ مِنِّی لَیْسَ مِثْلِی مَنْ یُسْتَخَفُّ بِذِمَّتِهِ.» قَالَ: فَأَخْرَجَ اَلرَّجُلُ اَلْحُقَّ فَإِذَا فِیهِ اَلْهُدْبَةُ فَأَعْطَاهُ عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ اَلدَّرَاهِمَ وَ أَخَذَ اَلْهُدْبَةَ فَرَمَى بِهَا وَ اِنْصَرَفَ.

 الکافی، ج۵، ص۹۶

 

از عباس بن عیسی نقل شده است:

امام سجاد (علیه‌السلام) دچار تنگنایی (در زندگی‌شان) شدند. نزد یکی از دوستانشان رفتند و به او فرمودند:

«به من ده‌هزار درهم قرض بده تا زمانی که دستم باز شود.»

آن مرد گفت:

نه؛ چون این‌مقدار پول نزدم نیست. ضمن این‌که از شما وثیقه می‌خواهم.

حضرت رشته‌ای از تار و پود عبایشان را جدا کردند و به او فرمودند:

«این هم وثیقه.»

گویا دوست حضرت (از این وثیقه) خوشش نیامد.

لذا حضرت خشمگین شدند و فرمودند:

«من وفادارتر هستم یا حاجب بن زراره؟»

آن شخص عرض کرد:

شما از او وفادارتر هستید.

حضرت فرمودند:

«پس چه‌طور است که حاجب، در زمانی که کافر بود، کمانش را که از چوب بود، گرو گذاشت و به عهدش وفا نمود،[۱] اما من در مقابل تار عبایم به عهدم وفا نمی‌کنم؟!»

آن مرد، آن تار عبا را از حضرت گرفت و آن مبلغ را به ایشان داد و آن تار عبا را در ظرف کوچکی گذاشت.

پس (از مدتی) خداوند (عزّوجلّ) مالی به امام سجاد (علیه‌آلسلام) رساند. حضرت آن را نزد آن مرد بردند و فرمودند:

«پولت را آورده‌ام، وثیقه‌ی مرا بیاور.»

آن مرد عرض کرد:

فدایتان شوم، آن را از دست داده‌ام [گم کرده‌ام.]

حضرت فرمودند:

«بنابراین پولت را از من نخواهی گرفت. شخصی مثل من وثیقه‌اش کوچک شمرده نمی‌شود.»

آن مرد، آن ظرف کوچک را [از میان وسایلش] بیرون آورد و تار عبا را در آن پیدا کرد.

آن‌گاه امام سجاد (علیه‌السلام) آن درهم‌ها را به او دادند و آن نخ را گرفتند و (بر زمین) انداختند و از پیش او رفتند.[۲]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] حاجب بن زرارة بن عُدس، از بزرگان عرب در زمان جاهلیت و از رؤسای قبیله بنی‌تمیم بوده است. نقل شده است که وقتی سرزمین اعراب دچار خشکسالی شد، نزد حاکم مناطق مرزی با ایران رفت تا اجازه استفاده از چراگاه‌های مرزی را از او بگیرد. وقتی حاکم ایرانی از او تضمین خواست که اعراب ایجاد ناامنی نکنند، او کمانی که همراه داشت را از جانب بنی‌تمیم گرو گذاشت. حاکم ایرانی که مردانگی او را پسندیده بود، این تضمین را از او پذیرفت. این ماجرا در میان اعراب به ضرب‌المثل تبدیل شده است. (مثل ضرب‌المثل گرو گذاشتن تار سِبیل در فارسی.) حاجب بعدها اسلام آورد و از جانب رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مأمور اخذ زکات از بنی‌تمیم شد.

[۲] گویا حضرت با این برخورد می‌خواستند او را ادب کنند که اولاً وقتی کسی از او قرض می‌خواهد، بزرگوارانه برخورد کند، ثانیاً با هرکس به تناسب شخصیت و جایگاهش برخورد کند و ثالثاً برای امانت و وثیقه‌ای که نزدش گذاشته شده، اهمیت و مسؤولیت قائل باشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۰۰ ، ۰۸:۱۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُوسَى بْنِ بَکْرٍ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «مَنْ طَلَبَ هَذَا اَلرِّزْقَ مِنْ حِلِّهِ لِیَعُودَ بِهِ عَلَى نَفْسِهِ وَ عِیَالِهِ کَانَ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِنْ غُلِبَ عَلَیْهِ فَلْیَسْتَدِنْ عَلَى اَللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ مَا یَقُوتُ بِهِ عِیَالَهُ فَإِنْ مَاتَ وَ لَمْ یَقْضِهِ کَانَ عَلَى اَلْإِمَامِ قَضَاؤُهُ فَإِنْ لَمْ یَقْضِهِ کَانَ عَلَیْهِ وِزْرُهُ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: «إِنَّمَا اَلصَّدَقٰاتُ لِلْفُقَرٰاءِ وَ اَلْمَسٰاکِینِ وَ اَلْعٰامِلِینَ عَلَیْهٰا» إِلَى قَوْلِهِ «وَ اَلْغٰارِمِینَ» فَهُوَ فَقِیرٌ مِسْکِینٌ مُغْرَمٌ.»

 الکافی، ج۵، ص۹۳

 

از موسی بن بَکر نقل شده است:

امام کاظم (علیه‌السلام) به من فرمودند:

«کسی که به دنبال این روزی حلال باشد تا با آن خود و خانواده‌اش را تأمین کند، مانند مجاهد در راه خداوند (عزّوجلّ) است؛

آن‌گاه اگر از پسِ مخارجشان بر نیامد، باید به‌مقدار خورد و خوراک خانواده‌اش، با تکیه بر خدا و رسولش، قرض کند.

پس اگر بمیرد و بدهی‌اش را ادا نکند، پرداخت آن بر عهده امام است و اگر امام نیز قرضش را ادا نکند، به گردن او (امام) خواهد بود.

به‌راستی که خداوند (عزّوجلّ) می‌فرماید: «إِنَّمَا الصَّدَقٰاتُ لِلْفُقَرٰاءِ وَ الْمَسٰاکِینِ وَ الْعٰامِلِینَ عَلَیْهٰا...»؛ «صدقات (مبالغ جمع‌آوری‌شده‌ی زکات)، فقط به فقرا اختصاص دارد و به بیچارگان و عوامل جمع‌آوری زکات و...» تا جایی که می‌فرماید: «وَ الْغٰارِمِینَ»؛ «و بده‌کاران».[۱]

چنین کسی [که با این وضعیت از دنیا رفته]، فقیر و بی‌چاره و بده‌کار است.»[۲]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] متن کامل این آیه شریفه که موارد مصرف زکات را ذکر می‌کند، این است: «إِنَّمَا الصَّدَقٰاتُ لِلْفُقَرٰاءِ وَ الْمَسٰاکِینِ وَ الْعٰامِلِینَ عَلَیْهٰا وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِی الرِّقٰابِ وَ الْغٰارِمِینَ وَ فِی سَبِیلِ اللّٰهِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ فَرِیضَةً مِنَ اللّٰهِ وَ اللّٰهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ» [توبه:۶۰]

[۲] بنابراین بر اساس این آیه، شخص مذکور، از مواردی است که بدهی او باید از محل زکات جمع‌آوری‌شده پرداخت شود. مسؤول جمع‌آوری و تقسیم زکات، امام المسلمین است. در زمان حکومت معصومان (علیهم‌السلام) این مسؤولیت بر عهده‌ی ایشان بوده است و در زمان غیبت آن‌ها نیز بر عهده کسی است که بر جای ایشان نشسته و مسؤولیت اجرای احکام اسلامی را بر عهده گرفته است.

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

اگر بخواهیم در مورد عنوانِ این مطلب توضیح دهیم، می‌توانیم چنین بگوییم که امام کاظم (علیه‌السلام) در صورتی قرض کردن را لازم می‌دانند که شخص با وجود تلاش برای کسب روزی حلال، از عهده مخارج خانواده‌اش بر نیاید. در این‌صورت باید به‌قدر ضرورت قرض کند.

البته این، به این معنا نیست که انسان با این قصد که نخواهد بدهیِ خود را بپردازد، قرض کند، بلکه به این معناست که تأکید معصومان (علیهم‌السلام) بر«پرهیز از قرض کردن و بدهی داشتن»، موجب نشود که انسان حتی در صورت نیازمندی و در تنگنا بودنِ خانواده‌اش نیز از قرض کردن خودداری کند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۰۰ ، ۰۸:۰۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِیرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«کُلُّ ذَنْبٍ یُکَفِّرُهُ اَلْقَتْلُ فِی سَبِیلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلاَّ اَلدَّیْنَ لاَ کَفَّارَةَ لَهُ إِلاَّ أَدَاؤُهُ أَوْ یَقْضِیَ صَاحِبُهُ أَوْ یَعْفُوَ اَلَّذِی لَهُ اَلْحَقُّ.»

 الکافی، ج۵، ص۹۴

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«کشته شدن در راه خداوند (عزّوجلّ)، همه گناهان را می‌پوشاند، مگر (نپرداختنِ) بدهی را؛

که کفاره‌ای ندارد، مگر پرداخت آن (از مال خودش) یا این‌که دوستش بپردازد یا کسی که طلب‌کار است، (آن را) ببخشد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۰۰ ، ۰۸:۲۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اِبْنِ اَلْقَدَّاحِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«إِیَّاکُمْ وَ اَلدَّیْنَ فَإِنَّهُ مَذَلَّةٌ بِالنَّهَارِ وَ مَهَمَّةٌ بِاللَّیْلِ وَ قَضَاءٌ فِی اَلدُّنْیَا وَ قَضَاءٌ فِی اَلْآخِرَةِ.»

 الکافی، ج۵، ص۹۵

 

از امام صادق، از پدرانشان، از امیرالمؤمنین (علیهم‌السلام) نقل شده است:

«از این‌که بدهی‌ای به گردنتان باشد، بپرهیزید؛

زیرا بدهی داشتن، مایه‌ی ذلت و خواری در روز، و غم و اندوه در شب است

هم در دنیا بازپرداختش لازم است و هم در آخرت.»

 

 

 

...عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«اَلدَّیْنُ رِبْقَةُ اَللَّهِ فِی اَلْأَرْضِ فَإِذَا أَرَادَ اَللَّهُ أَنْ یُذِلَّ عَبْداً وَضَعَهُ فِی عُنُقِهِ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۰۱

 

از امام صادق (علیه‌السلام)، از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«بدهی داشتن، حلقه‌ی ریسمان (قلاده‌ی) خداوند در زمین است؛

هرگاه خداوند اراده کند که بنده‌ای را ذلیل کند، آن را به گردنش می‌افکند.»

 

 

 

...عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«لاَ وَجَعَ إِلاَّ وَجَعُ اَلْعَیْنِ وَ لاَ هَمَّ إِلاَّ هَمُّ اَلدَّیْنِ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۰۱

 

از امام صادق (علیه‌السلام)، از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«هیچ دردی دردناک‌تر از درد چشم و هیچ اندوهی اندوهناک‌تر از اندوهِ بدهی نیست.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۰۰ ، ۰۷:۵۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَمْرِو بْنِ جُمَیْعٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ:

«لَا خَیْرَ فِی مَنْ لَا یُحِبُّ جَمْعَ الْمَالِ مِنْ حَلَالٍ یَکُفُّ بِهِ وَجْهَهُ وَ یَقْضِی بِهِ دَیْنَهُ وَ یَصِلُ بِهِ رَحِمَهُ.»

 الکافی، ج۵، ص۷۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هیچ خیری نیست در کسی که دوست نداشته باشد که از راه حلال، مال جمع کند؛ تا با آن:

آبروی خود را حفظ کند،

بدهی‌اش را بپردازد

و به اقوامش صله دهد.[*]»

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] پیش‌تر نیز عرض شده بود که «صله رحم» معنایی وسیع‌تر از دید و بازدید با اقوام دارد و شامل دست‌گیری و کمک و هدیه و سایر محبت‌های مالی نیز می‌شود؛ هرآن‌چه موجب تقویت پیوندهای خانوادگی شود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۰۰ ، ۰۸:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

رُوِیَ عَنْ مَیْمُونِ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: کُنْتُ جَالِساً عِنْدَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍ ع فَأَتَاهُ رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّ فُلَاناً لَهُ عَلَیَّ مَالٌ وَ یُرِیدُ أَنْ یَحْبِسَنِی. فَقَالَ: «وَ اللَّهِ مَا عِنْدِی مَالٌ فَأَقْضِیَ عَنْکَ.» قَالَ: فَکَلِّمْهُ. قَالَ: فَلَبِسَ ع نَعْلَهُ. فَقُلْتُ لَهُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَ نَسِیتَ اعْتِکَافَکَ. فَقَالَ لَهُ: «لَمْ أَنْسَ وَ لَکِنِّی سَمِعْتُ أَبِی ع یُحَدِّثُ عَنْ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ قَالَ: «مَنْ سَعَى فِی حَاجَةِ أَخِیهِ الْمُسْلِمِ فَکَأَنَّمَا عَبَدَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ تِسْعَةَ آلَافِ سَنَةٍ صَائِماً نَهَارَهُ قَائِماً لَیْلَهُ.»»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۲، ص۱۹۰

 

از مَیمون بن مهران نقل شده است:

نزد امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) نشسته بودم که مردی نزد امام آمد و به ایشان عرض کرد:

ای پسر رسول خدا! فلان‌شخص مبلغی از من طلب‌کار است و می‌خواهد مرا به زندان بیاندازد.

امام حسن (علیه‌السلام) فرمودند:

«به خدا قسم، نزدم پولی نیست که بدهی‌ات را بپردازم.»

آن مرد عرض کرد:

پس با او صحبت کنید.

حضرت کفششان را پوشیدند [تا نزد طلب‌کار بروند.]

(مَیمون گوید:) به ایشان عرض کردم:

ای پسر رسول خدا! مگر اعتکافتان را فراموش کرده‌اید؟!

حضرت فرمودند:

«فراموش نکرده‌ام، اما از پدرم (امیرالمؤمنین) شنیدم که از جدم رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) روایت می‌کردند:

«کسی که برای (رفع) نیاز برادر مسلمانش تلاش کند، مانند این است که خداوند (عزّوجلّ) را نه‌هزار سال که روزهایش را روزه گرفته و شب‌هایش را (به نماز) ایستاده، عبادت کرده است.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۹ ، ۱۴:۰۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَمْرِو بْنِ جُمَیْعٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ: «لَا خَیْرَ فِی مَنْ لَا یُحِبُّ جَمْعَ الْمَالِ مِنْ حَلَالٍ یَکُفُّ بِهِ وَجْهَهُ وَ یَقْضِی بِهِ دَیْنَهُ وَ یَصِلُ بِهِ رَحِمَهُ.»

 الکافی، ج۵، ص۷۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هیچ خیری نیست در کسی که دوست ندارد از راه حلال مال جمع کند؛ تا آبرویش را حفظ کند، بدهی‌اش را بپردازد و صله رحم[۱] کند.»

 

 

...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ: قَالَ رَجُلٌ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: وَ اللَّهِ إِنَّا لَنَطْلُبُ الدُّنْیَا وَ نُحِبُّ أَنْ نُؤْتَاهَا. فَقَالَ: «تُحِبُّ أَنْ تَصْنَعَ بِهَا مَا ذَا؟» قَالَ: أَعُودُ بِهَا عَلَی نَفْسِی وَ عِیَالِی وَ أَصِلُ بِهَا وَ أَتَصَدَّقُ بِهَا وَ أَحُجُّ وَ أَعْتَمِرُ. فَقَالَ ع: «لَیْسَ هَذَا طَلَبَ الدُّنْیَا هَذَا طَلَبُ الْآخِرَةِ.»

 الکافی، ج۵، ص۷۲

 

از عبدالله بن ابی‌یعفور نقل شده است:

مردی به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کرد:

به خدا قسم، ما واقعاً دنیا را طلب[۲] می‌کنیم و دوست داریم که دنیا به ما داده شود.

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«دوست داری با آن چه‌کار کنی؟»

عرض کرد:

(دوست دارم) با آن، به خود و خانواده‌ام نفعی برسانم، صله[۳] انجام دهم و حج و عمره به‌جا آورم.

حضرت فرمودند:

«این، طلبِ دنیا نیست؛ طلبِ آخرت است.»

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] «صله رحم» اعم است از دیدار با خویشاوندان و شامل هدیه و کمک مالی و اصولاً هرچیزی که پیوندهای خویشاوندی را محکم‌تر می‌کند، می‌شود.

[۲] «طلب» در لغت: تلاش برای به‌دست آوردن.

[۳] اعم از «صله ارحام» و «صله اخوان»؛ یعنی هدیه و کمک مالی به خویشاوندان و برادران ایمانی.

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

در احادیث متعددی، «مال‌دوستی»، «ثروت‌اندوزی» و «دوست داشتن دنیا» مذموم دانسته شده‌اند و برایشان آثار نامطلوبی ذکر شده است.

در مقابل، احادیثی مثل احادیث مذکور، «علاقه به جمع کردن ثروت»، «علاقه به دنیا» و «تلاش برای به‌دست آوردن دنیا» اموری ممدوح دانسته شده‌اند.

با جمع این دو دسته از احادیث، در می‌یابیم که مطلقِ علاقه به مال و دنیا، آثار سوءی در پی دارد و به‌همین‌خاطر مذموم دانسته شده است.

اما اگر علاقه به مال و دنیا، مقید به نیتی صالح باشد و تلاش برای به‌دست آوردنشان، وسیله‌ای باشد برای تأمین هدفی عالی، ممدوح خواهد بود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۹ ، ۰۷:۵۳
ابوالفضل رهبر

 

رَوَى إِبْرَاهِیمُ بْنُ هَاشِمٍ أَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ أَبِی عُمَیْرٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ کَانَ رَجُلًا بَزَّازاً فَذَهَبَ مَالُهُ وَ افْتَقَرَ وَ کَانَ لَهُ عَلَى رَجُلٍ عَشَرَةُ آلَافِ دِرْهَمٍ فَبَاعَ دَاراً لَهُ کَانَ یَسْکُنُهَا بِعَشَرَةِ آلَافِ دِرْهَمٍ وَ حَمَلَ الْمَالَ إِلَى بَابِهِ فَخَرَجَ إِلَیْهِ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عُمَیْرٍ فَقَالَ: مَا هَذَا؟ قَالَ: هَذَا مَالُکَ الَّذِی لَکَ عَلَیَّ. قَالَ: وَرِثْتَهُ؟ قَالَ: لَا. قَالَ: وُهِبَ لَکَ؟ قَالَ: لَا. قَالَ: فَقَالَ: فَهُوَ ثَمَنُ ضَیْعَةٍ بِعْتَهَا؟ قَالَ: لَا. قَالَ: فَمَا هُوَ؟ قَالَ: بِعْتُ دَارِیَ الَّتِی أَسْکُنُهَا لِأَقْضِیَ دَیْنِی. فَقَالَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عُمَیْرٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ: حَدَّثَنِی ذَرِیحٌ الْمُحَارِبِیُّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: «لَا یُخْرَجُ‏ الرَّجُلُ‏ عَنْ‏ مَسْقَطِ رَأْسِهِ‏ بِالدَّیْنِ‏» ارْفَعْهَا فَلَا حَاجَةَ لِی فِیهَا وَ اللَّهِ إِنِّی مُحْتَاجٌ فِی وَقْتِی هَذَا إِلَى دِرْهَمٍ وَ مَا یَدْخُلُ مِلْکِی مِنْهَا دِرْهَمٌ.

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۳، ص۱۹۰

 

از ابراهیم بن هاشم نقل شده است:

«محمد بن ابی‌عُمَیر» بزّاز (پارچه‌فروش) بود. اموالش را از دست داد و فقیر شد.

او از مردی ده‌هزار درهم طلب داشت. آن مرد خانه‌اش را که در آن زندگی می‌کرد، ده‌هزار درهم فروخت و پولش را نزد محمد بن ابی‌عمیر آورد.

ابن ابی‌عمیر از خانه بیرون آمد و پرسید: این چیست؟

مرد گفت: این پول خودت است که از من طلب داشتی.

پرسید: آن را به ارث برده‌ای؟

گفت: نه.

 پرسید: کسی به تو بخشیده است؟

گفت: نه.

 پرسید: پس پول زمین کشاورزی‌ات است که فروخته‌ای؟

گفت: نه.

ابن ابی‌عمیر: پس چیست؟

مرد گفت: خانه‌ام را که در آن زندگی می‌کردم، فروختم تا بدهی‌ام را بپردازم.

محمد بن ابی‌عمیر (رضی‌الله‌عنه) گفت: ذَریح مُحاربی از امام صادق (علیه‌السلام) برایم نقل کرده است که حضرت فرمودند:

«نباید کسی به‌خاطر بدهی از زادگاهش بیرون شود.»

این پول را بردار! نیاز من در آن نیست. به خدا سوگند، الآن به یک درهم محتاجم، اما از این پول یک درهم هم برنخواهم داشت.

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــــــ

«محمد بن ابی‌عمیر»؛ از بزرگ‌ترین و معتبرترین فقها و محدثان شیعه بوده که محضر سه امام را درک کرده است؛ امام کاظم، امام رضا و امام جواد (علیهم‌السلام).

بنا به نقل شیخ مفید از این ماجرا، علت تنگ‌دستیِ ابن ابی‌عمیر، حبس هفده‌ساله او (توسط خلیفه عباسی) بوده است. (الإختصاص، ص۸۶) 

همان‌طور که می‌دانید شیعیان، به‌ویژه امامان و بزرگانشان، به شدت تحت فشار خلفای جائر وقت بوده‌اند و به شدت تقیه می‌کرده‌اند.

ابن‌ابی‌عمیر نیز، هم در زمان هارون الرشید و هم در زمان مأمون (البته بعد از شهادت امام رضا علیه‌السلام) دچار زندان و شکنجه شده بود و اموالش به تاراج رفته بود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۷ ، ۲۱:۳۰
ابوالفضل رهبر

 

عَمْرُو بْنُ دِینَارٍ قَالَ: دَخَلَ الْحُسَیْنُ ع عَلَى أُسَامَةَ بْنَ زَیْدٍ وَ هُوَ مَرِیضٌ وَ هُوَ یَقُولُ: وَا غَمَّاهْ! فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ ع: «وَ مَا غَمُّکَ یَا أَخِی؟» قَالَ: دَیْنِی وَ هُوَ سِتُّونَ أَلْفَ دِرْهَمٍ. فَقَالَ الْحُسَیْنُ: «هُوَ عَلَیَّ.» قَالَ: إِنِّی أَخْشَى أَنْ أَمُوتَ. فَقَالَ الْحُسَیْنُ: «لَنْ تَمُوتَ حَتَّى أَقْضِیَهَا عَنْکَ.» قَالَ: فَقَضَاهَا قَبْلَ مَوْتِهِ.

 مناقب آل‌أبی‌طالب (لابن‌شهرآشوب)، ج‏۴، ص۶۵

 

از عَمرو بن دینار نقل شده است:

(روزی) امام حسین (علیه‌السلام) بر «اسامة بن زید» که در بستر بیماری بود، وارد شد.

اسامه می‌گفت: وای از این غم!

امام حسین (علیه‌السلام) به او فرمودند: «غمت چیست برادرم؟»

عرض کرد: بدهی‌ای دارم که شصت‌هزار درهم است.

حضرت فرمودند: «بدهی‌ات با من.»

اسامه عرض کرد: می‌ترسم بمیرم (و تا وقتی بدهی‌ام پرداخت شود، در عذاب باشم.)

حضرت فرمودند: «قبل از این‌که بمیری، بدهی‌ات را پرداخت می‌کنم.»

عَمرو بن دینار گوید: امام حسین (علیه‌السلام) قبل از مرگ اسامه، بدهی‌اش را پرداخت کرد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۷ ، ۲۱:۲۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ الْحَسَنِ بْنِ خُنَیْسٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: إِنَّ لِعَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَیَابَةَ دَیْناً عَلَی رَجُلٍ قَدْ مَاتَ وَ قَدْ کَلَّمْنَاهُ أَنْ یُحَلِّلَهُ فَأَبَی. فَقَالَ: «وَیْحَهُ أَ مَا یَعْلَمُ أَنَّ لَهُ بِکُلِّ دِرْهَمٍ عَشَرَةً إِذَا حَلَّلَهُ فَإِذَا لَمْ یُحَلِّلْهُ فَإِنَّمَا لَهُ دِرْهَمٌ بَدَلَ دِرْهَمٍ؟!»

 الکافی، ج۴، ص۳۶

 

حسن بن خُنَیس گوید: به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

عبدالرحمان بن سَیابه بدهی‌ای بر گردن مردی داشته که او مرده است. ما با عبدالرحمان صحبت کردیم تا آن مرد را حلال کند، اما قبول نکرد.

حضرت فرمودند:

«وای بر او! مگر نمی‌داند اگر او را حلال کند، به ازای هر درهم (طلبش)، ده درهم از آنِ او خواهد بود و اگر حلال نکند، به ازای هر درهم، فقط همان یک درهم از آنِ او خواهد بود؟!»[*]

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] اگر حلال نکند؛ همان مقدار طلبش به گردن میت است که ورّاث باید بپردازند یا حسابش به روز قیامت موکول می‌شود، اما اگر حلال کند؛ شاید منظور حضرت این بوده که ده برابرش در دنیا نصیبش می‌شود و شاید منظور این بوده که در روز قیامت ده برابرش را برای او محاسبه می‌کنند.

و اللهُ العالِم

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۸:۱۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ یَحْیَی بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «صَعِدَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمِنْبَرَ ذَاتَ یَوْمٍ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَی عَلَیْهِ وَ صَلَّی عَلَی أَنْبِیَائِهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِمْ ثُمَّ قَالَ: «أَیُّهَا النَّاسُ لِیُبَلِّغِ الشَّاهِدُ مِنْکُمُ الْغَائِبَ أَلَا وَ مَنْ أَنْظَرَ مُعْسِراً کَانَ لَهُ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کُلِّ یَوْمٍ صَدَقَةٌ بِمِثْلِ مَالِهِ حَتَّی یَسْتَوْفِیَهُ.»» ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: ««وَ إِنْ کانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلی مَیْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» أَنَّهُ مُعْسِرٌ فَتَصَدَّقُوا عَلَیْهِ بِمَالِکُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ.»

 الکافی، ج۴، ص۳۵

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«روزی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بالای منبر رفتند و حمد و ثنای خداوند را به جا آوردند و بر پیامبران الهی (صلی‌الله‌علیهم) درود فرستادند.

سپس فرمودند:

«ای مردم! (این سخن را) حاضران باید به غائبان برسانند؛ آگاه باشید:

هرکس به کسی (بدهکاری) که دستش تنگ است، مهلت دهد، نزد خداوند (عزّوجلّ) مانند این است که هرروز به مقدار طلبش صدقه می‌دهد، تا وقتی که طلبش را بازپس گیرد.»»

سپس امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

««و اگر دستش تنگ بود، تا زمانی که دستش باز شود، به او مهلت دهید و اگر طلبتان را صدقه دهید (به او ببخشید)، برایتان بهتر است، اگر بدانید.»[1]

چراکه او تنگدست است، پس اگر با مالتان به او صدقه دهید، برایتان بهتر است.»[2]

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] سوره بقره، آیه۲۸۰.

[2] این، در مورد بدهکاری است که می‌دانیم دستش تنگ است و واقعاً ندارد، و الّا کسی که دارد و نمی‌دهد، تکلیفش روشن است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۸:۰۸
ابوالفضل رهبر

...عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

«جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ ص فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی ذُو عِیَالٍ وَ عَلَیَّ دَیْنٌ وَ قَدِ اشْتَدَّتْ حَالِی فَعَلِّمْنِی دُعَاءً إِذَا دَعَوْتُ بِهِ رَزَقَنِیَ اللَّهُ مَا أَقْضِی بِهِ دَیْنِی وَ أَسْتَعِینُ بِهِ عَلَى عِیَالِی فَقَالَ یَا عَبْدَ اللَّهِ تَوَضَّأْ وَ أَسْبِغْ وُضُوءَکَ ثُمَّ صَلِّ رَکْعَتَیْنِ تُتِمُّ الرُّکُوعَ وَ السُّجُودَ فِیهِمَا ثُمَّ قُلْ یَا مَاجِدُ یَا وَاحِدُ یَا کَرِیمُ أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ یَا مُحَمَّدُ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی أَتَوَجَّهُ بِکَ إِلَى اللَّهِ رَبِّکَ وَ رَبِّ کُلِّ شَیْ‏ءٍ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أَسْأَلُکَ نَفْحَةً مِنْ نَفَحَاتِکَ وَ فَتْحاً یَسِیراً وَ رِزْقاً وَاسِعاً أَلُمُّ بِهِ شَعْثِی وَ أَقْضِی بِهِ دَیْنِی وَ أَسْتَعِینُ بِهِ عَلَى عِیَالِی.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۷۴

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

مردی نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد و عرض کرد:

ای رسول خدا! من عیال‌وار و بدهکارم و در وضعیت سختی هستم. دعایی به من بیاموزید که هرگاه با آن خدا را بخوانم، به من روزی‌ای دهد که (بتوانم) با آن بدهی‌ام را بپردازم و خانواده‌ام را یاری رسانم.

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:

«ای بنده‌ی خدا! وضو بگیر و وضویت را کامل (با دقت و طولانی) انجام بده، سپس دو رکعت نماز بخوان و رکوع و سجده را کامل انجام بده،

سپس بگو:

 

«یَا مَاجِدُ یَا وَاحِدُ یَا کَرِیمُ

ای بزرگوارِ مطلق! ای خدای واحد! ای بلندمرتبه!

 

أتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ

من به‌واسطه محمد، پیامبرت، پیامبر مهربانی، به تو روی کرده‌ام

 

یا مُحَمَّدُ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی أَتَوَجَّهُ بِکَ إِلَى اللَّهِ رَبِّکَ وَ رَبِّ کُلِّ شَیْ‏ءٍ

ای محمد! ای فرستاده‌ی خدا! من به‌واسطه‌ی تو، به خدا، پروردگار تو و پروردگار همه‌چیز روی کرده‌ام

 

أنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ

(خدایا!) بر محمد و اهل بیت او درود فرست

 

و أَسْأَلُکَ نَفْحَةً مِنْ نَفَحَاتِکَ وَ فَتْحاً یَسِیراً وَ رِزْقاً وَاسِعاً

و از تو درخواست می‌کنم؛ نسیمی از نسیم‌های (رحمت)ات، گشایشی اندک و روزی‌ای گسترده

 

ألُمُّ بِهِ شَعْثِی وَ أَقْضِی بِهِ دَیْنِی وَ أَسْتَعِینُ بِهِ عَلَى عِیَالِی.

تا با آن آشفتگی‌هایم را سر و سامان دهم، بدهی‌ام را بپردازم و خانواده‌ام را یاری رسانم.»»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

این حدیث که در منابع اهل‌سنت نیز آمده است، از ادله‌ی ردّ عقیده‌ی وهابی‌هاست که توسل به غیرخدا را شرک می‌دانند. چنان‌چه ملاحظه می‌فرمایید رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) خود دستور داده‌اند آن مرد فقیر دعا کند و در دعایش ایشان را واسطه قرار دهند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۶ ، ۱۰:۱۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ ص:

«کَمَا لَا یَحِلُّ لِغَرِیمِکَ أَنْ یَمْطُلَکَ وَ هُوَ مُوسِرٌ فَکَذَلِکَ لَا یَحِلُّ لَکَ أَنْ تُعْسِرَهُ إِذَا عَلِمْتَ أَنَّهُ مُعْسِرٌ.»

 تهذیب‌الأحکام، ج‏۶، ص۱۹۳

 

امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل کرده‌اند:

«همان‌طور که بده‌کارِ تو، اگر دستش باز باشد، جایز نیست پرداخت بدهی‌اش را به تأخیر بیاندازد،

همان‌طور، تو نیز اگر بدانی دستش تنگ است، جایز نیست او را تحت فشار قرار دهی.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۱۳
ابوالفضل رهبر