دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بلوغ» ثبت شده است

 

…عَنْ أَبِی أَیُّوبَ اَلْخَزَّازِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«یَسْتَأْذِنُ‏ الرَّجُلُ‏ إِذَا دَخَلَ‏ عَلَى‏ أَبِیهِ‏ وَ لَا یَسْتَأْذِنُ الْأَبُ عَلَى الِابْنِ وَ یَسْتَأْذِنُ الرَّجُلُ عَلَى ابْنَتِهِ وَ أُخْتِهِ إِذَا کَانَتَا مُتَزَوِّجَتَیْنِ.»

 الکافی، ج۵، ص۵۲۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«مرد باید هنگام ورود نزد پدرش اجازه بخواهد، اما پدر لازم نیست از پسرش اجازه بخواهد

و نیز مرد باید از دختر و خواهرش، هرگاه ازدواج کردند، اجازه بخواهد.»

 

 

 

…عَنْ جَرَّاحٍ اَلْمَدَائِنِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«لِیَسْتَأْذِنِ‏ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ‏ وَ الَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکُمْ‏ ثَلاثَ مَرَّاتٍ‏ کَمَا أَمَرَکُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ وَ مَنْ‏ بَلَغَ‏ الْحُلُمَ‏ فَلَا یَلِجُ‏ عَلَى أُمِّهِ وَ لَا عَلَى أُخْتِهِ وَ لَا عَلَى خَالَتِهِ وَ لَا عَلَى سِوَى ذَلِکَ إِلَّا بِإِذْنٍ فَلَا تَأْذَنُوا حَتَّى یُسَلِّم‏.»

 الکافی، ج‏۵، ص۵۲۹چ

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«کسانی که مملوک شما هستند و کسانی از (خانواده‌ی) شما که هنوز بالغ نشده‌اند، باید - همان‌طور که خداوند (عزّوجلّ) به شما دستور داده است - (هنگام آمدن نزد شما) در سه موقع، اجازه بخواهند.[*]

و کسی که بالغ شده است، (اصلاً) نباید بدون اجازه‌ی مادرش، خواهرش، خاله‌اش و دیگران، به (اتاق یا خانه‌ی) آن‌ها وارد شود.

پس (به کسی) اجازه ندهید (که وارد شود)، مگراین‌که (برای اجازه گرفتن) سلام کند.»

 

 

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ اَلْحَلَبِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: اَلرَّجُلُ یَسْتَأْذِنُ عَلَى أَبِیهِ؟ قَالَ: «نَعَمْ قَدْ کُنْتُ أَسْتَأْذِنُ عَلَى أَبِی وَ لَیْسَتْ أُمِّی عِنْدَهُ إِنَّمَا هِیَ اِمْرَأَةُ أَبِی تُوُفِّیَتْ أُمِّی وَ أَنَا غُلاَمٌ وَ قَدْ یَکُونُ مِنْ خَلْوَتِهِمَا مَا لاَ أُحِبُّ أَنْ أَفْجَأَهُمَا عَلَیْهِ وَ لاَ یُحِبَّانِ ذَلِکَ مِنِّی اَلسَّلاَمُ أَصْوَبُ وَ أَحْسَنُ.»

 الکافی، ج۵، ص۵۲۸

 

از محمد بن علی حلبی نقل شده است:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

آیا مرد هنگام رفتن نزد پدرش، باید از او اجازه بخواهد؟

حضرت فرمودند:

«بله، من نیز هنگام رفتن نزد پدرم از ایشان اجازه می‌خواستم، درحالی‌که مادرم نزد ایشان نبود، بلکه همسرشان نزدشان بود. مادرم هنگامی که من نوجوان بودم، از دنیا رفته بود.

گاهی پدرم و همسرش خلوتی داشتند که من دوست نداشتم در آن زمان، ناگهان بر آن‌ها وارد شوم. آن‌ها نیز چنین رفتاری را از من نمی‌پسندیدند.

(برای اجازه خواستن در چنین مواقعی) ″سلام کردن″ مناسب‌ترین و زیباترین (لفظ) است.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] اشاره حضرت به آیه ۵۸ سوره مبارکه نور است:

«یَـٰۤأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ لِیَسۡتَـٔۡذِنکُمُ ٱلَّذِینَ مَلَکَتۡ أَیۡمَـٰنُکُمۡ وَ ٱلَّذِینَ لَمۡ یَبۡلُغُوا۟ ٱلۡحُلُمَ مِنکُمۡ ثَلَـٰثَ مَرَّ ٰ⁠تࣲ مِّن قَبۡلِ صَلَوٰةِ ٱلۡفَجۡرِ وَ حِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَکُم مِّنَ ٱلظَّهِیرَةِ وَ مِنۢ بَعۡدِ صَلَوٰةِ ٱلۡعِشَاۤءِ ثَلَـٰثُ عَوۡرَ ٰ⁠تࣲ لَّکُمۡ لَیۡسَ عَلَیۡکُمۡ وَ لَا عَلَیۡهِمۡ جُنَاحُۢ بَعۡدَهُنَّ طَوَّ ٰ⁠فُونَ عَلَیۡکُم بَعۡضُکُمۡ عَلَىٰ بَعۡضࣲ کَذَ ٰ⁠لِکَ یُبَیِّنُ ٱللَّهُ لَکُمُ ٱلۡـَٔایَـٰتِ وَ ٱللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمࣱ»

«اى اهل ایمان! باید بردگانتان و کسانى از شما که به مرز بلوغ نرسیده‌اند [هنگام ورود به خلوت خانۀ شخصى شما] سه بار [در سه زمان] از شما اجازه بگیرند؛ «پیش از نماز صبح» و «هنگام [استراحتِ] نیم‌روز که جامه هایتان را کنار مى‌نهید» و «پس از نماز عشا». [این زمان ها] سه زمان خلوت شماست، بعد از این سه زمان بر شما و آنان گناهى نیست [که بدون اجازه وارد شوند؛ زیرا آنان] همواره نزد شما در رفت و آمدند و با یکدیگر نشست و برخاست دارید این‌گونه خدا آیاتش را براى شما بیان می‌کند، و خدا دانا و حکیم است.» (ترجمه شیخ حسین انصاریان)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۰۲ ، ۱۱:۲۰
ابوالفضل رهبر

 

…عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«سُئِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع عَنِ‏ الصَّبِیِ‏ یَحْجُمُ‏ الْمَرْأَةَ قَالَ: «إِنْ کَانَ یُحْسِنُ یَصِفُ فَلَا.»»

 الکافی، ج‏۵، ص۵۳۴

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) سؤال شد که آیا پسربچه می‌تواند زن را حجامت کند؟

ایشان فرمودند:

«در صورتی که بتواند او را به خوبی توصیف کند، خیر!»»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

هرچند ممکن است حجامت زن توسط پسربچه، امروزه مصداقی نداشته باشد، اما به‌هرحال مصادیق مشابهی دارد.

به عنوان مثال؛ ازآن‌جاکه پسربچه‌ها به مادرهایشان وابسته‌اند، ممکن است تا سال‌ها به همراه آن‌ها در مجالس زنانه رفت و آمد داشته باشند و مادرها معمولاً نمی‌دانند پسرهایشان تا چه سنی اجازه دارند در مجالسی که خانم‌ها از پوشش آزادتری برخوردارند، حضور داشته باشند.

به خلاف آن‌چه بسیاری می‌پندارند، ملاک، رسیدن به سن تکلیف نیست. بلکه پسربچه تا زمانی می‌تواند به بدن زن‌های نامحرم نگاه کند یا آن‌ها را لمس کند که به این حد از ادراک برسد که به ویژگی‌های بدن آن‌ها توجه کند و بتواند آن را توصیف نماید.

اصطلاحاً به این سن، سن تمییز، و به کودکی که به این سن رسیده باشد، ممیّز گفته می‌شود. برای دانستن تعریف دقیق ممیز بودن و احکام مربوط به آن، به رساله مرجع خود مراجعه فرمایید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۰۲ ، ۱۱:۵۴
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی أَیُّوبَ اَلْخَزَّازِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«یَسْتَأْذِنُ‏ الرَّجُلُ‏ إِذَا دَخَلَ‏ عَلَى‏ أَبِیهِ‏ وَ لَا یَسْتَأْذِنُ الْأَبُ عَلَى الِابْنِ وَ یَسْتَأْذِنُ الرَّجُلُ عَلَى ابْنَتِهِ وَ أُخْتِهِ إِذَا کَانَتَا مُتَزَوِّجَتَیْنِ.»

 الکافی، ج۵، ص۵۲۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«مرد باید هنگام ورود نزد پدرش اجازه بخواهد، اما پدر لازم نیست از پسرش اجازه بخواهد

و نیز مرد باید از دختر و خواهرش، هرگاه ازدواج کردند، اجازه بخواهد.»

 

 

 

…عَنْ جَرَّاحٍ اَلْمَدَائِنِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«لِیَسْتَأْذِنِ‏ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ‏ وَ الَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکُمْ‏ ثَلاثَ مَرَّاتٍ‏ کَمَا أَمَرَکُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ وَ مَنْ‏ بَلَغَ‏ الْحُلُمَ‏ فَلَا یَلِجُ‏ عَلَى أُمِّهِ وَ لَا عَلَى أُخْتِهِ وَ لَا عَلَى خَالَتِهِ وَ لَا عَلَى سِوَى ذَلِکَ إِلَّا بِإِذْنٍ فَلَا تَأْذَنُوا حَتَّى یُسَلِّم‏.»

 الکافی، ج‏۵، ص۵۲۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«کسانی که مملوک شما هستند و کسانی از (خانواده‌ی) شما که هنوز بالغ نشده‌اند، باید - همان‌طور که خداوند (عزّوجلّ) به شما دستور داده است - (هنگام آمدن نزد شما) در سه موقع، اجازه بخواهند.[*]

و کسی که بالغ شده است، (اصلاً) نباید بدون اجازه‌ی مادرش، خواهرش، خاله‌اش و دیگران، به (اتاق یا خانه‌ی) آن‌ها وارد شود.

پس (به کسی) اجازه ندهید (که وارد شود)، مگراین‌که (برای اجازه گرفتن) سلام کند.»

 

 

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ اَلْحَلَبِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: اَلرَّجُلُ یَسْتَأْذِنُ عَلَى أَبِیهِ؟ قَالَ: «نَعَمْ قَدْ کُنْتُ أَسْتَأْذِنُ عَلَى أَبِی وَ لَیْسَتْ أُمِّی عِنْدَهُ إِنَّمَا هِیَ اِمْرَأَةُ أَبِی تُوُفِّیَتْ أُمِّی وَ أَنَا غُلاَمٌ وَ قَدْ یَکُونُ مِنْ خَلْوَتِهِمَا مَا لاَ أُحِبُّ أَنْ أَفْجَأَهُمَا عَلَیْهِ وَ لاَ یُحِبَّانِ ذَلِکَ مِنِّی اَلسَّلاَمُ أَصْوَبُ وَ أَحْسَنُ.»

 الکافی، ج۵، ص۵۲۸

 

از محمد بن علی حلبی نقل شده است:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

آیا مرد هنگام رفتن نزد پدرش، باید از او اجازه بخواهد؟

حضرت فرمودند:

«بله، من نیز هنگام رفتن نزد پدرم از ایشان اجازه می‌خواستم، درحالی‌که مادرم نزد ایشان نبود، بلکه همسرشان نزدشان بود. مادرم هنگامی که من نوجوان بودم، از دنیا رفته بود.

گاهی پدرم و همسرش خلوتی داشتند که من دوست نداشتم در آن زمان، ناگهان بر آن‌ها وارد شوم. آن‌ها نیز چنین رفتاری را از من نمی‌پسندیدند.

(برای اجازه خواستن در چنین مواقعی) ″سلام کردن″ مناسب‌ترین و زیباترین (لفظ) است.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] اشاره حضرت به آیه ۵۸ سوره مبارکه نور است:

«یَا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ الَّذینَ مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ وَ الَّذینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکُمْ ثَلاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الْفَجْرِ وَ حینَ تَضَعُونَ ثِیابَکُمْ مِنَ الظَّهیرَةِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلاةِ الْعِشاءِ ثَلاثُ عَوْراتٍ لَکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ وَ لا عَلَیْهِمْ جُناحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَیْکُمْ بَعْضُکُمْ عَلى بَعْضٍ کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللهُ لَکُمُ الْآیاتِ وَ اللهُ عَلیمٌ حَکیمٌ»

«اى اهل ایمان! باید بردگانتان و کسانى از شما که به مرز بلوغ نرسیده‌اند [هنگام ورود به خلوت خانۀ شخصى شما] سه بار [در سه زمان] از شما اجازه بگیرند؛ «پیش از نماز صبح» و «هنگام [استراحتِ] نیم‌روز که جامه هایتان را کنار مى‌نهید» و «پس از نماز عشا». [این زمان ها] سه زمان خلوت شماست، بعد از این سه زمان بر شما و آنان گناهى نیست [که بدون اجازه وارد شوند؛ زیرا آنان] همواره نزد شما در رفت و آمدند و با یکدیگر نشست و برخاست دارید این‌گونه خدا آیاتش را براى شما بیان می‌کند، و خدا دانا و حکیم است.» (ترجمه شیخ حسین انصاریان)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۰۲ ، ۱۵:۳۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع: فِی کَمْ‏ یُؤْخَذُ الصَّبِیُ‏ بِالصَّلَاةِ؟ فَقَالَ: «فِیمَا بَیْنَ سَبْعِ سِنِینَ وَ سِتِّ سِنِینَ.» قُلْتُ: فِی کَمْ یُؤْخَذُ بِالصِّیَامِ؟ فَقَالَ: «فِیمَا بَیْنَ خَمْسَ عَشْرَةَ أَوْ أَرْبَعَ عَشْرَةَ وَ إِنْ صَامَ قَبْلَ ذَلِکَ فَدَعْهُ فَقَدْ صَامَ ابْنِی فُلَانٌ قَبْلَ ذَلِکَ وَ تَرَکْتُهُ.»

 تهذیب‌الأحکام، ج‏۲، ص۳۸۱

 

معاویه بن وهب گوید:

از امام صادق (علیه‌السلام) پرسیدم:

در چه سنی کودک [پسر] برای نماز بازخواست می‌شود؟

حضرت فرمودند:

«بین هفت سال و شش سال.»

عرض کردم:

در چه سنی برای روزه بازخواست می‌شود؟

حضرت فرمودند:

«بین پانزده سال و چهارده سال، اما اگر خودش پیش از این سن روزه گرفت، آزادش بگذار. فلان‌پسر خودم، قبل از این سن روزه گرفت و من آزادش گذاشتم.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

پیش‌تر در مطلبی با عنوان «کودکان از چه سنی باید نماز بخوانند و روزه بگیرند؟» از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده بود:

«ما (اهل بیت) کودکانمان را هرگاه پنچ‌ساله شوند، به نماز امر می‌کنیم، شما نیز کودکانتان را وقتی هفت‌ساله شدند، به نماز امر کنید... ما کودکانمان را هرگاه هفت‌ساله شوند، به روزه امر می‌کنیم، شما نیز کودکانتان را وقتی نُه‌ساله شدند، به روزه امر کنید، به مقداری که طاقت روزه‌ی یک روز را داشته باشند و هرگاه تشنگی (یا گرسنگی) بر آنان غالب گشت، روزه‌شان را افطار کنند.» (الکافی، ج‏۳، ص۴۰۹)

از این احادیث چنین برداشت می‌شود که:

در مورد نماز؛ هرچند پسربچه در چهارده‌پانزده‌سالگی به سن تکلیف می‌رسد، اما باید از شش‌هفت‌سالگی به نماز امر شود تا برای انجام این عبادت مهم پس از بلوغ آماده گردد.

در مورد روزه؛ لازم نیست کودک را اجبار کرد که پیش از سن بلوغ روزه کامل بگیرد، اما در حدود نه‌سالگی به او امر می‌شود که در حد توانش روزه بگیرد تا کم‌کم برای انجام این عبادت آماده گردد. اگر هم دوست داشت (به تقلید از دیگران) روزه بگیرد، نباید او را از این کار نهی کرد، بلکه باید آزادش گذاشت.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱۲ اسفند ۰۱ ، ۱۰:۴۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: کُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِذْ دَخَلَ یُونُسُ بْنُ یَعْقُوبَ فَرَأَیْتُهُ یَئِنُّ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «مَا لِی أَرَاکَ تَئِنُّ؟» قَالَ: طِفْلٌ‏ لِی‏ تَأَذَّیْتُ‏ بِهِ‏ اللَّیْلَ أَجْمَعَ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «یَا یُونُسُ حَدَّثَنِی أَبِی مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ عَنْ آبَائِهِ ع عَنْ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّ جَبْرَئِیلَ نَزَلَ عَلَیْهِ وَ رَسُولُ اللَّهِ وَ عَلِیٌّ ص یَئِنَّانِ. فَقَالَ جَبْرَئِیلُ ع: یَا حَبِیبَ اللَّهِ مَا لِی أَرَاکَ تَئِنُّ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «طِفْلَانِ لَنَا تَأَذَّیْنَا بِبُکَائِهِمَا.» فَقَالَ جَبْرَئِیلُ: مَهْ یَا مُحَمَّدُ فَإِنَّهُ سَیُبْعَثُ لِهَؤُلَاءِ الْقَوْمِ شِیعَةٌ إِذَا بَکَى أَحَدُهُمْ فَبُکَاؤُهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ إِلَى أَنْ یَأْتِیَ عَلَیْهِ سَبْعُ سِنِینَ فَإِذَا جَازَ السَّبْعَ فَبُکَاؤُهُ اسْتِغْفَارٌ لِوَالِدَیْهِ إِلَى أَنْ یَأْتِیَ عَلَى الْحَدِّ فَإِذَا جَازَ الْحَدَّ فَمَا أَتَى مِنْ حَسَنَةٍ فَلِوَالِدَیْهِ وَ مَا أَتَى مِنْ سَیِّئَةٍ فَلَا عَلَیْهِمَا.»

 الکافی، ج‏۶، ص۵۲

 

از محمدبن‌مسلم نقل شده است:

نزد امام صادق (علیه‌السلام) نشسته بودم که یونس‌بن‌یعقوب وارد شد. دیدم ناله می‌کند.

امام صادق (علیه‌السلام) به او فرمودند:

«چرا تو را نالان می‌بینم؟»

عرض کرد:

نوزادی دارم که تمام دیشب را به‌خاطر [گریه‌های] او اذیت شدم.

امام به او فرمودند:

«ای یونس! پدرم امام باقر از پدرانش از جدّم رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهم) نقل کرده است: جبرئیل بر رسول خدا فرود آمد، درحالی‌که ایشان و امام علی (علیهماالسلام) ناله می‌کردند.

جبرئیل عرض کرد: ای حبیب خدا! چرا تو را نالان می‌بینم؟

رسول خدا فرمودند: «ما دو نوزاد داریم که به‌خاطر گریه‌هایشان اذیت شده‌ایم.»

جبرئیل عرض کرد: صبر کن، ای محمد! به‌راستی که برای این قوم شیعیانی بر خواهند آمد که وقتی یکی از آن‌ها گریه کند، تا وقتی به هفت‌سالگی برسد، گریه‌اش (در حکمِ) «لا اله الا الله» است. وقتی هفت‌سالگی را پشت‌سر بگذارد، تا وقتی به حد بلوغ برسد، گریه‌اش (در حکمِ) طلب آمرزش برای پدر و مادرش است. وقتی بلوغ را پشت‌سر گذاشت، کارهای نیکی که انجام می‌دهد، به سود والدینش است، اما کارهای بدی که انجام می‌دهد، به ضرر آن‌ها نخواهد بود.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

مطلب مرتبط پیشین:
«حکمت اشکی که از چشم، و بزاقی که از دهان نوزاد جاری می‌شود»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۰۱ ، ۱۷:۲۶
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی حَیُّونٍ مَوْلَى اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: «نَزَلَ جَبْرَئِیلُ عَلَى النَّبِیِّ ص فَقَالَ: «یَا مُحَمَّدُ إِنَّ رَبَّکَ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ إِنَّ الْأَبْکَارَ مِنَ النِّسَاءِ بِمَنْزِلَةِ الثَّمَرِ عَلَى الشَّجَرِ فَإِذَا أَیْنَعَ الثَّمَرُ فَلَا دَوَاءَ لَهُ إِلَّا اجْتِنَاؤُهُ وَ إِلَّا أَفْسَدَتْهُ الشَّمْسُ وَ غَیَّرَتْهُ الرِّیحُ وَ إِنَّ الْأَبْکَارَ إِذَا أَدْرَکْنَ مَا یُدْرِکْنَ النِّسَاءُ فَلَا دَوَاءَ لَهُنَّ إِلَّا الْبُعُولُ وَ إِلَّا لَمْ یُؤْمَنْ عَلَیْهِنَّ الْفِتْنَةُ.» فَصَعِدَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمِنْبَرَ فَخَطَبَ النَّاسَ ثُمَّ أَعْلَمَهُمْ مَا أَمَرَهُمُ اللَّهُ بِهِ فَقَالُوا: مِمَّنْ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَقَالَ: «مِنَ الْأَکْفَاءِ.» فَقَالُوا: وَ مَنِ الْأَکْفَاءُ؟ فَقَالَ: «الْمُؤْمِنُونَ بَعْضُهُمْ أَکْفَاءُ بَعْضٍ.» ثُمَّ لَمْ یَنْزِلْ حَتَّى زَوَّجَ ضُبَاعَةَ بِنْتَ زُبَیْرِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ لِمِقْدَادِ بْنِ أَسْوَدَ ثُمَّ قَالَ: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا زَوَّجْتُ ابْنَةَ عَمِّی الْمِقْدَادَ لِیَتَّضِعَ النِّکَاحُ.»»

 عیون‌أخبارالرضا، ج‏۱، ص۲۸۹

 

از ابوحیّون، غلام امام رضا (علیه‌السلام) [از ایشان] نقل شده است:

«جبرئیل بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نازل شد و عرض کرد:

ای محمد! پروردگارت به تو سلام می‌رساند و می‌گوید:

«زنان دوشیزه، مانند میوه‌ی بر درخت هستند. میوه وقتی برسد، برایش جز چیدن دارویی نیست، وگرنه خورشید آن را فاسد می‌کند و باد آن را دگرگون می‌سازد.

دوشیزگان نیز وقتی آن‌چه را که زنان می‌بینند، ببینند،[۱] برایشان دارویی جز شوهر کردن نیست، وگرنه از فتنه در امان نخواهند بود.»

آن‌گاه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بر فراز منبر رفتند و برای مردم سخنرانی کردند و آنان را از دستور خداوند آگاه ساختند.

مردم عرض کردند:

ای رسول خدا! از میان چه کسانی (برایشان شوهر برگزینیم)؟

پیامبر فرمودند:

«از میان کفوها (همتایانشان).»

عرض کردند:

کفوهای آن‌ها چه کسانی‌اند؟

حضرت فرمودند:

«بعضی از مؤمنین کفو (همتای) بعضی دیگر هستند.»[۲]

آن‌گاه پیامبر از منبر پایین نیامدند، تا زمانی که «ضُباعه» دخترِ «زبیر بن عبدالمطلب» را به ازدواج «مقداد» در آوردند و فرمودند:

«ای مردم! من دختر عمویم را به ازدواج مقداد در آوردم، فقط برای این‌که ازدواج را (میان شما) آسان گردانم.»»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] مقصود، بالغ شدن و بروز عادت ماهانه است.

[۲] در مطلب پیشین از امام جواد (علیه‌السلام) نقل شد: «اگر کسی که اخلاق و دینش را می‌پسندید، (برای خواستگاری) نزد شما آمد، (دخترتان را) به ازدواج او در آورید.» (الکافی، ج‏۵، ص۳۴۷) و توضیح داده شد که هر خانواده‌ای با هر سطحی از تدین و هر طرز فکری، تیپ خاصی را می‌پسندند و معنای «کفویت» همین است.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۰۱ ، ۱۷:۴۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اَلْفُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ قَالَ: کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ص یَأْمُرُ الصِّبْیَانَ یَجْمَعُونَ بَیْنَ الْمَغْرِبِ وَ الْعِشَاءِ وَ یَقُولُ: «هُوَ خَیْرٌ مِنْ أَنْ یَنَامُوا عَنْهَا.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۰۹

 

از فُضیل بن یَسار نقل شده است:

امام سجاد (صلوات‌الله‌علیه) به کودکانشان دستور می‌دادند که نماز مغرب و عشاء را با هم بخوانند و می‌فرمودند:

«این‌که نمازهایشان را با هم بخوانند، بهتر است از این که بخوابند و نمازشان قضا شود.»

 

 

 

...عَنْ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ أَنَّهُ کَانَ یَأْخُذُ مَنْ عِنْدِهِ مِنَ اَلصِّبْیَانِ فَیَأْمُرُهُمْ بِأَنْ یُصَلُّوا اَلظُّهْرَ وَ اَلْعَصْرَ فِی وَقْتٍ وَاحِدٍ وَ اَلْمَغْرِبَ وَ اَلْعِشَاءَ فِی وَقْتٍ وَاحِدٍ فَقِیلَ لَهُ فِی ذَلِکَ فَقَالَ: «هُوَ أَخَفُّ عَلَیْهِمْ وَ أَجْدَرُ أَنْ یُسَارِعُوا إِلَیْهَا وَ لاَ یُضَیِّعُوهَا وَ یَنَامُوا عَنْهَا وَ یَشْتَغِلُوا.» وَ کَانَ لاَ یَأْخُذُهُمْ بِغَیْرِ اَلصَّلاَةِ اَلْمَکْتُوبَةِ وَ یَقُولُ: «إِذَا أَطَاقُوا اَلصَّلاَةَ فَلاَ تُؤَخِّرُوهُمْ عَنِ اَلْمَکْتُوبَةِ.»

 دعائم‌الإسلام، ج‏۱، ص۱۹۳

 

نقل شده است که امام سجاد (علیه‌السلام) کودکانی که نزدشان بودند را فرا می‌خواندند و به آن‌ها امر می‌کردند که نماز ظهر و عصر را در یک زمان (با هم) بخوانند و نماز مغرب و عشا را نیز در یک زمان بخوانند.

از ایشان در مورد این کارشان سؤال شد. حضرت فرمودند:

«این‌کار برایشان راحت‌تر است و موجب می‌شود کودکان به نماز خواندن شتاب گیرند، آن را ضایع نکنند، از نماز خواب نمانند و از خواندنش غافل نشوند.»

همچنین نقل شده است که ایشان کودکان را برای غیر از نمازهای واجب (نمازهای نافله) فرا نمی‌خواندند و می‌فرمودند:

«اگر توان نماز خواندن دارند، آن‌ها را از خواندن نمازهای واجب عقب نیندازید.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

برای فهم بهتر این روایات، ذکر چند مقدمه لازم است:

[۱] آن‌چه مطلوب است، این است که نمازهای یومیه در پنج وعده اقامه شوند؛ صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشاء. اهل‌سنت جدا خواندن نمازهای یومیه را واجب می‌دانند، ولی شعیان هرچند این جدا خواندن را مستحب مؤکّد می‌دانند، اما واجب نمی‌دانند و معتقدند جایز است نماز عصر بلافاصله بعد از نماز ظهر، و نماز عشاء بلافاصله بعد از نماز مغرب خوانده شود. به‌هرحال در زمان صدور این حدیث، مردم (از جمله شیعیان) به خواندن این نمازها در وقت خود، اهتمام داشته‌اند؛ در شبانه‌روز پنج بار به مسجد می‌رفتند و نمازها را جداگانه می‌خواندند.

[۲] در مذهب تشیع و با تأسی به دستور رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، خواندن نمازهای نافله (همان ۳۴ رکعت نماز مستحبی که در شبانه‌روز خوانده می‌شوند) از مستحبات مؤکّد است و بر اساس حدیث معروف زیارت اربعین که از امام حسن عسکری (علیه‌السلام) صادر شده است، یکی از پنج علامت برای شناخت شیعیان شمرده شده است. در عصر معصومان، شیعیان خواندن نمازهای نافله را بر خود لازم می‌دانستند.

[۳] در روزگار قدیم که از برق و وسایل مشغله‌آور امروزی خبری نبود، مردمِ خسته از فعالیت روزانه، با تاریکی هوا می‌خوابیدند و صبح‌ها زود از خواب برمی‌خواستند.

[۴] در متن حدیث گفته شده که امام «صِبیانِ»شان را چنان امر می‌فرمودند. صبیان، جمعِ «صَبی» و به معنای کودکانی است که به بلوغ نرسیده‌اند. در مطالب پیشین ذکر شد که اهل‌بیت (علیهم‌السلام) کودکانشان را چندسال قبل از این‌که به سن بلوغ برسند، به نماز و روزه امر می‌کرده‌اند تا به این عبادات عادت کنند و به‌مرور توان انجام آن‌ها را به‌دست آورند.

حال، بعد از ذکر این نکات، این روایات از امام سجاد (علیه‌السلام) بهتر فهمیده می‌شود...

از آن‌جا که بعد از نماز مغرب (تاریکی هوا) کودکان (که از صبح زود برخواسته و به کار و بازی مشغول بوده‌اند) از شدت خستگی به خواب می‌رفتند، حضرت به آنان دستور می‌دادند که نماز مغرب و عشایشان را (علی‌رغم مخالفت با تأکید شرع و عرف) با هم بخوانند. درحالی‌که توقع این بود که ایشان سخت‌گیری کنند و کودکان را وادارند که بیدار باشند و نماز عشایشان را در وقت فضیلتش بخوانند.

همچنین از آن‌جا که خواندن نمازهای نافله برای کودکان دشوار است و موجب زدگی آن‌ها از نماز می‌شود، حضرت آن‌ها را به خواندن این نماز دعوت نمی‌کردند.

بنابراین هرچند امر کردنِ فرزندان به نماز (مدتی پیش از بلوغ) لازم است، اما سخت‌گیری جایز نیست و باید حتی‌الامکان نرمش به خرج داد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۰۱ ، ۰۹:۱۰
ابوالفضل رهبر

 

و کَانَ [عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ] یَقْضِی مَا فَاتَهُ مِنْ صَلاَةِ نَافِلَةِ اَلنَّهَارِ فِی اَللَّیْلِ وَ یَقُولُ: «یَا بُنَیَّ لَیْسَ هَذَا عَلَیْکُمْ بِوَاجِبٍ وَ لَکِنْ أَحَبُّ لِمَنْ عَوَّدَ مِنْکُمْ نَفْسَهُ عَادَةً مِنَ اَلْخَیْرِ أَنْ یَدُومَ عَلَیْهَا.» وَ کَانَ لاَ یَدَعُ صَلاَةَ اَللَّیْلِ فِی اَلسَّفَرِ وَ اَلْحَضَرِ.

 کشف‌الغمة، ج‏۲، ص۷۵

 

امام سجاد (علیه‌السلام) آن نمازهای نافله‌ی روز که از ایشان فوت می‌شد را شب قضاء می‌کردند و (به فرزندانشان) می‌فرمودند:

«فرزندانِ من! این کار (قضاء کردنِ نمازهای نافله) بر شما واجب نیست، اما من دوست دارم که اگر یکی از شما خود را به کار نیکی عادت داد، بر آن مداومت داشته باشد.»

ایشان، چه در سفر و چه در حضر، نماز (نافله‌ی) شب را ترک نمی‌کردند.

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] همان‌طور که ملاحظه فرمودید؛

- اولاً امام سجاد (علیه‌السلام) ابتدا خود قضای نمازهای نافله روزشان را به‌جا می‌آوردند، بعد به فرزندانشان تذکر می‌دادند.

- ثانیاً در جمله‌ای که از ایشان نقل شده است، به آنان می‌فرمایند: «این کار بر شما واجب نیست، اما من دوست دارم که...»

یکی از راه‌کارهای ترغیب فرزندان به کارهای خوب، بهره بردن از محبت موجود میان خود و آنان و تحریک عواطفشان است. کودکی که پدر و مادرش را دوست داشته باشد، سعی می‌کند کارهایی را انجام دهد که پدر و مادرش دوست دارند و از انجامش خوشحال می‌شوند.

بدیهی است هرچه محبت میان والدین و فرزندان بیشتر باشد، این راه‌کار اثربخش‌تر خواهد بود.

[۲] توصیه نهایی حضرت به فرزندانشان این است که وقتی به کار نیک مستمری مشغول می‌شوند، بر آن مداومت داشته باشند و اگر روزی به‌هردلیلی نتوانستند آن کار را انجام دهند، جبران کنند.

اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به «مداومت در انجام کارها» توصیه اکید کرده‌اند؛ به‌عنوان مثال از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است:

«قَلِیلٌ یَدُومُ خَیْرٌ مِنْ کَثِیرٍ مُنْقَطِعٍ.»

 عیون‌الحکم، ج۱، ص۳۷۰

«کارِ کمی که مداوم باشد، بهتر از کار زیادی است که نیمه‌کاره رها شود.»

مداومت بر کارهای نیک، علاوه بر این‌که موجب ماندگاری آن در جان انسان می‌شود، در تقویت اراده و پشتکار انسان نیز مؤثر است.

اکثر قریب به اتفاقِ انسان‌های موفق، بیش از آن‌که نبوغشان بهره برده باشند، با اراده و پشتکارشان به قله‌های موفقیت دست یافته‌اند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۰۱ ، ۰۹:۵۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اَلْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ أَبِیهِ عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ قَالَ: «إِنَّا نَأْمُرُ صِبْیَانَنَا بِالصَّلَاةِ إِذَا کَانُوا بَنِی خَمْسِ سِنِینَ فَمُرُوا صِبْیَانَکُمْ بِالصَّلَاةِ إِذَا کَانُوا بَنِی سَبْعِ سِنِینَ وَ نَحْنُ نَأْمُرُ صِبْیَانَنَا بِالصَّوْمِ إِذَا کَانُوا بَنِی سَبْعِ سِنِینَ بِمَا أَطَاقُوا مِنْ صِیَامِ الْیَوْمِ إِنْ کَانَ إِلَى نِصْفِ النَّهَارِ أَوْ أَکْثَرَ مِنْ ذَلِکَ أَوْ أَقَلَّ فَإِذَا غَلَبَهُمُ الْعَطَشُ وَ الْغَرَثُ أَفْطَرُوا حَتَّى یَتَعَوَّدُوا الصَّوْمَ وَ یُطِیقُوهُ فَمُرُوا صِبْیَانَکُمْ إِذَا کَانُوا بَنِی تِسْعِ سِنِینَ بِالصَّوْمِ مَا اسْتَطَاعُوا مِنْ صِیَامِ الْیَوْمِ فَإِذَا غَلَبَهُمُ الْعَطَشُ أَفْطَرُوا.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۰۹

 

از امام صادق، از پدرشان امام باقر (علیهماالسلام) نقل شده است:

«ما (اهل بیت) کودکانمان را هرگاه پنچ‌ساله شوند، به نماز امر می‌کنیم. شما نیز کودکانتان را وقتی هفت‌ساله شدند، به نماز امر کنید.

ما کودکانمان را هرگاه هفت‌ساله شوند، به روزه امر می‌کنیم، به مقداری که طاقت روزه‌ی یک روز را داشته باشند؛ چه به قدرِ نصف روز باشد، یا بیشترِ روز یا کمی از آن

و هرگاه تشنگی و گرسنگی بر آنان غالب گشت، روزه‌شان را افطار می‌کنند، تا به این ترتیب به روزه‌گرفتن عادت کنند و طاقتِ روزه را بیابند.

شما نیز کودکانتان را وقتی نُه‌ساله شدند، به روزه امر کنید، به مقداری که طاقت روزه‌ی یک روز را داشته باشند و هرگاه تشنگی بر آنان غالب گشت، روزه‌شان را افطار کنند.»

 

 

 

روِیَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ قَارِنٍ أَنَّهُ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَوْ سُئِلَ وَ أَنَا أَسْمَعُ عَنِ الرَّجُلِ یَخْتِنُ وَلَدَهُ وَ هُوَ لَا یُصَلِّی الْیَوْمَ وَ الْیَوْمَیْنِ. فَقَالَ: «وَ کَمْ أَتَى عَلَى الْغُلَامِ؟» فَقَالَ: ثَمَانِیَ سِنِینَ. فَقَالَ: «سُبْحَانَ اللَّهِ یَتْرُکُ الصَّلَاةَ؟» قَالَ: قُلْتُ: یُصِیبُهُ الْوَجَعُ. قَالَ: «یُصَلِّی عَلَى نَحْوِ مَا یَقْدِرُ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج‏۱، ص۲۸۱

 

از امام رضا (علیه‌السلام) سؤال شد:

مردی فرزندش را ختنه کرده و او یکی‌دو روز نماز نمی‌خواند (آیا اشکالی دارد؟)

حضرت فرمودند:

«مگر آن پسربچه چند سال دارد؟»

عرض شد:

هشت سال.

حضرت فرمودند:

«سبحان الله! نمازش را ترک می‌کند؟!»

عرض شد:

(وقتی نماز می‌خواند) دچار درد می‌شود.

فرمودند:

«به حالتی که می‌تواند (دچار درد نمی‌شود) نماز بخواند.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

در متن حدیث اول گفته شده «صِبیانِ»تان را در این سنین به نماز و روزه امر کنید. صبیان، جمعِ «صَبی» و به معنای کودکی است که به سن بلوغ نرسیده.

امام باقر (علیه‌السلام) دلیل این‌که کودکان باید پیش از بلوغ به نماز و روزه امر شوند را این دانسته‌اند که آن‌ها کم‌کم برای انجام عبادات آماده شوند.

به تجربه ثابت شده است؛ کسانی که این آمادگی را در فرزندشان ایجاد نکرده‌اند و مثلاً از روز جشن تکلیف به او گفته‌اند باید از این به بعد، همه نمازهایت را بخوانی و روزه‌هایت را بگیری، گویا ناگهان باری سنگین بر دوش فرزندشان قرار داده‌اند که توانایی حمل آن را ندارد.

کودک برای این‌که هم به لحاظ جسمی و روحی برای عبادت آماده شود و هم کم‌کم آداب و احکام عبادات را در عمل بیاموزد، نیاز به زمان دارد و اگر این زمان آماده‌سازی برای او فراهم نشود، آسیب خواهد دید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۰۱ ، ۰۸:۵۰
ابوالفضل رهبر