دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «طب» ثبت شده است

 

یکی از مقدمات لازم برای تربیت فرزندانی صالح، توجه به دستوراتی است که اهل بیت (علیهم‌السلام) در مورد تغذیه دوران بارداری فرموده‌اند.

در زیر به نمونه‌ای اشاره می‌گردد:

...عَنْ أَبِی زِیَادٍ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«أَطْعِمُوا حَبَالاکُمُ‏ اللُّبَانَ فَإِنَّ الصَّبِیَّ إِذَا غُذِّیَ فِی بَطْنِ أُمِّهِ بِاللُّبَانِ اشْتَدَّ قَلْبُهُ وَ زِیدَ فِی عَقْلِهِ فَإِنْ یَکُ ذَکَراً کَانَ شُجَاعاً وَ إِنْ وُلِدَتْ أُنْثَى عَظُمَتْ عَجِیزَتُهَا فَتَحْظَى بِذَلِکَ عِنْدَ زَوْجِهَا.»

 الکافی، ج‏۶، ص۲۳

 

از امام حسن مجتبی از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«به زنان حامله‌تان کُندُر[۱] بدهید (بخورند)؛ چراکه فرزند اگر در شکم مادرش با کندر تغذیه شده باشد، قلبش مستحکم می‌شود و بر عقلش افزوده می‌گردد.[۲]

حال، اگر پسر باشد، شجاع می‌گردد و اگر دختر باشد، کفلش بزرگ می‌شود و به این سبب، مورد اقبال همسرش قرار می‌گردد.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] کندر، صمغ (شیره‌ی) درختی خاردار است با همین نام، که شبیه درخت پسته است، حدود دو متر ارتفاع دارد و در کوهستان‌ها می‌روید. مزاج کندر، گرم و خشک است.

[۲] مقصود از «قلب» و «عقل» در این حدیث (و در اغلب احادیث اهل‌بیت علیهم‌السلام)، غیر از قلب صنوبری (داخل قفسه سینه) و مغز (داخل کاسه سر) است. هرچند گویا ارتباطی نیز با اعضای نظیر خود در بدن دارند.

برای نزدیک شدن به معنای این عناوین، می‌توانید مطالب پیشین پیرامون آن‌ها را ملاحظه بفرمایید...

مطالب پیشین پیرامون «عقل»

مطالب پیشین پیرامون «قلب»

به‌ویژه در مورد رابطه عقل و قلب این مطلب را بخوانید.

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

احادیثی با موضوع «تغذیه دوران بارداری» فراوان‌اند. این حدیث به‌عنوان نمونه و با هدف توجه دادن به اثر تغذیه در این دوران، بر روح و جسم فرزندان ذکر شد. تحقیق و پیگیری پیرامون این موضوع با خودتان...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۶:۱۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«أَصْلُ خَرَابِ الْبَدَنِ تَرْکُ الْعَشَاءِ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«ریشه تخریب بدن، ترک کردن شام است.»

 

 

 

...عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْجَعْفَرِیِّ قَالَ: کَانَ أَبُو الْحَسَنِ ع لَا یَدَعُ الْعَشَاءَ وَ لَوْ بِکَعْکَةٍ وَ کَانَ یَقُولُ ع: «إِنَّهُ قُوَّةٌ لِلْجِسْمِ.» وَ قَالَ: وَ لَا أَعْلَمُهُ إِلَّا قَالَ: «وَ صَالِحٌ لِلْجِمَاعِ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۸

 

از سلیمان بن جعفر جعفری نقل شده است:

امام کاظم (علیه‌السلام) هیچ‌گاه شام را ترک نمی‌کردند، ولو با نان خشک.

ایشان می‌فرمودند:

«به‌راستی که شام خوردن موجب قوت گرفتن جسم می‌شود.»

و یادم نمی‌رود که فرمودند:

«و برای نزدیکی خوب است.»

 

 

 

...عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ:

«مَنْ تَرَکَ الْعَشَاءَ لَیْلَةَ السَّبْتِ وَ لَیْلَةَ الْأَحَدِ مُتَوَالِیَتَیْنِ ذَهَبَتْ عَنْهُ قُوَّتُهُ فَلَمْ تَرْجِعْ إِلَیْهِ أَرْبَعِینَ یَوْماً.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«کسی که شام را در شب شنبه و شب یکشنبه، پشت‌سرهم ترک کند، قوّتش از بین می‌رود و چهل روز به او برنمی‌گردد.»

 

 

 

...عَنِ الْحَجَّالِ عَنْ ثَعْلَبَةَ عَنْ رَجُلٍ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«طَعَامُ اللَّیْلِ أَنْفَعُ مِنْ طَعَامِ النَّهَارِ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«غذای شب از غذای روز (ناهار) سودمندتر است.»

 

 

 

...عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ بَعْضِ الْأَهْوَازِیِّینَ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ قَالَ:

«إِنَّ فِی الْجَسَدِ عِرْقاً یُقَالُ لَهُ الْعَشَاءُ فَإِنْ تَرَکَ الرَّجُلُ الْعَشَاءَ لَمْ یَزَلْ یَدْعُو عَلَیْهِ ذَلِکَ الْعِرْقُ إِلَى أَنْ یُصْبِحَ یَقُولُ أَجَاعَکَ اللَّهُ کَمَا أَجَعْتَنِی وَ أَظْمَأَکَ اللَّهُ کَمَا أَظْمَأْتَنِی فَلَا یَدَعَنَّ أَحَدُکُمُ الْعَشَاءَ وَ لَوْ بِلُقْمَةٍ مِنْ خُبْزٍ أَوْ شَرْبَةٍ مِنْ مَاءٍ.»

 الکافی، ج۶، ص۲۸۹

 

از امام رضا (علیه‌السلام) نقل شده است:

«به‌راستی که در بدن رگی است که به آن عَشاء (شام) گفته می‌شود و اگر انسان شام را ترک کند، آن رگ او را تا صبح پیوسته نفرین می‌کند؛ می‌گوید:

"خدا تو را گرسنه کند همان‌طور که مرا گرسنه کردی و تشنه‌ات کند همان‌طور که مرا تشنه کردی."

پس هیچ‌یک از شما شام را ترک نکند، ولو با لقمه‌ای نان یا جرعه‌ای آب.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

مطالب مرتبط:

نظر مخالف امام صادق با برخی اطباء قدیم و جدید!

ناهار ممنوع؛ فقط صبحانه و شام

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۹ ، ۰۷:۵۲
ابوالفضل رهبر

 

محققان، فوائد بسیاری برای پیاده‌روی می‌شمارند و آن را «موجب سلامتی» می‌دانند.

 

اما در منابع روائی از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده­ است که در شب معراج، بهشت و نعمت‌های آن را مشاهده فرمودند، و دیدند که بهشت هشت درب دارد و بر هر دربی چهار جمله‌ی ارزش­مند نگاشته شده است.

 

طبق این حدیث، بر دربِ سوم چنین نوشته شده:

«لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللَّهِ‏ کُلُّ شَیْ‏ءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ‏، لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ حِیلَةٌ وَ حِیلَةُ الصِّحَّةِ فِی الدُّنْیَا أَرْبَعُ خِصَالٍ؛ قِلَّةُ الْکَلَامِ وَ قِلَّةُ الْمَنَامِ وَ قِلَّةُ الْمَشْیِ‏ وَ قِلَّةُ الطَّعَامِ»

 الفضائل (لابن شاذان القمی)، ص۱۵۲

 

«...برای هر چیز حیله­‌ای [۱] است و حیله ­ی سلامتی در دنیا، چهار خصلت است؛

کم سخن گفتن و کم خوابیدن و کم راه رفتن و کم غذا خوردن»

 

مترجمان، معمولاً «الْمَشْی» را «راه رفتن» و «پیاده‌­روی» ترجمه کرده­‌اند.

بنابراین ترجمه، یکی از چهار توصیه‌ی مهم برای تندرستی، «کم راه رفتن» خواهد بود.

 

اما احتمال دیگری نیز درباره این واژه مطرح است؛

این­ که آن را «الْمَشِیّ» بخوانیم.

در این صورت، به معنای «داروی مُسهِل» خواهد بود، که در طب اسلامی، استفاده از آن از اصلی‌ترین شیوه‌های درمانی محسوب می‌شود.[۱]

 

به حدیث زیر توجه کنید:

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏: «الدَّاءُ ثَلَاثَةٌ وَ الدَّوَاءُ ثَلَاثَةٌ، فَأَمَّا الدَّاءُ فَالدَّمُ وَ الْمِرَّةُ وَ الْبَلْغَمُ، فَدَوَاءُ الدَّمِ الْحِجَامَةُ وَ دَوَاءُ الْبَلْغَمِ الْحَمَّامُ وَ دَوَاءُ الْمِرَّةِ الْمَشِیُ‏.»

 کتاب‌من‌لایحضره‌الفقیه، ج۱، ص۱۲۶

 

رسول خدا (صلی­‌الله‌­علیه‌­وآله) فرمودند:

«[منشأ] بیماری سه چیز است و درمان سه چیز.

اما، [منشأ] بیماری‌ها؛ [غلبه‌ی خلط‌های] دم، و مِرّه[۳] و بلغم است.

درمانِ دم؛ «حجامت»،

درمانِ بلغم؛ «حمّام»

و درمانِ مِرّه؛ «مَشِیّ» (داروی مُسهِل) است.» [۴]

 

* بنابراین، ممکن است مقصود از «قِلَّةُ الْمَشی» در حدیثِ مذکور، عدم افراط در استفاده از مُسهِلات باشد، چراکه دارو نیز اگر بی‌رویه مصرف شود، خود موجبِ بیماری خواهد شد.

 

* با تمام این اوصاف، امکان صحیح بودنِ معنای متداول (کم راه رفتن) منتفی نیست.

 

در این صورت، در توضیحِ این حدیث دو احتمال به ذهن می‌رسد:

(۱) این که مقصود، عدم افراط در پیاده ­روی باشد (و واضح است که افراط در هر کاری آسیب­ زاست).

این احتمال، با تصوّرِ شرائطِ زندگیِ آن عصر، تقویت می­ شود. پیاده ­روی های طولانی، برای رسیدن به مسجد، محل کار، خانه ­ی فلان دوست، و یا سفر به شهری دیگر، متداول بوده است. این حدیث می­ تواند توصیه­ ای باشد برای خودداری از پیاده­ روی­ های بیش ­از حد و بهره­­ گیری از مَرکَب برای مسافت­ های طولانی.

 

(۲) این که محققان اشتباه کرده باشند، به این معنا که تاکنون به این فعالیت، تک بُعدی نگریسته باشند؛ پیاده­ رویِ زیاد از جهتی مفید و از جهات دیگری مُضرّ باشد. این دست اشتباهات کم نبوده و نیست.

بی ­توجهی به تمام آثار مادیِ یک امر و نیز غفلت از آثار روحی و به­ ویژه آثار اخرویِ امور، در مواردِ متعددی دانشمندان را به خطا دچار کرده است.

بنابراین چه بسا در پیاده­ روی طولانی مضراتی نهفته باشد که از چشم بشر دور مانده و خداوند، عزّ و جلّ، به آن اشاره فرموده باشد.

 

و الله العالم 

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــ

[۱] حیله: مهارت، چاره، راه­کار.

[۲] بزرگان طب سنتی، «یبوست» را «اُمُّ الأمراض» (منشأ بیماری­‌ها) می­‌نامند، و درمان آن را مصرفِ مُسهِلات می‌دانند.

[۳] «مِرّة»؛ اعم است از خلط سوداء و خلط صفراء.

[۴] خلاصه‌­وار می‌توان گفت:

«دم»، «بلغم»، «صفراء» و «سوداء»، چهار خلطی هستند که به نسبتِ معینی در خون جریان دارند (مثلاً ۴۹ درصدِ خون را خلطِ دم، ۴۹ درصد آن را بلغم، ۱ درصد را صفراء و ۱ درصد را نیز خلطِ سوداء تشکیل می­ دهد). تا زمانی که این نسبت معین در حالتِ تعادل باشد، بدن سالم خواهد بود.

اما اگر به هر علتی، این تعادل به هم بخورد (به عنوان مثال اگر غددِ درون­ ریزِ تولیدکننده­‌ی صفراء، تحریک شده، بیش از حد ترشح کنند و نسبت صفراء را در خون به ۲ درصد غلبه دهند)، سلامتِ انسان به خطر می افتد و بیماریِ مربوط به خلطِ غالب، فرصتِ بروز می­ یابد.

بنابراین، اصل کلی در پیش‌گیری؛ حفظ تعادلِ اخلاط، و راه‌کار کلی در درمان؛ بازگرداندنِ تعادلِ از دست­ رفته، خواهد بود.

  

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۴ ، ۰۷:۲۲
ابوالفضل رهبر