دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

«نفوذی شیعه» در دربار چهار خلیفه عباسی

شنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۵، ۰۱:۰۹ ق.ظ

 

پیش‌تر در مورد نفوذ «علی بن یقطین» در دستگاه خلافت (تا حد مقام وزارت هارون الرشید) و تقیه شدیدش، روایتی نقل شده بود. اما او تنها نفوذی شیعیان در دستگاه عباسیان نبوده است.

 

یکی دیگر از اصحاب اهل بیت (علیهم السلام) که با رعایت تقیه، در حکومت نفوذ کرده بود، «عبدالله بن سِنان» است.

 

«نجاشی» (رجالی بزرگ شیعه) در «الفهرست» (ص214)، او را چنین توصیف می کند:
«عبدالله بن سنان بن طریف» اهل کوفه، هم‌پیمان با قبیله بنی هاشم و خزانه‌دار منصور (دوانیقی)، مهدی، (موسی) الهادی و (هارون) الرشید بوده است. وی از اصحاب مورد اعتماد و جلیل‌القدر ماست و بر وثاقتش خدشه‌ای وارد نیست. او از امام صادق و به گفته برخی، از امام کاظم (علیهما السلام) روایت نقل کرده است و سه کتاب در باب نماز و سایر ابواب حلال و حرام تألیف کرده است.»

 

تسلّط بر اموال حکومتیِ چهار تن از دشمنان اهل بیت (علیهم السلام)، عبدالله بن سنان را به تقیه‌ای شدید وا داشته بود، تا جایی که رابطه‌اش با ائمه، با گذشت چندین قرن، از اهل سنت مخفی مانده بود؛
رجالیان بزرگ اهل سنت مثل «خطیب بغدادی» (متوفای ۴۶۳ق) در «تاریخ بغداد» (ج۹، ص۴۷۵) و «مِزّی» (متوفای ۷۴۲ق) در «تهذیب الکمال» (ج۳۴، ص۲۸۳)، از «عبدالله بن سنان» نام برده‌اند و در مورد او و منصبش مطالبی بیان کرده‌اند، اما علی‌رغم حساسیت به کوچک‌ترین تمایل افراد به تشیع، به این مسئله اشاره‌ای ندارند.

 

بااین‌حال، تقیه شدید، «عبدالله بن سنان» را از فعالیت در عرصه نقل حدیث و تألیف کتاب و تربیت شاگرد باز نداشته بود؛ چنان‌که تنها در «الکافی»، «کتاب من لایحضره الفقیه» و «التهذیب»، بیش از ۱۲۰۰ حدیث از (احادیث موجود در کتاب‌های) او نقل شده است.
در زیر روایتی از عبدالله بن سنان ذکر می‌گردد که حاکی از فعالیت فراوان و مرجعیت او در عرصه حدیث است:

 

...عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ‏ سِنَانٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: «یَجِیئُنِی الْقَوْمُ فَیَسْتَمِعُونَ مِنِّی حَدِیثَکُمْ فَأَضْجَرُ وَ لَا أَقْوَى» قالَ:

«فَاقْرَأْ عَلَیْهِمْ مِنْ أَوَّلِهِ حَدِیثاً وَ مِنْ وَسَطِهِ حَدِیثاً وَ مِنْ‏ آخِرِهِ‏ حَدِیثاً.»

 الکافی، ج۱، ص۵۱

از عبدالله بن سنان نقل شده است که گفت: «به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: عده زیادی نزد من می‌آیند تا احادیث شما را از من استماع کنند، اما من خسته می‌شوم و قدرت این کار را ندارم. (چاره چیست؟)» حضرت فرمودند:

«حدیثی از اول، حدیثی از وسط و حدیثی از آخرِ (کتابت) برای آن‌ها قرائت کن (کفایت می‌کند.)»

 
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پانوشت ضروری: عده‌ای که عبدالله بن سنان به آن‌ها اشاره می‌کند، راویان و محدّثان بوده‌اند. شیوه صحیح «نقل حدیث» نیز در آن زمان (تا قرن‌ها) چنین بود که اگر کسی می‌خواست احادیث موجود در کتاب استادی را برای دیگران روایت کند، باید از آن استاد «اجازه» می‌داشت. برای این منظور باید نزد او می‌رفت و طی چندین جلسه، استاد تمام احادیث کتابش را برای او «قرائت» می‌کرد تا شاگرد «استماع» کند، به «کتابت» در آورد و بعد یادداشت‌هایش را مجدداً برای استاد «قرائت» کند (یا به او بدهد) تا تأیید کند. آن‌گاه «اجازه» می‌یافت که احادیث موجود در آن کتاب را برای دیگران روایت کند. امام صادق (علیه السلام) به دلیل الزامات شرایط تقیه و مشغله فراوان عبدالله بن سنان، در مورد او استثناء قائل شده بودند و نقل روایت به شیوه‌ای که در این حدیث بیان شد را به او اجازه داده بودند.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی