دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آمریکا» ثبت شده است

 

«مشروبات و مواد مخدّر، فحشا و قمار، اقسام سرگرمی‌ها و... ، همگی ابزار تخدیر، سستی و غفلت مردم هستند.»

چنین جمله‌ای را بارها به انحاء مختلف و از افواه متعدد شنیده‌ایم.

گاهی به این مقدمه، مقدمه‌ی دیگری نیز اضافه می‌شود؛

«مستکبران، برای کشیدن مردم جهان به زیر یوغِ[1] بردگی و استثمار آنان، از این روش‌ها بهره می‌گیرند.»

از طرفی همه می‌دانیم «بزرگترین تولیدکننده و ترویج‌کننده‌ی این ابزار غفلت، غرب و خصوصاً آمریکاست.»

قاعدتاً باید چنین نتیجه گرفت که:

«آمریکا برای استثمار مردم جهان، با موسیقی، تلویزیون، سینما، مواد مخدّر، سکس، مشروبات الکلی، قمار، جلوه های دنیا و انواع سرگرمی ها، آنان را به غفلت، خماری، مستی، بیهودگی، بی‌رگی و بی‌حرکتی می‌کشاند، تا اولاً اهداف اصلی‌شان را فراموش کنند، ثانیاً نفهمند چه بلایی قرار است سرشان بیاید، ثالثاً اگر فهمیدند، آن را مهم ندانند، رابعاً اگر به فاجعه پی بردند، توانی برای مقابله نداشته باشند.»

...

این‌گونه جملات، آن قدر تکرار شده‌اند، که به «کلیشه» تبدیل شده‌اند.

اما جای این سؤال خالی است که

«مردم آمریکا، پیش و بیش از دیگر مردم جهان در معرض این «غفلت‌آفرینی» هستند. مگر مدیران جامعه‌ی آمریکا خر هستند که چنین بلایی را سر جامعه خود می‌آورند؟!»

...

برای این سؤال، پاسخ‌هایی متصور است:

1- «بله، خر هستند.» آنان نمی‌دانند این سستی و بی‌تفاوتی، ابتدا گریبان جامعه‌ی آمریکا را خواهد گرفت.

این پاسخ، ساده‌لوحانه به نظر می‌رسد.

 

2- «نه، خر نیستند.» سیاستمداران می خواهند مردم آمریکا را نیز سرگرم کنند، تا در سایه غفلت عمومی، به منافع خود دست یابند.

این پاسخ، تا حدودی درست به نظر می آید، اما با نگاهی کلی، اشکالی به آن وارد است؛

مگر نخبگان، سیاستمداران و مدیران آمریکا در همین جامعه رشد نمی کنند؟ پای همین تلویزیون وقت تلف نمی کنند؟ پا به مراکز قمار و فساد نمی گذارند؟ بنگ و ماری جوانا دود نمی کنند؟ و...

مدیران منگ و مست و غافل چطور می‌توانند جامعه – بلکه جهان – را اداره کنند؟!

 

ممکن است عده‌ای به این اشکال چنین پاسخ دهند که مدیران پشت صحنه آمریکا، ثروتمندان و پدرسوخته‌های صهیونیست هستند و رؤسای جمهور و سناتورها و دیگر مسئولین، عروسکی بیش نیستند.

 

اما مگر این صهیونیست‌ها، در فضایی ایزوله رشد می‌یابند؟ آن‌قدر علیه‌السلام‌اند که به هیچ فسادی دچار نمی‌شوند و به هیچ مسکِر و مخدّری لب نمی‌زنند؟...

حال‌آن‌که این صهیونیست‌ها اغلب آمریکایی هستند و اگر بزرگ‌شده اسرائیل باشند هم، مگر سرزمین‌های اشغالی از این بسطِ غفلت در امان مانده است؟

 

 

به نظر می‌رسد جواب صحیح این باشد:

3- «نه، خر نیستند.» / «بله، خر هستند.»!

توضیح این‌که ...

آنان آن‌قدر خر نیستند که از ابتدا چنین وضعی را پیش‌بینی نکرده باشند و آثارش را بر جامعه خود نسنجیده باشند و بدون برنامه پیش رفت باشند.

پس چرا آگاهانه خود را در دام انداخته‌اند؟ چرا این خریت را مرتکب شده‌اند؟

پاسخ را باید در جهان‌بینی متفکران و فلاسفه متأخر غرب جست‌وجو کرد؛

 

از روزی که «انسان» را محورِ عالَم فرض کردند و او را «محدود» به این هفتاد سال نمودند،

از روزی که اصالت را به «لذت» دادند و بهترین راه پیش‌پای بشر را (به جز خودکشی،) ارضای امیال و لبیک به خواسته‌های انسانی دانستند،

از روزی که فهمیدند «تفکر» و «تعقل»، «تکلیف» را به‌دنبال دارد و تکلیف، «رنج» را،

...

آن‌وقت بود که سعی کردند با تقویت «غضب»[2]، «شهوت»[3] و «وهم»[4]، «عقل» را در بند کنند،

آن‌جا بود که متوسل شدند به ابزاری برای فراموشی، برای فرار از فکر، برای دم‌غنیمتی[5]،

آن‌گاه بود که زمین را زینت کردند، تا چشمی به آسمان دوخته نشود،

که تماشای زینت‌های آسمانی، «عشق»هایی را دنبال داشت و عشق، «گرفتاری»هایی را.

 



[1] یوغ: چوبی که هنگام شخم زدن زمین، روی گردن جفت گاو می‌گذارند و گاوآهن را به آن می‌بندند.

[2] با بازی‌های رایانه‌ای خشن، با فیلم‌های اکشن و بزن‌بزن، با آزادی حمل اسلحه، با ترویج ورزش‌های خشن و...

[3] اعم از شهوت شکم و زیر شکم، شهوت جاه و مال، و تمام هوس‌های نفسانی.

[4] با مخدّرات و مسکرات، با فیلم‌های ترسناک و تخیلی، با تبلیغات و ایجاد آرزوهای بلند و...

[5] مقصود، «دم»ی است به طول هفتاد سال!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۲ ، ۰۴:۵۲
ابوالفضل رهبر

 

لینک

 

یک عدّه سعی نکنند چهره ی آمریکا را بزک کنند،
آرایش کنند،
زشتی ها و وحشت آفرینی ها و خشونت ها را از چهره ی آمریکا بزدایند،
در مقابل ملّت ما، به عنوان یک دولت علاقه مند، انسان دوست معرفی کنند؛
اگر سعی هم بکنند، سعی شان بی فایده است!

بیانات در دیدار مردم آذربایجان
28 اسفند 92

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۲ ، ۲۱:۱۳
ابوالفضل رهبر

 

تبدیل تهدید(وادادگی "بعضی"ها) به فرصت(عبرت گیری مردم)

 

  

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۰۲
ابوالفضل رهبر

آفتاب یزد، دیروز...

 

 

آفتاب یزد، امروز...

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۲ ، ۰۸:۴۷
ابوالفضل رهبر

 

«یکى از برکات همین مذاکرات اخیر این بود که دشمنى آمریکایى‌ها و مسئولین دولت ایالات متّحده‌ى آمریکا با ایران و ایرانى، با اسلام و مسلمین آشکار شد، براى همه مدلّل شد، همه این را فهمیدند.»[۱]

 

عمق فاجعه این نیست که عده‌­ای بعد از شش دهه و با صرف هزینه­‌های کلان، گزاره‌­ای بدیهی[۲] را نفهمند.[۳]

 

عمق فاجعه این است که این امکان فراهم است که این عده بر ما حاکم شوند!

 

[۱] بیانات ره­بر انقلاب، ۱۹ دی­ماه ۱۳۹۲: سال­‌روز قیام مردم آگاه قم در سال ۱۳۵۶.

[۲] که «آمریکا دشمن ایران و اسلام است.»

[۳] اگر بفهمند!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۲ ، ۰۷:۱۶
ابوالفضل رهبر
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۲ ، ۰۱:۰۵
ابوالفضل رهبر

چندروزپیش نشریه «عهد» را دست گرفته بودم به مرور. پرونده ویژه‌اش سومین سال‌روز سفر رهبر انقلاب بود به آشیانه آل‌محمد(ص) در پائیز۸۹. صفحه آخر گفتاری از آیت الله کعبی با عنوان «گعده‌های طلبگی» درج شده بود، پیرامون دیدارهای غیررسمی رهبری با علما و مراجع تقلید.

 

گوشه بالای صفحه، سمت چپ، عنوان جذابی داشت؛ «آیت‌الله صافی به رهبری چه گفت؟» در پاراگراف دوم، نکته قابل تأملی ذهن شلوغم را شلوغ‌تر کرد.

 

 

«آیت الله العظمی صافی گلپایگانی اقتدار نظام و سیاست استکبارستیزی نظام را ستودند. در مسائل داخلی هم بر تحکیم هویت اسلامی تأکید کردند. آقا هم گفتند که این عزت بین‌المللی از آثار تمسک به ارزش‌های اسلامی در داخل هست که آیت‌الله العظمی گلپایگانی نیز تأکید کردند که بله این‌ها به هم مربوط است.»

 

حقیقت این است که نمی‌توان آمار دقیقی از میزان تمسک مردم به ارزش‌های اسلامی به‌دست آورد، اما می‌توان گفت از عرصه‌های بروز هویت اسلامی یک ملت، انتخاب‌هایش است. و این‌جاست که ارتباط "عزت بین‌المللی" و "تمسک به ارزش‌های اسلامی در داخل" آشکار می‌شود.

 

مردم بر اساس بینش‌های خود دولتی را به وکالت می‌گیرند. دولتی که پیشانی وجهه بین‌المللی آن‌هاست. دولتی که می‌تواند برای موکلین خود عزت و اقتدار بین‌المللی بیافریند یا که نه. دولتی که می‌تواند مجسمه استکبارستیزی باشد یا نباشد. دولتی که...

 

دیشب، بعد از عزای قاسم بن الحسن(ع)، تماشای دل و قلوه‌هایی که روی میز میان ظریف و کری ریخته بود، آزاردهنده بود.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۲ ، ۰۴:۳۹
ابوالفضل رهبر

سکانس یک: روز - داخلی - ماشین

رئیس‌جمهور، نیویورک است. بارانِ نرمی می‌بارد. دارم از پارکینگ شرقی حرم بیرون می‌زنم که چشمم به پیرمرد می‌خورد. ریش بلند و عمامه مشکی. دارد با کسی حرف می‌زند. وقتی می‌رسم کنارش، از او خداحافظی می‌کند و جدا می‌شود. پا می‌گذارم روی ترمز که تا جایی برسانمش. تا سوار می‌شود مدتی طول می‌کشد. بالاخره می‌نشیند و خوش‌وبشی و... بعد با صدایی پرانرژی، که به سنش نمی‌خورد، می‌گوید «چه خبر دارید، آقا؟»

لحظه‌ای چشمانم به چشمانش دوخته می‌شود. برقشان مُشتِ صاحبِ کم‌طاقتشان را باز می‌کند. معلوم است که خود خبرهایی دارد و حرف‌هایی برای گفتن. لابد گوش جدیدی پیدا کرده، بعد از آن گوش قبلی که حالا دیگر از آینه هم دیده نمی‌شود. 

طاقت جمله‌ای طولانی‌تر از این را ندارد؛ «سلامتی، شما چه خبر؟»

 

 

بلافاصله می‌گوید «امروز صبح، اخبار ساعت ۸ را گوش می‌دادم. می‌گفت نخست‌وزیر اسرائیل از برقراری رابطه ایران و آمریکا نگران است.» این را حتماً فتحی برای اسلام و مسلمین می‌دانست.

بعد هم از آشنایی چهل‌ساله‌اش با "دکتر روحانی" گفت و این‌که او طلبه زرنگی است و کلاه سرش نمی‌رود و بعد از پیروزی‌اش در انتخابات به او نامه نوشته و دو مطلب را توصیه کرده و جواب گرفته و... «خدا حافظ شما، حاج آقا»

 

سکانس دو: شب - داخلی - خانه

دو روز است رئیس‌جمهور از سفر بازگشته. مشاوران و همراهان، به‌محض ورود به تهران، بی وقفه مشغول تبیین دستاوردهای سفر رئیس‌جمهور و توجیه گفتگوی تلفنی وی با اوباما هستند. در این فاصله نتانیاهو به آمریکا رفته و اوباما در دیدار با او گفته «با تحریم ها توانستیم ایرانیان را پای میز مذاکرات بنشانیم.» و باز هم جمله‌ی «همه‌ی گزینه‌ها روی میز است» را تکرار کرده.

حالا حسام‌الدین آشنا نشسته است روی صندلی سیاه رنگ گفتگوی ویژه خبری. پیراهن سفید و یقه آخوندی. روبروی مجری‌ای که در ایام تبلیغات انتخابات، کَل‌کَلی هم با دکتر روحانی داشته. با مواضع جدید اوباما، کار برای مشاور فرهنگی رئیس‌جمهور، سخت‌تر هم شده.

 

 

گفتگو که جلو می‌رود، نوبت به پاسخ منتقدان می‌رسد که هنوز نتوانسته‌اند هضم کنند این عجله دولت را در اولین سفرش به نیویورک؛ «وی با اشاره به این‌که نتانیاهو از اصل، محتوا و نتایج مذاکرات بسیار ناراحت است، بیان کرد: اسرائیل بسیار نگران مذاکرات است.» آشنا از این می‌گوید که ما در جنگ تمام عیاری با رژیم صهیونیستی هستیم. همان استدلال پیرمرد را دارد، هرچند چشمانش مثل او برق نمی‌زند.

آشنا نیز گویا مانند پیرمرد فراموش کرده آمریکا تاکنون بزرگترین دشمن ملت ایران بوده است. که اسرائیل پچه‌ی لوس و نازپرورده‌ی شیطان بزرگ است. که گردانندگان پرده‌نشین آمریکا، غول‌های اقتصادی و رسانه‌ای صهیونیست هستند. 

از پشت شیشه تلویزیون، مبهوت نگاهش می‌کنم. 

 

سکانس سه: کات، خسته نباشید!

چهل روزی می‌شود که از سفر نیویورک می‌گذرد. دولت و هوادارانش هم‌چنان وقتی حرفش پیش می‌آید، عصبانیت و کارشکنی‌های رژیم صهیونیستی را یادآوری می‌کنند.

فارغ از این‌که اسرائیل، واقعاً ناراحت است یا این رفتارها جزئی از نقشه است، این وسط اما نادر طالب‌زاده، خسته از تمام تلاش‌هایش برای هماهنگی میهمان‌ها و درمانده از رایزنی هایش با مسئولان برای راضی کردن آن‌ها، حرف‌هایی دارد. حرف‌هایش پرده از تناقضی در رفتار و گفتار دستگاه دیپلماسی کشورمان بر می‌دارد؛ «جشنواره افق‌نو با نظر وزارت خارجه متوقف شده است / صهیونیست‌ها از عدم برگزاری جشنواره خوشحال‌اند»

 

 

فیلم/ دلایل قفل شدن درهای «جشنواره هالیوودیسم» از زبان نادر طالب‌زاده

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۲ ، ۱۱:۱۳
ابوالفضل رهبر