گلاب به روتون!
حتماً تابهحال دیدهاید افراد متدیّنی را که هنگام رفتن به (گلاب به روتون) دستشویی کلاهی بر سر میگذارند، و بعد وارد میشوند.
و لابد تابهحال شنیدهاید این نقلقولها را که:
- «دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند که گازهای متصاعد در دستشویی موجب صدمه به پیاز مو یا سفید شدن زودهنگام موها میشود.»
یا این که:
- «سر انسان داراى منافذِ ریزى است که بوهاى متعفن از آنها وارد سر میشود و باعث اختلالات مغزى میگردد.»
و ...
بله، درست است، «پوشاندن سر»، مستحب است.
به عنوان مثال:
...عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّهُ کَانَ یَعْمَلُهُ إِذَا دَخَلَ اَلْکَنِیفَ یُقَنِّعُ رَأْسَهُ وَ یَقُولُ سِرّاً فِی نَفْسِهِ: «بِسْمِ اَللَّهِ وَ بِاللَّهِ».
تهذیبالأحکام، ج۱، ص۲۴
روایت شده است که امام صادق (علیهالسلام) هنگام ورود به دستشویی، سرِ خود را میپوشاند و در دل زمزمه میفرمود: «بسمالله و بالله».
اما...
* اولاً، پوشاندن «تمامِ» سر مستحب است، نه فقط «مو»ی سر.
(حدیثی نداریم که در آن به پوشاندن موها یا قسمت بالای سر، توصیه شده باشد.)
* ثانیاً، حکمتی که برای این کار ذکر شده است، چیز دیگری است؛
توجه کنید...
رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) در ضمن توصیههایشان به ابوذر میفرمایند:
«یَا أَبَا ذَرٍّ... اِسْتَحِ مِنَ اَللَّهِ، فَإِنِّی وَ اَلَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَأَظَلُّ حِینَ أَذْهَبُ إِلَى اَلْغَائِطِ مُتَقَنِّعاً بِثَوْبِی أَسْتَحِی مِنَ اَلْمَلَکَیْنِ اَللَّذَیْنِ مَعِی.»
الأمالی(للطوسی)، ص۵۳۴
«ای ابوذر! از خدا حیا کن؛ همانا من - قسم به آن که جانم در دست اوست - همیشه وقتی برای قضای حاجت میروم، به خاطر حیاء از دو مَلَکی که همراهم هستند، سَرَم را با لباسم میپوشانم.»
دقت کردید؟
«به خاطر حیاء از دو مَلَکی که همراهم هستند»
اصلاً قضیه، چیز دیگری است.
ملاحظه میفرمائید؟
عملی که میتواند در هر شبانهروز، بارها، ما را به یاد «نظارت بر اعمال توسط دو ملک» بیاندازد، و باورِ «همراهیِ آن دو» را در ما زنده نگه دارد، چگونه از اثر و هدف اصلیاش خالی شده و به کاری منفعت طلبانه (:آسیب ندیدن پیاز مو و...) تبدیل شده است!
البته، بعید نیست پوشاندن سر در دستشویی، همانطور که برخی ادعا کردهاند، چنین آثار مادیای نیز داشته باشد، اما تقلیل چنان اثری، به چنین اثری، ظلم به معارف اهلبیت (علیهمالسلام) و ظلم به مسلمین است.
این ظلم، نسبت به بسیاری از عبادات و احکام، روا داشته شده است؛ نماز (حرکات ورزشی)، روزه (پالایش سموم)، قبله (مرکز مغناطیسیِ زمین)، گوشت سگ و خوک (کرمِ فلان و مرضِ بهمان)، مسواک (بهداشت دهان و دندان) و...
کسی منکر این آثارِ ضمنی نیست، اما نباید آثار توأمانِ روحی و جسمیِ این عبادات و احکام را در همین آثار پیشپاافتادهی مادی محدود کرد.
پانوشتــــــــــــــــــــــــــــ
بعضی کتابها و برخی سایتها، به اشتباه، این حکمت (نرسیدن گازهای متصاعد به مغز) را به عنوان حدیث نقل کردهاند.
منشأ این توهم آن است که...
- شیخ مفید، در المقنعة، هنگام ذکر استحباب پوشاندن سر، گفته است؛ علت این کار، ایمن بودن از عبث شیطان و رسیدن بوهای بد به مغز است و... [المقنعة، ص۳۹]؛
- شیخ طوسی، در تهذیب الاحکام، پیش از ذکر روایات این باب، جملهی شیخ مفید را نقل کرده است [تهذیبالأحکام، ج۱، ص۲۴]؛
- و شهید ثانی نیز در شرح لمعه، پس از طرح بحث، فرموده؛ این کار برای احتراز از رسیدن بوهای بد به مغز است. [الروضةالبهیةفیشرحاللمعةالدمشقیة، ج۱، ص۲۷]
در این میان، عدهای گمان کردهاند، جملات این بزرگواران (شیخ مفید، شیخ طوسی و شهید ثانی)، حدیث است، حالآنکه در هیچ حدیثی به چنین حکمتی اشاره نشده است.
و الله العالم
باسلام و خداقوت،
خیلی جالبه، اتفاقا دقیقا امروز این سوال به ذهنم آمد کا حکمت پوشاندن سر دقیقا کدامه؟
که البته با خواندن مطلب شما جوابم را گرفتم !!!!