دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۲۸۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رسول خدا» ثبت شده است

 

…عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ الرَّجُلُ یَکُونُ مَعَ الْقَوْمِ فَیَجْرِی بَیْنَهُمْ کَلَامٌ یَمْزَحُونَ وَ یَضْحَکُونَ. فَقَالَ: «لَا بَأْسَ مَا لَمْ یَکُنْ فَظَنَنْتُ أَنَّهُ عَنَى الْفُحْشَ.» ثُمَّ قَالَ: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَانَ یَأْتِیهِ الْأَعْرَابِیُّ فَیُهْدِی لَهُ الْهَدِیَّةَ ثُمَّ یَقُولُ: مَکَانَهُ أَعْطِنَا ثَمَنَ هَدِیَّتِنَا فَیَضْحَکُ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ کَانَ إِذَا اغْتَمَّ یَقُولُ: «مَا فَعَلَ الْأَعْرَابِیُّ لَیْتَهُ أَتَانَا.»»

 الکافی، ج۲، ص۶۶۳

 

از مُعمَّر بن خلّاد نقل شده است:

به امام کاظم (علیه‌السلام) عرض کردم:

فدایتان شوم! مردی همراه گروهی است و میانشان سخنی درمی‌گیرد؛ شوخی می‌کنند و می‌خندند. [اشکالی ندارد؟]

حضرت فرمودند:

«تا زمانی که احساس نکنی این شوخی‌ها فحش (حرف یا کار زشت) است، اشکالی ندارد.»

بعد فرمودند:

«گاهی یک اعرابی نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌آمد و هدیه‌ای به ایشان می‌داد. بعد می‌گفت: قیمتِ هدیه‌مان را بدهید! آن‌گاه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌خندیدند.

ایشان گاهی که غمگین می‌شدند، می‌فرمودند: «آن اعرابی چه کرد! کاش نزد ما می‌آمد.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۰۳ ، ۱۰:۱۰
ابوالفضل رهبر

 

…عَنِ الْفَضْلِ بْنِ أَبِی قُرَّةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «مَا مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَ فِیهِ دُعَابَةٌ.» قُلْتُ: وَ مَا الدُّعَابَةُ؟ قَالَ: «الْمِزَاحُ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۶۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هیچ مؤمنی نیست، مگراین‌که در [منشِ] او شوخی هست.»

 

 

 

…عَنْ یُونُسَ الشَّیْبَانِیِّ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «کَیْفَ مُدَاعَبَةُ بَعْضِکُمْ بَعْضاً؟» قُلْتُ: قَلِیلٌ. قَالَ: «فَلَا تَفْعَلُوا فَإِنَّ الْمُدَاعَبَةَ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ وَ إِنَّکَ لَتُدْخِلُ بِهَا السُّرُورَ عَلَى أَخِیکَ وَ لَقَدْ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یُدَاعِبُ الرَّجُلَ یُرِیدُ أَنْ یَسُرَّهُ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۶۳

 

از یونس شیبانی نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«شوخی‌های شما با یک‌دیگر چه‌گونه است؟»

عرض کردم:

کم است.

حضرت فرمودند:

«چنین نکنید؛ چراکه شوخی از [مصادیقِ] حُسن‌خُلق است و تو باید با شوخی، برادر (مؤمن)ات را شاد کنی.

به‌راستی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با مردی شوخی می‌کرد تا او را شاد کند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۰۳ ، ۰۷:۳۹
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَکْثَرَ مَا یَجْلِسُ تُجَاهَ الْقِبْلَةِ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۶۱

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بیشتر وقت‌ها رو به قبله می‌نشستند.»

 

 

 

…عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا دَخَلَ مَنْزِلًا قَعَدَ فِی أَدْنَى الْمَجْلِسِ إِلَیْهِ حِینَ یَدْخُلُ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۶۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هرگاه وارد خانه‌ای می‌شدند، در بدو ورود، در نزدیک‌ترین جای (خالی برای) نشستن می‌نشستند.

 

 

 

…عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ: رَأَیْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَجْلِسُ فِی بَیْتِهِ عِنْدَ بَابِ بَیْتِهِ قُبَالَةَ الْکَعْبَةِ.

 الکافی، ج۲، ص۶۶۲

 

از حماد بن عثمان نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام) را دیدم که در خانه (اتاق)شان، کنار درب خانه (اتاق) و رو به کعبه می‌نشستند.

 

 

 

…عَنْ أَبِی سُلَیْمَانَ الزَّاهِدِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «مَنْ رَضِیَ بِدُونِ التَّشَرُّفِ مِنَ الْمَجْلِسِ لَمْ یَزَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَلَائِکَتُهُ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ حَتَّى یَقُومَ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۶۱

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«کسی که راضی باشد به این‌که پایین مجلس بنشیند، خداوند (عزّوجلّ) و فرشتگانش تا زمانی که (از جایش) برخیزد، پیوسته بر او درود می‌فرستند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۰۳ ، ۰۷:۲۳
ابوالفضل رهبر

 

…عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «إِنَّ مِنْ حَقِّ الدَّاخِلِ عَلَى أَهْلِ الْبَیْتِ أَنْ یَمْشُوا مَعَهُ هُنَیْئَةً إِذَا دَخَلَ وَ إِذَا خَرَجَ.» وَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «إِذَا دَخَلَ أَحَدُکُمْ عَلَى أَخِیهِ الْمُسْلِمِ فِی بَیْتِهِ فَهُوَ أَمِیرٌ عَلَیْهِ حَتَّى یَخْرُجَ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۵۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:

«از جمله حقوق کسی که به خانه‌ای وارد شده است، بر اهالی آن خانه، این است که هنگام ورود و هنگام خروج، کمی او را هم‌راهی کنند.»

ایشان همچنین فرمودند:

«هرگاه یکی از شما وارد خانه‌ی برادر مسلمانش شود، او (مهمان) امیرِ (امرکننده و دستوردهنده‌ی به) او (میزبان) است، تا زمانی که (از خانه‌اش) خارج شود.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۰۳ ، ۲۰:۳۸
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی بَصِیرٍ وَ غَیْرِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ:

«مِنْ إِجْلَالِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِجْلَالُ ذِی الشَّیْبَةِ الْمُسْلِمِ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۵۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«از (مصادیقِ) احترام به خداوند (عزّوجلّ)، احترام به سپیدموی مسلمان است.»

 

 

 

…عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«مَنْ عَرَفَ فَضْلَ کَبِیرٍ لِسِنِّهِ فَوَقَّرَهُ آمَنَهُ اللَّهُ مِنْ فَزَعِ یَوْمِ الْقِیَامَةِ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۵۸

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«هرکس فضیلت شخص کهن‌سال را به‌واسطه سنّش بداند و به او احترام بگذارد، خداوند او را از وحشت روز قیامت ایمن می‌دارد.»

 

 

 

…عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«مَنْ وَقَّرَ ذَا شَیْبَةٍ فِی الْإِسْلَامِ آمَنَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ فَزَعِ یَوْمِ الْقِیَامَةِ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۵۸

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«هرکس به کسی که مویش را در اسلام سفید کرده است، احترام بگذارد، خداوند (عزّوجلّ) او را از وحشت روز قیامت ایمن می‌دارد.»

 

 

 

…عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:

«مِنْ إِجْلَالِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِجْلَالُ الْمُؤْمِنِ ذِی الشَّیْبَةِ وَ مَنْ أَکْرَمَ مُؤْمِناً فَبِکَرَامَةِ اللَّهِ بَدَأَ وَ مَنِ اسْتَخَفَّ بِمُؤْمِنٍ ذِی شَیْبَةٍ أَرْسَلَ اللَّهُ إِلَیْهِ مَنْ یَسْتَخِفُّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۵۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«از (مصادیقِ) احترام به خداوند (عزّوجلّ)، احترام به مؤمنِ سپیدموی است.

هرکس مؤمنی را گرامی دارد، گرامی‌داشت خداوند را آغاز کرده است [و خداوند پاسخش را خواهد داد]

و هرکس مؤمنِ سپیدمویی را سبُک گرداند، خداوند پیش از مرگش، (مأموری را) به سویش می‌فرستد تا او را سبک گرداند (تحقیر کند.)»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۰۳ ، ۲۰:۳۶
ابوالفضل رهبر

 

بعضی از مردم، هنگام عطسه می‌گویند: «صبر آمد» و از ادامه سخنی که آغاز کرده‌اند یا از انجام کاری که قصد انجامش را دارند، خودداری می‌ورزند.

اما جالب است بدانید در احادیث، عطسه کردن هنگام سخن گفتن، نشانه چیز دیگری دانسته شده است…

 

 

…عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«إِذَا کَانَ الرَّجُلُ یَتَحَدَّثُ بِحَدِیثٍ فَعَطَسَ عَاطِسٌ فَهُوَ شَاهِدُ حَقٍّ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۵۷

 

از امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«هرگاه انسان سخنی می‌گوید و آن‌گاه عطسه‌ای می‌کند، این عطسه، شاهدی بر حقیقتِ (سخن او) است.»

 

 

 

…عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«تَصْدِیقُ الْحَدِیثِ عِنْدَ الْعُطَاسِ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۵۷

 

از امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«تصدیق (تأییدِ راستیِ) سخن، هنگام عطسه کردن است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۰۳ ، ۰۷:۳۹
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «إِذَا عَطَسَ الْمَرْءُ الْمُسْلِمُ ثُمَّ سَکَتَ لِعِلَّةٍ تَکُونُ بِهِ قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ عَنْهُ: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» فَإِنْ قَالَ: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ: «یَغْفِرُ اللَّهُ لَکَ».» قَالَ: وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «الْعُطَاسُ لِلْمَرِیضِ دَلِیلُ الْعَافِیَةِ وَ رَاحَةٌ لِلْبَدَنِ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۵۶

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:

«هرگاه شخص مسلمانی عطسه کند و به‌دلیل مانعی که دارد، سکوت کند (نتواند خودش الحمدلله گوید)، فرشتگان از جانب او می‌گویند: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ»

و اگر خودش بگوید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ»، فرشتگان می‌گویند: «یَغْفِرُ اللَّهُ لَکَ».»

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) همچنین فرمودند:

«عطسه کردن برای مریض، نشانه‌ی سلامتی و آسایش بدن است.»

 

 

 

…عَنْ حُذَیْفَةَ بْنِ مَنْصُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ: «الْعُطَاسُ یَنْفَعُ فِی الْبَدَنِ کُلِّهِ مَا لَمْ یَزِدْ عَلَى الثَّلَاثِ فَإِذَا زَادَ عَلَى الثَّلَاثِ فَهُوَ دَاءٌ وَ سُقْمٌ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۵۶

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«عطسه کردن، به تمام (اعضای) بدن سود می‌رساند، البته تا زمانی که از سه تا بیش‌تر نشود.

اما هرگاه از سه تا بیش‌تر شد، (نشانه‌ی) درد و بیماری است.»

 

 

 

…عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ رَوَاهُ عَنْ رَجُلٍ مِنَ الْعَامَّةِ قَالَ: کُنْتُ أُجَالِسُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَلَا وَ اللَّهِ مَا رَأَیْتُ مَجْلِساً أَنْبَلَ مِنْ مَجَالِسِهِ قَالَ: فَقَالَ لِی ذَاتَ یَوْمٍ: «مِنْ أَیْنَ تَخْرُجُ الْعَطْسَةُ؟» فَقُلْتُ: مِنَ الْأَنْفِ. فَقَالَ لِی: «أَصَبْتَ الْخَطَأَ.» فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ مِنْ أَیْنَ تَخْرُجُ؟ فَقَالَ: «مِنْ جَمِیعِ الْبَدَنِ کَمَا أَنَّ النُّطْفَةَ تَخْرُجُ مِنْ جَمِیعِ الْبَدَنِ وَ مَخْرَجُهَا مِنَ الْإِحْلِیلِ.» ثُمَّ قَالَ: «أَ مَا رَأَیْتَ الْإِنْسَانَ إِذَا عَطَسَ نُفِضَ أَعْضَاؤُهُ وَ صَاحِبُ الْعَطْسَةِ یَأْمَنُ الْمَوْتَ سَبْعَةَ أَیَّامٍ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۵۷

 

یکی از اصحاب از مردی از عامه (اهل‌سنت) نقل کرده است:

من در جلسات امام صادق (علیه‌السلام) شرکت می‌کردم و به خدا قسم، جلسه‌ای گران‌مایه‌تر از جلسات ایشان ندیده‌ام.

روزی ایشان به من فرمودند:

«عطسه از کجا خارج می‌شود.»

عرض کردم:

از بینی.

فرمودند:

«اشتباه کردی.»

عرض کردم:

فدایتان شوم، پس از کجا خارج می‌شود.

فرمودند:

«از تمام (اعضای) بدن؛ همان‌طور که نطفه نیز از تمام بدن خارج می‌شود، هرچند محل خروج آن شکاف آلت مرد است.»

سپس فرمودند:

«مگر ندیده‌ای که انسان وقتی عطسه می‌کند، (تمام) اعضای بدنش تکان می‌خورد و عطسه‌کننده تا هفت روز از مرگ در امان است؟»

 

 

 

…عَنْ جَابِرٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: «نِعْمَ الشَّیْ‏ءُ الْعَطْسَةُ تَنْفَعُ فِی الْجَسَدِ وَ تُذَکِّرُ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.» قُلْتُ: إِنَّ عِنْدَنَا قَوْماً یَقُولُونَ لَیْسَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص فِی الْعَطْسَةِ نَصِیبٌ. فَقَالَ: «إِنْ کَانُوا کَاذِبِینَ فَلَا نَالَهُمْ شَفَاعَةُ مُحَمَّدٍ ص.»

 الکافی، ج۲، ص۶۵۴

 

از جابر بن یزید جُعفی نقل شده است:

امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند:

«چه خوب چیزی است عطسه؛ به بدن سود می‌رساند و خداوند (عزّوجلّ) را به یاد می‌آورد.»

عرض کردم:

گروهی از ما هستند که می‌گویند: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بهره‌ای از عطسه نداشتند (عطسه نمی‌کردند.)

حضرت فرمودند:

«اگر دروغ بگویند، شفاعت حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به ایشان نمی‌رسد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۰۳ ، ۰۸:۰۶
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: «إِذَا عَطَسَ الرَّجُلُ فَلْیَقُلِ: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ لَا شَرِیکَ لَهُ» وَ إِذَا سَمَّتَ الرَّجُلُ فَلْیَقُلْ: «یَرْحَمُکَ اللَّهُ» وَ إِذَا رَدَدْتَ فَلْیَقُلْ: «یَغْفِرُ اللَّهُ لَکَ وَ لَنَا» فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص سُئِلَ عَنْ آیَةٍ أَوْ شَیْ‏ءٍ فِیهِ ذِکْرُ اللَّهِ فَقَالَ: «کُلُّمَا ذُکِرَ اللَّهُ فِیهِ فَهُوَ حَسَنٌ.»»

 الکافی، ج۲، ص۶۵۵

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هرگاه مردی عطسه کرد، بگوید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ لَا شَرِیکَ لَهُ»

و هرگاه آن مرد این ذکر را گفت، به او گفته شود: «یَرْحَمُکَ اللَّهُ»

و هرگاه به آن مرد (عطسه‌کننده) پاسخ داده شد، بگوید: «یَغْفِرُ اللَّهُ لَکَ وَ لَنَا»

چراکه از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مورد یک آیه‌ای یا یک موضوعی که در آن «ذکر خداوند» بود، سؤال شد.

ایشان فرمودند: «هرآن‌چه که در آن خداوند ذکر شود، نیکو است.»»

 

 

 

…عَنْ سَعْدِ بْنِ أَبِی خَلَفٍ قَالَ: کَانَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِذَا عَطَسَ فَقِیلَ لَهُ: «یَرْحَمُکَ اللَّهُ» قَالَ: «یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَ یَرْحَمُکُمْ» وَ إِذَا عَطَسَ عِنْدَهُ إِنْسَانٌ قَالَ: «یَرْحَمُکَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ».

 الکافی، ج۲، ص۶۵۵

 

از سعد بن ابی‌خَلَف نقل شده است:

امام باقر (علیه‌السلام) وقتی عطسه می‌کردند، به ایشان گفته می‌شد: «یَرْحَمُکَ اللَّهُ».

ایشان نیز می‌فرمودند: «یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَ یَرْحَمُکُمْ».

همچنین وقتی انسانی نزد ایشان عطسه می‌کرد، می‌فرمودند: «یَرْحَمُکَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ».

 

 

 

…عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «عَطَسَ غُلَامٌ لَمْ یَبْلُغِ الْحُلُمَ عِنْدَ النَّبِیِّ ص فَقَالَ: «الْحَمْدُ لِلَّهِ» فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ ص: «بَارَکَ اللَّهُ فِیکَ».»

 الکافی، ج۲، ص۶۵۵

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«پسربچه‌ای که به سن بلوغ نرسیده بود، نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) عطسه کرد و گفت: «الْحَمْدُ لِلَّهِ».

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز به او فرمودند: «بَارَکَ اللَّهُ فِیکَ».»

 

 

 

…عَنْ مِسْمَعِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ قَالَ: عَطَسَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» ثُمَّ جَعَلَ إِصْبَعَهُ عَلَى أَنْفِهِ فَقَالَ: «رَغِمَ أَنْفِی لِلَّهِ رَغْماً دَاخِراً.»

 الکافی، ج۲، ص۶۵۵

 

از مِسمع بن عبدالملک نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام) عطسه کردند و فرمودند: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ»

بعد، انگشت خود را روی بینی‌شان گذاشتند و فرمودند: «رَغِمَ أَنْفِی لِلَّهِ رَغْماً دَاخِراً»؛ «بینی‌ام در برابر خداوند برخاک‌مالیده است، مالیده‌شدنی همراه با خواری.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۰۳ ، ۱۴:۲۱
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «إِذَا عَطَسَ الرَّجُلُ فَسَمِّتُوهُ وَ لَوْ کَانَ مِنْ وَرَاءِ جَزِیرَةٍ.» وَ فِی رِوَایَةٍ أُخْرَى: «وَ لَوْ مِنْ وَرَاءِ الْبَحْرِ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۵۳

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«هرگاه مردی عطسه کرد، نام خداوند را برایش ذکر کنید، حتی اگر از پشت جزیره‌ای باشد.»

در روایت دیگری، چنین نقل شده است:

«…، حتی اگر از پشت دریا باشد.»

 

 

 

…عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ یَزِیدَ وَ مُعَمَّرِ بْنِ أَبِی زِیَادٍ وَ ابْنِ رِئَابٍ قَالُوا: کُنَّا جُلُوساً عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِذْ عَطَسَ رَجُلٌ فَمَا رَدَّ عَلَیْهِ أَحَدٌ مِنَ الْقَوْمِ شَیْئاً حَتَّى ابْتَدَأَ هُوَ فَقَالَ: «سُبْحَانَ اللَّهِ أَلَّا سَمَّتُّمْ إِنَّ مِنْ حَقِّ الْمُسْلِمِ عَلَى الْمُسْلِمِ أَنْ یَعُودَهُ إِذَا اشْتَکَى وَ أَنْ یُجِیبَهُ إِذَا دَعَاهُ وَ أَنْ یَشْهَدَهُ إِذَا مَاتَ وَ أَنْ یُسَمِّتَهُ إِذَا عَطَسَ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۵۳

 

از سه نفر از اصحاب نقل شده است:

ما نزد امام صادق (علیه‌السلام) نشسته بودیم که مردی عطسه کرد، اما هیچ‌یک از حاضران در پاسخش چیزی نگفت، تا این‌که خودِ حضرت پاسخ دادند.

آن‌گاه فرمودند:

«سبحان‌الله! چرا برایش ذکری از خداوند نگفتید؟! به‌راستی که از جمله حقوق مسلمان بر مسلمان این است که:

- هرگاه دچار بیماری شد، او را عیادت کند،

- هرگاه او را (به کاری) خواند، اجابتش کند،

- هرگاه مُرد، بر جنازه‌اش حاضر شود

- و هرگاه عطسه کرد، نام خدا را برایش ذکر کند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۰۳ ، ۱۱:۵۰
ابوالفضل رهبر

 

…عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْعَبَّاسِ بْنِ الْحَرِیشِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی ع: «أَنَّ أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ لِأَبِی بَکْرٍ یَوْماً: ««لاٰ تَحْسَبَنَّ اَلَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ أَمْوٰاتاً بَلْ أَحْیٰاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ رَسُولُ اَللَّهِ مَاتَ شَهِیداً وَ اَللَّهِ لَیَأْتِیَنَّکَ فَأَیْقِنْ إِذَا جَاءَکَ فَإِنَّ اَلشَّیْطَانَ غَیْرُ مُتَخَیِّلٍ بِهِ.» فَأَخَذَ عَلِیٌّ بِیَدِ أَبِی بَکْرٍ فَأَرَاهُ اَلنَّبِیَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ لَهُ: یَا أَبَا بَکْرٍ آمِنْ بِعَلِیٍّ وَ بِأَحَدَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِهِ إِنَّهُمْ مِثْلِی إِلاَّ اَلنُّبُوَّةَ وَ تُبْ إِلَى اَللَّهِ مِمَّا فِی یَدِکَ فَإِنَّهُ لاَ حَقَّ لَکَ فِیهِ.»» قَالَ: «ثُمَّ ذَهَبَ فَلَمْ یُرَ.»

 الکافی، ج۱، ص۵۳۳

 

از امام جواد (علیه‌السلام) نقل شده است:

«روزی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به ابوبکر فرمودند:

««لاٰ تَحْسَبَنَّ اَلَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ أَمْوٰاتاً بَلْ أَحْیٰاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»[آل‌عمران:۱۶۹]؛ «هرگز گمان نکن کسانی که در راه خدا کشته شده‌اند، مردگانی هستند؛ خیر؛ آن‌ها زنده‌هایی هستند که نزد پروردگارشان به آن‌ها روزی داده می‌شود.»

(ای ابوبکر!) گواهی می‌دهم که حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) رسول خدا بود و شهید از دنیا رفت. به خدا قسم، پیامبر حتماً نزد تو می‌آید و هرگاه نزد تو آمد، یقین بدان (که خودِ اوست)؛ چراکه شیطان نمی‌تواند به‌صورت پیامبر به خیال در آید (ظاهر شود.)»

آن‌گاه امام علی (علیه‌السلام) دست ابوبکر را گرفت و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را به او نشان داد! پیامبر به ابوبکر گفت:

«ای ابوبکر! به علی و یازده نفر از فرزندانش ایمان بیاور. آن‌ها مثل من هستند، جزاین‌که نبوت ندارند و به‌خاطر چیزی که (غصب کرده‌ای و) در دست توست اما در آن حقی نداری (پیشوایی مسلمانان)، به درگاه خداوند توبه کن!»

بعد (از این فرمایش، روحِ) پیامبر رفت و دیگر دیده نشد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۰۳ ، ۲۰:۲۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«سُمَّ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَوْمَ خَیْبَرَ فَتَکَلَّمَ اَللَّحْمُ فَقَالَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ إِنِّی مَسْمُومٌ. قَالَ: فَقَالَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عِنْدَ مَوْتِهِ: «اَلْیَوْمَ قَطَّعَتْ مَطَایَایَ اَلْأُکْلَةُ اَلَّتِی أَکَلْتُ بِخَیْبَرَ وَ مَا مِنْ نَبِیٍّ وَ لاَ وَصِیٍّ إِلاَّ شَهِیدٌ.»»

 بصائر الدرجات، ج۱، ص۵۰۳

 

از امام صادق(علیه‌السلام) نقل شده است:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در روز (فتح) خیبر مسموم شدند. آن‌گاه آن گوشت [که پیامبر با آن مسموم شده بودند،] به سخن در آمد و گفت: ای رسول خدا! من آغشته به سم بودم.

(بعدها) پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هنگام وفاتشان فرمودند: «امروز، آن وعده غذای اهدایی که در (روز) خیبر خوردم، اثر کرد و هیچ پیامبری و هیچ وصی‌ای نیست، مگراین‌که شهید است.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۰۳ ، ۰۷:۱۵
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ رِبْعِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یُسَلِّمُ عَلَى النِّسَاءِ وَ یَرْدُدْنَ عَلَیْهِ السَّلَامَ وَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع یُسَلِّمُ عَلَى النِّسَاءِ وَ کَانَ یَکْرَهُ أَنْ یُسَلِّمَ عَلَى الشَّابَّةِ مِنْهُنَّ وَ یَقُولُ: «أَتَخَوَّفُ أَنْ یُعْجِبَنِی صَوْتُهَا فَیَدْخُلَ عَلَیَّ أَکْثَرُ مِمَّا أَطْلُبُ مِنَ الْأَجْرِ.»»

 الکافی، ج۲، ص۶۴۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به زنان سلام می‌کردند و آنان نیز به ایشان جواب سلام می‌دادند.

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نیز به زنان سلام می‌کردند، اما خوش نداشتند که به زنان جوان سلام دهند.[۱]

ایشان می‌فرمودند: «نگرانم که صدای آن زن جوان، مرا به هیجان وادارد و به‌این‌واسطه بیش از ثوابی که قصدش را دارم، دچارِ (گناه) شوم.»»[۲]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] گویا مقصود حضرت «ابتدا به سلام» است، و الا جواب سلام که واجب است.

[۲] مقصودشان این است که ابتدا به سلام مستحب است و من برای اجر بردن و به‌دست آوردنِ حسنه، به آن مشتاقم. اما نگرانم نکند شنیدن صدای آن زن جوان مرا دچار گناهی کند که نه‌تنها آن اجر را ضایع کند، بلکه سیئه‌ای هم نصیبم کند؛ یعنی ضررش بیش از سودش باشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۰۳ ، ۲۱:۵۳
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

«إِنَّ أَعْرَابِیّاً مِنْ بَنِی تَمِیمٍ أَتَى النَّبِیَّ ص فَقَالَ لَهُ: أَوْصِنِی فَکَانَ مِمَّا أَوْصَاهُ: «تَحَبَّبْ إِلَى النَّاسِ یُحِبُّوکَ.»»

 الکافی، ج۲، ص۶۴۲

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«بادیه‌نشینی از بنی‌تمیم نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد و به ایشان عرض کرد:

به من توصیه(هایی) بفرمایید.

یکی از توصیه‌هایی که به او فرمودند این بود:

«به مردم مهربانی نما (اظهار محبت کن) تا تو را دوست بدارند.»»

 

 

 

…عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«التَّوَدُّدُ إِلَى النَّاسِ نِصْفُ الْعَقْلِ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۴۳

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«مهرورزی به مردم، نصف عقل است.»

 

 

 

…عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«مُجَامَلَةُ النَّاسِ ثُلُثُ الْعَقْلِ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۴۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«برخورد زیبا با مردم، یک‌سوّم عقل است.»

 

 

 

اما مقصود از «مهرورزی به مردم» چیست؟

مصادیقی از آن را ملاحظه بفرمایید…

 

 

 

…عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«ثَلَاثٌ یُصْفِینَ وُدَّ الْمَرْءِ لِأَخِیهِ الْمُسْلِمِ یَلْقَاهُ بِالْبِشْرِ إِذَا لَقِیَهُ وَ یُوَسِّعُ لَهُ فِی الْمَجْلِسِ إِذَا جَلَسَ إِلَیْهِ وَ یَدْعُوهُ بِأَحَبِّ الْأَسْمَاءِ إِلَیْهِ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۴۳

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«سه چیز است که «مهرورزیِ خالصانه‌ی انسان به برادر مسلمانش» محسوب می‌شود:

- هنگامی‌که با او دیدار می‌کند، با خوش‌رویی برخورد کند،

- وقتی در مجلسی پیش او می‌نشیند، برایش جا باز کند

- و او را با نامی که خود او بیشتر دوستش دارد، صدا زند.»[*]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] احتمالاً شما هم دوست یا قوم‌وخویشی دارید که به هر دلیلی از نام یا نام‌خانوادگی‌اش خوشش نمی‌آید یا دوست دارد او را با نام دیگری صدا بزنند.

بر اساس توصیه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، یکی از مصادیق مهربانی کردن با مردم و اظهار محبت به آنان (که نیمی از عقلانیت می‌باشد،) این است که آن‌ها را به همان نامی صدا بزنیم که خودش بیشتر دوست دارد.

گاهی ما از سر لجاجت، شیطنت یا عادت، دیگران را با نامی که خودش دوست ندارد، صدا می‌زنیم که خلاف عقل است.

أعاذنا اللهَ من شرور أنفسنا!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۰۳ ، ۲۰:۱۰
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی الزَّعْلَى قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«انْظُرُوا مَنْ تُحَادِثُونَ فَإِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَحَدٍ یَنْزِلُ بِهِ الْمَوْتُ إِلَّا مُثِّلَ لَهُ أَصْحَابُهُ إِلَى اللَّهِ إِنْ کَانُوا خِیَاراً فَخِیَاراً وَ إِنْ کَانُوا شِرَاراً فَشِرَاراً وَ لَیْسَ أَحَدٌ یَمُوتُ إِلَّا تَمَثَّلْتُ لَهُ عِنْدَ مَوْتِهِ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۳۸

 

از امیرالمؤمنین، از رسول خدا (صلوات‌الله علیهما) نقل شده است:

«دقت کنید با چه کسی هم‌سخن می‌شوید؛ زیرا هیچ‌کس نیست که مرگش فرا رسد، مگر این‌که هم‌نشینان او برایش ظاهر می‌شوند:

- اگر هم‌نشینانش خوب باشند، برایش خوب است

- و اگر هم‌نشینانش بد باشد، برایش بد می‌شود.

و هیچ‌کس نیست که بمیرد، مگراین‌که من هنگام مرگش بر او ظاهر خواهم شد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۰۳ ، ۱۱:۵۲
ابوالفضل رهبر

 

در مطلب پیشین عرض شد که: «قیلوله» خوابِ هنگام ظهر است. احتمال قوی‌تر این است که زمان آن، بعد از نماز ظهر تا اذان عصر است.

در این مطلب به یکی از فواید خوابیدن در این زمان اشاره شده است…

 

 

 

قالَ الصَّادِقُ ع:

«أَتَى أَعْرَابِیٌّ إِلَى النَّبِیِّ ص فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی کُنْتُ ذَکُوراً وَ إِنِّی صِرْتُ نَسِیّاً فَقَالَ: «أَ کُنْتَ تَقِیلُ؟» قَالَ: نَعَمْ. قَالَ: «وَ تَرَکْتَ ذَاکَ؟» قَالَ: نَعَمْ. قَالَ: «عُدْ فَعَادَ فَرَجَعَ إِلَیْهِ ذِهْنُهُ.»»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج۱، ص۵۰۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«یک اعرابی (بادیه‌نشین) نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد و عرض کرد:

ای رسول خدا! من قبلاً خوش‌حافظه بودم، اما حالا فراموش‌کار گشته‌ام.

پیامبر فرمودند:

«آیا قبلاً خواب قیلوله می‌کردی؟

عرض کرد:

بله.

فرمودند:

«و قیلوله را ترک کرده‌ای؟»

عرض کرد:

بله.

فرمودند:

«(به همان رویه‌ی سابق) بازگرد!»

آن مرد (به رویه‌ی سابق) بازگشت و حافظه‌اش برگشت.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۰۳ ، ۱۴:۲۸
ابوالفضل رهبر

 

روَى جَابِرٌ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: «إِنَّ إِبْلِیسَ إِنَّمَا یَبُثُّ جُنُودَ اللَّیْلِ مِنْ حِینِ تَغِیبُ الشَّمْسُ إِلَى مَغِیبِ الشَّفَقِ وَ یَبُثُّ جُنُودَ النَّهَارِ مِنْ حِینِ یَطْلُعُ الْفَجْرُ إِلَى مَطْلَعِ الشَّمْسِ.» وَ ذَکَرَ أَنَّ نَبِیَّ اللَّهِ ع کَانَ یَقُولُ: «أَکْثِرُوا ذِکْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی هَاتَیْنِ السَّاعَتَیْنِ وَ تَعَوَّذُوا بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ شَرِّ إِبْلِیسَ وَ جُنُودِهِ وَ عَوِّذُوا صِغَارَکُمْ فِی هَاتَیْنِ السَّاعَتَیْنِ فَإِنَّهُمَا سَاعَتَا غَفْلَةٍ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج۱، ص۵۰۱

 

از جابر بن یزید جُعفی نقل شده است:

امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند:

«به‌راستی که ابلیس از هنگام غروب خورشید تا هنگام ناپدید شدن شفق،[۱] لشگریان شب را، و از هنگام طلوع فجر[۲] تا هنگام طلوع خورشید، لشگریان روز را [در میان آدمیان] پراکنده می‌کند.»[۳]

همچنین امام باقر ذکر کردند که پیامبر خدا (صلوات‌الله‌علیهما) می‌فرمودند:

«در این دو ساعت،[۴] خداوند (عزّوجلّ) را بسیار "ذکر" (یاد) کنید و از شر ابلیس و لشگریانش به خداوند (عزّوجلّ) پناه ببرید

و در این دو ساعت، برای کودکان خردسال خود تعویذ[۵] کنید؛ چراکه این دو ساعت، ساعات "غفلت" هستند.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] «شفق» یا «حُمره‌ی مغربیه»، همان سرخی‌ای است که پس از غروب آفتاب در افق غربیِ آسمان منتشر می‌شود و به‌مرور کم می‌شود تا کاملاً از بین می‌رود. زمانِ از میان رفتن شفق، آغاز فضیلت نماز عشا یا اذان عشا است.

[۲] «طلوع فجر» یا «صبح صادق»، هنگامی است که نوری سفید در افق شرقیِ آسمان پراکنده می‌شود. این زمان، آغاز وقت اقامه نماز صبح یا اذان صبح است.

[۳] این دو زمان در شبانه‌روز زمان‌های مهم و بافضیلتی است که بسیار توصیه شده انسان مشغول «ذکرِ» خداوند باشد. شیاطین که کارشان «غفلتِ» بندگان است برای این دو زمان تدارکِ تمام‌عیاری می‌بینند.

[۴] مقصود، همان دو فاصله‌ی زمانی میان «طلوع فجر تا طلوع خورشید» و «غروب خورشید تا غروب شفق» است. فاصله زمانی نخست را «بین‌الطلوعین» و فاصله زمانی دوم را «غَسَق» گویند.

[۵] تعویذ، یعنی پناه بردن از شرّی به خداوند، به‌وسیله‌ی ذکر؛ دعا و قرآن و… دو سوره «ناس» و «فلق» که با «قل أعوذ» آغاز می‌شوند را «معوّذتین» گویند که قرائت آن‌ها در این مواقع و برای پناه بردن از شر شیاطین و وسوسه‌هایشان توصیه شده است.

 

 

 

مطلب مرتبط پیشین:

«علت خواندن ۵۱ رکعت نماز در روز چیست؟»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۰۳ ، ۱۷:۲۸
ابوالفضل رهبر

 

ما معمولاً مسجد را محلی برای صِرفِ عبادت می‌دانیم. بعضی مسجدی‌ها هم عبادات و ادعیه و اذکار خود را در مسجد انجام می‌دهند و در خانه خود کم‌تر به این امور می‌پردازند.

حدیث زیر و توضیحات بعدش، تا حدودی این کلیشه‌ی ذهنی را می‌شکند و کارکرد اصلی مسجد را چیز دیگری معرفی می‌کند. ملاحظه بفرمایید…

 

 

…عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

«إِنَّ الْمُؤْمِنَ مَجْلِسُهُ مَسْجِدُهُ وَ صَوْمَعَتُهُ بَیْتُهُ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۶۲

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«به‌راستی که مؤمن؛

مجلسش[۱] مسجدش است

و صومعه‌اش[۲] خانه‌اش.»

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] مجلس: نشست‌گاه، محل نشستن، محلی که افراد با هم می‌نشینند و پیرامون موضوعی گفت‌وگو می‌کنند.

[۲] صومعه: عبادت‌گاه، محل عبادت، بنایی که راهبان و عابدان مسیحی در خارج شهر می‌ساختند تا به آن خلوت روند و به عبادت بپردازند.

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

این فرمایش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مقابل سلوک عابدان مسیحی بیان شده است؛ ایشان به این مطلب تأکید دارند که مسلمانِ مؤمن در مسجد، برای صِرفِ عبادت نمی‌رود؛ بلکه مسجد محلی است که مؤمنان علاوه بر نماز جماعت (که خود عبادتی جمعی است نه فردی)، در آن می‌نشینند، گفتگویی می‌کنند، چیزی یاد می‌گیرند، انسی می‌گیرند، مشورتی می‌کنند، تصمیمی می‌گیرند و…

پیش‌تر در احادیثی که ذیل مطلبی با عنوان «مسجدی در خانه!» ذکر شده بود، اشاره شد که اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در خانه‌شان اتاقی جمع‌وجور و ساده را عبادت‌گاه شخصی خود قرار می‌دادند، عبادات فردی خود را آن‌جا انجام می‌دادند و دیگران را نیز به این کار توصیه می‌فرمودند.

از بعضی روایات نیز چنین برداشت می‌شود که پیامبر و اهل‌بیت (صلوات‌الله‌علیهم) نمازهای نافله روز و شب خود را در خانه می‌خواندند و برای خواندن نمازهای واجب به مسجد می‌رفتند و در جماعت شرکت می‌کردند.

روایت الهام‌بخش دیگری که در این رابطه می‌توان به آن اشاره کرد، روایت مشهوری که در کتب اهل‌سنت (مثل: سنن‌ابن‌ماجة، ج۱، ص۸۳) ذکر شده است؛ این‌که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) وارد مسجد شدند و با دو گروه مواجه گشتند؛ یک گروه به دعا مشغول بودند و گروه دیگر به علم‌آموزی. ایشان گروه دوم را برتر دانستند و در جمع آنان حاضر شدند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۰۳ ، ۱۰:۴۲
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی بَصِیرٍ، قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلاَمُ) یَقُولُ:

«أَرْسَلَ عُثْمَانُ إِلَى أَبِی ذَرٍّ مَوْلَیَیْنِ لَهُ وَ مَعَهُمَا مِائَتَا دِینَارٍ، فَقَالَ لَهُمَا: اِنْطَلِقَا بِهَا إِلَى أَبِی ذَرٍّ فَقُولا لَهُ: عُثْمَانُ یُقْرِئُکَ اَلسَّلاَمَ وَ هُوَ یَقُولُ لَکَ: هَذِهِ مِائَتَا دِینَارٍ فَاسْتَعِنْ بِهَا عَلَى مَا نَابَکَ، فَقَالَ أَبُو ذَرٍّ: هَلْ أَعْطَى أَحَداً مِنَ اَلْمُسْلِمِینَ مِثْلَ مَا أَعْطَانِی؟ قَالاَ: لاَ. قَالَ: فَإِنَّمَا أَنَا رَجُلٌ مِنَ اَلْمُسْلِمِینَ قَالاَ لَهُ: إِنَّهُ یَقُولُ: هَذَا مِنْ صُلْبِ مَالِی وَ بِاللَّهِ اَلَّذِی لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ مَا خَالَطَهَا حَرَامٌ وَ لاَ بَعَثْتُ بِهَا إِلَیْکَ إِلاَّ مِنْ حَلاَلٍ. فَقَالَ: لاَ حَاجَةَ لِی فِیهَا وَ قَدْ أَصْبَحْتُ یَوْمِی هَذَا وَ أَنَا مِنْ أَغْنَى اَلنَّاسِ. فَقَالاَ لَهُ: عَافَاکَ اَللَّهُ وَ أَصْلَحَکَ! مَا نَرَى فِی بَیْتِکَ قَلِیلاً وَ لاَ کَثِیراً مِمَّا یُسْتَمْتَعُ بِهِ فَقَالَ: بَلَى تَحْتَ هَذِهِ اَلْإِکَافِ اَلَّتِی تَرَوْنَ رَغِیفَا شَعِیرٍ قَدْ أُتِیَ عَلَیْهِمَا أَیَّامٌ فَمَا أَصْنَعُ بِهَذِهِ اَلدَّنَانِیرِ، لاَ وَ اَللَّهِ حَتَّى یَعْلَمَ اَللَّهُ أَنِّی لاَ أَقْدِرُ عَلَى قَلِیلٍ وَ لاَ کَثِیرٍ، وَ قَدْ أَصْبَحْتُ غَنِیّاً بِوَلاَیَةِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (عَلَیْهِ السَّلاَمُ) وَ عِتْرَتِهِ اَلْهَادِینَ اَلْمَهْدِیِّینَ اَلرَّاضِینَ اَلْمَرْضِیِّینَ اَلَّذِینَ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ، وَ کَذَلِکَ سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) یَقُولُ: «فَإِنَّهُ لَقَبِیحٌ بِالشَّیْخِ أَنْ یَکُونَ کَذَّاباً»، فَرَدَّاهَا عَلَیْهِ وَ أَعْلَمَاهُ أَنَّهُ لاَ حَاجَةَ لِی فِیهَا وَ لاَ فِیمَا عِنْدَهُ، حَتَّى أَلْقَى اَللَّهَ رَبِّی فَیَکُونَ هُوَ اَلْحَاکِمُ فِیمَا بَیْنِی وَ بَیْنَهُ.»

 اختیارمعرفةالرجال(رجال‌الکشی)، ج۱، ص۲۷

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«عثمان دو نفر از غلامان خود را به‌همراه دویست دینار (سکه طلا) نزد ابوذر فرستاد و به آن‌دو گفت: این‌ها را نزد ابوذر ببرید و به او بگویید: عثمان به تو سلام می‌رساند و می‌گوید: "این، دویست دینار است. از آن برای مخارجی که برایت پیش می‌آید کمک بگیر."

[وقتی آن را به ابوذر دادند،] ابوذر گفت: آیا همین مقدار پولی که به من داده را به احدی از مسلمانان هم داده است؟

گفتند: خیر.

ابوذر گفت: من هم یکی از مسلمانان هستم.

آن‌دو به ابوذر گفتند: عثمان می‌گوید: این پول، از اصل مالِ [شخصیِ] خودم است و به خدایی که هیچ خدایی جز او نیست، مال حرامی با آن مخلوط نشده و هرچه برایت فرستاده‌ام از حلال است.

ابوذر گفت: من به آن نیازی ندارم. امروز را در حالی صبح کردم که از بی‌نیازترین مردم بودم.

آن‌دو به او گفتند: خدا به تو صحت و سلامتی دهد! ما در خانه‌ی تو چیزی - نه کم و نه زیاد - نمی‌بینیم که از آن بهره‌ای ببری!

ابوذر گفت: زیر این پالان، دو چانه خمیر نان جو است که چند روز است آن‌جاست. حال مرا با این دینارها چه کار؟! نه به خدا قسم، نمی‌گیرم؛ تا خداوند بداند که من بر کم و زیاد توانایی ندارم.

[این‌که گفتم امروز را صبح کردم درحالی‌که بی‌نیازترین مردم بودم؛] امروز را صبح کردم، درحالی‌که [از دیگران] بی‌نیاز بودم؛ با ولایت علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) و ولایت خاندان او که هدایت‌گرِ (مخلوقات) و هدایت‌شده (توسط خدا) و راضی (از خدا) و مورد رضایت (نزد خدا) هستند؛ همان‌ها که به‌سوی حق هدایت می‌کنند و به‌حق عدالت می‌ورزند.

همچنین از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شنیدم که می‌فرمودند: «به‌راستی برای یک پیرمرد خیلی زشت است که دروغ‌گو باشد.» [اشاره به دروغ عثمان]

پس این پول را به عثمان برگردانید و به او بفهمانید که من نیازی به این پول و تمام ثروتی که نزد اوست ندارم، تا زمانی که پروردگارم را ملاقات کنم و اوست که میان من و او قضاوت خواهد کرد.»

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۰۳ ، ۰۷:۴۷
ابوالفضل رهبر

 

زید شحام (قصّاب)، از اصحاب اهل‌بیت و راویان حدیث بوده که اهل کوفه بوده و به سنت سایر اصحاب هرچندوقت‌یک‌بار از کوفه به مدینه می‌آمده و با رعایت ملاحظات امنیتی (که به‌دلیل حساسیت بنی‌امیه و بنی‌عباس نسبت به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) حاکم شده بوده) نزد ایشان حاضر می‌شده و مدتی از خرمن علم و معرفت ایشان خوشه‌ای می‌چیده و به میان شیعیان کوفه بازمی‌گشته و ره‌آورد سفرش را (با رعایت ملاحظات محرمانگی) به جامعه شیعی کوفه منتقل می‌کرده.

وی یکی از توصیه‌های امام جعفر صادق (علیه‌السلام) را خطاب به شیعیان کوفه چنین نقل کرده است…

 

…عَنْ أَبِی أُسَامَةَ زَیْدٍ اَلشَّحَّامِ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:

«اِقْرَأْ عَلَى مَنْ تَرَى أَنَّهُ یُطِیعُنِی مِنْهُمْ وَ یَأْخُذُ بِقَوْلِیَ اَلسَّلاَمَ وَ أُوصِیکُمْ بِتَقْوَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اَلْوَرَعِ فِی دِینِکُمْ وَ اَلاِجْتِهَادِ لِلَّهِ وَ صِدْقِ اَلْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ اَلْأَمَانَةِ وَ طُولِ اَلسُّجُودِ وَ حُسْنِ اَلْجِوَارِ فَبِهَذَا جَاءَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَدُّوا اَلْأَمَانَةَ إِلَى مَنِ اِئْتَمَنَکُمْ عَلَیْهَا بَرّاً أَوْ فَاجِراً فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ کَانَ یَأْمُرُ بِأَدَاءِ اَلْخَیْطِ وَ اَلْمِخْیَطِ صِلُوا عَشَائِرَکُمْ وَ اِشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ فَإِنَّ اَلرَّجُلَ مِنْکُمْ إِذَا وَرِعَ فِی دِینِهِ وَ صَدَقَ اَلْحَدِیثَ وَ أَدَّى اَلْأَمَانَةَ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ اَلنَّاسِ قِیلَ هَذَا جَعْفَرِیٌّ فَیَسُرُّنِی ذَلِکَ وَ یَدْخُلُ عَلَیَّ مِنْهُ اَلسُّرُورُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ وَ إِذَا کَانَ عَلَى غَیْرِ ذَلِکَ دَخَلَ عَلَیَّ بَلاَؤُهُ وَ عَارُهُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ فَوَ اَللَّهِ لَحَدَّثَنِی أَبِی عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّ اَلرَّجُلَ کَانَ یَکُونُ فِی اَلْقَبِیلَةِ مِنْ شِیعَةِ عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَیَکُونُ زَیْنَهَا آدَاهُمْ لِلْأَمَانَةِ وَ أَقْضَاهُمْ لِلْحُقُوقِ وَ أَصْدَقَهُمْ لِلْحَدِیثِ إِلَیْهِ وَصَایَاهُمْ وَ وَدَائِعُهُمْ تُسْأَلُ اَلْعَشِیرَةُ عَنْهُ فَتَقُولُ مَنْ مِثْلُ فُلاَنٍ إِنَّهُ لآَدَانَا لِلْأَمَانَةِ وَ أَصْدَقُنَا لِلْحَدِیثِ.»

 الکافی، ج۲، ص۶۳۶

 

از زید شحّام نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمودند:

«[وقتی به کوفه بازگشتی،] هرکس را دیدی که از من پیروی می‌کرد و به دستوراتم عمل می‌کرد، سلام مرا به او برسان و [به آن‌ها بگو:]

من شما را توصیه می‌کنم به تقوای خداوند (عزّوجلّ) و ورع (پرهیزکاری) در دینتان و به‌کارگیری تمام توانتان برای خدا و راست‌گویی و امانت‌داری و طولانی کردن سجده و خوب همسایگی کردن؛ چراکه حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای همین آمده است (مبعوث شده است.)

امانت را به کسی که شما را نسبت به آن امانت امین شمرده (به شما اعتماد کرده)، واسپارید؛ چرا که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) همواره دستور می‌دادند که [حتی] نخ و سوزنِ (امانت‌گرفته‌شده) را پس دهید.

با خویشاوندان خود پیوند (صله رحم) داشته باشید و [وقتی مردند، برای تشییع‌جنازه] بر جنازه‌هایشان حاضر شوید و از بیمارانشان عیادت کنید و حقوقشان را ادا کنید؛

زیرا اگر یکی از شما (شیعیان) در دینش ورع (پرهیزکاری) داشته باشد و راست‌گفتار باشد و ادای امانت کند و با مردم خوش‌اخلاق باشد، گفته می‌شود: «این مرد «جعفری» (پیروِ جعفر بن محمد) است.» و این، مرا خوش‌حال می‌کند و از این کار، شادی بر (قلبِ) من وارد می‌شود و گفته می‌شود: «این، ادب جعفر (بن محمد) است.»

اما اگر غیر از این باشد [یعنی اگر پرهیزکار و راست‌گفتار و امانت‌دار و خوش‌اخلاق نباشد]، بلا و شرمساریِ این رفتار بر من وارد می‌شود و گفته می‌شود: «این، ادب جعفر (بن محمد) است.»

به خدا قسم، پدرم (امام باقر علیه‌السلام) برای من روایت کرد که مردی از شیعیان امام علی (علیه‌السلام) در قبیله‌ای زندگی می‌کرد. او زینت آن قبیله بود؛ امانت‌دارترین مردم آن قبیله بود، حقوق دیگران را بیش‌تر از دیگران رعایت می‌کرد، در سخن گفتن با دیگران راست‌گوترین بود و مردم وصیت‌ها و ودیعه‌های خود را به او می‌سپردند. وقتی از خویشاوندانش درباره او سؤال می‌شد، می‌گفتند: کسی مثل فلانی نیست؛ به‌راستی که او امانت‌دارترین و راست‌گوترین ماست.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۰۳ ، ۱۰:۴۲
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ قَالا خَطَبَنَا رَسُولُ اللَّهِ ص قَبْلَ وَفَاتِهِ وَ هِیَ آخِرُ خُطْبَةٍ خَطَبَهَا بِالْمَدِینَةِ حَتَّى لَحِقَ بِاللَّهِ تَعَالَى‏…

«…وَ مَنْ صَافَحَ امْرَأَةً حَرَاماً جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَغْلُولًا ثُمَّ یُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّارِ وَ مَنْ فَاکَهَ امْرَأَةً لَا یَمْلِکُهَا حُبِسَ بِکُلِّ کَلِمَةٍ کَلَّمَهَا فِی الدُّنْیَا أَلْفَ عَامٍ فِی النَّارِ وَ الْمَرْأَةُ إِذَا طَاوَعَتِ الرَّجُلَ فَالْتَزَمَهَا حَرَاماً أَوْ قَبَّلَهَا أَوْ بَاشَرَهَا حَرَاماً أَوْ فَاکَهَهَا وَ أَصَابَ مِنْهَا فَاحِشَةً فَعَلَیْهَا مِنَ الْوِزْرِ مَا عَلَى الرَّجُلِ فَإِنْ غَلَبَهَا عَلَى نَفْسِهَا کَانَ عَلَى الرَّجُلِ وِزْرُهَا…»

 ثواب‌الأعمال‌وعقاب‌الأعمال، ص۲۸۴

 

نقل شده است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در آخرین سخنرانی‌ای پیش از رحلتشان در شهر مدینه ایراد فرمودند، در ضمن نکات متعدد و مهمی که خطاب به مسلمانان گوشزد کردند، فرمودند:

«…و هرکس با زن نامحرمی دست دهد، در روز قیامت در حالی وارد [صحرای محشر] می‌شود که در غُل و زنجیر است. بعد هم به او دستور داده می‌شود که وارد آتش شود.

و هرکس با زن نامحرمی لطیفه‌گویی کند، در ازای هر کلمه‌ای که در دنیا گفته، هزار سال در آتشِ (جهنم) زندانی خواهد بود.

زن نیز اگر با مرد همراهی کند و آن مرد او را به‌حرام در آغوش گیرد یا او را ببوسد یا او را به‌حرام لمس کند یا با او لطیفه‌گویی کند و از آن زن کار زشتی سر زند، همان عقوبتی که برای مرد است، برای زن نیز خواهد بود.

اما اگر مرد به‌زور بر او تسلط یابد، عقوبتش [فقط] برای مرد خواهد بود…»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۵:۳۵
ابوالفضل رهبر