…عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع یَقُولُ: «لَا یَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الْإِیمَانِ حَتَّى یَعْلَمَ أَنَّ مَا أَصَابَهُ لَمْ یَکُنْ لِیُخْطِئَهُ وَ أَنَّ مَا أَخْطَأَهُ لَمْ یَکُنْ لِیُصِیبَهُ وَ أَنَّ الضَّارَّ النَّافِعَ هُوَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ.»»
الکافی، ج۲، ص۵۸
از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است: «امیرالمؤمنین (علیهالسلام) همواره میفرمودند:
«هیچ بندهای طعم ایمان را نمیچشد، تا وقتی که بداند:
- آنچه برایش رخ میدهد، نمیشد که به او نرسد
- و آنچه برایش رخ نمیدهد، نمیشد که به او برسد
- و تنها خداوند (عزّوجلّ) است که زیانرسان و سودبخش است.»»
حال، سیره امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را نیز ملاحظه بفرمایید...
…عَنْ زَیْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: «أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ص جَلَسَ إِلَى حَائِطٍ مَائِلٍ یَقْضِی بَیْنَ النَّاسِ فَقَالَ بَعْضُهُمْ: لَا تَقْعُدْ تَحْتَ هَذَا الْحَائِطِ فَإِنَّهُ مُعْوِرٌ. فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ص: «حَرَسَ امْرَأً أَجَلُهُ.» فَلَمَّا قَامَ سَقَطَ الْحَائِطُ.» قَالَ: «وَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع مِمَّا یَفْعَلُ هَذَا وَ أَشْبَاهَهُ وَ هَذَا الْیَقِینُ.»
الکافی، ج۲، ص۵۸
از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است:
«امیرالمؤمنین (علیهالسلام) کنار دیوار کجی نشسته بودند و میان مردم داوری میکردند.
یکی از آنان به ایشان عرض کرد: زیر این دیوار ننشینید؛ این دیوار خراب است.
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمودند: «اجلِ هرکس، از او پاسداری میکند.»
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) از کسانی بودند که چنین کارهایی میکردند و این، «یقین»[۱] است.»
…عَنْ سَعِیدِ بْنِ قَیْسٍ الْهَمْدَانِیِّ قَالَ: نَظَرْتُ یَوْماً فِی الْحَرْبِ إِلَى رَجُلٍ عَلَیْهِ ثَوْبَانِ فَحَرَّکْتُ فَرَسِی فَإِذَا هُوَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقُلْتُ: یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فِی مِثْلِ هَذَا الْمَوْضِعِ؟! فَقَالَ: «نَعَمْ یَا سَعِیدَ بْنَ قَیْسٍ! إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ عَبْدٍ إِلَّا وَ لَهُ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ وَ وَاقِیَةٌ مَعَهُ مَلَکَانِ یَحْفَظَانِهِ مِنْ أَنْ یَسْقُطَ مِنْ رَأْسِ جَبَلٍ أَوْ یَقَعَ فِی بِئْرٍ فَإِذَا نَزَلَ الْقَضَاءُ خَلَّیَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ کُلِّ شَیْءٍ.»
الکافی، ج۲، ص۵۹
از سعید بن قیس همْدانی نقل شده است:
روزی، در میانهی جنگ چشمم به مردی افتاد که [زره نپوشیده بود و فقط] دو پیراهن به تن داشت! (بهسویش) حرکت کردم تا ببینم کیست. ناگهان دیدم امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است.
عرض کردم: ای امیر مؤمنان! در چنین موقعیتی (چنین پوششی دارید؟)
حضرت فرمودند:
«بله، ای سعید بن قیس! بهراستی هیچ بندهای نیست مگراینکه از جانب خداوند، همراه او محافظ و نگهداری گماشته شده است؛
دو فرشتهای که از او محافظت میکنند تا از نوک کوهی سقوط نکند یا در قعر چاهی نیفتد.
هرگاه قضاء[۲] نازل شود، میان او و هر چیز دیگری خالی میشود.»[۳]
…عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْعَرْزَمِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «کَانَ قَنْبَرٌ غُلَامُ عَلِیٍّ یُحِبُّ عَلِیّاً ع حُبّاً شَدِیداً فَإِذَا خَرَجَ عَلِیٌّ ص خَرَجَ عَلَى أَثَرِهِ بِالسَّیْفِ فَرَآهُ ذَاتَ لَیْلَةٍ فَقَالَ: «یَا قَنْبَرُ مَا لَکَ؟» فَقَالَ: جِئْتُ لِأَمْشِیَ خَلْفَکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ. قَالَ: «وَیْحَکَ أَ مِنْ أَهْلِ السَّمَاءِ تَحْرُسُنِی أَوْ مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ؟» فَقَالَ: لَا بَلْ مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ. فَقَالَ: «إِنَّ أَهْلَ الْأَرْضِ لَا یَسْتَطِیعُونَ لِی شَیْئاً إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ مِنَ السَّمَاءِ فَارْجِعْ!» فَرَجَعَ.»
الکافی، ج۲، ص۵۹
از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است:
«قنبر، غلام امام علی (علیهالسلام)، ایشان را بهشدت دوست میداشت. وقتی امام علی (صلواتاللهعلیه) بیرون میرفتند، با شمشیر بهدنبال ایشان میرفت.
یک شب امیرالمؤمنین (علیهالسلام) او را دیدند و فرمودند: «قنبر! (اینجا) چه میکنی؟»
قنبر عرض کرد: آمدهام تا پشت شما راه بروم (و از شما محافظت کنم.)
حضرت فرمودند: «وای بر تو! میخواهی مرا از اهل آسمان پاسداری کنی یا از اهل زمین؟»
عرض کرد: نه؛ از اهل زمین.
آنگاه حضرت فرمودند: «اهل زمین، جز به اذن خداوند که از آسمان میآید، نمیتوانند آسیبی به من رسانند. پس (به خانه) برگرد!»
قنبر نیز بازگشت.»
پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ
[۱] یقین به اینکه خداوند «فعّال لما یشاء» است و تقدیر هرکس، معیّن و اجلش مشخص است؛ همان که در حدیث نخست ذکر فرمودند.
[۲] قضاء، مرحلهای از بهوقوعپیوستنِ حوادث است که در آن خداوند به وقوع حادثهای حکم میفرماید و این حکم نهایی خواهد بود. حال، وقتی قضا نازل شود، آن حادثه بلافاصله رخ خواهد داد. هرچند در کلام اهلبیت (علیهمالسلام) استثنائاتی نیز ذکر شده است و قضا، ممکن است پیش از نزول بر بنده، تغییر یابد؛ بهعنوان مثال: «إِنَّ اَلدُّعَاءَ یَرُدُّ اَلْقَضَاءَ.»؛ «دعا، قضا را [پیش از نزول، به آسمان] بازمیگرداند.» (الکافی، ج۲، ص۴۶۹)
[۳] یعنی تمام موانعی که میان آن بنده و خطرات در کمینش هستند، کنار میروند تا بنده در آغوش آن خطرات و حوادث قرار گیرد.