قال امیر المؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام):
«إِنْ لَمْ تَکُنْ حَلِیماً فَتَحَلَّمْ فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ إِلَّا أَوْشَکَ أَنْ یَکُونَ مِنْهُم.»
نهجالبلاغة، ص۵۰۶، الحکمة۲۰۷
امیرالمؤمنین علیبنابیطالب (روحیلهالفداء) فرمودهاند:
«اگر بردبار نیستی، خود را به بردباری وادار، زیرا کم اتفاق میافتد کسی خود را شبیه گروهی کند، مگرآنکه بهزودی از آنها شود.»
پانوشتـــــــــــــــــــــــــــ
[1] این حکمت نغز را میتوان در موارد دیگری نیز به کار بست؛ هرگاه قصد داریم یک «صفت» را در خود بپرورانیم و تثبیت کنیم (اصطلاحاً آن را «ملکه نفس» گردانیم)، کافی است «رفتار» کسی که دارای آن صفت هست را انجام دهیم. به این ترتیب کمکم آن صفت از مرتبه ظاهر عبور میکند و به باطن راه مییابد.
[3] سازوکار این فرآیند، اینگونه است که «صفات نفسانی» و «رفتار ظاهری» رابطه و تأثیری متقابل دارند؛ وقتی صفتی در نفس حاضر باشد، در ظاهر نیز رفتاری متناسب با آن صفت، از انسان صادر میشود و بالعکس، وقتی رفتاری از انسان صادر میشود، به مرور، صفت متناسب با آن رفتار در نفس راسخ میگردد.
[3] دلیل اهمیت «سبک زندگی» نیز همین نکته است؛ سبک زندگی (که عبارت است از «رفتار» و «سلوک» انسانها در زندگی) - چه خوب باشد و چه بد - در مرتبه ظاهر باقی نمیماند و کمکم «صفتی» متناسب با آن رفتار در نفس شکل میگیرد و به تَبَع، آثار آن صفت نیز جاری میگردد.
[4] پیشتر نیز در حدیثی با عنوان «سبک زندگیمان چگونه نباشد؟»، از امام صادق (علیهالسلام) ذکر شدهبود که اگر انسان مانند دشمنان خدا لباس بپوشد، غذا بخورد و رفتار کند، «دشمن خدا» خواهد بود! نعوذ بالله...