دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۲۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «توبه» ثبت شده است

 

ابوحمزه ثمالی از امام سجاد (علیه‌السلام) نقل کرده‌است که فرمودند:

 

«مردی با خانواده‌اش به سفری دریایی رفت. کشتی شکست و از میان مسافران، تنها همسر آن مرد نجات یافت. آن زن بر تخته‌ای از تخته‌های کشتی سوار شد تا این‌که به جزیره‌ای از جزیره‌های دریا رسید.

در آن جزیره مردی بود که (دزد دریایی بود و) راه‌زنی می‌کرد و تمام پرده‌های حرمت الهی را دریده بود. از همه جا بی‌خبر، زن را دید که بالای سرش ایستاده.

 

به زن گفت: «انسانی یا جن؟»

زن گفت: «انسان.»

 

با او کلمه‌ای حرف نزد، تا این‌که مانند مردی که بر همسرش می‌نشیند، بر او نشست. وقتی قصد (تجاوز به) زن را نمود، زن مضطرب شد.

 

به زن گفت: «چرا مضطرب شدی؟»

زن گفت: «از او می‌ترسم.» و با دستش به آسمان اشاره کرد.

مرد گفت: «آیا تاکنون چنین‌کاری کرده‌ای؟»

زن گفت: «نه، به عزتش قسم.»

مرد گفت: «تو از او چنین می‌ترسی، درحالی‌که تابه‌حال چنین‌کاری نکرده‌ای و (حال نیز) من تو را مجبور به این کار می‌کنم! به خدا قسم، من به این ترس سزاوارترم و بیش از تو مستحق این ترسم.»

 

آن‌گاه برخواست و چیزی نگفت و نزد خانواده‌اش بازگشت و تمام همّ و غمش توبه و بازگشت (به سوی خداوند) بود.

روزی که در راهی می‌رفت، با راهبی هم‌مسیر شد. آفتاب، سخت بر آن‌ها می‌تابید.

 

راهب به مرد جوان (دزد توبه‌کار) گفت: «از خداوند بخواه تا با ابری بر ما سایه افکند.»

جوان گفت: «نزد پروردگارم کار نیکی از خود سراغ ندارم که جرأت کنم از او چیزی بخواهم.»

راهب گفت: «پس من دعا می‌کنم و تو آمین بگو.»

جوان گفت: «باشد.»

 

راهب شروع به دعا کرد و جوان آمین می‌گفت. چیزی نگذشت که ابری بر آن‌دو سایه انداخت. آن‌ها ساعاتی از روز را زیر آن ابر راه رفتند، تا این‌که مسیر، دو تا شد و جوان خواست از یک طرف برود و راهب از طرفی دیگر. در این‌هنگام، ابر با جوان هم‌راه شد.

 

راهب گفت: «تو از من بهتری. به خاطر تو آن دعا مستجاب شد، نه به خاطر من. داستانت چیست؟»

جوان، ماجرای آن زن را برای راهب تعریف کرد.

راهب گفت: «از آن‌جهت که داخل در «خوف» (ترس از خداوند) شدی، آمرزیده شدی. پس مراقب باش که در آینده چگونه خواهی‌بود.»»

 

 الکافی، ج‏۲، ص۷۰

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۱:۰۸
ابوالفضل رهبر

 

مسعدة بن زیاد گوید: نزد امام صادق (علیه‌السلام) بودم که مردی به ایشان عرض کرد:

پدر و مادرم به فدایتان، من وقتی وارد دستشویی خانه‌ام می‌شوم، همسایگانی دارم که کنیزانی دارند که آواز می‌خوانند و عود[1] می‌نوازند. گاهی نشستن (در دستشویی) را طولانی می‌کنم تا به صدایشان گوش دهم.

حضرت فرمودند:
«این کار را نکن.»

آن مرد گفت:
به خدا قسم، من نزد آن‌ها نمی‌روم (و در مجلسشان شرکت نمی‌کنم)، بلکه فقط صدایش را با گوشم می‌شنوم.

امام صادق (علیه‌السلام) به او فرمودند:
«خدا تو را حفظ کند، مگر نشنیده‌ای که خداوند (عزّوجلّ) می‌فرماید:
«إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً»؛ «به‌راستی که گوش و چشم و قلب، همه‌شان مورد سؤال قرار می‌گیرند»؟»[2]

آن مرد گفت:
آری به خدا قسم، گویا این آیه قرآن را تاکنون از هیچ عرب و عجمی نشنیده‌بودم. إن‌شاءالله دیگر این کار را تکرار نمی‌کنم و از خداوند طلب عفو می‌کنم.

امام صادق (علیه‌السلام) به او فرمودند:
«برخیز، غسل کن و هرقدر به دلت افتاد، نماز بخوان،[3] که تو گناهی بزرگ مرتکب می‌شده‌ای و چه بد وضعی داشتی، اگر با این حال می‌مُردی. خداوند را حمد کن (که به اشتباهت پی بردی) و به‌خاطر هرآن‌چه ناخوشایندِ اوست، به درگاهش توبه کن. چراکه خداوند فقط از زشتی‌ها بدش می‌آید. هرکاری اهلی دارد، تو زشتی‌ها را به اهلش واگذار.»[4]

 الکافی، ج‏۶، ص۴۳۲

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــ
[1] عود، بربط یا رود، ساز قدیمی ایرانی و از رده سازهای زهیِ زخمه‌ای است.

[2] سوره إسراء، آیه۳۶.

[3] مقصود این است که آن‌قدر نماز بخواند که احساس کند توبه‌اش پذیرفته شده‌است.

[4] متأسفانه در فرهنگ ما، چیزی که حتی گوش دادن به آن هم، این‌چنین نهی شده‌است، زشتی‌اش تا حد زیادی از بین رفته‌است و با عناوینی زیبا و توجیهاتی فریبنده، بزک شده‌است. نعوذ بالله...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۶ ، ۲۲:۴۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَلِیِّ بْنِ رِئَابٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ مٰا أَصٰابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِمٰا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ» أَ رَأَیْتَ مَا أَصَابَ عَلِیّاً وَ أَهْلَ بَیْتِهِ عَلَیْهِمُ اَلسَّلاَمُ مِنْ بَعْدِهِ هُوَ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَ هُمْ أَهْلُ بَیْتِ طَهَارَةٍ مَعْصُومُونَ؟! فَقَالَ: «إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ کَانَ یَتُوبُ إِلَى اَللَّهِ وَ یَسْتَغْفِرُهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ مِائَةَ مَرَّةٍ مِنْ غَیْرِ ذَنْبٍ إِنَّ اَللَّهَ یَخُصُّ أَوْلِیَاءَهُ بِالْمَصَائِبِ لِیَأْجُرَهُمْ عَلَیْهَا مِنْ غَیْرِ ذَنْبٍ.»

 الکافی، ج۲، ص۴۵۰

 

از علی بن رئاب نقل شده است:

درباره سخن خداوند (عزّوجلّ) «وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ‏» [الشوری:۳۰]؛ «هر مصیبتی به شما می‌رسد، به‌خاطر اعمالی است که خود انجام داده‌اید» از امام صادق (علیه‌السلام) سؤال کردم که آیا مصیبت‌هایی که به حضرت علی و اهل‌بیتش (علیهم‌السلام) وارد شده است هم به خاطر اعمالی است که خود انجام داده‌اند؟ در حالی که آنان اهل‌بیت طهارت هستند و معصوم‌اند؟!

حضرت فرمودند:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در هر روز و شبی، ۱۰۰ مرتبه، بدون این‌که گناهی مرتکب شده باشد، به سوی خدا توبه می‌کرد و استغفار می‌فرمود.

همانا خداوند دوستانش را، مخصوصاً، به مصیبت‌ها گرفتار می‌کند، تا به آنان اجر دهد، بی آن که گناهی کرده باشند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۲ ، ۰۵:۰۲
ابوالفضل رهبر