شیخ صدوق از حسن بن احمد کتابنویس نقل کردهاست:
در سال وفات «شیخ علی بن محمد سَمُری» (قدّساللهروحه)[1] در شهر بغداد بودم و چند روز پیش از وفاتش نزد او حاضر شدم.
یک «توقیع»[2] (از جانب امام زمان عجلاللهتعالیفرجه) به مردم صادر شد که در آن نوشته شدهبود:
«بسم الله الرحمن الرحیم
ای علی بن محمد سَمُری! خداوند اجر برادرانت را در (عزای) تو بزرگ گرداند، چراکه تو در شش روز آینده از دنیا خواهی رفت. پس کارهایت را جمعوجور کن و به هیچکس برای جانشینیات وصیت نکن،[3] چراکه غیبت دوم (غیبت کبری) آغاز شدهاست.
پس ظهور انجام نمیشود، مگر با اجازه خداوند (عزّوجلّ) و این اتفاق هم وقتی میافتد که مدتی طولانی بگذرد و قلبها سخت شوند و زمین از بیعدالتی سرشار گردد.
به زودی شیعیانی ادعای مشاهده میکنند. بدان هرکس قبل از خروج سفیانی و (شنیده شدن) صیحه، ادعای مشاهده کند، دروغگو و افترازننده است.[4]
و لا حول و لا قوة الا بالله.»
(حسن بن احمد کتابنویس) گوید:
ما از این توقیع نسخهبرداری کردیم و از نزد علی بن محمد سَمُری رفتیم. وقتی روز ششم رسید، نزد او برگشتیم و او را در حال احتضار یافتیم.
به او گفتهشد: پس از تو، وصیّات کیست؟
گفت: «خدا را امری است که خود رسانندهی آن است.»
علی بن محمد سَمُری (رضیاللهعنه) درگذشت و این آخرین کلامی بود که از او شنیده شد.
کمالالدینوتمامالنعمة، ج۲، ص۵۱۶
پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] چهارمین و آخرین نائب خاص امام زمان (عجلاللهتعالیفرجه) که در نیمه شعبان ۳۲۹هـ ق رحلت کرد.
[2] توقیع: نامهای رسمی که دارای مهر و امضاء باشد.
[3] طبق سنت گذشتگان و دستور اسلام، افراد پیش از مرگ خود، فردی را برمیگزینند تا برخی مسئولیتهای آنها را پس از مرگشان عهدهدار شود. به این کار «وصیت» و به شخصی که به جانشینی برگزیده میشود، «وصیّ» گفته میشود.
[4] مقصود از «مشاهده امام زمان»، «ادعای ظهور حضرت و مشاهده علنی و عمومی ایشان» است. استاد گرانقدرم حجتالاسلام محمود کریمیان در مقالهای با عنوان «اعتبارسنجی و فقهالحدیث آخرین توقیع» به این مسئله پرداختهاند که شما را به مطالعهی نتیجهگیری و متن کامل آن دعوت میکنم.
** ** ** ** **
مقاله «اعتبارسنجی و فقهالحدیث آخرین توقیع»؛ محمود کریمیان، مجله حدیث حوزه، شماره۱۰، بهار و تابستان۱۳۹۴
در بخش «نتیجهگیری» این مقاله آمدهاست:
«بخشی از آخرین توقیع منسوب به امام مهدی (عج) چنین است: «سَیَأْتِی شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ کَاذِبٌ مُفْتَرٍ».
در معنای این عبارت احتمالهایی مطرح شدهاست و بر اساس برخی از احتمالات دیدار با آن حضرت در دوران غیبت کبری انکار میشود. این احتمالات عبارتاند از:
1- تکذیب ادعای نیابت خاص در دوران غیبت کبری،
2- تکذیب ادعای ملاقات حضرت، همراه با شناخت وی به عنوان امام عصر (عج)،
3- تکذیب ادعای ملاقات علنی با حضرت در دوران غیبت کبری،
4- تکذیب مدعیِ ملاقات از طرف دیگران، خواه مدعی راست بگوید یا دروغ،
5- تکذیب ادعای ظهور حضرت (عج) و مشاهده علنی و عمومی وی.
قرائن و شواهد بیشتری برای پذیرش احتمال اخیر در معنای توقیع وجود دارد، بنابراین بهعنوان قویترین احتمال، پذیرفته و تقویت شد.
مهمترین این قرائن و شواهد، مطرح شدن دو علامت از علائم ظهور در این بخش از توقیع است.
بر این اساس، به نظر میرسد توقیع مذکور در پی رد امکان ملاقات با امام عصر (عج) در دوران غیبت کبری نیست و ممکن است در این دوران ملاقات با آن حضرت برای برخی افراد رخ دادهباشد که البته اثبات آن نیاز به قرائن و شواهد اطمنانآور دارد و اصل بر عدم آن است.»
متن کامل مقاله را از اینجا دانلود کنید.