دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۳۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جهنم» ثبت شده است

 

…رَوَى اَلْأَصْبَغُ بْنُ نُبَاتَةَ عَنْ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ:

«یَظْهَرُ فِی آخِرِ اَلزَّمَانِ وَ اِقْتِرَابِ اَلسَّاعَةِ - وَ هُوَ شَرُّ اَلْأَزْمِنَةِ - نِسْوَةٌ کَاشِفَاتٌ عَارِیَاتٌ مُتَبَرِّجَاتٌ، مِنَ اَلدِّینِ دَاخِلاَتٌ فِی اَلْفِتَنِ، مَائِلاَتٌ إِلَى اَلشَّهَوَاتِ، مُسْرِعَاتٌ إِلَى اَللَّذَّاتِ، مُسْتَحِلاَّتٌ لِلْمُحَرَّمَاتِ، فِی جَهَنَّمَ خَالِدَات.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج۳، ص۳۹۰

 

از اصبغ بن نُباته نقل شده است: شنیدم که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمودند:

«در آخرالزمان و زمانی که قیامت نزدیک می‌شود - که این زمان، بدترینِ زمان‌هاست - زنانی ظهور و بروز می‌یابند که کشف‌کننده [موهایشان] و برهنه‌کننده [بدن‌هایشان] هستند و با آرایش و زیورآلاتشان جلب توجه می‌کنند.

آنان از دین خارج می‌شوند و به فتنه‌ها داخل می‌گردند، به شهوات گرایش پیدا می‌کنند، با سرعت به سوی لذت‌ها(ی مادی) می‌روند، محرّمات را حلال می‌شمارند و در جهنم جاودان خواهند بود.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۰۳ ، ۱۳:۵۴
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ مِنْهَالٍ اَلْقَصَّابِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «مَنْ قَرَأَ اَلْقُرْآنَ وَ هُوَ شَابٌّ مُؤْمِنٌ اِخْتَلَطَ اَلْقُرْآنُ بِلَحْمِهِ وَ دَمِهِ وَ جَعَلَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَعَ اَلسَّفَرَةِ اَلْکِرَامِ اَلْبَرَرَةِ وَ کَانَ اَلْقُرْآنُ حَجِیزاً عَنْهُ یَوْمَ اَلْقِیَامَةِ یَقُولُ: «یَا رَبِّ إِنَّ کُلَّ عَامِلٍ قَدْ أَصَابَ أَجْرَ عَمَلِهِ غَیْرَ عَامِلِی فَبَلِّغْ بِهِ أَکْرَمَ عَطَایَاکَ.»» قَالَ: «فَیَکْسُوهُ اَللَّهُ اَلْعَزِیزُ اَلْجَبَّارُ حُلَّتَیْنِ مِنْ حُلَلِ اَلْجَنَّةِ وَ یُوضَعُ عَلَى رَأْسِهِ تَاجُ اَلْکَرَامَةِ ثُمَّ یُقَالُ لَهُ: «هَلْ أَرْضَیْنَاکَ فِیهِ؟» فَیَقُولُ اَلْقُرْآنُ: «یَا رَبِّ قَدْ کُنْتُ أَرْغَبُ لَهُ فِیمَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْ هَذَا.» فَیُعْطَى اَلْأَمْنَ بِیَمِینِهِ وَ اَلْخُلْدَ بِیَسَارِهِ ثُمَّ یَدْخُلُ اَلْجَنَّةَ فَیُقَالُ لَهُ: «اِقْرَأْ وَ اِصْعَدْ دَرَجَةً.» ثُمَّ یُقَالُ لَهُ: «هَلْ بَلَّغْنَا بِهِ وَ أَرْضَیْنَاکَ؟» فَیَقُولُ: «نَعَمْ.»» قَالَ: «وَ مَنْ قَرَأَهُ کَثِیراً وَ تَعَاهَدَهُ بِمَشَقَّةٍ مِنْ شِدَّةِ حِفْظِهِ أَعْطَاهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَجْرَ هَذَا مَرَّتَیْنِ.»

 الکافی، ج‏۲، ص۶۰۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هرکس درحالی‌که جوان و مؤمن است، قرآن بخواند [و به آن عمل کند]، قرآن با گوشت و خونش آمیخته می‌شود و خداوند او را با سفیران (فرشتگانِ) بزرگوار و نیک‌رفتار همراه می‌کند و قرآن در روز قیامت او را (از آتش جهنم) حفظ می‌کند؛

می‌گوید: «پروردگارا! هرکس عملی داشت، پاداش عملش به او رسید، به‌جز کسی که به من عمل کرده است. پس کریمانه‌ترین عطایایت را به او برسان.»

خداوندِ عزیزِ جبّار، دو جامه از جامه‌های بهشتی به او می‌پوشاند و تاج کرامت بر سرش می‌نهد و بعد می‌فرماید: «آیا در مورد پاداش او (قاری و عامل به قرآن) راضی‌ات کردیم؟»

قرآن می‌گوید: «پروردگارا! من مایل بودم پاداش او بیش از این باشد.»

آن‌گاه [سندِ] در امان بودن (از جهنم) به دست راستش داده می‌شود و [سندِ] جاودانه شدن (در بهشت) به دست چپش داده می‌شود. بعد وارد بهشت می‌شود و به او خطاب می‌شود: «قرآن بخوان و درجه‌ات را (در بهشت) ارتقاء ببخش.» بعد خطاب به قرآن گفته می‌شود: «آیا پاداش (مناسب)اش به او رسید و از ما راضی شدی؟»

قرآن می‌گوید: «آری.»

هرکس که زیاد قرآن بخواند و علی‌رغم دشواریِ حفظ (نگهداریِ) قرآن، با سختی فراوان، با قرآن هم‌پیمان شود، خداوند (عزّوجلّ) پاداش این کار را دو بار به او خواهد داد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۰۲ ، ۱۲:۱۲
ابوالفضل رهبر

 

حفظ احترام و شخصیت متربی، از واجبات کار یک مربی است. یکی از عوامل شکستن حرمت متربی، این است که کار زشت یا اشتباهش نزد دیگران آشکار شود.

به‌همین‌خاطر است که مربی باید تا جایی که ممکن است، از «اصل تغافل» استفاده کند تا پرده حرمت میان او و متربی‌اش دریده نشود.

وای به حال مربی‌ای که نه‌تنها خود را به ندانستن و نفهمیدن نزند، بلکه کار زشت یا اشتباه متربی‌اش را بر سر دست گیرد و برای دیگران هم بیان نماید.

این‌جاست که گویا جای متهم و شاکی عوض می‌شود؛ متهم تبرئه می‌گردد و شاکی مجرم می‌شود...

 

 

 

…عَنِ اَلصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ:

«مَنِ‏ اطَّلَعَ‏ مِنْ‏ مُؤْمِنٍ‏ عَلَى ذَنْبٍ أَوْ سَیِّئَةٍ فَأَفْشَى ذَلِکَ عَلَیْهِ وَ لَمْ یَکْتُمْهَا وَ لَمْ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ لَهُ کَانَ عِنْدَ اللَّهِ کَعَامِلِهَا وَ عَلَیْهِ وِزْرُ ذَلِکَ الَّذِی أَفْشَاهُ عَلَیْهِ وَ کَانَ مَغْفُوراً لِعَامِلِهَا وَ کَانَ عِقَابُهُ مَا أَفْشَى عَلَیْهِ فِی الدُّنْیَا مَسْتُورٌ عَلَیْهِ فِی الْآخِرَةِ ثُمَّ یَجِدُ اللَّهَ أَکْرَمَ مِنْ أَنْ یُثَنِّیَ عَلَیْهِ عِقَاباً فِی الْآخِرَةِ.»

 الإختصاص، ص۳۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هرکس به گناه یا کار بد مؤمنی آگاه شود و آن را برملا سازد، پنهانش ننماید و برای آن شخص از خداوند طلب آمرزش نکند، نزد خداوند مانند همان‌کسی است که آن کار را انجام داده است و گناه همان‌کاری که برملا ساخته است، بر گردنش خواهد بود.

کسی که آن کار را انجام داده، آمرزیده می‌شود و مجازاتش این است که کارش در دنیا برملا شده. کار او در آخرت پنهان خواهد شد و خداوند را بزرگوارتر از این خواهد یافت که مجدداً در آخرت مجازاتش نماید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۰۲ ، ۰۸:۴۹
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اَلْحَارِثِ اَلْأَعْوَرِ عَنْ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ:

«لَا یَصْلُحُ مِنَ الْکَذِبِ جِدٌّ وَ لَا هَزْلٌ وَ لَا أَنْ یَعِدَ أَحَدُکُمْ صَبِیَّهُ ثُمَّ لَا یَفِیَ لَهُ إِنَ‏ الْکَذِبَ‏ یَهْدِی‏ إِلَى‏ الْفُجُورِ وَ الْفُجُورَ یَهْدِی إِلَى النَّارِ.»

 الأمالی(للصدوق)، ص۴۱۹

 

از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است:

«دروغ گفتن درست نیست؛ چه جدی باشد و چه شوخی و چه این‌که یکی از شما به کودکش وعده‌ای دهد و به آن وفا نکند.

دروغ، (انسان را) به فجور (انحراف زیاد و ناگهانی) هدایت می‌کند و فجور (او را) به آتش هدایت می‌نماید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۰۲ ، ۱۱:۱۶
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ أَبِی اَلْأَسْوَدِ قَالَ: قَدِمْتُ اَلرَّبَذَةَ فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِی ذَرٍّ جُنْدَبِ بْنِ جُنَادَةَ فَحَدَّثَنِی أَبُو ذَرٍّ قَالَ: دَخَلْتُ ذَاتَ یَوْمٍ فِی صَدْرِ نَهَارِهِ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی مَسْجِدِهِ فَلَمْ أَرَ فِی اَلْمَسْجِدِ أَحَداً مِنَ اَلنَّاسِ إِلاَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ إِلَى جَانِبِهِ جَالِسٌ، فَاغْتَنَمْتُ خَلْوَةَ اَلْمَسْجِدِ فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اَللَّهِ! بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی، أَوْصِنِی بِوَصِیَّةٍ یَنْفَعُنِی اَللَّهُ بِهَا. فَقَالَ: «…یَا أَبَا ذَرٍّ! یَطَّلِعُ قَوْمٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ إِلَى قَوْمٍ مِنْ أَهْلِ النَّارِ فَیَقُولُونَ: مَا أَدْخَلَکُمُ النَّارَ وَ إِنَّمَا دَخَلْنَا الْجَنَّةَ بِفَضْلِ تَأْدِیبِکُمْ وَ تَعْلِیمِکُمْ! فَیَقُولُونَ: إِنَّا کُنَّا نَأْمُرُکُمْ‏ بِالْخَیْرِ وَ لَا نَفْعَلُهُ…»

 الأمالی(للطوسی)، ص۵۲۷

 

از ابوذر نقل شده است که روزی در مسجدالنبی خدمت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) رسیدم، درحالی‌که هیچ‌کس در مسجد نبود و امیرالمومنین (علیه‌السلام) در کنار السلام نشسته بود. خلوتی مسجد را غنیمت شمردم و به پیامبر عرض کردم:

ای رسول خدا! پدر و مادرم به فدایتان، مرا توصیه‌ای فرمایید که خداوند به واسطه‌اش به من سود رساند.

ایشان فرمودند:

«…ای ابوذر! گروهی از اهل بهشت بر گروهی از اهل جهنم وارد می‌شوند و می‌گویند: چه‌چیز موجب شد وارد آتش شوید، درحالی‌که ما فقط به فضلِ تربیت و تعلیمِ شما بود که به بهشت وارد شدیم؟!

پاسخ می‌دهند: ما شما را به خوبی‌ها دستور می‌دادیم، اما خودمان آن‌ها را انجام نمی‌دادیم…»[*]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] آن‌چه ذکر شد، تنها یک فراز از وصیت طولانی‌ای است که ابوالأسود از ابوذر نقل کرده است.

در مطلب بعد به فرازی دیگر از این وصیت ارزشمند اشاره خواهد شد، ان‌شاءالله.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۰۲ ، ۰۹:۲۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: إِنَ‏ لِی‏ أَهْلَ‏ بَیْتٍ‏ وَ هُمْ‏ یَسْمَعُونَ‏ مِنِّی أَ فَأَدْعُوهُمْ إِلَى هَذَا الْأَمْرِ؟ فَقَالَ: «نَعَمْ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ فِی کِتَابِهِ: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ»

 الکافی، ج‏۲، ص۲۱۱

 

از سلیمان بن خالد نقل شده است:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

خانواده‌ای دارم که به حرفم گوش می‌دهند. آیا آنان را به این امر (ولایت اهل‌بیت) دعوت نمایم؟

حضرت فرمودند:

«بله، خداوند (عزّوجلّ) در کتابش می‌فرماید:

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ.» [تحریم:۶]

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! خودتان و خانواده‌تان را از آتشی که هیزمش مردمان و سنگ‌ها هستند، باز دارید.»»

 

 

 

جابِرٌ قَالَ: سَمِعْتُهُ یَقُولُ: «دَخَلَ عَلَى أَبِی عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ رَجُلٌ، فَقَالَ: رَحِمَکَ اَللَّهُ أُحَدِّثُ أَهْلِی؟ قَالَ: «نَعَمْ، إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى یَقُولُ: «یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ نٰاراً وَقُودُهَا اَلنّٰاسُ وَ اَلْحِجٰارَةُ» وَ قَالَ: «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاٰةِ وَ اِصْطَبِرْ عَلَیْهٰا».»»

 الأصول‌الستةعشر، ص۷۰

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«مردی نزد پدرم (امام باقر علیه‌السلام) آمد و عرض کرد:

خداوند شما را رحمت کند، آیا برای خانواده‌ام حدیث بخوانم؟

ایشان فرمودند:

«بله؛ خداوند می‌فرماید:

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ.» [تحریم:۶]

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! خودتان و خانواده‌تان را از آتشی که هیزمش مردمان و سنگ‌ها هستند، باز دارید.»»

و نیز فرموده است:

«وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها» [طه:۱۳۲]

«خانواده‌ات را به نماز امر کن و بر آن صبر و پافشاری نما.»»»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

مطلب مرتبط پیشین:

«توضیحی پیرامون یک وظیفه سنگین نسبت به خانواده»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۰۱ ، ۱۲:۰۴
ابوالفضل رهبر

 

…عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«إِنَ‏ خَیْرَ مَا وَرَّثَ‏ الْآبَاءُ لِأَبْنَائِهِمُ الْأَدَبُ لَا الْمَالُ فَإِنَّ الْمَالَ یَذْهَبُ وَ الْأَدَبَ یَبْقَى‏.»

 الکافی، ج‏۸، ص۱۵۰

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«بهترین چیزی که پدران برای پسرانشان به ارث می‌گذارند، ادب است، نه مال؛

چراکه مال از بین می‌رود ولی ادب باقی می‌ماند.»

 

 

 

…عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ أَنَّهُ قَالَ:

«لَا یَزَالُ‏ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ‏ یُورِثُ‏ أَهْلَ بَیْتِهِ الْعِلْمَ وَ الْأَدَبَ الصَّالِحَ حَتَّى یُدْخِلَهُمُ الْجَنَّةَ جَمِیعاً حَتَّى لَا یَفْقِدَ مِنْهُمْ صَغِیراً وَ لَا کَبِیراً وَ لَا خَادِماً وَ لَا جَاراً وَ لَا یَزَالُ الْعَبْدُ الْعَاصِی یُورِثُ أَهْلَ بَیْتِهِ الْأَدَبَ السَّیِّئَ حَتَّى یُدْخِلَهُمُ النَّارَ جَمِیعاً حَتَّى لَا یَفْقِدَ فِیهَا مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ صَغِیراً وَ لَا کَبِیراً وَ لَا خَادِماً وَ لَا جَاراً.»

 دعائم‌الإسلام، ج۱، ص۸۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«همواره بنده‌ی مؤمن برای اهالی خانه‌اش «علم» و «ادب نیکو» به ارث می‌گذارد، تا همه‌شان را وارد بهشت کند و هیچ‌یک را رها نکند؛ نه کوچک را، نه بزرگ را، نه خادم را و نه همسایه را

و همواره بنده‌ی نافرمان برای اهالی خانه‌اش «ادب زشت» به ارث می‌گذارد، تا همه‌شان را وارد آتش کند و هیچ‌یک را رها نکند؛ نه کوچک را، نه بزرگ را، نه خادم را و نه همسایه را.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

ادب، میراث ماندگاری است که انسان برای خانواده و اطرافیانش به جا می‌گذارد.

این میراث، تیغی است دولبه؛ ممکن است پربرکت باشد و سبب سربلندی انسان در دنیا و آخرت باشد و ممکن است شوم باشد و تا چند نسل پس از او به جا بماند و عقوبتش او را نیز دچار سازد.

انسان درصورتی می‌تواند «علم» و «ادب نیکو» را برای دیگران به ارث بگذارد که ابتدا خود، به زیور «علم» و «ادب» آراسته باشد؛ تا این دارایی‌های گران‌بها، در چشمان اهالی خانه‌اش بدرخشند و بر دل‌هایشان بنشینند.

اما این کافی نیست. انسان باید علاوه بر این‌که خود اهل علم و ادب است، به تعلیم و تأدیب اهالی خانه نیز اهتمام ورزد و برای این‌کار برنامه عملی داشته باشد. و الّا، بوده‌اند افرادی که خود را به‌خوبی به علم و ادب آراسته‌اند، اما پس از خود، خانواده و فرزندانی ناشایسته به یادگار گذاشته‌اند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۰۱ ، ۰۸:۴۲
ابوالفضل رهبر

 

از شدت عذابی که برای بعضی کارها در نظر گرفته شده، می‌توان به میزان زشتی و آثار مخرب آن‌ها پی برد.

در دو حدیث زیر به یکی از این کارهای زشت و مخرّب که ممکن است در حق کودکی انجام شود، اشاره شده است.

 

 

 

…عَنْ عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فِی حَدِیثِ اَلْأَرْبَعِمِائَةِ قَالَ:

«مَنْ‏ سَقَى‏ صَبِیّاً مُسْکِراً وَ هُوَ لَا یَعْقِلُ حَبَسَهُ اللَّهُ فِی طِینَةِ خَبَالٍ حَتَّى یَأْتِیَ مِمَّا فَعَلَ بِمَخْرَجٍ.»

 تحف‌العقول، ص۱۲۳

 

از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است که در ضمن حدیث معروف اربعمائه[۱] فرموده‌اند:

«هرکس به کودک نابالغی که عقلش نمی‌رسد،[۲] چیز مست‌کننده‌ای بنوشاند، خداوند او را تا وقتی که برای کارش عذری آورد، در لجن‌زارِ (دوزخ) حبس می‌کند.»

 

 

 

…عَنْ عَجْلاَنَ أَبِی صَالِحٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ اَلْمَوْلُودُ یُولَدُ فَنَسْقِیهِ مِنَ اَلْخَمْرِ فَقَالَ:

«مَنْ سَقَى مَوْلُوداً خَمْراً أَوْ قَالَ مُسْکِراً سَقَاهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ اَلْحَمِیمِ وَ إِنْ غَفَرَ لَهُ.»

 الکافی، ج‏۶، ص۳۹۷

 

عجلان ابوصالح گوید:

از امام صادق (علیه‌السلام) درباره نوزادی که به او شراب خورانده می‌شود، سؤال کردم.[۳]

حضرت فرمودند:

«هرکس به نوزادی شرابِ (مست‌کننده) بنوشاند، خداوند (عزّوجلّ) از حمیم (آب داغ جوشان جهنم) به او می‌نوشاند، حتی اگر او را آمرزیده باشد.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] حدیثی مشتمل بر چهارصد نکته مهم که حضرت در یک جلسه به یارانشان آموختند و فرمودند که رعایت این نکات موجب سلامتِ دین و دنیای هر مسلمان است.

[۲] مقصود، کودکی است که نمی‌فهمد شراب چیست، چه آثاری دارد و خوردنش حرام است.

[۳] گویا در آن روزگار برای تقویت یا مداوای کودک تازه متولد شده، به او شراب می‌نوشانده‌اند!

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

مسأله‌ای که در این روایت اشاره شد، شاید غریب و دور از ذهن باشد، اما بد نیست توجه داشته باشید که ظاهراً برای تهیه بعضی داروها و مواد غذایی، از مواد مست‌کننده یا موادی که خوردنشان حرام است استفاده می‌شود که والدین باید در این رابطه دقت کافی داشته باشند.

البته در این مسأله فقهی، ظرایفی مطرح است که بیان آن در این مقال نمی‌گنجد و لازم است هرکس به فتوای مرجع تقلید خود عمل کند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۰۱ ، ۱۰:۲۲
ابوالفضل رهبر

 

…عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«کَانَ لِعَلِیٍّ ع بَیْتٌ لَیْسَ فِیهِ شَیْ‏ءٌ إِلَّا فِرَاشٌ وَ سَیْفٌ وَ مُصْحَفٌ وَ کَانَ یُصَلِّی فِیهِ.»

 المحاسن، ج‏۲، ص۶۱۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«امام علی (علیه‌السلام) اتاقی داشتند که چیزی (وسیله‌ای) در آن نبود، به‌جز یک زیرانداز، یک شمشیر و یک قرآن. ایشان در آن اتاق نماز می‌خواندند.»

 

 

 

…عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ قَالَ:

«کَانَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلَامُ قَدِ اتَّخَذَ بَیْتاً فِی دَارِهِ، لَیْسَ بِالْکَبِیرِ وَ لَا بِالصَّغِیرِ، وَ کَانَ إِذَا أَرَادَ أَنْ یُصَلِّیَ مِنْ آخِرِ اللَّیْلِ أَخَذَ مَعَهُ صَبِیّاً لَا یَحْتَشِمُ مِنْهُ، ثُمَّ یَذْهَبُ مَعَهُ إِلَى ذَلِکَ الْبَیْتِ فَیُصَلِّی»

 قرب‌الإسناد، ص۱۶۱

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«امام علی (علیه‌السلام) اتاقی در خانه‌شان که نه بزرگ بود و نه کوچک را اختیار کرده بودند و هرگاه در آخر شب قصد نماز می‌کردند، کودکی که از ایشان خجالت نکشد را با خود همراه می‌کردند و با او به آن اتاق (نمازخانه) می‌رفتند و نماز می‌خواندند.»[*]

 

 

 

…عَنْ مِسْمَعٍ قَالَ: کَتَبَ إِلَیَّ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:

«إِنِّی أُحِبُّ لَکَ أَنْ تَتَّخِذَ فِی دَارِکَ مَسْجِداً فِی بَعْضِ بُیُوتِکَ ثُمَّ تَلْبَسَ ثَوْبَیْنِ طِمْرَیْنِ غَلِیظَیْنِ ثُمَّ تَسْأَلَ اللَّهَ أَنْ یُعْتِقَکَ مِنَ النَّارِ وَ أَنْ یُدْخِلَکَ الْجَنَّةَ وَ لَا تَتَکَلَّمَ بِکَلِمَةِ بَاطِلٍ وَ لَا بِکَلِمَةِ بَغْیٍ.»

 المحاسن، ج‏۲، ص۶۱۲

 

از مِسمَع بن عبدالملک نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام، در نامه‌ای) خطاب به من نوشتند:

«من دوست دارم که تو در یکی از اتاق‌های خانه‌ات مسجد (نمازخانه)ای اختیار کنی، سپس دو پیراهن کهنه، ضخیم و زبر بپوشی. آن‌گاه از خداوند بخواهی تو را از آتش رها سازد و به بهشت وارد نماید و (در آن اتاق) هیچ سخن بیهوده و هیچ سخن گناه‌آلودی نگویی.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] گویا علت این‌که حضرت کودکی را در عبادت‌گاهشان با خود همراه می‌کردند، کراهتِ «شب را به‌تنهایی صبح کردن در یک اتاق» است. در روایات متعددی، در خصوص خطر غلبه شیطان در چنین مواقعی هشدار داده شده است.

ان‌شاءالله در مطلب بعدی چند روایت در این خصوص ذکر خواهد شد.

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] شاید سرّ توصیه اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به ایجاد یک عبادت‌گاه یا نمازخانه‌ی خانگی، این باشد که انسان فارغ از هیاهوها و شلوغی‌های شبانه‌روزش و به‌دور چشم دیگران (که ممکن است از خلوص کارهایش بکاهد) ساعاتی را با توجه، به عبادت بپردازد.

چنان‌که از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«مَنْ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ فِی خَلَاءٍ لَا یَرَاهُ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمَلَائِکَةُ کَانَتْ لَهُ بَرَاءَةً مِنَ النَّار.» [مجموعة ورام، ج‏۱، ص۵]

«هرکس دو رکعت نماز در مکانی که خالی (از دیگران) باشد و او را جز خداوند (عزّوجلّ) و فرشتگان نبینند، بخواند، برای او (تضمینی مبنی بر) رهایی از آتش (جهنم) خواهد بود.»

[۲] در خانه‌ها و زندگی‌های امروزی، اختصاص یک اتاق جداگانه برای عبادت، برای کمتر کسی میسّر است. اما با توجه به غرض اهل‌بیت (علیهم‌السلام) از این توصیه، می‌توان در گوشه‌ای از خانه، جای دِنجی (ولو با پرده یا پارتیشن) فراهم نمود تا به دور از چشم دیگران و دور از آن‌چه موجب غفلت است، به عبادت پرداخت. باز هم اگر فراهم کردن چنین فضایی در خانه‌ای ممکن نبود، می‌توان ساعتی از شبانه‌روز که خانه خلوت است را به این امر اختصاص داد.

خداوند همه‌مان را موفق به پیروی از اهل‌بیت (علیهم‌السلام) و انجام عبادات خالصانه گرداند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۹:۱۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ دَاوُدَ اَلصَّرْمِیِّ قَالَ قَالَ أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:

«یَا دَاوُدُ إِنَّ اَلْحَرَامَ لاَ یَنْمِی وَ إِنْ نَمَى لاَ یُبَارَکُ لَهُ فِیهِ وَ مَا أَنْفَقَهُ لَمْ یُؤْجَرْ عَلَیْهِ وَ مَا خَلَّفَهُ کَانَ زَادَهُ إِلَى اَلنَّارِ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۲۵

 

از داود صَرمی نقل شده است:

امام هادی (علیه‌السلام) فرمودند:

«ای داود! به‌راستی که مال حرام، رشد نمی‌کند

و اگر رشد کند، برکت نخواهد داشت

و اگر آن را انفاق کند، اجری به او داده نمی‌شود

و هرچه از خود به‌جا گذارد، توشه‌اش به‌سوی آتش (جهنم) خواهد بود.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۰۰ ، ۱۳:۳۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: کُنْتُ قَاعِداً عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ ع عَلَى بَابِ دَارِهِ بِالْمَدِینَةِ فَنَظَرَ إِلَى النَّاسِ یَمُرُّونَ أَفْوَاجاً فَقَالَ لِبَعْضِ مَنْ عِنْدَهُ: «حَدَثَ بِالْمَدِینَةِ أَمْرٌ.» فَقَالَ: جُعِلْتُ فِدَاکَ وُلِّیَ الْمَدِینَةَ وَالٍ فَغَدَا النَّاسُ یُهَنِّئُونَهُ. فَقَالَ: «إِنَّ الرَّجُلَ لَیُغْدَى عَلَیْهِ بِالْأَمْرِ تَهَنَّأَ بِهِ وَ إِنَّهُ لَبَابٌ مِنْ أَبْوَابِ النَّارِ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۰۷

 

از محمد بن مسلم نقل شده است:

نزد امام باقر (علیه‌السلام)، کنار درب خانه‌شان در مدینه، نشسته بودم.

حضرت به مردم که گروه‌گروه عبور می‌کردند، نگاه کردند و به کسی که نزدشان بود، فرمودند:

«در مدینه اتفاقی افتاده است؟»

عرض کرد:

فدایتان شوم، برای مدینه حاکمی گماشته شده و مردم می‌روند تا به او تبریک بگویند.

حضرت فرمودند:

«به‌راستی که آن مرد (حاکم جدید)، مردم نزد او می‌روند تا به او تبریک بگویند، درحالی‌که او دری از درهای آتش (جهنم) است.»[*]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] مقصود این است که مردم با استقبال و حمایتشان از این حاکم، به سوی جهنم پیش می‌روند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۰۰ ، ۰۹:۰۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ زِیَادِ بْنِ أَبِی سَلَمَةَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی اَلْحَسَنِ مُوسَى عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ لِی: «یَا زِیَادُ إِنَّکَ لَتَعْمَلُ عَمَلَ اَلسُّلْطَانِ؟» قَالَ: قُلْتُ: أَجَلْ. قَالَ لِی: «وَ لِمَ؟» قُلْتُ: أَنَا رَجُلٌ لِی مُرُوءَةٌ وَ عَلَیَّ عِیَالٌ وَ لَیْسَ وَرَاءَ ظَهْرِی شَیْءٌ. فَقَالَ لِی: «یَا زِیَادُ لَأَنْ أَسْقُطَ مِنْ حَالِقٍ فَأَتَقَطَّعَ قِطْعَةً قِطْعَةً أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَتَوَلَّى لِأَحَدٍ مِنْهُمْ عَمَلاً أَوْ أَطَأَ بِسَاطَ أَحَدِهِمْ إِلاَّ لِمَا ذَا؟» قُلْتُ: لاَ أَدْرِی جُعِلْتُ فِدَاکَ. فَقَالَ: «إِلاَّ لِتَفْرِیجِ کُرْبَةٍ عَنْ مُؤْمِنٍ أَوْ فَکِّ أَسْرِهِ أَوْ قَضَاءِ دَیْنِهِ یَا زِیَادُ إِنَّ أَهْوَنَ مَا یَصْنَعُ اَللَّهُ بِمَنْ تَوَلَّى لَهُمْ عَمَلاً أَنْ یُضْرَبَ عَلَیْهِ سُرَادِقٌ مِنْ نَارٍ إِلَى أَنْ یَفْرُغَ اَللَّهُ مِنْ حِسَابِ اَلْخَلاَئِقِ یَا زِیَادُ فَإِنْ وُلِّیتَ شَیْئاً مِنْ أَعْمَالِهِمْ فَأَحْسِنْ إِلَى إِخْوَانِکَ فَوَاحِدَةٌ بِوَاحِدَةٍ وَ اَللَّهُ مِنْ وَرَاءِ ذَلِکَ...»

 الکافی، ج۵، ص۱۰۹

 

از زیاد بن ابی‌سلمه نقل شده است:

نزد امام کاظم (علیه‌السلام) رفتم. ایشان به من فرمودند:

«ای زیاد! تو کارهای حکومتی انجام می‌دهی.»

عرض کردم:

بله.

فرمودند:

«چرا؟»

عرض کردم:

من مردی جوانمرد[۱] و عیال‌وار هستم و (سرمایه‌ای به‌عنوان) پشتوانه هم ندارم.

حضرت فرمودند:

«ای زیاد! به‌راستی این‌که از کوه سقوط کنم و تکه‌تکه شوم، برای من دوست‌داشتنی‌تر از این است که برای یکی از آن‌ها (بنی‌عباس) کاری به‌عهده گیرم یا برایشان بساطی بگسترانم. [اگر گفتی] مگر این‌که چه؟»

عرض کردم:

نمی‌دانم، فدایتان شوم.

حضرت فرمودند:

«مگر برای این‌که (با این کار) گرفتاری مؤمنی را برطرف کنم یا مؤمنی را از اسارت رها کنم یا بدهی‌اش را بپردازم.

ای زیاد! به‌راستی آسان‌ترین کار (مجازاتی) که خداوند با کسی که کاری برای آن‌ها (بنی‌عباس) عهده‌دار شود، انجام می‌دهد، این است که او را، تا وقتی که از محاسبه‌ی [اعمالِ] مخلوقات فارغ شود، در خیمه‌ای از آتش نگه می‌دارد.

ای زیاد! اگر بخشی از کارهای آن‌ها را به‌عهده گرفتی، در مقابل تک‌تکِ کارهایت، به برادرانت نیکی کن.[۲] خداوند پشت آن است...»[۳]

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] مقصودش این است که انسانی بخشنده، دست‌ودل‌باز، دست‌گیر و سفره‌دار هستم.

[۲] مقصود این است که در مقابل هر قلم کاری که برای حکومت‌های ظالم انجام می‌دهی، یک کار نیک هم برای مؤمنان انجام بده.

[۳] مقصود این است که تو در واقع داری این کار را برای خداوند انجام می‌دهی و خداوند جبران خواهد کرد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۰۰ ، ۰۸:۲۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ یَحْیَى بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مُهَاجِرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: فُلَانٌ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ. فَقَالَ: «وَ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ.» قُلْتُ: یَسْأَلُونَکَ الدُّعَاءَ. فَقَالَ: «وَ مَا لَهُمْ؟» قُلْتُ: حَبَسَهُمْ أَبُو جَعْفَرٍ. فَقَالَ: «وَ مَا لَهُمْ وَ مَا لَهُ؟!» قُلْتُ: اسْتَعْمَلَهُمْ فَحَبَسَهُمْ. فَقَالَ: «وَ مَا لَهُمْ وَ مَا لَهُ؟! أَ لَمْ أَنْهَهُمْ؟! أَ لَمْ أَنْهَهُمْ؟! أَ لَمْ أَنْهَهُمْ؟! هُمُ النَّارُ! هُمُ النَّارُ! هُمُ النَّارُ!» قَالَ: ثُمَّ قَالَ: «اللَّهُمَّ اخْدَعْ عَنْهُمْ سُلْطَانَهُمْ.» قَالَ: فَانْصَرَفْتُ مِنْ مَکَّةَ فَسَأَلْتُ عَنْهُمْ فَإِذَا هُمْ قَدْ أُخْرِجُوا بَعْدَ هَذَا الْکَلَامِ بِثَلَاثَةِ أَیَّامٍ.

 الکافی، ج۵، ص۱۰۷

 

از ابراهیم بن مهاجر نقل شده است:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

فلانی و فلانی و فلانی به شما سلام رساندند.

حضرت فرمودند:

«و علیهم السلام.»

عرض کردم:

از شما درخواست دعا دارند.

فرمودند:

«چه مشکلی دارند؟»

عرض کردم:

منصور دوانیقی [دومین خلیفه عباسی] آن‌ها را زندانی کرده است.

فرمودند:

«آن‌ها را با او چه کار؟!»

عرض کردم:

آن‌ها را به مسؤولیتی گماشت و بعد زندانی‌شان کرد.

حضرت فرمودند:

«آن‌ها را با او چه کار؟! مگر آن‌ها را (از این کار) نهی نکرده بودم؟ مگر آن‌ها را نهی نکرده بودم؟! مگر آن‌ها را نهی نکرده بودم؟! آن‌ها (بنی‌عباس) آتش‌اند! آن‌ها آتش‌اند! آن‌ها آتش‌اند!»

سپس فرمودند:

«خداوندا! آن سه نفر را از چنگ آنان رها بفرما.»

ابراهیم گوید:

من از مکه (به کوفه) برگشتم و درباره (وضعیت) آن سه نفر سؤال کردم. متوجه شدم سه روز بعد از آن سخن امام صادق (علیه‌السلام) آزاد شده‌اند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۰۰ ، ۰۹:۱۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِذْ دَخَلَ عَلَیْهِ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِنَا فَقَالَ لَهُ: أَصْلَحَکَ اللَّهُ إِنَّهُ رُبَّمَا أَصَابَ الرَّجُلَ مِنَّا الضَّیْقُ أَوِ الشِّدَّةُ فَیُدْعَى إِلَى الْبِنَاءِ یَبْنِیهِ أَوِ النَّهَرِ یَکْرِیهِ أَوِ الْمُسَنَّاةِ یُصْلِحُهَا فَمَا تَقُولُ فِی ذَلِکَ؟ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «مَا أُحِبُّ أَنِّی عَقَدْتُ لَهُمْ عُقْدَةً أَوْ وَکَیْتُ لَهُمْ وِکَاءً وَ إِنَّ لِی مَا بَیْنَ لَابَتَیْهَا لَا وَ لَا مَدَّةً بِقَلَمٍ إِنَّ أَعْوَانَ الظَّلَمَةِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِی سُرَادِقٍ مِنْ نَارٍ حَتَّى یَحْکُمَ اللَّهُ بَیْنَ الْعِبَادِ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۰۷

 

از ابن ابی‌یعفور نقل شده است:

من نزد امام صادق (علیه‌السلام) بودم که مردی از اصحاب ما (شیعیان) نزد حضرت آمد و به ایشان عرض کرد:

خداوند (احوال) شما را نیکو گرداند، گاهی یکی از ما (شیعیان) دچار تنگ‌دستی یا مشکل شدیدی می‌شود و از او برای بنّایی ساختمان یا حفر نهر آب یا لای‌روبی آب‌گیر دعوت می‌شود. در این مورد چه می‌فرمایید؟

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«من دوست ندارم [حتی] گره‌ای برای آنان بزنم یا سرِ کیسه‌ای را برایشان ببندم یا قلمی (برایشان، به کاغذ) بکشم. این درحالی است که من در میان دو سنگ‌زار (مدینه) هیچ ندارم.

به‌راستی که روز قیامت، یاوران ستم‌گران، تا زمانی که خداوند میان بندگان حکم کند، در خیمه‌ای از آتش خواهند بود.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۰۰ ، ۱۳:۴۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ أَعْمَالِهِمْ فَقَالَ لِی: «یَا أَبَا مُحَمَّدٍ لَا وَ لَا مَدَّةَ قَلَمٍ إِنَّ أَحَدَهُمْ لَا یُصِیبُ مِنْ دُنْیَاهُمْ شَیْئاً إِلَّا أَصَابُوا مِنْ دِینِهِ مِثْلَهُ أَوْ قَالَ حَتَّى یُصِیبُوا مِنْ دِینِهِ مِثْلَهُ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۰۶

 

از ابوبصیر نقل شده است:

از امام باقر (علیه‌السلام) در مورد کارهای آنان[استخدام در دستگاه بنی‌امیه] سؤال کردم.

حضرت به من فرمودند:

«نه (جایز نیست!) و نه حتی یک‌بار قلم را در دوات زدن (برای نوشتن.)

به‌راستی‌که هیچ‌یک از شما (شیعیان) نیست که از دنیای آنان چیزی نصیبش شود، مگراین‌که به همان‌مقدار به دینش آسیب می‌رسد.»

 

 

 

...عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ رَفَعَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ» قَالَ: «هُوَ الرَّجُلُ یَأْتِی السُّلْطَانَ‏ فَیُحِبُّ بَقَاءَهُ إِلَى أَنْ یُدْخِلَ یَدَهُ إِلَى کِیسِهِ فَیُعْطِیَهُ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۰۸

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که در مورد این سخن خداوند (عزّوجلّ) «وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ»[هود:۱۱۳]؛ «به کسانی که ظلم می‌کنند، تمایل و اطمینان نداشته باشید؛ که دراین‌صورت آتش (جهنم) به شما می‌رسد.»، فرمودند:

«او [مصداقِ این آیه] مردی است که نزد سلطان می‌رود و [حتی به این‌مقدار] دوست دارد که او زنده باشد تا دستش را در جیبش کند و (چیزی) به او بدهد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۰۰ ، ۱۲:۲۵
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ سُلَیْمِ بْنِ قَیْسٍ الْهِلَالِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع یُحَدِّثُ عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّهُ قَالَ فِی کَلَامٍ لَهُ‏:

«الْعُلَمَاءُ رَجُلَانِ رَجُلٌ عَالِمٌ آخِذٌ بِعِلْمِهِ فَهَذَا نَاجٍ وَ عَالِمٌ تَارِکٌ لِعِلْمِهِ فَهَذَا هَالِکٌ وَ إِنَّ أَهْلَ النَّارِ لَیَتَأَذَّوْنَ مِنْ رِیحِ الْعَالِمِ التَّارِکِ لِعِلْمِهِ وَ إِنَّ أَشَدَّ أَهْلِ النَّارِ نَدَامَةً وَ حَسْرَةً رَجُلٌ دَعَا عَبْداً إِلَى اللَّهِ فَاسْتَجَابَ لَهُ وَ قَبِلَ مِنْهُ فَأَطَاعَ اللَّهَ فَأَدْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ وَ أَدْخَلَ الدَّاعِیَ النَّارَ بِتَرْکِهِ عِلْمَهُ وَ اتِّبَاعِهِ الْهَوَى وَ طُولِ الْأَمَلِ أَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَیَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ طُولُ الْأَمَلِ یُنْسِی الْآخِرَةَ.»

 الکافی، ج۱، ص۴۴

 

از امیرالمؤمنین از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«عالمان دو دسته‌اند؛ عالمی که به علمش عمل می‌کند؛ که او نجات می‌یابد، و عالمی که علمش را رها می‌کند؛ که او هلاک می‌شود.

به‌راستی که اهل جهنم، از بوی عالمی که علمش را رها کرده اذیت می‌شوند

و به‌راستی که پشیمان‌ترین و حسرت‌زده‌ترینِ اهل جهنم، مردی است که بنده‌ای را به‌سوی خداوند فراخوانده و آن بنده اجابت نموده، حرفش را پذیرفته، از خداوند اطاعت کرده و خداوند او را وارد بهشت نموده و آن دعوت‌کننده را به‌خاطر رها کردنِ علمش و تبعیت از هوای نفسش و درازی آرزویش، به آتش وارد نموده.

تبعیت از هوای نفس، (انسان) را از حق بازمی‌دارد و درازی آرزو، موجب فراموشی آخرت می‌شود.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۰۰ ، ۰۸:۰۳
ابوالفضل رهبر

 

خداوند در قرآن کریم تکلیفی بر عهده‌ی مؤمنان گذاشته است که انجام آن حقیقةً دشوار به نظر می‌رسد؛

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَیْهَا مَلَائِکَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا یَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَیَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ»[تحریم:۶]؛

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! خودتان را و خانواده‌هایتان را حفظ کنید؛ از آتشی که هیزمش مردم و سنگ‌ها است و فرشتگان خشن و سخت‌گیری بر آن گمارده شده‌اند که از دستوراتی که خداوند به آن‌ها می‌دهد، سرپیچی نمی‌کنند و به آن‌چه به آن‌ها امر می‌شود، عمل می‌کنند.»

نجات خانواده و حفظ آن‌ها از آتش، حقیقةً وظیفه‌ای سنگین است و جالب است بدانید از بدو نزول این آیه شریفه سنگینی این وظیفه احساس شده است و رسول خدا و اهل‌بیتشان (صلوات‌الله‌علیهم) در مورد آن توضیحاتی داشته‌اند.

ملاحظه بفرمایید...

 

 

...عَنْ عَبْدِ اَلْأَعْلَى مَوْلَى آلِ سَامٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ اَلْآیَةُ: «یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ نٰاراً» جَلَسَ رَجُلٌ مِنَ اَلْمُسْلِمِینَ یَبْکِی وَ قَالَ: أَنَا عَجَزْتُ عَنْ نَفْسِی کُلِّفْتُ أَهْلِی فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «حَسْبُکَ أَنْ تَأْمُرَهُمْ بِمَا تَأْمُرُ بِهِ نَفْسَکَ وَ تَنْهَاهُمْ عَمَّا تَنْهَى عَنْهُ نَفْسَکَ.»»

 الکافی، ج۵، ص۶۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«زمانی که این آیه نازل شد: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! خودتان را و خانواده‌هایتان را از آتش حفظ کنید»، مردی از میان مسلمانان نشست، (شروع به) گریه کرد و گفت:

من در مورد خودم ناتوانم، حال به (حفظِ) خانواده‌ام مکلَّف شده‌ام.

رسول خدا (صلی‌الله‌عیله‌وآله) فرمودند:

«این‌که همان‌چه به خودت امر می‌کنی، به آن‌ها هم امر کنی و همان‌چه خودت را از آن‌ها نهی می‌کنی، آن‌ها را نیز نهی کنی، برایت کافی است.»

 

 

 

...عَنْ أَبِی بَصِیرٍ فِی قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ نٰاراً» قُلْتُ: کَیْفَ أَقِیهِمْ؟ قَالَ: «تَأْمُرُهُمْ بِمَا أَمَرَ اَللَّهُ وَ تَنْهَاهُمْ عَمَّا نَهَاهُمُ اَللَّهُ فَإِنْ أَطَاعُوکَ کُنْتَ قَدْ وَقَیْتَهُمْ وَ إِنْ عَصَوْکَ کُنْتَ قَدْ قَضَیْتَ مَا عَلَیْکَ.»

 الکافی، ج۵، ص۶۲

 

از ابوبصیر نقل شده است:

در مورد این سخن خداوند (عزّوجلّ): «خودتان را و خانواده‌هایتان را از آتش حفظ کنید»، به امام (علیه‌السلام) عرض کردم:

چه‌طور آن‌ها را (از آتش) حفظ کنم؟

حضرت فرمودند:

«آن‌ها را به آن‌چه خداوند امر کرده است، امر کن و از آن‌چه خداوند نهی کرده است، نهی کن؛ اگر از تو اطاعت کردند، در این‌صورت آن‌ها را حفظ کرده‌ای و اگر از تو سرپیچی کردند، تو وظیفه‌ات را انجام داده‌ای.»

 

 

 

...عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: إِنَّ لِی أَهْلَ بَیْتٍ وَ هُمْ یَسْمَعُونَ مِنِّی أَ فَأَدْعُوهُمْ إِلَى هَذَا اَلْأَمْرِ؟ فَقَالَ: «نَعَمْ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ فِی کِتَابِهِ «یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ نٰاراً وَقُودُهَا اَلنّٰاسُ وَ اَلْحِجٰارَةُ»

 الکافی، ج۲، ص۲۱۱

 

از سلیمان بن خالد نقل شده است:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

من خانواده‌ای دارم که از من حرف‌شنوی دارند. آیا آن‌ها را به این امر (پذیرش ولایت شما) دعوت کنم؟

حضرت فرمودند:

«بله. به‌راستی که خداوند (عزّوجلّ) در کتابش می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! خودتان را و خانواده‌هایتان را از آتشی که هیزمش مردم و سنگ‌ها است، حفظ کنید.»»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

بنابراین وظیفه‌ی اهل ایمان این است که از اعضای خانواده‌شان بخواهند به دستورات الهی عمل کنند، اما باید توجه داشت که:

- اولاً برای این‌که این امر و نهی بر دل آن‌ها بنشیند، باید زمینه‌اش را نیز فراهم کنند

- و ثانیاً این امر و نهی را باید در جای خود و به شکل مناسب بیان کنند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۰۰ ، ۲۱:۲۹
ابوالفضل رهبر

 

حدَّثَنَا إِسْمَاعِیلُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ رَزِینٍ اِبْنُ أَخِی دِعْبِلِ بْنِ عَلِیٍّ اَلْخُزَاعِیِّ عَنْ أَبِیهِ قَالَ حَدَّثَنَا اَلْإِمَامُ أَبُو اَلْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی اَلْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ:

«إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ تَلاَ هَذِهِ اَلْآیَةَ «لاٰ یَسْتَوِی أَصْحٰابُ اَلنّٰارِ وَ أَصْحٰابُ اَلْجَنَّةِ أَصْحٰابُ اَلْجَنَّةِ هُمُ اَلْفٰائِزُونَ» فَقَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: أَصْحَابُ اَلْجَنَّةِ مَنْ أَطَاعَنِی وَ سَلَّمَ لِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ بَعْدِی وَ أَقَرَّ بِوَلاَیَتِهِ وَ أَصْحَابُ اَلنَّارِ مَنْ سَخِطَ اَلْوَلاَیَةَ وَ نَقَضَ اَلْعَهْدَ وَ قَاتَلَهُ بَعْدِی.»

 عیون‌أخبارالرضا، ج۱، ص۲۸۰

 

از امام رضا، از پدرشان امام کاظم، از پدرشان امام صادق، از پدرشان امام باقر، از پدرشان امام سجاد، از پدرشان امام حسین، از پدرشان امیرالمؤمنین (صلوات‌الله‌علیهم) نقل شده است:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) این آیه را تلاوت فرمودند:

«لاٰ یَسْتَوِی أَصْحٰابُ اَلنّٰارِ وَ أَصْحٰابُ اَلْجَنَّةِ أَصْحٰابُ اَلْجَنَّةِ هُمُ اَلْفٰائِزُونَ»[حشر:۲۰]؛

«اهل آتش و اهل بهشت برابر نیستند؛ این، اهل بهشت هستند که رستگارند.»

بعد فرمودند:

«اهل بهشت، کسی است که از من اطاعت کند، بعد از من تسلیم علی‌بن‌ابی‌طالب باشد و به ولایت او اقرار داشته باشد

و اهل جهنم کسی است که از ولایتِ [علی] خشمگین باشد، پیمانش را [با او] بشکند و بعد از من با او بجنگد.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۰۰ ، ۰۷:۵۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَبْدِ اَلْعَظِیمِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْحَسَنِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ اَلرِّضَا عَنْ أَبِیهِ اَلرِّضَا عَنْ أَبِیهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ عَنْ أَبِیهِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ:

«دَخَلْتُ أَنَا وَ فَاطِمَةُ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَوَجَدْتُهُ یَبْکِی بُکَاءً شَدِیداً فَقُلْتُ: «فِدَاکَ أَبِی وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اَللَّهِ مَا اَلَّذِی أَبْکَاکَ؟» فَقَالَ: «یَا عَلِیُّ لَیْلَةَ أُسْرِیَ بِی إِلَى اَلسَّمَاءِ رَأَیْتُ نِسَاءً مِنْ أُمَّتِی فِی عَذَابٍ شَدِیدٍ فَأَنْکَرْتُ شَأْنَهُنَّ فَبَکَیْتُ لِمَا رَأَیْتُ مِنْ شِدَّةِ عَذَابِهِنَّ وَ رَأَیْتُ اِمْرَأَةً مُعَلَّقَةً بِشَعْرِهَا یُغْلَى دِمَاغُ رَأْسِهَا وَ رَأَیْتُ اِمْرَأَةً مُعَلَّقَةً بِلِسَانِهَا وَ اَلْحَمِیمُ یُصَبُّ فِی حَلْقِهَا وَ رَأَیْتُ اِمْرَأَةً مُعَلَّقَةً بِثَدْیَیْهَا وَ رَأَیْتُ اِمْرَأَةً تَأْکُلُ لَحْمَ جَسَدِهَا وَ اَلنَّارُ تُوقَدُ مِنْ تَحْتِهَا وَ رَأَیْتُ اِمْرَأَةً قَدْ شُدَّ رِجْلاَهَا إِلَى یَدَیْهَا وَ قَدْ سُلِّطَ عَلَیْهَا اَلْحَیَّاتُ وَ اَلْعَقَارِبُ وَ رَأَیْتُ اِمْرَأَةً صَمَّاءَ عَمْیَاءَ خَرْسَاءَ فِی تَابُوتٍ مِنْ نَارٍ یَخْرُجُ دِمَاغُ رَأْسِهَا مِنْ مَنْخِرِهَا وَ بَدَنُهَا مُتَقَطِّعٌ مِنَ اَلْجُذَامِ وَ اَلْبَرَصِ وَ رَأَیْتُ اِمْرَأَةً مُعَلَّقَةً بِرِجْلَیْهَا فِی تَنُّورٍ مِنْ نَارٍ وَ رَأَیْتُ اِمْرَأَةً تُقَطَّعُ لَحْمُ جَسَدِهَا مِنْ مُقَدَّمِهَا وَ مُؤَخَّرِهَا بِمَقَارِیضَ مِنْ نَارٍ وَ رَأَیْتُ اِمْرَأَةً یُحْرَقُ وَجْهُهَا وَ یَدَاهَا وَ هِیَ تَأْکُلُ أَمْعَاءَهَا وَ رَأَیْتُ اِمْرَأَةً رَأْسُهَا رَأْسُ اَلْخِنْزِیرِ وَ بَدَنُهَا بَدَنُ اَلْحِمَارِ وَ عَلَیْهَا أَلْفُ أَلْفِ لَوْنٍ مِنَ اَلْعَذَابِ وَ رَأَیْتُ اِمْرَأَةً عَلَى صُورَةِ اَلْکَلْبِ وَ اَلنَّارُ تَدْخُلُ فِی دُبُرِهَا وَ تَخْرُجُ مِنْ فِیهَا وَ اَلْمَلاَئِکَةُ یَضْرِبُونَ رَأْسَهَا وَ بَدَنَهَا بِمَقَامِعَ مِنْ نَارٍ.» فَقَالَتْ فَاطِمَةُ عَلَیْهَا السَّلاَمُ: «حَبِیبِی وَ قُرَّةُ عَیْنِی أَخْبِرْنِی مَا کَانَ عَمَلُهُنَّ وَ سِیرَتُهُنَّ حَتَّى وَضَعَ اَللَّهُ عَلَیْهِنَّ هَذَا اَلْعَذَابَ؟» فَقَالَ: «یَا بُنَیَّتِی أَمَّا اَلْمُعَلَّقَةُ بِشَعْرِهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ لاَ تُغَطِّی شَعْرَهَا مِنَ اَلرِّجَالِ وَ أَمَّا اَلْمُعَلَّقَةُ بِلِسَانِهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ تُؤْذِی زَوْجَهَا وَ أَمَّا اَلْمُعَلَّقَةُ بِثَدْیَیْهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ تَمْتَنِعُ مِنْ فِرَاشِ زَوْجِهَا وَ أَمَّا اَلْمُعَلَّقَةُ بِرِجْلَیْهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ تَخْرُجُ مِنْ بَیْتِهَا بِغَیْرِ إِذْنِ زَوْجِهَا وَ أَمَّا اَلَّتِی کَانَتْ تَأْکُلُ لَحْمَ جَسَدِهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ تُزَیِّنُ بَدَنَهَا لِلنَّاسِ وَ أَمَّا اَلَّتِی شُدَّ یَدَاهَا إِلَى رِجْلَیْهَا وَ سُلِّطَ عَلَیْهَا اَلْحَیَّاتُ وَ اَلْعَقَارِبُ فَإِنَّهَا کَانَتْ قَذِرَةَ اَلْوَضُوءِ قَذِرَةَ اَلثِّیَابِ وَ کَانَتْ لاَ تَغْتَسِلُ مِنَ اَلْجَنَابَةِ وَ اَلْحَیْضِ وَ لاَ تَنْتَظِفُ وَ کَانَتْ تَسْتَهِینُ بِالصَّلاَةِ وَ أَمَّا اَلصَّمَّاءُ اَلْعَمْیَاءُ اَلْخَرْسَاءُ فَإِنَّهَا کَانَتْ تَلِدُ مِنَ اَلزِّنَاءِ فَتُعَلِّقُهُ فِی عُنُقِ زَوْجِهَا وَ أَمَّا اَلَّتِی کَانَتْ تَقْرِضُ لَحْمَهَا بِالْمَقَارِیضِ فَإِنَّهَا کَانَتْ تَعْرِضُ نَفْسَهَا عَلَى اَلرِّجَالِ وَ أَمَّا اَلَّتِی کَانَتْ تُحْرَقُ وَجْهُهَا وَ بَدَنُهَا وَ هِیَ تَأْکُلُ أَمْعَاءَهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ قَوَّادَةً وَ أَمَّا اَلَّتِی کَانَ رَأْسُهَا رَأْسَ اَلْخِنْزِیرِ وَ بَدَنُهَا بَدَنَ اَلْحِمَارِ فَإِنَّهَا کَانَتْ نَمَّامَةً کَذَّابَةً وَ أَمَّا اَلَّتِی کَانَتْ عَلَى صُورَةِ اَلْکَلْبِ وَ اَلنَّارُ تَدْخُلُ فِی دُبُرِهَا وَ تَخْرُجُ مِنْ فِیهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ قَیْنَةً نَوَّاحَةً حَاسِدَةً.» ثُمَّ قَالَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ: «وَیْلٌ لاِمْرَأَةٍ أَغْضَبَتْ زَوْجَهَا وَ طُوبَى لاِمْرَأَةٍ رَضِیَ عَنْهَا زَوْجُهَا.»»

 عیون‌أخبارالرضا، ج۲، ص۱۰

 

 

از عبدالعظیم حسنی، از امام جواد، از پدرشان امام رضا، از پدرانشان...، از امیرالمؤمنین (علیهم‌السلام) نقل شده است که فرمودند:

«من و فاطمه (علیهاالسلام) نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) رفتیم و دیدیم ایشان به‌شدت گریه می‌کنند.

به ایشان عرض کردم:

«پدر و مادرم به فدایتان، ای رسول خدا! چه‌چیز موجب گریه شما شده است؟»

فرمودند:

«ای علی! شبی که مرا به آسمان بردند، زنانی از امتم را دیدم که در عذابی شدید بودند. پس وضعیت آن‌ها را نپذیرفتم و از شدت عذابی که برایشان دیدم، به گریه افتادم:

زنی را دیدم که از مویش آویزان بود و مغز سرش می‌جوشید.

زنی را دیدم که از زبانش آویزان بود و آب جوش در گلویش می‌ریختند.

زنی را دیدم که از سینه‌هایش آویزان بود.

زنی را دیدم که گوشت بدن خودش را می‌خورد و آتش از زیر او شعله می‌کشید.

زنی را دیدم که پاهایش را محکم به دستانش بسته بودند و مارها و عقرب‌ها او را فرا گرفته بودند.

زنی را دیدم که کر و کور و لال، در صندوقی از آتش بود، مغز سرش از بینی‌اش بیرون می‌آمده و بدنش بر اثر جذام و پیسی تکه‌تکه شده بود.

زنی را دیدم که در تنوری از آتش، از پاهایش آویزان بود.

زنی را دیدم که گوشت تنش، از پس و پیش، با قیچی‌هایی از آتش بریده می‌شد.

زنی را دیدم که صورت و دست‌هایش آتش گرفته بود و روده‌های خودش را می‌خورد.

زنی را دیدم که سرش سر خوک، و بدنش بدن الاغ بود و دچار هزار هزار نوع عذاب بود.

زنی را دیدم که به صورت سگ بود، آتش در پشتش وارد می‌شد و از دهانش خارج می‌گشت و فرشتگان با میله‌هایی از آتش، بر سر و بدنش می‌زدند.»

 

آن‌گاه فاطمه (علیهاالسلام) عرض کرد:

«ای حبیب من! و ای نور چشمم! به من خبر دهید عمل و شیوه‌ی (زندگیِ) آن زنان چه بوده که خداوند چنین عذابی برایشان تعیین کرده است؟»

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:

«دخترم!

زنی که از مویش آویزان بود، کسی بود که مویش را از مردان نمی‌پوشاند.

زنی که از زبانش آویزان بود، کسی بود که [با زبانش] همسرش را آزار می‌داد.

زنی که از سینه‌هایش آویزان بود، کسی بود که از همبستری با شوهرش امتناع می‌کرد.

زنی که از پاهایش آویزان بود، کسی بود که بدون اجازه شوهرش از خانه‌اش خارج می‌شد.

زنی که گوشت بدن خود را می‌خورد، کسی بود که بدنش را برای مردم می‌آراست.

زنی که دستانش به پاهایش بسته شده بود و مارها و عقرب‌ها او را فرا گرفته بودند، کسی بود که وضو گرفتنش تمیز نبود، لباس‌هایش کثیف بود، بعد از جنابت و حیض غسل نمی‌کرد، نظافت نمی‌کرد و نماز را سبک می‌شمرد.

زنی که کر و کور و لال بود، کسی بود که از طریق زنا [حامله شده بود و] بچه زاییده بود و آن را به گردن شوهرش انداخته بود.

زنی که گوشت تنش با قیچی‌ها بریده می‌شد، کسی بود که خود را به مردان عرضه می‌کرد (نمایش می‌داد.)

زنی که صورتش و بدنش آتش گرفته بود و روده‌هایش را می‌خورد، کسی بود که واسطه‌ی زنا بود (کارش این بود که زنان را برای زنا به مردان معرفی کند.)

زنی که سرش سر خوک و بدنش بدن الاغ بود، کسی بود که سخن‌چین و دروغ‌گو بود.

زنی که به صورت سگ بود و آتش در پشتش وارد می‌شد و از دهانش خارج می‌گشت، کسی بود که [در مجالس شادی] آوازه‌خوان (رقّاص) و [در مجالس عزا] نوحه‌گر (ناله‌کننده) بود و حسادت می‌ورزید.»

 

سپس پیامبر فرمودند:

«وای بر زنی که شوهرش را خشمگین سازد و خوشابه‌حال زنی که شوهرش از او خشنود باشد.»»

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

پناه می‌بریم به خداوند رحیم، از کارهایی که جلوه‌ای زیبا و لذتی گذرا دارند، اما حقیقت زشت و عاقبت دردناکشان از چشمان ظاهربین و نفس‌های کوته‌نگرمان پنهان است!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۰۰ ، ۰۹:۵۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«ثَلاَثَةٌ «لاٰ یُکَلِّمُهُمُ اَللّٰهُ یَوْمَ اَلْقِیٰامَةِ وَ لاٰ یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذٰابٌ أَلِیمٌ» اَلشَّیْخُ اَلزَّانِی وَ اَلدَّیُّوثُ وَ اَلْمَرْأَةُ تُوطِئُ فِرَاشَ زَوْجِهَا.»

 الکافی، ج۵، ص۵۳۷

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«سه نفر هستند که «خداوند در روز قیامت با آنان سخن نمی‌گوید، آن‌ها را پاکیزه نمی‌کند[۱] و عذابی دردناک خواهند داشت»[۲]؛

- پیرمردی که زنا کند،

- مرد دیّوث[۳]

- و زنی که در بستر همسرش (به دیگری) زنا دهد.»

 

 

 

...عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مَیْمُونٍ اَلْقَدَّاحِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«حُرِّمَتِ اَلْجَنَّةُ عَلَى اَلدَّیُّوثِ.»

 الکافی، ج۵، ص۵۳۷

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«بهشت، بر دیّوث[۳] حرام شده است.»

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] بر اساس آموزه‌های اسلامی، بسیاری از گناه‌کاران، بعد از این‌که - به نسبت سنگینی گناهشان، - مدتی عذاب می‌شوند، با این عذاب‌ها پاک می‌شوند و در نهایت به بهشت می‌روند. اما بعضی گناه‌کاران نیز هستند که آن‌قدر جرمشان سنگین است که تا ابد در جهنم خواهند ماند.

[۲] اشاره به بخشی از آیه ۱۷۴ سوره بقره.

[۳] «دیّوث» مردی است که - نعوذ بالله - نسبت به خانواده‌اش غیرت نمی‌ورزد و از این‌که مورد تعرض واقع شوند، ناراحت نمی‌شود و گاهی استقبال نیز می‌کند!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۰۰ ، ۰۸:۳۴
ابوالفضل رهبر