جلسات مخفیانهای که امام باقر دوست داشتند در آنها حضور داشته باشند
...عَنْ مُیَسِّرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ لِی: «أَ تَخْلُونَ وَ تَتَحَدَّثُونَ وَ تَقُولُونَ مَا شِئْتُمْ؟» فَقُلْتُ: إِی وَ اللَّهِ إِنَّا لَنَخْلُو وَ نَتَحَدَّثُ وَ نَقُولُ مَا شِئْنَا. فَقَالَ: «أَمَا وَ اللَّهِ لَوَدِدْتُ أَنِّی مَعَکُمْ فِی بَعْضِ تِلْکَ الْمَوَاطِنِ أَمَا وَ اللَّهِ إِنِّی لَأُحِبُّ رِیحَکُمْ وَ أَرْوَاحَکُمْ وَ إِنَّکُمْ عَلَى دِینِ اللَّهِ وَ دِینِ مَلَائِکَتِهِ فَأَعِینُوا بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ.»
الکافی، ج۲، ص۱۸۷
میسِّربنعبدالعزیز گوید: امام باقر (علیهالسلام) به من فرمودند:
«آیا شما (شیعیان) با هم خلوت[1] میکنید و با هم حرف میزنید و هرچه میخواهید[2] میگویید؟»
عرض کردم:
بله، به خدا قسم، ما با هم خلوت میکنیم و حرف میزنیم و هرچه میخواهیم میگوییم.
حضرت فرمودند:
«بدانید که به خدا قسم، دوست داشتم در بعضی از این مکانها همراهِ شما باشم.
بدانید که به خدا قسم، من بوی شما و جانهای شما را دوست دارم.
بهراستی که شما پیروِ دین خدا و دین فرشتگان خدا هستید.
پس با پرهیزگاری و تلاشِ زیاد، (دین خدا را) یاری کنید.»
پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] در شرایط سخت تقیه، که شیعیان سخت تحت فشار بودند و عقاید خود را مخفی میکردند، لازم بود که جلساتی مخفیانه، بدون حضور مخالفان و دشمنان تشکیل دهند تا دلشان با دیدار یکدیگر گرم شود، عقایدشان مستحکم گردد، از اخبار اطلاع یابند، از احکام و احادیث جدید آگاه شوند و...
[2] مقصود این است که در غیاب مخالفان و دشمنان، راحت و بدون محدودیت، سخن بگویند.