شاه مردان؛ علی، نور یزدان؛ علی
...عَنِ الْحَارِثِ الْهَمْدَانِیِّ قَالَ: سَامَرْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ فَقُلْتُ: یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَرَضَتْ لِی حَاجَةٌ. قَالَ: «فَرَأَیْتَنِی لَهَا أَهْلًا؟» قُلْتُ: نَعَمْ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ. قَالَ: «جَزَاکَ اللَّهُ عَنِّی خَیْراً.» ثُمَّ قَامَ إِلَى السِّرَاجِ فَأَغْشَاهَا وَ جَلَسَ ثُمَّ قَالَ: «إِنَّمَا أَغْشَیْتُ السِّرَاجَ لِئَلَّا أَرَى ذُلَّ حَاجَتِکَ فِی وَجْهِکِ فَتَکَلَّمْ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ: «الْحَوَائِجُ أَمَانَةٌ مِنَ اللَّهِ فِی صُدُورِ الْعِبَادِ فَمَنْ کَتَمَهَا کُتِبَتْ لَهُ عِبَادَةٌ وَ مَنْ أَفْشَاهَا کَانَ حَقّاً عَلَى مَنْ سَمِعَهَا أَنْ یَعْنِیَهُ.»»
الکافی، ج۴، ص۲۴
حارث هَمْدانی گوید:
شبی با امیر مؤمنان (صلواتاللهعلیه) گفتگویی دوستانه داشتم. به ایشان عرض کردم:
حاجتی برایم پیش آمده.
حضرت فرمودند:
«کاری از دست من بر میآید؟»
عرض کردم:
بله، ای امیر مؤمنان!
حضرت فرمودند:
«خداوند از جانب من به تو پاداش دهد.»
سپس برخواستند، سراغ چراغ رفتند، روی آن را پوشاندند و نشستند. آنگاه فرمودند:
«چراغ را پوشاندم تا خواریِ نیاز را در چهرهات نبینم. حال سخن بگو؛ زیرا از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) شنیدم که میفرمودند:
«نیازها، امانتی از جانب خدا، در سینهی بندگان هستند؛
پس کسی که نیازش را مخفی بدارد، برایش عبادت نوشته میشود
و کسی که آنها را فاش نماید، بر کسی که آنها را میشنود، لازم میگردد او را یاری رساند.»»