درباره شیطان و فرشتهای که کنار قلب ما جا خوش کردهاند
…عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:
«إِنَّ لِلْقَلْبِ أُذُنَیْنِ فَإِذَا هَمَّ اَلْعَبْدُ بِذَنْبٍ قَالَ لَهُ رُوحُ اَلْإِیمَانِ لاَ تَفْعَلْ وَ قَالَ لَهُ اَلشَّیْطَانُ اِفْعَلْ وَ إِذَا کَانَ عَلَى بَطْنِهَا نُزِعَ مِنْهُ رُوحُ اَلْإِیمَانِ.»
الکافی، ج۲، ص۲۶۷
از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است:
«بهراستی که قلبِ [هر بندهای] دو گوش دارد. پس هرگاه بنده قصد انجام گناهی را کند؛
روح ایمان (در یکی از گوشها) به او میگوید: این کار را نکن!
و شیطان (در گوش دیگرش) به او میگوید: این کار را بکن!
و هرگاه [بهعنوان مثال، برای انجام زنا] روی شکم زن قرار گیرد، روح ایمان از او کَنده میشود.»
…عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:
«مَا مِنْ مُؤْمِنٍ إِلاَّ وَ لِقَلْبِهِ أُذُنَانِ فِی جَوْفِهِ أُذُنٌ یَنْفُثُ فِیهَا اَلْوَسْوَاسُ اَلْخَنَّاسُ وَ أُذُنٌ یَنْفُثُ فِیهَا اَلْمَلَکُ فَیُؤَیِّدُ اَللَّهُ اَلْمُؤْمِنَ بِالْمَلَکِ فَذَلِکَ قَوْلُهُ «وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ».»
الکافی، ج۲، ص۲۶۷
از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است:
«هیچ مؤمنی نیست، مگراینکه قلبش دو گوش درون او دارد؛
یکیشان گوشی است که (شیطانِ) «وسواسِ خنّاس»[*] در آن تزریق میکند
و یکیشان گوشی است که فرشته در آن تزریق میکند.
پس خداوند مؤمن را بهوسیلهی آن فرشته تقویت (یاری) مینماید.
این، همان سخن خداوند است که:
«وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ» [مجادله:۲۲]
«و خداوند مؤمن را بهوسیله روحی از جانب خود، تقویت (یاری) میکند.»»
…رُوِیَ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:
«إِنَّ اَلشَّیْطَانَ وَاضِعٌ خَطْمَهُ عَلَى قَلْبِ اِبْنِ آدَمَ فَإِذَا ذَکَرَ اَللَّهَ خَنَسَ، وَ إِذَا نَسِیَ اِلْتَقَمَ فَذَلِکَ «اَلْوَسْوَاسُ اَلْخَنَّاسُ».»
تفسیرنورالثقلین، ج۵، ص۷۲۵
از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نقل شده است:
«بهراستی که شیطان پوزهاش را بر قلب فرزند آدم میگذارد؛
پس هرگاه مؤمن خداوند را یاد کند، آن را (از قلب مؤمن) میکشد و برمیدارد
و هرگاه آن مؤمن خداوند را فراموش کند، لقمه میگیرد و میبلعد.
این همان [تعبیر به] «وسواس خنّاس» [در قرآن است] است.»[*]
پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ
[*] اشارهای است به دو صفتی که خداوند در آیه چهارم سوره ناس به شیطان نسبت داده است.
وسواس در لغت به معنای سخن درگوشی و پنهانی است.
خنّاس نیز به معنای منقبض کردن و پنهان کردن است.
توضیح آنکه شیطان مانند زالویی بر قلب انسان چسبیده؛ به محض اینکه قلب از یاد خدا غافل میشود، شیطان، پوزهی بلندش (یا به تعبیر بعضی روایات؛ خرطومش) را در قلب فرو میکند و وسوسهها و القائات خود را در آن تزریق مینماید (=وَسْوَسَ) و هرگاه یاد خداوند در قلب جاری میشود، خرطومش را جمع میکند و بیرون میکشد. (=خَنَسَ)]
در حدیث دیگری از امام باقر (علیهالسلام) نقل شده است که راه نفوذ شیطان به انسان، از طریق خونی است که در رگهایش جاری است؛ «...هُوَ [إِبْلِیسَ] یَجْرِی مِنِ اِبْنِ آدَمَ مَجْرَى اَلدَّمِ فِی اَلْعُرُوقِ...» [الکافی، ج۸، ص۱۱۳]
گویا شیطان وساوس و القائاتش را از قلب وارد خون میکند و علاوه بر آلوده ساختن و فاسد کردن قلب، این القائات را از طریق رگها در اعضا و جوارح انسان جاری مینماید.
پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ
در مورد اینکه آیا این قلب، همان قلب گوشتیِ صنوبریِ داخل قفسهسینه است یا نه، سخن بسیار است که در این مقال نمیگنجد.