یکی از ملاکهای تعیین شدت تنبیه
یکی از نکاتی که والدین و مربیان باید درباره تنبیه کودکان بدانند، این است که درصورتی میتوانند آنها را تنبیه کنند که کودک اولاً بداند کارش زشت و مستلزم تنبیه است و ثانیاً بداند میزانِ زشتی و - بهتبع - شدتِ تنبیه آن کار زشت، چهقدر است.
به روایات فقهیِ زیر که از آنها میتوان نکاتی تربیتی استخراج نمود، توجه بفرمایید:
…عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْقَسْرِیِّ قَالَ: کُنْتُ عَلَى اَلْمَدِینَةِ فَأُتِیتُ بِغُلاَمٍ قَدْ سَرَقَ فَسَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْهُ. فَقَالَ: «سَلْهُ حَیْثُ سَرَقَ کَانَ یَعْلَمُ أَنَّ عَلَیْهِ فِی اَلسَّرِقَةِ عُقُوبَةً فَإِنْ قَالَ نَعَمْ قِیلَ لَهُ أَیُّ شَیْءٍ تِلْکَ اَلْعُقُوبَةُ فَإِنْ لَمْ یَعْلَمْ أَنَّ عَلَیْهِ فِی اَلسَّرِقَةِ قَطْعاً فَخَلِّ عَنْهُ.» قَالَ: فَأَخَذْتُ اَلْغُلاَمَ فَسَأَلْتُهُ وَ قُلْتُ لَهُ أَ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ فِی اَلسَّرِقَةِ عُقُوبَةً؟ قَالَ: نَعَمْ. قُلْتُ: أَیُّ شَیْءٍ هُوَ؟ قَالَ: اَلضَّرْبُ. فَخَلَّیْتُ عَنْهُ.
الکافی، ج۷، ص۲۳۳
از محمد بن خالد بن عبدالله قَسری[۱] نقل شده است:
من حاکم مدینه بودم. پسربچهای را نزدم آوردند که دزدی کرده بود. از امام صادق (علیهالسلام) درباره (حکمِ) او سؤال کردم.
ایشان فرمودند:
«از او بپرس هنگامی که دزدی میکرده، آیا میدانسته که دزدی کردن مجازات دارد؟ اگر گفت آری، به او بگو مجازاتش چیست؟ اگر نمیدانست که مجازت دزدیاش قطع دست است، او را رها کن.»
محمد بن خالد گوید:
من آن پسربچه را آوردم و از او پرسش کردم؛ به او گفتم: آیا میدانستی که دزدی مجازات دارد؟
گفت: بله.
گفتم: مجازاتش چیست؟
گفت: کتک خوردن.
پس او را رها کردم.
…عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ اَلْحَذَّاءِ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «لَوْ وَجَدْتُ رَجُلًا مِنَ الْعَجَمِ أَقَرَّ بِجُمْلَةِ الْإِسْلَامِ لَمْ یَأْتِهِ شَیْءٌ مِنَ التَّفْسِیرِ زَنَى أَوْ سَرَقَ أَوْ شَرِبَ الْخَمْرَ لَمْ أُقِمْ عَلَیْهِ الْحَدَّ إِذَا جَهِلَهُ إِلَّا أَنْ تَقُومَ عَلَیْهِ بَیِّنَةٌ أَنَّهُ قَدْ أَقَرَّ بِذَلِکَ وَ عَرَفَهُ.»
الکافی، ج۷، ص۲۴۹
از امام باقر (علیهالسلام) نقل شده است:
«اگر مرد غیرعربی[۲] را بیابم که کلیتِ اسلام را پذیرفته باشد، ولی از جزئیات آن چیزی به او نرسیده باشد، اگر زنا، دزدی یا شرابخواری کرده باشد، ولی (حکم این کارها را) نداند، دراینصورت من بر او حد جاری نخواهم کرد، مگرآنکه بیّنهای علیه او اقامه شود که خودش (قبلاً) اقرار کرده و به عقوبت این کارها آگاه بوده است.»
پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ
[۱] پدر محمد بن خالد؛ خالد بن عبدالله، در زمان بنیامیه مدتی حاکم مکه و مدتی حاکم عراق بوده است. خالد از هواداران حکومت اموی و از دشمنان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بوده است. او در اواخر دچار اختلافاتی با بنیامیه میشود و در نهایت به دستور خلیفه عباسی کشته میشود. پسرش محمد، بعد از پدر، به خونخواهی از او، با قاتلانش درگیر میشود و پس از روی کار آمدن بنیعباس، نزد آنان جایگاهی مییابد و در نهایت، در زمان منصور دوانیقی، حاکم مدینه میگردد.
[۲] غیرعرب؛ از این جهت موضوعیت یافته که آنان معمولاً از غلامان و موالیای بودهاند که تازه به سرزمینهای اسلامی راه یافته و به اسلام گرویده بودند.