...عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِیرَةِ أَوْ أَبِیهِ عَن أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا کَانَ فِی وَصِیَّةِ لُقْمَانَ قَالَ: «کَانَ فِیهَا الْأَعَاجِیبُ وَ کَانَ أَعْجَبَ مَا کَانَ فِیهَا أَنْ قَالَ: لِابْنِهِ خَفِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خِیفَةً لَوْ جِئْتَهُ بِبِرِّ الثَّقَلَیْنِ لَعَذَّبَکَ وَ ارْجُ اللَّهَ رَجَاءً لَوْ جِئْتَهُ بِذُنُوبِ الثَّقَلَیْنِ لَرَحِمَکَ» ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «کَانَ أَبِی یَقُولُ: إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ عَبْدٍ مُؤْمِنٍ إِلَّا [وَ] فِی قَلْبِهِ نُورَانِ نُورُ خِیفَةٍ وَ نُورُ رَجَاءٍ لَوْ وُزِنَ هَذَا لَمْ یَزِدْ عَلَى هَذَا وَ لَوْ وُزِنَ هَذَا لَمْ یَزِدْ عَلَى هَذَا.»
الکافی، ج۲، ص۶۷
از حارث بن مغیره یا پدرش نقل شدهاست که گفت:
به امام صادق (علیهالسلام) عرض کردم:
در وصیت لقمان (به پسرش) چه بود؟
حضرت فرمودند:
«در آن، مطالب شگفتانگیزی بود و عجیبترین چیزی که در آن بود، این است که به پسرش گفت:
«آنچنان از خداوند (عزّوجلّ) بترس که اگر کارهای نیک جن و انس را (در روز قیامت) نزدش حاضر کنی، عذابت میکند
و آنچنان به خداوند امید داشته باش که اگر گناهان جن و انس را نزدش حاضر کنی، به تو رحم میکند.»»
سپس امام صادق (علیهالسلام) فرمودند:
«پدرم میفرمود:
«هیچ بنده مؤمنی نیست، مگراینکه در قلبش دو نور است؛ نور ترس (خوف) و نور امید (رجاء)، اگر این وزن شود، بیش از آن نیست و اگر آن وزن شود، بیش از این نیست.»»