با نزدیک شدن به عصر غیبت، امامان شیعه (علیهمالسلام) کمکم شیعیان را آماده ساختند تا بتوانند خود را در غیاب ایشان حفظ کنند، باقی بمانند و این راه ادامه یابد.
این روند از زمان امامین صادقین و با پایهریزی «سازمان وکالت»[۱] آغاز شد؛ اهلبیت (علیهمالسلام) با ایجاد و تقویت شبکهای از اصحاب که در اقصینقاط جهان تشیع پراکنده بودند، امور دینی و اجتماعی شیعیان را اداره میکردند.
جالب است بدانید هرچه به عصر غیبت صغری نزدیکتر میشویم، مشاهده میکنیم که شرایط بیشتر به شرایط غیبت صغری شباهت پیدا میکند؛
مثلاً در دوره امام حسن عسکری (علیهالسلام) ارتباط با امام، فقط باید از طریق وکلای ایشان صورت میگرفت. درخواستها حتماً باید بهصورت مکتوب به ایشان رسانده میشد و پاسخها نیز مکتوب داده میشد.
مرحوم کلینی نقل میکند که «سیفبنلیث» که از مصر به سامرا آمده بود تا بهخاطرِ ظلمی که به او شده بود شکایت کند، درخواستش را، به توصیه اصحاب، بهصورت مکتوب به امام رسانید.[۲]
تعداد نامههای منسوب به امام حسن عسکری (علیهالسلام) به قدری زیاد شده بود که «احمد بن اسحاق» (وکیل امام در قم) برای تشخیص صحت انتساب نامههایی که در دست داشت، از ایشان تقاضای نمونه دستخط کرد تا آنها را با دستخط امام تطبیق دهد.[۳]
مسعودی در «اثباتالوصیة» نکتهی مهمی نقل کرده است که نشان میدهد پدر و پدربزرگ امام عصر (صلواتاللهعلیهم) چهطور شیعیان را برای پذیرش غیبت فرزندشان آماده ساختند.
ملاحظه بفرمایید...
رُوی أنّ أبا الحسنِ، صاحبَ العسکر، احتَجَبَ عن کثیرٍ مِن الشیعةِ إلّا عن عددٍ یسیرٍ مِن خواصِّهِ فلمّا أفضی الأمرُ إلى أبی محمّدٍ؟ع؟، کان یُکلِّم شیعتَه الخواص و غیرَهم مِن وراءِ السِّترِ إلّا فی الأوقاتِ التی یَرکَبُ فیها إلى دارِ السلطانِ و إنَّ ذلک إنّما کانَ منه و من أبیه قبلَه؛ مقدّمةً لغیبةِ صاحبِ الزمان لتألُّفِ الشیعةِ ذلک و لا تَنکُرُ الغیبةَ و تَجری العادةُ بالاحتجابِ و الاستتارِ.
اثبات الوصیة، ص۲۷۲
روایت شده که امام هادی(علیهالسلام)، بهجز تعداد معدودی از اصحابِ خاصشان، از بقیه شیعیان مخفی بودند. وقتی امامت به امام حسن عسکری(علیهالسلام) رسید، ایشان چه با اصحاب خاصشان و چه با سایر شیعیان، از پشتِ پرده سخن میگفتند، مگر زمانی که سوار بر اسب، به خانه سلطان میرفتند.
کاری که ایشان و پدرشان انجام میدادند، برای این بود که مقدمه غیبتِ حضرت صاحبالزمان (عجلاللهفرجه) را فراهم کنند، تا شیعیان با این وضعیت انس گیرند، غیبت برایشان ناخوشآیند نباشد و به پنهان بودن و پشتپرده بودنِ امامشان عادت کنند.
پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ
[۱] پس از شهادت امام حسین (علیهالسلام) و دشوارتر شدن شرایط برای امامان شیعه، آنان مجبور به تقیه شدند و از طرفی با گسترش جامعه شیعی، نیاز به ارتباطی مخفیانه برای اداره امور آنان، احساس میشد. لذا اهلبیت (علیهمالسلام) شبکهای مخفی از اصحاب و علما ایجاد کردند، که مانند درختی از تنه، شاخهشاخه میشد و در کشورها و شهرها و آبادیهای شیعهنشین نفوذ میکرد، تا به رفع نیازهای شیعیان بپردازند؛ نیاز به راهنماییهای اعتقادی، علمی و اجتماعی، قضاوت در اختلافات، پرداخت وجوهات شرعی، تقسیم آن در جای خود و... (برای آگاهی از پیچیدگی های شبکه وکالت، مطالعه کتاب «سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه علیهم السلام» نوشته آقای محمدرضا جباری، توصیه میشود.)
[۲] الکافی، ج۱، ص۵۱۱.
[۳] الکافی، ج۱، ص۵۱۳.