نفرین قاتل معلیبنخنیس توسط امام صادق
...عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْمِسْمَعِیِّ قَالَ: لَمَّا قَتَلَ دَاوُدُ بْنُ عَلِیٍّ الْمُعَلَّى بْنَ خُنَیْسٍ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «لَأَدْعُوَنَّ اللَّهَ عَلَى مَنْ قَتَلَ مَوْلَایَ وَ أَخَذَ مَالِی.» فَقَالَ لَهُ دَاوُدُ بْنُ عَلِیٍّ: إِنَّکَ لَتُهَدِّدُنِی بِدُعَائِکَ. قَالَ حَمَّادٌ: قَالَ الْمِسْمَعِیُّ: فَحَدَّثَنِی مُعَتِّبٌ: أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع لَمْ یَزَلْ لَیْلَتَهُ رَاکِعاً وَ سَاجِداً فَلَمَّا کَانَ فِی السَّحَرِ سَمِعْتُهُ یَقُولُ وَ هُوَ سَاجِدٌ: «اللَّهُمَ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِقُوَّتِکَ الْقَوِیَّةِ وَ بِجَلَالِکَ الشَّدِیدِ الَّذِی کُلُّ خَلْقِکَ لَهُ ذَلِیلٌ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أَنْ تَأْخُذَهُ السَّاعَةَ السَّاعَةَ» فَمَا رَفَعَ رَأْسَهُ حَتَّى سَمِعْنَا الصَّیْحَةَ فِی دَارِ دَاوُدَ بْنِ عَلِیٍّ فَرَفَعَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع رَأْسَهُ وَ قَالَ: «إِنِّی دَعَوْتُ اللَّهَ بِدَعْوَةٍ بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِ مَلَکاً فَضَرَبَ رَأْسَهُ بِمِرْزَبَةٍ مِنْ حَدِیدٍ انْشَقَّتْ مِنْهَا مَثَانَتُهُ فَمَاتَ.»
الکافی، ج۲، ص۵۱۳
مِسمَعی گوید:
زمانی که «داود بن علی»[1] «مُعلّی بن خُنیس» را به شهادت رساند، امام صادق (علیهالسلام) فرمودند:
«حتماً کسی که یار مرا کشته است و اموالم را ربوده است را نزد خداوند نفرین میکنم.»[2]
داود بن علی به ایشان گفت:
تو مرا تهدید به نفرین کردی؟
مِسمعی گوید: مُعَتِّب[3] برایم نقل کرد:
امام صادق (علیهالسلام) در آن شب پیوسته در حال رکوع و سجود بودند. آنگاه وقتی سحر شد، شنیدم که در حال سجده (چنین دعا) فرمودند:
«خدایا! من از تو میخواهم به قدرتِ قویّات و به عظمتِ فراوانت که همه مخلوقاتت در برابر آن ذلیل و خوار هستند، تا بر محمد و اهلبیتش درود فرستی و (جانِ) او را بگیری، در همین ساعت! در همین ساعت!»
حضرت سر از سجده بر نداشته بودند که ما صدای شیون و ناله را از خانه داود بن علی شنیدیم.
آنگاه امام صادق (علیهالسلام) سر از سجده برداشتند و فرمودند:
«بهراستی که من خداوند را با دعایی خواندم که خداوند (عزّوجلّ) فرشتهای را فرستاد و او با میلهای آهنین بر سرش کوبید و بر اثر این ضربه مثانهاش شکافت و مرد.»
پاورقیــــــــــــــــــــــــــــ
[1] «داود بن علی»؛ حاکم مدینه و پسرعموی ابوالعباس سفّاح (اولین خلیفه عباسی).
[2] «مُعلّی بن خُنَیس»؛ از اصحاب خاص امام صادق (علیهالسلام) و سروکیل ایشان در امور مالی بوده است. در دوران تقیه که امکان ارسال علنی وجوهات شرعی به ائمه (علیهمالسلام) نبوده است، ارتباط میان شیعیان با امام از طریق شبکه مخفی وکالت انجام میشده، اموال از طریق وکلای محلی به وکلای بالاتر داده میشده و نهایةً به سروکیل میرسیده و فقط از طریق او به امام تحویل داده میشده. به همین خاطر بوده که با دستگیری معلی بن خنیس، اموال زیادی نیز ضبط شده بود. معلی بن خنیس پس از آنکه زیر شکنجهها حاضر به اعتراف و بازگو کرد اسرار شیعه نشد، به دستور داود بن علی و به دست سیرافی به شهادت رسید. امام صادق (علیهالسلام) سیرافی را قصاص کرد و حاکم مدینه را نفرین نمود.
[3] «معتب»؛ خادم امام صادق (علیهالسلام).