دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شب» ثبت شده است

 

روَى جَابِرٌ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: «إِنَّ إِبْلِیسَ إِنَّمَا یَبُثُّ جُنُودَ اللَّیْلِ مِنْ حِینِ تَغِیبُ الشَّمْسُ إِلَى مَغِیبِ الشَّفَقِ وَ یَبُثُّ جُنُودَ النَّهَارِ مِنْ حِینِ یَطْلُعُ الْفَجْرُ إِلَى مَطْلَعِ الشَّمْسِ.» وَ ذَکَرَ أَنَّ نَبِیَّ اللَّهِ ع کَانَ یَقُولُ: «أَکْثِرُوا ذِکْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی هَاتَیْنِ السَّاعَتَیْنِ وَ تَعَوَّذُوا بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ شَرِّ إِبْلِیسَ وَ جُنُودِهِ وَ عَوِّذُوا صِغَارَکُمْ فِی هَاتَیْنِ السَّاعَتَیْنِ فَإِنَّهُمَا سَاعَتَا غَفْلَةٍ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج۱، ص۵۰۱

 

از جابر بن یزید جُعفی نقل شده است:

امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند:

«به‌راستی که ابلیس از هنگام غروب خورشید تا هنگام ناپدید شدن شفق،[۱] لشگریان شب را، و از هنگام طلوع فجر[۲] تا هنگام طلوع خورشید، لشگریان روز را [در میان آدمیان] پراکنده می‌کند.»[۳]

همچنین امام باقر ذکر کردند که پیامبر خدا (صلوات‌الله‌علیهما) می‌فرمودند:

«در این دو ساعت،[۴] خداوند (عزّوجلّ) را بسیار "ذکر" (یاد) کنید و از شر ابلیس و لشگریانش به خداوند (عزّوجلّ) پناه ببرید

و در این دو ساعت، برای کودکان خردسال خود تعویذ[۵] کنید؛ چراکه این دو ساعت، ساعات "غفلت" هستند.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] «شفق» یا «حُمره‌ی مغربیه»، همان سرخی‌ای است که پس از غروب آفتاب در افق غربیِ آسمان منتشر می‌شود و به‌مرور کم می‌شود تا کاملاً از بین می‌رود. زمانِ از میان رفتن شفق، آغاز فضیلت نماز عشا یا اذان عشا است.

[۲] «طلوع فجر» یا «صبح صادق»، هنگامی است که نوری سفید در افق شرقیِ آسمان پراکنده می‌شود. این زمان، آغاز وقت اقامه نماز صبح یا اذان صبح است.

[۳] این دو زمان در شبانه‌روز زمان‌های مهم و بافضیلتی است که بسیار توصیه شده انسان مشغول «ذکرِ» خداوند باشد. شیاطین که کارشان «غفلتِ» بندگان است برای این دو زمان تدارکِ تمام‌عیاری می‌بینند.

[۴] مقصود، همان دو فاصله‌ی زمانی میان «طلوع فجر تا طلوع خورشید» و «غروب خورشید تا غروب شفق» است. فاصله زمانی نخست را «بین‌الطلوعین» و فاصله زمانی دوم را «غَسَق» گویند.

[۵] تعویذ، یعنی پناه بردن از شرّی به خداوند، به‌وسیله‌ی ذکر؛ دعا و قرآن و… دو سوره «ناس» و «فلق» که با «قل أعوذ» آغاز می‌شوند را «معوّذتین» گویند که قرائت آن‌ها در این مواقع و برای پناه بردن از شر شیاطین و وسوسه‌هایشان توصیه شده است.

 

 

 

مطلب مرتبط پیشین:

«علت خواندن ۵۱ رکعت نماز در روز چیست؟»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۰۳ ، ۱۷:۲۸
ابوالفضل رهبر

 

امام صادق (علیه‌السلام) در ضمن حدیث طولانی‌ای که پیرامون حکمت پدیده‌های مختلف عالَم خلقت برای مُفَضَّل بن عُمر املاء کرده‌اند و اکنون با عنوان کتاب توحید مفضل در اختیار ماست، چنین فرموده‌اند:

«…فَکِّرْ یَا مُفَضَّلُ فِی مَقَادِیرِ النَّهَارِ وَ اللَّیْلِ کَیْفَ وَقَعَتْ عَلَى مَا فِیهِ صَلَاحُ هَذَا الْخَلْقِ فَصَارَ مُنْتَهَى کُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا إِذَا امْتَدَّ إِلَى‏ خَمْسَ عَشْرَةَ سَاعَةً لَا یُجَاوِزُ ذَلِکَ أَ فَرَأَیْتَ لَوْ کَانَ النَّهَارُ یَکُونُ مِقْدَارُهُ مِائَةَ سَاعَةٍ أَوْ مِائَتَیْ سَاعَةٍ أَ لَمْ یَکُنْ فِی ذَلِکَ بَوَارُ کُلِّ مَا فِی الْأَرْضِ مِنْ حَیَوَانٍ وَ نَبَاتٍ أَمَّا الْحَیَوَانُ فَکَانَ لَا یَهْدَأُ وَ لَا یَقِرُّ طُولَ هَذِهِ الْمُدَّةِ وَ لَا الْبَهَائِمُ کَانَتْ تُمْسِکُ عَنِ الرَّعْیِ لَوْ دَامَ لَهَا ضَوْءُ النَّهَارِ وَ لَا الْإِنْسَانُ کَانَ یَفْتُرُ عَنِ الْعَمَلِ وَ الْحَرَکَةِ وَ کَانَ ذَلِکَ یَنْهَکُهَا أَجْمَعَ وَ یُؤَدِّیهَا إِلَى التَّلَفِ وَ أَمَّا النَّبَاتُ فَکَانَ یَطُولُ عَلَیْهِ حَرُّ النَّهَارِ وَ وَهْجُ الشَّمْسِ حَتَّى یَجِفَّ وَ یَحْتَرِقَ کَذَلِکَ اللَّیْلُ لَوِ امْتَدَّ مِقْدَارَ هَذِهِ الْمُدَّةِ کَانَ یَعُوقُ أَصْنَافَ الْحَیَوَانِ عَنِ الْحَرَکَةِ وَ التَّصَرُّفِ فِی طَلَبِ الْمَعَاشِ حَتَّى تَمُوتَ جُوعاً وَ تَخْمُدُ الْحَرَارَةُ الطَّبِیعِیَّةُ عَنِ النَّبَاتِ حَتَّى یَعْفَنَ وَ یَفْسُدَ کَالَّذِی تَرَاهُ یَحْدُثُ عَلَى النَّبَاتِ إِذَا کَانَ فِی مَوْضِعٍ لَا تَطْلُعُ عَلَیْهِ الشَّمْس‏…»

 توحیدالمفضل، ص۱۳۷

 

«…ای مفضل! در مورد اندازه روز و شب تفکر کن که چگونه در آن مصلحت این مخلوقات رعایت شده است؛ طول هریک از آن دو (روز یا شب) اگر طولانی شود، پانزده ساعت است و بیش از آن نخواهد بود.

توجه کرده‌ای؟ اگر مقدار روز، صد ساعت یا دویست ساعت بود، آیا تمام حیوانات و گیاهان روی زمین هلاک نمی‌شدند؟

- حیوانات به این دلیل (نابود می‌شدند) که در طول این مدت آرام و قرار نمی‌گرفتند؛ نه چهارپایان در صورتی که روشنایی روز طولانی می‌شد، چریدن را رها می‌کردند و نه انسان از کار و جنب‌وجوش دست می‌کشید. این [فعالیت بیش‌ازحد]، آن‌ها را به‌شدت خسته می‌کند و موجب هلاکتشان می‌شود.

- گیاهان هم به این دلیل (نابود می‌شدند) که گرمای روز و حرارت خورشید، برایشان طولانی می‌شد تا این‌که خشک می‌شدند و آتش می‌گرفتند.

- مقدار شب هم اگر طولانی می‌شد، انواع حیوانات از جنب‌وجوش و تلاش برای امورات زندگی باز می‌ایستادند تا این‌که از گرسنگی می‌مردند

- و گرمای طبیعی گیاهان سرد می‌شد، تا این‌که می‌پوسیدند و فاسد می‌گشتند؛ مثل اتفاقی که دیده‌ای برای گیاهان می‌افتد، وقتی جایی هستند که خورشید بر آن‌ها نمی‌تابد…»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۰۲ ، ۱۴:۴۸
ابوالفضل رهبر

 

…عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«کَانَ لِعَلِیٍّ ع بَیْتٌ لَیْسَ فِیهِ شَیْ‏ءٌ إِلَّا فِرَاشٌ وَ سَیْفٌ وَ مُصْحَفٌ وَ کَانَ یُصَلِّی فِیهِ.»

 المحاسن، ج‏۲، ص۶۱۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«امام علی (علیه‌السلام) اتاقی داشتند که چیزی (وسیله‌ای) در آن نبود، به‌جز یک زیرانداز، یک شمشیر و یک قرآن. ایشان در آن اتاق نماز می‌خواندند.»

 

 

 

…عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ قَالَ:

«کَانَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلَامُ قَدِ اتَّخَذَ بَیْتاً فِی دَارِهِ، لَیْسَ بِالْکَبِیرِ وَ لَا بِالصَّغِیرِ، وَ کَانَ إِذَا أَرَادَ أَنْ یُصَلِّیَ مِنْ آخِرِ اللَّیْلِ أَخَذَ مَعَهُ صَبِیّاً لَا یَحْتَشِمُ مِنْهُ، ثُمَّ یَذْهَبُ مَعَهُ إِلَى ذَلِکَ الْبَیْتِ فَیُصَلِّی»

 قرب‌الإسناد، ص۱۶۱

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«امام علی (علیه‌السلام) اتاقی در خانه‌شان که نه بزرگ بود و نه کوچک را اختیار کرده بودند و هرگاه در آخر شب قصد نماز می‌کردند، کودکی که از ایشان خجالت نکشد را با خود همراه می‌کردند و با او به آن اتاق (نمازخانه) می‌رفتند و نماز می‌خواندند.»[*]

 

 

 

…عَنْ مِسْمَعٍ قَالَ: کَتَبَ إِلَیَّ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:

«إِنِّی أُحِبُّ لَکَ أَنْ تَتَّخِذَ فِی دَارِکَ مَسْجِداً فِی بَعْضِ بُیُوتِکَ ثُمَّ تَلْبَسَ ثَوْبَیْنِ طِمْرَیْنِ غَلِیظَیْنِ ثُمَّ تَسْأَلَ اللَّهَ أَنْ یُعْتِقَکَ مِنَ النَّارِ وَ أَنْ یُدْخِلَکَ الْجَنَّةَ وَ لَا تَتَکَلَّمَ بِکَلِمَةِ بَاطِلٍ وَ لَا بِکَلِمَةِ بَغْیٍ.»

 المحاسن، ج‏۲، ص۶۱۲

 

از مِسمَع بن عبدالملک نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام، در نامه‌ای) خطاب به من نوشتند:

«من دوست دارم که تو در یکی از اتاق‌های خانه‌ات مسجد (نمازخانه)ای اختیار کنی، سپس دو پیراهن کهنه، ضخیم و زبر بپوشی. آن‌گاه از خداوند بخواهی تو را از آتش رها سازد و به بهشت وارد نماید و (در آن اتاق) هیچ سخن بیهوده و هیچ سخن گناه‌آلودی نگویی.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] گویا علت این‌که حضرت کودکی را در عبادت‌گاهشان با خود همراه می‌کردند، کراهتِ «شب را به‌تنهایی صبح کردن در یک اتاق» است. در روایات متعددی، در خصوص خطر غلبه شیطان در چنین مواقعی هشدار داده شده است.

ان‌شاءالله در مطلب بعدی چند روایت در این خصوص ذکر خواهد شد.

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] شاید سرّ توصیه اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به ایجاد یک عبادت‌گاه یا نمازخانه‌ی خانگی، این باشد که انسان فارغ از هیاهوها و شلوغی‌های شبانه‌روزش و به‌دور چشم دیگران (که ممکن است از خلوص کارهایش بکاهد) ساعاتی را با توجه، به عبادت بپردازد.

چنان‌که از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است:

«مَنْ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ فِی خَلَاءٍ لَا یَرَاهُ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمَلَائِکَةُ کَانَتْ لَهُ بَرَاءَةً مِنَ النَّار.» [مجموعة ورام، ج‏۱، ص۵]

«هرکس دو رکعت نماز در مکانی که خالی (از دیگران) باشد و او را جز خداوند (عزّوجلّ) و فرشتگان نبینند، بخواند، برای او (تضمینی مبنی بر) رهایی از آتش (جهنم) خواهد بود.»

[۲] در خانه‌ها و زندگی‌های امروزی، اختصاص یک اتاق جداگانه برای عبادت، برای کمتر کسی میسّر است. اما با توجه به غرض اهل‌بیت (علیهم‌السلام) از این توصیه، می‌توان در گوشه‌ای از خانه، جای دِنجی (ولو با پرده یا پارتیشن) فراهم نمود تا به دور از چشم دیگران و دور از آن‌چه موجب غفلت است، به عبادت پرداخت. باز هم اگر فراهم کردن چنین فضایی در خانه‌ای ممکن نبود، می‌توان ساعتی از شبانه‌روز که خانه خلوت است را به این امر اختصاص داد.

خداوند همه‌مان را موفق به پیروی از اهل‌بیت (علیهم‌السلام) و انجام عبادات خالصانه گرداند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۹:۱۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ صَالِحِ بْنِ رَزِینٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ وَ غَیْرِهِمَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«کُلُّ عَیْنٍ بَاکِیَةٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَّا ثَلَاثَةً عَیْنٌ غُضَّتْ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ وَ عَیْنٌ سَهِرَتْ فِی طَاعَةِ اللَّهِ وَ عَیْنٌ بَکَتْ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ.»

 الکافی، ج۲، ص۴۸۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«در روز قیامت همه چشم‌ها گریان هستند؛ مگر سه تا؛

- چشمی که (از روی حیا،) از محارم خداوند، فرو انداخته شود،

- چشمی که در اطاعت از خداوند، شب را بیدار بماند

- و چشمی که از ترس خداوند، در دل شب گریه کند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۱۰
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

«مَا مِنْ قَطْرَةٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ قَطْرَةِ دُمُوعٍ فِی سَوَادِ اللَّیْلِ مَخَافَةً مِنَ اللَّهِ لَا یُرَادُ بِهَا غَیْرُهُ.»

 الکافی، ج۲، ص۴۸۲

 

از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هیچ قطره‌ای نزد خداوند دوست‌داشتنی‌تر از قطره اشکی نیست که در سیاهی شب، از خوف خداوند جاری شود و غیر خدا با آن قصد نشده باشد.»

 

 

حال، خداوند در ازای این چیز ارزش‌مند، چه به بنده‌اش عنایت می‌فرماید؟

 

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«مَا مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلَّا وَ لَهُ‏ کَیْلٌ‏ وَ وَزْنٌ إِلَّا الدُّمُوعُ فَإِنَّ الْقَطْرَةَ تُطْفِئُ بِحَاراً مِنْ نَارٍ فَإِذَا اغْرَوْرَقَتِ الْعَیْنُ بِمَائِهَا لَمْ یَرْهَقْ وَجْهاً قَتَرٌ وَ لَا ذِلَّةٌ فَإِذَا فَاضَتْ حَرَّمَهُ اللَّهُ عَلَى النَّارِ وَ لَوْ أَنَّ بَاکِیاً بَکَى فِی أُمَّةٍ لَرُحِمُوا.»

 الکافی، ج۲، ص۴۸۱

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«چیزی نیست، مگراین‌که پیمانه و وزنی دارد، به‌جز اشک‌ها؛ چراکه یک قطره (اشک)، دریاهایی از آتش را خاموش می‌کند.

وقتی چشم اشک‌آلود می‌شود، هرگز تیرگی و خواری‌ای چهره را آلوده نمی‌سازد و وقتی اشک جاری می‌گردد، خداوند او را بر آتش حرام می‌کند

و اگر در یک امت، یک گریه‌کننده گریه کند، همه‌شان مورد رحمت (الهی) قرار می‌گیرند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۰۸
ابوالفضل رهبر

 

همان‌طور که می‌دانید، علاوه بر ۱۷ رکعت نماز واجب، ۳۴ رکعت #نماز_نافله نیز توصیه شده است که روی هم می‌شود ۵۱ رکعت نماز در روز.

اما علت توصیه اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به خواندن این تعداد رکعت نماز در روز چیست؟

 

...عَنِ الْفَضْلِ بْنِ أَبِی قُرَّةَ رَفَعَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سُئِلَ عَنِ الْخَمْسِینَ وَ الْوَاحِدِ رَکْعَةً. فَقَالَ:

«إِنَّ سَاعَاتِ النَّهَارِ اثْنَتَا عَشْرَةَ سَاعَةً وَ سَاعَاتِ اللَّیْلِ اثْنَتَا عَشْرَةَ سَاعَةً وَ مِنْ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ سَاعَةٌ وَ مِنْ غُرُوبِ الشَّمْسِ إِلَى غُرُوبِ الشَّفَقِ غَسَقٌ وَ لِکُلِّ سَاعَةٍ رَکْعَتَانِ وَ لِلْغَسَقِ رَکْعَةٌ.»

 الکافی، ج‏۳، ص۴۸۷

 

از امام صادق (علیه‌السلام) درباره ۵۱ رکعت نماز سؤال شد.

حضرت فرمودند:

«ساعت‌های روز؛ ۱۲ ساعت است،

ساعت‌های شب؛ ۱۲ ساعت است،

از طلوع فجر[1] تا طلوع خورشید[2]؛ ۱ ساعت است،

از غروب خورشید تا غروب شفق[3]، زمان تاریک شدن هوا[4] است.

هر ساعت، ۲ رکعت نماز دارد و زمان تاریک شدن هوا نیز ۱ رکعت نماز دارد.»

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] طلوع فجر: هنگام آغاز وقت نماز صبح.

[2] به این فاصله زمانی (از طلوع فجر تا طلوع خورشید)، بین‌الطلوعین گفته می‌شود.

[3] غروب شفق: هنگام آغاز وقت فضیلت نماز عشاء. (شفق، همان «حُمره مغربیه» است.)

[4] به این فاصله زمانی (از غروب خورشید تا غروب شفق)، غَسَق گفته می‌شود.

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] چنان‌چه ملاحظه می‌فرمایید، تقسیم‌بندیِ شرعیِ ساعات شبانه‌روز به این نحو است؛ هر شبانه‌روز به حدود ۲۵ مقطع زمانی (ساعت) تقسیم می‌شود. این مقاطع زمانی در طول شب و روز و در فصل‌های مختلف سال متغیرند؛ چرا که طول شب و روز، در یک شبانه‌روز متغیر است و در طول سال نیز کم و زیاد می‌شود. (جدول و نمودارهای جزئیات این تغییرات، در ادامه ارائه خواهد شد.)

[2] این تقسیم‌بندی در بستر طبیعت و با توجه به گردش خورشید در آسمان، تعریف شده است و التزام به آن، انسان را بیشتر متوجه آیات الهی و موقعیتش در عالم هستی می‌کند.

[3] شاید این برابر نبودن ساعات شرعی، حکمتی داشته باشد؛ مثلاً ممکن است ارزش یا ثمره انجام کارها در ساعات مختلف روز یا در فصول مختلف سال، متفاوت باشد.

[4] این‌که برای هر ساعت از شبانه‌روز، نمازی در نظر گرفته شده است، گویا به این دلیل است که مؤمن همواره به یاد پروردگار باشد و ارتباطش با معبود دائماً برقرار باشد.

[5] ظاهراً مقصود از «ساعت» در روایات، همین مقاطع زمانی است؛ مثلاً وقتی گفته می‌شود: «ساعتی تفکر، برتر از فلان مقدار عبادت است» یا «اگر فلان نماز و دعا را بخوانی، ساعتی نمی‌گذرد که حاجتت برآورده می‌شود» یا...

 

 

جدول و نمودارهای مرتبط:

 

توضیحات جدول و نمودارها:

روز: از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب

شب: از اذان عشاء تا اذان صبح

بین‌الطلوعین: از اذان صبح تا طلوع آفتاب

غَسَق: از غروب آفتاب تا اذان عشاء

ساعت شرعی در روز: طول مدت روز، تقسیم بر ۱۲

ساعت شرعی در شب: طول مدت شب، تقسیم بر ۱۲

 

جدول تغییرات ساعات و اوقات شرعی، در طول سال

جدول تغییرات ساعات و اوقات شرعی، در طول سال

 

 

نمودار تغییر ساعت اوقات شرعی، در طول سال

نمودار تغییر ساعت اوقات شرعی، در طول سال

 

 

نمودار تغییر طول روز و شب، در طول سال

نمودار تغییر طول روز و شب، در طول سال

 

 

نمودار تغییر مدت هر ساعت شرعی در روز و شب، در طول سال

نمودار تغییر مدت هر ساعت شرعی در روز و شب، در طول سال

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۶ ، ۱۰:۴۵
ابوالفضل رهبر

بسم الله...

نیمه‌شب است. به سرت می‌زند وبلاگی راه بیاندازی، تا راهی باز کنی برای کلماتی که سال‌هاست خود را به دیوارهای بلند سینه‌ات کوبیده‌اند، راهی برای نفَس‌هایت که این روزها سخت‌تر بالا می‌آیند، و راهی برای خودت.

 

اسمش، در گوشه‌ای از دیوان «ابوالفرج رونی» نشسته است و از آن دور، صدایت می‌کند. ساعت‌ها به دنبال صدا می‌گردی و آخر پیدایش می‌کنی؛ «دستوار».

 

نماز و کمی خواب...

صبح لپ‌تاپت را روشن می‌کنی، مرورگر کرومت را باز می‌کنی و عجب...

چه جالب...

راه‌اندازی وبلاگت مصادف شده با سا‌ل‌روز تولدت.

«اریک اشمیت» کیک و کادوها را روی صفحه مانیتورت چیده و لابد خودش جایی همین گوشه‌کنارها (مثلاً در لنز وِب‌کَم‌ات) نشسته، تا برق شگفتی و قدردانی را در چشمانت شکار کند و بلافاصله برود سراغ دیگر مولودهای ۱۱مهر.

 

 

بعد، این فکر، مثل موریانه، از منفذی وارد سرت می‌شود که در «اولین پست» چه بنویسی؟ خُب «اولین پست» خیلی مهم است و تو باید از پَسَش خوب برآیی.

بعد، می‌ترسی نکند این «اولین پست»ات هم به سرنوشت «اولین پست» وبلاگ قبلی‌ات - که آخرینش هم بود - دچار شود.

 

این می‌شود که «روز»ها یکی‌یکی از تو و وبلاگِ خالی‌ات رد می‌شوند و چندقدمی آن‌طرف‌تر، برمی‌گردند و با پوزخندی، بابت تمام ترس‌هایت تحقیرت می‌کنند.

 

این می‌شود که ۳۳ روز می‌گذرد و تو زیر آوار این همه «ترس» و «حقارت»، ناتوان‌تر می‌شوی...

 

...تا این‌که یاد جمله‌ای می‌افتی که بارها دستت را کشیده و از «رکود» به «حرکت»ات رسانده؛

«إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِیهِ، فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّیهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ»

 نهج‌البلاغه، حکمت۱۷۵

«هرگاه از چیزى ‏ترسیدی، در آن واقع شو؛ چراکه تحمل این ترس، سخت‌تر است از تحمل چیزی که از آن می‌ترسی.»

 

باز هم علی(ع) به دادت رسیده و راه‌ها را گشوده.

 

نیمه شب است. دل به دریا می زنی، «بسم الله»ی می‌نویسی و شروع می‌کنی؛ «نیمه‌شب است. به سرت می‌زند وبلاگی راه بیاندازی، تا راهی باز کنی برای کلماتی که...»

 

کل هم و غم سینجلی

بُن‌بستی نیست، و غمی نخواهد بود، با «ولایت»ات

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۲ ، ۰۴:۵۸
ابوالفضل رهبر