کسی که در نمازهایش بیشازحد شک میکند، «کثیرالشک» نامیده میشود. چنین کسی نباید به شک خود اعتنا کند، بلکه باید فرض کند نمازش صحیح است و به آن ادامه دهد.
امام صادق (علیهالسلام) فلسفه این حکم را برای دو تن از شاگردانشان توضیح دادهاند:
...عَنْ زُرَارَةَ وَ أَبِی بَصِیرٍ قَالا قُلْنَا لَهُ: الرَّجُلُ یَشُکُ کَثِیراً فِی صَلَاتِهِ حَتَّى لَا یَدْرِیَ کَمْ صَلَّى وَ لَا مَا بَقِیَ عَلَیْهِ.
قَالَ: «یُعِیدُ.»
قُلْنَا لَهُ: فَإِنَّهُ یَکْثُرُ عَلَیْهِ ذَلِکَ کُلَّمَا عَادَ شَکَّ.
قَالَ: «یَمْضِی فِی شَکِّهِ.» ثُمَّ قَالَ: «لَا تُعَوِّدُوا الْخَبِیثَ مِنْ أَنْفُسِکُمْ بِنَقْضِ الصَّلَاةِ فَتُطْمِعُوهُ فَإِنَّ الشَّیْطَانَ خَبِیثٌ یَعْتَادُ لِمَا عُوِّدَ فَلْیَمْضِ أَحَدُکُمْ فِی الْوَهْمِ وَ لَا یُکْثِرَنَّ نَقْضَ الصَّلَاةِ فَإِنَّهُ إِذَا فَعَلَ ذَلِکَ مَرَّاتٍ لَمْ یَعُدْ إِلَیْهِ الشَّکُّ.»
قَالَ زُرَارَةُ ثُمَّ قَالَ: «إِنَّمَا یُرِیدُ الْخَبِیثُ أَنْ یُطَاعَ فَإِذَا عُصِیَ لَمْ یَعُدْ إِلَى أَحَدِکُمْ.»
الکافی، ج۳، ص۳۵۸
زراره و ابوبصیر گویند: به امام صادق (علیهالسلام) عرض کردیم:
مردی در (تعداد رکعاتِ) نمازش زیاد شک میکند؛ بهطوریکه نمیداند چهقدر خوانده است و چهقدر باقی ماندهاست. (تکلیفش چیست؟)
حضرت فرمودند:
«(نمازش را) دوباره بخواند.»
به ایشان عرض کردیم:
این اتفاق زیاد برایش میافتد؛ بهطوریکه هربار که (نمازش را) دوباره میخواند، (باز هم) شک میکند.
حضرت فرمودند:
«به شکش پایان دهد (به آن اعتنا نکند).»
سپس فرمودند:
«با شکستن نماز، آن خبیث را به خودتان عادت ندهید؛ که به نفستان طمع میکند (تا دائم وسوسهاش کند).
بهراستی که شیطان خبیث است و به آنچه عادتش دهند، عادت میکند.
پس هریک از شما باید به وهمش پایان دهد و نباید نمازش را بشکند؛ چراکه اگر این کار (بیاعتنایی به وهم و شک) را چندبار انجام دهد، دیگر دچار شک نخواهد شد.»
زراره گوید: حضرت سپس فرمودند:
«تنها خواستهی آن خبیث، این است که از او اطاعت شود. پس اگر از او نافرمانی شود، نزد هیچیک از شما باز نخواهدگشت.»
پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] حضرت صادق (سلاماللهعلیه و روحیفداه) در این حدیث، ضمن بیان حکم مسأله و فلسفهی حکم، راهکاری برای درمان ابتلاءِ بیمارگونه به شک و وسواس و ترفندی برای شکست شیطان را نیز ارائه فرمودهاند.
[2] کاش رسالههای عملیه ما، از این ظرائف شیرین، جذاب و مفید روایی تهی نمیشدند و به جملاتی خشک و مغلق بدل نمیگشتند!