...عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ: أَصَابَ أَهْلَ الْمَدِینَةِ غَلَاءٌ وَ قَحْطٌ حَتَّى أَقْبَلَ الرَّجُلُ الْمُوسِرُ یَخْلِطُ الْحِنْطَةَ بِالشَّعِیرِ وَ یَأْکُلُهُ وَ یَشْتَرِی بِبَعْضِ الطَّعَامِ وَ کَانَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع طَعَامٌ جَیِّدٌ قَدِ اشْتَرَاهُ أَوَّلَ السَّنَةِ فَقَالَ لِبَعْضِ مَوَالِیهِ: «اشْتَرِ لَنَا شَعِیراً فَاخْلِطْ بِهَذَا الطَّعَامِ أَوْ بِعْهُ فَإِنَّا نَکْرَهُ أَنْ نَأْکُلَ جَیِّداً وَ یَأْکُلُ النَّاسُ رَدِیّاً.»
الکافی، ج۵، ص۱۶۶
حماد بن عثمان گوید:
مردم مدینه دچار گرانی و قحطی شدند، بهطوریکه افراد توانگر (برای تهیه نان) گندم را با جُو مخلوط میکردند[*] و میخوردند و تنها میتوانستند بخشی از غذای خود را تهیه کند (نه همه مایحتاجشان را).
نزد امام صادق (علیهالسلام) غذای مرغوبی بود که آن را ابتدای سال خریده بودند. پس حضرت به یکی از غلامانشان فرمودند:
«برایمان جُو بخر و با این غذا (گندم) مخلوط کن یا اینکه آن (گندم مرغوب) را بفروش؛
چراکه ما بدمان میآید درحالیکه مردم غذای نامرغوب میخورند، غذای مرغوب بخوریم.»
حال ماجرا را از زبان مُعَتِّب (غلام حضرت) بخوانید:
...عَنْ مُعَتِّبٍ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «وَ قَدْ تَزَیَّدَ السِّعْرُ بِالْمَدِینَةِ کَمْ عِنْدَنَا مِنْ طَعَامٍ؟» قَالَ قُلْتُ: عِنْدَنَا مَا یَکْفِیکَ أَشْهُراً کَثِیرَةً. قَالَ: «أَخْرِجْهُ وَ بِعْهُ.» قَالَ قُلْتُ لَهُ: وَ لَیْسَ بِالْمَدِینَةِ طَعَامٌ قَالَ: «بِعْهُ.» فَلَمَّا بِعْتُهُ قَالَ اشْتَرِ مَعَ النَّاسِ یَوْماً بِیَوْمٍ وَ قَالَ: «یَا مُعَتِّبُ اجْعَلْ قُوتَ عِیَالِی نِصْفاً شَعِیراً وَ نِصْفاً حِنْطَةً فَإِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ أَنِّی وَاجِدٌ أَنْ أُطْعِمَهُمُ الْحِنْطَةَ عَلَى وَجْهِهَا وَ لَکِنِّی أُحِبُّ أَنْ یَرَانِیَ اللَّهُ قَدْ أَحْسَنْتُ تَقْدِیرَ الْمَعِیشَةِ.»
الکافی، ج۵، ص۱۶۶
از معتّب نقل شده است:
قیمت اجناس در مدینه گران شده بود.
امام صادق (علیهالسلام) به من فرمودند:
«چهقدر غذا نزد ما هست؟»
عرض کردم:
ما آنقدر آذوقه داریم که تا چندین ماه برایمان کافی است.
حضرت فرمودند:
«آنها را (از انبار) بیرون بیاور و بفروش.»
عرض کردم:
اما در شهر غذایی نیست.
حضرت فرمودند:
«بفروششان.»
وقتی آنها را فروختم، حضرت فرمودند:
«مانند دیگر مردم، روزانه (غذای همان روز را) بخر.»
آنگاه فرمودند:
«ای معتب! غذای خانواده مرا نیمی جو و نیمی گندم قرار بده.
خداوند میداند که من میتوانم خانوادهام را به راحتی با گندم سیر کنم، اما دوست دارم خداوند مرا ببیند که (مخارجِ) زندگیام را چه زیبا مدیریت میکنم.»
پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[*] گندم به نسبت جو، مرغوبتر و گرانتر بوده و هست. نان گندم نیز از نان جو خوشمزهتر و گرانتر بوده و هست. بههمینخاطر وقتی توان مالی مردم کم باشد، نان خود را از مخلوط گندم و جو تهیه میکنند تا ارزانتر تمام شود.