دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۳۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معصیت» ثبت شده است

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ص أَنَّهُ قَالَ:

«لَا یَزَالُ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ یُورِثُ‏ أَهْلَ‏ بَیْتِهِ‏ الْعِلْمَ وَ الْأَدَبَ الصَّالِحَ حَتَّى یُدْخِلَهُمُ الْجَنَّةَ جَمِیعاً حَتَّى لَا یَفْقِدَ مِنْهُمْ صَغِیراً وَ لَا کَبِیراً وَ لَا خَادِماً وَ لَا جَاراً وَ لَا یَزَالُ الْعَبْدُ الْعَاصِی یُورِثُ‏ أَهْلَ‏ بَیْتِهِ‏ الْأَدَبَ السَّیِّئَ حَتَّى یُدْخِلَهُمُ النَّارَ جَمِیعاً حَتَّى لَا یَفْقِدَ فِیهَا مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ صَغِیراً وَ لَا کَبِیراً وَ لَا خَادِماً وَ لَا جَاراً.»

 دعائم‌الإسلام، ج‏۱، ص۸۲

 

از امام جعفربن‌محمد صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«همواره بنده‌ی مؤمن برای اهالی خانه‌اش «علم» و «ادب نیکو» به ارث می‌گذارد، تا همه‌شان را وارد بهشت کند و هیچ‌یک را رها نکند؛ نه کوچک را، نه بزرگ را، نه خادم را و نه همسایه را،

و همواره بنده‌ی نافرمان برای اهالی خانه‌اش «ادب زشت» به ارث می‌گذارد، تا همه‌شان را وارد آتش کند و هیچ‌یک را رها نکند؛ نه کوچک را، نه بزرگ را، نه خادم را و نه همسایه را.»

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

با خود فکر کردم چه‌طور می‌شود «علم» و «ادب نیکو» را برای دیگران به ارث گذاشت؟

به نظرم رسید؛ ابتدا لازم است خود، به زیور «علم» و «ادب» آراسته گردم تا این دو دارایی گران‌بها، در چشمان اهالی خانه‌ام طلوع کنند و در جان‌هایشان بنشینند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۶ ، ۲۳:۲۹
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا عَصَانِی مَنْ عَرَفَنِی‏ سَلَّطْتُ‏ عَلَیْهِ‏ مَنْ‏ لَا یَعْرِفُنِی‏.»

 الکافی، ج‏۲، ص۲۷۶

 

از امام صادق (علیه‌السلام)‌ نقل شده‌است که فرمودند:

«خداوند (عزّوجلّ) می‌فرماید:

«اگر کسی که مرا می‌شناسد، نافرمانی‌ام کند، کسی که مرا نمی‌شناسد را بر او مسلط خواهم‌کرد.»»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۶ ، ۰۷:۱۲
ابوالفضل رهبر

 

امیر مؤمنان (علیه‌السلام) فرمودند:

«یَا ابْنَ آدَمَ إِذَا رَأَیْتَ رَبَّکَ سُبْحَانَهُ یُتَابِعُ عَلَیْکَ نِعَمَهُ وَ أَنْتَ تَعْصِیهِ فَاحْذَرْهُ‏.»

 نهج‌البلاغة، ص۴۷۲، الحکمة۲۵

 

«ای فرزند آدم! هرگاه دیدی پروردگارت نعمت‌هایش را پی‌درپی بر تو نازل می‌کند، درحالی‌که تو نافرمانی‌اش می‌کنی، از این وضعیت سخت بترس.»

 

پانوشتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

این هشدار حضرت امیر، اشاره به قانون «استدراج» دارد که در قرآن (آل‌عمران:۱۷۸، قلم:۴۵، أعراف:۱۸۲ و أنعام:۴۴) و بسیاری احادیث به آن اشاره شده‌است؛

وقتی کسی علی‌رغم این‌که حق را می‌شناسد و حجت بر او تمام شده، اما خود را به آن‌راه می‌زند، انکار می‌نماید و سرکشی می‌کند، خداوند نعمت‌هایش را یکی‌پس‌ازدیگری بر او نازل می‌کند تا به آن‌ها مشغول گردد، از توبه و بازگشت به سوی خداوند غافل شود، پله‌پله نزول کند و به عذابی شدید گرفتار آید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۶ ، ۱۹:۰۹
ابوالفضل رهبر

 

در مطلب پیشین، به توصیه اکید اهل بیت (علیهم‌السلام) به «کتمان حدیث و افشاء نکردن آن نزد نامحرمان» اشاره شد.

حال به سرانجام خطرناک بی‌توجهی به این توصیه توجه فرمایید:

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

«مَا قَتَلَنَا مَنْ أَذَاعَ حَدِیثَنَا قَتْلَ خَطَإٍ وَ لَکنْ قَتَلَنَا قَتْلَ عَمْدٍ.»

 الکافی، ج۲، ص۳۷۰

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که فرمودند:

«کسی که حدیث ما (اهل‌بیت) را افشاء کند، ما را به‌اشتباه نکشته‌است، بلکه به‌عمد کشته‌است!»

 

جالب است بدانید این مسئله در زمان پیامبران پیشین نیز سابقه داشته است.

به حدیث زیر توجه نمایید:

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ تَلَا هَذِهِ الآیةَ «ذلِک بِأَنَّهُمْ کانُوا یکفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ یقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ الْحَقِّ ذلِک بِما عَصَوْا وَ کانُوا یعْتَدُونَ» قَالَ:

«وَ اللَّهِ مَا قَتَلُوهُمْ بِأَیدِیهِمْ وَ لَا ضَرَبُوهُمْ بِأَسْیافِهِمْ وَ لَکنَّهُمْ سَمِعُوا أَحَادِیثَهُمْ فَأَذَاعُوهَا فَأُخِذُوا عَلَیهَا فَقُتِلُوا فَصَارَ قَتْلًا وَ اعْتِدَاءً وَ مَعْصِیةً.»

 الکافی، ج۲، ص۳۷۱

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده‌است که این آیه را تلاوت کردند:

«(بنی‌اسرائیل ذلیل شدند و مورد خشم خداوند قرار گرفتند؛) به‌این‌خاطر که آیات خداوند را منکر شدند و پیامبران را به‌ناحق کشتند، به‌این‌خاطر که معصیت کردند و (از حدود) تجاوز کردند.» (بقره:61)

و فرمودند:

«به خدا قسم، آنان پیامبران را نه با دستانشان کشتند و نه با ضربه شمشیرهایشان، بلکه احادیث پیامبران را شنیدند و آن‌ها را افشاء کردند و به‌این‌ترتیب پیامبران دستگیر شدند و به قتل رسیدند. این کار موجب قتل، تجاوز (از حدود) و معصیت شد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۶ ، ۰۲:۰۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ آبَائِهِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«إِنَّ الْمَعْصِیَةَ إِذَا عَمِلَ بِهَا الْعَبْدُ سِرّاً لَمْ تَضُرَّ إِلَّا عَامِلَهَا، وَ إِذَا عَمِلَ بِهَا عَلَانِیَةً وَ لَمْ یُغَیَّرْ عَلَیْهِ أَضَرَّتْ بِالْعَامَّةِ».

 قرب الإسناد، ص۵۵

 

امام صادق از پدرانشان از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهم) نقل فرمودند:

«به‌راستی که معصیت، اگر بنده آن را مخفیانه انجام دهد، فقط به گناه‌کار آسیب می‌رساند،

و اگر آن را آشکارا انجام دهد و کسی او را باز ندارد، به عموم مردم آسیب می‌رساند»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۶ ، ۲۰:۰۹
ابوالفضل رهبر

 

ابوحمزه ثمالی از امام سجاد (علیه‌السلام) نقل کرده‌است که فرمودند:

 

«مردی با خانواده‌اش به سفری دریایی رفت. کشتی شکست و از میان مسافران، تنها همسر آن مرد نجات یافت. آن زن بر تخته‌ای از تخته‌های کشتی سوار شد تا این‌که به جزیره‌ای از جزیره‌های دریا رسید.

در آن جزیره مردی بود که (دزد دریایی بود و) راه‌زنی می‌کرد و تمام پرده‌های حرمت الهی را دریده بود. از همه جا بی‌خبر، زن را دید که بالای سرش ایستاده.

 

به زن گفت: «انسانی یا جن؟»

زن گفت: «انسان.»

 

با او کلمه‌ای حرف نزد، تا این‌که مانند مردی که بر همسرش می‌نشیند، بر او نشست. وقتی قصد (تجاوز به) زن را نمود، زن مضطرب شد.

 

به زن گفت: «چرا مضطرب شدی؟»

زن گفت: «از او می‌ترسم.» و با دستش به آسمان اشاره کرد.

مرد گفت: «آیا تاکنون چنین‌کاری کرده‌ای؟»

زن گفت: «نه، به عزتش قسم.»

مرد گفت: «تو از او چنین می‌ترسی، درحالی‌که تابه‌حال چنین‌کاری نکرده‌ای و (حال نیز) من تو را مجبور به این کار می‌کنم! به خدا قسم، من به این ترس سزاوارترم و بیش از تو مستحق این ترسم.»

 

آن‌گاه برخواست و چیزی نگفت و نزد خانواده‌اش بازگشت و تمام همّ و غمش توبه و بازگشت (به سوی خداوند) بود.

روزی که در راهی می‌رفت، با راهبی هم‌مسیر شد. آفتاب، سخت بر آن‌ها می‌تابید.

 

راهب به مرد جوان (دزد توبه‌کار) گفت: «از خداوند بخواه تا با ابری بر ما سایه افکند.»

جوان گفت: «نزد پروردگارم کار نیکی از خود سراغ ندارم که جرأت کنم از او چیزی بخواهم.»

راهب گفت: «پس من دعا می‌کنم و تو آمین بگو.»

جوان گفت: «باشد.»

 

راهب شروع به دعا کرد و جوان آمین می‌گفت. چیزی نگذشت که ابری بر آن‌دو سایه انداخت. آن‌ها ساعاتی از روز را زیر آن ابر راه رفتند، تا این‌که مسیر، دو تا شد و جوان خواست از یک طرف برود و راهب از طرفی دیگر. در این‌هنگام، ابر با جوان هم‌راه شد.

 

راهب گفت: «تو از من بهتری. به خاطر تو آن دعا مستجاب شد، نه به خاطر من. داستانت چیست؟»

جوان، ماجرای آن زن را برای راهب تعریف کرد.

راهب گفت: «از آن‌جهت که داخل در «خوف» (ترس از خداوند) شدی، آمرزیده شدی. پس مراقب باش که در آینده چگونه خواهی‌بود.»»

 

 الکافی، ج‏۲، ص۷۰

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۱:۰۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ:

«إِنَّهُ مَا مِنْ سَنَةٍ أَقَلَّ مَطَراً مِنْ سَنَةٍ وَ لَکِنَّ اللَّهَ یَضَعُهُ حَیْثُ یَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا عَمِلَ قَوْمٌ بِالْمَعَاصِی صَرَفَ عَنْهُمْ مَا کَانَ قَدَّرَ لَهُمْ مِنَ الْمَطَرِ فِی تِلْکَ السَّنَةِ إِلَى غَیْرِهِمْ وَ إِلَى الْفَیَافِی وَ الْبِحَارِ وَ الْجِبَالِ...»

 الکافی، ج‏۲، ص۲۷۲

 

ابوحمزه ثمالی از امام باقر (علیه‌السلام) نقل کرده‌است:

«هیچ سالی کم‌باران‌تر از سال دیگر نیست، اما خداوند آن را هرجا که بخواهد فرو می‌فرستد. هرگاه قومی مرتکب معصیت‌هایی شوند، خداوند بارانی که برایشان مقدّر بوده است را از آنان باز می‌دارد و به سوی دیگران و به سوی بیابان‌ها و دریاها و کوه‌ها می‌فرستد...»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۰۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: 

«نهَى رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْ یُؤْکَلُ مَا تَحْمِلُ النَّمْلَةُ بِفِیهَا وَ قَوَائِمِهَا.»

 الکافی، ج‏۵، ص۳۰۷

امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
«رسول خدا (صلى الله علیه و آله) از خوردن چیزى که مورچه با دهان و پاهایش حمل مى‌کند، نهى فرمودند.»

 

حال به این کلام امیر مؤمنان (علیه السلام) توجه کنید:

 
«وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِیتُ الْأَقَالِیمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاکِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِیَ اللَّهَ فِی نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِیرَةٍ مَا فَعَلْتُه‏»

 نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص۳۴۷

«به خدا قسم! اگر هفت اقلیم[1] با هرآن‌چه زیر فلک‌هایشان است، به من داده شود،[2] تا (در مقابل،) با گرفتن پوست یک دانه جو از مورچه‌ای، خداوند را نافرمانی کنم، چنین نخواهم کرد.»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] مقصود از «هفت اقلیم» (الاقالیم السبعة)، هفت سرزمین پهناوری است که در گذشته تمام کره زمین را فرا می‌گرفتند؛ این هفت اقلیم عبارتند از: «ایران»، «روم و صقلاب»، «چین و ماچین»، «عربستان و حبشستان»، «مصر و شام»، «ترک و یأجوج» و «هندوستان». بعضی محققین معتقدند مقصود از «زمین‌های هفت‌گانه» (الارضین السبع) که در قرآن و احادیث به آن‌ها اشاره شده است، همین «هفت اقلیم» است. (محمدی‌ری‌شهری محمد، گزیده حکمت نامه پیامبر اعظم، ص۳۶۸)
[2] بنابراین مقصود حضرت، زمین و آسمان‌ها و هرآن‌چیزی است که بین آنهاست؛ تمام دنیا.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پانوشت: کمی تأمل کنیم که: «قیمت ما چقدر است؟»

 

رسول مهربانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۵ ، ۰۱:۰۱
ابوالفضل رهبر

 

امام سجاد، علیه‌السلام:

«مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَیْهِ الدُّنْیَا.»

«هرکه "نفس" خود را والا بداند، "دنیا" را پست می‌انگارد.»

 تحف العقول، ص۲۷۸

 

امیر المؤمنین، علیه‌السلام:

«مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَیْهِ شَهْوَتُهُ‏.»

«هرکه "نفس" خود را والا بداند، "شهوت"اش را پست می‌انگارد.»

 نهج البلاغة، ص۵۵۵

 

امیر المؤمنین، علیه‌السلام:

«مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ لَمْ یُهِنْهَا بِالْمَعْصِیَةِ.»

«هرکه "نفس" خود را والا بداند، آن را با "معصیت" پست نمی‌گرداند.»

 غرر الحکم و درر الکلم، ص۶۳۴

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اگر واقعاً قصد تربیت و ارشاد دیگران و باز داشتن آنان از پستی‌ها و آلودگی‌ها را داریم، راهش تو سری زدن و تحقیر نیست. برعکس، باید بزرگی و ارزش‌های‌شان را به چشم‌شان آورد، تا «خودشان» به پستی‌ها تن ندهند و طریق رشد را بپیمایند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۲۹
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

«إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّ فِیکَ خَیْراً فَانْظُرْ إِلَى قَلْبِکَ فَإِنْ کَانَ یُحِبُّ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ وَ یُبْغِضُ أَهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَفِیکَ خَیْرٌ وَ اللَّهُ یُحِبُّکَ وَ إِنْ کَانَ یُبْغِضُ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ وَ یُحِبُّ أَهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَلَیْسَ فِیکَ خَیْرٌ وَ اللَّهُ یُبْغِضُکَ وَ الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ.»

 الکافی، ج۲، ص۱۲۶

 

جابر بن یزید جعفی از امام باقر، علیه‌السلام، نقل می‌کند، که فرمودند:

«هرگاه خواستی بدانی که در تو خیری هست، به قلبت بنگر؛

اگر (قلبت) کسانی را که اهل فرمان‌برداری از خداوند بودند را دوست داشت، و از کسانی که اهل نافرمانی از خداوند بودند بَدَش می‌آمد، در این صورت در تو خیری هست و خداوند تو را دوست دارد،

و اگر از کسانی که اهل فرمان‌برداری از خداوند بودند بَدَش می‌آمد و کسانی را که اهل نافرمانی از خداوند بودند را دوست داشت، در این صورت در تو خیری نیست و خداوند از تو بَدَش می‌آید،

و هرکس، همراهِ کسی است که دوستش دارد.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دقت کنیم که از میان اقوام، دوستان، آشنایان، مسئولین، مشاهیر و...، کدام‌ها را دوست داریم و از کدام‌ها بَدِمان می‌آید؟

آیا کسانی را دوست داریم که فرمان‌بردار خداوند هستند، یا کسانی را که از فرمانش سر می‌پیچند؟

ملاک‌مان برای «دوست‌داشتن» و «دوست‌نداشتن» دیگران چیست؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۴ ، ۲۳:۱۸
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَلِیِّ بْنِ رِئَابٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ مٰا أَصٰابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِمٰا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ» أَ رَأَیْتَ مَا أَصَابَ عَلِیّاً وَ أَهْلَ بَیْتِهِ عَلَیْهِمُ اَلسَّلاَمُ مِنْ بَعْدِهِ هُوَ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَ هُمْ أَهْلُ بَیْتِ طَهَارَةٍ مَعْصُومُونَ؟! فَقَالَ: «إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ کَانَ یَتُوبُ إِلَى اَللَّهِ وَ یَسْتَغْفِرُهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ مِائَةَ مَرَّةٍ مِنْ غَیْرِ ذَنْبٍ إِنَّ اَللَّهَ یَخُصُّ أَوْلِیَاءَهُ بِالْمَصَائِبِ لِیَأْجُرَهُمْ عَلَیْهَا مِنْ غَیْرِ ذَنْبٍ.»

 الکافی، ج۲، ص۴۵۰

 

از علی بن رئاب نقل شده است:

درباره سخن خداوند (عزّوجلّ) «وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ‏» [الشوری:۳۰]؛ «هر مصیبتی به شما می‌رسد، به‌خاطر اعمالی است که خود انجام داده‌اید» از امام صادق (علیه‌السلام) سؤال کردم که آیا مصیبت‌هایی که به حضرت علی و اهل‌بیتش (علیهم‌السلام) وارد شده است هم به خاطر اعمالی است که خود انجام داده‌اند؟ در حالی که آنان اهل‌بیت طهارت هستند و معصوم‌اند؟!

حضرت فرمودند:

«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در هر روز و شبی، ۱۰۰ مرتبه، بدون این‌که گناهی مرتکب شده باشد، به سوی خدا توبه می‌کرد و استغفار می‌فرمود.

همانا خداوند دوستانش را، مخصوصاً، به مصیبت‌ها گرفتار می‌کند، تا به آنان اجر دهد، بی آن که گناهی کرده باشند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۲ ، ۰۵:۰۲
ابوالفضل رهبر

 

خداوند برای کسانی که می خواهد آنان را مورد رحمت خود قرار دهد، چگونه دنیایی تدارک می بیند؟

دنیای آن ها را که قصد عذابشان را دارد، چگونه طراحی می کند؟

 

 

 

...عَنِ اِبْنِ اَلْقَدَّاحِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ:

«وَ عِزَّتِی وَ جَلاَلِی لاَ أُخْرِجُ عَبْداً مِنَ اَلدُّنْیَا وَ أَنَا أُرِیدُ أَنْ أَرْحَمَهُ حَتَّى أَسْتَوْفِیَ مِنْهُ کُلَّ خَطِیئَةٍ عَمِلَهَا إِمَّا بِسُقْمٍ فِی جَسَدِهِ وَ إِمَّا بِضِیقٍ فِی رِزْقِهِ وَ إِمَّا بِخَوْفٍ فِی دُنْیَاهُ فَإِنْ بَقِیَتْ عَلَیْهِ بَقِیَّةٌ شَدَّدْتُ عَلَیْهِ عِنْدَ اَلْمَوْتِ وَ عِزَّتِی وَ جَلاَلِی لاَ أُخْرِجُ عَبْداً مِنَ اَلدُّنْیَا وَ أَنَا أُرِیدُ أَنْ أُعَذِّبَهُ حَتَّى أُوَفِّیَهُ کُلَّ حَسَنَةٍ عَمِلَهَا إِمَّا بِسَعَةٍ فِی رِزْقِهِ وَ إِمَّا بِصِحَّةٍ فِی جِسْمِهِ وَ إِمَّا بِأَمْنٍ فِی دُنْیَاهُ فَإِنْ بَقِیَتْ عَلَیْهِ بَقِیَّةٌ هَوَّنْتُ عَلَیْهِ بِهَا اَلْمَوْتَ.»

 الکافی، ج۲، ص۴۴۴

 

از امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) از خداوند (عزّوجلّ) نقل شده است:

 

«قسم به عزت و جلالم،

هیچ بنده‌ای که بخواهم به او رحم کنم را از دنیا خارج نمی‌کنم،

مگر این‌که هر خطایی که کرده، (عوضش را قبل از مرگش) از او استیفا می‌کنم؛

- یا با بیماری‌ای در جسمش،

- یا با تنگی‌ای در روزی‌اش،

- یا با هراسی در دنیایش،

- و اگر (باز هم از خطاهایش) چیزی باقی مانده باشد، مرگ را بر او سخت می‌کنم.

 

قسم به عزت و جلالم،

هیچ بنده‌ای که بخواهم او را عذاب کنم را از دنیا خارج نمی‌کنم،

مگر این‌که هر کار نیکی انجام داده، (عوضش را قبل از مرگش) به او می‌دهم؛

- یا با وسعتی در روزی‌اش،

- یا با سلامتی‌ای در جسمش،

- یا با امنیت (آسودگی خاطر) در دنیایش،

- و اگر (باز هم از کارهای نیکش) چیزی باقی مانده باشد، به‌واسطه کار نیکش، مرگش را بر او راحت می‌گیرم.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۲ ، ۰۲:۲۵
ابوالفضل رهبر

مقدمه1:

ما دو نوع شراکت داریم:

1- شراکت استقلالی: به­ این­‌صورت که مال مورد شراکت، بین شرکا تقسیم شده باشد؛ بخشی از آن، برای یکی از شرکا، و بخش دیگر، برای شریک دیگر. مثل زمینی که از وسط تقسیم شده است، یا خانه­‌ای که یک طبقه از آن برای یکی، و طبقه دیگر برای دیگری باشد.

2- شراکت مُشاعی: به این نحو که هر دو شریک، در جزء جزءِ مال شریک باشند و روی هر قسمتی از آن دست بگذاریم، به هر دو تعلق داشته باشد. مثل خانه‌­ای که سه دانگ آن برای یکی، و سه دانگ دیگر برای دیگری باشد، و یا مثل راه‌­پله آپارتمان­‌ها که مُشاع است و برای همه ساکنین است.

 

اگر کسی که به نحو مُشاعی، مالی را با دیگری شریک است، سهم خود را بفروشد، برای شریک دیگر این حق وجود دارد [معامله را بر هم زده،] قیمت سهم معامله شده را به خریدار بپردازد و سهم شریکش را برای خود بردارد. در فقه اسلامی به چنین حقی، «حق شُفعه» و به شریک دوم (که این حق را دارد،) «شفیع» می­‌گویند.

به عنوان مثال، آقای «الف» و آقای «ب» زمینی را به‌­صورت مشاع شریک­‌اند. اگر آقای «الف» سهم خود را به قیمت ۱۰۰ میلیون به آقای «ج» بفروشد، آقای «ب» می­‌تواند از «حق شفعه»ی خود استفاده کند؛ ۱۰۰ میلیون به آقای «ج» بدهد و سهم شریکش (آقای«الف») را مالک شود. به آقای «ب»، «شفیع» می­‌گویند.

***

مقدمه2:

ما در این دنیا دائماً مشغول دادوستد، بده‌بستان و تجارت­یم.

سرمایه‌­ای که با آن تجارت می‌­کنیم، نعمت‌­هایی است که به ما داده شده؛ وقت و عمرمان، جان و مال­مان، آبرو و اعتبارمان، توانایی‌های جسمی و روحی­‌مان، هدایت و ولایت و...

ما گاهی در این تجارت سود می­‌کنیم و گاهی ضرر. گاهی در قبال چیزی که می­‌پردازیم، چیز با ارزش‌­تری به­‌دست می­‌آوریم و گاهی آن را مفت از دست می­‌دهیم، و بدتر این که گاهی چیزی می‌­خریم که بلای جان­مان می­‌شود.

 

خداوند در قرآن کریم به هر دو نوع تجارت(زیان­ده و سودده) اشاراتی دارد[۱]. به عنوان نمونه؛

- در آیه ۱۶ سوره بقره، بعد از ذکر حالاتی از منافقین، می‌­فرماید:

«أُولَٰئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَ مَا کَانُوا مُهْتَدِینَ»؛

«آن‌ها کسانى هستند که گمراهى را به بهاى هدایت خریدند، نه تجارت­شان سود داد و نه از ره‏‌یافته‌­گان بودند.»

 

- و در آیات ۱۰ الی ۱۳ سوره صف نیز می­فرماید:

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَىٰ تِجَارَةٍ تُنْجِیکُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ * تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ یُدْخِلْکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَ مَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَٰلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ * وَ أُخْرَىٰ تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَرِیبٌ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ»

«اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید! آیا شما را به تجارتى راه­نمایى کنم که شما را از عذابی دردناک نجات دهد؟»

و بعد ثَمَن (بهایی که باید پرداخت شود) و مُثمَن (آن­‌چه به‌­دست می­‌آید) را ذکر می­‌کند:

ثَمَن؛ ایمان به خدا و رسولش، جهاد در راه خدا با اموال و جان‌­ها

مُثمَن؛ بخشش گناهان، داخل شدن به بهشت و بهره‌­مندی از نعمت­‌هایش، و یاری خداوند و پیروزی­‌ای نزدیک

***

 

 

و اما شفاعت...

کسی که در داد و ستدهای دنیا ضرر کرده و سرمایه‌­اش را مُفت از دست داده، تنها امیدش این است که شریکش «شفیع» او شود، از حق شفعه‌­اش استفاده کند، و ضررش را جبران نماید.

ما اگر بتوانیم با اهل بیت (علیهم‌­السلام) در سرمایه‌­هایمان (جان و مال و آبرو و وقت و ...مان) شریک شویم، آن­‌ها می‌­توانند از حق شفعه (شفاعت) خود استفاده کنند و خطاهایمان را جبران کنند.

اگر با اهل بیت (علیهم‌­السلام) در هرآن­‌چه داریم شریک شویم، با آنان یکی شویم و به اتحاد برسیم، سرمایه­‌ی خود را سرمایه­‌ی آنان بدانیم، خواسته­‌های­شان را خواسته­‌های خود، دشمنان­شان را دشمنان خود، دوستان­شان را دوستان خود و...، در این‌­صورت خاندان کرامت و سخاوت نه‌­تنها شفیع ما می‌­شوند، که آن­‌ها نیز داشته­‌هایشان را با ما به‌اشتراک می­‌گذارند.[۲]

***

این‌­که چه­‌طور می­‌توانیم مانند «سلمان» با اهل بیت (علیهم‌­السلام) یکی شویم[۳]، در یادداشت بعدی عرض خواهد شد، إن شاء الله.



[۱] مراجعه کنید به بقره: 16، 41، 79، 86، 90، 102، 174، 175، 207 ، آل­‌عمران: 77، 177، 187، 199 ، نساء: 44، 74 ، مائده: 44، 106 ، توبه: 9، 111 ، نحل: 95 ، لقمان: 6 ، فاطر: 29 ، صف: 10، 11، 12، 13 ، ...

[۲] این­‌که ما بتوانیم در دارائی بی­کران اهل بیت (علیهم‌­السلام) شریک شویم، جای تعجب نیست، که در دارائی خدا نیز می­‌شود شریک شد. همان­‌طور که امام سجاد (علیه‌­السلام) فرمودند: «مَن کَانَ لِلَّهِ، کانَ اللهُ لَهُ»؛ «کسی که برای خدا باشد، خدا نیز برای او خواهد بود.»

[۳] رسول خدا (صلی‌­الله‌­علیه‌­وآله): «سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ‏»؛ «سلمان از ما اهل بیت است.»

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۲ ، ۱۸:۵۵
ابوالفضل رهبر