...عَنِ الْکَاهِلِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ: «إِنَّ یَعْقُوبَ ع لَمَّا ذَهَبَ مِنْهُ بِنْیَامِینُ نَادَى: «یَا رَبِّ أَ مَا تَرْحَمُنِی أَذْهَبْتَ عَیْنَیَّ وَ أَذْهَبْتَ ابْنَیَّ.» فَأَوْحَى اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى: «لَوْ أَمَتُّهُمَا لَأَحْیَیْتُهُمَا لَکَ حَتَّى أَجْمَعَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُمَا وَ لَکِنْ تَذْکُرُ الشَّاةَ الَّتِی ذَبَحْتَهَا وَ شَوَیْتَهَا وَ أَکَلْتَ وَ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ إِلَى جَانِبِکَ صَائِمٌ لَمْ تُنِلْهُ مِنْهَا شَیْئاً.»»
وَ فِی رِوَایَةٍ أُخْرَى قَالَ: «فَکَانَ بَعْدَ ذَلِکَ یَعْقُوبُ ع یُنَادِی مُنَادِیهِ کُلَّ غَدَاةٍ مِنْ مَنْزِلِهِ عَلَى فَرْسَخٍ: «أَلَا مَنْ أَرَادَ الْغَدَاءَ فَلْیَأْتِ إِلَى یَعْقُوبَ» وَ إِذَا أَمْسَى نَادَى: «أَلَا مَنْ أَرَادَ الْعَشَاءَ فَلْیَأْتِ إِلَى یَعْقُوبَ.»»
الکافی، ج۲، ص۶۶۷
از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است:
«وقتی حضرت یعقوب، بنیامین را از دست داد[*]، (خطاب به خداوند) ندا سر داد:
«پروردگارا! به من رحم نمیکنی؟ دو چشمم را و دو پسرم را بردی!»
خداوند (تبارکوتعالی) به او وحی فرمود:
«اگر آندو را میرانده باشم، برایت زندهشان خواهم کرد تا آنها را به تو ملحق کنم،
اما به یاد بیاور گوسفندی که آن را ذبح کردی و کباب کردی و خوردی، درحالیکه فلانی و فلانی در جوارت روزه بودند و چیزی از آن را به آنها ندادی.»»
در روایت دیگری از ایشان نقل شده است:
«بعد از این (وحی)، یعقوب جارچیاش، هر نیمروز، تا فاصله یک فرسخ از خانه، ندا میداد: «آگاه باشید! هرکس ناهار میخواهد، نزد یعقوب رود.» و وقتی غروب میشد، ندا میداد: «آگاه باشید! هرکس شام میخواهد، نزد یعقوب رود.»»
پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ
[*] اشاره به زمانی است که حضرت یوسف برادرش بنیامین را در مصر نگه داشت و سایر برادران را نزد پدرشان حضرت یعقوب بازگرداند.