دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پول» ثبت شده است

 

...عَنِ اِبْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنِ اَلرِّضَا عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ:

«صَاحِبُ‏ النِّعْمَةِ یَجِبُ‏ عَلَیْهِ التَّوْسِعَةُ عَنْ عِیَالِهِ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۱۱

 

از امام رضا (علیه‌السلام) نقل شده است:

«کسی که نعمت دارد (وضعش خوب است)، بر او واجب است که نسبت به عیال (افراد تحت سرپرستی)اش توسعه دهد (دست‌ودل‌باز باشد.)»

 

 

 

...عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«إِنَّ الْمُؤْمِنَ یَأْخُذُ بِأَدَبِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ إِذَا وَسَّعَ عَلَیْهِ اتَّسَعَ وَ إِذَا أَمْسَکَ عَلَیْهِ أَمْسَکَ.»

 الکافی، ج‏۴، ص۱۲

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«مؤمن از ادب خداوند (عزّوجلّ) پیروی می‌کند؛

هرگاه خداوند بر (نعمت‌هایش به) او وسعت بخشد، او نیز (در خرج کردن) توسعه می‌بخشد

و هرگاه خداوند از (اعطای نعمت به) او خودداری کند، او نیز (از خرج کردن) خودداری می‌کند.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

مؤمن چنین نیست که وقتی وضعش خوب است، به هر دلیلی (مثل ترس از بی‌پول شدن، پس‌انداز برای آینده یا...) در خرج کردن برای خانواده کم بگذارد و آن‌ها را در مضیقه قرار دهد.

از طرفی چنین هم نیست که وقتی وضعش چندان خوب نیست، بی‌حساب خرج کند و ریخت‌وپاش نماید.

اگر بزرگ‌ترها در زندگی چنین رفتار کنند، کوچک‌ترها هم چنین بار خواهند آمد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۰۱ ، ۰۸:۲۲
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُوسَى بْنِ بَکْرٍ قَالَ: کُنَّا عِنْدَ أَبِی اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَإِذَا دَنَانِیرُ مَصْبُوبَةٌ بَیْنَ یَدَیْهِ فَنَظَرَ إِلَى دِینَارٍ فَأَخَذَهُ بِیَدِهِ ثُمَّ قَطَعَهُ بِنِصْفَیْنِ ثُمَّ قَالَ لِی: «أَلْقِهِ فِی اَلْبَالُوعَةِ حَتَّى لاَ یُبَاعَ شَیْءٌ فِیهِ غِشٌّ.»

 الکافی، ج۵، ص۱۶۰

 

از موسی بن بَکر نقل شده است:

نزد امام کاظم (علیه‌السلام) بودیم. چندین دینار (سکه طلا) مقابل ایشان روی زمین قرار داشت. حضرت به یکی از دینارها نگاهی انداختند. آن را به دست گرفتند. بعد شکستند و دو نیم کردند.

بعد به من فرمودند:

«این را در چاه مستراح بیانداز تا چیزی که در آن غِشّ[*] است، فروخته نشود.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] «غش» در معامله، این است که فروشنده خریدار را به نحوی فریب دهد؛ مثل این‌که کالایش را بهتر از آن‌چه هست، نمایش دهد یا کالای بدلی یا قلابی را جای کالای اصل جا بزند یا چیزی ناخالص را به جای چیزی خالص به خریدار بفروشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۰۰ ، ۱۵:۳۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنِ اَلْعَبَّاسِ بْنِ عِیسَى قَالَ: ضَاقَ عَلَى عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ ضِیقَةٌ فَأَتَى مَوْلًى لَهُ فَقَالَ لَهُ: «أَقْرِضْنِی عَشَرَةَ آلاَفِ دِرْهَمٍ إِلَى مَیْسَرَةٍ.» فَقَالَ: لاَ لِأَنَّهُ لَیْسَ عِنْدِی وَ لَکِنْ أُرِیدُ وَثِیقَةً. قَالَ: فَشَقَّ لَهُ مِنْ رِدَائِهِ هُدْبَةً فَقَالَ لَهُ: «هَذِهِ اَلْوَثِیقَةُ.» قَالَ: فَکَأَنَّ مَوْلاَهُ کَرِهَ ذَلِکَ فَغَضِبَ وَ قَالَ: «أَنَا أَوْلَى بِالْوَفَاءِ أَمْ حَاجِبُ بْنُ زُرَارَةَ؟» فَقَالَ: أَنْتَ أَوْلَى بِذَلِکَ مِنْهُ. فَقَالَ: «فَکَیْفَ صَارَ حَاجِبٌ یَرْهَنُ قَوْساً وَ إِنَّمَا هِیَ خَشَبَةٌ عَلَى مِائَةِ حَمَالَةٍ وَ هُوَ کَافِرٌ فَیَفِی وَ أَنَا لاَ أَفِی بِهُدْبَةِ رِدَائِی؟» قَالَ: فَأَخَذَهَا اَلرَّجُلُ مِنْهُ وَ أَعْطَاهُ اَلدَّرَاهِمَ وَ جَعَلَ اَلْهُدْبَةَ فِی حُقٍّ فَسَهَّلَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ اَلْمَالَ فَحَمَلَهُ إِلَى اَلرَّجُلِ ثُمَّ قَالَ لَهُ: «قَدْ أَحْضَرْتُ مَالَکَ فَهَاتِ وَثِیقَتِی.» فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ ضَیَّعْتُهَا. فَقَالَ: «إِذَنْ لاَ تَأْخُذَ مَالَکَ مِنِّی لَیْسَ مِثْلِی مَنْ یُسْتَخَفُّ بِذِمَّتِهِ.» قَالَ: فَأَخْرَجَ اَلرَّجُلُ اَلْحُقَّ فَإِذَا فِیهِ اَلْهُدْبَةُ فَأَعْطَاهُ عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ اَلدَّرَاهِمَ وَ أَخَذَ اَلْهُدْبَةَ فَرَمَى بِهَا وَ اِنْصَرَفَ.

 الکافی، ج۵، ص۹۶

 

از عباس بن عیسی نقل شده است:

امام سجاد (علیه‌السلام) دچار تنگنایی (در زندگی‌شان) شدند. نزد یکی از دوستانشان رفتند و به او فرمودند:

«به من ده‌هزار درهم قرض بده تا زمانی که دستم باز شود.»

آن مرد گفت:

نه؛ چون این‌مقدار پول نزدم نیست. ضمن این‌که از شما وثیقه می‌خواهم.

حضرت رشته‌ای از تار و پود عبایشان را جدا کردند و به او فرمودند:

«این هم وثیقه.»

گویا دوست حضرت (از این وثیقه) خوشش نیامد.

لذا حضرت خشمگین شدند و فرمودند:

«من وفادارتر هستم یا حاجب بن زراره؟»

آن شخص عرض کرد:

شما از او وفادارتر هستید.

حضرت فرمودند:

«پس چه‌طور است که حاجب، در زمانی که کافر بود، کمانش را که از چوب بود، گرو گذاشت و به عهدش وفا نمود،[۱] اما من در مقابل تار عبایم به عهدم وفا نمی‌کنم؟!»

آن مرد، آن تار عبا را از حضرت گرفت و آن مبلغ را به ایشان داد و آن تار عبا را در ظرف کوچکی گذاشت.

پس (از مدتی) خداوند (عزّوجلّ) مالی به امام سجاد (علیه‌آلسلام) رساند. حضرت آن را نزد آن مرد بردند و فرمودند:

«پولت را آورده‌ام، وثیقه‌ی مرا بیاور.»

آن مرد عرض کرد:

فدایتان شوم، آن را از دست داده‌ام [گم کرده‌ام.]

حضرت فرمودند:

«بنابراین پولت را از من نخواهی گرفت. شخصی مثل من وثیقه‌اش کوچک شمرده نمی‌شود.»

آن مرد، آن ظرف کوچک را [از میان وسایلش] بیرون آورد و تار عبا را در آن پیدا کرد.

آن‌گاه امام سجاد (علیه‌السلام) آن درهم‌ها را به او دادند و آن نخ را گرفتند و (بر زمین) انداختند و از پیش او رفتند.[۲]

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] حاجب بن زرارة بن عُدس، از بزرگان عرب در زمان جاهلیت و از رؤسای قبیله بنی‌تمیم بوده است. نقل شده است که وقتی سرزمین اعراب دچار خشکسالی شد، نزد حاکم مناطق مرزی با ایران رفت تا اجازه استفاده از چراگاه‌های مرزی را از او بگیرد. وقتی حاکم ایرانی از او تضمین خواست که اعراب ایجاد ناامنی نکنند، او کمانی که همراه داشت را از جانب بنی‌تمیم گرو گذاشت. حاکم ایرانی که مردانگی او را پسندیده بود، این تضمین را از او پذیرفت. این ماجرا در میان اعراب به ضرب‌المثل تبدیل شده است. (مثل ضرب‌المثل گرو گذاشتن تار سِبیل در فارسی.) حاجب بعدها اسلام آورد و از جانب رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مأمور اخذ زکات از بنی‌تمیم شد.

[۲] گویا حضرت با این برخورد می‌خواستند او را ادب کنند که اولاً وقتی کسی از او قرض می‌خواهد، بزرگوارانه برخورد کند، ثانیاً با هرکس به تناسب شخصیت و جایگاهش برخورد کند و ثالثاً برای امانت و وثیقه‌ای که نزدش گذاشته شده، اهمیت و مسؤولیت قائل باشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۰۰ ، ۰۸:۱۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ: دَعَانِی جَعْفَرٌ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ: «بَاعَ فُلاَنٌ أَرْضَهُ؟» فَقُلْتُ: نَعَمْ. قَالَ: «مَکْتُوبٌ فِی اَلتَّوْرَاةِ أَنَّهُ مَنْ بَاعَ أَرْضاً أَوْ مَاءً وَ لَمْ یَضَعْهُ فِی أَرْضٍ أَوْ مَاءٍ ذَهَبَ ثَمَنُهُ مَحْقاً.»

 الکافی، ج۵، ص۹۱

 

از ابان بن عثمان نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام) مرا فراخواندند و فرمودند:

«فلانی زمینش را فروخت؟»

عرض کردم:

بله.

فرمودند:

«در تورات نوشته شده است: هرکس زمین یا آبی[۱] را بفروشد و (بهای) آن را برای خریدِ زمین یا آبی (دیگر) صرف نکند، پولی که گرفته است، از بین خواهد رفت.»

 

 

 

...عَنْ أَبِی إِبْرَاهِیمَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «ثَمَنُ اَلْعَقَارِ مَمْحُوقٌ إِلاَّ أَنْ یُجْعَلَ فِی عَقَارٍ مِثْلِهِ.»

 الکافی، ج۵، ص۹۲

از امام کاظم (علیه‌السلام) نقل شده است:

«بهای مِلک[۲]، از بین می‌رود، مگراین‌که برای خرید مِلکی مثل خودش صرف شود.»

 

 

 

...عَنْ مِسْمَعٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: إِنَّ لِی أَرْضاً تُطْلَبُ مِنِّی وَ یُرَغِّبُونِّی. فَقَالَ لِی: «یَا أَبَا سَیَّارٍ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ مَنْ بَاعَ اَلْمَاءَ وَ اَلطِّینَ ذَهَبَ مَالُهُ هَبَاءً؟» قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی أَبِیعُ بِالثَّمَنِ اَلْکَثِیرِ وَ أَشْتَرِی مَا هُوَ أَوْسَعُ رُقْعَةً مِمَّا بِعْتُ. قَالَ: «فَلاَ بَأْسَ.»

 الکافی، ج۵، ص۹۲

 

از مِسمَع بن عبدالملک نقل شده است:

به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم:

من زمینی دارم که می‌خواهند آن را از من (بخرند) و مرا (به فروشش) ترغیب می‌کنند.

حضرت به من فرمودند:

«ای ابوسیّار! مگر نمی‌دانی کسی که آب یا خاک را بفروشد، مالش به باد می‌رود؟»

عرض کردم:

فدایتان شوم، من آن را به بهایی زیاد می‌فروشم و (با پولش) قطعه‌زمینی بزرگ‌تر از آن‌چه می‌فروشم، می‌خرم.

حضرت فرمودند:

«در این‌صورت اشکالی ندارد.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] مقصود، حق‌آبه است؛ سهم کشاورز از آبِ چاه، قنات، رودخانه یا...

[۲] در متن حدیث از کلمه «عَقار» استفاده شده است که به معنای اموال غیرمنقول است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۰۰ ، ۱۲:۲۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ: «مَا یُخَلِّفُ اَلرَّجُلُ شَیْئاً أَشَدَّ عَلَیْهِ مِنَ اَلْمَالِ اَلصَّامِتِ.» قُلْتُ: کَیْفَ یَصْنَعُ بِهِ؟ قَالَ: «یَجْعَلُهُ فِی اَلْحَائِطِ یَعْنِی فِی اَلْبُسْتَانِ أَوِ اَلدَّارِ.»

 الکافی، ج۵، ص۹۱

 

از زرارة بن أعیَن نقل شده است:

از امام صادق (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمودند:

«انسان (پس از خود) چیزی بدتر از مال ساکت (پول نقد) به جا نخواهد گذاشت.»

زراره گوید: عرض کردم:

پس با آن چه کند؟

حضرت فرمودند:

«آن را برای (خرید) حیاط؛ یعنی باغ و خانه، مصرف کند.»

 

 

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُرَازِمٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ لِمُصَادِفٍ مَوْلاَهُ: «اِتَّخِذْ عُقْدَةً أَوْ ضَیْعَةً فَإِنَّ اَلرَّجُلَ إِذَا نَزَلَتْ بِهِ اَلنَّازِلَةُ أَوِ اَلْمُصِیبَةُ فَذَکَرَ أَنَّ وَرَاءَ ظَهْرِهِ مَا یُقِیمُ عِیَالَهُ کَانَ أَسْخَى لِنَفْسِهِ.»

 الکافی، ج۵، ص۹۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که به غلامشان مُصادِف، فرمودند:

«[با پولی که دارم] ملک یا زمینی حاصل‌خیز بخر؛

زیرا انسان، اگر بلا یا مصیبتی بر او وارد شود [و رو به موت گردد]، آن‌گاه به یاد آورد که پس از خودش چیزی به‌جا گذاشته که خانواده‌اش را تأمین می‌کند، راحت‌تر جان می‌دهد.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۰۰ ، ۰۷:۵۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلاَّدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ: «إِنَّ رَجُلاً أَتَى جَعْفَراً صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ شَبِیهاً بِالْمُسْتَنْصِحِ لَهُ فَقَالَ لَهُ: یَا أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ کَیْفَ صِرْتَ اِتَّخَذْتَ اَلْأَمْوَالَ قِطَعاً مُتَفَرِّقَةً وَ لَوْ کَانَتْ فِی مَوْضِعٍ [وَاحِدٍ] کَانَتْ أَیْسَرَ لِمَئُونَتِهَا وَ أَعْظَمَ لِمَنْفَعَتِهَا. فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «اِتَّخَذْتُهَا مُتَفَرِّقَةً فَإِنْ أَصَابَ هَذَا اَلْمَالَ شَیْءٌ سَلِمَ هَذَا اَلْمَالُ وَ اَلصُّرَّةُ تُجْمَعُ بِهَذَا کُلِّهِ.»»

 الکافی، ج۵، ص۹۱

 

از امام کاظم (علیه‌السلام) نقل شده است:

«مردی نزد (پدرم) امام صادق (صلوات‌الله‌علیه) آمد و مثل این‌که خیرخواه ایشان باشد، به پدرم عرض کرد:

ای ابوعبدالله![۱] چگونه است که شما اموالتان را قطعه‌هایی پراکنده (زمین‌های جدا از هم) قرار داده‌اید؟ درحالی‌که اگر در یک جا بودند، سختیِ (اداره)اش کم‌تر و سودش بیش‌تر بود.

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«آن‌ها را پراکنده قرار داده‌ام؛ تا اگر به این (بخش از) مالم آسیبی رسید، آن (بخش از) مالم سالم بماند

و کیسه‌ی پول، (سودِ) همه‌ی آن‌ها را جمع خواهد کرد.»»[۲]

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] ابوعبدالله، کنیه امام صادق (علیه‌السلام) است و در کتب روایی، از ایشان اغلب با این عنوان نام برده می‌شود.

[۲] در پاسخ به آن بخش از سخن گوینده است که گفته بود در صورت تجمیع زمین‌ها سودش بیش‌تر خواهد بود، حضرت می‌فرمایند درست است که جای زمین‌ها دور از هم است، اما در نهایت سود همه‌شان یک جا جمع خواهد شد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۰۰ ، ۰۹:۱۷
ابوالفضل رهبر