دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

قاضی تنفس اعلام می‌کند...

سه شنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۲، ۰۳:۱۰ ق.ظ

نور قرمز چراغ‌های پیزُری اتوبوس، سرخی صورتم را پوشانده بود. انگار قلب، تمام خون را به سرم پمپ می‌کرد. ترمز اتوبوس، ایستاده‌ها را کمی به جلو هُل داد. چشم‌هایم را بُراق کردم و برای چندمین بار به مردی که ایستگاه قبلی سوار شده بود، زُل زدم، شاید ذره‌ای خجالت در صورتش پیدا کنم. راننده صدایش را بلند کرد «آقا یه کم برید عقب، این بنده‌خداها سوار شن». 

 

جا نبود، اما سعی کردم بیشتر خودم را عقب بکشم. مردک باز هم تکانی به خودش نداد. میله صندلی مقابلش را چسبیده بود و خودش را جلو کشیده بود تا دیگران را ترغیب کرده باشد به عقب رفتن. نمی‌خواست پنجره‌فولادی را که تازه به آن رسیده بود، رها کند! یک نفر به سختی رد شد تا جایی باز کند برای جمعیتی که از بیرون ناامیدانه به ما نگاه می‌کردند. نفر دوم هم با شنیدن صدای فِسِّ درب اتوبوس، منصرف شد. 

 

اتوبوس راه افتاد و نگاهم آن بیچاره‌های بازمانده در ایستگاه را که حالا در تاریکی فرو رفته بودند، رها کرد. دوباره شروع کردم به بررسی توجیهات و احتمالات؛ «جلویش جا نیست»، که خیلی هم هست. «کر و کور است، صدای راننده را نمی‌شنود و هجوم جمعیت را نمی‌بیند»، پس چرا خودش را جلو کشیده، تا بقیه رد شوند! «شب است و خسته است و حال ندارد»، خُب مگر بقیه خسته نیستند؟!، «می‌خواهد ایستگاه بعدی پیاده شود»، خب بیاید این طرف‌تر، موقع پیاده شدن راهی برایش باز می‌شود. تو نیکی می‌کن و در دجله انداز...

 

تنها احتمال باقی‌مانده این بود که «مردکِ بی شعور! خرش از پل گذشته و حالا که خودش سوار شده، بقیه به درَک!»

قضاوتم را کرده بودم، که متهم شروع کرد به جواب دادن به بغل دستی‌اش. مثل این‌که پرونده، شاکی هم داشت.

 

«شرمنده، دستم درد می‌کنه، نمی‌تونم میله‌های بالایی رو بگیرم. اون‌ور‌تر هم صندلیِ نزدیکی نیست که میله‌اش رو بگیرم.»

 

آب سردی بود که رویم ریخت.

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پانوشت: خواندن قضاوت دکتر حسام‌الدین آشنا راجع به شیخ هادی، امام جماعت بدون وضوی مسجدشان هم خالی از لطف نیست.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۲۸
ابوالفضل رهبر

بیماری

عجله

قضاوت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی