وقتی پسری دختری را میخواهد و والدینش دختر دیگری را درنظر دارند...
...عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أَتَزَوَّجَ امْرَأَةً وَ إِنَّ أَبَوَیَّ أَرَادَا غَیْرَهَا
قالَ: «تَزَوَّجِ الَّتِی هَوِیتَ وَ دَعِ الَّتِی یَهْوَى أَبَوَاکَ.»
الکافی، ج۵، ص۴۰۱
از عبدالله بن ابییعفور نقل شدهاست که گفت: به امام صادق (علیهالسلام) عرض کردم: من میخواهم با زنی ازدواج کنم، اما پدر و مادرم شخص دیگری را در نظر دارند. (تکلیف چیست؟)
حضرت فرمودند: «با کسی ازدواج کن که خودت میخواهی و کسی که پدر و مادرت میخواهند را رها کن.»
پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــ
[1] مقصود این است که ملاک، رضایت کسی است که قرار است سالها با آن زن زندگی کند و بههرحال «علف باید به دهن بزی شیرین بیاد»!
[2] جوانی که نتواند خانوادهاش را، در این امر، با خود همراه کند، اولاً نمیتواند از آنها توقع حمایت داشته باشد و ثانیاً باید «پیهِ سالها تلاش برای رفع کدورت و اعتمادسازی را به تنش بمالد»!