حد و مرز اسراف کجاست؟
...عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ لَهُ: «إِنَّا نَکُونُ فِی طَرِیقِ مَکَّةَ فَنُرِیدُ الْإِحْرَامَ فَنَطَّلِی وَ لَا تَکُونُ مَعَنَا نُخَالَةٌ نَتَدَلَّکُ بِهَا مِنَ النُّورَةِ فَنَتَدَلَّکُ بِالدَّقِیقِ.» وَ قَدْ دَخَلَنِی مِنْ ذَلِکَ مَا اللَّهُ أَعْلَمُ بِهِ. فَقَالَ: «أَ مَخَافَةَ الْإِسْرَافِ؟» قُلْتُ: نَعَمْ. فَقَالَ: «لَیْسَ فِیمَا أَصْلَحَ الْبَدَنَ إِسْرَافٌ إِنِّی رُبَّمَا أَمَرْتُ بِالنَّقِیِّ فَیُلَتُ بِالزَّیْتِ فَأَتَدَلَّکُ بِهِ إِنَّمَا الْإِسْرَافُ فِیمَا أَفْسَدَ الْمَالَ وَ أَضَرَّ بِالْبَدَنِ.» قُلْتُ: فَمَا الْإِقْتَارُ؟ قَالَ: «أَکْلُ الْخُبْزِ وَ الْمِلْحِ وَ أَنْتَ تَقْدِرُ عَلَى غَیْرِهِ.» قُلْتُ: فَمَا الْقَصْدُ؟ قَالَ: «الْخُبْزُ وَ اللَّحْمُ وَ اللَّبَنُ وَ الْخَلُّ وَ السَّمْنُ مَرَّةً هَذَا وَ مَرَّةً هَذَا.»
الکافی، ج۴، ص۵۳
نقل شده است که امام صادق (علیهالسلام) به یکی از اصحاب فرمودند:
«ما در راه مکه بودیم و میخواستیم مُحرِم شویم. پس (برای نظافت، به بدنمان) نوره کشیدیم، اما پودری نبود که به خود بمالیم تا بوی نوره برود و خوشبو شویم. بههمینخاطر آرد به خود مالیدیم.»
راوی گوید:
با شنیدن این حرف حالتی به من دست داد که خدا میداند.
حضرت فرمودند:
«آیا از اسراف بیمناکی؟»
عرض کردم:
بله.
حضرت فرمودند:
«در (مصرفِ) چیزی که موجب اصلاح (سلامتیِ) بدن شود، اسراف نیست. من گاهی دستور میدهم آرد را با روغنزیتون مخلوط کنند تا به بدنم بمالم.
بلکه اسراف در چیزی است که مال را از بین ببرد و به بدن آسیب رساند.»
عرض کردم:
پس خساست چیست؟
حضرت فرمودند:
«اینکه نان و نمک (که غذایی فقیرانه است) بخوری، درحالیکه بتوانی غذای دیگری(بهتری) نیز بخوری.»
عرض کردم:
پس میانهروی چیست؟
حضرت فرمودند:
«اینکه گاهی نان با گوشت، گاهی با شیر، گاهی با سرکه و گاهی با روغن (بخوری.)»