خاله؛ جایگزینی برای مادر
...عَنْ أَبِی خَدِیجَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ ص فَقَالَ: إِنِّی قَدْ وَلَدْتُ بِنْتاً وَ رَبَّیْتُهَا حَتَّى إِذَا بَلَغَتْ فَأَلْبَسْتُهَا وَ حَلَّیْتُهَا ثُمَّ جِئْتُ بِهَا إِلَى قَلِیبٍ فَدَفَعْتُهَا فِی جَوْفِهِ وَ کَانَ آخِرُ مَا سَمِعْتُ مِنْهَا وَ هِیَ تَقُولُ یَا أَبَتَاهْ. فَمَا کَفَّارَةُ ذَلِکَ؟ قَالَ: «أَ لَکَ أُمٌّ حَیَّةٌ؟» قَالَ: لَا. قَالَ: «فَلَکَ خَالَةٌ حَیَّةٌ؟» قَالَ: نَعَمْ. قَالَ: «فَابْرَرْهَا فَإِنَّهَا بِمَنْزِلَةِ الْأُمِّ یُکَفِّرْ عَنْکَ مَا صَنَعْتَ.»» قَالَ أَبُو خَدِیجَةَ: فَقُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: مَتَى کَانَ هَذَا؟ فَقَالَ: «کَانَ فِی الْجَاهِلِیَّةِ وَ کَانُوا یَقْتُلُونَ الْبَنَاتِ مَخَافَةَ أَنْ یُسْبَیْنَ فَیَلِدْنَ فِی قَوْمٍ آخَرِینَ.»
الکافی، ج۲، ص۱۶۲
ابوخدیجه از امام صادق (علیهالسلام) نقل کرده است:
«مردی نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) آمد و عرض کرد: برای من دختری به دنیا آمد، او را پرورش دادم تا بالغ شد. پس بر او لباس پوشانیدم و زینتش کردم، سپس او را کنار چاهی قدیمی بردم و داخل چاه انداختم. آخرین صدایی که از او شنیدم، این بود که (با التماس) میگفت: "ای پدر!". کفاره (جبران) این کار چیست؟
پیامبر به او فرمودند: «آیا مادری داری که زنده باشد؟»
عرض کرد: خیر.
حضرت فرمودند: «خالهای داری که زنده باشد؟»
عرض کرد: بله.
فرمودند: «پس به او نیکی کن؛ چراکه خاله، بهمنزله مادر است. این کار، گناهت را جبران میکند.»»
ابوخدیجه گوید: به امام صادق (علیهالسلام) عرض کردم:
این اتفاق (زندهبهگور کردن دختر) کِی اتفاق افتاده است؟
حضرت فرمودند:
«در زمان جاهلیت اتفاق افتاده است. آنان دخترانشان را از ترس اینکه اسیر شوند و در میان قومی دیگر بچه بزایند، میکشتند.»