چرا رسول خدا فضایل امیرالمؤمنین را بهطور کامل بیان نمیفرمودند؟!
...عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: بَیْنَا رَسُولُ اللَّهِ ص ذَاتَ یَوْمٍ جَالِساً إِذْ أَقْبَلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص:
«إِنَّ فِیکَ شَبَهاً مِنْ عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَ لَوْ لَا أَنْ تَقُولَ فِیکَ طَوَائِفُ مِنْ أُمَّتِی مَا قَالَتِ النَّصَارَى فِی عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ لَقُلْتُ فِیکَ قَوْلًا لَا تَمُرُّ بِمَلَإٍ مِنَ النَّاسِ إِلَّا أَخَذُوا التُّرَابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَیْکَ یَلْتَمِسُونَ بِذَلِکَ الْبَرَکَةَ...»
الکافی، ج۸، ص۵۷
روزی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نشسته بودند که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) وارد شدند. رسول خدا به ایشان فرمودند:
«بهراستی که در تو شباهتهایی به عیسیبنمریم (صلواتاللهعلیهما) هست و اگر گروههایی از امت من چیزهایی نمیگفتند که مسیحیان در مورد عیسیبنمریم گفتند [اینکه او خداست]، درباره تو سخنی میگفتم که هرگاه اشراف و بزرگان مردم از کنارت عبور میکردند، خاکی که زیر پاهایت بود را برمیداشتند و به آن تبرک میجستند.»