«استخاره» در ادبیات دینی به چه معناست؟
«استخاره» در لغت به معنای «طلب خیر» است؛ اینکه انسان دنبال کار نیک و بهتر باشد. استخاره (طلب خیر) از خداوند نیز به این معناست که انسان از خداوند بخواهد آنچه خیر و صلاحش است را برایش مقدّر گرداند.
آنچه امروزه با شنیدن واژه «استخاره» به ذهن متبادر میشود، این است که وقتی برای انجام کاری مردد شدیم (که آیا انجامش به صلاح است یا خیر)، به سراغ کسی رویم تا با تسبیح یا قرآن استخارهای گیرد و تکلیف ما را در آن مسأله روشن کند.
اما در ادبیات دینی ما، آنچه در اکثر موارد از واژه «استخاره» اراده شده است، چیزی است که در ادامه ملاحظه میفرمایید...
رَوَى هَارُونُ بْنُ خَارِجَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «إِذَا أَرَادَ أَحَدُکُمْ أَمْراً فَلَا یُشَاوِرْ فِیهِ أَحَداً مِنَ النَّاسِ حَتَّى یَبْدَأَ فَیُشَاوِرَ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى» قَالَ قُلْتُ: وَ مَا مُشَاوَرَةُ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى جُعِلْتُ فِدَاکَ؟ قَالَ: «یَبْدَأُ فَیَسْتَخِیرُ اللَّهَ فِیهِ أَوَّلًا ثُمَّ یُشَاوِرُ فِیهِ فَإِنَّهُ إِذَا بَدَأَ بِاللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَجْرَى لَهُ الْخِیَرَةَ عَلَى لِسَانِ مَنْ یَشَاءُ مِنَ الْخَلْقِ.»
منلایحضرهالفقیه، ج۱، ص۵۶۲
از هارون بن خارجه نقل شده است:
امام صادق (علیهالسلام) فرمودند:
«هرگاه یکی از شما قصد انجام کاری را نمود، پیش از آنکه از خداوند (تبارکوتعالی) مشورت جوید، از هیچکس مشورت نگیرد.»
عرض کردم:
مشورت گرفتن از خداوند (تبارکوتعالی) چیست، فدایتان شوم؟
حضرت فرمودند:
«ابتدا از خداوند، در مورد آن کار، طلب خیر کند، سپس در موردش (از دیگران) مشورت گیرد؛
زیرا هرگاه او با خداوند (تبارکوتعالی) آغاز کند، خداوند آنچه برایش خیر است را بر زبان هریک از مخلوقات که بخواهد، جاری مینماید.»
رَوَى مُرَازِمٌ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «إِذَا أَرَادَ أَحَدُکُمْ شَیْئاً فَلْیُصَلِّ رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ لْیَحْمَدِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لْیُثْنِ عَلَیْهِ وَ لْیُصَلِّ عَلَى النَّبِیِّ ص وَ یَقُولُ: «اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ هَذَا الْأَمْرُ خَیْراً لِی فِی دِینِی وَ دُنْیَایَ فَیَسِّرْهُ لِی وَ قَدِّرْهُ لِی وَ إِنْ کَانَ غَیْرَ ذَلِکَ فَاصْرِفْهُ عَنِّی.»» قَالَ مُرَازِمٌ: فَسَأَلْتُ: أَیُّ شَیْءٍ یُقْرَأُ فِیهِمَا؟ فَقَالَ: «اقْرَأْ فِیهِمَا مَا شِئْتَ إِنْ شِئْتَ فَاقْرَأْ فِیهِمَا بِـ «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» وَ «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ» وَ «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» تَعْدِلُ ثُلُثَ الْقُرْآنِ.»
منلایحضرهالفقیه، ج۱، ص۵۶۲
از مُزارِم نقل شده است:
امام صادق (علیهالسلام) فرمودند:
«هرگاه یکی از شما قصد کاری را نمود،
دو رکعت نماز بخواند، سپس خداوند (عزّوجلّ) را حمد کند و او را ستایش نماید و بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) درود فرستد و بگوید:
«اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ هَذَا الْأَمْرُ خَیْراً لِی فِی دِینِی وَ دُنْیَایَ فَیَسِّرْهُ لِی وَ قَدِّرْهُ لِی وَ إِنْ کَانَ غَیْرَ ذَلِکَ فَاصْرِفْهُ عَنِّی»؛ «خدایا! اگر این کار، در دین و دنیایم، برای من خیر است، آن را برایم میسَّر (آسانشده) نما و اگر چنین نیست، آن را از من دور گردان.»»
مُزارم گوید: پرسیدم:
در آن دو رکعت چه (سورهای بعد از حمد) بخواند؟
حضرت فرمودند:
«هرچه میخواهد، در آن دو رکعت بخواند و اگر خواست، (سورههای) «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» و «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ» و «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را در آن دو بخواند؛ که معادل یکسوم قرآن است.»
سَأَلَ مُحَمَّدُ بْنُ خَالِدٍ الْقَسْرِیُّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الِاسْتِخَارَةِ. فَقَالَ: «اسْتَخِرِ اللَّهَ فِی آخِرِ رَکْعَةٍ مِنْ صَلَاةِ اللَّیْلِ وَ أَنْتَ سَاجِدٌ مِائَةَ مَرَّةٍ وَ مَرَّةً.» قَالَ: کَیْفَ أَقُولُ؟ قَالَ: «تَقُولُ: «أَسْتَخِیرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ أَسْتَخِیرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ.»»
منلایحضرهالفقیه، ج۱، ص۵۶۲
محمد بن خالد قَسری، در مورد استخاره از امام صادق (علیهالسلام) سؤال کرد.
حضرت فرمودند:
«در آخرین رکعت از نماز شب، در حالی که در سجده هستی، صد و یک بار از خداوند طلب خیر کن.»
عرض کرد:
چگونه بگویم؟
فرمودند:
«میگویی: «أَسْتَخِیرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ أَسْتَخِیرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ»؛ «از خداوند، بهواسطه رحمتش، طلب خیر میکنم.»»
رَوَى مُعَاوِیَةُ بْنُ مَیْسَرَةَ عَنْهُ ع أَنَّهُ قَالَ: «مَا اسْتَخَارَ اللَّهَ عَبْدٌ سَبْعِینَ مَرَّةً بِهَذِهِ الِاسْتِخَارَةِ إِلَّا رَمَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْخِیَرَةِ یَقُولُ: «یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ وَ یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ وَ یَا أَسْرَعَ الْحَاسِبِینَ وَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ یَا أَحْکَمَ الْحَاکِمِینَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ خِرْ لِی فِی کَذَا وَ کَذَا.»»
منلایحضرهالفقیه، ج۱، ص۵۶۳
از معاویه بن مَیسره نقل شده است:
امام صادق (علیهالسلام) فرمودند:
«هیچ بندهای نیست که با این (عبارات)، استخاره (طلب خیر) کند، مگر اینکه خداوند (عزّوجلّ) خیر را برایش رقم خواهد زد. میگوید:
«یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ وَ یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ وَ یَا أَسْرَعَ الْحَاسِبِینَ وَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ یَا أَحْکَمَ الْحَاکِمِینَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ خِرْ لِی فِی کَذَا وَ کَذَا»؛ «ای بیناترین بینندگان! و ای شنواترین شنوندگان! و ای سریعترین حسابگران! بهترین حکمکنندگان! بر محمد و اهل بیتش درود بفرست و برای من در فلان موضوع خیر را مقدر فرما!»» [بهجای «کذا و کذا» در دعا، کاری که قرار است انجام شود، ذکر میشود.]
پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ
همانطور که ملاحظه میفرمایید، شیوهی «استخاره»ای که در این روایات تبیین شده است، با شیوهی رایج، متفاوت است. نهاینکه روایتی در خصوص روش استخاره با قرآن یا نوشتن روی کاغذ وارد نشده است، اما آنچه در اکثر روایاتِ مربوط به استخاره به آن اشاره شده، همین است که ذکر شد.
در این نوع استخاره، انسان متوقف نمیشود؛ از خداوند خیر را طلب میکند و پیش میرود، با اطمینان به اینکه اگر صلاح او در این کار باشد، خداوند کارها را طوری پیش میبرد که بهراحتی فراهم شود و اگر صلاحش در آن نباشد، بهنحوی او را از آن منصرف میسازد.
یکی از سببهایی که خداوند خیر و صلاحِ استخارهکننده را بهوسیله آن جاری میکند، این است که بر دلش میاندازد آن کار را انجام دهد یا ندهد. یکی از سببها نیز میتواند مشورت باشد؛ انسان بعد از استخاره (طلب خیر) با نماز و دعا، با مشاوری دانا و دلسوز مشورت میکند و خداوند راهنمایی مناسب را بر زبان او جاری میکند تا در نهایت برای استخارهکننده خیر رقم بخورد.