دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

در دست عهد دولت او دستوار باد...

دستوار

اللهم‌صل‌علی‌محمد‌ و آل‌محمد و عجل‌فرجهم

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

  • ۸ فروردين ۰۳، ۰۱:۰۶ - M
    👍

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «توکل بر خدا» ثبت شده است

 

…عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیَاثٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «إِذَا أَرَادَ أَحَدُکُمْ أَنْ لاَ یَسْأَلَ رَبَّهُ شَیْئاً إِلاَّ أَعْطَاهُ فَلْیَیْأَسْ مِنَ اَلنَّاسِ کُلِّهِمْ وَ لاَ یَکُونُ لَهُ رَجَاءٌ إِلاَّ مِنْ عِنْدِ اَللَّهِ عَزَّ ذِکْرُهُ فَإِذَا عَلِمَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِکَ مِنْ قَلْبِهِ لَمْ یَسْأَلْهُ شَیْئاً إِلاَّ أَعْطَاهُ فَحَاسِبُوا أَنْفُسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا عَلَیْهَا فَإِنَّ لِلْقِیَامَةِ خَمْسِینَ مَوْقِفاً کُلُّ مَوْقِفٍ مِقْدَارُهُ أَلْفُ سَنَةٍ.» ثُمَّ تَلاَ: «فِی یَوْمٍ کٰانَ مِقْدٰارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمّٰا تَعُدُّونَ»

 الکافی، ج۸، ص۱۴۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هرگاه یکی از شما خواست هرچه از پروردگارش خواست، خداوند آن را به او بدهد، باید از همه‌ی مردم ناامید شود و امیدش فقط به جانب خداوند (عزّ ذِکرُه) باشد.

پس آن‌گاه که خداوند (عزّوجلٌ) این حالت (امیدِ صِرف به پروردگار و ناامیدی کامل از غیر خدا) را در قلبش بیابد،[*] هرچه (بنده‌اش) از او بخواهد را به او می‌دهد.

پس قبل از آن‌که به‌خاطر نفْس‌هایتان مورد محاسبه قرار گیرید، نفْس‌هایتان (خودتان) را مورد محاسبه قرار دهید؛

زیرا به‌راستی قیامت پنجاه ایستگاه دارد که مقدار (توقف در) هر ایستگاه، هزار سال است.»

سپس امام صادق (علیه‌السلام) این آیه را تلاوت فرمودند:

«فِی یَوْمٍ کٰانَ مِقْدٰارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمّٰا تَعُدُّونَ» [سجده:۵]

«…در روزی که مقدار آن هزار سال از سال‌هایی است که شما می‌شمارید.»

 

 

 

پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[*] یعنی این حالت باید درونی شود و در قلب انسان رسوخ کند، نه‌این‌که انسان صِرفاً به‌زبان بگوید: «امید من فقط و فقط به خداست» و یا در رفتار چنین وانمود نماید. هرچند اعتقاد اگر قلبی باشد، بر زبان هم جاری خواهد شد و در رفتار نیز نمود خواهد داشت.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۰۲ ، ۰۸:۳۱
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلْبَجَلِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:

«أَحِبُّوا الصِّبْیَانَ وَ ارْحَمُوهُمْ وَ إِذَا وَعَدْتُمُوهُمْ شَیْئاً فَفُوا لَهُمْ فَإِنَّهُمْ لَا یَدْرُونَ إِلَّا أَنَّکُمْ‏ تَرْزُقُونَهُمْ‏.»

 الکافی، ج‏۶، ص۴۹

 

از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است:

«کودکان خردسال را دوست بدارید، با آن‌ها مهربان باشید و هرگاه به آن‌ها وعده‌ی چیزی را دادید، به وعده‌تان وفا کنید؛

چراکه آن‌ها فقط این را می‌دانند که این شمایید که به آن‌ها روزی می‌رسانید.»

 

 

 

...عَنْ کُلَیْبٍ اَلصَّیْدَاوِیِّ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ:

«إِذَا وَعَدْتُمُ اَلصِّبْیَانَ فَفُوا لَهُمْ فَإِنَّهُمْ یَرَوْنَ أَنَّکُمُ اَلَّذِینَ تَرْزُقُونَهُمْ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَیْسَ یَغْضَبُ لِشَیْءٍ کَغَضَبِهِ لِلنِّسَاءِ وَ اَلصِّبْیَانِ.»

 الکافی، ج۶، ص۵۰

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«هرگاه به خردسالان وعده دادید، (به وعده‌تان) به آن‌ها وفا کنید؛

چراکه آن‌ها می‌پندارند شمایید که روزیشان می‌دهید.

به‌راستی‌که خداوند (عزّوجلّ) نسبت به هیچ‌چیز مانند خشمی که نسبت به (ظلم به) زنان و خردسالان می‌گیرد، خشمگین نمی‌شود.»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

گر اعتماد فرزندان به کسی که گمان می‌کنند او روزی‌رسانشان است، سلب شود؛

- اولاً از آن شخص ناراحت و ناامید می‌شوند و رابطه‌شان با او دچار اختلال می‌شود. درحالی‌که والدین به رابطه صمیمی با فرزندانشان احتیاج دارند؛ تا راه‌نمایی‌ها و دستوراتشان در مراحل مختلف زندگی، خریدار داشته باشد.

- ثانیاً این تصور در کودکان ایجاد می‌شود که «روزی‌دهنده، ممکن است به وعده‌اش عمل نکند». آن‌گاه وقتی بزرگ‌تر می‌شوند و خالقِ روزی‌دهنده‌شان را می‌شناسند، اعتقادشان به وعده‌های او نیز سست خواهد شد و این - خدای ناکرده - مقدمه‌ی گمراهی‌شان خواهد بود.

نعوذ بالله.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۰۱ ، ۱۰:۱۶
ابوالفضل رهبر

 

…عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ اَلْجَهْمِ قَالَ: سَأَلْتُ اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا حَدُّ اَلتَّوَکُّلِ؟ فَقَالَ لِی: «أَنْ لاَ تَخَافَ مَعَ اَللَّهِ أَحَداً.» قَالَ: قُلْتُ: فَمَا حَدُّ اَلتَّوَاضُعِ؟ قَالَ: «أَنْ تُعْطِیَ اَلنَّاسَ مِنْ نَفْسِکَ مَا تُحِبُّ أَنْ یُعْطُوکَ مِثْلَهُ.» قَالَ: قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ أَشْتَهِی أَنْ أَعْلَمَ کَیْفَ أَنَا عِنْدَکَ. قَالَ: «اُنْظُرْ کَیْفَ أَنَا عِنْدَکَ.»

 عیون‌أخبارالرضا، ج۲، ص۴۹

 

از حسن بن جهم نقل شده است:

از امام رضا (علیه‌السلام) سؤال کردم

فدایتان شوم، تعریف توکّل چیست؟

حضرت به من فرمودند:

«این‌که در کنار خداوند، از هیچ‌کس نترسی.»

عرض کردم:

تعریف تواضع چیست؟

حضرت فرمودند:

«این‌که آن‌چه را دوست داری مردم به تو دهند، تو از جانب خود به آنان دهی.»

عرض کردم:

فدایتان شوم، دوست دارم بدانم جایگاه من نزد شما چگونه است.

حضرت فرمودند:

«ببین جایگاه من نزد تو چگونه است!»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

مطلب مرتبط پیشین:

قاعده «دل به دل راه داره!»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۰۱ ، ۰۸:۳۲
ابوالفضل رهبر

 

حتماً برای شما بسیار اتفاق افتاده که یک رزق مادی یا معنوی، از جایی که فکرش را نمی‌کردید، نصیبتان شود.

این سنت خداوند است که روزی را از جایی بفرستد که پیش‌تر حساب نشده است. ملاحظه بفرمایید...

 

 

 

...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:

«أَبَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلاَّ أَنْ یَجْعَلَ أَرْزَاقَ اَلْمُؤْمِنِینَ مِنْ حَیْثُ لاَ یَحْتَسِبُونَ.»

 الکافی، ج۵، ص۸۳

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«خداوند (عزّوجلّ) روزی‌های مؤمنان را فقط از جایی می‌رساند که گمان نمی‌کنند.»

 

 

 

اما خداوند چرا چنین سنتی دارد؟ چرا از طریقی مشخص که قابل پیش‌بینی باشد، روزی نمی‌رساند؟

امام صادق (علیه‌السلام) در حدیثی به حکمت این سنت اشاره فرموده‌اند...

 

 

 

...عَنْ عَلِیِّ بْنِ اَلسَّرِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ:

«إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ أَرْزَاقَ اَلْمُؤْمِنِینَ مِنْ حَیْثُ لاَ یَحْتَسِبُونَ وَ ذَلِکَ أَنَّ اَلْعَبْدَ إِذَا لَمْ یَعْرِفْ وَجْهَ رِزْقِهِ کَثُرَ دُعَاؤُهُ.»

 الکافی، ج۵، ص۸۴

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«خداوند (عزّوجلّ) روزی‌های مؤمنان از جایی که گمان نمی‌کنند، می‌رساند؛

و این، برای این است که بنده هرگاه جهتِ روزی‌اش را نداند، دعایش (به درگاه خدا) زیاد می‌شود.»

 

 

 

البته باید توجه داشت که آن‌چه ذکر شد، به این معنا نیست که انسان تلاش را رها کند، با این خیال که معلوم نیست روزی‌ام از کجا برسد و برای چه در کاری تلاش کنم که معلوم نیست از آن‌جا چیزی نصیبم شود.

خیر! خداوند از ما خواسته که در انجام وظایفی که بر عهده داریم، سخت بکوشیم و از طرفی دستمان به درگاهش دراز باشد و روزی‌مان را از او بخواهیم، آن‌وقت روزیِ مقدّرمان را به ما خواهد رساند. به روایت زیر توجه بفرمایید…

 

 

 

...عَنْ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اَلْعَزِیزِ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «مَا فَعَلَ عُمَرُ بْنُ مُسْلِمٍ؟» قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ أَقْبَلَ عَلَى اَلْعِبَادَةِ وَ تَرَکَ اَلتِّجَارَةَ فَقَالَ: «وَیْحَهُ أَ مَا عَلِمَ أَنَّ تَارِکَ اَلطَّلَبِ لاَ یُسْتَجَابُ لَهُ إِنَّ قَوْماً مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لَمَّا نَزَلَتْ «وَ مَنْ یَتَّقِ اَللّٰهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لاٰ یَحْتَسِبُ» أَغْلَقُوا اَلْأَبْوَابَ وَ أَقْبَلُوا عَلَى اَلْعِبَادَةِ وَ قَالُوا قَدْ کُفِینَا فَبَلَغَ ذَلِکَ اَلنَّبِیَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَأَرْسَلَ إِلَیْهِمْ فَقَالَ مَا حَمَلَکُمْ عَلَى مَا صَنَعْتُمْ قَالُوا: یَا رَسُولَ اَللَّهِ تُکُفِّلَ لَنَا بِأَرْزَاقِنَا فَأَقْبَلْنَا عَلَى اَلْعِبَادَةِ فَقَالَ: «إِنَّهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِکَ لَمْ یُسْتَجَبْ لَهُ عَلَیْکُمْ بِالطَّلَبِ.»»

 الکافی، ج۵، ص۸۴

 

از علی بن عبدالعزیز نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمودند:

«عُمر بن مُسلم چه‌کار می‌کند؟»

عرض کردم:

فدایتان شوم! به عبادت روی آورده و تجارت (کسب و کار) را رها کرده است.

حضرت فرمودند:

«وای بر او! مگر نمی‌داند کسی که طلب کردنِ (روزی) را رها کند، دعایش مستجاب نمی‌شود؟

گروهی از اصحاب رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، وقتی (آیه‌ی) «وَ مَنْ یَتَّقِ اَللّٰهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لاٰ یَحْتَسِبُ»[طلاق:۲و۳]؛ «و هرکس از (عذابِ) خداوند پروا کند، خداوند راه خروج (از مشکلات) را برایش قرار می‌دهد * و از جایی که گمان نمی‌کنند، روزی‌اش را می‌رساند»، نازل شد، درب‌ها را بستند، رو به عبادت آوردند و گفتند: ای رسول خدا! روزی‌های ما ضمانت شده، به‌همین‌خاطر به عبادت روی آورده‌ایم.

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «به‌راستی کسی که چنین کند، دعایش مستجاب نمی‌شود. بر شما واجب است که طلبِ (روزی) نمایید.»»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

احادیث اهل‌بیت (علیهم‌السلام) تبیین و تفسیر کلام الله (تبارک‌وتعالی) است. اگر دقت کنید، گویا آن‌چه ذکر شد نیز تبیین و تفسیر این جملات از کلام خداوند (تبارک و تعالی) است:

«وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا * وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا» [طلاق:۲و۳]

«و هرکس از (عذابِ) خداوند پروا کند، خداوند راه خروج (از مشکلات) را برایش قرار می‌دهد و از جایی که گمان نمی‌کنند، روزی‌اش را می‌رساند. و هرکس به خداوند توکل کند، همان خدا برایش کافی است. به‌راستی که خداوند امر (مقدّرات)اش را محقق خواهد کرد. به‌یقین خداوند برای هرچیزی قدری (مقدار و اندازه معینی) قرار داده است.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۰۰ ، ۰۸:۴۳
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ سُلَیْمَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ:

«إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى وَسَّعَ فِی أَرْزَاقِ اَلْحَمْقَى لِیَعْتَبِرَ اَلْعُقَلاَءُ وَ یَعْلَمُوا أَنَّ اَلدُّنْیَا لَیْسَ یُنَالُ مَا فِیهَا بِعَمَلٍ وَ لاَ حِیلَةٍ.»

 الکافی، ج۵، ص۸۲

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«به‌راستی که خداوند (تعالی) روزی‌های افراد کم‌عقل را وسعت داده است تا عاقل‌ها عبرت گیرند و بدانند چیزهایی که در دنیا هست، با کار کردن و زرنگی نمودن حاصل نمی‌شود.»

 

 

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ کَانَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ کَثِیراً مَا یَقُولُ:

«اِعْلَمُوا عِلْماً یَقِیناً أَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ یَجْعَلْ لِلْعَبْدِ وَ إِنِ اِشْتَدَّ جَهْدُهُ وَ عَظُمَتْ حِیلَتُهُ وَ کَثُرَتْ مُکَابَدَتُهُ أَنْ یَسْبِقَ مَا سُمِّیَ لَهُ فِی اَلذِّکْرِ اَلْحَکِیمِ وَ لَمْ یَحُلْ مِنَ اَلْعَبْدِ فِی ضَعْفِهِ وَ قِلَّةِ حِیلَتِهِ أَنْ یَبْلُغَ مَا سُمِّیَ لَهُ فِی اَلذِّکْرِ اَلْحَکِیمِ أَیُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّهُ لَنْ یَزْدَادَ اِمْرُؤٌ نَقِیراً بِحِذْقِهِ وَ لَمْ یَنْتَقِصِ اِمْرُؤٌ نَقِیراً لِحُمْقِهِ فَالْعَالِمُ لِهَذَا اَلْعَامِلُ بِهِ أَعْظَمُ اَلنَّاسِ رَاحَةً فِی مَنْفَعَتِهِ وَ اَلْعَالِمُ لِهَذَا اَلتَّارِکُ لَهُ أَعْظَمُ اَلنَّاسِ شُغُلاً فِی مَضَرَّتِهِ...»

 الکافی، ج۵، ص۸۱

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که امیرالمؤمنین (علیهماالسلام) بسیار می‌فرمودند:

«یقین داشته باشید که قطعاً خداوند (عزّوجلّ)، علی‌رغم تلاش فراوانی که بنده می‌کند و زرنگی فراوانی که به خرج می‌دهد و رنج فراوانی که به جان می‌خرد، هرگز چنین برای آن بنده رقم نمی‌زند که از آن‌چه در «ذکر حکیم» (لوح محفوظ) برایش مشخص شده، پیشی گیرد و (همچنین) برای بنده‌ای که ضعیف است و زرنگی‌اش کم است، هرگز اجازه نمی‌دهد که [در اختصاص روزی به او] از آن‌چه در «ذکر حکیم» مشخص شده، تجاوز گردد.

ای مردم! هیچ‌کس به‌خاطر زیرکی‌اش (به‌اندازه‌ی) هسته خرمایی (بر مالش) نیافزوده و هیچ‌کس به‌خاطر کم‌عقلی‌اش هسته خرمایی را از دست نداده است.

پس کسی که به این واقعیت آگاه است و به آگاهی‌اش عمل می‌کند، آسوده‌ترین مردم در (رسیدن به) منفعتش است و کسی که این واقعیت را می‌داند و (در عمل) آن را رها کرده است، پرمشغله‌ترین مردم در ضرر کردنش است...»

 

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] اگر در احوالات اطرافیان خود دقت کنید، احتمالاً نمونه‌هایی از این دست خواهید یافت؛ زرنگ‌هایی که خیلی به این‌در و آن‌در زده‌اند ولی هنوز باری نبسته‌اند و اندر خم یک کوچه‌اند، و کسانی را که خیلی بی‌خیال به نظر می‌رسند و کمی به‌نظرمان احمق می‌آمده‌اند، اما تقّی به توقّی خورده و بارشان را بسته‌اند و وضع مالی خوبی دارند.

[۲] مدت‌هاپیش پادکستی را می‌شنیدم که گزارشی بود از یک پژوهش با عنوان «اگر خیلی باهوشی، پس چرا پول‌دار نیستی؟ شاید همه‌اش شانس باشد». بر اساس این پژوهش، افراد بسیار موفق (ثروتمندان) آن‌هایی نیستند که بسیار باهوش‌اند، بلکه آن‌هایی هستند که بسیار خوش‌شانس بوده‌اند.

همچنین پادکست دیگری را می‌شنیدم که گزارشی بود از کتابی با عنوان «استثنایی‌ها؛ داستان موفقیت». نویسنده با بررسی زندگی انسان‌های موفق به نتایجی رسیده بود؛ از جمله این‌که نقش عوامل «تصادفی» در موفقیت این افراد، معمولاً دست‌کم گرفته می‌شود.

البته ما می‌دانیم که در عالم هستی، هر اتفاقی به تدبیر پروردگارِ حکیم و با اراده‌ی خالقِ قادر رخ می‌دهد و هیچ اتفاقی، بر اساس «شانس» یا «تصادف» رخ نمی‌دهد. اما گاهی انسان وقتی علت چیزی را نمی‌فهمد، آن را به «شانس» نسبت می‌دهد.

این پژوهش‌گران، بر اساس روش‌ها و آزمایش‌های تجربی، این را دریافته‌اند که بر خلاف آن‌چه معمولاً تصور می‌شود، موفقیت در کارها از جمله در امور اقتصادی، ارتباط معناداری با عقل و هوش ندارد، اما چون نتوانسته‌اند علت اصلی را دریابد، آن را به «شانس» و «تصادف» نسبت داده‌اند.

پروردگار قادر حکیم، بر اساس مصالحی که می‌داند، روزی مخلوقاتش را مقدّر فرموده است و آن را به‌موقع، میان آنان تقسیم خواهد نمود. یکی از این مصالح، چیزی است که صادق آل محمد (صلوات‌الله‌علیهم) در حدیث مذکور فرموده‌اند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۰۰ ، ۰۸:۰۶
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی حَمْزَةَ اَلثُّمَالِیِّ قَالَ: ذُکِرَ عِنْدَ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ غَلاَءُ اَلسِّعْرِ فَقَالَ: «وَ مَا عَلَیَّ مِنْ غَلاَئِهِ إِنْ غَلاَ فَهُوَ عَلَیْهِ وَ إِنْ رَخُصَ فَهُوَ عَلَیْهِ.»

 الکافی، ج۵، ص۸۱

 

از ابوحمزه ثمالی نقل شده است:

نزد امام سجاد (علیه‌السلام) نقل گرانی قیمت‌ها شد.

ایشان فرمودند:

«گرانی قیمت‌ها، چه ضرری برای من دارد؟

اگر گران شود، (روزی‌ام) بر عهده او (خداوند) است

و اگر ارزان شود، (روزی‌ام) بر عهده او (خداوند) است.»

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] نمی‌دانم خاطرتان هست یا نه؛ سال‌ها پیش، طرح خوشه‌بندی اقتصادی خانواده‌ها مطرح شده بود تا مبلغ یارانه‌ی دریافتی هر خانواده بر همین مبنا تعیین شود و میان آن‌ها توزیع گردد. پیامکی هم برای سرپرستان خانوار می‌آمد که شما در فلان خوشه هستید. این، شده بود بحث رایج میان مردم؛ که ما در فلان خوشه هستیم و اشتباه شده و…

یادم است همان ایام در درس استاد فاضلی حاضر می‌شدم و اتفاقاً پچ‌پچ‌های این بحث، در کلاس ایشان هم میان طلبه‌ها پیچیده بود. استاد وقتی متوجه پچ‌پچ‌ها شدند، جمله‌ای گفتند که در ذهنم ماند و به دلم نشست؛ «این‌ها بازی‌های دنیاست. چهارتا عدد است. روزیِ ما که دست این‌ها نیست. درستان را بخوانید.»

[۲] ذکر این‌دست احادیث و بیان این‌گونه توصیه‌ها (که انسان باید تلاشش را بکند و نگران نباشد، خداوند هم روزی‌اش را می‌رساند و…)، به این منظور نیست که خیانت‌ها و کوتاهی‌ها و کوته‌نظری‌ها را توجیه کنم. هرکس، در هر جایگاهی، باید وظیفه خود را به بهترین وجه انجام دهد؛ مسؤولان، ثروتمندان، صاحبان بنگاه‌های اقتصادی، کاسب‌ها، کارگرها، کارمندها، کشاورزها، خانه‌دارها، معلم‌ها، طلاب، دانشجویان، دانش‌آموزان و…

یک خاطره دیگر هم عرض کنم؛ سال‌ها پیش در یک مؤسسه فرهنگی‌تبلیغی که راویان سیره شهدا را آموزش می‌داد تا در مناطق عملیاتی دفاع مقدس روایت‌گری کنند، مشغول بودم. قرار بود جمعی از طلاب به شهری دوردست اعزام شوند. با توجه به محدودیت بودجه، بحث سر انتخاب وسیله نقلیه بود. یکی از دوستان می‌گفت با یک اتوبوس معمولی ببریم، طلبه‌ها هم کار تبلیغی می‌کنند، کارشان برای خداست و نباید به کیفیت وسیله نقلیه اعتراض کنند.

اما دوستی دیگر، نظر خیلی خوبی داشت که به یادم ماند و فرد مقابل را هم قانع کرد؛ «هرکس باید وظیفه خودش را، برای رضای خدا، درست انجام دهد؛ آن طلبه باید کار خودش را بکند و متوجه تنگناها باشد و غُر نزند. منِ مسؤول هم باید تمام تلاشم را بکنم تا بهترین خدمات را به او بدهم، باید به این‌در و آن‌در بزنم و بهترین امکانات را برایش فراهم کنم تا در آسایش باشد.»

لذا هرکس در هر جایگاهی اگر کوتاهی کند، هم در این دنیا باید به حسابش رسید و هم در آخرت به حسابش رسیدگی خواهد شد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۰۰ ، ۰۷:۵۳
ابوالفضل رهبر

 

«استخاره» در لغت به معنای «طلب خیر» است؛ این‌که انسان دنبال کار نیک و بهتر باشد. استخاره (طلب خیر) از خداوند نیز به این معناست که انسان از خداوند بخواهد آن‌چه خیر و صلاحش است را برایش مقدّر گرداند.

آن‌چه امروزه با شنیدن واژه «استخاره» به ذهن متبادر می‌شود، این است که وقتی برای انجام کاری مردد شدیم (که آیا انجامش به صلاح است یا خیر)، به سراغ کسی رویم تا با تسبیح یا قرآن استخاره‌ای گیرد و تکلیف ما را در آن مسأله روشن کند.

اما در ادبیات دینی ما، آن‌چه در اکثر موارد از واژه «استخاره» اراده شده است، چیزی است که در ادامه ملاحظه می‌فرمایید...

 

 

رَوَى هَارُونُ بْنُ خَارِجَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «إِذَا أَرَادَ أَحَدُکُمْ أَمْراً فَلَا یُشَاوِرْ فِیهِ أَحَداً مِنَ النَّاسِ حَتَّى یَبْدَأَ فَیُشَاوِرَ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى» قَالَ قُلْتُ: وَ مَا مُشَاوَرَةُ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى جُعِلْتُ فِدَاکَ؟ قَالَ: «یَبْدَأُ فَیَسْتَخِیرُ اللَّهَ فِیهِ أَوَّلًا ثُمَّ یُشَاوِرُ فِیهِ فَإِنَّهُ إِذَا بَدَأَ بِاللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَجْرَى لَهُ الْخِیَرَةَ عَلَى لِسَانِ مَنْ یَشَاءُ مِنَ الْخَلْقِ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج۱، ص۵۶۲

 

از هارون بن خارجه نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«هرگاه یکی از شما قصد انجام کاری را نمود، پیش از آن‌که از خداوند (تبارک‌وتعالی) مشورت جوید، از هیچ‌کس مشورت نگیرد.»

عرض کردم:

مشورت گرفتن از خداوند (تبارک‌وتعالی) چیست، فدایتان شوم؟

حضرت فرمودند:

«ابتدا از خداوند، در مورد آن کار، طلب خیر کند، سپس در موردش (از دیگران) مشورت گیرد؛

زیرا هرگاه او با خداوند (تبارک‌وتعالی) آغاز کند، خداوند آن‌چه برایش خیر است را بر زبان هریک از مخلوقات که بخواهد، جاری می‌نماید.»

 

 

رَوَى مُرَازِمٌ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «إِذَا أَرَادَ أَحَدُکُمْ شَیْئاً فَلْیُصَلِّ رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ لْیَحْمَدِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لْیُثْنِ عَلَیْهِ وَ لْیُصَلِّ عَلَى النَّبِیِّ ص وَ یَقُولُ: «اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ هَذَا الْأَمْرُ خَیْراً لِی فِی دِینِی وَ دُنْیَایَ فَیَسِّرْهُ لِی وَ قَدِّرْهُ لِی وَ إِنْ کَانَ غَیْرَ ذَلِکَ فَاصْرِفْهُ عَنِّی.»» قَالَ مُرَازِمٌ: فَسَأَلْتُ: أَیُّ شَیْ‏ءٍ یُقْرَأُ فِیهِمَا؟ فَقَالَ: «اقْرَأْ فِیهِمَا مَا شِئْتَ إِنْ شِئْتَ فَاقْرَأْ فِیهِمَا بِـ «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» وَ «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ‏» وَ «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» تَعْدِلُ ثُلُثَ الْقُرْآنِ.»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج۱، ص۵۶۲

 

از مُزارِم نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«هرگاه یکی از شما قصد کاری را نمود،

دو رکعت نماز بخواند، سپس خداوند (عزّوجلّ) را حمد کند و او را ستایش نماید و بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) درود فرستد و بگوید:

«اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ هَذَا الْأَمْرُ خَیْراً لِی فِی دِینِی وَ دُنْیَایَ فَیَسِّرْهُ لِی وَ قَدِّرْهُ لِی وَ إِنْ کَانَ غَیْرَ ذَلِکَ فَاصْرِفْهُ عَنِّی»؛ «خدایا! اگر این کار، در دین و دنیایم، برای من خیر است، آن را برایم میسَّر (آسان‌شده) نما و اگر چنین نیست، آن را از من دور گردان.»»

مُزارم گوید: پرسیدم:

در آن دو رکعت چه (سوره‌ای بعد از حمد) بخواند؟

حضرت فرمودند:

«هرچه می‌خواهد، در آن دو رکعت بخواند و اگر خواست، (سوره‌های) «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» و «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ‏» و «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را در آن دو بخواند؛ که معادل یک‌سوم قرآن است.»

 

 

سَأَلَ مُحَمَّدُ بْنُ خَالِدٍ الْقَسْرِیُّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع‏ عَنِ الِاسْتِخَارَةِ. فَقَالَ: «اسْتَخِرِ اللَّهَ فِی آخِرِ رَکْعَةٍ مِنْ صَلَاةِ اللَّیْلِ وَ أَنْتَ سَاجِدٌ مِائَةَ مَرَّةٍ وَ مَرَّةً.» قَالَ: کَیْفَ أَقُولُ؟ قَالَ: «تَقُولُ: «أَسْتَخِیرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ أَسْتَخِیرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ.»»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج۱، ص۵۶۲

 

محمد بن خالد قَسری، در مورد استخاره از امام صادق (علیه‌السلام) سؤال کرد.

حضرت فرمودند:

«در آخرین رکعت از نماز شب، در حالی که در سجده هستی، صد و یک بار از خداوند طلب خیر کن.»

عرض کرد:

چگونه بگویم؟

فرمودند:

«می‌گویی: «أَسْتَخِیرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ أَسْتَخِیرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ»؛ «از خداوند، به‌واسطه رحمتش، طلب خیر می‌کنم.»»

 

 

رَوَى مُعَاوِیَةُ بْنُ مَیْسَرَةَ عَنْهُ ع أَنَّهُ قَالَ: «مَا اسْتَخَارَ اللَّهَ عَبْدٌ سَبْعِینَ مَرَّةً بِهَذِهِ الِاسْتِخَارَةِ إِلَّا رَمَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْخِیَرَةِ یَقُولُ: «یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ وَ یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ وَ یَا أَسْرَعَ الْحَاسِبِینَ وَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ یَا أَحْکَمَ الْحَاکِمِینَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ خِرْ لِی فِی کَذَا وَ کَذَا.»»

 من‌لایحضره‌الفقیه، ج۱، ص۵۶۳

 

از معاویه بن مَیسره نقل شده است:

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«هیچ بنده‌ای نیست که با این (عبارات)، استخاره (طلب خیر) کند، مگر این‌که خداوند (عزّوجلّ) خیر را برایش رقم خواهد زد. می‌گوید:

«یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ وَ یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ وَ یَا أَسْرَعَ الْحَاسِبِینَ وَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ یَا أَحْکَمَ الْحَاکِمِینَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ خِرْ لِی فِی کَذَا وَ کَذَا»؛ «ای بیناترین بینندگان! و ای شنواترین شنوندگان! و ای سریع‌ترین حساب‌گران! بهترین حکم‌کنندگان! بر محمد و اهل بیتش درود بفرست و برای من در فلان موضوع خیر را مقدر فرما!»» [به‌جای «کذا و کذا» در دعا، کاری که قرار است انجام شود، ذکر می‌شود.]

 

 

پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ

همان‌طور که ملاحظه می‌فرمایید، شیوه‌ی «استخاره»ای که در این روایات تبیین شده است، با شیوه‌ی رایج، متفاوت است. نه‌این‌که روایتی در خصوص روش استخاره با قرآن یا نوشتن روی کاغذ وارد نشده است، اما آن‌چه در اکثر روایاتِ مربوط به استخاره به آن اشاره شده، همین است که ذکر شد.

در این نوع استخاره، انسان متوقف نمی‌شود؛ از خداوند خیر را طلب می‌کند و پیش می‌رود، با اطمینان به این‌که اگر صلاح او در این کار باشد، خداوند کارها را طوری پیش می‌برد که به‌راحتی فراهم شود و اگر صلاحش در آن نباشد، به‌نحوی او را از آن منصرف می‌سازد.

یکی از سبب‌هایی که خداوند خیر و صلاحِ استخاره‌کننده را به‌وسیله آن جاری می‌کند، این است که بر دلش می‌اندازد آن کار را انجام دهد یا ندهد. یکی از سبب‌ها نیز می‌تواند مشورت باشد؛ انسان بعد از استخاره (طلب خیر) با نماز و دعا، با مشاوری دانا و دلسوز مشورت می‌کند و خداوند راه‌نمایی مناسب را بر زبان او جاری می‌کند تا در نهایت برای استخاره‌کننده خیر رقم بخورد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۹ ، ۰۸:۵۷
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:

«لَیْسَ الزُّهْدُ فِی الدُّنْیَا بِإِضَاعَةِ الْمَالِ وَ لَا تَحْرِیمِ الْحَلَالِ بَلِ الزُّهْدُ فِی الدُّنْیَا أَنْ لَا تَکُونَ بِمَا فِی یَدِکَ أَوْثَقَ مِنْکَ بِمَا عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.»

 الکافی، ج۵، ص۷۰

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:

«زهد در دنیا، به «از دست دادن مال» و «حرام کردن حلال» نیست.

بلکه زهد در دنیا، این است که به آن‌چه در دستت است، بیش از آن‌چه نزد خداوند است، اعتماد نداشته باشی.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۸ ، ۱۱:۳۸
ابوالفضل رهبر

 

سُئِلَ [عَنْ الرِّضَا] ع عَنْ حَدِّ التَّوَکُّلِ؟ فَقَالَ ع: «أَنْ لَا تَخَافَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ.»

 تحف‌العقول، ص۴۴۵

 

از امام رضا (علیه السلام) در مورد مرز (تعریفِ) «توکل» سؤال شد.

حضرت فرمودند: «این‌که از هیچ‌کس نترسی، جز از خداوند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۸ ، ۱۳:۱۳
ابوالفضل رهبر

 

امیر مؤمنان (علیه‌السلام) فرموده‌اند:

 

«مَا أَحْسَنَ‏ تَوَاضُعَ‏ الْأَغْنِیَاءِ لِلْفُقَرَاءِ طَلَباً لِمَا عِنْدَ اللَّهِ وَ أَحْسَنُ مِنْهُ تِیهُ الْفُقَرَاءِ عَلَى الْأَغْنِیَاءِ اتِّکَالًا عَلَى اللَّهِ.»

 نهج‌البلاغة، ص۵۴۷، الحکمة۴۰۶

 

«چه زیباست فروتنیِ توان‌گران در برابر تهی‌دستان، به‌قصد رسیدن به آن‌چه نزد خداوند است (رضایت خداوند)

و چه زیباست غرورِ تهی‌دستان در برابر توان‌گران، به‌خاطر اعتماد به خداوند.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۶ ، ۰۷:۰۸
ابوالفضل رهبر

 

حسین بن عُلوان نقل می‌کند: مجلسی داشتیم که در آن کسب علم می‌کردیم. در یکی از سفرها، پولم تمام شد.

 

یکی از دوستان گفت: برای مشکلی که برایت پیش آمده، به چه کسی امید داری (که کمکت کند)؟
گفتم: فلانی.

 
گفت: بنابراین ـ به خدا قسم ـ حاجتت روا نمی‌شود و آرزویت برآورده نمی‌گردد و به خواسته‌ات نمی‌رسی.
گفتم: خدا رحمتت کند! از کجا می‌دانی؟!

 
گفت: امام صادق (علیه السلام) به من فرمود که در کتابی خوانده است: خداوند (تبارک و تعالی) می‌فرماید:

 

«به عزت و جلال و بزرگی و رفعتم بر عرشم سوگند، امید هرکس که به غیرمن امید داشته باشد را به یأس تبدیل خواهم کرد و در میان مردم، جامه‌ی خواری بر تنش خواهم نمود و او را از نزد خود می‌رانم و از فضلم دور می‌کنم.
آیا در سختی‌ها به غیرمن توجه دارد، درحالی‌که سختی‌ها به دست من است؟! و به غیرمن امید دارد و در فکرش درب خانه غیر مرا می‌زند، درحالی‌که کلید همه درب‌ها در دست من است؟!
آن درب‌ها قفل هستند و درب (خانه) من، برای کسی که مرا بخواند، باز است...»

 

 الکافی، ج‏۲، ص۶۶

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۵ ، ۱۵:۰۴
ابوالفضل رهبر

 

...عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فِی قَوْلِ اَللَّهِ تَعَالَى: «وَ مٰا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللّٰهِ إِلاّٰ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ» قَالَ: «هُوَ قَوْلُ اَلرَّجُلِ لَوْ لاَ فُلاَنٌ لَهَلَکْتُ وَ لَوْ لاَ فُلاَنٌ لَمَا أَصَبْتُ کَذَا وَ کَذَا وَ لَوْ لاَ فُلاَنٌ لَضَاعَ عِیَالِی أَ لاَ تَرَى أَنَّهُ قَدْ جَعَلَ لِلَّهِ شَرِیکاً فِی مُلْکِهِ یَرْزُقُهُ وَ یَدْفَعُ عَنْهُ.» قُلْتُ: فَیَقُولُ لَوْ لاَ أَنَّ اَللَّهَ مَنَّ عَلَیَّ بِفُلاَنٍ لَهَلَکْتُ؟ قَالَ: «نَعَمْ لاَ بَأْسَ بِهَذَا وَ نَحْوِهِ.»

 عدةالداعی، ج۱، ص۹۹

 

از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که راجع به آیه شریفه «وَ مٰا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللّٰهِ إِلاّٰ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ»[یوسف:۱۰۶]؛ «و بیش‌تر آنان (مردم) به خداوند ایمان نمی‌آورند، مگراین­‌که در همین‌حال (که ظاهراً ایمان آورده‌اند)، مشرک‌اند»، فرمودند:

«این، حرف کسی است که (می گوید:) "اگر فلانی نبود، هلاک شده بودم." و "اگر فلانی نبود، فلان چیز و بهمان چیز به من نمی رسید." و "اگر فلانی نبود، عیالم[*] تباه شده بود."

آیا نمی‌بینی که او برای خدا در مُلکش شریکی قرار داده است که روزی می دهد و (ناملایمات را از او) دفع می کند؟!»

راوی گوید عرض کردم:

پس بگوییم: "اگر چنین نبود که خداوند به وسیله فلانی بر من منت بگذارد، هلاک شده بودم"؟

حضرت فرمودند:

«بله، این (جمله) و شبیه آن، اشکالی ندارد.»

 

 

 

پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] عیال: افراد تحت تکفّل و سرپرستیِ فرد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۲ ، ۰۱:۳۰
ابوالفضل رهبر

دو سه سال است از آن ماجرا می­‌گذرد. تابستان گرمی بود و مثل هر سال همسایه برای فرار از قم و دیدار با قوم، به زادگاهش رفته بود. فرصت مناسبی بود تا تنوعی به زندگی بدهیم و شام را در حیاط بخوریم. غروب حیاط را آب­‌پاشی کرده بودم تا گرما را از سنگ‌­های مرمر پس بگیرم و با مولکول­‌های آب دوباره به هوا بفرستم. سرِ شب همسرم گفت: «حالا که بیرون می‌­ریم، سور و سات رو کامل کن، برای شام کباب بخر.»

 

دو سه روز داشتیم تا اول ماه و 15 هزار تومان بیشتر ته جیبم نبود. آخرین باری هم که کباب خریده بودم، ۱۲ تومان شده بود. پنج سیخ کوبیده، دو سیخ گوجه، یک نان سنگک، ریحان و پیاز، برای دو نفر و نصفی آدم. فکر کردم «اگر خرج کنم و در این دو سه روز اتفاقی بیافتد، چه؟ اگر بچه مریض شود، اگر چیزی نیاز شود، اگر...» این شد که جواب منفی دادم. دلیلش را گفتم و او هم پذیرفت.

 

دو سه ساعت بعد، کوکوسبزی­‌مان را خورده بودیم و احتمالاً داشتیم چیز دیگری می‌­خوردیم، که کسی زنگ زد. از شیشه‌­ی مات وسط درِ حیاط، معلوم بود که زنی چادری است. زیرانداز را که جلوی در انداخته بودم کمی جمع کردم، تا همسرم در را باز کند.

 

دو سه دقیقه با زنِ جلوی در پچ­‌پچ کرد. در را بست و آمد توی حیاط. مقداری پول کف دستم گذاشت و توضیح داد که «خانم میم بود. یادته با بچه­‌ش پشت در مونده بودند، آقای میم هم شهرستان بود، زنگ زدند، کلیدساز بردی، درِشون رو باز کردی؟ ۷ تومن برای اون داد. من هم اون‌موقع که برام همراه اول خریدی، ایرانسل­م ۵ تومن شارژ داشت، منتقل کردم به ایرانسل­ش. خلاصه ۱۲ تومن اورده‌بود بده.»

 

دو سه ثانیه به هم خیره شدیم. به این فکر می­‌کردیم که از کجا فهمیده بود هزینه باز کردن درِشان ۷ هزار تومان شده بود؟ چرا بعد از چند ماه تازه یاد بدهی­‌اش افتاده بود؟ چرا آن‌وقت شب آمده بود بدهی­‌اش را بدهد؟

 

چرا دقیقاً همان‌شب؟! چرا دقیقاً همان ۱۲ هزار تومان؟!

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۲ ، ۰۶:۴۶
ابوالفضل رهبر