شتر وفادار امام زینالعابدین
...عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ: «کَانَ لِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع نَاقَةٌ حَجَّ عَلَیْهَا اثْنَتَیْنِ وَ عِشْرِینَ حَجَّةً مَا قَرَعَهَا قَرْعَةً قَطُّ.» قَالَ: «فَجَاءَتْ بَعْدَ مَوْتِهِ وَ مَا شَعَرْنَا بِهَا إِلَّا وَ قَدْ جَاءَنِی بَعْضُ خَدَمِنَا أَوْ بَعْضُ الْمَوَالِی فَقَالَ إِنَّ النَّاقَةَ قَدْ خَرَجَتْ فَأَتَتْ قَبْرَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فَانْبَرَکَتْ عَلَیْهِ فَدَلَکَتْ بِجِرَانِهَا الْقَبْرَ وَ هِیَ تَرْغُو فَقُلْتُ: «أَدْرِکُوهَا أَدْرِکُوهَا وَ جِیئُونِی بِهَا قَبْلَ أَنْ یَعْلَمُوا بِهَا أَوْ یَرَوْهَا.»» قَالَ: «وَ مَا کَانَتْ رَأَتِ الْقَبْرَ قَطُّ.»
الکافی، ج۱، ص۴۶۷
از زرارة بن أعیَن نقل شده است:
از امام باقر (علیهالسلام) شنیدم که میفرمودند:
«[پدرم] علیبنالحسین (علیهماالسلام) مادهشتری داشت که سوار بر آن، بیست و دو حج رفته بود و هرگز تازیانهای به او نزده بود.»
امام باقر (علیهالسلام) فرمودند:
«آن شتر بعد از مرگ ایشان، بدون اینکه متوجهش شویم، آمد. یکی از خدمتکاران یا غلامان نزد من آمد و گفت: آن مادهشتر [از چراگاهش] خارج شده، کنار قبر امام سجاد رفته، بر آن نشسته، گردنش را به قبر میمالد و ناله میکند.
من گفتم: «او را دریابید! او را دریابید و پیش از آنکه [مخالفین] آگاه شوند و او را ببینند، او را نزد من آورید.»»
آنگاه امام باقر (علیهالسلام) فرمودند:
«و این در حالی بود که آن شتر [قبلاً مکانِ] قبر را هرگز ندیده بود.»