طلبکارها هم باید بترسند!
...عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ: دَخَلَ رَجُلٌ عَلَى أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَشَکَا إِلَیْهِ رَجُلاً مِنْ أَصْحَابِهِ فَلَمْ یَلْبَثْ أَنْ جَاءَ اَلْمَشْکُوُّ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: «مَا لِفُلاَنٍ یَشْکُوکَ؟» فَقَالَ لَهُ: یَشْکُونِی أَنِّی اِسْتَقْضَیْتُ مِنْهُ حَقِّی. قَالَ: فَجَلَسَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ مُغْضَباً ثُمَّ قَالَ: «کَأَنَّکَ إِذَا اِسْتَقْضَیْتَ حَقَّکَ لَمْ تُسِئْ أَ رَأَیْتَ مَا حَکَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کِتَابِهِ : «یَخٰافُونَ سُوءَ اَلْحِسٰابِ» أَ تَرَى أَنَّهُمْ خَافُوا اَللَّهَ أَنْ یَجُورَ عَلَیْهِمْ لاَ وَ اَللَّهِ مَا خَافُوا إِلاَّ اَلاِسْتِقْضَاءَ فَسَمَّاهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سُوءَ اَلْحِسَابِ فَمَنِ اِسْتَقْضَى بِهِ فَقَدْ أَسَاءَ.»
الکافی، ج۵، ص۱۰۰
از حمّاد بن عثمان نقل شده است:
مردی نزد امام صادق (علیهالسلام) آمد و شکایت یکی از اصحابشان را به ایشان کرد. طولی نکشید که کسی که از او شکایت شده بود نیز آمد.
امام صادق (علیهالسلام) به او فرمودند:
«چه شده است که فلانی از تو شکایت دارد؟»
به امام عرض کرد:
شکایتش از من این است که حقم (پولی که به او قرض دادهام) را از او مطالبه کردهام.
حضرت با حالت خشم نشستند و بعد فرمودند:
«گمان کردهای اگر حقت را از او مطالبه کنی، بد نکردهای؟ آیا حکایت خداوند (عزّوجلّ) در کتابش را دیدهای که:
«یَخٰافُونَ سُوءَ اَلْحِسٰابِ»[رعد:۲۱]؛ «(صاحبان خرد) از بدیِ محاسبه میترسند.»[*]
آیا به نظرت آنها (صاحبان خرد) از این میترسند که خداوند [هنگام محاسبهی اعمالشان] به آنها ظلم کند؟
نه، به خدا قسم. تنها از این میترسند که طلبشان را [به شکل بدی، از بدهکارش] مطالبه کنند که خداوند این را «سوء الحساب» (بد حساب کردن) نامیده است.
پس کسی که بدهیاش را (به شکل بدی) مطالبه کند، قطعاً بد کرده است.»
پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ
[*] این عبارت، بخشی از آیات ۱۹ الی ۲۲ سوره رعد است:
«أَفَمَن یَعۡلَمُ أَنَّمَآ أُنزِلَ إِلَیۡکَ مِن رَّبِّکَ ٱلۡحَقُّ کَمَنۡ هُوَ أَعۡمَىٰٓ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ * ٱلَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ وَلَا یَنقُضُونَ ٱلۡمِیثَٰقَ * وَٱلَّذِینَ یَصِلُونَ مَآ أَمَرَ ٱللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ وَیَخَافُونَ سُوٓءَ ٱلۡحِسَابِ * وَٱلَّذِینَ صَبَرُواْ ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ رَبِّهِمۡ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِیَةٗ وَیَدۡرَءُونَ بِٱلۡحَسَنَةِ ٱلسَّیِّئَةَ أُوْلَـٰٓئِکَ لَهُمۡ عُقۡبَى ٱلدَّارِ»
«آیا کسى که مىداند آنچه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده حق است، مانند کسى است که [از نظر باطن] نابیناست؟! فقط خردمندان [بینادل] متذکّرِ [حق] مىشوند * همان کسانى که به عهد خدا [که همانا قرآن است] وفا مىکنند و پیمان را نمىشکنند * و آنچه را خدا به پیوند آن فرمان داده پیوند، مىدهند و از [عظمت و جلال] پروردگارشان همواره در هراسند و از حساب سخت و دشوار بیم دارند * و براى به دست آوردن خشنودى پروردگارشان [در برابر گناهان و انجام وظایف و حوادث] شکیبایى ورزیدند، و نماز را بر پا داشتند، و بخشى از آنچه را روزى آنان کردیم در نهان و آشکار انفاق نمودند، و همواره با نیکىِ [عبادت] زشتى و پلیدى [گناه] را دفع مىکنند [و با خوبىهاى خود نسبت به مردم، بدىهاى آنان را نسبت به خود برطرف مىنمایند]، ایناناند که فرجام نیک آن سراى، ویژۀ آنان است.» (ترجمه شیخ حسین انصاریان)